یک‌شنبه 4 آذر 1403

درباره ضیاءالدین دری

خبرگزاری ایرنا مشاهده در مرجع
درباره ضیاءالدین دری

تهران - ایرنا - ضیاءالدین دری به عنوان تهیه‌کننده، کارگردان و نویسنده تلویزیون و سینما، تسلط خاصی به تاریخ ایران داشت و فیلم‌هایی را در این حوزه کارگردانی کرد و به روی صحنه برد، فیلم‌هایی همچون کلاه پهلوی، کیف انگلیسی و... که در سطح جامعه نیز با استقبال مواجه شدند.

پیوند هنر فیلم سازی و دانش تاریخ نگاری سابقه ای به قدمت تاریخ سینما دارد. چنانکه برخی از مورخان از این پیوند خشنود هستند زیرا معتقدند فیلم های تاریخی علاوه بر سرگرم کردن مخاطب، تاریخ را نیز آموزش می دهد یا دست کم اهمیت شناخت تاریخ را به مخاطبان و هنرمندان خاطرنشان می کند. به همین دلیل هم فعالان عرصه سینما و تلویزیون سعی کردند که به این حوزه ورود پیدا کنند که در ایران سیدضیاالدین دری از جمله این افراد بود.

تولد و خانواده

سیدضیاالدین دری در 29 تیر 1332 خورشیدی در تهران، محله نواب چهارراه سالار به دنیا آمد. آنجا یک خانه چهاراتاقی و زیرزمین که آب‌انبار آنجا بود با یک حیاط خلوت هم که پشت خانه بود. خانه پدرش شمالی ساخته شده بود، حیاط 200متری داشت. خودش در مورد خانواده‌اش می‌گوید: من بعد از 2 خواهر به دنیا آمدم. مادرم 2 پسر را از دست می‌دهد، یکی سقط می‌شود و یکی بعد از به دنیا آمدن فوت می‌شود و بعد خواهران من به دنیا می‌آیند. در واقع من اولین فرزند ذکور بودم که ماندم بعد از من هم برادری به دنیا آمد به‌نام سید قوام‌الدین و یک خواهر و برادر دوقلو دارم، سید محمد و فاطمه سادات و 2 تا خواهرم اکرم سادات و اعظم سادات هستند که بزرگتر از من هستند.

پدرش سواد ابتدایی داشت و تا ششم ابتدایی خوانده بود و اصالتا ساوه‌ای بود که از 1316 خورشیدی به تهران آمده بود. مدتی در محضر کار می‌کرد، بعد هم کارمند دخانیات شد و در 1322 خورشیدی رییس اداره انحصار تریاک می‌شود.

تحصیلات

سیدضیاالدین تحصیلات خود را در مدرسه طاهری اسلامی سپری کرد و به گفته خودش از آمادگی تا یازده دبیرستان در همین مدرسه خواند و در خصوص این دوره از زندگی اش می گوید: کلاس‌های فراوانی داشت. با خواهرانم می‌رفتم. از آنجا رفتم، مدرسه اسلامی و از آنجا به بعد شدیم، محصل. مدرسه من اسلامی بود و معلم‌های ما روحانی بودند تا اینکه پس از پایان تحصیل دبیرستان در 1354 خورشیدی برای تحصیل به انگلیس رفت و در آنجا رشته علوم ارتباطات خواند اما آنگونه که خودش می گوید: 80 واحد خواندم، بعد باید می‌رفتم، آمریکا، چون می‌خواستم سینما بخوانم. دانشگاه به من نمی‌توانست واحد بدهد، من واحدهای نظری را گذرانده بودم، باید واحدهای عملی را می‌گذراندم، برای سینما و فیلم‌سازی به همین علت تا قبل از اینکه بروم، آمریکا مجبور بودم، چندین واحد علوم ارتباطات را بگذرانم. وقتی خواستم بروم، بحران ایران و آمریکا شروع شد و به ما ویزا ندادند در حالی که من ترانسفر دانشگاه آمریکایی بودم به بوستون؛ یعنی از دانشگاه آمریکایی جنوب انگلیس داشتم، ترانسفر می‌شدم؛ یعنی من دانشجوی دانشگاه آمریکایی بودم اما به من ویزا ندادند، بروم بوستون و در شعبه اصلی که یکی از دانشگاه‌های معتبر بود، آنجا سینما بخوانم اما هزینه‌های دانشجویی را تأیید نمی‌کردند، پدرم می‌گفت ما چطوری برای تو پول بفرستیم و من برگشتم.

ورود به تلویزیون و سینما

او از دوران دبیرستان به هنر و نمایش علاقه داشت و در همان دوران تئاترهایی در مدرسه برگزار می کرد تا اینکه به گفته خودش به‌شدت به علی شریعتی متمایل می شود و یکی از پاهای ثابت سخنرانی‌های حسینیه ارشاد می شود و می گوید: تحت تأثیر صحبت‌های دکتر شریعتی نمایشنامه‌ای نوشتم با عنوان «رگبار در عاشورا» که در کاخ مرکزی جوانان که اعضای آن همه باید دانشجو می‌بودند ما آنجا نمایشی را اجرا کردیم که برای اولین بار مکان تئاتر کاخ جوانان برای عاشورا باز بود.

دری پس از بازگشت از انگلیس در عرصه هنر فعال شد و شروع فعالیت خود در سینما را با دستیاری کارگردان فیلم «گرداب» به کارگردانی حسین دوانی در 1361 خورشیدی شروع کرد و بعد فعالیت هنری خود را با تلویزیون آغاز کرد و با کارگردانی فیلم سینمایی «صاعقه» در 1363 خورشیدی به جمع کارگردانان سینما پیوست؛ ملودرامی خانوادگی با درونمایه زیاده خواهی که در نهایت به فاجعه ای دردناک ختم می شود. فیلم درباره زن و شوهر جوانی به نام حسن و آذر است که بلندپروازی های زن، شوهر را به رشوه خواری واداشته و سرانجام نیز به سکته قلبی حسن و مرگ وی ختم می شود.

فیلم صاعقه تا حدودی با فیلم های خانوادگی هم دوره خود تفاوت داشت و از ساختار حرفه ای تری برخوردار بود اما چندان عامه پسند نبود. به همین خاطر نیز شکست سختی در گیشه خورد و سازنده اثر را به مدت 11 سال از سینما دور کرد. دری در این فاصله زمانی برای ساخت فیلم «لژیون» دورخیز کرد که آن هم با شکست مواجه شد و سرانجام خوبی پیدا نکرد. این فیلم در سال های اولیه دهه 70 خورشیدی جلوی دوربین رفت اما پس از مدت کوتاهی در مرحله فیلمبرداری متوقف شد. پس از گذشت چند سال با مساعدت بنیاد فارابی، فیلمبرداری بخش های باقیمانده کار انجام شد و در جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد.

دری در نیمه دهه 80 خورشیدی بار دیگر به سینما بازگشت و 2 فیلم «عشق ممنوع» و «من و دبورا» را در لبنان جلوی دوربین برد که هیچیک از آنها در نوبت اکران عمومی قرار نگرفت.

کارنامه هنری

این کارگردان آثاری همچون «دیدار در غبار»، «باد و شقایق»، «صاعقه»، «لژیون»، «در سرزمینی دیگر» و «سینما سینماست» را جلوی دوربین برد. بعدها اما به ساخت سریال‌های تلویزیونی روی آورد و در 1369خورشیدی سریال «کمند خاطرات» را کارگردانی کرد.

مشهورترین کارهای دری اما 2 مجموعه «کیف انگلیسی» و «کلاه پهلوی» بودند که کیف انگلیسی در 1378 خورشیدی ساخته شد که داستان آن در دوران موسوم به دهه طلایی آزادی اتفاق می‌افتد و زندگی شخصیت های سیاستمدار و روشنفکری در این دوران را به تصویر می‌کشد. علی مصفا، لیلا حاتمی، محمدرضا شریفی‌نیا، سیروس گرجستانی، فرهاد اصلانی، صبا کمالی، قطب‌الدین صادقی، فاطمه نوری و حسام نواب‌صفوی بازیگران این مجموعه بودند و این سریال را می‌توان از موفق‌ترین برنامه‌های تلویزیونی دهه 80 خورشیدی دانست که مورد توجه هر 2 طیف مخاطبان خاص و عام قرار گرفت.

سریال «کلاه پهلوی» اما مجموعه‌ای بود که در 1391-1392 خورشیدی از شبکه یک سیما روی آنتن رفت و پخش آن موافقان و مخالفان بسیاری داشت. سریالی درباره زندگی «فرخ باستانی» جوانی ایرانی از طبقه فقیر جامعه که پس از تحصیل در مدرسه دارالفنون تهران، برای ادامه تحصیل به پاریس می‌رود که در روزهای پس از جنگ جهانی اول شرایط سختی دارد. این وضعیت فشار زیادی به فرخ می‌آورد و او در بین این حوادث با دختری ایرانی فرانسوی به نام بلانش آشنا می‌شود که از پدری فرانسوی و مادری ایرانی متولد شده است که با او ازدواج می‌کند و موفق می‌شود، عنوان منشی‌گری «حسن تقی‌زاده» سفیر وقت ایران در پاریس را در فاصله سال‌های 1933 تا 1934 میلادی به دست آورد. تقی‌زاده هنگام بازگشت فرخ باستانی به ایران در نامه‌ای خطاب به «علی اصغر حکمت» وزیر فرهنگ و معارف توصیه می‌کند از فرخ در دستگاه حکومت استفاده کند. حکمت نیز به «محمود جم» وزیر داخله توصیه فرخ را می‌کند و به این ترتیب فرخ باستانی، فرماندار یک شهرستان کوچک کویری با نام «سامان» می‌شود. فرخ پس از حضور در آن شهرستان به مرور اقدام به تخریب بافت سنتی شهر و جایگزین کردن آن با خیابانی مدرن و مغازه‌هایی جدید می‌کند. حضور همسر فرانسوی او در آن شهر کوچک و مذهبی نیز به مرور باعث بروز تغییراتی در شهر می‌شود. امین حیایی، مریلا زارعی، محمدرضا شریفی‌نیا، شقایق فراهانی، داریوش فرهنگ و... بازیگران این مجموعه را تشکیل می‌دادند.

دری اما سال‌های اخیر درگیر ساخت سریال تاریخی دیگری با عنوان «سردار سنجرخان» شد که قرار بود در شبکه استانی کردستان تولید شود. بخش وسیعی از کارهای این سریال را انجام داده بود که با مرگ او تکلیف این سریال تاریخی هم که می‌توانست یکی از آثار موفق کارنامه او به حساب بیاید، نامشخص ماند.

درگذشت

این کارگردان در 1397 خورشیدی به دلیل عارضه کبدی در بیمارستان تهران بستری شد و برای پیوند کبد به بیمارستان شیراز منتقل و عمل پیوند کبد را با موفقیت پشت سر گذاشت اما بهبودی کامل پیدا نکرد و در 26 مرداد در بیمارستان صدرای شیراز چشم از جهان فروبست و پیکرش در بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد.

*س_برچسب‌ها_س*
درباره ضیاءالدین دری 2
درباره ضیاءالدین دری 3
درباره ضیاءالدین دری 4
درباره ضیاءالدین دری 5
درباره ضیاءالدین دری 6