کویر در کرخه
از خانه ما شعله سکوهای نفت در آسمان پیداست. روزها از بوی بد نفت و گاز سردرد گرفتهایم. در جنگ آواره شدیم، آبهای سرزمینمان را خشکاندند، سهم ما از زندگی کجاست؟ از آن همه نفت، گاز و بنزینی که صادر میشود
عکسهای کرخه آخرالزمانی است؛ خشک و بیآب و علف و چنان وحشتناک که زامل کشاورز میگوید در طول 50 سالی که از خدا عمر گرفته، هیچگاه چنین روزگاری به کرخه ندیده بود.
شرق نوشت: خوزستان زمانی پرآبترین و حاصلخیزترین جلگه ایران بوده و کرخه سومین رودخانه بلند بعد از کارون و سفیدرود. بزرگترین سد ایران را روی کرخه بستهاند و حالا نفسهای رودخانه به آخر رسیده است.
چند روز پیش اهالی روستاهای مرزی را جمع کرده و گفتهاند که کشاورزی ممنوع. آنها سال 98 همه دار و ندارشان را در سیل از دست دادهاند و این روزها گرفتار اقساط سنگین وامهایی هستند که دولت برای بازسازی خانهها و مزارع و دامداریها پرداخت کرده است.
80 میلیون تومان اقساط تراکتور طاهر عقب افتاده و پیامکهای تهدیدآمیز بانک روزهاست که به خط ایرانسل احمد ارسال میشود. سند زمین کشاورزی در رهن بانک است و میگوید «آبمان را که گرفتند، زمین و جانمان را هم بگیرند! چه چیز دیگری داریم که از دست بدهیم؟! همه چیز از دست رفته است!».
کشاورزان مرزنشین خوزستان این روزها پریشان احوال و عصبانی هستند. آنهایی که پاییندست کرخه نه آب باریکه کارمندی دارند و نه هیچ راهی جز کشاورزی و دامداری برای سیرکردن شکمشان میشناسند؛ کشاورزان شوش، هویزه، شادگان، دهلاویه و....
احمد میگوید ما کارگران کارخانه کرخه هستیم. نان همهمان از رودخانه کرخه درمیآمد و حالا جان رودخانهمان را گرفتهاند و میگویند بروید کسبوکارتان تعطیل شده است. دادگاهی هست که از آنها بپرسد چگونه پرآبترین جلگه و رودخانههای ایران را برهوت کردید؟!....
طاهر میگوید چند روز پیش از سازمان آب و برق خوزستان و اداره جهاد کشاورزی آمدند و همه ما را در مسجد جمع کردند. گفتند امسال حق ندارید حتی یک بوته لوبیا بکارید؛ یعنی من کشاورز باید برای غذای خانوادهام هم باید بروم شهر خرید کنم. میدانید این یعنی چه؟!
سال 98 سیل آمد و روستای شاکریه زیر آب رفت. یک نفر از اهالی روستا کشته شد. مردم میگویند سد را به جای آنکه به سمت هورالعظیم باز کنند، اشتباهی به سمت شاکریه باز کردند و خانهها دو متر زیر آب رفت.
زامل میگوید در شاکریه سیل میآمد؛ اما ارتفاع آب 30 سانتیمتر بود، 50 سانتیمتر و پر پر 80 سانتیمتر.... ما هیچ وقت سیل با ارتفاع دو متر ندیده بودیم.
خانهها خراب شد. مزارع نابود و لاشه گاو و گوسفند و بز بود که روی آب میآمد.
زامل میگوید مردم ایران به کمکمان آمدند از کرمانشاه که خودشان زلزلهزده بودند، از ارومیه و تبریز، از تهران و شیراز و ساری.... اگر آنها نبودند، ما دست خالی چه کار میکردیم؟ دولت هم بعد از سیل به آنها وام داد؛ اما اقساط سنگین و کمرشکن است.
حبیب که ماهانه پنج میلیون تومان اقساط وامهای سیل 98 را میپردازد، بعد از آنکه شنید تابستان نمیتواند کشاورزی کند، سکته کرد و در بیمارستان است.
مسعود اسدی، رئیس انجمن صنفی کشاورزان خوزستان، به «شرق» میگوید که بسیاری از کشاورزان دارند دام سبک میکنند و گاو و گوسفند و بز را به چوب حراج زدهاند تا بتوانند خرج زن و بچه را بدهند.
او میگوید دولت به کشاورزان وعده داده است که مبلغی بابت طرح نکاشت به کشاورزان کمک کند؛ اما هیچ کس جزئیات آن را نمیداند و کشاورزان نگران بدقولی دولت هستند. آنها پیش از این بارها برای گرفتن خسارات بیمه محصولاتشان و وام و تسهیلات اذیت شدهاند و آنقدر دوندگی کرده و دیرموقع مطالباتشان را دریافت کردهاند که چشمشان ترسیده است.
سهم ما از نفت؛ آوارگی!
احمد میگوید میخواهیم زمین و خانه را بفروشیم و به حاشیه اهواز برویم و خودم و بچهها دنبال کارگری برویم شاید بتوانیم گلیممان را از آب بیرون بکشیم؛ اما برای زمین کشاورزی خشک مشتری هست؟ برای خانه لب مرز جایی که نه آب است و نه آبادی و نه کار، مشتری پیدا میشود؟
او ادامه میدهد: از خانه ما شعله سکوهای نفت در آسمان پیداست. روزها از بوی بد نفت و گاز سردرد گرفتهایم. در جنگ آواره شدیم، آبهای سرزمینمان را خشکاندند، سهم ما از زندگی کجاست؟ از آن همه نفت، گاز و بنزینی که صادر میشود.... سهم ما همین زمین آبا و اجدادی بود که شکممان را سیر میکند که آن هم دیگر به مفت نمیارزد.
زامل میگوید دیشب که زنش برای سحری گرمکردن بیدار شده است، عقرب پای او را گزیده و برای پیداکردن پادزهر تا اهواز دربهدر شدهاند. حتی یک درمانگاه درستوحسابی نیست که جان آنها را نجات بدهد.
ابومیلاد میگوید اینجا هوا ندارد. ریزگرد و توفان نمک، نفسمان را بریده است و بیماران آسمی از شدت سرفه، خون بالا میآورند. قیمت یک اسپری را بپرسید؟ برای مردمی که پول ماسک و الکل ندارند اسپری بیمار آسمی کالای لوکس است.
کشاورزان حوضه کرخه یک هفتهای میشود که برداشت گندم بهاره را شروع کردهاند، اما بحران آب محصولشان را کم کرده است. خیلیها هم میگویند که قیمت سم، کود و کارگر چند برابر شده و دیگر پول کشاورزی نداشتند!
کشاورزی که خود را دوارجه معرفی میکند، توضیح میدهد که مستأجر زمینهای مردم بوده است. سال 98 در سوسنگرد در مسیر دهکده هوفل وام گرفته بود و خرج تسطیح و اصلاح زمین شور مزرعه اجارهایاش کرده بود، اما سیل آمد و همه خرج و مخارجش را به باد داد. حالا هم اجاره عقبافتاده دارد و هم قسط عقبافتاده وام و هم نباید تابستان امسال کشاورزی کند. او میپرسد من پول این همه بدبختی و گرفتاریام را از کجا بیاورم؟
زبالهگردی روستاییان
اهالی روستاهای مرز ایران و عراق میگویند بسیاری از روستاییان به زبالهگردی افتادهاند. هرکس که اندک پساندازی داشته، بعد از بحران آب به حاشیه اهواز مهاجرت کرده است، اما بیکاری در اهواز، قطب نفت و گاز ایران بیداد میکند.
اردیبهشت سال گذشته ایسنا از قول قاسم سلیمانیدشتکی، استاندار سابق خوزستان، نوشت نرخ بیکاری خوزستان 14.5 درصد اعلام میشود، اما اگر در استان بگردید میبینید که قطعا این نرخ بالاتر است و در بسیاری از مناطق استان خوزستان نرخ بیکاری بالاتر از 45 تا 50 درصد است. حالا بنا بر اعلام شورای شهر اهواز، اهواز با 400 هزار نفر حاشیهنشین، دومین شهر ایران از نظر بیشترین تعداد افراد حاشیهنشین و زاغهنشین است.
بحران آب و وضعیت بغرنج کشاورزان خوزستانی نیز نگرانیها را برای گسترش جمعیت زاغهنشین این استان افزایش داده است.
وضعیت آب خوزستان در مضیقه
وضعیت منابع آب خوزستان امسال نگرانکنندهتر از سال گذشته است. در فروردین و اسفند که اوج آبگیری سدهاست، وضعیت بارشها در خوزستان ناامیدکننده بوده و در فروردین تقریبا میزان بارشها صفر بوده است.
این نکات را عباس صدریانفر، مدیرعامل سازمان آب و برق خوزستان میگوید. او از خالیبودن 64 درصدی سدهای خوزستان خبر داده و به ایلنا گفته است وضعیت سد کرخه نسبت به دیگر سدهای استان بحرانیتر بوده؛ بهطوریکه ورودی سد از ابتدای سال جاری نسبت به میانگین بلندمدت، 60 درصد کاهش داشته و از نظر حجمی نسبت به زمان مشابه سال گذشته یکمیلیاردو 600 میلیون مترمکعب کمتر است.
صدریانفر تأکید کرده است: درحالحاضر، حجم مفید مخازن استان چهارمیلیاردو 700 میلیون مترمکعب است که معادل 36 درصد حجم مفید مخازن بوده و 64 درصد ظرفیت خالی است و وضعیت ذخایر آبی به حدی بحرانی است که اولویت، تأمین آب آشامیدنی مردم است.
مدیرعامل سازمان آب و برق خوزستان همچنین تأکید کرده است به دلیل محدودیت شدید در منابع آب سد کرخه، بیش از هفت ماه نیروگاه این سد از مدار خارج شده و در ترازهای پایینتر از تراز قابل بهرهبرداری نیروگاه در حال بهرهبرداری است و از ابتدای سال جاری حدود سههزارو 500 گیگاوات ساعت انرژی برقآبی توسط سدهای خوزستان تولید شده که در مقایسه با درازمدت حدود 40 درصد کاهش را نشان میدهد.
کشاورزی در خوزستان قراردادی میشود
سازمان آب و برق خوزستان میگوید در گرمای طاقتفرسای خوزستان، اولویت تأمین آب آشامیدنی و بعد برق تابستان است، اما دلهره درآمد و قسط و اجاره به جان روستاییان استان افتاده است.
علیرضا مهاجر، معاون زراعت وزیر کشاورزی، به «شرق» میگوید خبر ندارد چه کمک و تسهیلاتی برای زندگی کشاورزان حوضه کرخه در نظر گرفتهاند و استانداری خوزستان در جریان است.
او توضیح میدهد که وزارت کشاورزی در نظر دارد بعد از تابستان امسال وارد کشت قراردادی با کشاورزان خوزستان شود و از آنها بخواهد که کشت محصولات آببر را رها کرده و به جای آن دانههای روغنی کنجد و سویا بکارند.
او ادامه میدهد: وزارت کشاورزی با ستاد اجرائی فرمان امام هماهنگ کرده است که کنجد را کیلویی 40 هزارتومان و هرکیلوگرم سویا را بیشتر از 15 هزار تومان از کشاورزان بخرند و برای هر هکتار مزرعه چهار میلیون تومان یارانه بهصورت بذر، کود و سم و... به کشاورزان پرداخت شود.
هرچند کشت قراردادی با کشاورزان و سابقه منفی خریدهای تضمینی دولت همچنان بسیاری از کشاورزان را در ابهام معیشت خود معلق و سرگردان نگه داشته اما اساسیترین پرسش این روزهای کشاورزان خوزستان این است که تابستان خود را با چه پول و درآمدی پشت سر بگذارند؟ آن هم در گرمای طاقتفرسای خوزستان، کمآبی و توفانهای نمک و کرونا که همچنان قوز بالا قوز مشکلات است.
پیگیریهای «شرق» برای یافتن پاسخ این پرسش از استانداری خوزستان به نتیجه نرسید و این نهاد پاسخگو نبود.
کانال عصر ایران در تلگرام اپلیکیشن عصر ایران