چهارشنبه 30 آبان 1403

جلسه داده خوانی مهاجرین افغانستانی در اندیشکده توسعه و فرهنگ برگزار شد

خبرگزاری دانشجو مشاهده در مرجع
جلسه داده خوانی مهاجرین افغانستانی در اندیشکده توسعه و فرهنگ برگزار شد

به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو، به نقل از روابط‌عمومی اندیشکده مطالعات فرهنگ و توسعه، دومین جلسه داده‌خوانی مهاجرت با محوریت وضعیت مهاجرین افغانستانی در ایران، در 18 مردادماه 1402 به همت مرکز رصد فرهنگی کشور و اندیشکده فرهنگ و توسعه در خانه اندیشه‌ورزان برگزار شد. در این نشست کمیل قیدرلو، مدیر اندیشکده مطالعات فرهنگ و توسعه؛ محمد اصغری، مدیر مرکز رصد فرهنگی کشور؛ سینا شیخی، پژوهشگر...

به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو، به نقل از روابط‌عمومی اندیشکده مطالعات فرهنگ و توسعه، دومین جلسه داده‌خوانی مهاجرت با محوریت وضعیت مهاجرین افغانستانی در ایران، در 18 مردادماه 1402 به همت مرکز رصد فرهنگی کشور و اندیشکده فرهنگ و توسعه در خانه اندیشه‌ورزان برگزار شد.

در این نشست کمیل قیدرلو، مدیر اندیشکده مطالعات فرهنگ و توسعه؛ محمد اصغری، مدیر مرکز رصد فرهنگی کشور؛ سینا شیخی، پژوهشگر حوزه علوم اجتماعی و کارشناس مرکز پژوهش‌های مجلس؛ قمر تکاوران، پژوهشگر مرکز رصد فرهنگی کشور؛ پیمان حقیقت‌طلب، مدیر پژوهش انجمن دیاران؛ محمد وجدانی، پژوهشگر اندیشکده مطالعات فرهنگ و توسعه؛ طالقانی، پژوهشگر افکارسنجی مرکز پژوهش‌های مجلس؛ سیدعسکر موسوی، استاد مدعو دانشگاه علامه طباطبایی به تحلیل و بررسی داده‌های مهاجرین افغانستانی پرداختند.

در ابتدای نشست، تکاوران به خوانش داده‌ها حول محور مهاجرین افغانستانی پرداخت: در سرشماری سال 1395 یک میلیون 583 هزار مهاجر افغانستانی در ایران وجود داشت. آمار سال 2022 مهاجرین افغانستانی که تحت حمایت کمیسریا بوده‌اند، جمعاً نشانگر حضور 3 میلیون 486 هزارنفر است. آخرین آمار وزارت کشور مجموع تعداد مهاجرین افغانستانی در ایران را نزدیک 4 میلیون و 500 هزارنفر اعلام کرده است. همچنین آمار سازمان جهانی مهاجرت از آوریل 2021 تا مارس 2022، نشان می‌دهد 1 میلیون و 634 هزارنفر از افغانستان وارد ایران شده‌اند که در همین بازه یک میلیون و 196 هزارنفر از ایران خارج شده‌اند و به افغانستان بازگشته‌اند.

وی در خصوص حضور مهاجرین در دانشگاه‌ها و مدارس کشور افزود: از سال 1398 حضور دانشجویان خارجی در ایران رشد داشته است که مطابق آمار‌های منتشرشده، در سال 1400 حدود 130 هزار نفر در دانشگاه‌های ایران تحصیل می‌کردند و بیشتر آن‌ها عراقی، افغانستانی و پاکستانی بوده‌اند. از این تعداد 56 درصد در دانشگاه‌های وزارت علوم، 39 درصد دانشگاه آزاد و حدود 5 درصد در دانشگاه‌های وزارت بهداشت مشغول به تحصیل هستند. براساس داده‌های سال 1402 مرکز امور بین‌الملل وزارت آموزش و پرورش نیز 670 هزار دانش‌آموز افغانستانی در مدارس ایران حضور دارند.

در ادامه به پاره‌ای از مشکلات دانش‌آموزان افغانستانی در ایران اشاره شد: بعضی از مشکلات ناشی از اطلاع‌رسانی دیرهنگام وزارت آموزش پرورش برای ثبت‌نام دانش‌آموزان با برگه سرشماری بود که بسیاری از مدارس ظرفیت خود را تا قبل از آن تکمیل کردند. ازسوی‌دیگر فشار اولیاء بر مدرسه است که برخی مدیران را از پذیرش دانش‌آموزان افغانستانی منصرف می‌کنند. نکته دیگر اینکه بعضی مدارس در برخی مناطق به مدیر مدارس افغان‌پذیر مبنی بر عدم‌پذیرش آن‌ها فشار وارد می‌کنند.

اصغری درباره انگاره‌های آماری ساخته‌شده در این خصوص گفت: برخی از تخمین‌ها حضور افغانستانی‌ها در ایران تعداد را خیلی بالاتر از اعداد رسمی اعلام می‌کنند. این اعداد انگاره‌های سرگردان حوزه داده است که شبیه به انگاره تمایل به مهاجرت ایرانیان است که به‌صورت اغراق‌شده‌ای در میان افراد شایع شده است و زمانی که ما این ارقام را با داده‌های رسمی مقایسه می‌کنیم، کذب بودن این ادعا‌ها ثابت می‌شود و فاصله اعداد واقعی با اعداد رایج بسیار زیاد است.

در ادامه نشست، تکاوران با خوانش داده درباره نگرش ایرانیان به مهاجرین افغانستانی افزود: آخرین داده رسمی ما پیمایش سال 1398 است که شهرداری تهران با همکاری پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات در شهر تهران انجام داده است و این داده قدیمی است و تغییرات درخورتوجهی در این چندسال رخ داده است. در این پیمایش 43 درصد از افراد موافق ممنوعیت ورود افغانستانی‌ها به تهران بوده‌اند. ازسوی‌دیگر 46 درصد از شهروندان موافق همسایگی با افغانستانی‌ها بوده‌اند و بیشتر مخالفین کسانی هستند که در زندگی خود مشکل جدی معیشتی دارند.

اصغری در این خصوص گفت: برخی شهر‌ها مثل تبریز و برخی استان‌های شمالی و بعضی از شهر‌های استان بوشهر به‌طورقانونی ورود افغانستانی‌ها ممنوع است. همچنین اصغری به پذیرش اجتماعی عمومی مردم درباره حضور افغانستانی‌ها در کشور اشاره داشت. این پذیرش ناشی از نقاط اشتراکی است که میان دو ملت در جریان است.

استاد موسوی در همین خصوص و با تأکید بر اهمیت زبان فارسی در افغانستان گفت: با وجود تفاوت قومیتی در افغانستان زبان جاری در این کشور زبان فارسی است. باوجوداینکه حکومت‌های 140 سال اخیر در افغانستان همگی پشتون بوده‌اند، سیاست حاکمیت نخبگان نیز تأکید بر زبان پشتو و تلاش برای اهمیت مضاعف آن بود. درحالی‌که در میدان عمل زبان فارسی است که میان مردم رایج است. زبان فارسی نه‌تن‌ها در افغانستان، بلکه در منطقه ما حکم زبان مشترک و بین‌المللی را دارد. همچنین درحال‌حاضر خدمات فارسی‌زبانان افغانستانی در کشور‌های اروپایی برای زبان فارسی بسیار درخورتوجه است.

تفاوت فرهنگی دو کشور هم زیاد نیست و فقط جایی برجسته می‌شود که بر غرور ناسیونالیستی افراد دست گذاشته شود. درهمین‌راستا و براساس آمار نیز در مناطقی که تماس میان افغانستانی‌ها و ایرانیان وجود داشته است 40 درصد افراد معتقدند فرهنگ میان ایران و افغانستان بسیار نزدیک است؛ این درحالی است که در مناطقی که افغانستانی‌های کمتری وجود دارد، این عدد به 23 درصد کاهش می‌یابد.

قسمت دوم نشست با موضوع تابعیت فرزندان مادرایرانی دنبال شد. در این خصوص تکاوران به توضیح شرایط تابعیت فرزندان مادرایرانی‌ها پرداخت: تنها 7 کشور هستند که زنان نمی‌توانند از بدو تولد تابعیت خود را به فرزندان منتقل کنند که ایران هم یکی از این 7 کشور است. آخرین قانون قابل‌اجرا در خصوص تابعیت مادرایرانی‌ها مربوط به سال 1398 است که مشکلاتی همراه دارد. یکی از آن‌ها این است که با وجود پذیرش ازدواج شرعی برای دریافت تابعیت در متن قانون، در آئین‌نامه اجرایی تنها ازدواج ثبتی را ملاک درنظرگرفته‌اند. همچنین در آخرین شیوه‌نامه اجرایی شرط مهلت زمانی برای دریافت استعلام از نهاد‌های امنیتی حذف شد و به‌همین‌خاطر بعضی از افراد نزدیک 3 سال است که منتظر تأیید نهاد‌های امنیتی هستند.

محمد اصغری در این خصوص گفت: در طول 3 سال گذشته در سیستان و بلوچستان از 62 هزار درخواست تنها 4 عدد از آن‌ها پذیرفته شده است. تبعات فرهنگی این نادیده‌انگاشتن درخورتوجه است؛ زیرا ما الان با نسل سوم فرزندان مادرایرانی مواجه هستیم. این افزایش باعث می‌شود شما با زنجیره فربه‌شده‌ای مواجه شوید که وقتی آن‌ها را به رسمیت نشناسید، دغدغه‌های امنیتی بیشتری داشته باشید. حتی در زمان تصویب و اصلاح قوانین ما شاهد موج جدی افغان‌هراسی در رسانه‌های کشور هستیم. اگر برای این مشکل چاره‌اندیشی نشود، به معضل همیشگی و معلق تبدیل خواهد شد که حتی توان سیاست‌گذاری را از ما خواهد گرفت.

تکاوران در خصوص آمار مادرایرانی‌ها افزود: براساس تنها پیمایش در زمینه مادرایرانی‌ها که وزارت رفاه در سال 1396 انجام انجام داده است، بیشترین ملیت شوهران از افغانستان، عراق و پاکستان بوده است. همچنین بیشترین استان‌های محل سکونت مادرایرانی‌ها خراسان رضوی، سیستان و بلوچستان، تهران و قم بوده است. کمتر از نیمی از این افراد موفق به اخذ شناسنامه برای فرزندان خود شده‌اند. در خصوص اجرای قانون سال 1398 نیز براساس آمار وزارت کشور تا پایان سال 1401 تعداد 109 هزار نفر در سامانه ثبت‌نام کرده‌اند که از این تعداد 51 هزار نفر پرونده خود را تکمیل کرده و ثبت‌نام را نهایی کرده‌اند که از این تعداد تنها 15 هزار شناسنامه صادر شده است. در استان‌های خراسان رضوی و سیستان و بلوچستان که تعداد مادرایرانی‌ها بیشتر است، روند دریافت شناسنامه کندتر است و در تهران سرعت بیشتر است.

اصغری در زمینه پیمایش مادرایرانی‌ها بیان داشت: این عدد تنها برای افرادی است که تمایل داشتند در روند حاکمیتی و رسمی جمهوری اسلامی ایران شرکت کنند. ما در گزارش تابعیت مادرایرانی‌ها سعی کردیم روایتی مردم‌نگارانه از زیست مادرایرانی‌ها بدهیم که مشکلاتی که ناشی از عدم‌صدور شناسنامه و تابعیت است، بسیار جدی است و ابعاد فرهنگی جدی‌تری بر جای می‌گذارد.

شیخی در خصوص نیاز به تحلیل و تفسیر داده‌ها افزود: بسیاری از مشکلات آمارگیری‌های جدید و سنتی باعث‌شده در اعتبار و درستی آمار در علوم اجتماعی تشکیک شود؛ اما حتی اگر بهترین داده را به دست بیاوریم، تنها 30 درصد از کار را انجام داده‌ایم. سؤال مهم‌تر این است که باید بفهمیم چرا این اتفاق افتاد و آمار‌ها این‌طور شده است تا بتوانیم سیاست‌گذاری صحیحی داشته باشیم. برای سیاست‌گذاری باید ابتدا چند مشکل عمده را لحاظ کنیم: اول اینکه ما توان بستن مرز‌ها را در حوزه مهاجرت نداریم. دوم، موارد منفی که برای دو طرف این ارتباط زیاد اتفاق افتاده است. همچنین در عمده مسائل بین سیاست‌گذاران ما گفت‌وگویی میان مخالفان و موافقین صورت نمی‌گیرد.

حقیقت‌طلب نیز افزود: ما باید در تصمیم‌ها و تحلیل خود نقاط بحرانی را لحاظ کنیم. بسیاری از مواردی که رسانه‌ای می‌شوند نیز درباره همین نقاط بحرانی است. همچنین مرکز رصد امکان انتشار نتایج داده‌های روندی را دارد تا بتوانیم باتوجه‌به اتفاقات در طول زمان داده‌های مختلف را مقایسه و بررسی کنیم.

طالقانی بیان داشت: آمار‌های ما در مرکز پژوهش‌های مجلس نیز با این موارد مشابهت زیادی داشت، برای مثال ما انتظار داشتیم در مناطقی که تعداد افغانستانی‌ها بیشتر است و تماس و ارتباط بیشتری برقرار می‌شود، نگرش منفی‌تر باشد؛ اما ما رابطه معناداری در این خصوص نیافتیم. بیشترین نگرانی ایرانیان از حضور افغانستانی‌ها در کشور در خصوص اشتغال و وضعیت مالی است.

وجدانی نیز در خصوص اهمیت داده‌های اقتصادی افزود: بیشتر آمار‌های مطرح‌شده در حوزه مهاجرین جنبه فرهنگی و اجتماعی داشت؛ اما ضرورت دارد به آمار‌های اقتصادی به‌خصوص داده‌های بازار کار و اشتغال توجه شود. به‌عنوان نمونه برخی آمار‌ها بیان می‌دارند که چند درصد از بازار کار ایران به نیرو‌های افغانستانی اختصاص دارد که منبع مشخصی ندارد؛ اما اگر این مورد و موارد اقتصادی مشابه در پیمایش‌های بعدی به‌صورت دقیق سنجیده شود، امکان قضاوت و تصمیم‌گیری بهتری فراهم می‌شود.

در انتهای نشست محمد اصغری، مدیر مرکز رصد فرهنگی کشور اظهار داشت: امیدواریم این بحث‌ها به بهبود شرایط برادران و خواهران افغانستانی ما منجر شود و ما بتوانیم نگاه آرمانی خود را در سطح واقع محقق‌شده ببینیم.