دلتنگی حجاریان برای آشوبهای خیابانی 88/ «صدای آمریکا»: رئیسی از کاندیداتوری انصراف بدهد
سایت اصلاح طلب، دستپخت جریان فتنه را به پای جلیلی نوشته است. قطعنامه 1929 در سالگرد فتنه 88 و با هدف ترغیب و تشویق جریان فتنه صادر شد.
سرویس سیاست مشرق - سیزدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری در 28 خرداد 1400 همزمان با انتخابات ششمین دوره شوراهای اسلامی شهر و روستا و انتخابات میاندورهای مجلس شورای اسلامی برگزار خواهد شد. در ستون «صندوقچه انتخابات» به بررسی روزانه اخبار و حواشی انتخاباتی و رصد رسانههای داخلی و بررسی رسانههای معاند میپردازیم.
********
دلتنگی حجاریان برای آشوب های خیابانی 88
«سعید حجاریان» از فعالین اصلاح طلب و از دستگیرشدگان فتنه 88 در یادداشتی با عنوان «از رنجی که می بریم» نوشت: «تا به امروز، در ادوار مختلف انتخابات بینظری و بیطرفی رهبری و شورای نگهبان ترویج شده است. اما، چینش نامزدها و ردصلاحیت افرادی که اساسا گمان حذفشان نمیرفت، نشان داد: گر بگویم که مرا با تو سر و کاری نیست / در و دیوار گواهی بدهد کاری هست! به عبارت دیگر، اگر در گزاره بیطرفی صرفا حین برگزاری انتخابات و یا پس از آن تشکیک میشد، اینبار پیش از انتخابات چنین باوری در افکار عمومی بهوجود آمده است».
حجاریان در بخش دیگری از این یادداشت نوشت: «مروجان جریان سیاسی حاکم بر کشور، تلفیق انتخابات و اعتراض را پدیدهای نادر تلقی میکنند و رخدادی از جنس جنبش سبز را حاصل فضای جدلی مناظرهها، قطبی شدن انتخابات و گاه، عواملی در خارج از کشور میدانند. اما، اکنون بهرغم آنکه امیدی به مناظرههای انتقادی نیست و رقابتی هم شکل نگرفته است، گاردی همچون گارد پسا88 شکل گرفته است که گویی روح آن انتخابات گرم در کالبد این انتخابات سرد حلول کرده است».
این فعال اصلاح طلب در این یادداشت تصریح کرد: «در نظام فقاهتی ما قولی مشهور وجود دارد که میگوید: الجمع مهما امکن اولی من الطرح؛ که بیان میدارد میتوان بهجای حذف و نادیدهگرفتن طرفین تناقض، تا جایی که ممکن است آنها را با یکدیگر جمع کرد. به تعبیر عامیانه، میتوان قیمهها را در ماستها ریخت! یعنی، همزمان میتوان مشارکت حداکثری و حداقلی را ترویج کرد، قرائتی دوگانه از انتخابات آزاد و آزادی انتخاب ارائه داد، فرآیندی را که ذاتا پیشبینیناپذیر است پیشبینیپذیر کرد، مشارکت شهروندان و کنترل اجتماعی را تجمیع کرد، شعار «همه با هم» و «همه با من» را ممزوج کرد و حتی، کاندیداسازی کرد!».
حجاریان در پایان نوشت: «در آخر باید گفت، تداوم این وضعیت به فرسایش و تحلیل هر چه بیشتر نیروهای اجتماعی و سیاسی میانجامد. زیرا نمیتوان از احزاب سیاسی و بدنه فعال آنها طلب مشارکت و فعالیت سیاسی - اجتماعی داشت و همزمان برای همان فعالیتهای محتاطانهی در چارچوب خطونشان کشید. در این وضعیت بغرنج، بهویژه در انتخابات پیشرو نظام سیاسی ما باید به یک سوی تناقض بگراید؛ بدین صورت که یا خود متکفل صدر تا ذیل پروژه انتخابات شود (مانند سوریه و بلاروس) یا آن را به پروسهای تبدیل کند که همچنان رگههایی از بقای سیاست و امید اجتماعی در آن احساس شود».
سعید حجاریان در یادداشت مذکور همصدا با دشمنان ملت ایران، انتخابات در ایران را فرمایشی و نمایشی خوانده و مدعی شده که پیروز انتخابات از پیش توسط حاکمیت تعیین شده است.
البته از فردی که یدطولایی در «شورش علیه جمهوریت» و «دهن کجی به رأی مردم» را دارد و پیش از این در سال 88 «جشن مشارکت 85 درصدی ملت ایران در انتخابات» را به «آشوب و التهاب» تبدیل کرد، اصلا بعید نیست که اینچنین برای جمهوریت و مردم سالاری شاخ و شانه بکشد.
گویا آقای حجاریان قیمه ها را در ماست ها ریخته و دلتنگ آشوب های خیابانی 88 شده است. چرا!؟ به این دلیل که وی و دوستانش نه تنها حاضر نیستند که درباره کارنامه 8 ساله «دولت اصلاح طلبان» به مردم پاسخگو باشند، بلکه چون احتمال می دهند که شاید در انتخابات ریاست جمهوری 1400 شکست بخورند، باز هم تصمیم دارند که زیر میز جمهوریت و مردم سالاری و انتخابات زده و جشن ملی را به آشوب خیابانی بدل کنند.
«صدای آمریکا»: رئیسی از کاندیداتوری انصراف بدهد
وب سایت ضدایرانی «صدای آمریکا» که از اصلی ترین «حامیان تحریم مردم ایران» و از جمله تحریم داروی بیماران خاص و تحریم داروی کودکان ایرانی است، و همیشه پای ثابت حمایت از کشتار و جنایت علیه مردم ایران است، در مطلبی با عنوان «رئیسی یا از ریاست قوه قضائیه کناره گیری کند یا از نامزدی» نوشت: «محسن مهرعلیزاده پیشنهاد کرده ابراهیم رئیسی یا از ریاست قوه قضائیه استعفا دهد یا از نامزدی ریاستجمهوری کنارهگیری کند. او خطاب به رئیسی گفته است:"چگونه به خود اجازه میدهند برای نامزدهای ریاستجمهوری خط و نشان کشیده و خط قرمز تعریف کنند؟ ".»
نکته قابل توجه اینجاست که ارگان رسانه ای کاخ سفید، با استقبال از توئیت کاندیدای اصلاح طلب، پیشنهاد وی درباره کناره گیری رئیسی از کاندیداتوری را تکرار کرده است.
یک سوال؛ چرا یکی از اصلی ترین رسانه های حامی تحریم و جنایت علیه مردم ایران که پس از ترور سردار سلیمانی، به صورت ویژه از «قاتلان حاج قاسم» دفاع کرد، حالا با ذوق زدگی، توئیت کاندیدای اصلاح طلب را بازنشر کرده و پیشنهاد کناره گیری رئیسی را مطرح می کند!؟
لازم به ذکر است که سایت ضدایرانی «رادیو فردا» نیز مستندی علیه رئیسی منتشر کرده است.
چرا حامیان تحریم و جنایت علیه مردم ایران، از کاندیداتوری رئیسی دچار هراس و آشوب شده اند!؟
«#رای_میدهم» و «#ما_منتظر_انتخاباتیم» صدرنشین توئیتر فارسی
بررسی داده های توئیتر نشان دهنده آن است که هشتگ های «#رای_میدهم» و «#ما_منتظر_انتخاباتیم» صدرنشین توئیتر فارسی است.
علیرغم تبلیغات رسانه های معاند در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی درخصوص تحریم انتخابات، هشتگ هایی که در حمایت از انتخابات ریاست جمهوری منتشر شده است در توئیتر فارسی ترند شده است.
وقتی دستپخت «جریان فتنه» را به پای جلیلی می نویسند!
سایت خبری جماران در مطلبی با عنوان «رئیس دولت سایه!» نوشت: «محصول مذاکرات ایران و 5 قدرت جهانی در دوران سعید جلیلی، ایجاد اجماع جهانی علیه ایران و صدور قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران است؛ که سهمگینترین آنها قطعنامه شماره 1929 بود که در خرداد ماه 1389 به تصویب رسید و راه را برای تحریمهای یکجانبه دیگر باز و فصل جدیدی را در اقتصاد ایران گشود».
این سایت اصلاح طلب دستپخت جریان فتنه را به پای جلیلی نوشته است. چرا که قطعنامه 1929 محصول فتنه سال 88 است.
قطعنامه 1929 در سالگرد فتنه 88- خرداد 1389(ژوئن 2010)- با هدف ترغیب و تشویق جریان فتنه صادر شد. جریان فتنه در سال 89 رو به افول بود و آمریکا و شرکای واشنگتن برای کمکرسانی به فتنه گران و تحت فشارقراردان مردم و به خیال خام اینکه نظام جمهوری اسلامی ضعیف و دچار بیثباتی داخلی شده است، این قطعنامه را صادر کردند.
در همان مقطع «هیلاری کلینتون» وزیر خارجه وقت آمریکا در پاسخ به سؤال خبرنگار واشنگتن پست که پرسیده بود قطعنامه 1929 شورای امنیت علیه ایران چه اثر قابل توجهی دارد؟ گفته بود: «این قطعنامه در حمایت از جنبش سبز صادر شده است».
«جان مک کین» سناتور معروف آمریکایی نیز - خرداد 89- پس از تصویب قطعنامه 1929 در «بنیاد ملی دموکراسی» گفت: «بالاخره قطعنامه تحریمهای بیشتر علیه ایران به تصویب رسید... ما باید درکنار جنبش سبز بایستیم، لازم است که اهداف آنان را اهداف خود بدانیم. منافع آنان منافع ماست و تلاشهایشان، تلاشهای ما».
همچنین «جان بولتون» مشاور پیشین امنیت ملی کاخ سفید و نماینده پیشین آمریکا در سازمان ملل، در مقطع فتنه 88 گفته بود: «این ناآرامیهای ایران در سال 88 بود که گزینه تحریم ایران را که بیش از دو سال از دستور کار خارج شده بود، مجددا به روی میز برگرداند».
همچنین «استوارت لوی» معاون وقت وزارت خزانهداری آمریکا در امور تروریسم و اطلاعات مالی در همان مقطع گفته بود: «مهمترین اتفاقی که رخ داده این است که آمریکا تصور میکند تحریمها با اوضاع سیاسی آشفته ایران ترکیب خواهد شد و این چیزی است که آمریکا به آن امید بسته است».
یکی از فعالین رسانه ای با اشاره به فضاسازی اصلاح طلبان درباره قطعنامه های ضدایرانی نوشت: «اولین قطعنامه شورای حکام علیه ایران در دولت خاتمی صادر شد. بعد هم که روحانی مسئول مذاکرات شد، شش قطعنامه دیگر علیه ایران صادر شد».
این فعال رسانه ای در ادامه نوشت: «اولین قطعنامه شورای امنیت هم زمانی صادر شد که لاریجانی مسئول مذاکرات هسته ای بود. حتی قطعنامه دوم و سوم شورای امنیت نیز در زمان مذاکرات لاریجانی صادر شد. بعد از برجام هم قطعنامه 2231 صادر شد که طبق آن تحریم های متعددی در حوزه های مختلف علیه ایران باقی ماند».
زاکانی بر گلوگاههای ایجادکننده انحصار در دولت کار کرده است
روزنامه صبح نو در شماره 11 خرداد در مطلبی با عنوان «سیاست مدار آنتی فساد» نوشت: «علیرضا زاکانی، چهره مشهور اصولگرایی یکی از نامزدهای احراز صلاحیتشده در انتخابات ریاستجمهوری1400 است؛ چهرهای که او را معمولا با پروندههای ضدفسادی همچون حسین فریدون و اکبر طبری میشناسیم و همین سابقه فسادستیزی، به او برای ایجاد تمایز با سایر نامزدها اعتمادبهنفس بالایی داده است. زاکانی در طول یک هفته گذشته، عمده اظهارات خود را حول مساله فساد و لزوم برخورد با آن قرار داده است».
در بخش دیگری از این گزارش آمده است: «محمدعلی الفتپور، فعال سیاسی و عضو شورای مرکزی جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی در گفتوگو با خبرنگار «صبحنو»، با اشاره به توان علیرضا زاکانی برای مدیریت کشور تاکید کرد: آقای زاکانی شخصیت بیرودربایستیای دارد که ایران امروز بیش از هر زمان دیگری به چنین شخصیتی نیاز دارد. آقای زاکانی طی یکسال گذشته در مرکز پژوهشهای مجلس بهعنوان مهمترین مرکز پژوهشی حل مساله در کشور، توان و کارآمدی خود را نشان داده است».
در این گزارش آمده است: «ایشان بهطور مفصل درباره شفافیت و گلوگاههای ایجادکننده انحصار در دولت کار کرده است و بهخوبی با ساختار نظام اداری کشور، آشنایی دارد».
دوگانه سازی های کاذب و غفلت از مشکلات اصلی مردم
رهبر معظم انقلاب - 6 خرداد 1400- در دیدار تصویری با رئیس و نمایندگان مجلس شورای اصلامی با اشاره به برخی اظهار نظرها مبنی بر اینکه نامزدها باید در مناظرات دیدگاههای خود را درباره فضایمجازی و سیاست خارجی اعلام کنند، تأکید کردند: «اینها جزء مسائل مردم نیست. مسئله مردم «بیکاری جوانان، معیشت طبقات ضعیف و مافیای واردات» است که کمر تولید را میشکند و جوانان مبتکر و با انگیزه را مأیوس و کشاورزان زحمتکش را بیچاره میکند».
با اینحال برخی نامزدهای انتخابات با ایجاد دوگانه سازی های کاذب، مطالبات و مشکلات اصلی مردم را به حاشیه برده اند.
برای نمونه در روزهای گذشته، «عبدالناصر همتی» کاندیدای اصلاح طلب گفته بود: «چرا باید به دختر خانمی که وقت گذاشته و تحصیل کرده است، پیامک بدهیم و بگوییم شما حجابت را در ماشین رعایت نکردی و به آنها استرس وارد کنیم؟».
همتی همچنین با انتشار توئیتی به مسئله فیلترینگ اشاره کرده و نوشت: «حال که حجتالاسلام رییسی بالاخره بعد از مدتها در شبکههای اجتماعی اکانت رسمی ایجاد کردند، برای رفع تبعیض در دسترسی و رفع ظلم فیلترینگ، از ایشان درخواست میکنم از فردا صبح دستور رفع فیلتر توییتر را صادر کنند تا همه مردم از مطالب ایشان بهرهمند شوند».
همتی از بانیان اصلی وضع موجود است، اما بجای پاسخگویی، ژست طلبکار به خود گرفته و با دوگانه سازی های کاذب، مشکلات اصلی مردم و مطالبات اصلی را به حاشیه برده است.