برگزاری نشست رونمایی کتاب ارزیابی انتقادی بیست سال سیاست خارجی ایران 1400-1380
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، در ابتدای نشست دکتر محمود شوری و دکتر عابد اکبری دو تن از پدید آورندگان این اثر توضیحاتی در معرفی کتاب و ضرورتهای تدوین آن ارائه نمودند و در ادامه دکتر سید جلال دهقانی فیروزآبادی استاد روابط بین الملل، دانشگاه علامه طباطبایی به عنوان اولین سخنران این نشست با طرح این سوال که چگونه میتوانیم سیاست خارجی را ارزیابی کنیم؟ به موضوع سیاست خارجی ایران...
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، در ابتدای نشست دکتر محمود شوری و دکتر عابد اکبری دو تن از پدید آورندگان این اثر توضیحاتی در معرفی کتاب و ضرورتهای تدوین آن ارائه نمودند و در ادامه دکتر سید جلال دهقانی فیروزآبادی استاد روابط بین الملل، دانشگاه علامه طباطبایی به عنوان اولین سخنران این نشست با طرح این سوال که چگونه میتوانیم سیاست خارجی را ارزیابی کنیم؟ به موضوع سیاست خارجی ایران براساس رفتار، راهبرد و تصمیم پرداخت وعنوان داشت ارزیابی سیاست خارجی پیش فرضهایی دارد از جمله 1. تفکر و خوانش انتقادی 2. خوانش دوگانه براساس روایت متعارف 3. واسازی.
برای ارزیابی سیاست خارجی باید چند مسئله را در نظر داشت: اولا تعریف معیار که هیچ ارزیابی بدون معیار امکانپذیر نخواهد بود. دوما تعریف سیاست خارجی برساس رفتار، ساختار تصمیمگیری و فرایند و راهبردها که در این کتاب هر 3 مورد ارزیابی میشود. سوما شناخت دقیق مبانی فلسفی و نظری سیاست خارجی با تشحیص اینکه براساس چه مبانی نظری و فلسفی و ایدئولوژیک استوار است. چهارمین اینکه شناخت مدل بازیگر و منطق اقدام سیاست خارجی که بازیگر براساس کدام منطق عقلانیت و منطق نتیجه و منطق تناسب / اقتضا چگونه تصمیمگیری میکند. وی در ادامه به بررسی انواع ارزیابی سیاست پرداخته و آن را به دودسته درونی و بیرونی تقسیم کردند.
برای ارزیابی درونی به بررسی سیاست خارجی ایران فارغ از انچه از بیرون نشان داده میشود میپردازیم و چند شاخصه را باید مد نظر داشته باشیم: 1. معقولیت و صحت و دقت مبانی نظری براساس منابع بالادستی و موضع تصمیم گیرندگان 2. سازگاری و انسجام اجزا و عناصر سیاست خارجی 3. سنخیت ابزار و اهداف 4. بررسی منطق و معقولیت ساختار و فرایند تصمیمگیری در سیاست خارجی در ارزیابی بیرونی معیارهای خارج از سیاست خارجی را بررسی کرده و صرف نظر از درست و غلط بودن مبانی باید به این سوال پاسخ داد آیا رفتار و اقدامات سیاست خارجی موفقیت و اثر بخشی داشته است یا نه؟ موفقیت سیاست خارجی را با نتایج مطلوب و مرجع و مدنظر میسنجیم و در ابتدا معیار را تعریف کرده و بررسی میکنیم در عمل چه تاثیری داشته و چه نتایجی را داشته است و در ادامه دو مورد قبل را با هم تطبیق بدهیم. نوع دیگر ارزیابی بیرونی رضایت عمومی میباشد که در اینجا اختلاف در تعریف منفعت عمومی و رضایت عمومی وجود دارد گاها ممکن است منفعت جلب شود، اما رضایت جلب نشود.
انواع معیار بیرونی عبارت است از:1. معیار عینی و جهان شمول: براساس دیدگاههای غالب منافع ملی کشورها معیار ارزیابی سیاست خارجی است. باید ببینیم منافع ملی جمهوری اسلامی را چگونه تعریف میکنیم؟ در تعریف مفهمومی بالاترین ارزشهایی که یک ملت دارد و در سیاست خارجی میتوان دنبال کرد، را منافع ملی میگوییم که میتواند این تعریف بین ایران و آمریکا متفاوت باشد. 4 نوع منافع داریم: امنیتی_دفاعی، اقتصادی_رفاهی، ارزشی_ایدئوژیک، معطوف به نظم جهانی.
در نهایت بررسی میکنیم که سیاست خارجی چقدر توانسته است این ارزشها را تامین کند.1. معیار هنجاری: بررسی منافع ملی بر حسب اهداف تعیین شده تصمیم گیرندگان میباشد که تصمیم گیرندگان منافع ملی را چگونه در اهدافشان اعلام کرده و و چه میزان از آن محقق شده است. تعریف منافع ملی براساس اهداف مستلزم اولویت بندی ارزش هاست و اهمیت اهداف به وجودی و غیر وجودی، مهم و غیر مهم، کوتاه مدت و بلند مدت و میان مدت، استراتژیک و تاکتیکی تقسیم میشود.2. معیار ذهنی: ارزشیابی برای اساس آنچه که تحلیلکننده فکر میکند مهم است، انجام میشود.3. معیار توافقی: هیچ کدام از معیارهای قبل مورد قبول نیست و توافق میشود معیار بررسی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران کدام باشد.4.
معیار بیناذهنی: در میان نخبگان حرفهای و تخصصی شکل گرفته میشود که چگونه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را ارزیابی کنیم. دومین سخنران این نشست علمی دکتر عمویی سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی به توضیح چند نکته در مورد کتاب پرداختهاند. اولین نکته مورد تاکید ایشان ضرورت انجان پروژههای اینچنینی در ارزیابی برای سیاست خارجی بود. عمویی تاکید داشت تهیه این کتاب نشان از قابل ارزیابی بودن سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را در داخل و خارج نشان میدهد که متضمن نقد و انتقاد است. در کشورما جای اندیشکدهها در روند تصمیمگیری و تصمیم سازیها کم رنگ است. ما کارگزار و تصمیم گیر سیاست خارجی داریم، اما کسی که بتواند مبانی نظری و فکری و ایده تولید بکند کم داریم. تفاوت دانشگاهها و اندیشکدهها در اینجا مشخص میشود که دانشگاهها اصل و مبانی را میآموزند، اما اندیشکدههایی مانند ابرار معاصر تهران سوالات واقعی را مطرح و ارزیابی میکنند. ویژگی مهم این کتاب هم ارزیابی آنچه گذشته در این بیست سال است، میباشد که میتواند حائز اهمیت باشد. در ادامه تاکید کردند دومین نکته درباره کتاب که نظر ایشان را جلب کرده است فصول ابتدایی کتاب است که به مباحث نظری پرداخته است و ارزیابی باید روشمند باشد که بدانیم دقیقا چه میخواهیم بگوییم که چند مقاله اول این کتاب دقیقا معیار و الگوها را طراحی کرده است.
سوما سیاست خارجی علاوه بر اینکه باید بر مبنای اهداف تعریف شود به دو دلیل جنبه تجربی و عینی را نیز دارد:1. متکی بر کارگزار است و باید دید کارگزاران با چه نگاهی به مسائل میپردازند. در ارزیابی انتقادی بررسی صحبتها و مواضع کارگزاران سیاست خارجی از جمله دیپلماتها و همه افرادی که میتوانند موثر باشد، حائز اهمیت است. 2. همیشه حرکت بر مبنای اهداف نیست و 50 درصد از سیاست خارجی ما واکنش به تحولاتی است که رخ میدهد و نقشی در ایجاد آن نداریم. در اینجا ارزیابی تجربه گذشته مهم است؛ که ببینیم هدف چه بوده است و پاسخ به تحولات به شکل بوده است. موضوع سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران تداوم و تغییر است. برخی از مسائل همیشگی بوده و از اصول ثابت پیروی میکند مانند حمایت و اولویت فلسطین و تقویت تقابل با رژیم صهیونیستی، و برخی دیگر مانند گفتگوهای برجام که با تغییر دولت و رویکرد آن تغییر میکند.
در نهایت ایشان به نقد از کتاب پرداختند که چرا در قسمتی از کتاب به موضوع هستهای مستقلا اشاره نشده است که مهمترین و کلیدیترین مسئله بیست سال گذشته بوده است. نقد دوم اینکه انتخاب بازه زمانی از سال 80 مسئله هستهای ایران جدی شده است در سراسر کتاب وجود، اما مستقلا به آن پرداخته نشده است. در آخر پیشنهاد کردند که اساتید روابط بین الملل و مدیران دستگاه دیپلماسی کشور حتما این کتاب را مطالعه کنند. در ادامه سخنران سوم آقای دکترکیهان بزرگر استاد روابط بین الملل در ابتدا به تعریف سیاست خارجی از نگاه خود پرداخته و سیاست خارجی را اینگونه تعریف کردند که اصول و ارزشهای حاکم بر نوع رفتار نخبگان حاکم در یک دولت است که درچهارچوب منافع کلان کشور آن را عملیاتی میکنند. نوع مذاکره هستهای دولت سابق و جدید که هردو دنبال منافع ملی هستند. اما نوع نگاه و الگوی دستیابی به منافع متفاوت بوده است. سیاست همسایگی را دولت سیزدهم مطرح کردند که چه کار میتواند برایمان بکند سیاست همسایگی ادغام در تئوری روابط بین الملل و همگرایی به شکل سنتی نیست بلکه سیاست همسایگی به شکل جدید به معنای انتقال و اتصال کالاهای منطقهای است. مطالعات سیاست خارجی در ایران تدافعی و واکنشی است این در نوشتههای ما نشان میدهد.
ایشان وظیفه سیاست خارجی را فراتر از دو اصل سنتی تولید ثروت و تولید امنیت دانستند که یک اصل جدی تری را دارد که وظیفه عمومی افزایش و اگاهی افکار عمومی نسبت به فهم بهتر روندهای اجتماعی وسیاسی و اقتصادی حاکم در دنیا رادارد. فهم بهتر از دنیا که منجر به تعامل بهتر با دنیا میشود. وظیفه سیاست خارجی این است که افکار عمومی را آگاه کند که در دنیا چه میگذرد و کشورها برای منافع خود چه کارهایی را انجام میدهند. در ادامه بر اهمیت سازگاری سیاست خارجی با محیط خارجی تاکید کردند کشور ما به دلیل ثقل جفرافیایی قابلیت سازگاری ژئوپلتیک در بحرانهای منطقه را دارد و نوع سیاست ایران نسبت به افغانستان و عراق متفاوت بوده است و این نشان دهنده این است که سیاست خارجی میتواند از یک کشور نسبت به کشور دیگر متفاوت باشد و همچنان اصول کلی ثابت خود را حفظ کند. مهمترین عناصر تاثیرگذار در سیاست خارجی کشور ما عبارت است از ثقل جغرافیایی و ژئوپلتیک و عنصر شیعی و مذهبی و اندازه و جمعیت ایران و نگاه جاه طلبانه برای بازگشت به گذشته که اینها پایههایی هستند که مطالعات سیاست خارجی ما باید بر آنها استوار باشد.
تئوریهای غربی برای مطالعات خودشان ساخته شده اند و با آنها نمیتوان سیاست خارجی ایران را تحلیل کرد. در نهایت ایشان ضمن تاکید بر اهمیت کتاب برای دانشگاهیان به 3 نکته در مورد کتاب پرداخته و کتاب را نقد کردند: اولا رویکرد کتاب بر اساس الگوهای سنتی است که به صورت رایج وجود دارد در بررسی سیاست خارجی کشور ما باید وارد موضوعسازی جدید شد که در دنیای دیجیتال مسائلی غیر از ژئوپلتیک و موازه قدرت مسائلی، چون دیپلماسی دریا، امنیت انرژی، جنگ سایبری و پهپادی و هوش مصنوعی و... حائز اهمیت است. دوما نحوه استفاده از تاریخ در کتاب که حجم عظیمی از فصلها به روابط تاریخی اشاره کرده است و بایستی از تاریخ به عنوان ابزار در جایی که لازم بود استفاده میشد. سوما حوزه کاربردی برای سیاست گذاران کمتر بوده است ضمن تاکید بر تبیین وقایع نیاز به رسیدن به راه حل هم وجود دارد و در آخر فرمودندبرای پیشرفت در مطالعات سیاست خارجی بایستی مفاهیم غالب جاری را ار حالت تدافعی خارج کنیم. آخرین سخنران این نشست دکتر محمدحسن شیخ الاسلامی رئیس مرکز مطالعات سیاسی و بینالمللی بود. ایشان تاکیدکردند امتیاز این کتاب درطرح مباحث نظری و طرح هم مفاهیم جدید و مفاهیمی که قبلا در بافتار و ادبیات سیاست خارجی استفاده نشده است، میباشد.
برای مثال در فصل اول مرور نظریههای ارزیابی سیاست خارجی در مقاله آقای دکتر اسمعیلی اردکانی، در فصل دوم دوگانه مصلحت و گفتمان و باز تعریف مفهوم مصلحت برای فهم سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران درمقاله دکتر فیروز آبادی، در مقاله دکترشیرغلامی نفی مفهوم تنهایی استراتژیک، مفهوم تناسب و تدریج فهم سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در مقاله دکتر مظفرپور. ایشان ضمن تاکید بر جامعیت کتاب و مولفان، ساختار کتاب را برای ارزیابی سیاست خارجی سنتی دانستند به تاریخ نگری در مطالعه سیاست خارجی و شیوه سنتی استفاده از تاریخ اشاره کردند، اما تاکید داشتند که اهمیت این مسلئه که ما به این نتیجه رسیدیم سیاست خارجی را ارزیابی و نقد کنیم، قابل توجه است. در ادامه فرمودند که در کنش سیاست خارجی ما در وزارت امورخارجه باید نگاه کشوری و منطقهای در روابط با کشورها و مناطق داشته باشیم که با سایر کشورها چه مشکلی داریم. اما در حوزه مطالعاتی این سوال را باید پرسید که آیا ما اروپا و آمریکا مشکل داریم یا مشکلات موضوعی داریم که ما را در مقابل اروپا و آمریکا قرار میدهد که دو نگاه متفاوت است.
سطح تحلیل معضل شناسی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی چه هستند و چگونه آرایش دیگران نسبت به ما و ما به دیگران را تعیین میکند. معضل شناسی و مدیریت معضلات برای رفع مسایل سیاست خارجی ضروری است. باید بررسی کنیم معضلات ما در سطح جهانی کدام هستند و چگونه مناسبات مارا با قدرتهای بزرگ تعریف میکنند. ایشان در ادامه به دو معضل بزرگ در سیاست خارجی جمهموری اسلامی ایران اشاره کردند اولین ابرمعضل درونی گسست نهادی و مفهموی است و دومین ابر معضل دکترین ستیز میباش که ویژگی سیاست خارجی ایران نیست بلکه ویژگی نظام بین الملل است. هیچ کشوری نیست ناگزیر از ستیز در سیاست خارجی نباشد. در بررسی روابط ایران با همه کشورها به این گزاره تکرار شونده به صورت صریح و ضمنی برخورد میکنیم که شدیدا روابط ما با آنها متاثر از روابط ما با آمریکاست. در صورتی که مسئله ما آمریکا نیست بلکه مسئله ستیز است و اینکه چگونه آن را در ادبیات گوناکون از جمله استکبار ستیزی تعریف و مفهومسازی میکنیم.