آینده جهان پس از سوخت های فسیلی
تهران - ایرنا - همان گونه که آثار ویرانی ناشی از تغییرات اقلیمی، ضرورت کربن زدایی (حذف کربن ناشی از مصرف سوختهای فسیلی) را روز به روز آشکارتر میسازد، اکنون کشورها با این سوال روبرو شده اند که با زیرساختهای قدیمی سوختهای فسیلی خود چه کنند.
به گزارش گروه علم و آموزش ایرنا از سایت اخبار علمی فیز، در حالی که برخی از فعالان محیطزیست به دلیل انتشار گازهای گلخانهای در جهان شمال (کشورهای توسعه یافته)، در تلاش برای عقبگرد از اقتصاد کربنی هستند، در کشورهای تولیدکننده نفت در جهان جنوب (کشورهای درحال توسعه) جایی که زیرساختهای انرژی دهها سال است جوامع را تغذیه کرده است، رویکردی متفاوت حاکم است. در این کشورها همچنان تاکید اصلی بر حفظ و نهادینهسازی است.
بررسی مالزی و ایران که نفت به میزان قابل توجهی به رشد اقتصادی آنها کمک کرده است، تصویری اجمالی از نحوه برخورد با میراث سوختهای فسیلی در این کشورها ارائه می کند. در قرن بیستم، ورود شرکت های نفتی بین المللی به شهرهای بزرگ بندری خلیج فارس در ایران و دریای چین جنوبی در مالزی، ساخت و سازها را متحول کرد، شهرنشینی را سرعت بخشید و زندگی روزمره مردم را تحت تأثیر قرار داد. حتی امروزه، نفت و بازیگران آن در ایران و مالزی همچنان به شکل دهی صنعت، جامعه، فرهنگ و سیاست ادامه می دهند و در عین حال اثر خود را روی محیط و فضاهای شهری بر جای می گذارند.
کمیته بینالمللی حفاظت از میراث صنعتی (TICCIH) که در سال 1978 تأسیس شد، یک سازمان بینالمللی است که برای کاوش، حفاظت، نگهداری و تفسیر بقایای صنعتیسازی به وجود آمد. این کمیته در سال 2020، اولین ارزیابی جهانی از میراث تولید نفت، صنعت نفت و اماکن، سازهها، سایت ها و چشم اندازهایی را که ممکن است برای حفظ ویژگیهای تاریخی، فنی، اجتماعی یا معماری این صنعت انتخاب شوند، منتشر کرد. این سازمان در گزارشی در همین سال، میراث صنعت نفت را به عنوان "مهم ترین شواهد ثابت و ملموس برای اکتشاف، بهره برداری، تولید و مصرف فرآورده های نفتی و تاثیر آنها بر چشم اندازهای انسانی و طبیعی" تعریف کرد.
موزههای نفت ایران
کمتر از یک دهه پیش، وزارت نفت ایران بحث تاسیس موزهها با هدف حفظ میراث صنعتی کشور را کلید زد. این میراث در شهر بندری آبادان شامل یک پالایشگاه قدیمی، پمپ بنزین و قدیمیترین مدرسه آموزش فنی مرتبط با نفت است. در بخشهایی از بنادر قدیمی، رهگذران میتوانند جرثقیلها و ماشین آلات سنگین مانند جرثقیلهای اکوان و گوگرد و همچنین نمایشگاه بازسازی پالایشگاهها پس از جنگ ایران و عراق را نظاره کنند.
بنا است موزههای نفت دیگری در بنادر بزرگ نفتی گشایش یابند. یکی از این موزه ها در مسجد سلیمان در جنوب غربی استان خوزستان که مهد صنعت نفت در خاورمیانه شناخته می شود، قرار دارد. این موزه میزبان قدیمی ترین سایت بازیافت نفت در منطقه است. در تهران، موزه فناوری صنعت نفت ماهیت و اهمیت نفت، گاز و پتروشیمی را از سال 1901 میلادی به نمایش گذاشته است. در همین سال ویلیام دارسی بریتانیایی امتیاز اکتشاف و توسعه منابع نفتی جنوب ایران را دریافت کرد.
در مالزی، صنعت نفت همه جا در زندگی روزمره حضور دارد و چالش هایی را برای تلاش های جهانی کربن زدایی ایجاد کرده است. شرکت ملی نفت پتروناس در همه جا از بورسیه، تأسیس دانشگاه و برجهای دوقلوی نمادین پتروناس گرفته تا تبدیل شهرهای کوچک به مجتمعهای صنعتی گسترده قابل مشاهده است. قدمت این صنعت به اوایل دهه 1900 میلادی باز میگردد، زمانی که نفت در جنگلهای میری و ساراواک تحت حاکمیت بریتانیا کشف شد.
حفاظت از میراث نفتی مالزی تا حدودی چالش برانگیز بوده است، زیرا اکثر دکل ها در فراساحل قرار دارند و سایت ها هنوز مورد استفاده بسیار قرار می گیرند. تلاش ها محدود و فاقد یک برنامه متمرکز بوده است. در یک کشور فدرال، هر ایالتی سیاست های خود را اعمال می کند که به موزه ها نیز تسری می یابد. سکوی نفتی در میری تحت نظارت هیات گردشگری ساراواک، به یک موزه و مکان گردشگری تبدیل شده است، اما در نوع خود منحصربفرد است.
تلاشها عمدتاً بر آموزش با تأکید بر علم و فناوری تمرکز یافته است. بیشتر جاذبهها، مانند مرکز اکتشاف پتروساینس و دانشگاه فناوری پتروناس، آگاهی و یادگیری عمومی را در اولویت قرار داده اند. روایت ملی در مالزی در این باور خوشبینانه است - اینکه صنعت نفت جامعه را بهبود بخشیده، روستاهای دورافتاده را متحول کرده، فرصتهای آموزشی پیشرفته ایجاد کرده و به تغییرات چشمگیری در چشم اندازها و مناظر شهری منجر شده است.
به سوی آینده پس از همهگیری و پس از نفت
مالزی و ایران برای حفظ صنعت نفت به عنوان بخشی از میراث فرهنگی ملموس و ناملموس خود رویکردهای متفاوتی اتخاذ کردهاند. با این وجود، عنصر مشترک این است که صنعت نفت را با حفظ اماکن تاریخی و روایت آنها به عنوان بخشی از روایت ملی، از گذشته باشکوه آن جدا کنیم.
پتروناس و صنعت نفت برای مالزی یک داستان موفقیت است که نفت را با ملیگرایی درهم آمیخته است. حفظ سکوی نفتی میری به عنوان یک جاذبه گردشگری در خدمت هدف دوگانه تلاش برای حفاظت از ارزش تاریخی این مکان و ادغام آن به عنوان بخشی از داستان ساراواک است.
با این حال، افزایش نگرانیها در مورد تغییرات اقلیمی، محیطزیست و مسئولیت شرکت ها فشار بر شرکتهای نفتی را افزایش داده استتا با حمایت از انرژیهای پاک و تجدیدپذیر، ردپای کربن را کاهش دهند اما به نظر میرسد تلاشهای این شرکت ها از شرکتهایی که به سمت انرژی های تجدیدپذیر و شارژ الکتریکی رفتهاند، عقب مانده است. علاوه بر این، همهگیری کووید -19 باعث کاهش شدید تقاضا برای نفت شد که احتمالاً در آینده صادرات ایران و مالزی را کاهش خواهد داد.
تاثیر کووید -19 و بحران اقلیمی
در مورد ایران، بحران کووید -19 و نوسانات قیمت نفت با تشدید تحریمهای آمریکا علیه ایران موسوم به «کارزار فشار حداکثری» هم زمان شد. ایران با وجود منابع غنی نفت و گاز، برای آماده شدن برای آینده پس از سوخت فسیلی به سرمایه گذاری در فناوری و برنامه های توسعه نیاز دارد. با این حال، بدون کاهش تحریمها دستیابی به این هدف دشوار است. برای ایجاد توازن بین رشد اقتصادی آینده با توسعه اجتماعی و حفاظت از محیط زیست، به سرمایهگذاری بیشتر در طرحهای توسعه پایدار و گذار به منابع انرژی کمتر ضررتر برای محیطزیست نیاز دارد.
پاسخ مالزی موید آثار دوگانه کووید -19 و گرمایش زمین است: تغییر الگوهای آب و هوایی و کاهش تقاضا برای نفت. از دهه 2010، تحرکاتی در بخش انرژی برای آماده شدن برای آینده پس از نفت به وجود آمد. بیش از یک دهه، پتروناس تمرکز خود را بر انرژی خورشیدی، انرژی باد و هیدروژن پاک قرار داده و متعهد شده است تا سال 2050 به انتشار کربن صفر دست یابد.
اما در بحبوحه بحران کووید -19 و افزایش آگاهی بین المللی در مورد شرایط اضطراری اقلیمی، تا سال 2020 طول کشید تا این حرکت سرعت یابد. در سال 2021، وزارت انرژی و منابع طبیعی مالزی اهدافی را برای کربن زدایی کشور تا 45 درصد تا سال 2030 تعیین کرد. در حالی که این تلاش ها تحسین شده است، اما همچنان برخی موانع مانند محدودیت های مالی و نداشتن تعامل با سازمان های غیردولتی همچنان وجود دارد.
درسهایی از میراث روغن نخل مالزی
با توجه به تغییر نگرش جهانی نسبت به صنعت نفت، این سوال مطرح می شود که چگونه می توان میراث صنعتی مالزی و ایران را تجسم کرد. آیا سکوهای نفتی به جای پیشرفت بشر، یادگاری از طمع انسان ها خواهند بود و چگونه روایت ملی، این واقعیت جدید را با اهمیت نفت در روند استعمارزدایی کشورها وفق خواهد داد؟
برای مالزی، این سوالی است که قبلاً در مورد روغن نخل و جنگل زدایی پرسیده شده است. فعالان محیط زیست در داخل و خارج این کشور تأثیر منفی این اقدامات را برجسته کردند که به ضد تبلیغ برای این کشور منجر شد. با این حال، از طریق تعامل دولت با جوانان و فعالان، بهبودهایی در نحوه نگرش ها به روغن پالم صورت گرفته است.
شاید میراث نفتی باید مسیر مشابهی را طی کند و گفتگوهای صادقانه بین سیاستگذاران، سازمان های غیردولتی، ذیسهمان صنعت و سازمان های تاریخی صورت بگیرد. همهگیری کووید -19 همچنین درسهای حیاتی و شیوههای جدیدی را با تأکید بر مسئولیت شرکت ها در قبال کارگران ارایه کرده است. بهبود همکاری های دولتی نیز نشان داده است که می توان در جهت اهداف مشترک حرکت کرد که قابل تعمیم به موضوعاتی مانند میراث است. اگر این اقدامات به درستی اجرا شوند، چنین رویکردهایی ممکن است آینده روشنی را برای نحوه تلقی ما از نفت به عنوان بخشی از یک روایت ملی رقم بزند.