سه‌شنبه 6 آذر 1403

برخی مسئولان در اتفاقات اخیر در دانشگاه‌ها مرد میدان نبودند / واکاوی نقش فعالان دانشجویی دانشگاه علم و صنعت در فروکش کردن ناآرامی‌ها

خبرگزاری دانشجو مشاهده در مرجع
برخی مسئولان در اتفاقات اخیر در دانشگاه‌ها مرد میدان نبودند / واکاوی نقش فعالان دانشجویی دانشگاه علم و صنعت در فروکش کردن ناآرامی‌ها

گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجویی، بعد از فوت خانم مهسا امینی برخی از دانشگاه‌های کشور به صحنه درگیری دانشجویان و خلق تابلو‌هایی تاسف بار از خشونت و بداخلاقی‌های دون شان محیط علمی دانشگاه تبدیل شدند؛ اما در نهایت پس از عدم همراهی سایر دانشجویان با معترضین و همچنین تدابیر و اقداماتی که از سوی مسئولان و دوست داران نظام در دانشگاه‌ها صورت گرفت این اعتراضات فروکش کردند. در جریان اتفاقات اخیر...

گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجویی، بعد از فوت خانم مهسا امینی برخی از دانشگاه‌های کشور به صحنه درگیری دانشجویان و خلق تابلو‌هایی تاسف بار از خشونت و بداخلاقی‌های دون شان محیط علمی دانشگاه تبدیل شدند؛ اما در نهایت پس از عدم همراهی سایر دانشجویان با معترضین و همچنین تدابیر و اقداماتی که از سوی مسئولان و دوست داران نظام در دانشگاه‌ها صورت گرفت این اعتراضات فروکش کردند. در جریان اتفاقات اخیر فعالان دانشجویی در بدنه تشکل‌های دانشجویی انقلابی و دیگر مجموعه‌های دانشجویی که قلبشان برای نظام می‌تپد نقش به سزایی در مواجهه با آشوبگران و سوق دادن فضای دانشگاه به سمت گفتگو ایفاء کردند و در این مسیر از شیوه‌های مختلفی برای تبیین واقعیت‌ها و پاسخگویی به ابهامات استفاده کردند. دانشگاه علم و صنعت از جمله دانشگاه‌هایی است که در جریان اتفاقات اخیر برخلاف برخی دیگر از دانشگاه‌ها خیلی زود بستر گفتگو با کمک تشکل‌ها و دانشجویان انقلابی در آن شکل گرفت و به تبع آن این دانشگاه و دانشجویان آنبا آسیب‌های بسیار کمتری مواجه شدند. با این اوصاف خبرگزاری دانشجو، به منظور بررسی اقدامات تشکل‌های دانشجویی در مواجهه با ناآرامی‌های اخیر و همچنین بررسی عملکرد مسئولان در این رابطه با محمد مهدی الهیاری، مسئول قرارگاه انقلاب بسیج دانشجویی دانشگاه علم و صنعت ایران، محمد علی اسمی، فعال دانشجویی این دانشگاه و حسین رجبی، دبیر سابق کانون قرآن و عترت دانشگاه علم و صنعت ایران به گفتگو پرداخته که در ادامه این گفتگو را می‌خوانید. اسمی: در 40 سال اخیر دانشگاه‌ها همواره نقطه شروع ضربه زدن به دشمن بوده اند؛ اما در اتفاقات اخیر این دانشگاه‌ها بودند که دچار آسیب شدند و این اتفاقی بود که نسل‌های مختلف کمتر آن را تجربه کرده بودند. مثلا ما تقریبا در اوایل آبان ماه شاهد اتفاقات دانشگاه شریف بودیم و اینگونه دومینوی اختلاط سلف شروع شد که مسئله آن در ظاهر سلف و آزادی بود، ولی اهداف دیگری داشت؛ اما اتفاقی خوبی را که دانشجویان متدین و انقلابی دانشگاه علم و صنعت رقم زدند این بود که توانستند مفهوم حرکت دانشجویان طرف مقابل را درک کنند و مفهوم جدیدی را در مقابل آن به وجود بیاورند. ما در دانشگاه علم و صنعت به این نتیجه رسیده بودیم که مسئله معترضین سلف و اختلاط سلف نیست؛ بلکه آن‌ها می‌خواهند اختلاط سلف را به نماد جمهوری اسلامی تبدیل می‌کنند و به زعم خودشان به فتح آن خواهد بپردازند و برای مهم بود که جلوی این بی قانونی بایستیم حالا این بی قانونی می‌خواهد در سطح اختلاط سلف و یا حمله به دفتر ریاست دانشگاه و یا هر سطح دیگری باشد. از بین 14 هزار نفر دانشجوی دانشگاه علم و صنعت تقریبا یک جمع 80 نفری در مقابل سلف دانشگاه تجمع کردند و مسیر رفت و آمد دانشجویان را مسدود کردند و اینگونه تعداد دانشجویان تا 300 نفر افزایش یافت و اینجا ما به درستی فهمیدیم که باید در مقابل این حرکت قانون شکنانه بایستیم و در ابتدای امر حدود 20 نفر از دانشجویان ما که به تدریج تعداد آن‌ها به 50 نفر هم می‌رسید محکم در مقابل سلف ایستادند و وقتی تجمع به سمت شعار رفت بچه‌ها به خوبی خلاقیت خود را در ساخت شعار نشان دادند و می‌گفتند سلف دانشگاه علم و صنعت مانند سلف شریف مختلط نمی‌شود؛ البته تعدادی از نیرو‌های حراست و اساتید هم در مقابل سلف حضور داشتند، اما تعداد آن‌ها به قدری نبود که بتوانند در مقابل معترضین بایستند.

ما مباحثاتی با ادوار وفعالان تشکل‌های دانشجویی در خصوص اینکه اساسا در تجمع باید چه اتفاقی بیفتد که گره تجمع باز شود را انجام دادیم و جمع بندی این بود که باید حرف مان را به گوش معترضین و تعداد زیادی از مخاطبین پیرامونی صحنه برسانیم، چون تعداد زیادی در اطراف سلف صرفا نظاره گر اتفاقات بودند. با این اوصاف ما باید از شعار‌ها و محتوا‌های خلاقانه و رو به جلو استفاده می‌کردیم؛ مثلا بچه‌ها در هیئات مذهبی و در مولودی خوانی‌ها کف می‌زدند و این حرکت نیز به عنوان یک حرکت جدید در تجمعات دانشگاه علم و صنعت اتفاق افتاد و این مسائل باعث شد که خیلی از مخاطبین پیرامونی تجمعات به درستی حرف‌های ما پی ببرند؛ به گونه‌ای که وقتی معترضین به دانشجویان بسیجی توهین می‌کردند دانشجویان بسیجی در پاسخ به آن‌ها می‌گفتند ما باز هم برای شما جان می‌دهیم و این حالت فدایی بودن معنایش این بود که من اساسا برای تو آمده ام و این را باید درک کنی. کل حرف معترضین این بود که شعار زن، زندگی، آزادی را سر می‌دادند و همزمان با این شعار نیز با دست حرکت‌های ناشایستی را انجام می‌دادند و اصلا نمی‌فهمیدند که حرکات آن‌ها چه تناقضی با شعاری که می‌دهند، دارد و این برای خیلی جالب بود و ما نیز در واکنش به معترضین می‌گفتیم اگر خیلی انرژی دارید ما را در اردو‌های جهادی همراهی کنید و با این حرف‌ها به تدریج تعداد معترضین کاهش یافت و به جمعیت ما افزوده شد. تلاش جدی معترضین در جریان اعتراضات این بود که اثبات کنند تک قطب برتر دانشگاه هستند. بنده نمی‌خواهم بگویم معترضین در همه دانشگاه‌ها ناموفق بودند؛ اما در دانشگاه علم و صنعت با سر زمین خوردند. معترضین دانشگاه علم و صنعت خیلی علاقه داشتند که فعالین تشکل‌های دانشجویی و بسیج دانشجویی را وارد حاشیه کنند به همین دلیل به انتشار تصاویر این دانشجویان در رسانه‌های زنجیره‌ای خود می‌پرداختند تا بگویند دانشجویان بسیجی در اقلیت هستند و ما تک قطبی هستیم که در همان ابتدا با ایستادگی و پاسخ محکم بچه‌ها شکست خوردند و ما توانستیم غلبه گفتمانی ایجاد کنیم؛ مثلا وقتی معترضین دانشجویان بسیجی را «ساندیس خور» خطاب می‌کردند ما نیز در پاسخ می‌گفتیم ساندیس و پول کلان را در برلین می‌دهند. به زعم بنده زمانی که دو قطبی شکل می‌گیرد مسئله غلبه گفتمانی است و غلبه گفتمانی بر براندازان اصلا کار سختی نیست؛ مثلا بچه‌های ما در کانال تلگرامی «علم و ساندیس» توانستند ورق را در فضای مجازی دانشگاه برگردانند؛ چرا که طرف مقابل به عنوان یک ناجنبش در این فضا یک خط حرف و یک مفهوم محوری برای ارائه نداشت و نماد‌های آن‌ها خالی از محتوا بود؛ از این رو سوار شدن بر این صحنه خیلی ساده ست و بچه‌های علم و صنعت با به کارگیری تدابیر ساده توانستند این اتفاق را رقم بزنند. فرض بگیریم در جریان اتفاقات اخیر دانشجویان تجربه نداشتند، اما مسئولان ما داشتند چه کار می‌کردند آیا آن‌ها هم مثل یک جوان 20 ساله تجربه نداشتند و برای اولین بار بود که جمعیت را در تجمعات می‌دیدند. به زعم بنده اصلا اینطور نیست و اتفاقا مسئولان وقتی می‌خواهند خاطره تعریف کنند ادعا می‌کنند که ما همه صحنه‌های عالم را در دانشگاه مدیریت کردیم، ولی ما در دانشگاه‌های مختلف دیدیم که مسئولین یک خط حرف جدید و یک جمله محتوایی رو به جلو نزدند و فقط می‌خواستند دانشجویان متدین و انقلابی به عنوان یک لایه ضربه گیر جلو بایستند و آن‌ها در محیطی که در آن قرار دارند، خارج نشوند. الهیاری: باب قانون شکنی در دانشگاه علم و صنعت از اردیبهشت ماه باز شد و بعد از فوت خانم مهسا امینی این قانون شکنی پررنگ‌تر شد. منظور از قانون شکنی تعرض به برخی از نماد‌های قانون مثل سر در دانشگاه و یا سلف دانشگاه است؛ شاید مختلط نشستن در سلف دانشگاه آنقدر عمقی و مسئله ما نباشد، اما اینکه به واسطه یک هنجار شکنی قانون زیر پا گذاشته می‌شود این مسئله‌ای بود که موجب شد تا دانشجویان حزب اللهی دانشگاه علم و صنعت تصمیم گرفتند در مقابل آن بایستند. در فضای رادیکال دانشگاه علم و صنعت شاهد اتفاقات زننده‌ای مانند چاقوکشی بودیم و این‌ها حرکاتی نیست که در شان دانشگاهی مانند دانشگاه علم و صنعت باشد. بااین اوصاف ما از ابتدا سعی کردیم که فضا را به سمت گفتگو هدایت کنیم و حتی 266 نفر از اساتید این دانشگاه نیز با امضای نامه‌ای تلاش کردند تا با دعوت دانشجویان به گفتگو فضا را تلطیف کنند؛ اما اقلیت معترض به سرکوب، بایکوت و تهدید اساتید و ایجاد ناامنی پرداخت. طبیعتا تا زمانی هم که طرف مقابل حس کند قدرت دارد و می‌تواند کنش تاثیرگذار داشته باشد به حرف کسی گوش نمی‌دهد؛ لذا در اینجا لازم است که محکم در مقابل کنش و عملکرد جریان معترض ایستاد و وقتی که معترضین یک مقدار عقب نشستند و متوجه شدند که طرف مقثابل هم سطح و هم قدشان است آن وقت می‌توان باب گفتگو را با آن‌ها باز کرد.

وقتی که دانشجویان متدین و انقلابی اجازه ندادند تا معترضین به صورت مختلط وارد سلف شوند و یا خود را به سر دانشگاه علم و صنعت برسانند آرام آرام باب و بستر گفتگو فراهم شد و در اینجا وظیفه ما بود که وارد عرصه شویم و به کنشگری بپردازیم و این کنشگری بعد از عملیات تروریستی شاهچراغ با برگزاری مراسم سوم شهدای این حادثه رقم خورد. در واقع حرکتی که بعد از حادثه تروریستی شاهچراغ (ع) از سوی جامعه حزب الله شاهد آن بودیم نشان دهنده تغییر زمین بازی بود. قانون اساسی نقطه اشتراک تمام مردم ایران است، چون تفکرات مختلف در سال 58 در تدوین آن سهیم بودند و قطعا منفعت و مصلحت مردم در این سند گنجانده شده؛ مثلا اصل 27 قانون اساسی به بستر سازی برای اعتراضات مردمی پرداخته؛ اما این قانون در جمهوری اسلامی توسط دولت اجرا نمی‌شود و به منصه ظهور نمی‌رسد و این مسئله‌ای است که نقطه اشتراک ما، قشر میانه و معترضین است و ما می‌توانیم به خاطر آن یک کنش حداکثری داشته باشیم. با این اوصاف وقتی ما توانستیم بستر گفتگو را فراهم کنیم با آغوش باز آن را پذیرفتند و این روند به نگارش نامه‌ای با 1358 امضاء در اعتراض به اجرا نشدن قانون اساسی جمهوری اسلامی منجر شد. اگر بستر اعتراض درست و صحیح ایجاد نشود زمینه برای سوء استفاده دشمن و یا هر کس دیگری فراهم خواهد شد که در این راستا در جریان اعتراضات دانشگاه علم و صنعت وقتی معترضین در مقابل سر در دانشگاه تجمع کرده بودند در حضور نیروی انتظامی شاهد بودیم که یک خودرو معترضین را زیر گرفت و کمی جلوتر اقدام به تیراندازی کرد و این نشان می‌دهد که ما یک بستر ناامن برای سوء استفاده دیگران در جامعه به وجود آورده ایم؛ اما در مقابل ما فضای گفتگو را به عنوان مسئله‌ای که نقطه اشتراک همه بوده فراهم کردیم و بهانه و دستاویزی هم برای مسئولان باقی نگذاشتیم. رجبی: در جریان اعتراضات و گفتگو‌های صورت گرفته اوضاع دانشگاه علم و صنعت نسبت به دانشگاه‌های دیگر بهتر بود، چون هدف این دانشگاه از گذشته تاکنون گره گشایی از مشکلات کشور و مردم بوده و در این راه هم مهمترین بازوی دانشگاه، دانشجویان بوده اند. اکثر دانشجویان دانشگاه علم و صنعت دغدغه‌های مهمتری از این دارند که در سلف مختلط کنار هم غذا بخورند. ما در دانشگاه فضای آزمایشگاه‌های تحقیقاتی توربین‌های گازی و کامپوزیت‌ها را داریم و در آنجا دانشجویان دارند روی مسئله‌هایی کار می‌کنند که خروجی آن صادرات توربین‌های گازی به روسیه بوده. مضاف بر این یکی دیگر از عواملی که موجب شد تا فضای اعتراض در دانشگاه علم و صنعت نسبت به دیگر دانشگاه متفاوت باشد وجود کارکنان و اساتید انقلابی در این دانشگاه بوده به گونه‌ای که رهبر معظم انقلاب نیز در سال 87 که به دانشگاه علم و صنعت تشریف آوردند گفتند: دانشگاه علم و صنعت هم افتخار علمی دارد و هم افتخارات انقلابی و ما این را در لایه اساتید، کارکنان و دانشجویان مشاهده می‌کنیم. تعداد تشکل‌های دانشجویی مذهبی دانشگاه علم و صنعت نسبت به دیگر دانشگاه‌های تهران بیشتر است و همین مسئله باعث شد تا در جریان اعتراضات این تشکل‌ها به عنوان یک واحده عمل کنند. به هر روی یکی از دلایلی که باعث شد تا دامنه اعتراضات اخیر به دانشگاه‌ها کشیده شود این بود که هم تنور اعتراضات داغ بماند و هم به تعبیر رهبر معظم انقلاب دانشگاه از وظیفه اصلی خود یعنی پیشبرد علمی کشور و دانشجویان باز بماند.

ما در جریان اعتراضات در دانشگاه‌های مختلف شاهد اعتصاب دانشجویان و عدم حضور آن‌ها در کلاس‌ها بودیم؛ اما در این قضیه در دانشگاه علم و صنعت هم خوب عمل شد به گونه‌ای که ما فقط یک هفته درگیر این مسئله بودیم و خیلی زود برگزاری کلاس‌ها به روند عادی خود برگشت؛ چون دانشجویان متوجه شدند هدف اصلی دشمن بازماندن دانشگاه از پیشرفت علمی کشور است. در بین تشکل‌های دانشجویی دانشگاه علم و صنعت حتما اختلاف نظر وجود دارد و اینطور نیست که بگوییم تشکل‌های این دانشگاه به طور کامل یک دست هستند و این نکته مثبتی است، چون موجب می‌شود دانشجویان در رابطه با موضوعات مختلف با هم بحث و گفتگو کنند و با وجود این اختلاف نظر‌ها شکل گرفتن ید واحده بین تشکل‌ها در جریان اعتراضات نکته مثبت این ماجرا‌ها بود. اسمی: یکی از مسائل ما این بود که آیا دانشگاه علم و صنعت در فضای تاریک و فتنه گون اخیر به صورت موثر به نقش آفرینی پرداخته یا نه؛ از این رو انجام یک کار فرا دانشگاهی و الگو برای ما یک مسئله بود و در این رابطه چند دغدغه داشتیم نخست اینکه در صحنه دانشگاه‌ها هیچ حرف رو به جلویی زده نمی‌شد؛ مثلا در جریان اعتراضات یکی از شعار‌ها این بود که «اگه بهم فحش بدی بازم برات جون می‌دم» این شعار یک شعار خیلی ساده دانشجویی بود، اما شاهد بودیم که برخی‌ها محتوای این شعار را محتوای رو به جلو می‌دانستند و این بدان معناست که صحنه آن قدر خالی از محتوا بوده که ما هر حرف جدیدی ارائه می‌کردیم این حرف قبض می‌شد. با این اوصاف در این فضا مسئله ما این بود که حرف رو به جلو و جدیدی را در بین جامعه نخبگانی کشور بزنیم و از طرفی بتوانیم در جریان اعتراضات باب گفتگو را بین دانشجویان باز کنیم؛ چرا که در فضای اعتراض قابلیت اعتراض وجود ندارد. در جریان اعتراضات، معترضین از دانشجویان انقلابی و متدین به عنوان ماله کش نظام یاد می‌کردند و این در حالی است که ما هیچ وقت علاقه نداریم چنین برچسبی به ما بخورد. چون اتفاقا اگر بنا به اعتراض باشد این ما هستیم که باید اعتراض کنیم؛ چرا که ما برای اعتراضات خود خیلی فعالیت کرده ایم و برای رفع محرومیت‌ها خیلی کار جهادی انجام داده ایم. جنبش دانشجویی در جنگ، مبارزه با فساد در خصوصی سازی ها، برقراری گفتمان عدالت و در ماجرای برجام و FATF پای نظام ایستاد و کار‌های جدی انجام داد با این وجود این ما هستیم که نسبت به وضع موجود معترضیم، اما یک عده‌ای دیگر خود را به عنوان معترض معرفی می‌کنند. ما نسبت به شرایط کنونی خیلی نقد داریم، اما معترض امیدواریم؛ از این رو برای ما مهم بود که صدایی که از دانشگاه علم و صنعت ساطع می‌شود این نباشد که بگوییم همه چیز خوب اسب. جامعه ایرانی اساسا جامعه متکثری است و بر این اساس در طول تاریخ قومیت‌ها فرهنگ ها، قومیت‌ها و مذاهب متفاوتی به صورت یکپارچه شکل گرفته اند و امروز تحت لوای پرچم جمهوری اسلامی فعالیت می‌کنند و در مقابل دشمن هم همواره تا توانسته به ما ضربه زده است؛ اما با پیروزی انقلاب به جای اینکه در جامعه متکثر ایران دعوا شود گروه‌های مختلف ذیل یک پرچم واحد به گفتگو پرداختند. در شرایط کنونی نیز با وجود اختلاف نظر‌ها در مورد کارآمدی جمهوری اسلامی اگر مسئله ما ایران، پیشرفت و دغدغه مردم است باید رو به جلو حرکت کنیم. قانون اساسی جمهوری اسلامی یک حرکت مترقی است که در سال 58 شکل گرفت و مسئله ما نیز این است که بر همین عهد استوار بمانیم، اما اگر کسی می‌گوید من نسبت به وضع کنونی ناراحتم و اختلاف نظر دارم بیاید تا با هم گفتگو کنیم و در بدترین حالت ممکن هم اگر کسی نسبت به قانون اساسی ناراضی است باید آن را مورد بازنگری و اصلاح قرار دهیم و ما این پیشنهاد را در نامه دانشگاهیان دانشگاه علم و صنعت مطرح کردیم و واقعا در فرآیند جمع آوری امضاء برای این نامه کسانی که این صحبت‌ها را می‌شنیدند گاردشان تغییر می‌کرد. در نامه دانشگاهیان دانشگاه علم و صنعت ضمن اشاره به سابقه و موفقیت‌های جنبش دانشجویی، وضعیت پر از اختلاف کشور و تجربه موفق قانون اساسی 6 مورد از اصول قانون اساسی شامل سه اصل مرتبط با فضای اقتصادی و سه اصل مرتبط با فضای اجتماعی از رئیس جمهور و مجلس شورای اسلامی مورد مطالبه قرار گرفته و تاکید کردیم که گارگزاران باید در مقابل این اصول به درستی رفتار کرده و ضعف‌های گذشتگان را جبران کنند. یکی از اصول مورد اشاره در این نامه اصل 31 قانون اساسی یعنی اصل حق مسکن است. دولت موظف است که مسکن همه مردم را تامین کند، اما امروز بیش از 60 درصد هزینه سرپرست خانوار در شهر‌های بزرگ صرف اجاره مسکن می‌شود و این مشکل خیلی بزرگی است و اگر حل شود مشکلات معیشتی مردم نیز کاهش می‌یابند. ما همچنین در نامه دانشگاهیان دانشگاه علم و صنعت در مورد اصل 43 و 44 قانون اساسی صحبت کردیم. اصل 43 قانون اساسی یا اصل عدالت اجتماعی اصل بسیار مترقی است و تک تک بند‌هایی که در این اصل نوشته شده انسان را از اینکه افراد در آن زمان چنین جملاتی را نوشته اند متحیر می‌کند. جنبش دانشجویی در رابطه با اصل 43 قانون اساسی و خصوصی سازی‌های فله‌ای کار‌های زیادی انجام داده و توانسته جلوی این واگذاری‌ها را بگیرد. مضاف بر این ما در این نامه به اصل هشت قانون اساسی یا اصل امر به معروف و نهی از منکر پرداخته ایم. حرف این اصل این است که مردم و دولت هم نسبت به خودشان و هم نسبت به طرف دیگر حق دارند امر به معروف و نهی از منکر کنند؛ اما ما امروز در جامعه چنین صحنه‌ای را نمی‌بینیم و ما نمی‌توانیم به مسئولان چیزی بگوییم و وقتی که ما نمی‌توانیم به مسئولان چیزی بگوییم آن‌ها هم نباید توقع داشته باشند که هر چه به مردم می‌گویند همان اتفاق بیفتد و به واسطه این خطا سیکل خراب شده به گونه‌ای که مردم هم نمی‌توانند به هم چیزی بگویند. اصل 59 قانون اساسی یا اصل رفراندوم قانون اساسی اصل دیگری است که در نامه دانشگاهیان دانشگاه علم و صنعت به آن پرداخته شده است. در جریان اتفاقات اخیر موضوعی با عنوان رفراندوم با حضور نمایندگان بین المللی مطرح شد که به زعم بنده منظور این افراد از رفراندوم، رفراندوم بر سر کل نظام است. پاسخ من به این افراد این است که آیا تاکنون دیده اند در کشور‌هایی که از آن‌ها خط و پول می‌گیرند رفراندوم بر سر کل نظام شان برگزار کنند اگر دیده اند بیایند ما به جای یک رفراندوم 10 رفراندوم برگزار می‌کنیم. نظام جمهوری اسلامی تنها نظامی است که برای اولین بار در طول تاریخ کل خودش را در معرض رای مردم گذاشته و این خیلی اتفاق عجیبی است. با این اوصاف جمهوری اسلامی باید این دستاورد‌ها را سر دست بگیرد و حمله کند مدعیان برگزاری رفراندوم اصلا حق ندارند که در رابطه با رفراندوم با ما صحبت کنند. به زعم بنده اگر جوانان برومند و مجاهدان عرصه انقلاب فرانسه که در کف خیابان‌های این کشور در حال مجاهدت هستند به حق شان نرسند آقای مکرون باید در نهاد‌های بین المللی پاسخ دهد که دارد چه غلطی می‌کند و چرا یک رفراندوم برگزار نمی‌کند؟ بنده در این مصاحبه پرچم کردستان فرانسه را به رسمیت می‌شناسم و این مدل برخورد‌ها و استاندارد‌های دوگانه طرف مقابل است که در کل جهان نمایان شده، اما عده‌ای نمی‌خواهند این را ببینند. حرف ما این است که به جای تن دادن به رفراندوم طرف مقابل باید در مورد مسائل مهم با موافقت دو سوم از نمایندگان مجلس شورای اسلامی از مردم نظرخواهی شود. ما رفراندوم مد نظر طرف مقابل را اصلا به رسمیت نمی‌شناسیم، اما چرا تاکنون در مورد اتفاقات مهم در کشور مانند طرح صیانت از کاربران فضای مجازی همه پرسی برگزار نشده است نهایتا 90 درصد مردم با این طرح مخالفت کنند که من مطمئنم اینطور هم نیست، اما چرا از برگزاری همه پرسی می‌ترسیم؟ و چرا اصلا باید ابتدا این افتضاح را به بار بیاوریم و بعد بگوییم طرح صیانت اصلا این نبوده است. مجلس می‌تواند با برگزاری همه پرسی در مورد مسائل مهم باعث رشد مردم شود ما برای این انقلاب نکرده ایم که مردم در پستو رشد کنند. ما با اینستاگرام، فیس بوک و توئیتر تا زمانی که اجازه ندهند عکس شهید سلیمانی و هشتک آرشام منتشر شود دشمنی داریم و ما خودمان می‌خواهیم دسترسی به این شبکه‌های اجتماعی محدود شود و اینترنت کشور اینترنت سالمی باشد. مطالبه ما از مجلس شورای اسلامی این است که در مورد مسائل مهم کشور از مردم نظرخواهی کند و نسبت به اصل 59 قانون اساسی بی تفاوت نباشد. بعد از انتشار نامه دانشگاهیان دانشگاه علم و صنعت همه نسبت به این نامه واکنش نشان دادند، چون این نامه اولین اقدام کنشگرانه مثبت بود که منجر به گفتگو‌های بسیاری زیادی شد. همچنین علاوه بر ثبت امضای 1358 نفر در پای این نامه ما با 1500 نفر هم به صورت مسقیم گفتگو کردیم و پویش امضای این نامه نیز به گوش بیش از چهار هزار نفر رسید. رجبی: 65 درصد از امضاء کنندگان نامه دانشگاهیان دانشگاه علم و صنعت آقایان و 35 درصد هم خانم بودند؛ اما نکته‌ای که جا دارد بیشتر راجع به آن صحبت کنم شکل گیری فضای گفتگو در محیط دانشگاه بود. بعد از وقوع درگیری‌ها و تنش‌ها در سطح کشور از دانشگاله این انتظار وجود داشت که باب گفتگو‌ها را باز کند تا افراد با هر دیدگاهی با هم صحبت کنند و به یک جمع بندی برسند و این صحنه بار‌ها با طرح نامه دانشگاهیان دانشگاه علم و صنعت علی رغم اختلاف نظر‌ها نسبت به محتوای نامه در صحن دانشگاه اتفاق افتاد و این به شدت ارزشمند بود، چون با گفتگو می‌توان به نقطه‌ای رسید که در مورد پیشرفت کشور فکر کرد. رهبر معظم انقلاب در بیانیه گام دوم به بحث امیدافزایی و اینکه آینده روشن است، پرداخته اند؛ اما ما نتوانسته ایم به مردم بگوییم که لوکوموتیو انقلاب خوب جلو رفته اگر چه ما حتما عقبیم و کلی ضعف و ایراد در سایر حوزه‌ها داریم. ما باید شرایط خودمان را نسبت به اینکه امروز در چه جایگاهی قرار داریم، بسنجیم، اما اینکه برخی از دانشجویان نمی‌دانند کشور در چه حوزه‌هایی حرف برای گفتن ندارد، خوب نیست. ما در جریان گفتگو با دانشجویان در مورد عفاف و حجاب و گشت ارشاد صحبت کردیم و اتفاقا نظر ما هم این است که گشت ارشاد راه مقابله با بدحجابی نیست و قطعا سازوکار آن باید تغییر کند. ما گشت ارشاد را به ارگانی واگذار کرده ایم که نحوه برخورد آن صفر و یکی است با این اوصاف پلیس می‌تواند بدترین انتخاب برای مدیریت این مسئله باشد. همچنین در جریان گفتگو‌ها اقتصاد سهم عمده‌ای داشته، اما در بین شعار‌هایی که در تجمعات اعتراضی داده می‌شود ما یک شعار اقتصادی درست نشنیدیم. الهیاری: در زمان جمع آوری امضا‌های نامه دانشگاهیان دانشگاه علم و صنعت ما با یک ناامیدی در بین دانشجویان مواجه بودیم، اما ما برای آن‌ها توضیح می‌دادیم که فلان جا جنبش دانشجویی خواست و توانست تغییرات ایجاد کند؛ مثلا وقتی دانشجویان می‌فهمیدند وام ازدواج با مطالبه گری و طرح دانشگاه علم و صنعت در مجلس شورای اسلامی افزایش یافته برای آن‌ها خیلی عجیب و جذاب بود. جنبش دانشجویی را می‌توان به دو دسته تقسیم کرد نخست دسته‌ای که در پی شدن‌ها هستند و معتقدند تغییر امکان پذیر است و دسته دیگر کسانی هستند که از نظام قطع امید کرده اند و می‌گویند باید کلیه نظام را تغییر داد. بنده دسته دوم را به کنشگری دعوت می‌کنم، اما اگر به نتیجه نرسیدند روی موضع خود دست بگذارند؛ اما به دسته اول می‌گویم که چرا اینقدر خودشان را به کار‌های سطحی درگیر کرده و از مردم فاصله گرفته اند و در مورد مسائل مهم کشور صرفا خود را به نوشتن نامه و بیانیه و یا برگزاری تجمع محدود کرده اند. سوال بنده این است که این بخش از جنبش دانشجویی چرا مردم را با خود همراه نمی‌کند و چرا به رسالت خود به عنوان لایه میانی عمل نمی‌کنند. ما باید به عنوان جنبش دانشجویی به مردم برسیم و فاصله خود را با مردم کم کنیم تا بتوانیم تغییرات را رقم بزنیم و موجب اصلاح نظام و پیشرفت کشور شویم. نکته‌ای که باید به آن اشاره کنم این است که نمایندگان مجلس شورای اسلامی با دغدغه شفافیت وارد مجلس شدند، اما چرا به آن نمی‌پردازند و چرا آن را به سمتی برده اند که تحقق آن خیلی سخت شده و زمان می‌خواهد. به زعم بنده اگر نمایندگان می‌خواهنددر جهت اصلاح تغییری رقم بخورد باید در رابطه با شفافیت سریعتر اقدام کنند. اسمی: در جریان اتفاقات اخیر عملکرد برخی نهاد‌ها آزار دهند بود به گونه‌ای که در رابطه با این نهاد‌ها باید با اغماض گفت ما را به خیر تو امیدی نیست شر مرسان؛ که اول از همه می‌توانم از وزارت علوم، تحقیقات و فن آوری نام ببرم وزارتخانه‌ای که در سال اول فعالیت خود در دولت سیزدهم با انتخاب معاونین این وزارتخانه و روسای دانشگاه‌ها نشان داد که سطح انقلابی گری آن چقدر است و نشان داد که چقدر جنم و جربزه مدیریت افراد قوی را در درون خودش دارد و نشان داد که آیا می‌تواند با افراد فعال و دغدغه‌مند کار کند یا نه. دومین نهادی که می‌توانم به آن اشاره کنم نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها ست. ما در اتفاقات اخیر هیچ کنشی از این نهاد ندیدیم و برخی‌ها در این نهاد نتوانستند صحنه را به درستی ببینند و جملاتی را به کار می‌بردند که وجود دانشجوی انقلابی را آزار می‌داد؛ البته نهاد رهبری در دانشگاه علم و صنعت عملکرد مثبتی داشته است. سوال بنده این است که رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها در جریان اتفاقات اخیر در کدام دانشگاه سخنرانی کرده و پاسخگوی سوالات دانشجویان بوده است. وظیفه اصلی نهاد رهبری در دانشگاه‌ها مرتبط با حوزه ازدواج دانشجویی است؛ اما آیا اتفاق خاصی در این حوزه افتاده است؟ بنده، چون سازمان بسیج دانشجویی از جنس خود ماست آن را مورد نقد قرار می‌دهم. معتقدم این سازمان خیلی نسبت به صحنه عقب است. سازمان بسیج دانشجویی باید پدرانه و با رویکرد پشتیبانی حرف‌های جدیدی را در دانشگاه‌ها تزریق کند و ضمن شناسایی تمام کنشگران فعال صحنه آن‌ها را به رسمیت بشناسد، اما اینطور نیست. در جریان اتفاقات اخیر سازمان بسیج دانشجویی تقریبا با تاخیر از خواب بیدار شد و این در حالی بود که دانشگاه طی این مدت تحت هجمه سنگین دشمن بودند. جا دارد در آخر بحث از شهید سلیمانی به عنوان مرد واقعی میدان یاد کنیم. ما در جریان اتفاقات اخیر دیدیم که در فضای دانشگاه خیلی از مسئولین مرد میدان نبودند. برای ما پذیرفتنی نیست که عربستان بخواهد با شبکه‌های ماهواره‌ای و خبرگزاری‌های خود جوانان ما را به کف میدان بکشاند و آن‌ها به خاطر ناامنی و جوگیری کشته شوند و آن طرف این کشور خیلی آرام اداره شود و آرامکو به تولید نفت بپردازد. این‌ها قاتل اند و ما انتقام خود را از سعودی‌ها و همه بزرگ ترهایش می‌گیریم و مسئولین اگر توفیق دارند در این عرصه فعالیت کنند وگرنه ما حتما خودمان انتقام خون چهار تن از دانشجویانی را که در اتفاقات اخیر به شهادت رسیده اند، می‌گیریم. ما دانشجویان انقلابی شهید نداده ایم تا عده‌ای در مسئولیت‌های مدیریتی خود راحت بشینند و سیاست گذاری و تصمیم گیری غلط کنند.

برخی مسئولان در اتفاقات اخیر در دانشگاه‌ها مرد میدان نبودند / واکاوی نقش فعالان دانشجویی دانشگاه علم و صنعت در فروکش کردن ناآرامی‌ها 2
برخی مسئولان در اتفاقات اخیر در دانشگاه‌ها مرد میدان نبودند / واکاوی نقش فعالان دانشجویی دانشگاه علم و صنعت در فروکش کردن ناآرامی‌ها 3
برخی مسئولان در اتفاقات اخیر در دانشگاه‌ها مرد میدان نبودند / واکاوی نقش فعالان دانشجویی دانشگاه علم و صنعت در فروکش کردن ناآرامی‌ها 4