ایران بریکسی میشود
ابراهیم رئیسی به منظور شرکت در پانزدهمین نشست سران «بریکس» به دعوت رسمی رئیسجمهور آفریقای جنوبی، امروز چهارشنبه یکم شهریور ماه عازم شهر ژوهانسبورگ محل برگزاری این اجلاس میشود. ایران همواره تلاش بسیاری برای عضویت در بریکس کرده است. در ژوئن 2022 جمهوری خلق چین از ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور ایران، برای اشتراک دیدگاهش در خصوص بریکس دعوت به عمل آورد. همچنین در خرداد ماه 1401 حسین امیرعبداللهیان،...
پیش درآمد نظری
روابط بین الملل به نوعی با نظریه رئالیسم و آثار مورگنتا شروع میشود و سپس روابط بینالملل به مثابه علم را کنت والتز تکمیل کرد. البته مجادله تئوریک هم بعدتر بین لیبرال ها و رئالیست ها ایجاد میشود که آن را جریان اصلی در روابط بینالملل می خوانند. این جریان اصلی تکیه خاصی بر منابع مادی قدرت دارد. منابع مادی قدرت عبارت است از قدرت نظامی یا آنچه رئالیست ها تحت عنوان زور می خوانند و همچنین قدرت اقتصادی، ژئوپلیتیک، توسعه انسانی و جمعیت. اما زور یا قدرت اعمال زور در نظریات جریان اصلی اهمیت پیدا میکند زیرا این اجماع نظر وجود دارد که ماهیت نظام بینالملل آنارشیک است؛ بنابراین اصل خودیاری به عنوان اصل بنیادین در الگوهای رفتاری بازیگران باید پیگیری شود. اصل خودیاری در نظام بینالملل آنارشیک و فاقد مرجعیت مرکزی، یعنی اینکه دولت ها مجبور هستند به سمت افزایش قدرت و مدام بالا بردن سطح نیروها و توان خود پیش بروند تا احساس تهدید از سایر بازیگران را رفع کنند.
خروجی تکیه بر منابع مادی قدرت، این است که رژیم ها و نهادهای بینالمللی و قانونمندی های رفتار در نظام بینالملل توسط ساختار نظام بینالملل تعیین میشود اما ساختار، نحوه توزیع قدرت در نظام بینالملل است. در این چارچوب دو واژه قدرت بزرگ (Great power) و ابرقدرت (Superpower) اهمیت پیدا میکند. اینها، رژیم ها و نهادهای بینالمللی را تعیین میکنند و همه رژیم ها در راستای منافع قدرت های بزرگ است. کشورهای دیگر هم اگر هستند ذیل آنها تعریف می شوند و نقشی ندارند و در سایه هستند.
اما از دهه 1980 نظریات انتقادی شروع به ظهور و بروز کردند و در این نظریات به جز عوامل مادی؛ عوامل غیرمادی نیز اهمیت مییابد. وقتی می گوییم منبع قدرت به جز مادی منابع غیرمادی هم دارد، بازیگران در مراتب دیگر نیز اهمیت پیدا میکنند؛ اینجا واژه ای تحت عنوان قدرت های متوسط (Middle power) اهمیت زیادی پیدا میکند.
این قدرت های متوسط هم میتوانند روی هنجارها و رژیم های بینالمللی در راستای منافع شان تاثیرگذار باشند و هم میتوانند نهاد ها، هنجارها و رژیم های بین المللی را ایجاد کنند یا تغییر دهند.
بنابراین در دهههای 1980 و 1990 در پاسخ به جریان اصلی جریانی شکل میگیرد که معتقد است قدرت فقط مادی نیست و منبع معنوی هم دارد؛ منظور از منبع معنوی، ادراکات بازیگران از یکدیگر، از نظام بینالملل و از منابع مادیشان است. علاوه بر این داستان، بحث ایده، طرح و گفتمان هم مهم است. کسی که ایده و گفتمان داشته باشد میتواند منبع و منشأ قدرت باشد.
در این راستا بحثی مطرح میشود مبنی بر اینکه میتوانیم نظام بینالمللی را تصور کنیم که در آن فقط منابع مادی نقش ندارد بلکه منابع معنوی، ادراکات و ایده ها هم نقش دارد و تولیدکننده قدرت است. بنابراین باید دو منبع قدرت مادی و غیرمادی را به صورت به هم پیوسته در نظر گرفت. نمیتوان بدون منابع غیرمادی، قدرت را در نظر گرفت. در چنین فضایی شرایط برای بازیگرانی که صاحب ایده جدید برای جهان هستند، فراهم میشود.
بریکس به مثابه ایده
به طور مثال بریکس که هدف گذاری اش به صلح و همکاری بینالمللی و مساله توسعه بازمیگردد در ابتدا و در سال 2001 به عنوان یک ایده مطرح میشود. محوریت بریکس نیز کشورهایی بودند که تحت عنوان کشورهای جنوب جهانی خوانده می شدند. این کشورها از نظر متغیرهای فرهنگی، سیاسی و بعضا ژئوپلیتیک با یکدیگر همگرایی و همسویی دارند. البته ایده شکل گیری گروهی به نام بریک با نزدیکی 4 قدرت اقتصادی در حال ظهور جهان شامل برزیل، روسیه، هند و چین، در سال 2001 توسط موسسه سرمایهگذاری گلدمن ساکس، به منظور پیشبینی وضعیت اقتصادی جهان و قدرت های برتر آن در نیم قرن آینده مطرح شد. جیم اونیل اولین بار نام مخفف این گروه را در سر تیتر یک روزنامه اقتصادی به کار برد. نهایتا «گروه بریک» در 16 ژوئن 2009 رسما تاسیس شد. آفریقای جنوبی نیز در 21 سپتامبر 2010 به این گروه اضافه شد و نام آن پس از پیوستن این کشور از «بریک» به «بریکس» تغییر یافت.
با در نظر گرفتن این بحث این پرسش مطرح میشود که از چه طریقی میتوانیم رژیم ها و هنجارهای بینالمللی را تغییر دهیم؟ در پاسخ باید گفت که از طریق نهادسازی. ایده بریکس نیز بر این پایه بود که تبدیل به یک نهاد شود و این گونه بر رژیم های بینالمللی تاثیر بگذارد و حتی قانونمندی های رفتاری جدیدی را تاسیس و ایجاد کند. اولین اجلاسیه گروه بریکس در 16 ژوئن 2009 در یکاترینبورگ روسیه با حضور لوئیس ایناسیو لولا داسیلوا، دمیتری مدودف، مانموهان سینگ و هو جینتائو به عنوان نمایندگان کشورهای برزیل، روسیه، هند و چین برگزار شد. در سال 2016 چینی ها ایده بریکس پلاس را مطرح میکنند که اضافه شدن 11 کشور به بریکس بود. الان بحث عضویت بیش از 40 کشور به بریکس مطرح است. اما چرا از تبدیل شدن بریکس به نهاد استقبال شده است؟ زیرا نظام بینالملل در حال گذار، این اجازه را میدهد که کشورها به یارگیری های مختلف در نظام بینالملل بپردازند؛ بهطور مثال عربستان تقاضای عضویت در بریکس را همزمان با مطالبه امنیت از آمریکا مطرح میکند.
اقدام به عضویت در نهادهای بینالمللی مانند بریکس و شانگهای در فضای گذار نظام بینالملل امروز بالقوه خوب است. اما باید توجه داشت که قدرت نه صرفا مادی است نه غیرمادی؛ قدرت وقتی تکامل پیدا میکند که این دو کنار هم تعریف شوند. امروز ایران درخواست عضویت در بریکس را دارد؛ این در حالی است که در حوزه منابع غیرمادی قدرت، ما توانمندی هایی ارائه کردیم و در دولت های مختلف ایده های مختلفی مطرح شد اما در حوزه منابع مادی آنچنان که باید و شاید عمل نکردیم. در خصوص منابع مادی باید نقاط ضعف رفع شود. منابع مادی ما در حوزه اقتصاد به دلیل رژیم های تحریمی آسیب دیده است.
ایران برای افزونسازی منافع ملی باید پیوستگی قدرت مادی و معنوی را در نظر بگیرد و به صورت توامان این دو منبع قدرت را به پیش ببرد؛ اینکه ما بتوانیم از کارکرد نهادهایی مانند شانگهای و بریکس نهایت استفاده را ببریم لازمه اش توجه به این متغیر مهم است. اما پرسش مهم این است که عضویت ایران در بریکس چقدر اهمیت دارد و آیا چشم انداز مثبتی در این خصوص دیده میشود؟
انتظارات واقع بینانه از بریکس
رحمن قهرمانپور، پژوهشگر ارشد مسائل بینالملل در پاسخ به روزنامه «دنیایاقتصاد» در خصوص اهمیت بریکس گفت: «ابتدا باید به این موضوع بپردازیم که جایگاه بریکس در نظم جهانی کجاست؟ چین یکسری نهادها را به موازات نهادهای غربی تاسیس و تقویت میکند؛ نهادهایی مانند بانک آسیایی توسعه، بریکس و پیمان شانگهای. آن چیزی که در سیاست بینالملل از این نهادهای جدید فهمیده میشود این است که چنین نهادهایی عمدتا نهادهای حامی چین در سیاست بینالملل هستند.»
قهرمانپور ادامه داد: «در چند سال گذشته که هنوز رقابت آمریکا و چین تشدید نشده بود، باور رایج این بود که چنین نهادهایی بیشتر به چندجانبه گرایی در سیاست بینالملل کمک میکنند. اما امروز بحث رایج و غالب این است که این نهادها بیشتر به سمت چین مایل هستند. بنابراین حضور در این نهادها دو معنا دارد؛ نخست اینکه کشورهایی مانند برزیل و آفریقای جنوبی می گویند ما به دنبال چندجانبه گرایی در نظام بینالملل هستیم و دوم اینکه نهادهایی مانند بریکس نشاند هنده نزدیکی کشورها به چین و نارضایتی از عملکرد آمریکا و غرب در سیاست بینالملل است.»
این پژوهشگر در پاسخ به این پرسش که اکنون ایران باید چگونه رفتار کند، گفت: «نفس قضیه یعنی حضور در سازمانهای بینالمللی متعدد برای ایران یک فرصت است. مخصوصا سازمانهایی از جنس سازمان شانگهای و بریکس که نظام سیاسی به آنها بدبین نیست. از ابتدای انقلاب نوعی بدبینی نسبت به سازمانهای غرب محور در سیاست خارجی ایران وجود داشت و یک مانع عمده در فعال شدن ایران در چنین سازمانهایی بود. اما در مورد بریکس و شانگهای این عدماطمینان یا تردید وجود ندارد.» وی افزود: «از طرف دیگر مساله این است که انتظارات ما از این سازمانها باید محدود باشد؛ واقعیت این است که بریکس با اختلافات داخلی مواجه است و در راس آنها اختلاف بین چین و هند را شاهد هستیم که هنوز حل نشده و به نوعی باعث ناکارآمدی این سازمان شده است.»
قهرمانپور توضیح داد: «همچنین بعد از جنگ اوکراین، سازمانهایی چون پیمان شانگهای تحتتاثیر فضای جنگ قرار گرفتند. بنابراین امروز سازمانهایی چون بریکس و شانگهای تحتتاثیر رقابت آمریکا و چین از یک طرف و تشدید رقابت میان چین و هند و انزوای روسیه در سیاست بینالملل از طرف دیگر قرار دارند و در چشم انداز کوتاهمدت نیز این سازمانها همچنان گرفتار این معضل خواهند بود.»
این پژوهشگر ارشد مسائل بینالملل در پاسخ به اینکه چشم انداز عضویت ایران در گروه بریکس را چطور ارزیابی میکند، گفت: «به نظر من نسبت به قبل از جنگ اوکراین چشم انداز عضویت ایران در بریکس تقویت شده است. زیرا چین به نوعی می خواهد این سازمانها را گسترش دهد و با توجه به تضعیف جایگاه روسیه در سیاست بینالملل، اکنون چین نگران قدرتمندتر شدن روسیه در این نهادها نیست. بنابراین چین مایل است که کشورهای بیشتری را دور خود جمع کند.» قهرمانپور با اشاره به اینکه آمریکا تقابل با چین را تشدید کرده، تاکید کرد: «چینی ها اخیرا تاکید داشتند که بریکس باید اعضای بیشتری بگیرد و تقویت شود، این صحبت بیانگر آن است که پکن دیگر آن سیاست محتاطانه گذشته خود را کنار گذاشته و چشم انداز عضویت ایران تقویت شده است. اما به طور کل از چنین نهادهایی در این شرایط نمیتوان انتظار زیادی داشت.»
--> اخبار مرتبط