آمریکا، مظهر استکبار جهانی و شیطان بزرگ محکوم به نابودی است / استکبارستیزی و تقابل حق و باطل
حادثه تبعید امام در سال 43، حادثه کشتار بیرحمانه دانشآموزان در تهران در سال 57، و حادثه حرکت شجاعانه دانشجویان در تسخیر لانه جاسوسی در سال 58؛ هر سه حادثه به نحوی مربوط میشود به دولت ایالات متحده آمریکا.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از بلاغ؛ 13 آبان در تاریخ پرحادثه انقلاب اسلامی، روزی است که تمایزهای ویژهای نسبت به سایر روزهای انقلاب دارد و با گذشت سالها از وقایع این روز، هنوز حس و حال خاصی در آن جریان دارد و یادآور حماسه دانشجویان و دانشآموزانی است که این روز را برای همیشه تاریخ به نام استکبارستیزی ثبت کردند.
«حادثه تبعید امام در سال 43، حادثه کشتار بیرحمانه دانشآموزان در تهران در سال 57، و حادثه حرکت شجاعانه دانشجویان در تسخیر لانه جاسوسی در سال 58؛ هر سه حادثه به نحوی مربوط میشود به دولت ایالات متحده آمریکا.
در سال 43 امام (رضوانالله تعالی علیه) به خاطر اعتراض علیه کاپیتولاسیون - که به معنای حفظ امنیت مأموران آمریکایی در ایران و مصونیت قضایی آنها بود - تبعید شدند؛ پس قضیه مربوط شد به آمریکا. در سال 57 رژیم وابسته به آمریکا در خیابانهای تهران دانشآموزان را به قتل رساند و آسفالت خیابانهای تهران به خون نوجوانان ما رنگین شد، برای دفاع از رژیم وابسته به آمریکا؛ این هم مربوط شد به آمریکا. در سال 58 ضربت متقابل بود؛ یعنی جوانان شجاع و مؤمن دانشجوی ما به سفارت آمریکا حمله کردند و حقیقت و هویت این سفارت را که عبارت بود از لانه جاسوسی کشف کردند و در مقابل چشم مردم دنیا گذاشتند.
آن روز جوانهای ما اسم سفارت آمریکا را گذاشتند لانه جاسوسی، امروز بعد از گذشت سی و چند سال از آن روز، اسم سفارتخانههای آمریکا در نزدیکترین کشورها به آمریکا - یعنی کشورهای اروپایی - شده است لانه جاسوسی؛ یعنی جوانهای ما سی سال از تقویم تاریخ دنیا جلو بودند. این قضیه هم مربوط به آمریکا بود. سه حادثه، هرکدام [هم] بهنحوی مرتبط با دولت ایالات متحده آمریکا و مناسبات آن با ایران. لذا روز سیزدهم آبان را نامگذاری کردند «روز مبارزه با استکبار».»(رهبر انقلاب - 12 آبان 92) نتایج روز 13 آبان 57 مرکز بررسی اسناد تاریخی در مطلبی پیرامون نتایج وقایع 13 آبان 57 مینویسد: «با وقوع کشتار 13 آبان، حربه رژیم در انتصاب شریفامامی به نخستوزیری برای جلوگیری از اعتراضها و تظاهرات مردم و ایجاد دولت «آشتی ملی» بینتیجه ماند. در واقع حوادثی که در 13 آبان پیش آمد، رژیم را به تشکیل یک دولت نظامی ترغیب کرد. یکی از نتایج مشخص روز 13 آبان، اظهار ضعف و ناتوانی از سوی شریفامامی بود که به اطلاع شخص شاه رساند و شاه نیز در همان شب طی جلسهای فوری که با سفیران آمریکا و انگلیس داشت، ارتشبد ازهاری را برای تشکیل دولت نظامی فراخواند.» ناصر مقدم - آخرین رئیس ساواک - یکی از نتایج رخداد 13 آبان را اضمحلال «دولت آشتی ملی» عنوان میکند. او با اشاره به ملاقات خود با شاه میگوید: «شاه گفت با توجه به اینکه حکومت شریفامامی موفق نبوده است و هرگونه تلاش مینماییم بینتیجه است، لذا تنها راهحل، وجود یک دولت نظامی است. ما مذاکراتی با سفرای آمریکا و انگلستان داشتیم. آنها نیز این مسئله را تأیید و پشتیبانی مینمایند. لذا تصمیم گرفتهام یک دولت نظامی روی کار بیاید و بلافاصله اشاره به ازهاری نمود که شما رئیسدولت خواهید بود...» وقتی تلویزیون ملی ایران بدون هیچ سانسوری برای اولین بار در شب 13 آبان، فیلم تظاهرات و کشتار دانشآموزان و دانشجویان را به نمایش گذاشت، مردم به خشم آمدند. در پی آن مدیرعامل تلویزیون ناصرالدین شاهحسینی مجبور به استعفا شد. همچنین نمایش این فیلم از تلویزیون بیشترین تأثیر را در میان مردم داشت. بازتاب این فیلم موجب شد مردم در اکثر مناطق کشور جنایتها و کشتارهای بیرحمانه رژیم را به چشم مشاهده کنند. یکی دیگر از پیامدهای واقعه خونین 13 آبان 57، استعفای وزیر علوم بود. روزنامه اطلاعات نوشت: «وزیر علوم و آموزش عالی، دکتر ابوالفضل قاضی طی نامهای به آقای نخستوزیر استعفای خود را در اعتراض به وقایع دیروز دانشگاه تهران (یعنی 13 آبان) اعلام کرد. وی اظهار داشت که با این وضع نمیتوان به خدمت ادامه داد.»
پس از روی کار آمدن دولت نظامی، دولت ازهاری برای آرام کردن جو، به کارهای ظاهری که جنبه روانی داشت دست زد تا احساس بدبینی مردم نسبت به رژیم کاسته شود لذا عدهای از مقامات عالیرتبه رژیم که در چندسال اخیر پستهای حساسی داشتند، بازداشت شدند. در میان این عده «نعمتالله نصیری»، «منوچهر آزمون»، «داریوش همایون»، «غلامرضا نیکپی» و... دیده میشدند. در هفدهم آبان، نام «امیرعباس هویدا» نیز به این فهرست اضافه شد. وقایع روز 13 آبان اگر چه به شهادت تعداد زیادی دانشآموز انجامید ولی مانع از ادامه مبارزه آنان نشد. به طوری که درست فردای آن روز تظاهرات وسیعتری در تهران انجام گرفت. در بخشی از گزارش تظاهرات روز 14 آبان آمده بود: «تظاهرات ملت ایران به اوج خود رسیده و در عین حال روز اوج آتشسوزیها در تهران بود... و در شب، تهران در آتشی که از صبح روشن شده بود، روشن بود. در همین روز سفارت انگلستان نیز در جریان آتشسوزیها دستخوش حریق شد و به دنبال آن کارخانه پپسی کولا واقع در خیابان آیزنهاور آتش زده شد و ساعتها در میان آتش سوخت.» بدین ترتیب، با ادامه مبارزات و تظاهرات، دولت نظامی ازهاری هم کاری از پیش نبرد و 13 آبانماه به نقطه عطفی برای شروع مبارزاتی تازه علیه رژیم پهلوی تبدیل شد و حوادث بعد از آن پیروزی انقلاب اسلامی را بیش از پیش شتاب داد. استکبارستیزی و تقابل حق و باطل 13 آبان در تاریخ انقلاب اسلامی ایران همواره روز تقابل حق و باطل بوده است. دقیقا به همین دلیل یک سال پس از شهادت دانشآموزان در دانشگاه و درست در سالروز 13 آبان 58 ایران اسلامی شاهد جلوه دیگری از این رویارویی میان جبهه حق علیه باطل بود. در این روز به یکباره به حیات سیاسی مملو از خباثت آمریکا و عملکرد سازمان جهنمی سیا در ایران خاتمه داده شد و مزدورانی که پس از پیروزی انقلاب دائما به فتنه انگیزی و ماجراجویی علیه نهضت اسلامی ایران مشغول بودند به گروگان گرفته شدند و لانه پر از فساد و جاسوسی آنان که به اشتباه (سفارت) لقب گرفته بود، تعطیل گردید. خانم الهه زادهاحمد، فعال فرهنگی در تبیین استکبار و مستکبر میگوید: «استکبار یعنی چه؟ استکبار یک تعبیر قرآنی است؛ در قرآن کلمه استکبار به کار رفته است؛ به فرموده رهبر انقلاب، آدم مستکبر، دولت مستکبر، گروه مستکبر، یعنی آن کسانی و آن دولتی که قصد دخالت در امور انسانها و ملتهای دیگر را دارد، در همه کارهای آنها مداخله میکند برای حفظ منافع خود؛ خود را آزاد میداند، حق تحمیل بر ملتها را برای خود قائل است، حق دخالت در امور کشورها را برای خود قائل است، پاسخگو هم به هیچکس نیست؛ این معنای مستکبر است.»
او میافزاید: «نقطه مقابل این جبهه ظالم و ستمگر، گروهی هستند که با استکبار مبارزه میکنند؛ مبارزه با استکبار یعنی چه؟ رهبر انقلاب میفرمایند؛ یعنی در درجه اول زیر بار این زورگویی نرفتن؛ معنای استکبارستیزی یک چیز پیچوخمدار پیچیدهای نیست؛ استکبارستیزی یعنی یک ملتی زیر بار مداخلهجویی و تحمیل قدرت استکبارگر یا انسان مستکبر یا دولت مستکبر نرود.»
زاده احمد توضیح میدهد: «مستکبر یعنی کسی که اهل کبر است؛ طالب خود بزرگبینی است. یحتمل بزرگ نباشد اما خودش را بزرگ میبیند. در واقعیت حتما بزرگ نیست اما برخی کوتهفکران و منجمله خودش، بزرگ و کدخدا میبینندش. در مفاهیم قرآنی و معرفتی اما سرنوشت و عاقبت در دستان با کفایت کسانی است که در زمین ضعیف شمرده شدند. این صحنه آرایی آخرالزمانی که میتواند در ابعاد فردی و اجتماعی رقم زننده سعادت یا شقاوت یک فرد و اجتماعی شود، در حال حاضر به طرز واضح و عجیبی در حال رخنمایی است. گروهی عطر و ادکلن زده جانی، که خود را مهد تمدن و مرکز دنیا میدانند و البته هنوز عرضه و توانایی گرداندن کشور خود را ندارند، با زور و چپاول اموال ملل دیگر، حقههای حقنما را تماما به کار گرفته و مشغول تعیین تکلیف برای مردم دنیا هستند.» این فعال فرهنگی ادامه میدهد: «اگر نگوییم خیانت، حتما ظاهر بینی است اگر فرد یا قومی آنان را واقعا بزرگ پندارند. حقوق بشر ادعایی آنان اگر واقعی بود، در یمن، در فلسطین و لبنان، و در تمام نقاطی از قاره آفریقا که سهمشان درد و رنج و گرسنگی تا حالا بوده، عیان میشد. نشده چون آن ادکلنزده قاتل، نه «حق» را میشناسد و نه دلش برای «بشر» میسوزد. مسیر و امیر مشخص است؛ با کسی که تا دیروز بهانهاش هستهای بوده و امروز حقوق بشر!، و فردا یحتمل حجاب و آزادی همجنسبازها، دست دادن و مهلت گرفتن و دودوتا چهارتا کردن، کاری است بس عبث. و شاید قدم زدن با آنان، قدم زدن روی خون شهیدانی است که وصایایشان مملو است از نشانه و آیت. انقلاب اسلامی با استکبار «دشمن» است آیتالله عموشاهی، پژوهشگر انقلاب اسلامی اظهار میدارد: «یکی از اهداف اصلی و حیاتی انقلاب اسلامی، موضوع استکبارستیزی است و بالتبع یکی از مهمترین معارف انقلاب نیز همین مسئله است. اسلام، دینی است ذاتا ضد روح بزرگ طلبی و استکبارصفتی! اهمیت این موضوع از آیات و احادیث نورانی معصومین (ع) متبلور است. در آیات و روایات بسیاری برتریخواهی و بزرگبینی توبیخ شده است. انقلاب اسلامی انحطاط تاریخی و طولانی کشورمان ایران را پایان داد و زمانی که مستکبران، جهان را به دو قطبی سلطهگر و سلطهپذیر تقسیم کرده بودند قاعده را بر هم زد و الگویی جدید به جهانیان نشان داد و پدیده برجسته جهان معاصر و کانون توجه جهانیان شد.» وی میافزاید: «یکی از رئوس هندسه انقلاب اسلامی همین موضوع استکبارستیزی است، چراکه شعار استکبارستیزی بسیار پررنگ در مطالبات رهبران انقلاب و مردم همواره نمایان بوده و هست. طبیعتا مستکبرین عالم نیز از این روحیه به ستوه میآیند و به طرق مختلف نمیگذارند این معنا در جوامع اسلامی اشاعه پیدا کند و با کاشتن بذر تردید و هجوم مفاهیم غلط در اذهان کارگزاران نظام اسلامی میخواهند شدت و حدت این مطالبه را کم کنند.» این پژوهشگر انقلاب اسلامی تصریح میکند: «مسئله انقلاب اسلامی با مستکبرین عالم که تبلور آن در رژیم صهیونیستی و آمریکای خبیث است، صرفا مسئله قهر کردن با آنها نیست. انقلاب اسلامی بر پایه مبانی دینی خودش اساسا با جبهه مستکبرین عالم، دشمنی دارد.
انتهای پیام /