جمعه 16 آبان 1404

برخلاف تصور عموم گیلان و مازندران رکورددار شناگران غرق شده نیستند؛ خوزستان بالاترین آمار را دارد

وب‌گاه الف مشاهده در مرجع
برخلاف تصور عموم گیلان و مازندران رکورددار شناگران غرق شده نیستند؛ خوزستان بالاترین آمار را دارد

مهدی حیدری، رئیس فدراسیون غریق نجات در کافه خبر حاضر شد.

همه ساله تعداد قابل توجهی از هموطنان به ویژه جوانان که سر پرشوری را دارند، در سواحل شمالی و جنوبی در دریا غرق شده و جان خود را از دست می دهند. این تعداد غریق که بسیار بالاتر از استانداردهای جهانی است، اهمیت وجود فدراسیونی چون نجات غریق و غواصی را عیان می کند. فدراسیونی که نزدیک به 2 دهه از تاسیس آن می گذرد اما با وجود تلاش های فراوان تا کنون نتوانسته در راستای مسئولیت خود نقش موثری ایفا کند. در دوره ریاست مهدی حیدری بر فدراسیون نجات غریق و غواصی فضا بسیار تغییر کرده و بحث ناجیان غریق با تلاش های فدراسیون از شرایط اسفناک سابق خارج شده اما با این وجود موانع بسیار و عدم توجه نهادهای همسو و موازی سبب شده تا باز هم کمی ها و کاستی های بسیار و البته غریق های فراوانی را هر ساله در کشور داشته باشیم. مهدی حیدری با حضور در کافه خبر درباره این مصائب و مشکلات صحبت کرده است. می خواهیم خیلی رک و بی پرده شروع کنیم. از پایان حکومت 28 ساله‌ای که آقای میرسلیم داشتند و اگر سنشان بالا نمی‌رفت همچنان رئیس نجات غریق بودند تا امروز. در این مورد اول صحبت کنیم که چطور شد آقای خسروی آمدند و بعد شما آمدید و برای دور دوم رئیس فدراسیون نجات غریق هستید؟

در دوره ای طولانیفدراسیون ما با یک دوره مدیریت آقای میرسلیم انجام می‌شد، تا سال 96 که باتوجه به قانون بازنشستگی که از طرف وزارت ورزش اجرا شد، انتخاباتی برگزار شد و آقای نوری مازندرانی مسئول فدراسیون شدند. ایشان سه سالی حضور داشتند و بعد از آن، مسئولیت فدراسیون در آن سال به عهده من سپرده شد. چهار سال در آن جا حضور داشتم. یک وقفه هفت ماهه ای بود که آقای خسروی حضور داشتند و مجددا با رای اعتماد اعضای مجمع، مسئولیت مجدد چهار ساله به عهده من سپرده شد.

اساس تشکیل نجات غریق بر چه مبنایی بود؟ خیلی‌ها می‌گفتند آقای میرسلیم آن را ایجاد کرد که بی کار نباشد.

داستان نجات غریق به دهه چهل و پنجاه بر می‌گردد که از مدارس پیشاهنگی شروع شد و با یک ساختار بین المللی منسجم بود. بحث حضور مردم در اماکن آبی و افراد آموزش دیده ای بود که آن جا حضور پیدا کنند تا از جان مردم مراقبت کنند و اتفاقی برای مردم نیافتد و آموزش را به نحو صحیح دیده باشند که هم بتواند جان دیگران را در سانحه نجات دهد و هم خود را به عنوان یک نیروی آموزش دیده زبده ماهر حفظ کند تا دچار سانحه نشود. فدراسیون از آن زمان شکل گرفت و بعد از انقلاب این سیری بود که وجود داشت تا الان که این جا حضور داریم. فلسفه اصلی این فدراسیون همان تربیت نیروی انسانی متخصص و متبحر در اماکن آبی بود و زیر مجموعه ما هم رشته غواصی است که در دو بخش اسکوبا و فری دایو انجام می‌شود و ساختار خاص خود را دارد. هر دو فدراسیون ساختار بین المللی منسجم دارند. فدراسیون جهانی نجات غریق ما IOS و فدراسیون جهانی غواصی ما CMAS خیلی فدراسیون‌های خوبی هستند و عضوILC هستند و فکر می‌کنمدر المپیک 2032 استرالیا از حق میزبانی خود استفاده می‌کند و در مسابقات المپیک، غواضی را خواهیم داشت. غواصی هم باتوجه به جذابیتی که دارد که نگاهی که IOC که رشته‌های نوین و مهیج و جذاب را به بازی‌های المپیک وارد کند، فکر می‌کنم در آینده نزدیک رشته‌های مسابقاتی غواصی هم المپیکی شود. ولی الان جزو اسپورتک‌ها هستند و سال گذشته در ورلد گیم هم فکر می‌کنم آمد. نگاه ما به مسابقات بعدی 2029 آلمان است که تیم خوبی را بتوانیم داشته باشیم.

تصور عموم مردم این است که نجات غریق این است که یکی در آب بیافتد و یکی نجاتش دهد. شما المپیکی نیستید ولی می‌گویید استرالیا شاید از حق میزبانی خود استفاده کند و المپیکی شود. آیتم هایش چیست؟ قرار است در چه رشته‌هایی شرکت کنند و مدال بگیرند؟

اعتقادم این است و شاید ساختار فدراسیون جهانی، با نگاه پیش گیری از غرق شدگی است. شرایطی داریم که عرض خواهد کرد. ولی عملیاتی که در زمان نجات یک فرد انجام می‌شود، مسابقات ما هم بر اساس آن چیده شده است و کارهایش انجام می‌شود. به عنوان مثال هم رشته ساحلی و هم استخری و هم دریایی داریم. رشته دریایی در سال‌های گذشته در ایران به خاطر این که نیاز به امکانات سخت افزاری خاص داشت به جد به آن توجه شده است. اما در دستور کارمان است که مانند موج سواری که در سواحل مکران شروع شد، در هفت استان ساحلی آن را راه اندازی کنیم. در خصوص بحث استخری، این برگرفته از عملیات نجات است. عبور از مانع، طی مسافت با مانکن نجات و تیوپ نجات و پرتاب طناب است. مانند برنامه ای که در زمان عملیات نجات به افراد آموزش می‌دهیم، در مسابقات داریم که یک نفر داخل آب است و یک نفر از بیرون طناب را برایش پرتاب می‌کند تا بتواند در کوتاه ترین زمان ممکنه، غریق را از آب بیرون بکشد. سال گذشته اولین مدال نشنال خود را در ماده استخری گرفتیم. سنوات گذشته تیم‌هایی که ارسال شدند، در رده‌های نشنال استخری مدالی نداشتیم. دوستان یا در گروه و رده کلاب‌ها شرکت کردند و یا رده سنی یا مستر، ولی ارزش مدال نشنال، بسیار متفاوت است. در سال گذشته در همین ماده پرتاب طناب، در استرالیا توانستیم برای اولین بار در رده نشنال، عنوان قهرمانی بگیریم. در ماده‌های استخری هم طی مسافت چهار ماده ای که به منظور حفظ آمادگی جسمانی و چابکی و سرعت و دقت نظر و توام با فکر است که ناجی غریق باید داشته باشد تا در حین عملیات نجات بتواند بهترین تصمیم را بگیرد، ماده پرچم را داریم. دوی 90 متر و 4 در 90 متر ساحلی امدادی است که سال 2022 و 2024 دخترانمان هر دو دوره نایب قهرمان جهان شدند. باتوجه به مسابقات سال آینده در آفریقای جنوبی، تلاشمان این است که اردوهایمان را از ماه آینده شروع کنیم و رنگ مدالمان را در آفریقا خوشرنگ تر کنیم. ولی مسابقات ما توام با اجرای عملیاتی است که حین نجات یک فرد در دستور کار داریم.

به نظر شما نجات غریق باید فدراسیون باشد یا نباشد؟ خیلی‌ها فکر می‌کردند که زیر مجموعه فدراسیون شنا یا آمادگی جسمانی و همگانی است. الان که صحبت می‌کنید، تلفیقی از دو میدانی و آمادگی جسمانی و شنا و وزنه برداری است.

منهای وزنه برداری، شاید رشته‌های ترکیبی رزمی باشد. به نظرم نجات غریق می‌تواند به جایگاه بالاتری برسد. می‌تواند یک سازمان باشد. اما یک ساختار بین المللی منسجم تحت فدراسیون جهانی نجات غریق دارد. اما واقعا آن آموزش‌هایی که به ناجیان غریق می‌دهیم، مراحل مختلفی دارد. از نحوه پیش گیری از غرق شدگی که اعتقاد دارم گام اول همین است و اگر ناجیان غریق ما دیده بانان خوبی باشند و فضا را به خوبی مدیریت کنند، شاید به عملیات گرفتنی‌ها و نجات غریق و احیا و سی پی آر در مراحل بالاتر نرسیم. در استخر و دریا هم با شرایط مختلف و متفاوتی روبرو می‌شویم. سوانح و اتفاقاتی هست که افراد ما به منزله امدادگر، چه در دریا و چه در استخر، اولین نفر سر صحنه حضور دارند. افرادی داشته ایم که غرق شده اند و یا بیهوش می‌شوند یا دچار ضایعه نخاعی یا شکستگی گردن و خونریزی‌های شدید می‌شوند، همه این‌ها را سعی می‌کنیم با چهارچوبی که مورد تایید جامعه پزشکی و امدادگری است را به بچه هایمان این آموزش را بدهیم که حین مواجهه با چنین صحنه هایی، آن مقدار آسیب را بیشتر نکنند و مصدوم را نگهداری و احیا کنند تا نیروهای امداد و اورژانس و دستگاه متولی امر برسند. این در بحث شرایط پزشکی است که بچه‌های ما به عنوان یک نیروی امدادگر، دوره می‌بینند. امدادگری که نوک پیکان عملیات است. در دریا، از هلال احمر یا نیروهای دیگر هستند یا در استخر، اورژانس می‌آید. ولی با وظیفه گرفتن غریقی که دچار ضایعه نخاعی شده است یا بیهوش شده است یا آب در ریه هایش جمع شده است یا احیا و ماساژ قلبی کرده اند و همه این‌ها همه با ناجی ای است که شاید خیلی انرژی اش زمان درگیری با غریق و گرفتن او، گرفته شده است و با همان شرایط و ضربان قلب بالا و استرس و مشکلاتی که در فضای محیطی است، باید در نقش یک امدادگر، سی پی آر انجام دهند. بعد مسئولیتی که بر عهده اش است که اگر نتواند این کار را انجام دهد.

یعنی ناجی باید همه این‌ها را بلد باشد؟

قطعا باید بلد باشد. چون در استخر، حادثه خبر نمی‌کند.

زمان طلایی آن چقدر است؟

5 دقیقه است. مواردی سال گذشته در سواحل داشته ایم و غریقی بوده است که بچه‌های ما او را از دریا گرفته اند. پیچیدگی کار دریا خیلی گسترده است. فضای آن به نوعی متفاوت است. باتوجه به این که گسترده است و دچار جزر و مد می‌شویم. در شمال کشور پدیده ای به نام جریان شکافنده داریم که اگر شناگرهای خوب هم دچار آن بشوند، اگر فنون آن را بلد نباشند کار سخت است. غرق هم شده اند. باتوجه به محیط که کنترلش مانند استخر نیست. شرایط اجتماعی و فشاری که هست، خیلی سخت است که فرد را بگیرند و احیایش کنند و چشم انتظار آمبولانس باشند که بیاید. غریقی داشته ایم که از آب گرفتیم، ولی متاسفانه بیش از نیم ساعت طول کشید و آمبولانس نرسید و در ساحل فوت کرد. در بخش استخری، بچه‌های ما این آموزش‌ها را می‌بینند. خیلی از آموزش‌های درگیر شدن و گرفتن و حمل غریق را داریم. ولی در برخی مواقع، کار بر اساس آن چه که آموزش دیده اید پیش نمی‌رود و باید از تجربه و دانش و مدیریت لحظه ای و مدیریت بحران در آن لحظه استفاده کنید و بهترین تصمیمی بگیرید که فرد را نجات دهید. کار در استخر راحت تر و شرایط بهتر است و باتوجه به این فضا محصور است، آموزش اولیه را می‌توانید راحت تر پیاده کنید. استانداردی داریم که باید چیدمان ناجی‌ها و حضور سایر نیروهایی که در آن جا هستند، بر اساس آن استاندارد باشد. ولی پیچیدگی کار در دریا بیشتر است و یک فرآیند یا یک عملیات بزرگ است.

آمار سالانه غرق شدگی در ایران چقدر است؟ آیا آماری داریم که در رودخانه و دریا و سد یا استخر چقدر است؟

مسئولیت فدراسیون نجات غریق و ناجیان ما در اماکن دارای مجوز فعالیت از کمیسیون ماده 5 است. طیف آن جاهای مختلف است. در رودخانه ها، سد، دریاچه، چاه آب و قنات و کانال آب و استخر کشاورزی است و عملا نمی‌توانیم همه را پوشش دهیم. در سواحل و در محدوده طرح‌هایی که به عنوان طرح سالم سازی مشخص شده است نیروهای خود را داریم. البته در یکی دو سال گذشته گشت‌های سیاری داشته ایم که بتوانیم ساحل را پوشش دهیم، ولی در استخرهایی که مجاز هستند و مجوز فعالیت از کمیسیون ماده 5 وزارت ورزش دارند، ناجیان ما باید حضور داشته باشند. فعالیت این استخرها منوط به اخذ مجوز است و یکی از مجوز آن ها، تاییدیه فنی ما است که قرارداد ناجیان و بیمه مسئولیت آن‌ها و استانداردهای ایمنی مانند اتاق احیا و یک سری لوازم و تجهیزات را داشته باشند. با توجه به این که گستردگی فضای غرق شدن افراد زیاد است، اکثر آن‌ها از کنترل ما خارج است و این نیاز به یک آموزش همگانی دارد. یکی از کمیته هایمان کمیته پیشگیری از غرق شدگی است. تا جایی که مسئولیت ما است تمام تلاشمان را در فدراسیون کرده ایم ولی این یک مسئولیت اجتماعی گسترده است و نیازمند طی فرآیند از طرف خیلی از دستگاه‌ها است.. به عنوان مثال، پیشنهادی به وزارت آموزش و پرورش داده ایم که امیدوارم بزودی بتوانیم پیگیری آن باشیم و به نتیجه برسد. آن تعهدی بود که بر اساس ذات رشته ما بود و در مجموعه ما احساس شد. این پیشنهاد را به وزارت آموزش و پرورش دادیم که به عنوان دستگاه متولی نجات غریق، این آمادگی را داریم که 33 هزار معلم ورزش را با بهره گیری از امکانات سخت افزاری آموزش و پرورش - به عنوان دستگاهی که استخر و لوازم ورزشی دارد - آموزش و آشنایی با فنون نجات غریق بدهیم تا سفیران ما برای آموزش 14 میلیون دانش آموز شوند تا یاد بگیرند به چه شکل از اماکن آبی به نحو صحیح استفاده کنند. فکر می‌کنم که این طرف اجرایی و عملیاتی شود، خیلی پیگیر هستیم و مورد علاقه خودمان است. سال گذشته با دانشگاه فرهنگیان چند دوره را برای دانشجویان رشته تربیت بدنی برگزار کردیم. این عزیزان را با نجات غریق آشنا کردیم که این عزیزان همان 14 میلیون نفر را در خصوص شیوه صحیح استفاده از اماکن آبی آموزش دهند که آمار غریق‌ها را پایین بیاوریم. اگر صدا و سیما در بحث آموزش صحیح ورود کند که در چند سال گذشته چند برنامه خوب در نحوه صحیح مصرف و مدیریت سوخت و انرژی پخش شد و سیا ساکتی و بابا برقی و نحوه بستن کمربند بود تا در ذهن مخاطب شکل بگیرد. به دنبال این موضوع هستیم و اگر دستگاه‌های دیگر این همراهی را با ما داشته باشند، در نهایت منجر به کاهش غریق شویم.

دور دوم، با نگاهی دیگر شروع کردم. بحث کار پژوهشی و علمی و طرحی را در دستور کار خود قرار دادیم که بررسی آمار غریق ده سال گذشته است. این طرح آماده نشده است و هروقت نهایی شود، مجدد خواهش می‌کنم که نشستی در خصوص ارائه این طرح داشته باشیم. گزارش‌های اولیه ای که از سراسر کشور می‌گیرم، با وجودی که بیش از 25 سال است ناجی غریق هستم و ده سال سر استخرها بوده ام و 9 سال است که دبیر و نایب رئیس فدراسیون بودم و 4 سال مسئول فدراسیون بوده ام، گزارش‌های اولیه طرح، نگاه مهدی حیدری را به کل فرآیند نجات غریق عوض کرد که چه تعداد در استخرها یا در محدوده‌های مجاز بوده است. شاید گزارش دوستان هم کامل نیست. اگر گزارش ساعت غرق شدگی را داشته باشم مقداری معادلاتم را تغییر دهد. ساعت استفاده از دریا بر اساس استاندارد همه دنیا، هشت صبح الی هشت شب است. در یکی دو سال گذشته غریق‌هایی را داشته ایم که بعد از ساعت 8 و تاریکی هوا، افرادی بدون ملاحظه و توجه به دستورالعمل‌ها در آب رفته اند. یک سری علامت‌ها داریم که سعی کرده ایم اطلاع رسانی عمومی و همگانی انجام دهیم. مثلا روزی که پرچم سیاه است کسی نباید در دریا برود. چون دریا طوفانی است و وضعیت جوی نامساعد است. افرادی را داشته ایم که علیرغم تاکید و دستور ناجیان غریب، به دریا رفته اند و مثلا در تنکابن یک ناجی پیشکسوت ما - عمو خلیل - دو نفر را نجات داد و با فشاری که به او آمد، سکته کرده بود. یا همین امسال در شهرستان نور که فیلمش در فضای مجازی منتشر شد، به صورت گسترده ساعت 9 و نیم 10 شب، یک خانواده شش نفره که در داخل دریا می‌روند، دچار حادثه می‌شوند. ناجی، بچه‌ها را نجات می‌دهد و در فیلم‌ها هست که می‌گویند پدر ما در دریا است. ناجی ما در دریا رفت و برنگشت. بدن آن توان را نداشت که غریق را نگهداری کند و متاسفانه دچار سانحه شد. نیاز به یک نگاه جدید است. برای همین عرض کردم که شاید نجات غریق را بشود یک سازمان دید. در چند سال گذشته، این شرایط به نوعی تغییر کرد و وزارت کشور پای کار آمد و حقوق ناجیان را تامین کردند. شاید یک قسمت کار ما هستیم. هلال احمر و اورژانس و فرمانداری‌ها و دهیاری‌ها و شهرداری‌ها فراجا و بسیج است. همه این‌ها در فرآیند عملیات نجات ما در فصل تابستان حضور دارند. از 15 خرداد تا 31 شهریور، کار ما در سواحل و بر جنوب کشور شروع می‌شود. سال 1401 و 1402 بود که حقوق‌ها به موقع پرداخت شد و انگیزه ای شد تا طبق گزارشی که دستگاه متولی امر دادند، سال 1403 با اعمادی که از بچه‌های خودمان جلب کردیم و سرمایه‌های ما در سواحل حضور داشتند، یک کاهش آمار غریق خوبی داشتیم. در آن سال 73 درصد در گیلان و 69 درصد در استان خوزستان و بیش از 50 درصد در استان مازندران، کاهش آمار غریق داشتیم. شاید آن تامین اعتبار یا تجهیزاتی بود که در سواحل، استقرار پیدا کرد. امسال هم به یک سری مشکلات برخورد کردیم.

آمار ده سال گذشته را دارم. این طرح را باید مفصل توضیح دهم. چون هنوز انجام نشده است. امسال در سواحل گیلان 16 نفر غریق دادیم. در استان مازندران 12 نفر غریق دادیم و استان خوزستان هم غریق بالایی داشتیم که 67 نفر بود. ولی این آمار از 180 نفر به 67 نفر رسیده است. در استان گیلان، 307 کیلومتر ساحل داریم و 18 طرح و شناگاه انتخاب کرده ایم. امسال 800 نفر ناجی در ساحل گیلان حضور داشته اند.

چرا غرق می‌شوند؟

عدم آشنایی یا فرهنگ صحیح استفاده از فضای آبی که این فرهنگ سازی زمان بر است و کار فدراسیون ما هم نیست. طرحی چند سال پیش آمده بود و آموزش و پرورش اجرا کرد به نام طرح صبا که بچه‌ها را آموزش شنا می‌دادند. آمار غریق ما در استان‌هایی که به نوعی سطح دسترسی مردم به اماکن آبی بالاتر است و آموزش‌ها را در سنین پایه می‌بینن خیلی کمتر است. اسم نمی‌برم. چون طرح ما کامل نیست. در استان‌های حوزه مرکز کشور یا شمال شرق کشور، آمار غریق ما بالاتر است. نه در داخل استان ها، حتی داخل سواحلی که داریم. در استان خوزستان 67 نفر غریق داریم. ولی آمار نجات یافته ما 112 نفر است. 150 نفر ناجی در خوزستان مستقر کرده ایم. پیچیدگی خوزستان با تمام ایران متفاوت است. چون باید در رودخانه‌ها باید این کار را انجام دهیم. فصل تابستان، از سراسر ایران و مخصوصا استان‌های غرب و جنوب غرب به آن جا می‌آیند.

در حالی که تصور این است که در گیلان و مازندران به خاطر استقبال مردم از سفر، غریق بیشتر است.

بالاترین آمار غریق مربوط به خوزستان است. تازه آمار باتوجه به استقرار بچه‌های ما، از بالای 170 نفر به این جا رسیده است. {آمار غریق} در خوزستان، در کانال‌ها و رودخانه‌ها هستند. 112 نجات یافته داریم. در استان مازندران، 224 نفر نجات یافته رسمی داریم. استان گیلان هم بالای 150 نفر گزارش رسمی با اسم و کد ملی و شماره تماس و تاییدیه نجات غریق یا یکی از عوامل هلال احمر و یا فراجا. اگر بچه‌ها در ساحل نباشندآمار خیلی بالاتر است.

آمار غرق شده‌ها در جاهایی که غریق نجات نیست متفاوت است؟

بیشترین غریق‌های ما و در نقاطی هستند که ناجی غریق وجود ندارد. ناجی در مکان‌هایی حضور ندارد که مکان مناسب شنا نیست. ورودی رودخانه و سنگ چین اصلا جای شنا نیست. مردم اگر در نقاطی حضور پیدا کنند که ناجیان غریق و عوامل امداد حضور دارند، قطعا دچار حادثه و سانحه نمی‌شوند.

چرا مردم به آن جا می‌روند؟ علیرغم این که می‌دانند غریق نجات نیست؟

شاید چون بحث فرهنگ سازی به خوبی انجام نشده است. به طور مثال، من ماشین کسی را که می‌خواهم بگیرم، تا بیمه نامه را به من ندهد، من ماشینش را نمی‌گیرم. می‌خواهم به استخر بروم، به عنوان یک شناگر می‌خواهم حضور پیدا کنم. نگاه می‌کنم اگر ناجی غریق نباشد حضور پیدا نمی‌کنم. من شناگر خوبی هستم. نجات غریق هم هستم. یک لحظه دچار اسپاسم عضلانی در استخر می‌شوم و غرق می‌شوم. خیلی جاها داشته ایم که مردم به دستورهای ناجی‌ها توجه نمی‌کنند. آن دادی که می‌زنند و متاسفانه در چند سال گذشته مقداری شرایط اجتماعی هم به سرعت زیادی تغییر و جهش داشته است که خیلی جاها داشته ایم که مقاومت در برابر دستور ناجی بود که برای حفظ جانش انی کار را نکند. برخی جاها ناجی‌های من کتک خورده است. فیلمی را رئیسیت استان مازندران از یکی از سواحل ساری فرستاد. استفاده کنندگان از دریا، یکی از ناجیان ما را مورد ضرب و شتم قرار داده بودند. به انی خاطر که دریا طوفانی است و در آب نروند. گفتند به تو ربطی ندارد و می‌خواهند بروند. ناجی مقاومت می‌کند. فیلم را به آقای دکتر بهدایی - رئیس وقت فدراسیون رزمی - نشان دادم. گفتم چند رشته رزمی زیر مجموعه شما است؟‌تا به حال دیده اید که حین مبارزه، بینی یک نفر طوری شکافته شود که استخوان‌ها را از بیرون ببینید؟ جرمش فقط این بود که گفته بود دریا نا امن است و در دریا نروید. شاید یکی از دلایلش، عدم شناخت مردم از استفاده صحیح از اماکن باشد. این کار زمان بر است. فرهنگ سازی زمان می‌برد.

در این پلاژهای ایران، قسمت زنانه اش فضا به شدت محدود است و فضای این که آب تنی کنید ندارید. فضا کثیف است. فرد پیش بینی این که حتما غرق می‌شود را ندارد. اگر من بدانم که امروز سوار ماشین می‌شوم و سر کوچه تصادف می‌کنم، ماشینم را بر نمی‌دارم. آن کسی که غرق می‌شود هم همینطور. حتی نیم خواهد شنا کند و فقط می‌خواهد تنی به آب بزند. وقتی آ ن پلاژ حداقل استاندارد را ندارد... این طبعا مربوط به شما نیست ولی آیا می‌توانید تایید کنید که پلاژهایی که وجود دارد، استاندارد نیستند و آن خانواده مجبور می‌شود که کمی آن طرف تر برود. یا این که ما پلاژهای خانوادگی نداریم. مگر این که خصوصی باشد. فرد ترجیح می‌دهد خانوادگی حتی آب تنی کند. البته درد سرهایش برای شما است. ولی این را تایید می‌کنید؟

ما یکی از نیروهای زیرمجموعه استانداری‌ها و ستاد ساماندهی سواحل مستقر در وزارت کشور هستیم. در استان‌های ساحلی، استاندار و اداره کل امور اجتماعی مسئولیت مستقیم دارند. طول سواحل کشور، چند هزار کیلومتر است. منهای نجات غریق‌هایی که مستقر می‌شوند، اگر دستگاه‌های دیگر را مستقر کنیم امکان این که کل ساحل را ایمن کنیم، نه در ایران و نه در هیچ کجای دیگر ممکن نیست. بهترین حال ممکنه که شاید چند سال است پیگیر این موضوع هستیم، ایجاد شناگاه‌های استاندارد است. ماه گذشته سیستان و بلوچستان بودم و در منطقه چابهار در ساحل تیس، در جلسه شورای اداری استانداری، یک شناگاه استاندارد مصوب شد. یعنی با حریم خانم‌ها و آقایان و استفاده ای که می‌کنند و استقرار نیروهای هلال احمر و ناجیان غریق و عوامل دیگر، فضایی را درست کنند. چند نقطه را در استان مازندران داریم و یک طرح که شاید خودم به عنوان اولین طرح نمونه و استاندارد کشور در نظر می‌گردم. همیشه به دنبال طرح‌هایی بودیم که پیشنهاد دهیم و سرمایه گذار بخش خصوصی سرمایه گذاری کند و حتی الگوبرداری از کشورهای دیگر کنیم. امسال یک طرح بسیار خوب در آستارا دیدم. این را بگویم که آمار غریق ما در شهرستان آستارا صفر است. باتوجه به حجم مسافری که از شمال غرب کشور می‌رود. با نگاه کارشناسی فکر می‌کنم طرحی که بخش خصوصی در شهرستان آستارا با حمایت ویژه فرماندار آستارا. به شخصه لذت بردم که نگاه ایشان به بخص خصوصی و حمایتی که کرد باعث شد غریق ما در آستارا صفر است. طرحی با استاندارد خوب در حد کشورمان ولی بالاتر. فضا را برای خانم‌ها و آقایان ایجاد کرد بود و استقرار تیم نجات غریق بود و فضا و محیطی که برای بحث‌های بهداشتی لازم است و بحث اقامت و رفاهیاتشان، به نوعی با حداقل قیمتی از سراسر ساحل شهرستان آستارا نفرات جذب می‌شوند. هم دریا ر ا به خوبی استفاده کنند و هم فضای ساحل را داشته باشند. ماحصل این شد که غریقمان صفر است. در محدوده کیش، پلاژ بانوان مستقر شده است و محدوده امنی برای شنای خانمها با شرایط فعلی کشور، مردم به آن جا می‌آیند و یک ساحل خوب با حضور ناجیان غریق دارند. امیدوارم این ایجاد شناگاه‌های استاندارد در نهایت در دستور کار قرار بگیرد. مازندران چند طرح را سرمایه گذار بخش خصوصی جلو آمده است و در نهایت اگر به آن ایمنی برسیم آمار غریق ما پایین می‌آید.

در ذهن شما هست که چند تا از اصرارهای عجیب منجر به فوت شده باشد؟

خیلی هایشان بوده اند. فکر کنم عکس آن را آن شب نشان دادم. در استان گیلان اواخر تابستان، چهار جوان در شب کنار ساحل چادر می‌زنند. ناجی ما تذکر می‌دهد که در آب نروید و استفاده نکنید. می‌گویند ما این جا نشسته ایم که صبح طلوع خورشید را ببینیم. اما جنازه دو تایشان را گرفتیم و یکی از آن‌ها روز بعد پیدا شد و نفر چهارم هم در دریا نرفته بود. دنبال نگاه کردن به طلوع خورشید بودند و به نوعی جنازه را که بالا آوردند و صحنه ای که نا خوشایند بود. در یکی دو سال گذشته آمار غریق ما در ساعات غیر مجاز بالا رفت. آماری که می‌گویم در محدوده طرح‌ها نیست. در محدوده حضور ناجیان نیست.

خبرهای مرتبط

راه پیش گیری آن چیست؟ الزام قانونی است یا دستگاهی کم کاری می‌کند؟

هشت شب به بعد زمان مجازی نیست. وقتی زمان اجازه نمی‌دهد و فضا تاریکی مطلق است، چرا باید فرد در آب برود؟ خیلی از آن‌ها هم که می‌روند در شرایط عادی هم نیستند. به دلایل مختلف. همان باعث می‌شود آدمی که خوب تصمیم بگیرد و در سلامت عقل تصمیم بگیرد، در ساعت 9 شب یا 12 شب در آب نمی‌رود. در دریایی که شاید طوفانی باشد. وقتی دریا تاریک است، خوف ناک است و فضای مناسبی برای شنا نیست.

برای آن‌ها هست. عاشقی و تن به آب و الکل و مواد و...

متاسفانه داریم. شاید یک سری از مباحثی که هست و سعی می‌کنیم به آن نپردازیم وجود دارد. آن تایم فقط عملیات داریم. شاید دستگاه متولی که در حوزه فرهنگی و اجتماعی باید ورود کنند، کار آن‌ها است. دغدعه من فراتر از وظیفه سازمانی من است. برخی جاها مسئولیتی را به عهده گرفته ایم. امسال یکی از استانداری‌ها مصوب کرده بود که شب در ساحل، استقرار تیم‌های گشت زنی متشکل از هلال احمر و نجات غریق و فراجا باشند. گزارش‌های متعهددی داشتم که فقط بچه‌های من در ساحل بودند. خودم گلایه مند شده بودم که وقتی مصوبه استانداری است و همه باید باشند، شما تنها ساعت 9 و 10 شب می‌روید و اگر درگیر باشید، هیچ مسئولیت قانونی در ساحل ندارید. در آب با شما است. ولی وقتی بیرون درگیر می‌شوید، دو تا می‌خورید و یکی هم می‌زنید. آن جا به چه دلیل درگیر شده اید؟ چون فرد در حالت عادی نبوده است. کسی که باید همراهت بود، نبوده است. یا بحث غریقی که در گیلان عرض کردم که آمبولانس ما دیر رسید، ناجی ما کار خود را انجام داده بود. ولی ناجی غریق مانده بود و خانواده یک جوان که داغدار است. چند سال پیش یکی از ناجیان ما از طرف خانواده غریق، دچار ضرب و شتم شدیدی شد. با او که صحبت کردم که بحث پیگیری باشد، گفت من شکایتی ندارم. جنازه بچه اش روی دستم من بود ولی من کار خود را کردم. برایشان مهم نبود که تحویل دهم یا ندهم.

چرا کتکش زده بودند؟ بچه را نجات داده بود؟

دیر رسیده بود. خارج از محدوده طرح بود. ناجی را می‌آورند و سی پی آر هم انجام می‌دهد. فکر می‌کنم کار بنیادینی است. باید از مدارس شروع کنیم و آموزش صحیح و نحوه استفاده از اماکن آبی را داشته باشیم. سه سال پیش کاری انجام دادیم که آشنایی بچه‌ها با محیط آب و استفاده از آب و خطرات آب بود. آقای دکتر حمیدی معاون وزیر آموزش و پرورش بودند. یادشان بخیر - آقای بهزاد حمیدی - که ایشان ورزشی هستند و شاید با ایشان ارتباط گرفتن خیلی راحت بود. بستر شبکه شاد را در آن سال در ااختیار ما گذاشت که با توجه به این که اواخر کرونا بود، بچه‌ها خیلی وابسته به شبکه شاد بودند. یکی از ویدیوهایی که آماده کرده بودیم طی یک روز دو میلیون بازدید خورد.

محتوایش چه بود؟

پیشگیری از غرق شدگی و چگونه غرق نشویم؟ کاری را همکارانم در سیستان و بلوچستان انجام دادند که بحث مسابقاتی بانوان و پرتاب طناب بود. هیئت ما در هوتکای سیستان و بلوچستان با نیروهای مدرسان داوطلب‌های خودمان آمده بود. یک تیوب مستعمل پراید و ده متر طناب پلاستیکی. آموزش راحتی داده بودند که اگر کسی در آب افتاد و بچه‌ها در هوتکا آب بیاورند و اگر می‌ترسید که در آب بروید به خاطر این که شنا بلد نیستید، طناب را بگیرید و تیوپ را پرت کنید و راحت جمعش کنید. شاید اگر یک تیوپ استاندارد خارجی بخواهیم وارد کنیم، بیش از 400-500 یورو پولش باشد. ولی ابزاری که باتوجه به داشته هایمان استفاده کردیم خیلی هم هزینه بر نیست. چندین گزارش رسمی داشتیم که افراد را به همین سادگی نجات داده اند. در دستور کارمان است و کمیته پیشگیری هم به جد روی آن کار می‌کند و کمیته فرهنگی هم با این موضوع روی آن کار می‌کند. سال گذشته در ایام اربعین تعداد زیادی بروشور آماده کردیم. در مرز مهران به زواری که داشتند از مرز خارج می‌شدند هدیه دادیم. با یک کلاه به خاطر این که آفتاب زده نشوند که بعد طرف مرز سمت رودخانه‌ها و کانال‌ها می‌روند و داخل آن می‌افتند و آن سمت هیچ عامل نجات غریق نداریم. با بروشور دو طرفه ای که دادیم، فقط بحث پیش گیری بود که نزدیک اماکن نشوید و از اماکن نشوید و از آب این اماکن استفاده نکنید و اگر فردی داخل آب افتاد چه کاری بکنید یا نکنید تا آن سمت دچار سانحه نشوند. گزارشاتی که از بچه‌های هلال احمری که آن جا بودند داشتیم، می‌گفتند خیلی مورد توجه قرار گرفته بود و همه روی ان صحبت کردند و سوالاتی که بچه‌های هلال انجام داده بودند و پیگیری کرده بودند خداراشکر خوب بود. همین را باید در دل آموزش و پرورش ببریم، به عنوان گلوگاهی که نسل بعد را تربیت کنیم.

غرق شدگان در استخر چه عواملی دارند؟

در استخرهای مجاز که مجوز کمیسیون ماده 5 دارند و ناجیان باید بر اساس استاندارد و چیدمان باشند، خیلی آمارشان کم است. همه در دل آن طرح است و آن زمانی که این اتفاق می‌افتد، شاید ناجی غریق آن جا نبوده است. شاید زمان‌هایی در داخل آب رفته اند که استخر تعطیل بوده است. در یکی از استان‌های شمال غرب داشتیم که پدر و پسر با سرایدار آن جا هماهنگ کرده بود و ساعت بعد از تعطیلی استخر، تنها پدر و پسر رفته بودند. نمی‌دانیم چه اتفاقی افتاد و اول پدر پایین رفته و بعد پسر به دنبالش رفته است یا برعکس، اما صبح روز بعد، جنازه هر دو کف استخر بود. در مواردی هم خیلی متعدد و نادر داریم که قصور و عدم دقت ناجی غریق باشد. اینجا هم در کمیته حقوقی و انضباطی، آیتم‌های تنبیهی که در اختیار فدراسیون هست را به شدت پیگیر هستیم تا حداقل خطاهای بچه‌ها در سر استخرها وجود نداشته باشد.

چقدر ناجی غریق در کشور داریم؟

ما 200 هزار نیروی آموزش دیده داریم. ولی سال گذشته بیش از 42 هزار نفر مجوز کار یا برگه سالیانه را گرفتند. یعنی آمادگی داشتند و در استخرها مستقر شدند.

از فدراسیون حقوق می‌گیرند؟

خیر - فقط برگه فعالیت خود را از ما می‌گیرند. از بهره بردار و مالک استخر حقوق می‌گیرند. در سواحل، حقوق‌ها از طرف سازمان برنامه تایید می‌شود و به استانداری استان‌های سالحی تزریق می‌شود و با توجه به گزارش هیئت‌های ما، ناجیان مستقر در سواحل، از مسیر استانداری حقوق داده می‌شود.

این کار برای ناجیان سواحل به نحوی است که پاره وقت تعریف می‌شود.

استفاده ساحل‌های ما محدود است. از 15 خرداد تا 31 شهریور است. شاید برخی سال‌ها مانند امسال که شروع فصل مدارس از 7 مهر بود، یک هفته اضافه تر شد. باتوجه به مصوبه استانداری مربوطه، یک هفته به زمان کاری بچه‌های ما به دلیل حضور مسافر اضافه شد. شاید دلیل پاره وقت بودن این است.

باعث نمی‌شود انگیزه نداشته باشند؟ یا تمرکز نداشته باشند و یا به دنبال کارهای دیگر باشند.

خیلی از این بچه‌ها کارهای دیگر دارند. در فصل زمستان، مثلا صیاد هستند. در تابستان شغل‌های دیگر دارند. آن‌ها مستقر در ساحل هستند. به جد اعتقاد دارم که ساحل را باید به بچه‌های ساحل سپرد. فضا و محیط را می‌شناسند. برخی از استان‌ها سواحلمان ناجی غریق با ارتباط شخصی خودش در محل می‌تواند فرآیند را تسریع ببخشد.

درآمدشان چقدر است؟

سال اولی که شروع کردیم حقوق بچه‌ها خیلی ناجی بود. شاید یکی از دلایل این که بچه‌ها حضور در ساحل پیدا نمی‌کردند همین بود. از آفت‌هایی که بحث کنترل سواحل ممکن است دچارش بود و به جد احساس خطر می‌کنم، عدم پرداخت حقوق به موقع ناجی‌ها است. الان تقریبا شاید بین 15 تا 20 میلیون تومان بنا به شرایط، دریافتی آن‌ها است. ولی نجات غریق ساحل هم به همین قانع هستند. ولی آفت این است که به موقع پولشان را پرداخت نکنیم و این انگیزه را بگیریم. در دو سه سال گذشته آن پرداخت به موقع حقوق انگیزه ای بود که سال بعد هم بیمه اش می‌کردیم. وقتی تعهدمان را از طرف دستگاه‌های مسئول به موقع انجام ندهیم، این آفتی می‌شود که سال بعد باید هزینه اش را بدهیم. یادم است سال 1400 که شروع کردیم، طرحی در دولت مصوب شد و دستور رئیس جمهور وقت بود که تخصیص 200 میلیارد تومان اعتبار روی بحث ساماندهی سواحل انجام شود و امکانات لجستیکی خریداری شد و در اختیارشان قرار داده شد. حقوق‌ها که به موقع پرداخت شد، این اطمینان از دست رفته به دست آمد. از 2.5 تا 3 میلیون حقوقی که نامنظم پرداخت می‌شد، به حقوقی منظم رسیدیم. نمی‌گویم رشد زیادی بود. ولی توانستیم خیلی از بچه‌ها را جذب کنیم. تا این لحظه استان گیلان مبلغی باقی مانده است. همینطور استان خوزستان. این خطرات و تبعاتش است که آن بی انگیزگی را ایجاد می‌کند. آن انگیزه همان می‌شود که وقتی ناجی می‌بیند ساعت 9 شب کسی غرق می‌شود در آب می‌رود و جانش را به خطر می‌اندازد. با عیم این که می‌داند در دامن خطر می‌رود. می‌داند دوستش و همکارش و هم صنفش دچار سانحه شده است. ولی این کار را با علاقه انجام می‌دهد. ولی این عدم پرداخت و دیر پرداخت شدن‌ها می‌تواند تاثیر منفی بگذارد.

احتمال مرگ برای نجات غریق چقدر است؟

اگر دقت نکند، جزو مشاغل پرریسک و حساسیت بالا است. به دنبال این هستیم که جزو مشاغل سخت و زیان آور ثبت شود.

چقدر احتمالش است؟ به اندازه همان کسی که در حال عرق شدن است، در معرض خطر است؟

بله - اگر خوب فنون را اجرا نکند یا خوب آموزش ندیده باشد. جزو افتخارم این است که کارت نجات غریق را برای هیچ کسی سفارش نکرده ام. می‌گویم کسی باید نجات غریق باشد که شایستگی‌ها را داشته باشد. با جان فردی رابطه مستقیم دارد. یک فرد ضعیف هم می‌تواند یک ناجی قوی را خفه کند. خودم با این صحنه مواجه شده ام. جنگ مرگ است و تلاش برای زنده ماندن است. حوادثی به این صورت داشته ایم که غریق دست به هر جایی زده است و نزدیک ترین نفر را پایین کشیده است تا پا روی آن بگذارد و نفس بکشد. ناجیان خوبی را دیده ام که نتوانسته اند عملیات انجام دهند و فوت کرده اند. فشاری که لحظه به آن‌ها می‌آید و قلب ایست می‌کند. در مجموع امیدوارم بتوانیم با دستگاه متولی، بحث انگیزشی نیروهای نجات غریق را داشته باشیم که جزو مشاغل سخت و زیان آور بیاید. همینطور نگاه مسئولین مربوطه هم تغییر کند. شاید هم ورزش است و هم مسئولیت اجتماعی که به عهده آن‌ها هست. مواردی داریم که قصود ناجی غریق اگر در دادگاه مسجل شود، محکوم به پرداخت دیه شده اند. دیه‌ها رقم‌های سنگین دارند. چه برای نقص عضو و چه فوت. متاسفانه سه ناجی ما درگیر پرونده ای چند سال پیش بودند که شاید دیه ای که باید پرداخت می‌کردند، با توجه به آسیبی که دیده بود، دو برابر دیه فوت غریق زنده بود. باتوجه به تشخیص پزشکی قانونی داده بود که اعضای جفت بدن از کار بیافتند و یا بینایی دو چشم از بین برود یک دیه کامل است. همینطور اگر شنوایی کامل از بین برود، یک دیه کامل است. باتوجه به اتفاقی که افتاده بود و ایرادی که در ساختار استخر بود و فاصله ای که بین لبه استخر و سطح آب بود، زمانی که غریق را به خارج از آب منتقل می‌کنند، این حد فاصل اختلاف باعث شده بود که آسیب نخاعی ببیند. شاید دیه ای که آن سال برای آن غریق پیش آمد، بیشتر از دیه فوت بود. بچه‌ها هم واقعا زحمت می‌کشند.

چه کسی باید این را پرداخت کند؟

اگر بیمه داشته باشد بیمه پرداخت می‌کند. اگر نه محکوم است.

به ناجی چه ارتباطی دارد؟

مسئولیتش است. عرض کردم اگر یک روز ماشین شما را بگیرم، بعد از کارت ماشین، بیمه را می‌گیرم.

استاندارد بودن استخر چه ارتباطی به ناجی دارد؟

سه سال است که این را به صورت ویژه در دستور کار آورده ام. وقتی می‌خواهم گواهی فنی را بدهیم که مجوز صادر شود، یکی از موضوعاتی که اول چک می‌کنم، قرارداد ناجی غریق و کنترل برگه آمادگی سالیانه او است و سوما بیمه مسئولیتی است که به بازرسان سراسر کشور الزام کرده ایم. همینطور یک سری امکانات سخت افزاری که لازم داریم و حتما باید در استخرها باشد. این که حد فاصلی که اورژانس و دستگاه‌های امدادگر برسند، یک اتاق احیا در حد استانداردی داشته باشند و بازرسان ما چک می‌کنند. آن کارهای اولیه را انجام می‌دهند که اگر غریق هم دچار ضایعه و آسیب شده است، حداقل کنترلش کنند و جلوی پیشرفتش را بگیرند تا دستگاه‌هایی که متولی امر هستند برسند. امیدوارم که به زودی این پیگیری به نتیجه برسد و شغل نجات غریق جزو مشاغل سخت و زیان آور باشد. منهای بحث بدنی و فشاری که روی آن می‌آید، از لحاظ شرایط روحی و روانی فشار مضاعف به بچه‌ها می‌آید.

درمورد فرهنگ سازی صحبت کردید. یک بار خاطره ای تعریف کردید که خانمی در جایی غرق شده بود که غواص هم نمی‌توانست برود. این خانم از جایگاه اجتماعی برخوردار بود و چند خانم بودند که خیلی با فرهنگ بودند. ولی آن‌ها هم اصرار به شنا کردند و غرق شدند. این فرهنگ سازی الزام نمی‌شود که من نوعی رعایتش کنیم. این را باید چه کار کنیم که حتی آدم با فرهنگ ما هم اصرار می‌کند و غرق می‌شود. شاید هم لجبازی می‌کند و غرق می‌شود.

قطعا نیاز است که این موضوع به طور ویژه در دستور کار مسئولین قرار بگیرد. موضوع استفاده از ساحل و دریا، مختص به کشور ما نیست. در تمام دنیا استفاده می‌شود. در جایی باید الگو برداری کنیم. معتقدم تکامل چرخ، سه هزار سال طول کشید. قرار نیست همه را آزمون و خطا کنیم. ببینیم کشورهایی که در این امر پیشرو هستند چه کاری کرده اند. یکی از بحث‌هایی است که به جد به عنوان یکی از اعضای ستاد ساماندهی پیگیرم. من عضو رسمی ستاد ساماندهی هستم. ولی جزو دستگاه متولی که تصمیم گیرنده باشد، نیستیم. مسئولیت تامین نیروی آموزش و نیروی انسانی ناجی غریق را در سواحل دارم. حتی در برخی از ایرادات وارده، به نوعی همیار منجی را هم آموزش دادیم که کسری نیروی انسانی در سواحل نداشته باشیم. ولی دستگاه متولی هم باید استاندارد را از جاهای دیگر دنیا بتواند وارد کند که کشورهای دنیا چه کارهایی کرده اند. اگر لازم است بومی سازی کنیم و طرح‌ها را پیاده کنیم. طرح آستارا آنقدر برای مسافر جذاب است که از کیلومترها از سمت تالش و رضوان شهر و اردبیل به آن جا بیایند و یک شب و دو روز بدون سانحه استفاده کنند. در آستارا غریق ما صفر است. در کیش پلاژهایی که داریم این جذابیت را دارد. ولی تمام سواحل قابل استفاده نیست که کسی در آن برود. امکان این که سرویس خدماتی به آن‌ها بدهند یا ناجی غریق حضور داشته باشد نیست. ولی متاسفانه این حضور را داریم. طرح‌های مختلفی می‌شود پیاده کرد. اولین گام این است که اطلاع رسانی عمومی قرار بگیرد. اولین گام این است که این خطر را به استفاده کننده گوشزد کنیم. چند طرح داشتیم که در دور دوم در دستور کار است. اینکه برای مسافری که وارد استان گیلان یا مازندران می‌شود، پیامک برود. حداقل محدوده‌های مجاز را اطلاع رسانی کنیم.

در سطح کلان برای هر فردی از قبل از تولد و غربالگری و فرآیند و بعد بزرگ شدن و هزینه آموزش و رشد و... چقدر هزینه دارد. ما هزینه کلان می‌کنیم که فرد راحت در دریا می‌میرد. این هزینه پیامک خیلی کم است. سرمایه را داریم از دست می‌دهیم.

غریق‌ها دیه دارند؟

در استخرها بله. باید مقصر مشخص شود. در برخی از موارد در دادگاه داریم که درصد تقصیر هم پدر بچه مقصر شناخته شده است. این که مسئولیت بچه ای که این جا آورده است با او بوده و در نگهداری بچه اش قصور داشته است. در حوزه رودخانه ها، متولی امر طبق قانون، وزارت نیرو است. ما در حد پیشنهاد می‌توانیم ارائه دهیم. استان خوزستان یک پیچیدگی بسیار خاص دارد. 11 هزار کیلومتر طول رودخانه و کانال استان خوزستان است. همه هم می‌توانند حضور پیدا کنند. ساماندهی سواحل کل کشور یک طرف، استان خوزستان با داشتن 11 هزار رودخانه و رودخانه‌هایی با عمق بسیار زیاد، یک طرف. سدهایی دارد که شاید چند ده تا صد متر عمقشان باشد. کل سال هم این شرایط است. کشور ما در منطقه خشک زمین قرار دارد. چند سال بارندگی نداریم و زمستان هم آنقدر هوا سرد نمی‌شود که کسی در آب نرود. یا کانالی که از محدوده یک روستا رد می‌شود یا مسافری که از سراسر غرب و جنوب غرب و مرکز کشور به آن جا می‌رود و با توجه به جذابیتی که دارد، آن را هیچ کاری نمی‌شود کرد. تنها می‌شود شنا گاه‌های امنی درست کرد که مردم به آن جا بروند. یکی از جاهایی که خودم می‌ترسم به آن جا بروم، در دزفول است. یکی از نقاط جذاب گردشگری محدوده ای به نام علی کله است. جریان آبی که می‌آید و عمق و شدت آب و گرداب‌هایی که با چشم دیده می‌شود. جز با بچه‌های بومی هرکسی در آن گرداب‌ها برود، قطعا دچار حادثه می‌شود و شاید حتی جنازه اش را نتوانیم بگیریم. بچه‌های بومی یاد گرفته اند که چطور از آن بیرون بیایند. ولی مردم می‌روند. در برخی شهرهای شمال کشور، مانند انزلی و برخی قسمت‌های ساحل رشد، حضور مسافر وحشتناک است. پارکینگ‌های بابلسر و تراکم جمعیت، یاد شب عید خیابان ولیعصر می‌اندازد. تا کیلومترها سر مردم و ساحل شلوغ را می‌بینیم.

چند ناجی در آن جا دارید؟

در بحث استان مازندران امسال 1300 ناجی مستقر داشتیم. مازندرانی که امسال 12 کشته داد، 224 نجات یافته رسمی هم داشت. اگر این 1300 ناجی مستقر نبودند، و نصف این آمار نجات یافته رسمی روی آن آمار بیاید چیز وحشتناکی می‌شود.

در ایامی که پیک تعطیلات است، آمار اعلام می‌شود چهار میلیون مسافر وارد مازندران شده است. شما 130 هزار ناجی دارید؟

130 هزار برای کشور است. 1300 نفر برای مازندران بوده اند.

عدد کمی است.

می گویند هر چقدر پول بدهید آش می‌خورید. اگر اعتبار همین 1300 نفر باشد، در آن ایام هم می‌توانند بچه هایمان حضور پیدا کنند. پول را وزارت کشور به استانداری‌ها می‌دهد و ما فقط لیست ناجی غریق را می‌دهیم.

حقوق کارمندان فدراسیون را چه کسی می‌دهد؟

خود فدراسیون می‌دهد. چون نیروی قرارداد مستقیم به خود فدراسیون هستند.

منبع درآمدهای شما چطور است؟‌مانند فدراسیون‌های دیگر نیستید که اسپانسر بگیرید

بحث اسپانسرینگ را نداریم.

بودجه شما چقدر است؟

حدود 25 میلیارد تومان است. المپیک هم کمک می‌کند و درآمدهای خود را برای نیروهای فدراسیون‌ها و هیئت‌ها داریم. ولی برای ناجیان غریق مستقر در ساحل‌ها هستند، وزارت کشور به استانداری‌ها پرداخت می‌کند و ما فقط لیست می‌دهیم. همین الان که خدمت شما هستم، بچه‌هایی خوزستان و گیلان پول نگرفته اند. شاید گیلان یک ماه و نیم است که بچه‌ها طلب دارند. جالب است که شهریور اوج کار ما است. باتوجه به جنگ 12 روزه و حضور جمعیت زیادی که در شمال کشور بود، من در راس مسئولیت نبودم و سمتی نداشتم و خودم مسافر شمال بودم. ولی غیر قابل پیش بینی بود. یادم است ارزاق و مواد اولیه که به دو استان گیلان و مازندران رسیده بود، مدیریت آن‌ها خیلی سخت بود. همان تایم طبق برنامه ریزی و جدول زمان بندی، پیک کار ما نبود و ناگهان پیک کار ما شد. شهریور باید با نیروی 100 از 100 برویم. چون آخر شهریور است و مسافر زیاد می‌آید و جریان شکافنده سواحل خیلی شدت بیشتری دارد. گیلان دغدغه خود من بود. وزارت ورزش هم پیگیر موضوع است و با مکاتباتی که خود وزیر انجام داده است با توجه به شناختی که نسبت به ساحل دارد و معاونینش انجام داده اند، امیدوارم حقوق بچه‌های گیلان و خوزستان پرداخت شود. این نفرات را باید برای سال آینده و سال‌های بعد به عنوان سرمایه‌های کشور داشته باشیم. در حوزه سلامت، پرستارها و پزشکان هستند. در حوزه نظامی، واحدهای مربوطه و انتظامی حضور دارند. در حوزه عملیات سواحل، بچه‌های نجات غریق در نوک پیکان در ساحل هستند. پشتیبان ما هلال احمر و اورژانس و فراجا و... می‌شوند. اما بچه‌های ما هستند که در آب هستند و غریق را می‌گیرند و احیا می‌کنند تا آمبولانس بیاید. اگر این‌ها را از دست بدهیم، سال آینده نفر نداریم. به نسبت سال قبل، آمار غریق کشور بالا می‌رود و فاجعه می‌شود. آیه صریح قرآن است که هرکسی فردی را نجات دهد انگار امتی را نجات داده است. شاید استانداردهایی که در تاکیدات دینی و مذهبی ما است را همه دنیا تلاش می‌کنند تا آن را به روز رسانی کنند. این که هوش مصنوعی و امکانات سخت افزاری به روز را درگیر کنند. ولی اصل موضوع، بحث نیروی انسانی است که در مرحله اول، عدم پرداخت به موقع باعث می‌شود بچه‌ها را از دست بدهیم و تبعاتش در سال بعد است.

ما نجات غریق بیکار هم داریم؟ باتوجه به حجم مسافری که در تابستان در گیلان یا مازندران است؟

آن‌ها آموزش دیده اند. ولی این که جذب شوند یا نشوند، ممکن است کارت نجات غریق داشته باشند و شغلی دیگر هم داشته باشند.

کارت هر سال تمدید می‌شود؟

هر سال باید آمادگی بگیرند. کارت نجات غریق صادر می‌شود و در اختیار من نوعی است. ولی وقتی آمادگی سالیانه را نداشته باشم، به منزله این است که ناجی نیستم.

شما این تست‌ها را می‌گیرید؟

هیئت‌های ما می‌گیرند. ما 31 هیئت استانی در سراسر کشور داریم و این یک استاندارد و نرم بین المللی دارد. مهم ترین شاخصه هایش، آمادگی جسمانی و در کنار آن، آموزش‌های نجات غریق است.

مثلا این که وزن چطور باشد و کسی که اضافه وزن داشته باشد تمدید نمی‌کنید؟

اگر من با اضافه وزن نتوانم شنا در 200 متر در زمان مشخصی انجام دهم، تمدید نمی‌کنیم. با همان شاخص‌ها مشخص می‌شود و در کنارش مواردی هست که باید به روز رسانی شود. مانند احیا که مدرس آزمون می‌گیرد. اگر cpr فراموشم شده باشد اگر غریق زنده را بگیرم خودم او را می‌کشم. شاید تنها جایی که با افتخار می‌گویم هیچ وقت سفارش پذیر نبوده ام، سمت صدور کارت نجات غریق و برگه آمادگی سالیانه بوده است. بقیه جاها مجبوریم سفارش بپذیریم. ولی سمت نجات غریق سفارش نپذیرفته ام و این را با افتخار می‌گویم که خط قرمزم است. چون نمی‌خواهم با آن امضای من کسی به سمت فضای آبی و استخر برود و منجر به این شود که فردی دچار سانحه شود. اگر به فردی که آمادگی ندارد گواهی بدهم، اولین خیانت را به خود او کرده ام و او را به سمت آتش و خطر فرستاده ام. قبل از غریق، ناجی خودش در معرض خطر است.

خود شما در این چند سال کسی را نجات داده اید؟

من 15 سال است که سر آب نمی‌ایستم. ولی در گذشته در جنوب تهران از استخر شهید پناهی و استخرهای دیگر و شهید درفشی فر بوده ام.

مثلا خانوادگی به دریا رفته باشید و کسی را نجات دهید؟

به آن شکل خیر. درگیر این موضوع نشده ام. اگر باشد حتما همین الان هم این کار را می‌کنم.

برای شما ریسک ندارد؟ با توجه به این که می‌گویید اضافه وزن...

شرایط دلی است. وقتی در آن موقعیت قرار بگیرید، سعی می‌کنید کمک کنید. باتوجه به این که من نوعی هم خطرات را می‌دانم. ولی در بیس کار، نسبت به افراد دیگر اطلاعات دقیق تر و بیشتر داشته باشم و بتوانم فضا را مدیریت کنم. ولی اگر روزی در این موقعیت قرار بگیرم حتما در آن لحظه این تصمیم را ممکن است بگیرم.

بدترین چیزی که در تمام این سال‌ها یادتان مانده و یادتان نمی‌رود چیست؟ چیزی که می‌گویید ای کاش می‌شد نجاتش داد.

در شهرستان عباس آباد فضای ماموریت و این‌ها نبود، پدر و مادرم آن جا سکونت دارند. یک خانواده یزدی، فرزندشان را از دست داده بودند و ناجی هم تاکید کرده بود که این کار را نکنید و در دریا نروید. هنوز زجه آن خانواده و صدای آن مادر که با لهجه یزدی صحبت می‌کرد را یادم است. من لهجه یزدی‌ها را خیلی دوست دارم و شیرین صحبت می‌کنند. آن زجه و مویه مادر با آن لهجه غلیظ استان یزد هنوز در گوشم است که بالای سر جنازه فرزندش زجه می‌زد. خوشحال و خندان آمده بودند و این طرف مجبورند به دنبال آمبولانسی که جسد عزیزشان را تا شهرستان ببرند.

توصیه شما به مردمی که از دریا استفاده می‌کنند چیست؟

توصیه ناجیان غریق را همیشه جدی بگیرید. آن‌ها حضور در ساحل دارند. آن‌ها شرایط را می‌دانند. به خاطر خودشان هم نمی‌گویند. خیلی از افراد هم غرور کار دستشان می‌دهد. فرد فکر می‌کند شنا بلد است. ولی واقعا بلد نیست. این که در محیط استخر و سطح آب خود را حفظ کنید، دریا این نیست. حتی شنا را یاد بگیرند. این هزینه نیست. آموزش شنا، سرمایه گذاری است. به نظرم حتما شنا را یاد بگیرند، در سواحل به دستور ناجیان غریق توجه کنند. جایی که ناجی غریق نیست، اصلا در آب نروند. حادثه خبر نمی‌کند. یک لحظه است. فکر می‌کنید شنا بلد هستید. دچار حادثه می‌شوید. هیچ کاری هم نمی‌توانید بکنید. خودم غریقی را دیدم که زیر آب چنگ کشیده بود و روی ماسه‌های کف ساحل، ماسه تا زیر ناخن هایش آمده بود. ولی بدون حضور ناجی غریق در سواحل و در استخرها به هیچ عنوان داخل آب نروند.

خواهشم این است که حتما به ما و گروهی که روی این طرح کار می‌کنند، فرصت دیگری بدهید. این طرح شاید چراغ راه فدراسیون برای 10 سال آینده باشد که بررسی غریق ده سال گذشته کشور است. گزارش دقیقی از پزشکی قانونی است که یک تیم خوب پژوهشی روی آن کار می‌کنند. گزارش اولیه را که خودم دیدم، با علم این که سال‌ها است ناجی غریق هستم و در فدراسیون دبیر و نایب رئیس و رئیس بودم و فکر می‌کنم اشرافیت من از بقیه بیشتر است، ولی نگاه من را تغییر داد. امیدوارم بتوانیم این جا ارائه اش دهیم و هم پیشنهادات و راهکارها را داشته باشیم. در نهایت امیدوارم دستگاه‌های متولی امر هم که در بحث ساماندهی سواحل هستند، دغدغه ما دغدغه اصلی آن‌ها شود.

برخلاف تصور عموم گیلان و مازندران رکورددار شناگران غرق شده نیستند؛ خوزستان بالاترین آمار را دارد 2
برخلاف تصور عموم گیلان و مازندران رکورددار شناگران غرق شده نیستند؛ خوزستان بالاترین آمار را دارد 3
برخلاف تصور عموم گیلان و مازندران رکورددار شناگران غرق شده نیستند؛ خوزستان بالاترین آمار را دارد 4