ترفند جنگی که از مادرم آموخته بودم مرا از اسارت نجات داد
اردبیل - بانوی رزمنده اردبیلی گفت: دوران حضورم در مناطق جنگی که منافقین قصد به اسارت بردنم را داشتند به وسلیه ترفندی که از مادرم آموخته بودم استفاده کردم و نجات یافتم.
اردبیل - بانوی رزمنده اردبیلی گفت: دوران حضورم در مناطق جنگی که منافقین قصد به اسارت بردنم را داشتند به وسلیه ترفندی که از مادرم آموخته بودم استفاده کردم و نجات یافتم.
خبرگزاری مهر - گروه استانها - آزاده ملکی: تاریخ ایران اسلامی شاهد گویایی بر حضور همهجانبه و فعالانه زنان مسلمان ایرانی در صحنههای گوناگون دفاعی، رزمی، سیاسی و اجتماعی بوده است؛ زنانی که در راه آرمان و عقیده خویش حاضرند از عواطف و احساسات خود چشم پوشی کنند. آنان در دفاع مقدس، نقشی ریشهدار و ارزشمند داشتهاند و با پیروی از مکتب عاشورا حماسههای فراموش نشدنی آفریدند.
اکنون در چهل سالگی دفاع مقدس، در روزی که به نام رزمندگان، پیشکسوتان و زنان اسوه صبر و مقاومت نام گذاری شده است، برای گفتگو به محل کار یکی از بانوان رزمنده هشت سال دفاع مقدس اردبیلی رفتیم، فرحروز فتح اللهی در سال 1337 در روستای «بریس از توابع شهرستان نمین» در خانوادهای متدین و مذهبی و تنها فرزند خانواده به دنیا آمد. در سال 1351 ازدواج کرد و حاصل این ازدواج 4 فرزند پسر است. دبیر مدارس اردبیل بود.
این بانوی رزمنده، اکنون نیز پس از بازنشستگی در سنگر تربیت دانش آموزان و نیز ستاد دیه استان اردبیل در خدمت مردم است. همسرش سرهنگ مهدی غفاری از رزمندگان نیروی هوایی دوران دفاع مقدس بود که در سال 98 به رحمت خدا رفت. با او گفتگویی انجام دادیم که در زیر میخوانید:
فرحروز فتح اللهی بانوی رزمنده اردبیلی میگوید: در سال 1359 که جنگ تحمیلی آغاز شد، اکثریت مردم ایران به خاطر دفاع از کیان و خاک کشورشان به پا خواستند در حقیقت حماسهای مقدس با حضور مردان و زنان و پیر و جوان در تاریخ ایران اسلامی خلق شد.
وی ادامه داد: بنده نیز با وجود اینکه در آن سالها صاحب 4 فرزند بودم، بچههای خردسالم را به مادرم سپردم و به همراه همسرم به مناطق جنگی رفتیم و در عملیاتهای کربلای 5، فتح خرمشهر، فاو و... در پشت جبهه به امدادرسانی رزمندگان و مجروحین مشغول بودم.
این معلم بازنشسته با بیان اینکه از سال 59 تا 67 در طول 8 سال دفاع مقدس در پشت جبهه در خوزستان، خرمشهر و بوشهر و آبادان تا مرز ایران و عراق حضور داشته است افزود: در این سالها بسیاری از ایام حتی شبانه روز به امداد و خدمت رسانی میپرداختیم.
مادرم شیرزن نمونه عصر خود بود
بانوی رزمنده اردبیلی به رشادتهای مادر خود در جنگ با حمله روسها به کشور اشاره کرد و گفت: بنده در دامن مادری پرورش یافته بودم که در سالهای حمله نیروهای نظامی روس به ایران، اسلحه برداشته و به سوی دشمنان تیراندازی کرده و دشمنان را به هراس انداخته است.
فتح اللهی ادامه داد: مادرم شیرزن نمونه عصر خود بود و وقتی بنده تصمیم به حضور در جبهههای جنگ گرفتم با وجود اینکه مادر 4 فرزند خردسال بودم مرا تشویق کرد و گفت من از فرزندانت نگهداری میکنم، بر تصمیمت استوار باش و حتی بسیاری از فنون دفاع در مواقع ضروری را به من میآموخت که در یک مورد نیز در دوران حضورم در مناطق جنگی که منافقین قصد به اسارت بردنم را داشتند از آن ترفندی که مادرم آموخته بود استفاده کردم و نجات یافتم.
در مواقع بحرانی نبایدها باید میشود
فتح اللهی از وظایف دوران حضورش در جبهههای حق علیه باطل به خبرنگار مهر گفت: در دوران حضورم در پایگاه ششم شکاری، وقتی که شهدای دزفول، آبادان و خرمشهر را به این پایگاه انتقال میدادند در امر شناسایی شهدا به خانوادهها کمک میکردم و با توجه به اینکه دورهای امدادگری و هلال احمر را گذرانده بودم به امداد رسانی به جنگ زدگان و رزمندگان زخمی مشغول بودم.
وی ادامه داد: در تهیه، بسته بندی و ارسال مایحتاج رزمندگان اعم از آب، غذا، لباس و... مشارکت داشتم، در آن زمان کمتر زنی پیدا میشد که رانندگی کند آن هم در جبهه، ولی در بسیاری از مواقع خودم خودرو نظامی را رانندگی میکردم و وسایل و مایحتاج را به رزمندگان میرساندم.
او درباره شیرینترین و تلخترین خاطرههای دوران جنگ به خبرنگار مهر گفت: بهترین خاطره ام روز آزادسازی خرمشهر بود که واقعا از ته دل به این روز بزرگ افتخار میکنم و همیشه یادش در دلم جاودانه است بدترین خاطره ام صحنههای دلخراش شهرها و روستاهای بمباران شده در خوزستان و دیگر شهرهای جنوب کشور بود.
این معلم بازنشسته با اشاره به صحنههای دلخراش جنگ میگوید: در یکی از این صحنهها پدری را دیدیم که با آه و ناله فریاد میزد و کمک میخواست او تنها بازمانده از 12 عضو یک خانواده بود که همگی در بمباران به شهادت رسیده بودند.
فتح اللهی ادامه داد: در صحنهای دیگر موقع شناسایی شهدای جنگی، وقتی خواهری برای شناسایی برادر شهیدش آمده بود، از شدت جراحات وارده بر صورت شهید، نتوانست شناسایی کند و تنها از طریق پلاک این شناسایی انجام شد که واقعا دردآور بود.
وقتی خواهری برای شناسایی برادر شهیدش آمده بود، از شدت جراحات وارده بر صورت شهید، نتوانست شناسایی کند و تنها از طریق پلاک این شناسایی انجام شد که واقعا درد آور بود. این بانوی بسیجی با اشاره به نقش مؤثر بانوان در امید بخشی به رزمندگان در دوران دفاع مقدس، خاطرنشان کرد: مردم همگی به فکر دفاع از میهن اسلامی و اطاعت از فرمان امام راحل بودند که در این میان کمک و امداد خواهران در پشت جبهه باعث دلگرمی رزمندگان بود.
بانوی رزمنده اردبیلی افزود: حتی رزمندگانی بودند که مادر، همسر و خواهرش نیز در پشت جبهه فعالیت داشتند و این خود مایه امیدواری و تقویت روحیه برای آنان بود. در شرایطی که بانوان با حفظ حجاب و حریم شرعی در میادین مختلف حضور داشته اند، باعث موفقیتهای بی شماری شده اند.
فتح اللهی در خصوص دوستان همراه در دوران حضورش در پشت جبهه گفت: خانم رأفت مختاری از تهران که با هم مشغول خدمت بودیم و اکنون نیز با او ارتباط دارم از خواهران فعال و مخلص بودند که در پایگاه ششم شکاری با همسرشان حضور داشتند و دیگر خواهران که واقعا با نهایت دلسوزی و پشتکار بی نظیر به خدمت رسانی میپرداختند.
وی افزود: یقینا هر ایرانی که غیرت و حس وطن دوستی دارد در شرایط بحرانی به پا خواسته و به تبعیت از فرمان ولی فقیه به دفاع از ایران اسلامی میپردازد، بنده تا زمانی که زنده ام در هر شرایطی به دفاع از میهن اسلامی حاضرم و باید همگان بدانیم که دفاع همچنان ادامه دارد.
بانوی رزمنده اردبیلی روحیه ایثار و گذشت را منوط به جبهه و جنگ ندانست و گفت: بعد از عمری خدمت در سنگر دفاع از وطن و تربیت دانش آموزان افتخار خادمی در ستاد دیه استان اردبیل را دارم و افتخار دیگرم این است که منزل مسکونی ام برای آزادی یک زندانی در رهن بانک است و از اینکه می بی نم سرپرست خانوادهای با رهایی از زندان در کنار همسر و فرزندانش در آرامش به سر میبرند خداوند را شکر میکنم.
فتح اللهی به ایثار و فداکاریهای مردم در ایام شیوع کرونا اشاره کرد و گفت: در بحث کمکهای مومنانه به همراه فرزندانم بستههای معیشتی تهیه و در مناطق محروم توزیع کردیم و ثابت کردیم که در حقیقت جهاد و خدمت رسانی همچنان ادامه دارد و ادامه خواهد داشت.
فتح اللهی به موضوع آقازادهها در کشور اشاره کرد و گفت: فرزندانم را طوری تربیت کردم تا از این بحثها در امان باشند این در حالی است که هر چهار فرزندم همگی از موفق ترین جوانان شهر هستند، محمد مهندس کشاورزی، مسعود فارغ التحصیل رشته تکنسین اتاق عمل، محمود مهندس نساجی، احمد مهندس عمران است که همگی در حوزه شغل آزاد مشغول خدمت رسانی به مردم هستند و در هیچ ارگان و نهاد دولتی استخدام نشدند و همواره راه پدر و مادر و شهدای ایران اسلامی را ادامه میدهند.
بانوی خیر اردبیلی خود را مفتخر به این میداند که از طایفه و خانوادهای است که برای حفظ خاک و ناموس این کشور چند شهید تقدیم نظام جمهوری اسلامی کرده اند.
این بانوی جهادگر از «شهید قدرت فتح اللهی» که پسرعمویش بوده و در منطقه سرپل ذهاب سر از بدنش جدا شده و به شهادت رسیده نام برد و ادامه داد: «شهید صیاد علی مبشری» پسر عمه همسرم نیز در مناطق مختلف عملیات جنگی حضور داشت و در این مسیر جان خود را تقدیم نظام جمهوری اسلامی ایران کرد.
فتح الهی به نحوه شهادت «شهید شاهرخ طهماسبی» پسر دایی همسرش نیز اشاره کرد و افزود: دشمن کل بدن این شهید والامقام را با آتش سیگار سوزانده و او را زنده به گور کرده بودند که جسم نیمه جان او را گشت رزمندگان کشورمان پیدا کرده و به بیمارستان انتقال میدهند ولی به دلیل سوختگی شدید و نیز کمبود اکسیژن از عوارض زنده به گور شدن، به شهادت رسید.