دولت سیزدهم، «باید بشودها» را به «شدها» تغییر دهد / از 1460 روز، 1060 روز باقیمانده، فرصتها را دریابید
دولت به مفهوم واقعی کلمه، که حافظ منافع ملی در داخل و خارج از کشور باشد و در این مسیر از خود بگذرد و تحت هیچ شرایطی از منافع و مصالح مردم کوتاه نیاید، در ایران اسلامی مستقر است و باید به امید ایجادشده با تحقق وعدههای خود بیافزاید.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از بلاغ؛ در دنیای کنونی، که چند سالی است از دوقطبی بودن جهان فاصله گرفته و هنوز خاطراتی تلخ از وابستگی به دو قطب قدرت شرق و غرب را از یاد نبرده، مفهوم استقلال بویژه در حوزه مسائل سیاسی و حاکمیت سرزمینی، پدیده نوین است که هنوز بهخوبی این هویت جدید را تجربه نکرده و همچنان در چنبره فرهنگی و اجتماعی و حتی سیاسی و اقتصادی گذشته بویژه القائات قدرت میانتهی غرب قرار دارد. انقلاب اسلامی ساختار شیطانی قدرت در جهان را دچار چالش کرد
دنیای معاصر در ساختار سیاسی کشورهای مختلف درگیر میراثی از نظام دو قطبی گذشته و وابستگی شدید حاکمان به قدرت امپریالیستی آمریکاست که خود آمریکا بالغ بر قریب صد سال است که توسط صهیونیستهای نژادپرست اداره میشود و همه مصائب و گرفتاریهای جهان نیز ناشی از حضور غاصبانه صهیونیستها بر ارکان قدرت در سازمانهای جهانی و از جمله در آمریکاست. انقلاب اسلامی ایران نیز که توانست برای نخستین بار در سدههای اخیر، نظامی را پایهگذاری کند که مبتنی بر اراده قاطع یک ملت برای استقرار نظام الهی و تحقق وعدههای اسلامی است، در مقابل آواری از تهاجمات دنیای شیاطین قرار گرفت و در دورههای متفاوت از رسوخ تفکر غربی در میان کارگزاران خود، آسیبهای فراوانی را متحمل شد که شرح آن نیازمند مثنوی هفتاد من کاغذ است. در چهل و چهار سالی که بر جمهوری اسلامی ایران گذشت، تاریخ سراغ ندارد این حجم از توطئهها و دسائس متوجه حکومتی شود که نتیجه آن استحکام اراده مردم و شکوفا شدن استعدادهای اعجازآفرین و نقدسازی ظرفیتهای نهفته در آحاد مردمش شده باشد. انقلاب اسلامی، مظلوم در خارج، مغبون در داخل
در چهاردههای که بر این نظام مظلوم گذشت، دولتهایی بر سر کار آمدند که علیرغم خدماتی که ارائه دادند، نتوانستند اهداف نظام اسلامی را، که مردم ایران با رأی 2/98% خواهان تحقق عدالت و امحاء زمینههای بروز فساد و اجرای قانون اساسی بودهاند، فراهم آورند.
تمایز اقدامات برخی از این دولتها با آرمانها از آنجا نشأت میگرفت که آنان اعتقاد و اعتماد چندانی به کارآمدی ارزشهای انقلاب نداشته و یا در چنبره چرب و شیرین زندگی اشرافی و یا گرفتار دامهای وابستگی به بیگانگان شده و از ریل انقلاب خارج گردیدند و دچار انحراف در دستگاه فکری خود شدند. در میان دولتهای متعددی که آمدند و رفتند، هیچ دولتی بسان دولت شهید رجایی و باهنر نتوانست علیرغم کوتاهی عمر خود، خاطرهای شیرین و ماندگار در اذهان مردم قدرشناس ایران بجا بگذارد. طبیعی است که مردمیترین دولت، محبوبترین دولت شود، آنچنانکه دولت شهید رجایی چنین جایگاه جاودانهای در تاریخ ملت بزرگ ایران را بدست آورد. از خصائص دولت شهیدرجایی، اراده راسخ به سادهزیستی و پرهیز از زندگی فراتر از سطح زندگی محرومان، همچنین تواضع و ادبورزی صادقانه و مومنانه در قبال مردم و نستوهی و انعطافناپذیری در مقابل دشمنان انقلاب ملت شهیدپرور ایران بود. براساس دغدغهمندی پیوسته دولت شهید رجایی، طرحها و برنامههای زیادی در حمایت از اقشار محروم برای نزدیک شدن به عدالت اجتماعی بمورد اجراء گذارده شد که همچنان یادآوری آنها، لبخند را به لب محرومان مینشاند. شهادت، رسواکننده سیمای شیطانی معاندان دوستنما
از بزرگترین جنایت سازمان مزدور منافقین، از بین بردن ارجمندترین سرمایه مدیریتی ملت ایران است که آه و نفرین ملت و مظلومیت این خونها، سرنوشت شومی را برای این جنایتکاران رقم زده است که با ذلت و خواری و آواره این کشور و آن کشور و دریوزگی از دولتهای شیطانی در حال گذران زندگی نکبتبار خود هستند. اما آنانی که خالصانه و با ازخودگذشتگی به انقلاب اسلامی مردم ایران خدمت کردند و مورد ترور خائنان کشور قرار گرفتند، در اوج عزت و افتخار همواره منشاء الهام و تمجید و تکریم بسر خواهند برد. نمونهای از این تکریم شهیدان رجایی و باهنر را از لسان مبارک مقام معظم رهبری میشنویم: دو نمونه برجسته از یاران انقلاب و یاران امام، حقیقتاً دو انسان مؤمن و مجاهد فی سبیلالله بودند و مصداق واقعی آیه شریفهی «من المؤمنین رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه» محسوب میشوند.
این دو بزرگوار، حقاً و انصافاً از عناصر برگزیده و برجسته این کشور و این نظام بودند. امتحانداده و دلسوز و مردمی بودند، وجودشان با آرمانهای انقلاب آمیخته بود. دوران مجاهدت و مبارزه برای پیروزی اسلام را با توفیقات و سربلندی پشت سر گذاشته بودند.
الگو و فراموشنشدنی و جریانساز
این دو عنصر خدمتگزار را باید به عنوان عناصر فراموشنشدنی در تاریخ دولت و انقلاب خودمان همواره به یاد داشته باشیم. فضایل انقلابی و دینی و تقوایی در آنها آن قدر بارز بود که خوشبختانه در جامعه ما یک جریان محسوب میشوند. وقتی که هفته دولت میشود و اسم شهید رجایی و شهید باهنر میآید، مردم در ذهنشان نیست که فقط از دو شهید تجلیل میکنیم؛ میفهمند که یک جریان فکری و عملی و انقلابی است که مورد تجلیل قرار میگیرد دلسپرده به ارزشهای انقلاب بودند.
رحمت خدا بر این دو مرد بزرگ، بزرگوار، فعال و سعادتمند به شهادت؛ [که] حقیقتاً قصد خدمت داشتند، اگر چه زمانشان کوتاه بود، لکن نشان دادند که با اخلاص وارد این میدان شدهاند و قصد خدمت دارند و روششان روش اسلامی و مردمی و مجاهدتآمیز بود که [این] درسی است برای همه عناصری که هستند. مصداق کاملِ شهادت در راه خدا
رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار رئیسجمهور و اعضای هیئت دولت در سال 1378، تعریف دقیق و جامعی از شهادت در راه خدا ارائه نموده و شهیدان رجایی و باهنر را مصداق کامل آن دانستند: "هر کشتهشدنی شهادت نیست. آن کشتهشدنی که در راه خدا با اخلاص و رشادت و تلاش همراه باشد، اسمش شهادت در راه خداست. شهید آن کسی است که مجاهدت - یعنی تلاش - میکند و رشادت بهخرج میدهد و برای خدا حرکت میکند؛ چون اگر رشادت بهخرج ندهد، اصلاً در معرض شهادت قرار نمیگیرد. همه شما احتمالاً از نزدیک با این دو نفر آشنا بودهاید و خیلی از شما با آنها کار کردهاید. ما این دو شخصیت را مصداق کامل این خصوصیات میبینیم." و اما دولت سیزدهم را باید با توصیفات مقام معظم رهبری در دیدار آیتالله رئیسی و وزراء کابینه با معظمله روز 8شهریور امسال به تصویر کشاند که فرمودند: "مردم میبینند که دولت در وسط میدان و مشغول کار و تلاش برای حل مشکلات و خدمترسانی به آنها است و این واقعیت، امید و اعتماد عمومی را تا حد زیادی احیا کرده است البته این تلاشها در برخی زمینهها به نتیجه رسیده و در بعضی زمینهها نیز هنوز به نتایج لازم نرسیده است. ایشان سفرهای استانی دولت را موضوعی درخشان و مهم خواندند و افزودند: 31 سفر در سال اول دولت به سراسر کشور از جمله نقاط محروم و دور افتاده، نظارت میدانی بر کارها و همدلی عمیق با مردم از دیگر توفیقات دولت بوده است. «سرعت عمل و حضور در محل حوادث طبیعی و پیشبینینشده به نشانه همدردی دولت با مردم»، «زدوده شدن رقابتهای منفی و مناقشهبرانگیز در روابط بین قوا که موجب آشفته کردن ذهن مردم میشد»، «تأکید بر مراقبت جدی سه قوه در استمرار این تلاش آرامشبخش» و «جوانگرایی» از دیگر توفیقات دولت بود که رهبر انقلاب به آنها پرداختند. ایشان گفتند: البته مدیران و مسئولان جوان هم در مواردی اشتباه و خطا میکنند اما در مجموع دمیده شدن روح جوانی در دولت و مجلس و پرورش مدیران قوی، ارزش صبوری در مقابل این خطاها و رفع تدریجی آنها را دارد. حضرت آیتالله خامنهای، «خارج کردن جامعه از چشم انتظاری برای تصمیمگیری و اقدام دیگران»، «پرهیز از شرطی کردن کشور» و «اهمیت دادن به ظرفیتهای داخلی» را از دیگر موفقیتهای قوه مجریه خواندند. رهبر انقلاب دولت سیزدهم را «مسئولیتپذیر» دانستند و گفتند: در یک سال اخیر شنیده نشد که دولت فرافکنی و بهانهتراشی کند و بگوید «اختیار نداریم» و یا «نمیگذارند». «رویکردهای خوب در زمینه سیاست خارجی و فرهنگ» و «برجسته کردن شعارهای انقلاب از جمله عدالتطلبی، حمایت از مستضعفان، پرهیز از اشرافیگری و استکبار ستیزی» از دیگر نقاط برجسته دولت بود که رهبر انقلاب بیان کردند. فرصت استثنایی برای دولت آیتالله رئیسی
دولتی که با شعار کارآمدی، تمرکز بر ظرفیت های داخلی و منطقه ای، عدالت اجتماعی و مبارزه با فساد و بی عدالتی وارد عرصه شد، لازم است به مجموعه نکات جدب توجه کند تا بتواند در سه سهل باقیمانده به توفیقات شایسته در انجام وعدههای خود دست یابد که ذیلاً یه چند نکته اشاره میشود: امید یکی از مهم ترین ظرفیت های دولت
در واقع هر دولتی در بستری اجتماعی، اقتصادی و سیاسی شکل میگیرد و مولفه هایی را شکل می دهد. درباره دولت سیزدهم آن چه می توان گفت این است که یکی از مهم ترین مولفه هایی که در این دوره ایجاد شده، شکل گیری مولفه «امید» است. بی تردید یکی از مهم ترین ظرفیت های دولت سیزدهم را می توان همین شکل گیری امیدواری در جامعه دانست.
براساس افکارسنجی های متقن همچون نظر سنجی مرکز افکار سنجی کیو در آبان 1400حدود 68درصد پاسخ دهندگان به دولت اعتماد دارند و به آینده امیدوارند. تقریبا در یک سال گذشته با وجود مشکلات متعدد، از میزان امیدواری چندان کاسته نشده است از این رو میتوان گفت «امیدواری» همچنان یکی از مهم ترین ظرفیت های دولت سیزدهم است که دولت برای حفظ آن باید مراقبت کند. هماهنگی قوا یکی از فرصت های دولت سیزدهم می توان دوره دولت سیزدهم را از منظر هماهنگی رویکردها، یک دوره کم سابقه دانست که در آن رویکرد هر سه قوه همسو است، موضوعی که در عین آن که ظرفیتی کم نظیر را برای دولت فراهم میکند اما از طرف دیگر توقع مردم را برای افزایش کارآمدی و سرعت در حصول نتیجه کارها و کاهش خطا بالا میبرد، مسئلهای که به نظر می رسد باید مورد توجه هر سه قوه و به خصوص قوه مجریه باشد، چرا که اگر در دولت های قبلی بهانه ناهماهنگی بین قوا برای مردم مسموع بود، در این دوره چنین نخواهد بود. بعد از «جان» نوبت «نان» است روزهای تلخ تابستان 1400 با روزی 500تا 700 فوتی که ناشی از ناکارآمدی وزیر بهداشت در واردات واکسن بود هنوز در ذهن ها باقی است، موضوعی که با واقع بینی وسرعت عمل دولت سیزدهم در واردات واکسن در یک بازه 3-4 ماهه کنترل شد یا تصمیم سخت و حیاتی دولت در حذف ارز ترجیحی 4200 که همچون بختکی بر اقتصاد کشور افتاده بود، نمونه هایی از توان دولت در برداشتن سنگ های بزرگ و مصادیقی است که نشان می دهد دولت توان جراحی اقتصادی همچون نظام بانکی و مالیاتی و نظام پرداخت حقوق ها را دارد تا پس از کارنامه موفق در حوزه «جان» مردم برای «نان» و معیشت مردم نیز قدمی موثر و ماندگار با کنترل تورم و نقدینگی و ایجاد اشتغال پایدار بردارد. برنامه ریزی برای پسا برجام آن چه از ظواهر امر برمی آید مذاکرات احیای برجام مراحل پایانی خود را می گذراند، اگرچه به طور مکرر گفته شده که یکی از دلایل شکست یا احیای برجام گره زدن اقتصاد و معیشت مردم به آن است اما از این واقعیت نباید چشم پوشید که در صورت پایندگی غرب و آمریکا به تعهدات برجامی در عرصه بین المللی گشایش های اقتصادی برای کشور فراهم و فرصت هایی ایجاد و از هزینه ها کاسته خواهد شد.
براین اساس به نظر می رسد دولت سیزدهم و اتاق فرماندهی اقتصادی دولت باید برای صبح روز توافق برنامه ریزی داشته باشد و برای شوک های انتظاری اولیه تا ورود ارز به اقتصاد کشور آماده باشد. اقتصادی که به دلیل تحریم ها برخی اجزایش نیاز به بازسازی، احیا و به روز رسانی دارد به خصوص این که تجربه دولت آقای احمدی نژاد در سرازیر کردن بدون برنامه درآمدهای ارزی به بازار مسکن و طرح ناپخته سلامت که تورم افسارگسیخته ای را به ارمغان آورد، در سابقه ذهنی خود دارد. از این منظر به نظر می رسد اتاق فرماندهی اقتصادی دولت سیزدهم باید خود را برای صبح پسا توافق آماده کند. توجه ویژه به سفره مردم و بهبود معیشت
گزافه نیست اگر بگوییم مهم ترین انتظار اکثریت مردم از آقای رئیسی و دولت ایشان بهبود وضعیت معیشت است، موضوعی که اگر در اولویت بندی های دولت گم شود نه تنها آسیب آن دامن گیر این دولت می شود بلکه به دلیل از بین رفتن امید به بهبود شرایط می تواند چالش های بزرگی همچون اتفاقات تلخ را در دولت دوازدهم آقای روحانی رقم بزند، موضوعی که از منظری دیگر بی توجهی به آن می تواند سایر دستاوردهای دولت را از دیدگاه مردم تحت شعاع قرار دهد. براین اساس مهم این است که مردم توجه دولت به حوزه معیشت شان را احساس کنند. اتاق کنترل اقتصاد دولت همچنان شلوغ
یکی از ابتکارات خوب دولت سیزدهم را می توان تشکیل اتاق فرماندهی اقتصاد برای حل معضلات اقتصادی کشور دانست، موضوعی که البته از همان ابتدا با یک انتقاد همراه بود و آن این که در اتاق فرماندهی ترافیک فرمانده وجود دارد مسئله ای که اگرچه با کم رنگ شدن اثرگذاری برخی افراد همراه شد اما به نظر می رسد برای افزایش سرعت در تصمیم گیری و وحدت رویه در عین استفاده از تمامی نظرهای کارشناسی بازهم باید از ترافیک فرماندهان اتاق فرمان اقتصاد کاست. ضرورت اصلاح کابینه
تغییر عبدالملکی وزیر کار با تصمیمهای پرهزینه اش در 9 ماهگی تصدی وزارت از سوی رئیس جمهور نشان داد دولت ظرفیت اصلاح خود را دارد، موضوعی که به نظر می رسد آقای رئیسی در سال دوم دولت خود باید به آن توجه بیشتری داشته باشند. بالاخره وزرا عملکرد و توان و میزان اثر گذاری خود را نشان داده اند و عملکرد یک ساله شان نشان می دهد برای قدم های بلندی که آقای رئیسی وعده آن ها را به مردم داده، توان همراهی با دولت پرتلاش ایشان را به لحاظ نظری و توان اجرایی دارند یا نه. براین اساس اگرچه سخت است اما ظاهرا رئیس جمهور برای از دست نرفتن فرصت در عمل به وعده ها در زمان کمتر از سه سال باقی مانده بهتر است که برای ترمیم کابینه اقدام کند. واقعی کردن برخی وعده ها
یک سال قبل آقای رئیسی براساس شناختی خارج از دولت و مشورت با مجموعه ای از وعدهها پا به عرصه انتخابات گذاشت؛ وعدههایی همچون * اینترنت رایگان برای دهکهای پایین * رونق اقتصاد فضای مجازی * ایجاد ثبات در بازار * تسهیلات بانکی برای تولید مسکن و ازدواج * خشکاندن منشا ریشههای فساد * کاهش هزینه ها با کنترل تورم، تامین مسکن و تامین نظام سلامت * جهت دهی نقدینگی به سمت تولید و کاهش تورم * یک میلیون شغل سالانه * حل مشکل پیش پرداخت هزینه درمان با کارت سلامت و... بدیهی است اینک پس از یک سال از آن وعدهها، آقای رئیسی به شناخت کاملی از ظرفیتها، توانمندیها، نقاط ضعف و قوت و واقعیتها و اقتضائات و فرصت و تهدیدها رسیده است، شناختی که به نظر می رسد باید بستر واقع بینی برای دولت سیزدهم و اصلاح برخی وعدهها همچون 4 میلیون مسکن یا 4 میلیون شغل باشد. تغییر وعده اگرچه کار سختی است اما عمل نکردن یا عمل ناقص یا انجام وعده پرهزینه می تواند نتیجه عکس داشته باشد.
براین اساس به رئیس جمهور پیشنهاد می شود براساس شناختی که پس از یک سال تلاش شبانه روزی داشته اند اگر لازم می بینند براساس ظرفیت و واقعیت در عین اهتمام به عمل به وعده های انتخاباتی، برخی وعده ها را اصلاح کنند، موضوعی که مردم نیز آن را خواهند پذیرفت. کوتاه سخن این که دولت در حدود 390 روز تلاش از منظر افکار عمومی به رغم عملیات رسانهای علیه دولت، نمره قبولی میگیرد و این که میزان امیدواری کاهش چشمگیری نیافته برای دولت یک فرصت کم نظیر است اما برای این که این امیدواری تبدیل به اعتماد و افزایش سرمایه اجتماعی شود، هر چه زودتر «باید بشودها» به «شدها» تغییر پیدا کند. انتهای پیام /