تحلیل احساسی از روابط تهران - ریاض
اعلام توافق ایران و عربستان سعودی به میزبانی چین نشانههایی از بازگشت عربستان سعودی به عقلانیت متعارف پیشین را بروز داده و در رویکرد جدید ریاض در خاورمیانه متجلی شده است. از گشایشهای اجتماعی و فرهنگی در داخل تا تعریف پروژههای کلان اقتصادی که با تنشزدایی گسترده منطقهای همراه شده است. اما ورای این عقلانیت و رفتار عقلانی که چرایی و علل و عوامل آن در جای خود موضوع بحث محافل فکری و رسانهای...
آنچه بحث احساسات و عواطف را محور این گزارش قرار داده، چند اتفاق در روابط دو کشور در طول دو ماه پس از توافق و همچنین دهههای گذشته است که تاثیرگذاری بیشتری از صرف برقراری روابط دوجانبه و احترام به تمامیت سرزمینی و عدممداخله داشته و توانسته و میتواند اثرات عمیقتری را در روابط عمدتا تنشزای تهران و ریاض بر جای بگذارد. استقبال گرم ژنرال سعودی از اتباع ایرانی در سودان که پس از بروز کودتا در سودان توسط هواپیماهای عربستانی به بندر جده انتقال داده شدند، نمونهای از نقش اثرگذار احساسات در روابط بینالملل است.
روز 29 آوریل، 65 نفر از اتباع ایران از سودان به شهر جده در غرب عربستان سعودی منتقل شدند. شهروندان ایران هنگام ورود به بندر جده، مانند اتباع سایر کشورها مورد استقبال گرم مقام های عربستان سعودی قرار گرفتند. عکس ها و ویدئوهای متعددی از پذیرایی شهروندان ایرانی در عربستان سعودی در رسانه های خبری و اجتماعی پخش شد، به ویژه ویدئویی که در آن سرلشکر خلبان «احمد الدبیس»، فرمانده منطقه غرب در وزارت دفاع عربستان سعودی، با حسن زرنگار، کاردار سفارت ایران مقیم عربستان سعودی، دیدار میکند و دو طرف با ابراز خرسندی از ملاقات با یکدیگر، از تلاش های دوجانبه قدردانی میکنند.
در یکی از ویدئوها که به طور گسترده در رسانه های اجتماعی بازتاب یافت، احمد الدبیس حسن زرنگار را در آغوش گرفت، سپس گفت: «ایران دوست عزیز ماست و تمام این توجه و اهتمام بنا به دستور و فرمان پادشاه، ولیعهد و وزیر دفاع عربستان سعودی، صورت میگیرد.» احمد الدبیس افزود: «امیدوارم اوقات خوشی را در عربستان سعودی سپری کنید. البته هر چه در جریان اقامت خود نیاز داشته باشید، برای شما فراهم خواهیم کرد.» لحن دوستانه و همراه با احساسات ژنرال سعودی که بازتاب گستردهای در رسانههای اجتماعی بهخصوص از سوی کاربران ایرانی داشت، نقطه عطفی در بنبست روابط ایران و سعودی به شمار میرود که در واقعیت هم خواسته اکثریت شهروندان ایران و عربستان برای بهرهمندی از رفاه، ثبات و صلح و توسعه در منطقه هستند. از این زاویه و به عاریت از برتراند راسل میتوان گفت که مهربانی عقلانیترین رفتار انسان به شمار میرود و شاید همچون پست مدرنها باید در آنچه تاکنون تحت عنوان عقلانیت و خردگرایی به عنوان رفتارهای به دور از عواطف و احساسات شناسایی شده تردید کرد.
به طور سنتی، نظریهپردازان روابط بینالملل عمدتا به دنبال شناخت آداب و رفتار عقلانی و تجویز راههای گریز از تصمیمات احساسی و غیرعقلانی بودهاند. این متفکران اغلب گمان میکردند که عواطف و عقلانیت مبادی متفاوتی دارند و میتوان از پیامدهای آسیبزای عواطف در سیاست جهانی گریخت. جریان اصلی در روابط بینالملل متاثر از رئالیسم که با نظریات هانس مورگنتا برای دههها در ادبیات روابط بینالملل مسلط شد، نقش عقلانیت را پررنگ کرده و بر اساس مفروضات نظری خود، دولتها را موجوداتی خردگرا، بیشینهساز و یکپارچه میدانند که کمتر تحتتاثیر عواطف، هیجانات و احساسات قرار دارند.
از این زاویه دید، دولت ها کنشگرانی عقلایی اند که بر اساس منافع از پیش تعریف شده عمل میکنند. حال این منافع میتوانست آن گونه که واقع گرایان می گویند جنبه امنیتی و نظامی یا آن گونه که لیبرال ها تاکید داشتند جنبه تجاری و اقتصادی داشته باشد. در هردو، دخالت عواطف در اعمال دولت ها به انحراف از تامین منافع ملی منجر می شد. حتی نظریه های جریان انتقادی نیز اهمیت عواطف را درک نکردند.
چرخش عاطفی در روابط بینالملل
اگرچه با ظهور دیگر جریانها همچون سازهانگاری که نگاه بینابینی به مباحث روابط بینالملل دارد، شاهد ورود ادبیات جدید به حوزه نظریهپردازی روابط بینالملل هستیم، با این حال این نظریه نیز همچنان بازتابی از رفتارهای عقلانی را بروز داده و بر این استدلال تاکید میکند که هرچند بازیگر عقلانی است اما عقلانیت تحتتاثیر متغیرهای فرهنگی قرار دارد و مولفههای فرهنگی و استراتژیک ایجاب میکند که این رفتار عقلانی باشد. از دید آنها، هویت محصول تعاملات انسان هایی خردورز بود که در پی بیشینه سازی منافع خود برمی آیند. این خط فکری در مباحث مربوط به قدرت نرم و دیپلماسی عمومی نیز تحتتاثیر فضای عقلگرایی قرار دارد.
از این زاویه بسیاری از تحلیلگران رفتار این ژنرال سعودی و موارد مشابه را در ذیل دیپلماسی عمومی و قدرت نرم تعریف میکنند، این در حالی است که باید به عنوان یک پدیده جدید به این رفتار سعودیها توجه کرد. در واقع عواطف و احساس خودش جنبه سوژگی دارد و تاثرگذار است و نمیتوان آنرا در قالب دیپلماسی عمومی تعریف و به آن جنبه عقلانی بخشید، بنابراین فراتر از بحث دیپلماسی عمومی است و بسیاری از موضوعات روابط بینالملل تحتتاثیر این متغیر قرار میگیرد. از اسطورههای خیر و شر در ادبیات سیاستمداران تا خوشوبشها و مصافحههای دیپلماتیک که منجر به گشایش در روابط دیپلماتیک در طول دهههای گذشته شده است. مطالعات جدید در روابط بینالملل و سایر حوزههای مرتبط این مفروض واقعگرایان را که دولتها موجوداتی عقلانی هستند زیر سوال برده و عواطف بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. رابطه میان عقلانیت و عواطف در روابط بینالملل از تباین به یگانگی تبدیل شده و از آن به عنوان چرخش عاطفی یاد میکنند.
با توسعه نظریه های شناختی در دیگر شاخه های علوم، مجال برای طرح جایگاه عاطفه در روابط بینالملل و تحلیل سیاست خارجی نیز باز شد. تحول مهم، زمانی رخ داد که به تدریج و با ورود به پارادایم «شناختِ گرم»، نقش عواطف در رفتار انسان ها و تصمیمگیرندگان سیاسی مورد شناسایی قرار گرفت. به این ترتیب، از اوایل دهه 1990 با رشد جریانی در روابط بینالملل مواجهیم که از انتقادگرایی دهه های 1970 و 1980 فرا تر رفته و در پی آن است که یکی از مهمترین عناصر شکل دهنده به رفتار دولت ها یعنی عاطفه را مورد مطالعه قرار دهد.
نمونهای از نقش این متغیر در دورانی که همچنان به عنوان بهترین دوره روابط ایران و عربستان یاد میشود، رابطه شخصی ملک عبدالله پادشاه فقید عربستان و مرحوم آیتالله هاشمیرفسنجانی است که بر مبنای عواطف، سنگ بنای روابط را پس از ماجرای حج و قطع روابط دیپلماتیک در اواخر دهه 60 شمسی بنیانگذاری کردند و این مسیر توانست بعدها به توافق دوجانبه تهران و ریاض و امضای تفاهمنامه امنیتی در سال 1380 منجر شود و مجددا در توافق 19اسفند دو کشور به میزبانی چین مورد استناد قرار گرفت. نمونه اخیرتری که کمتر در رسانهها مورد توجه قرار گرفت، برنده شدن یک ایرانی در مسابقات بینالمللی قرآن عطر الکلام و دریافت جایزه 40 میلیارد تومانی از سوی ترکی آل شیخ وزیر رفاه و گردشگری عربستان بود که در نوع خود رخداد ویژهای به شمار میرود و میتواند تاثیرات ماندگارتری را در روابط جمهوری اسلامی ایران و پادشاهی عربستان سعودی بر جای بگذارد.
--> اخبار مرتبط