دوشنبه 5 آذر 1403

حمله محفلی دولتهای محفلی به یک نقد عملکرد مدیریتی

خبرگزاری فارس مشاهده در مرجع
حمله محفلی دولتهای محفلی به یک نقد عملکرد مدیریتی

خبرگزاری فارس یادداشت میهمان؛ محمود نقدی پور:طی روزهای گذشته شاهد حمله همزمان رسانه های جریان مشخصی هستیم که سالهاست با استعداد رسانه ای خود، جاده صاف کن جریان غربگرا و انحرافی در مسیر انقلاب اسلامی بوده و اجازه نقد منصفانه به منتقدین عملکرد دولت های سازندگی، اصلاحات و اعتدال که 24 سال مدیریت کلان کشور را در دست داشته اند را نداده اند. این جریان اخیرا به دنبال نقد عملکرد دولتهای برخواسته از اندیشه و تفکر خود، حملات گسترده ای را به صورت همزمان علیه یکی از چهره های موثر انقلاب به راه انداخته اند و به گونه ای قلم فرسایی کرده اند که گویی ایشان نه فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در دوران جنگ تحمیلی و پس از آن و نه سالها دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام بوده و بی اطلاع به موضوع پرداخته اند.

مطالب زیر نه در پاسخ به این جریان، بلکه به منظور تنویر افکار عمومی نگاشته شده است. در خصوص حملات رسانه ای اخیر به سخنرانی دکتر محسن رضایی در نشست «جریان‌شناسی تفکر مدیریتی در خدمت تحقق بیانیه گام دوم انقلاب» در دیدار با دانشگاهیان استان تهران چند نکته حائز اهمیت است: 1- دکتر محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، در این نشست که در دیدار با جمعی از دانشگاهیان استان تهران برگزار شد، به تبیین جریان شناسی تفکر مدیریتی حاکم بر کشور در چهار دهه گذشته پرداخته است. اظهارات دکتر رضایی در این نشست هم از نظر جایگاه حقوقی ایشان با توجه به نقش، جایگاه و مسئولیتی که دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام در ارتباط با اسناد فرادستی همچون بیانیه گام دوم انقلاب دارد، هم از جهت شخصیت سیاسی و تخصص علمی ایشان در حوزه اقتصاد و مدیریت اقتصادی کشور و هم از این جهت که ایشان همیشه و به ویژه در دهه 60 و 70 مسئولیت خطیر فرماندهی سپاه پاسداران را برعهده داشته اند، قابل توجه است. این امر علاوه بر آنکه حقی را برای ایشان در پرداختن به این قبیل موضوعات ایجاد می کند، بلکه با توجه به ذهنیت مطالبه گرایانه مردم و جوانان امروز که وضعیت فشل ونابسامان مدیریتی حاصل از این سبک مدیریت را می بینند، اساسا انتظار و مسئولیتی را برای همه دلسوزان ایران عزیز و انقلاب شکوهمند اسلامی پدید می آورد.

2- اساس صحبتهای دکتر رضایی، طرح و تبیین چالش اندیشه ای موجود در مدیریت کشور است که امروزه به وضوح دامنگیر حوزه های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی و فرهنگی کشور شده است. ایشان در تبیین جریانات اندیشه ای حاکم بر نظام مدیریتی کشور در طی سال های پس از انقلاب، به تبیین دو جریان اندیشه حکمروایی مردمی (به عنوان یک اندیشه اصیل، بومی، تحول گرا و انقلابی، کم هزینه و پر دستاورد) که نماد آن آزادی و فتح خرمشهر و پیشرفت های بزرگ حوزه امنیتی و دفاعی کشور است و اندیشه حکمروایی محفلی (به عنوان یک اندیشه کپی شده از غرب، پرهزینه و کم دستاورد) که با فراز و فرودهایی در چهار دهه همراه بوده و مهمترین نتیجه یا نماد آن، برجام است، می پردازد.

3- نکته دیگر اینکه مطالب روزنامه شرق که بعدا در رسانه ها و خبرگزاری های همسو همچون همشهری آنلاین، فرارو و... منتشر شده است؛ به جای اینکه به بررسی و نقد محتوایی و تبیین دکتر رضایی از الگوهای مدیریتی حاکم بر ایران بپردازد، با استناد به روایت یکجانبه خاطرات مرحوم هاشمی از نقش سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و فرماندهی آن در زمان جنگ، شخص دکتر رضایی و عملکرد ایشان را در زمان فرماندهی سپاه پاسداران مورد حمله قرار داده تا جاییکه اگر این حملات زنجیره وار در رسانه های همسو با جریانی خاص را اخیرا مورد بررسی قرار دهیم، شائبه حمله به سپاه با محوریت شخص محسن رضایی به ذهن خطور می کند.

4- همچنین نویسنده شرق، صحبتهای دکتر رضایی در این نشست را حمله به هاشمی مرحوم (و نه هاشمی در زمان حیات) که فاقد زبان و بیانی برای دفاع است، تلقی کرده و می نویسد: «او که سال‌ها در مجمع تشخیص مصلحت نظام با هاشمی همکاری کرده است، اکنون و خاصه بعد از فوت او به حملات سلسله‌وارش ادامه می‌دهد» و بدین سبب خواسته تا صحبتهای دکتر رضایی را در این نشست از اعتبار اخلاقی وعلمی ساقط کند.

این در حالی است که دکتر رضایی حسب دعای «لا نعلم منه الا خیرا» همیشه از شخص مرحوم هاشمی به عنوان یکی از مبارزین و چهره های انقلاب به نیکی و احترام یاد کرده و صحبتهای ایشان در این نشست نه متوجه شخص آقای هاشمی، بلکه متوجه رویکرد دولت ایشان در مدیریت کشور بوده است و این انتقادات را به قول طیف خاصی نه در زمان هاشمی مرحوم و نه حتی در زمان هاشمی مظلوم، بلکه اتفاقا در زمان ریاست جمهوری و در دوران اوج کار آقای هاشمی یا اصطلاحا زمانی که آقای هاشمی، هاشمی رفسنجانی بود در نامه ای به مقام معظم رهبری بیان کرده است.

5- دکتر رضایی در این نشست بدون پرداختن به مسائل نظامی و خاطرات دوران جنگ، صرفا به بحث در خصوص دو نوع نگاه و رویکرد اداره کشور با توجه به تبیین بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی ابلاغیه از سوی مقام معظم رهبری پرداخته است. این در حالی است که پاسخ خبرگزاری شرق به سخنان دکتر رضایی، که به نظر می رسد هدف صرفا عقب نماندن از قافله تهاجمی اخیر رسانه ای نسبت به ایشان است، بدون جواب دادن به انتقادات کارشناسانه دکتر رضایی در خصوص نگاه بیش از حد امیدوارانه به تجارت و سرمایه گذاری غرب از طرف دولتهای سازندگی، اصلاحات و اعتدال، ترجیح داده است با پرداخت یکجانبه به مسائل دوران جنگ، نقش سپاه پاسداران و فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در آن دوران را مورد تردید قرار داده و نوک پیکان حملات علیه دکتر رضایی را تیز نگهدارد.

6- این در حالی است که صحت روایات مرحوم هاشمی از حوادث که در خاطرات ایشان مکتوب شده است، از طرف اشخاص، طیف ها و گروه های زیادی با تردید مواجه شده است. محض اطلاع نویسندگان و گردانندگان این حملات سلسله وار علیه دکتر رضایی باید یادآور شد که انتقادات نسبت به صحت برخی از روایات و خاطرات مرحوم آیت الله هاشمی نه تنها از سوی جریان اصولگرا، بلکه از جانب جریان اصلاحات، اعتدالی نیز مورد تردید و انتقاد واقع شده است. در یکی از مهمترین این انتقادات موسوی خوئینی ها از سران جریان اصلاحات که سابقه درازی در نزدیکی و همراهی با آقای هاشمی داشته (معاون ایشان در مجلس و رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک با حکم مرحوم هاشمی و...)

در اشاره به دو مورد از خاطرات مکتوب هاشمی در کتاب «هاشمی رفسنجانی: کارنامه و خاطرات 1368: بازسازی و سازندگی (صص 271، 280) که به شخص او (خوئینی ها) مربوط می شود، می گوید: «در هر دو مورد، ایشان را تخطئه می‌کنم. اگرچه توصیه شده است که «أذکروا موتاکم بالخیر» (از مرده‌هایتان به نیکی یاد کنید)، همین اندازه می‌گویم که اگر دیگر خاطرات ایشان تا این اندازه بی‌دقت باشد، در استفاده از آن‌ها همواره باید جانب احتیاط را در پیش گرفت».

7- اتفاقا صحبت موسوی خوئینی ها در همین مصاحبه به خوبی گویای نحوه مدیریت محفلی و شخصی مرحوم هاشمی است، آنجا که می گوید: «اگر آقای هاشمی معتقد بود کاری باید انجام شود، دیگر هیچ مانعی را بر سر راه نمی‌پذیرفت؛ چه این مانع قانون باشد، چه اشخاص و حقوق دیگران. هر حقی را در قبال این حقی که معتقد بود باید زنده کرد، نادیده می‌گرفت. من به‌شخصه یکی از مواردی که در مورد آن بارها با ایشان صحبت می‌کردم، بحث قانون بود. ایشان معتقد بود کار باید راه بیفتد، برای راه افتادن کار می‌شود قانون را دور زد».

این مدل از سیاست ورزی و مدیریت اجرایی کشور که اهمیت و اعتبار چندانی برای نظر مردم و حتی قانون قائل نیست و فقط به حلقه ها و دوایر نزدیکان محدود می شود، همان الگویی است که به حق مورد انتقاد دکتر رضایی و بسیاری از دلسوزان ایران و انقلاب اسلامی است.

8- آقای رضایی در صحبت های خود رویکرد دفاعی و سیاسی را از این تفکر جدا کرده و گفته است این حوزه های مدیریتی نرم (حوزه های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی) است که با پایان جنگ و غلبه تفکر لیبرالیستی، به مانور تجملی برای جذب سرمایه گذاری غربی تبدیل شده است. بدیهی است که این سرمایه و تکنولوژی غربی، الزاماتی برای تغییر و تحولات اجتماعی و فرهنگی و سبک زندگی داشت که نمونه آن را بعدا در دولت اصلاحات و بالاخص در دولت اعتدال شاهد هستیم که مقام معظم رهبری بارها از آن به عنوان تهاجم، شبیخون و قتل عام فرهنگی یاد کرده اند.

9- اگر بنا بر جوابیه های پی در پی برای هر نشست علمی باشد، در این صورت باید به این نقل قول آقای رضایی از مرحوم هاشمی جواب داده شود که مبنای ظاهر سازی ها و تجمل گرایی های مورد نظر آقای هاشمی چه بوده است؟ آیا چیزی غیر از غلبه تفکر لیبرالیسم و سرمایه داری غربی است که بدون در نظر گرفتن مسائل و مشکلات داخل، فقط تایید از خارج را مبنای حکمروایی و جذب سرمایه خارجی می داند. اگر اسم این رویکرد، تفکر محفلی - وارداتی نیست، پس چیست؟

آیا برجام چیزی به غیر از چشمداشت و توجه بیش از حد به غرب برای جذب سرمایه گذاری بود؟ آیا این تفکر که از زمان دولت سازندگی شروع شد، در دوران اصلاحات تداوم داشت و نهایتا به میوه برجام منتهی شد، قابل دفاع است؟ آیا برای آزمون و خطای تفکر و رویکرد محفلی - وارداتی که با هدف جذب سرمایه گذاری غربی و به حاشیه راندن رویکرد مردمی مدیریت کشور که معطوف به نگاه به توانمندی داخلی است، 24 سال زمان کمی بود؟

10- واقعیت این است که دیپلماسی اقتصادی در دوران پس از توافق برجام، به دلیل اتکای غیر استراتژیک به وعده های دولت های غربی و عدم توجه کافی به تعاملات اقتصادی با شرکای مهم آسیایی و همسایگان در مسیر درستی پیش نرفت. اینکه ایالات متحده با خروج از برجام و اعمال سخت ترین تحریم ها، در راستای رویکرد فشار حداکثری مهم ترین عامل در بوجود آمدن مشکلات اقتصادی است شکی نیست! اما مساله این است که این خسارت محصول و پیامد مستقیم همان رویکرد لیبرالیستی و تفکر محفلی - وارداتی است که هنوز هم نمی خواهد بپذیرد که این رویکرد بعد از تحمیل خسارت زیاد به کشور به طور کامل شکست خورده است.

با تداوم تفکر محفلی بازمانده از دوران سازندگی و اصلاحات، دولت اعتدال بعد از امضای برجام با امید بیش از حد به سرمایه گذاری اروپا، نشان داد که اولویت و مرکز ثقل دیپلماسی اقتصادی و تجاری خود را متوجه غرب کرده و نه تنها رویکرد نگاه به توانمندی داخلی به فراموشی سپرده شد، بلکه همسایگان و شرکای آسیایی نیز در درجه چندم اهمیت قرار گرفتند.

11- نهایتا ماشین تبلیغاتی - رسانه ای واکنش به سخنان و نقد سازنده دکتر رضایی که به نظر می رسد با هدف اصلی تخریب شخص ایشان بدون توجه به محتوای کلام می باشد، باید به این مساله جواب دهند که به چه میزان خسارت به کشور و نظام راضی هستند تا دست از دفاع از رویکرد شکست خورده خود بردارند؟ انتهای پیام /

خبر فارس یادداشت مجمع تشخیص