جنگ شیعه و سنی پشت پرده ترور کور در حرم رضوی / مردم وطن فروشان را در گرفتن موضع خوشحالی در این حادثه بشناسند
استاد دانشگاه اصفهان با برشمردن ابعاد حادثه ترور کور در حرم مطهر امام رضا (ع)، تلاش برای ایجاد فتنه و جنگ شیعه و سنی در شرق کشور را پشت پرده این واقعه دانست و با اشاره به موضع گیری خاص وطن فروشان نسبت به این موضوع، از سرمایه گذاری آمریکا روی ایشان برای براندازی حکومت در ایران سخن گفت.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از صاحب نیوز؛ سه شنبه 16 فروردین در حرم مطهر رضوی فردی با تفکرات تکفیری با چاقو به سه روحانی حمله کرده و با ضربات مکرر چاقو منجر به شهادت دو تن از ایشان با زبان روزه میشود. شهید حجت الاسلام محمد اصلانی جانباز دفاع مقدس و رئیس مرکز نیکوکاری منتظران ظهور سیدی، شهید حجت الاسلام محمدصادق دارایی رئیس مرکز نیکوکاری شهید جهاندیده و حجت الاسلام محسن پاکدامن رئیس مرکز نیکوکاری سیدالشهدا طرق سه طلبه مضروب در این واقعه بودند.
این واقعه واکنشهای مختلفی را در پی داشت و سبب تأثر عموم مردم هم به خاطر هتک حرمت حرم مطهر علی بن موسی الرضا - علیه السلام - و هم به خاطر وقوع این حادثه کور تروریستی و شهادت و ضربت طلاب جهادگر شد. در این بین اما مخالفان انقلاب اسلامی هم در داخل کشور و هم در خارج که همواره از ناآرامی در ایران ابراز خشنودی داشتهاند، نتوانستند نسبت به این واقعه تلخ نیز خرسندی خود را پنهان کنند.
طبیعتاً ضارب میتوانست هدف شوم خود در به شهادت رساندن روحانیون را در خارج از حرم مطهر رضوی و در محیطی خلوت تر که مکان فرار وی نیز میسر باشد دنبال کند اما آن چه سبب شد وی این کار را در حرم امام رضا - علیه السلام - انجام دهد هدفی شومتری بود که دنبال میکرد و آن جنجال بیشتر این واقعه بود.
ریشه این حادثه و واکنش خاص دشمنان داخلی و خارجی انقلاب اسلامی نسبت به آن را در مصاحبه با یکی از اساتید دانشگاه اصفهان بررسی کردیم. دکتر محسن نصری، از اساتید انقلابی دانشگاه، پاسخگوی چند و چون این واقعه بودند:
- پشت پرده وقوع این فاجعه چه بود؟
- آمریکاییها بعد از جنگ جهانی دوم در منطقه ما با ستون رژیم صهیونیستی و با ستون رژیم پهلوی سیاستهای منطقهای و اصطلاحاً سیاستهای خاورمیانهای خود را دنبال میکردند که انقلاب اسلامی یکی از این دو ستون یعنی رژیم پهلوی را فروپاشید و ستون دوم را دچار ذلت و افول کرد. به همین خاطر آمریکاییها، اروپاییها، صهیونیستها، وهابیتی که حتی مورد اعتماد اهل تسنن هم نیستند و عربهای مرتجع منطقه در طول 43 سال گذشته توطئههای گوناگونی علیه انقلاب ما انجام دادند اعم از جنگ تحمیلی، حضور آمریکا در افغانستان و عراق، تحریم اقتصادی و غیره.
وقتی آمریکاییها در سالهای گذشته دیدند با حضور مستقیم خودشان در افغانستان و عراق نمیتوانند به اهداف خود برسند و شکستهای سنگینی خوردند جنگ نیابتی را شروع کردند و در غرب کشور ما داعش را با دلارهای آمریکایی، پوند انگلیسی و ریال عربستان سعودی با گردآوری همه جنایتکاران دنیا تشکیل دادند تا بتوانند محور مقاومت انقلاب اسلامی را از بین ببرند. داعش 80 درصد سوریه و 60 درصد عراق را اشغال کرد و به 30 کیلومتری مرز ما رسید و ابومحمد عدنانی سخنگوی داعش اعلام کرد ایران را به باتلاق تبدیل کرده و مشهد ایران را ویران میکنیم و ایران و افغانستان را به عنوان ولایت خوراسان این حکومت نامگذاری کردند. تا این که با حماسه حاج قاسم سلیمانی و شهدای مدافع حرم، داعش و این فتنه نابود شد و بار دیگر شکست آمریکا، صهیونیستها و هم پیمانانشان رقم خورد.
دشمنان انقلاب اسلامی الان در پی آن هستند تا در شرق کشور فتنه دیگری و جنگ نیابتی دیگری را شروع کنند. آمریکاییها طبق توافقی که تابستان دو سال پیش در دوحه قطر انجام دادند افغانستان را تحویل طالبانی دادند که تربیت شده و تحت حمایت خودشان است و در عین حال داعش را نیز در ان جا جای دادهاند و اکنون دنبال این هستند که با یک ایران هراسی در افغانستان و با یک افغانستان هراسی در ایران، جنگ شیعه و سنی را در شرق کشور شعله ور کرده، کشور ما را بهم بریزند و جنایتی بدتر از داعش رقم بزنند.
کشتن دو طلبه سنی در گرگان و دو طلبه شیعه در مشهد قصد دارند در ایران دارند فضای سنگینی نسبت به افغانستان و از آن طرف در افغانستان یک فضای سنگین علیه ایران ایجاد کنند و همه اینها زمینه به راه انداختن یک بحران و یک جنگ نیابتی جدید در شرق کشور است و طبیعتاً مقدماتی نیز برای ان فراهم کردهاند.
- در مقابل این فتنه چه باید بکنیم؟
- اولین کار این است که مردم بصیرت داشته باشند و در میدان دشمن بازی نکنند و مانع از شکل گیری فتنه جدید آمریکاییها که به راه انداختن جنگ شیعه و سنی در شرق کشور و گسترش آن در کشور است شوند.
- حادثه مشهد واکنش های مختلفی را در پی داشت. یکی واکنش خاص و البته قابل پیش بینی و تجربه شده مربوط به اصلاح طلبان بود که یا نسبت به این ترور شنیع موضع سکوت اختیار کردند یا حتی بعضاً ابراز شادمانی کردند. نظر شما در این رابطه چیست؟
- جریان اصلاح طلبی که سالهای گذشته دیدهایم در مقابل انقلاب با حمایت آمریکا، انگلیس و صهیونیستها علیه نظام فتنه و آشوب کرده و کشور را بهم ریختهاند. موضع گیری رسمی اصلاح طلبان را میشود در رفتار و گفتار ایشان فهمید همان طور که مصطفی تاجزاده، معاون سیاسی وزارت کشور سید محمد خاتمی، در تاریخ 8 مرداد 1397 در مصاحبه با روزنامه اعتماد گفت «ما اصلاح طلبان هدفهایمان با براندازان مشترک است و تنها روشهای متفاوتی داریم و باید تلاش کنیم روشهای مشترک پیدا کنیم». یعنی رسماً اعلام کرد ما جریان اصلاح طلب به دنبال براندازی هستیم و حتی یک نفر از مدعیان اصلاحات تو دهن تاجزاده نزد که این مزخرفات چیست که میگوید. همه سکوت کردند و این سکوت یعنی موافق آن هستند.
آمریکاییها هر حرکتی علیه کشور ما انجام دادند پادوهایشان در این حرکت مداخله داشتهاند، چه در فتنه 88، چه در فتنههای قبل و بعد از آن که حتی با سابقه انقلابیگری، با نفاق و ادعای ایران گرایی و وطن گرایی علیه ملت فتنه و کشور آشوب به راه انداختند.
- آیا صراحتاً منظور شما این است که اصلاح طلبان در همکاری با آمریکا به دنبال تغییر در حکومت ایران هستند؟
- سال 1379 شمسی در زمان ریاست جمهوری بوش، کندتینرمن طرح براندازی حکومت جمهوری اسلامی ایران را تقدیم رئیس جمهور آمریکا کرد که خلاصه این طرح منتشر و رسانهای شد. در این طرح آمده است رژیم آینده ایران به اسم اسلامی است و شامل افرادی است که در انقلاب 1979 میلادی نقش داشتند. یعنی آمریکاییها بنا ندارند جمهوری کافری در ایران تشکیل دهند و یک حکومتی در اسم اسلامی را دنبال میکنند مانند اسلامی که در پاکستان و عربستان وجود دارد و مورد رضایت آمریکا این شیطان بزرگ هم هست و آنها قصد دارند آدمهایی را روی کار بیاورند که در انقلاب بهمن 1357 بودهاند.
آمریکاییها بنا ندارند رضا پهلوی و مریم رجوی را بیاورند چون میدانند هیچ یک از مردم ایران چه آنهایی که مواضعشان با انقلاب هماهنگ هست چه کسانی که نیست نمیپذیرند که اینها بر ایشان حاکم شوند برای همین گفتند آدمهایی با سابقه انقلابی بیاورند که در فتنه 88 هم دیدیم چه کسانی مقابل انقلاب ایستادند و از آشوب خیابانی و آتش زدن پرچم سیدالشهدا - علیه السلام - حمایت کردند. همان هایی که در بهمن 57 سابقه داشتند پشیمان شدهاند و نفاق میورزند و محورش هم جریان اصلاح طلبی است.
این جریان در عرصههای مختلف و در فتنهها و توطئهها و در مشکل آفرینی برای مردم و جامعه با قدرت رسانه ای که در اختیار دارند و طراحی عمومی که برای کشور انجام میدهند با حمایت آمرکیا و صهیونیستها حضور دارند. همینها در زمان خاتمی از طالبان حمایت میکردند و هرجا توطئهای علیه کشور ما شده است، عامل آن پادوهای دشمنان در داخل بوده است و الان هم مردم در موضع گیریها و خوشحالی ایشان نسبت به این حادثه تروریستی میتوانند چهره واقعی ایشان را بشناسند.
انتهای پیام /