دوشنبه 5 آذر 1403

به سه سال استانداری خودم افتخار می‌کنم / مسئولیت با اختیارات تناسب ندارد / بودجه با یک تبعیض تاریخی مواجه است

خبرگزاری دانا مشاهده در مرجع
به سه سال استانداری خودم افتخار می‌کنم / مسئولیت با اختیارات تناسب ندارد / بودجه با یک تبعیض تاریخی مواجه است

محمدرضا پومحمدی، استاندار سابق آذربایجان‌شرقی در گفت‌وگوی عیدانه از روزهای مدیریت در دانشگاه و استانداری گفت.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از آناج: با پایان دوران مسئولیت هر مدیر و مسئولی خاطرات و موضوعات جالبی مطرح می‌شود و به همین خاطر مصاحبه با سیاستمداران و مدیران که دیگر بر مسند قدرت نیستند، همواره جذابیت فراوانی داشته است. به همین خاطر در آخرین روزهای سال 1400 به سراغ دکتر محمدرضا پورمحمدی استاندار سابق آذربایجان‌شرقی رفته و پای صحبت‌های او نشستیم.

آناج: مختصرا درباره‌ی کودکی تا جوانی‌تان برای ما بگویید.

پورمحمدی: من متولد تبریز هستم و دوره ابتدایی تا لیسانس را در تبریز گذراندم و بعد از آن برای دوره‌ی فوق‌لیسانس به خارج از کشور رفتم. در سال شصت و نه به تبریز برگشتم و به عنوان عضو هیئت‌علمی در دانشگاه مشغول به کار شدم که این کار تا به امروز ادامه دارد. به قول یک نویسنده معروف که می‌گفت خواستم زندگی نامه‌ام را بنویسم فقط یک صفحه شد، برای من هم درس خواندیم تشکیل خانواده دادیم و کار کردیم اما از اتفاقات خوب زندگی ما و هم از اتفاقات پربرکت زندگی همه ما پیروزی انقلاب اسلامی بود.

من سال 56 دانشجو بودم و این فرصت را داشتم که هم قبل‌از انقلاب و هم بعد از انقلاب را درک کنم و خدا را شکر می‌کنم که در نهضت اسلامی به عنوان دانشجو حضور داشتم.

در آن دوره بعد از انقلاب عضو جامعه اسلامی دانشجویان بودم و در انقلاب فرهنگی در تصرف ساختمان مرکزی هم حضور داشتم. بعد از آن هم هرکدام از دانشجویان بعد از دانشگاه به یکی از نهادهای انقلابی رفتند که من هم به نهضت سوادآموزی رفتم و با توجه به این‌که در آن سال‌ها در بخش فرهنگی نهضت سوادآموزی کار می‌کردم بعدها پایم به صداوسیما باز شد و برای ترغیب مردم به آموزش سواد کار می‌کردم. بعدها به رادیو و تلویزیون رفتم و تا سال 65 هم به‌عنوان مسئول پخش رادیو و تلویزیون بودم. کار مشابه کار شما یعنی خبرنگاری و گویندگی هم کرده‌ام. در همان سالها چون تا سال شصت و سه دانشگاه‌ها بسته بود در جهاد دانشگاهی هم فعال بودم و در نهایت در سال شصت و پنج برای ادامه تحصیل به خارج از کشور رفتم.

در خارج از کشور هم خوشبختانه شرایط اجازه داد که در انجمن اسلامی دانشجویان خارج از کشور هم فعالیت کنم.

آناج: چه شد که عضو هیات علمی شدید؟

پورمحمدی: ما در آن زمان با بورس تحصیلی که به دانشجویانی با امتیاز بالاتری داده می‌شد به خارج از کشور رفتیم و آن زمان یک تعهد خدمتی بود که بعد از اتمام تحصیل باید در دانشگاه‌ها خدمت کنیم، ما هم با علاقه و اشتیاق این مسئله را پذیرفتیم.

آناج: چه شد که بعد از آقای پورفیض به‌عنوان رئیس دانشگاه انتخاب شدید؟

پورمحمدی: من در آن زمان رییس دانشکده علوم انسانی بودم و یک‌سال معاون دانشجویی و یک سال هم معاون تحصیلات تکمیلی بودم. زمانیکه دوره آقای پورفیض تمام شد من هم به عنوان یکی از گزینه‌ها مطرح شدم اما واقعا دوست نداشتم رئیس دانشگاه شوم چون در معاونت کارایی بیشتری داشتم اما خب آن زمان انتخاب رئیس دانشگاه انتخابی بود و از بد یا خوب حادثه بنده رای بیشتری آوردم.

آناج: دو دور در دوران آقای روحانی رئیس دانشگاه بودید، به چه انگیزه‌ای بار دوم این کار را قبول کردید؟

پورمحمدی: من در سال نود و شش زمان خدمتم به پایان رسید و در دولت دوم آقای روحانی به‌عنوان یکی از گزینه‌های وزارت علوم معرفی‌شده بودم اما نهایتاً اسم ما از قرعه بیرون آمد و آقای غلامی انتخاب شد. من آن زمان پیش آقای غلامی رفتم و گفتم که می‌خواهم استعفا بنویسم ایشان گفتند که به‌عنوان معاون من در وزارتخانه مشغول به کار شوید اما من با توجه به شناختی که از معاون ایشان داشتم گفتم که ایشان از من فرد توانمندتری هستند و همچنین از این وضعیت خسته شده‌ام اما ایشان گفتند فعلا مشغول بکار باشید تا در زمان مقتضی جایگزینی پیدا کنیم.

درنهایت قرار شد که در شهریور من کناره‌گیری کنم و به عنوان رایزن علمی در پنج کشور مشغول بکار شوم. این‌موضوع هم‌زمان با بحث بازنشستگی دکتر خدابخش بود، آن زمان عزیزانی که افراد محترمی برای من بودند به من پیشنهاد کردند که این پست را قبول کنم. اگرچه من تمایلی به این پست نداشتم اما به واسطه دِینی که انقلاب به گردن من داشت موضوع را قبول کردم. آن زمان شرایطی بود که می‌توانستم به خارج از کشور به‌عنوان رایزن علمی بروم و شرایطم راحت‌تر بود چون این‌جا کابینه و به قول معروف افراد بسته‌شده بودند و ما نیمه راه کار را تحویل می‌گرفتیم اما با توجه به دینی که داشتیم، کار را قبول کردم. بر خلاف حرف‌هایی که برخی می‌گفتند که پورمحمدی تجربه ندارد من این توانمندی را در خود می‌دیدم زیرا هم رشته تحصیلی من مرتبط بود و هم بیست سال در دانشگاه تجربه داشته‌ام.

شما می‌دانید که در ایران ریاست دانشگاه فقط ریاست یک مکان آکادمیک نیست بلکه مسائل سیاسی، اقتصادی، بهداشتی، بیمه‌ای و اسکان وجود دارد که همه این‌ها باید مدیریت شود و من در دانشگاه این تجربه را داشتم البته این تجربه را در مقیاس استانداری نداشتم اما در مقیاس دانشگاه اینکار را کرده بودم و این مسئولیت را قبول کردم تا سهم و دین خودم به شهر و کشورم را ادا کنم.

آناج: می‌گویند که شما رابطه بسیار نزدیک و خوبی با مرحوک جبارزاده داشتید و به همین دلیل به عنوان استاندار انتخاب شدید.

پورمحمدی: من از سال‌های خیلی دور از زمانی‌که ایشان در مجلس شورای اسلامی بودن مرحوم جبارزاده را می‌شناختم و ایشان هم در استانداری من نقش داشته‌اند زیرا به عنوان معاونت وزیر کشور بیشترین نقش را در کارها داشتند اما من با مشورت و صلاح‌دید بزرگان شهر این مسئولیت را قبول کردم.

روزی مرحوم جبارزاده با من تماس گرفتند و من عنوان کردم که افراد بهتر و توانمندتری از من هم وجود دارد اما خب نهایتاً با تصمیم و مشورت با برخی دوستان و بزرگان این مسئولیت را قبول کردم. البته اعلام عجز نمی‌کنم زیرا هر کسی در ابتدای کار به همه مسائل اشراف ندارد اما بعد از جلساتی که با چند تن از فرهیختگان و کار بلدان گذاشتیم آشنایی بیشتری با مسائل داشتم و توان بیشتری هم گذاشتم. در طول این مدت در استانداری تمام هم‌وغم من کارهای استانداری بود و حتی خانواده و مسائل خانوادگی در حاشیه بود زیرا معتقدم که زمان می‌گذرد و این عملکرد است که باقی می‌ماند.

به تمام استانداران قبلی هم گفته‌ام که حاضرم این عملکرد سه ساله‌ام را با شما در ترازو بگذارم زیرا می‌دانم عملکرد قابل‌قبولی داشتیم و به این دوران سه‌ساله افتخار می‌کنم.

آناج: نگاهتان به استانداری و امکان تغییرات چگونه است؟

پورمحمدی: امید به تغییر همیشه باید وجود داشته باشد زیرا در دنیای امروز می‌گویند که همه‌چیز تغییرپذیر است به‌جز تغییر. در استانداری یک ساختاری وجود دارد که عرض و طول آن دست استاندار نیست مثل ساختار مالی، ساختاری سیاسی، ساختار اجتماعی نه اینکه لا تغیر باشد بلکه تغییر در سیستمی که تمرکزگرایی مفرط دارد، بسیار سخت است؛ یعنی ساده‌ترین مسائل باید در سطح وزارت‌خانه تدبیر شود که این ساختار هم به‌نظر همه مشکل‌ساز است و تنها من نیستم.

ما در استانداری باید هماهنگ‌کننده بخش‌های مختلف باشیم و هرکسی کار خودش را بکند اما این‌گونه است که وقتی مشکل آب یا برق وجود دارد انتظار این است که استانداری این مسئله را حل کند. متأسفانه مسئولیت‌ها با اختیارات تناسبی ندارد. در دوره قبل همین مسائل گفته‌شده بود اما اخیراً آقای رئیس‌جمهور در نشستی با استانداران به وزیر کشور این مسئله را تاکید کرد که مسائل و وظایف قابل اختیار به استانداران اختیار داده شود.

بحث دیگر موضوع بودجه است که به فراخور و تناسب نیازها و شایستگی‌ها نیست و این مسئله در سال‌های اخیر بیشتر بوده است.

آناج: موضوعی که می‌شنیدیم این بود که این کم‌کاری از طرف استاندار بوده که آذربایجان شرقی بودجه کمتری نسبت‌به اصفهان و شیراز دریافت کرده‌است یعنی این موضوع صحت ندارد؟

پورمحمدی: چیزی که از استان‌ها می‌خواهند معمولاً مسئله‌ای تشریفاتی است و از گذشته هر بودجه‌ای که بود همان را سال بعد ده تا پانزده درصد افزایش می‌دهند و به نوعی استان‌های غنی غنی‌تر و استان‌های فقیر فقیرتر می‌شوند. سال گذشته که برای بودجه به تهران رفتیم، گفتیم که بودجه جاری حتی کفاف نمی‌دهد چه برسد به بودجه عمرانی و غیره. موضوعی که وجود دارد به‌طور مثال در ادوار مختلف به اصفهان مجوز استخدام داده و براساس آن بودجه آن‌ها هم بیشتر بوده‌است که این مسئله مربوط به دوران سه‌ساله ما یا یک دوره نیست. این‌که بگوییم استانداری و نمایندگان تلاش نکرده‌اند به قول آقای بهبودی یک عقب‌افتادگی تاریخی است زیرا ده یا بیست میلیارد اضافه کردن به بودجه دردی را از ما دوا نمی‌کند و اساساً بودجه اصلا متناسب با عملکرد نیست.

بودجه یک کار اجرایی است و این‌که به مجلس می‌رود شاید کار درستی نباشد، مجلس باید قوانین بودجه را بنویسد بودجه باید در دولت تصویب شود و کلیات آن به مجلس برود زیرا درحال‌حاضر استان‌ها در بودجه نقشی ندارند و پیشنهادات استان‌ها را خیلی در دستور کار قرار نمی‌دهند.

آناج: دوره مدیریتی شما با و سیل و زلزله و کرونا و حوادث زیادی همراه بود از این حوادث برای ما بگویید

پورمحمدی: این سه سال دوره مدیریت ما به‌جز شهاب سنگ همه چیز بود! کشور ما کشوری است که به لحاظ حوادث طبیعی در معرض این اتفاقات است اما در کنار این مسائل تحریم‌ها به کشور فشار وارد کرد، اما شاید تلخ‌ترین این سالها زلزله سراب و میانه بود که دختر کوچکی به اسم زهرا یک یا دو روز قبل درباره مدرسه‌اش مصاحبه کرده بود و درآن حادثه جان باخت. اگرچه جان باختن یک نفر هم بسیار زیاد است اما باید بگوییم خوشبختانه بعد از انقلاب در استان ما پنجاه درصد روستاها بازسازی شده‌است و به همین دلیل فوتی کم بود زیرا اگر چنین اتفاقی در شرایط بازسازی نشده می‌افتاد، جان افراد زیادی گرفته می‌شد.

یکی از افتخارات ما هم این است که در یک‌سال بازسازی خانه‌ها را تمام کردیم و اگر فرصت کنم حتما کتابی به‌عنوان درس‌های زلزله و بازسازی آن خواهم نوشت.

بحث دیگر در دوران بنده هم بحث اعتراضات بنزین بود که موضوع کوچکی نبود و ببینید چه نقشه‌ای برای شهر و استان ما کشیده بودند؛ سه ساعت قبل از اینکه اتفاقی بیفتد صدای آمریکا عنوان کرده بود که در تبریز پمپ‌بنزین‌ها به آتش کشیده شده است. علی‌رغم آمارسازی هایی که می‌خواستند انجام بدهند ما در مدیریت بحران استان بودیم و تمام دوربین‌ها را می‌دیدیم؛ حتما شما هم فیلمی را دیده‌اید که اسلحه مامور نیروی انتظامی را می‌گیرند کاپشنش را درمی آورند اما با وجود چنین اعمالی در مدیریت بحران استان حاج‌آقا آل‌هاشم به من می‌گفتند و من هم به فرماندهی نیروی انتظامی می‌گفتم که یک نفر هم حق شلیک ندارد و نباید خون از دماغ کسی بیاید. در جلسه‌ای که بعد از این ماجرا پیش آقای رییس‌جمهور داشتیم به استان‌هایی مثل اصفهان و فارس گفتند که گزارش بدهید اما آقای علوی وزیر اطلاعات گفتند بگذارید استان‌هایی مانند آذربایجان‌شرقی که موفق بودند و حتی خون از دماغ یک نفر هم نیامده بود، گزارش بدهند.

مقامات انتظامی استان ما و افرادی که در آبان 98 حضور داشتند بسیار خوب مدیریت کردند و اجازه ندادند آسیبی به کسی برسد. این‌که گرانی بنزین چه قدر تصمیم سنجیده‌ای بود من به آن بحثی ندارم اما وقتی موضوعی ابلاغ می‌شود همه باید سرکار بیایند زیرا استاندار یا وزیر کشور قیمت تعیین نمی‌کند بلکه بحث اجرا به عهده آنهاست.

یا در موضوعات دیگری مانند تحریم صنعتگران، مدیران و کارآفرینان ما بسیار تلاش کردند تا اقتصاد نخوابد البته سختی معیشت و گرانی را نادیده نمی‌گیریم اما شاخص‌هایی مثل افزایش صادرات و کاهش نرخ بیکاری نشان می‌دهد که مدیران، صنعتگران و کارآفرینان ما تلاش بسیار زیاد کردند.

ما توهم توطئه نداریم اما مشکلات اقتصادی و معیشتی چه در دولت قبل و چه در دولت فعلی بخش اعظمی را باید از لطمه تحریم‌ها بدانیم زیرا کارخانه‌ای که کارش را خوب و صادرات انجام داده وقتی نمی‌تواند پول را به کشور و سفره مردم بیاورد، دلیلش تحریم است. در دوره‌های قبل دارو و تجهیزات پزشکی از تحریم منع می‌شدند اما در این دوره داروهای بیماران صعب العلاج هم تحریم شد.

آناج: فکر می‌کنید مردم از دوران استانداری شما راضی هستند؟

پورمحمدی: از خود مردم بایط بپرسید زیرا اگر از من بپرسید می‌گویم بله ولی باید از مردم بپرسیم. به‌جز بحث گرانی که موضوع استانی نیست و یا این‌که برخی مردم در ملاقات‌ها شغلی برای فرزندشان می‌خواهند اما این‌موضوع هم دست استاندار نیست که بگویند فلان جا مشغول به کار شود، چیزی که شاهد آن هستیم اعلام رضایت نسبی است.

آناج: به دانشگاه و تدریس برگشته‌اید؟

پورمحمدی: بله همان‌طور که همه‌چیز به اصلش برمی‌گردد ما هم به اصلمان که کار معلمی است، برگشته‌ایم. کتابی داشتم که مدتی کنار مانده بود آن کتاب در دست چاپ است.

آناج: دانشگاه بهتر است یا استانداری؟

پورمحمدی: به‌نظر من اگر بخواهیم قطعه‌ای از بهشت را روی زمین تصور کنیم آن دانشگاه است. استانداری از نظر منشأ اثر بودن جایگاه بزرگ‌تری است اما رضایتمندی درونی در دانشگاه بیشتر است.

آناج: خاطره تلخ و شیرین از دوران مسئولیت‌تان

پورمحمدی: خاطرات تلخ و شیرین زیاد است اما برخی موضوعات شاید پنج شش سال بعد کام مردم شیرین کند به طور مثال از قبل 20 سال قبل قبل معدن نفلین سینیت را وعده داده‌اند که اگر بهره‌برداری شود استان ما محتاج فلز نخواهد شد و در دوره ما قرارداد این معدن امضا شد.

و یا قرارداد کارخانه ذوب مس که در دوره ما امضا شد و به خام فروشی مس پایان خواهد داد از جمله خاطرات و یادگاری‌های خوب دوره ما خواهد بود.

آناج: در دوران مسئولیت خود از رسانه‌ها شکایت داشتید؟

پورمحمدی: همان روزهای نخست گفتم که رسانه‌ها به‌عنوان آیینه جامعه هستند و از آنها انتظار انتقاد و پیشنهاد دارم. شاید خبری هم منتشر شده بود که با واقعیت تطابقی نداشت اما شکایتی نکردیم و هر کجا هم شکایتی از رسانه‌ها کردند، پادرمیانی کردم.

انتهای پیام /

به سه سال استانداری خودم افتخار می‌کنم / مسئولیت با اختیارات تناسب ندارد / بودجه با یک تبعیض تاریخی مواجه است 2
به سه سال استانداری خودم افتخار می‌کنم / مسئولیت با اختیارات تناسب ندارد / بودجه با یک تبعیض تاریخی مواجه است 3