از تلاطمهای سیاسی دی 98 تا برکشیدن کرونا در فروردین 99
نتایج انتخابات هنوز اعلام نشده بود که زمزمههای کرونا و شناسایی و ثبت موارد و نمونههایی از آن در ایران بهخوبی شنیده شد. از شهر ووهان شروع شده بود و منشا گسترش آن در ایران نیز شهر سوهان شد.
نتایج انتخابات هنوز اعلام نشده بود که زمزمههای کرونا و شناسایی و ثبت موارد و نمونههایی از آن در ایران بهخوبی شنیده شد. از شهر ووهان شروع شده بود و منشا گسترش آن در ایران نیز شهر سوهان شد.
به گزارش خبرنگار مهر، بیست و سومین قسمت از سلسله یادداشتهای پرویز قاسمی، رایزنی فرهنگی ایران در قرقیزستان به بررسی برنامهها و اقدامات دولتهای ایران و قرقیزستان در جهت پیشگیری از شیوع کرونا اختصاص پیدا کرده است. قاسمی در این نوشتار؛ وضعیت ایران در روزهای ابتدایی شیوع کرونا را نیز در نظر گرفته است.
این یادداشت را که تاریخ نگارشش 19 فروردین 1399 است، در ادامه بخوانید:
اندکی پس از نیمه دی 98 بود که بی سر وصدا تشریف آوردند؛ میهمان ناخوانده را میگویم؛ همان کرونا ویروس را. تقریبا همزمان و گرماگرم روزهای سخت و فراموش نشدنی ترور سردار سلیمانی، حملات موشکی ایران به پایگاه امریکایی عین الاسد، سقوط هواپیمای مسافری اوکراین و بالا رفتن تنش بین ایران و ایالات متحده و گرفتن آرایش جنگی منطقه. تحریمها و فشار حداکثری هم همچنان با حدت و شدت خود ادامه داشت و در چنین شرایط و موقعیت کمی تا قسمت زیادی بحرانی و متشنج؛ کشان کشان خود را به انتخابات مجلس رساندیم.
اوضاع بسیار عجیبی بود. روزهای غمبار محور مقاومت بخاطر ترور سردارش و ابومهدی حشدالشعبی عراق، تشییع باشکوه و بلکه حماسی و کم نظیر یک هفتهای در شهرهایهای مختلف عراق و ایران؛ سقوط عجیب هواپیمای مسافری اوکراین بر فراز تهران و جان باختن مسافران ایرانی؛ اوکراینی و کاناداییاش و متعاقب آن فشارهای مضاعفتر امریکا با همراهی برخی کشورهای اروپایی در این ماجرا. تازه این بار اوکراین هم شاخ شده بود و عرض اندام میکرد؛ در کنار کانادایی که سفت و سخت از ضرورت تحویل جعبه سیاه میگفت و قیافه و ژست حقوق بشری گرفته بود؛ ژستی که همیشه «در ارتباط با ایران» گل میکند!
هجمه گسترده و هیاهوی مسموم رسانهای برای همراه ساختن افکارعمومی داخل و خارج کشور در این ماجرا شکل گرفته بود تا حدی که حتی موضوع ترور سردار سلیمانی و پاسخ انتقامی ایران بنوعی تحت الشعاع قرار گرفت. در کنار این هجمهها و طرح پررنگ مسائلی همچون پرداخت غرامت به خانوادههای جان باختگان؛ حضور کارشناسان فنی خارجی برای بررسی میدانی موضوع سقوط هواپیما؛ تحویل جعبه سیاه و رمزگشایی از آن در خارج از ایران و تلاش برای تخریب فرمانده شجاع و دلیر هوا فضای ایران سردار حاجی زاده؛ ناکارآمد نشان دادن سیستم ناوبری هوایی ایران و نبود امنیت پروازها در آسمان ایران نیز در دستورکار قرار گرفته بود.
این بار گویا قرار بود پرونده دیگری گشوده شود و اسباب و زمینه ساز اتفاقات و فشارهای جدید علیه ایران قرار گیرد. سردار حاجی زاده در کمترین زمان پس از اعلام ستادکل نیروهای مسلح مبنی بر خطای انسانی در شلیک به هواپیمای اوکراینی؛ خود را از غرب کشور؛ محل شلیک موشکهای ایرانی بهسوی پایگاه امریکایی عین الاسد به تهران رساند و در کنفرانسی مطبوعاتی با شجاعت مسئولیت این اتقاق را بر عهده گرفت و درعین حال از اقدام جمهوری اسلامی ایران برای هدف قرار دادن پایگاه عین الاسد با افتخار و قاطعانه دفاع کرد.
برخی شرکتهای هوایی تحت تاثیر هجمهها و فشارهای صورت گرفته پروازهای خود به ایران را به حالت تعلیق در آوردند. مسئله تنها بدینجا ختم نشد. چنین مسئلهای کافی بود تا موضوعات دیگر نیز بنوعی تحت تاثیر قرار گیرند؛ تعدادی از شرکتهای اروپایی ایران را ترک کردند و برخی مراسمها؛ سمینارها و کنفرانسهای بینالمللی از قبل برنامه ریزی شده نیز لغو شدند. متاثر از این اتفاقات بود که همایش بین المللی برنامه ریزی شده «گفتوگوهای فرهنگی ایران و آسیای مرکزی در بیشکک» که اجرای آن برای 6 اسفند در نظر گرفته شده بود؛ نیز با استدلال طرف قرقیزی مبنی بر احتمال عدم حضور میهمانان خارجی همایش بخاطر نبود امنیت پروازها منتفی شد.
همچنین دوره دانش افزایی ویژه فارسی آموزان قرقیزی در ایران در بهمن ماه نیز بههمین دلیل و نگرانی والدین دانشجویان منتفی و به قولی هوا شد. جالب است که در بحبوحه همین ایام اتفاق دیگری برخلاف آنچه در فضای روانی - سیاسی و عمومی جامعه ایران و منطقه میگذشت؛ روی داد و آن راه اندازی رسمی پرواز مستقیم تهران - بیشکک توسط هواپیمایی وارش بود.
معرفی و رونمایی این پرواز طی مراسمی رسمی در یکی از هتلهای بیشکک برگزار شد و در فردای مراسم نیز اولین پرواز در فرودگاه ماناس بیشکک به زمین نشست؛ غافل از اینکه اتفاقات و تحولات طبیعی و غیرطبیعی پیشبینی نشده در ایران و منطقه آنچنان زیاد؛ شتابان و سریع است که فارغ شدن از هر اتفاقی و امکان و فرصت برای بررسی و تجزیه و تحلیل هر یک از آنها تقریبا سلب شده بود و برهمین اساس هم نمی شد با قاطعیت در مورد اتفاقات و از جمله در خصوص تداوم پرواز مستقیم تهران - بیشکک که پس از سالها راه اندازی شده بود؛ سخن گفت. البته در خصوص این مورد آخر؛ سابقه و پیشینه پروازهای ایران به مقصد کشورهای آسیای مرکزی از جمله قرقیزستان؛ وضعیت و حجم مسافر در این مسیرها؛ صرفه اقتصادی راه اندازی پرواز مستقیم و... گفتنیها زیاد است که پرداختن به آن مجالی جداگانه میطلبد.
از اوسط بهمن ماه؛ در حالیکه رایزنی بیشکک روال عادی فعالیتهای خود را سپری میکرد و اتفاقا بخاطر روزهای پایانی سال حجم کارها و فعالیتها بیشتر هم شده بود؛ عملا وارد فضای دیگری شدیم. فضای انتخاباتی با کمی تا قسمتی چاشنی کرونایی. موضوع کرونا در این ایام در کشورمان هنوز داغ نشده بود و شاید هم به باور برخی تعمدا و بخاطر انتخابات داغش نکرده بودند! ولی معلوم بود که ایران و جهان وارد فاز جدیدی از یک اتفاق پیشبینی نشده و کاملا متفاوت از آنچه تاکنون بوده؛ میشوند؛ اتفاقی ماورایی و در مقیاس جهانی.
نتایج انتخابات هنوز اعلام نشده بود که زمزمههای کرونا و شناسایی و ثبت موارد و نمونههایی از آن در ایران بهخوبی شنیده شد. از شهر ووهان چین شروع شده بود و منشا گسترش آن در ایران نیز شهر سوهان اعلام شد. بحثها دیگر بالا گرفته بود. نحوه مقابله با شیوع کرونا و قرنطینه یا عدم قرنطینه این شهر؛ دیگر به بحث روز مطبوعات و رسانهها تبدیل شده بود. هنوز فرصت و مجالی کافی برای تفکر و تحلیل رویدادها و اتفاقاتی که میگذشت و ایران را به فکر و اندوه برده بود - ترور سردار سلیمانی، سقوط هواپیما، جعبه سیاه، غرامت جانباختگان، اتتخابات، تحریم و فشار حداکثری و... - پیدا نکرده بودیم که شیوع و گسترش جهش وار کرونا به موضوع و دغدغه روز کشور تبدیل شد.
بالا رفتن عجیب و تصاعدی آمار مبتلایان؛ مسئولان را به صرافت اتخاذ تدابیر عملی انداخت و تقریبا از اوایل اسفندماه تشکیل ستاد ملی مبارزه با کرونا، برقراری محدودیتها در تردد مردم، تعطیلی دو روزه، موردی و چندروزه مدارس و دانشگاهها و مراکز دولتی در دستور کار قرار گرفت. همزمان در ایران؛ کشورهای آسیای مرکزی نیز چارچشمی و با نگرانی اوضاع را رصد میکردند. تقریبا از اوایل اسفند قرقیزها نیز دست بکارشدند و ضمن لغو برخی پروازها از جمله در مسیر کشورهای بیشتر مبتلا به کرونا (چین؛ ایران، کره و ژاپن)، به تدریج نسبت به لغو مراسمها و برنامههای فرهنگی، تعطیلی دانشگاهها و مدارس و نهایتا تعطیلی کلیه مراسمها و برنامههای فرهنگی؛ تجمعات و حتی کلیه برنامههای نوروزی اقدام کردند.
درست چهار روز مانده به نوروز در چند استان قرقیزستان از جمله بیشکک وضعیت فوقالعاده اعلام شد و رفت و آمدهای عادی و روزانه و کسب و کار و زندگی مردم تحت تاثیر این وضعیت جدید قرار گرفت. برنامههای پیشبینی شده نوروزی رایزنی فرهنگی نیز به تبع این اقدامات و تحولات یکی یکی لغو میشدند و به ناچار برای اینکه کمی تا قسمتی سهمی و نقشی و خاطرهای از نوروز آخرین سال قرن داشته باشیم و حال و هوایی نوروزی به نمایندگی بدهیم عجالتا ابتدا در جمع محدود همکاران چهارشنبه سوری را در حیات نمایندگی برای اولین بار برپا داشتیم و در آخرین روز کاری سال نیز دور سفره هفت سینی که تهیه شده بود نوروز را با همکاران به صرف ناهار و تشکر از تلاشها و زحمات تک تک آنان درطول سال 98 جشن گرفتیم.
فردای آن روز جمعه اول فروردین بود. سال 1399 دیگر آغاز شده بود. همه - چه در ایران و چه در قرقیزستان - به اقتضای شرایط محکوم به ماندن در خانه بودند، نه مراسم و جشنی؛ نه دید و بازدیدی و نه میهمانی و سوری و...
آخرین نوروز و آخرین سال قرن ما اینگونه آغاز شد. اینک که 19 روز از سال میگذرد شرایط و وضعیت روز به روز بدتر و نگران کنندهتر میشود. خبرگزاری ها آمار روزانه مبتلایان؛ بهبودیافتگان و جانباختگان را به تفکیک و حتی مقایسهای و رنکینگی اعلام میکنند. در آخرین روزهای سال 98 تعداد مبتلایان کرونا در قرقیزستان سه نفر اعلام شده بود و امروز این تعداد از 250 نفر فراتر رفته است. همه ادارات و مراکز دولتی تقریبا تعطیل هستند و کارها با حداقل نیرو و به صورت دورکاری انجام میشود. کسب و کارها و زندگی های روزمره مردم دچار مشکل شده است.
وضعیت و شرایط جدید بوجود آمده؛ مسئولان سازمان را به فکر بررسی و پیدا کردن راهی برای چگونگی ادامه کار و فعالیت نمایندگیها انداخته و در ستاد سازمان نیز به تبع سیاستهای اعلام شده توسط ستاد ملی مبارزه با کرونا فعالیتها فعلا بصورت یک سوم حضور کارمندان صورت میگیرد. بقیه دورکار شده و البته تمامی مدیران موطف به حضور در محل کارشدهاند. هرگونه تصمیمی در ارتباط با نحوه فعالیت مراکز دولتی و کیفیت حضور کارمندان در محل کار و فعالیت فروشگاهها و بخش خصوصی به رصد میدانی وضعیت کرونایی کشور و نظر ستاد ملی مبارزه با کرونا بستگی دارد.
ایجاد؛ راه اندازی و فعال کردن سیستم آموزش مجازی و برگزاری دورههای آموزشی در مدارس و دانشگاهها از این طریق نیز راهکار دیگری است که مسئولان برای عدم ایجاد وقفه در امور آموزشی در کشور اندیشدهاند و راهکار دیگری غیر از این نیست کما اینکه دیگر کشورها نیز همین روش را در پیش گرفتهاند.
شرایط کنونی تنها مختص و منحصر به ایران نیست و اکثر کشورهای منطقه در چنین وضعیت و شرایط پیشبینی نشدهای قرار گرفتهاند. برخی کشورها از قبل تمهیدات و زیرساختهایی برای مقابله و یا مواجهه با چنین وضعیتهایی داشتهاند بهخصوص درحوزه فضای مجازی و آموزشهای آنلاین و از راه دور. چنین کشورهایی کمتر از این ناحیه آسیب میبینند ولی کشورهایی که در این زمینه تمهید و زیرساخت نداشتهاند طبیعی است صدمات و آسیبهای بیشتری را متحمل خواهند شد.
قاسمی
بیشکک
19/01/1399