افشاگری یا درز اطلاعاتی / این بار آمریکاییها درست گفتند! / پیوند دلار و معیشت مردم قطع شد؟
تشویق به ازدواج با بیلبورد!، دلار سقوط میکند؟، نفع و ضررهای تنش اوکراین برای اقتصاد ایران، جدال دستمزد کارگران با خط فقر، تور مافیای واردات برای بازار گوشت قرمز، خسارت آتش به 30 مغازه در بازار تهران، آیا شکست دموکراتها قطعیت دارد؟، طرح شفافیت آرا در دستور کار نمایندگان میماند؟، سود نجومی دلالان، این بار در برنج و سد «بار مالی» همچنان در مقابل رتبهبندی فرهنگیان از مواردی است که...
به گزارش «تابناک» روزنامههای امروز یکشنبه 24 بهمن ماه در حالی چاپ و منتشر شد که اخطار شورای نگهبان به بهارستاننشینان، جنگ سرد اوکراین و بازار داغ نفت، دانش آموزان، ناقلان جدی اُمیکرون و شمارش معکوس غرب برای حمله روسیه به اوکراین در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
-->در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
پیوند دلار و معیشت مردم قطع شد؟
سید علیرضاکریمی طی یادداشتی در شماره امروز آفتاب یزد با عنوان پیوند دلار و معیشت مردم قطع شد؟ نوشت: یکی از شعارهای کلیدی رئیس دولت سیزدهم در ایام تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری عدم پیوند دلار به زندگی و معیشت مردم بود. اکنون بعد از گذشت 6 ماه از عمر دولت آیا به واقع این شعار محقق شده است؟ از نظر من خیر. کماکان تمام فعل و انفعالات اقتصادی کشور از ریز و بزرگ آن وابسته به نوسانات ارزی است. البته بنده منکر زحمات و خدمات دولت محترم نیستم، ولی لازم است اذعان کنم شعار مذکور به برنامهای و فکری ضمیمه نشده است و صرفا بناست با اقدامات جزیرهای و مقطعی این ارتباط قطع شود. این موضوع حتی در سخنان مسئولان تصمیم گیر دولتی نیز بَین است. یعنی در لا بلای حرفهای آنان تصریح و تاکیدهای زیادی وجود دارد که دولت به صورت دفعی و سریع بر روی قیمت فلان کالا زوم میکند و سعی مینماید با ابزارهایی که دارد قیمت را کنترل کند، اما مشکل اینجاست وقتی هنوز قیمت کالای a کنترل نشده قیمت کالای b رشد میکند و دولت نیز مجبور است مجددا سریع به فکر کنترل قیمت کالای جدید باشد. آن چیزی که در دولت طی 6 ماه گذشته دیده شده همین روند است و میتوان گفت که تقریبا تمام وقت دولت را این موضوع در حوزه اقتصادی گرفته است. شاید گفته شود دولت سیزدهم، دولت بی برنامهای نیست و پلنهایی را طرح ریزی نموده لیکن آنچه عیان بوده چنین است. اصولا و منطقا نیز تکاپوی دولت برای به سرانجام رسیدن هرچه سریعتر مذاکرات وین اذعان به این مهم است؛ یعنی هیچ دولتی و اقتصاددانی در کشور نمیتواند ارتباط بین قیمت دلار و اقتصاد را قطع کند. شک نباید کرد اگر دولتی میتوانست بدون توجه به کاهش ارزش ریال و رشد قیمت ارز اقتصاد را سر و سامان دهد خود را معطل چانه زنی با غربیها نمیکرد. لابد همانطور که وزیر رفاه فهمید با یک میلیون تومان نمیشود شغل ایجاد کرد دولت هم متوجه شده ارتباط دلار با معیشت مردم ناگسستنی است.
این بار آمریکاییها درست گفتند!
حنیف غفاری در سرمقاله امروز رسالت با عنوان این بار آمریکاییها درست گفتند! نوشت: جان کربی، سخنگوی پنتاگون اظهار کرده است که آزمایش موفقیتآمیز موشک بالستیک خیبرشکن از سوی ایران، فراتر از یک پیام بوده و در این خصوص میگوید: «ما پیوسته شاهد تلاش ایران برای بهبود برنامه موشکیاش هستیم. ما این اقدام را فراتراز یک پیام و تهدیدی برای منافع و تأسیسات منطقهای آمریکا قلمداد میکنیم.» برخلاف آنچه تصور میشود، این بار قصد انتقاد از مواضع سخنگوی پنتاگون را نداریم! آمریکاییها کاملا درست میگویند! آزمایش موفقیتآمیز و افتخارآمیز جدیدترین دستاورد راهبردی کشورمان، قطعا پیامی فراتر از حد تصور برای آمریکاییها و مهرههای منطقهای واشنگتن دارد! این موشک که از نسل سوم موشکهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی میباشد، سرعتی فوقالعاده و جرمی محدود (نسبت بهسرعت اصابت آن به اهداف) دارد و میتواند شعاع 1450 کیلومتری را هدف قرار دهد. قدرت مانور پذیری بالای این موشک در عبور از سیستمهای پدافندی و سپر موشکی دشمنان، خاصیت دیگر این محصول راهبردی میباشد. بهتر است جان کری و همراهانش این حقیقت را یکبار برای همیشه درک کنند که دیگر زمان سکوت و صبر راهبردی جمهوری اسلامی ایران در برابر تهدیدات بالقوه منطقهای سپریشده است. بهتر بود اگر مقامات پنتاگون نمیخواستند با چنین صحنهای روبهرو نشوند، زمانی که «نفتالی بنت» نخستوزیر رژیم صهیونیستی در دیدار با جوبایدن رسما از هدف تلآویو مبنی بر حمله محدود یا خرابکاری در تأسیسات هستهای ایران سخن میگفت، سرشان را به علامت تایید تکان نمیدادند! اکنونکه واشنگتن و تلآویو برای نظام و ملت ما خطونشان میکشند، قطعا پیام آزمایشهای موشکهای بالستیک و دوربرد ما نیز فراتر از یک آزمایش ساده است. بهتر است این پیام را در چند جمله کوتاه به رشته تحریر درآوریم: «اگر واشنگتن و متحدان آن در تحرکات منطقهای و بینالمللی خود اقدامی علیه امنیت منطقهای و ملی ایران صورت دهند، باسیلی موشکی محکمی از سوی ایران مواجه خواهند شد و هیچ تهدیدی نیز در این مسیر جلودار کشورمان نخواهد بود.» واشنگتن و شرکای آن باید بپذیرند که استراتژی «مهار حداکثری ایران قدرتمند» نیز بهمانند استراتژی «فشار حداکثری علیه ایران» شکستخورده و جایی برای احیای آن نیز وجود ندارد. در چنین شرایطی نباید مقامات دموکرات و جمهوریخواه آمریکایی را در خصوص ابراز وحشت و سردرگمی در قبال قدرت نظامی، موشکی و امنیتی کشورمان، سرزنش کرد. شاید بهترین راه برای واشنگتن و متحدان آن، تسلیمپذیری در برابر قدرت کشوری باشد که طی 43 سال اخیر اجازه تحقق نقشهها و رؤیاهای شوم واشنگتن در منطقه را نداده است. آری! پیام آزمایش موفقیتآمیز موشک خیبرشکن فراتر از آن چیزی است که به ذهن جان کربی و دیگر مقامات پنتاگون متبادر میشود! بهتر است پسازآنکه مقامات آمریکایی کمی از شوک و بهت ناشی از این مسئله بیرون آمدند، کمی به محاسبه آثار و تبعات بازی خطرناک خود در منطقه غرب آسیا بپردازند.
افشاگری یا درز اطلاعاتی
مهسا جزینی - دبیر گروه سیاسی روزنامه شرق در یادداشتی با عنوان افشاگری یا درز اطلاعاتی نوشت: وقتی یک فایل صوتی، یک نامه یا گزارش با مهر محرمانه، یک مصاحبه، عکس، فیلم و دستخط یا حتی خبری که قرار نبوده منتشر شود ناگهان درز پیدا میکند، شاید نخستین سؤالی که همهجا مطرح میشود این است که چه کسی یا کسانی و چطور آن را منتشر کردهاند؟ سؤالی که معمولا هم به نتیجه نمیرسد، مگر بنا به اهمیت موضوع و دستورکاری امنیتی - کارآگاهی، بهدنبال شناسایی عامل یا عاملان انتشار بروند؛ اما این سوی قضیه چیزی که به نظر مهمتر است و شدنی، پیداکردن سرنخهای ذینفعان و ذیضرران یک افشاگری یا درز اطلاعاتی است. در انتشار محرمانههای اخیر مانند فایل مصاحبه لورفته ظریف یا خبرِ نامه / گزارش 200 صفحهای جلیلی یا همین فایل صوتی جلسه اخیر فرماندهان هم باید بهدنبال کشف این بود که هدف از این انتشار چه بوده و چه کسی یا کسانی از آن منتفع یا متضرر میشوند؛ برای مثال به نظر میرسد هدف از انتشار یا درز نامه / گزارش سعید جلیلی درباره پرونده هستهای که چند ماه قبل نوشته شده، اما الان درست در بحبوحه روند مذاکرات، خبری شده، صرفا و فقط تخریب و کنارزدن خود او بوده است؟ موضوع و جهتگیری محتوای نامه که به نظر میرسد همراستا با خواست و اراده مذاکرهکنندگان فعلی نیست، چیزی جز این را نمیرساند.
در ماجرای فایل لورفته مصاحبه ظریف هم با توجه به زمان انتشار آن یعنی نزدیکی به زمان انتخابات ریاستجمهوری، گمانه قوی بر این بود که هدف، سوزاندن یک چهره احتمالی انتخاباتی است. برخی برعکس تصور میکردند انتشار این فایل به نفع ظریف، در راستای تحرکبخشی به بدنه اجتماعی یخزده حامی جریان اصلاحات بوده است تا طرفداران ظریف به صداقت او بیشتر ایمان بیاورند. گمانهزنیهای دیگری هم بود مثل اینکه هدف، نه خود ظریف بلکه مذاکرات وین (اشاره به اظهارات او درباره تلاش روسیه برای عملینشدن برجام) بوده است. در ماجرای فایل صوتی اخیر از جلسه فرماندهان سپاه هم باید همین نخ را پی گرفت. محتوای گفتگوهای منتشرشده بیشتر کدام افراد یا جریانها را در مظان اتهام قرار داده است و غیرمستقیم چه افراد یا جریانهایی را مبری کرده یا حداقل به ایجاد یک اتمسفر مثبت حول چهره یا شخصیت آنها کمک کرده است. نکتهای که باید همینجا به آن اشاره کرد، تفاوت یک افشاگری با درز اطلاعاتی است. افشاگری یا لورفتگی عموما برخلاف خواست و اراده یک مجموعه صورت میگیرد. در واقع دزدی اطلاعات است از بیرون، «با» یا گاه «بی» همدستی از درون مجموعه؛ اما درز اطلاعاتی عامدانه از داخل مجموعه رخ میدهد. این را که محرمانههای منتشرشده، شامل کدامیک است هم میتوان با همان دستور کار امنیتی کارآگاهی فهمید و هم با توجه به سطح امنیتی موضوع و مجموعهای که درز از آن صورت گرفته است. قاعدتا هرچه سطح امنیتی یک مجموعه بالاتر باشد، گمانهزنی به سمت درز اطلاعاتی بیشتر میرود تا افشا یا لورفتگی.