کلاهبرداری مشاور کروبی در نیویورک! / نقشه سیاه آقازاده اصلاحطلب برای غارت بیتالمال + سند
مهدی سحرخیز در ادعانامه ارائهشده به دادگاه میگوید که در ایران پدرش شکنجهشده است؛ سحرخیز نداشتن تشک مناسب و نبودن توالت فرنگی در زندان را مصداق شکنجه پدرش دانسته است!
سرویس سیاست مشرق - یک دادگاه ایالتی در آمریکا اعلام کرد که به درخواست غرامت چند ایرانی رسیدگی میکند. در دادخواست ارائهشده علاوه بر چند ضدانقلاب شناختهشده، نام مشاور رسانهای مهدی کروبی در فتنه 88 نیز دیده میشود. این افراد ادعا کردهاند که در ایران شکنجهشده و خواهان غرامتهای چند میلیون دلاری هستند! در دادخواست ارائهشده به این دادگاه نمایشی از قاضی خواستهشده است تا از اموال بلوکهشده ایران در خارج از کشور این مبلغ غرامت تأمین شود. اشاره شاکیان این پرونده عجیب، پولهایی است که دولت آمریکا در سالهای گذشته به دلیل تحریمهای ظالمانه مسدود کرده است.
بخش زیادی از این پول باید صرف خرید دارو و کالاهای اساسی از کشورهای اروپایی میشد، اما آمریکاییها طی «پروژه فشار حداکثری» آنها را مسدود کردهاند. بهعنوان نمونه بخشی از پولهای مربوط به خرید باند برای مداوای کودکان مبتلابه سندروم پروانهای از مدتها قبل در یک بانک آلمانی مسدود شده و حالا چند ضدانقلاب و تعدادی دلال حقوق بشر چشم طمع به این اموال مردم ایران دارند. پیش از این نیز جیسون رضاییان جاسوس آمریکایی در درخواستی مشابه خواهان غرامت از دادگاه فدرال در آمریکا کرده است.
جالب آنکه درخواست عجیب ارائهشده به دادگاه با واکنشهای متعدد از سوی کاربران در شبکههای اجتماعی روبرو شده است. یکی از این کاربران با اشاره به سوءاستفاده اپوزیسیون خارج نشین آنها را متهم به کلاهبرداری کرده و نوشته است که باید در برابر این زیادهخواهی ایستاد.
واکنش کاربران شبکههای اجتماعی به کلاه برداری آقازاده ساکن نیویورک
یکی از افرادی که در این ماجرا، ادعای درخواست غرامت کرده، مهدی سحرخیز است. با اندکی جستجوی اینترنتی متوجه میشویم که نامبرده ساکن شهر نیویورک بوده و هیچ سابقه سیاسی در کارنامهاش ندارد. مهدی سحرخیز در این دادگاه ادعا کرده است که به نیابت از پدرش (عیسی سحرخیز) اقامه دعوی کرده است.
عیسی سحرخیز فعال سیاسی اصلاحطلب و مشاور ستاد مهدی کروبی در فتنه 88 است. مهدی سحرخیز با سوءاستفاده از رانت پدر در دولت اصلاحات به آمریکا سفر کرده و از آن زمان در آن کشور اقامت دارد. آقازاده اصلاحطلب حالا پس از مزه کردن استفاده از امکانات دولتی در زیر زبانش، این بار نقشه بزرگتری برای بیتالمال کشیده است. او در همکاری با شبکه دلالهای حقوق بشری در آمریکا، درخواست غرامتی بیش از 150 میلیون دلار از دادگاه داشته است. عیسی سحرخیز به دلیل اقدامات ضد امنیتی در فتنه 88 بازداشت و پس از طی کردن بخشی از محکومیت در حال حاضر به زندگی عادی مشغول است.
عکس یادگاری مهدی سحرخیز با جواد ظریف در نیویورک
مهدی سحرخیز در ادعانامه ارائهشده به دادگاه نوشته است که در ایران پدرش شکنجه شده است. سحرخیز نداشتن تشک مناسب و نبودن توالت فرنگی در زندان را مصداق شکنجه پدرش دانسته است. البته او در دوران طی محکومیت پدرش در زندان در گفتگو با رسانه های خارجی، مدعی بود که هیچ اطلاعی از عیسی سحرخیز نداشته و او در زندانهای مخوف نگهداری میشود. حالا بعد از چند سال مشخصشده است که منظور خانواده سحرخیز از آن زندان، مقایسه آن با یک هتل پنج ستاره در شمال تهران است!
عیسی سحرخیز در حال شکنجه شدن (بازی گل کوچک) در زندان!
یکی از محکومان امنیتی با افشاگری جالبتوجه در شرح وضعیت زندان سحرخیز مینویسد: هنگامه شهیدی و عیسی سحرخیز در دوران بازداشت ادعا میکردند که در اعتصاب غذا به سر برده و تا دم مرگ پیش خواهند رفت، یک روز در راه دادگاه دیدم که خانم شهیدی در ماشین حمل متهم در حال خوردن شیر و بیسکوئیت است، به او گفتم اینگونه در حال مبارزه هستید؟ داستان وقتی زیباتر شد که وقتی به زندان بازگشتم عیسی سحرخیز را با یک ماهیتابه پر از ماهی دیدم! بعدها فهمیدم که این افراد برای مظلومنمایی و خریدن اعتبار دست به این حرکتهای نمایشی میزنند.
افشای دروغ پردازی اصلاح طلبان در زندان!
سحرخیز چه کسی است؟
«خیلی از اصلاحطلبان برخلاف اول انقلاب دیگر علاقهای به آقای خمینی ندارند»، اینیکی از اظهارات مدیرکل مطبوعات داخلی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت اصلاحات در گفتوگو با سایت ضدانقلاب «تقاطع» است. عیسی سحرخیز از فعالان چپ ستادی که بعد از پیروزی محمد خاتمی در دوم خرداد 1376 با معرفی عطا مهاجرانی به جایگاه مدیرکلی مطبوعات داخلی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی منصوب گردید. او حامی تمامعیار روزنامههای زنجیرهای در دوره اصلاحات بود، حمایت علنی وی از روزنامهنگاران ضدانقلاب به نحوی بود که دفتر کارش در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به پاتوق کاری افرادی چون اکبر گنجی و عمادالدین باقی برای جنگ روانی علیه نظام بدل شده بود.
سحرخیز پس از اعتراض نسبت به توقیف روزنامه زن با مدیرمسئولی فائزه هاشمی رفسنجانی از مدیرکلی مطبوعات وزارت ارشاد استعفا داد. او بعد از خروج از وزارت ارشاد، به آمریکا رفته و در بازگشت مجدد به تهران، فعالیت رسانهای خود را در ماهنامه آفتاب پیگیری کرد. این ماهنامه برای اولین بار «تز خروج از حاکمیت توسط اصلاحطلبان» را مطرح کرد. دریکی از مقالات منتشرشده توسط این مجله به قلم علیرضا علوی تبار آمده بود که قوانین جمهوری اسلامی ایران پاسخگوی نیازهای امروز نیست و باید از نظام «عبور اجتماعی» کرد! این دست مطالب باعث توقیف آفتاب شد.
سحرخیز از سال 1385 به یکی از نویسندگان اصلی سایت روز آنلاین بدل شد. روزآنلاین با کمک مالی از خانواده سلطنتی هلند منتشر میشد. سازمان اطلاعاتی این کشور کوچک اروپایی علاوه بر حمایت فرهنگی از اصلاح طلبان، به برخی گروه های تروریستی چون اهوازیه نیز سرویس می دهد.
پیش از انتخابات سال 88 عیسی سحرخیز با همکاری افرادی چون مسعود بهنود و نوشابه امیری صفحه «جامعه روزنامهنگاران» را در فیسبوک تأسیس کرد. هدف از این صفحه آن بود که روزنامهنگاران برای نوشتن گزارش با یکدیگر هماهنگ شوند. این صفحه مجازی پس از مدتی از حال آموزشی خارجشده و تبدیل به ستاد بیانیه نویسی روزنامهنگاران اصلاحطلب بدل شد. یکی از روزنامهنگاران سابق در شرح این صفحه فیسبوکی به «مشرق» میگوید: بهنود به ما سوژه گزارش میداد و ما آن را نوشته و منتشر میکردیم!
پشت پرده شبکه روزنامه نگاران اصلاحطلب تحت مدیریت سحرخیز
سحرخیز پس از انتخابات 1388 با اعلام «دروغ تقلب» در انتخابات، خواهان ابطال آن میشود و در همین راستا یادداشتهای فراوانی را علیه شورای نگهبان نوشته و تشویق به تجمع خیابانی میکند. او به دلیل رفتارهای غیرقانونی دستگیر و روانه زندان میگردد. عیسی سحرخیز در مقاطعی از دوران زندان با رأفت دستگاه قضائی روبرو شده و از مرخصیهای استعلاجی نهایت بهره را میبرد؛ این فعال اصلاحطلب در دوران مرخصی همچنان شبکه روزنامهنگاران را مدیریت کرده و با برگزاری جلساتی در منزلش آن را هدایت میکرد. او پس از آزادی قطعی از زندان یکی از افراد نزدیک به حلقه معارضان داخلی نظام بوده است.
حمایت سحرخیز از فرقه ضاله بهائیت
تحریم کن تا غارت کنم!
سحرخیز ازجمله اصلاحطلبانی است که مدافع دخالت خارجی در امور ایران است، در میانههای دولت اصلاحات بخشی از اصلاحطلبان تندرو با نوشتن یک بیانیه با عنوان «بهار بغداد» از جورج بوش خواستند که پس از حمله به عراق ارتش خود را عازم تهران کند!
سحرخیز ازجمله چپهایی است که از طرح دخالت دولت خارجی به بهانه «مداخله بشردوستانه» حمایت میکند. او در مصاحبه با سایت مرکز دموکراسی برای ایران درباره گزارشهای حقوق بشری احمد شهید (گزارش گر ویژه سازمان ملل) میگوید: «مسلماً بیتأثیر نیست. اگر رویکرد این جلسات حمایتی، افشاگرانه و بازخواست کننده باشد حتماً مثبت است. خوبی این شورا این است که ایران هم در آن عضو است. در همین جلسه اخیر حدود 200 پرسش حقوق بشری از سوی کشورهای مختلف از ایران مطرحشده که البته هیئت ایرانی گفته است که بعداً به اینها جواب خواهد داد. این روش کشورها را مکلف میکند که یکسری استانداردهای بینالمللی را رعایت کنند و کشورها مجبور میشوند که مفاد اعلامیه جهانی حقوق بشر را زیر پا نگذارند. فقط ممکن روی چند بند تحفظ داشته باشند که آنها را هم باید اعلام کنند. مثل دادگاهی است در برابر افکار عمومی جهان و کشورهایی که متخلف شناخته شوند بر اساس رأی اکثریت برای آنها گزارشگر ویژه تعیین میشود. آقای لاریجانی میگوید که جایگاه آقای احمد شهید غیرقانونی است درحالیکه در آن جلسات با اکثریت آراء تعیین گزارشگر ویژه برای ایران به تصویب رسیده است. این نظارتها قطعاً مثبت و بر روی اصلاح رفتار کشورها با شهروندان تأثیرگذار است.»
درخواست غرامت سحرخیز از اموال مردم
ارائه گزارشهای دروغین حقوق بشری از سوی برخی اصلاحطلبان در جریان فتنه 88 زمینه اعمال تحریمهای جدید از سوی کشورهای غربی علیه مردم ایران شد؛ باراک اوباما در کتاب «سرزمین موعود» مینویسد: تحریمها تا پیش از مارس 2009 علیه ایران نمایشی بود؛ ما در آن زمان برای اولین بار تحریمهای جدی علیه تهران وضع کردیم. در آن زمان اوباما به بهانه مسئله حقوق بشر و فعالیتهای هستهای قطعنامه 1929 را در شورای امنیت علیه ایران وضع کرد.
پس از تصویب قطعنامه، آمریکا تحریمهای یک جانبه هم علیه ایران وضع کرد. در مهمترین اقدام، در ژوئن سال 2010 باراک اوباما بلافاصله پس از صدور قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل قانون موسوم به «سیسادا» یا قانون تحریمهای جامع ایران را امضا کرد، این قانون تحریمهایی گسترده را در بخشهای گوناگونی ازجمله نفت و گاز به ایران تحمیل میکرد، بااینحال شاید مؤثرترین بند این قانون ماده 104 آن بود.
بر اساس این بند قانونی به دولت ایالاتمتحده آمریکا این اختیار داده میشد تا در صورت مبادله بانکی هر مؤسسه مالی در سطح بینالمللی با یکی از شخصیتهای حقوقی و حقیقی تحت تحریم در ایران ارتباط آن مؤسسه با نظام مالی آمریکا قطع شود، این مسئله هماکنون هم بهعنوان یکی از مهمترین موانع ارتباط بین بانکهای بینالمللی و ایران قلمداد میشود.
درباره هدف این فشارهای تحریمی، «فیلیپ هاموند»، وزیر دفاع وقت انگلیس در اکتبر سال 2012، گفت که هدف این تحریمها ایجاد تهدید برای ایجاد آشوبهای بالقوه خیابانی است! ماجرای شکایت چند اصلاح طلب و ضد انقلاب برای دریافت غرامت از مردم ایران بسیار جالب است، کسانی که تا دیروز با فرستادن سیگنال و نامهنگاری با هیلاری کلینتون درخواست تحریم میدادند، حالا عملیات غارت را کلید زدهاند.