تفاوت ایران با آمریکا و اروپا، در قاب کرونا
آمریکا، آلمان، ژاپن، سوئد، سوئیس، انگلستان، فرانسه، چین، کره جنوبی، ایتالیا، نروژ، هلند، دانمارک و اسپانیا. نام این کشورها چه چیزهایی را بخاطر شما می آورد؟ تصور غالب جامعه ایرانی از این کشورها چیست؟ چقدر در برابر نام این کشورها احساس تحقیر و عقب ماندگی داشته ایم؟ فضای مجازی و رسانه ها و سلبریتی ها و منورالفکرها و غربزده ها چقدر از کشورهای یاد شده تصویری از یک بهشت ساخته اند در برابر یک جهنم ایرانی!؟
هرقدر در طول چند دهه گذشته مخاطب ایرانی اشتیاق داشته تا در صف این کشورها و همردیف با آنها باشد، این روزها اما قطعا اینطور نیست. این 14 کشور، جزء 15 کشور اول جهان در تعداد مبتلایان به ویروس کرونا هستند. تنها یک کشور از میان کشورهای به اصطلاح جهان سومی در میان این کشورهای به اصطلاح پیشرفته قرار گرفته است: ایران.
شاید الان اگر از غربزده ترین ایرانی ها هم می پرسیدید، ترجیح میدادند این روزها در همان صف کشورهای جهان سوم باشیم. در بین کشورهای کشورهای غرب و مرکز آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین.
نگارنده پیشتر در مجموعه مطالبی که با "یک کشور عادی و بی حاشیه باشیم، یعنی دقیقا مثل کجا!؟" شروع شد، سعی بر این داشتم که نشان دهم ایران هم کشوری است مثل بیشتر کشورهای جهان. دارای نقاط ضعف و قوت فراوان. فقط یک نکته آن را از دیگر کشورهای جهان، متمایز یا استثناء میکند. جنگ جهانی تبلیغاتی و رسانه ای علیه کشور ما. جنگی که هدف آن تصویرسازی از ایران، به عنوان عقب مانده ترین کشور جهان است: به عنوان تنها جهنم روی زمین! تا به این ترتیب دیگر در تمام طول تاریخ کسی به خود جرات ندهد جلوی قدرتهای ستمگر و استثمارگر جهانی عرض اندام کند.
قاب ویروس کرونا، شاید بهترین دریچه ای است که در آن بتوان تمامیت این جریان را به خوبی دید. ماجرا به ظاهر از چین شروع شد. همانگونه که متاسفانه انتظار میرفت واکنش اکثریت قاطع دولتهای جهان به سان همان مثل قدیمی بود که "مرگ مال همسایه است". در نتیجه چین ماند و دردی که فقط خودش باید از عهده درمانش برمی آمد. بهرحال آن ها چینی بودند دیگر، از آن چشم آبی های مو بور اروپایی و آمریکایی نبودند که جانشان آنقدرها هم مهم باشد!
گذشت تا اینکه اتفاق دوم در ایران افتاد. لااقل برای بهانه جویان همه چیز مثل روز روشن بود: «حکما همه کشورهای جهان که به فکر سلامت و امنیت مردمان خود هستند، مرزهای خویش را بر روی چین بسته اند الا جمهوری اسلامی که رفاقت دیرینه اش با چین برایش به همه چیز ارجح است»!
داستان برای مخالفان و دشمنان جمهوری اسلامی تازه شروع شده بود. بی بی سی و ایران اینترنشنال و من و تو و بقیه، سر از پا نمیشناختند. چه فرصتی بهتر از کرونا برای تحقیر و تخریب ایران!؟ در طول یکماه، همه آنچه از ایران روایت کردند، خلاصه میشد در: پنهانکاری، دروغ، تبعیض، فساد، بی تدبیری و ناکارآمدی. تا اینکه اتفاق سوم افتاد: در ایتالیا.
لطفا دوباره اسامی 14 کشور صدر این مطلب را مرور کنید. تصاویر فروشگاه های مملو از جمعیت و غارت زده شان را بخاطر آورید، زد و خوردها و صف بستن هایشان را و بحران دستمال توالتشان که حتی آفتابه ایرانی را ورد زبان ها انداخت!
در چند روز اخیر، وضعیت رسانه های ضد ایرانی دیگر مثل چند هفته گذشته نیست. هفته هایی که صدر تا ذیل صفحاتشان پر شده بود از فاجعه کرونا در ایران. اکنون باید به جای شور و شعف پرداختن به ایران، نگران خود و خانواده هایشان باشند. اکنون باید پاسخ به همه شبهات و القائاتی که در خصوص ایران مطرح می کردند را در کشورهای مبداء خود جستجو کنند.
باید ببینند چرا در سوئد و سوییس کرونا شایع شد؟ چرا در فرانسه و آلمان بحران کمبود و گرانی مواد بهداشتی به وجود آمد؟ چرا آمریکا و انگلیس، آمار واقعی مبتلایان را از مردم خود مخفی کردند؟ چرا در ایتالیا و اسپانیا تجمعات مذهبی و مسابقات فوتبال زودتر تعطیل نشدند؟ چرا کشورهای یاد شده در بستن مرزهای خود مراقبت نکردند؟ چرا شهرهایشان را زودتر قرنطینه نکردند؟ چرا اینقدر تعلل کردند که چند بیمار در کشورهایشان به چند هزار تبدیل شود؟ چرا از ترس سقوط اقتصادی، حقیقت را از مردم خود پنهان کردند؟
دشمنان خدا که کرونا را فرصتی دیدند برای تاختن به باورهای دینی مردم، نعل وارانه میزنند. سونامی کرونا، طوفان خداباروی است. مظهر تجلی اراده و قدرت الهی در یک ذره میکرونی است که اینگونه انسان قرن بیست و یکمی را با همه دبدبه و کبکبه و اولدروم بولدرومش، با همه غره شدنش به سلاح علم و فناوری، به عجز انداخته است.
کجایند آن ها که قادر متعال شان علم بود و خداباوری را افسانه ای می دانستند که انسان های بدون دانش و تکنولوژی برای آرامش خود ساخته اند؟ کجایند بیکن و مارکس و راسل و هاوکینگ تا زانو زدن قدرت های جهانی را در برابر اراده الهی به تماشا بنشینند؟
14 کشور صدر این مطلب هیچکدام تاریخ معاصری از پادشاهان فاسد و ناکارآمد نداشته اند. نه تنها تحت استثمار قدرت های بزرگ نبوده اند بلکه بعضا از بزرگترین استعمارگران و چپاولگران تاریخ هستند. هیچکدام در چند دهه اخیر یک جنگ 8 ساله بین المللی را تجربه نکرده اند. هیچکدام چهل سال تحت شدیدترین تحریم های بین المللی نبوده اند. با اینهمه، اکنون حال ما و آنها چگونه است؟
هرچه بر علیه ایران تبلیغ کردند، اکنون بر سر خودشان آمده و هرچه را خواستند به عنوان سند رسوایی ما جار بزنند اکنون سند رسوایی خودشان شده است. چگونه می توان پذیرفت وقتی که مبتلایان آمریکا از 500 نفر تجاوز نکرده بود، ترامپ و سناتورهای جمهوری خواه آنقدر بدشانس بوده باشند که از بین 330 میلیون نفر، درست به یکی از آن 500 نفر برخورد کنند؟ یا وقتی برزیل فقط 77 مبتلا را گزارش کرده، رئیس جمهور و وزیر ارتباطاتش جزء آن 77 نفر باشند؟ همین وضعیت در خصوص نخست وزیر کانادا و وزیر کشور استرالیا (اساسا هر مقامی که با ترامپ دیدار کرده!!؟) و نمایندگان پارلمان های آلمان و فرانسه صدق می کند و همین تضاد آمارهای رسمی با قوانین بنیادین آمار و احتمالات ریاضی را می توان به روشنی در رژیم اشغالگر قدس، هند، ترکیه و بسیاری از کشورهای دیگر نیز دید.
کجایند بوق های تبلیغاتی غرب که عدم رعایت نکات بهداشتی و دست دادن های دونالد ترامپ و بوریس جانسون را پیراهن عثمان ناکارآمدی و جهل در آمریکا و انگلستان کنند؟ تا اینهمه تعلل در قرنطینه کردن و تعطیلی اجتماعات را فریاد کنند؟ اگر ایران با چند ده نفر مبتلا، دانشگاه ها و مدارسش را تعطیل کرد، اینها با چند صد نفر هم اقدام نکردند. کجاست وجدان منصف و بیداری که این حقایق را بازگو کند؟
و اما حرف آخر، کسی منکر برخی ناکارآمدی ها و بی تدبیری ها و بی صداقتی ها در بحران کرونا در کشورمان نیست. کمااینکه در بسیاری از بحران های دیگر نیز همین است. نگارنده اگر در صف اول منتقدان نباشم، قطعا در لشکر طلایه داران هستم. لیکن قاب کرونا فرصت کم نظیری از این جهت بود که حقیقت دوگانه دروغین بهشت و جهنمی که صهیونیسم رسانه ای غرب برای ما می سازد را روشن کند. دولت و مجلس کنونی، مثل همه دولت ها و مجالس این چهل ساله، حاصل انتخاب خود ما هستند، شاید اگر انتخاب های بهتری داشتیم میتوانستیم از پس بحران کرونا، حتی یک کارنامه درخشان بین المللی به جهانیان ارائه کنیم. گلایه ای نیست، شاید از پس انتخابات ماه گذشته، امیدهای بزرگی در سال آینده ظهور کند. انشا...