رانت تحصیلی دانشگاههای معتبر دنیا برای یک گروهک در ایران / آیا برای توافق به تروریستها باج دادهایم؟
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو؛ تازه برگشته است. صدایش گرفته و با هر نفس سینه اش خس خس میکند. خوب یادم است کلی خوشحال بود بالاخره راهی پیدا کرده که بتواند برود سرزمین رویایش و تحصیل کند. تصمیم گرفته بود تابعیت ارمنستان بگیرد و از سفارت آمریکا در آنجا اپلای کند. چند ماه دوندگی و تلاش، نهایتا روزی عکس بلیطش را برایم فرستاد و خداحافظی کرد، حالا می گوید دیپورت شده است آن هم به خاطر ایرانی...
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو؛ تازه برگشته است. صدایش گرفته و با هر نفس سینه اش خس خس میکند. خوب یادم است کلی خوشحال بود بالاخره راهی پیدا کرده که بتواند برود سرزمین رویایش و تحصیل کند. تصمیم گرفته بود تابعیت ارمنستان بگیرد و از سفارت آمریکا در آنجا اپلای کند. چند ماه دوندگی و تلاش، نهایتا روزی عکس بلیطش را برایم فرستاد و خداحافظی کرد، حالا می گوید دیپورت شده است آن هم به خاطر ایرانی بودن و سفری که برای اربعین به عراق داشته است.
برای دانشجوی ایرانی تحصیل خارج از کشور هیچگاه آسان نبوده. باید هفت خوان رستم را رد کنند تا در یکی از دانشگاههای معتبر اروپا و آمریکا درس بخوانند. اگر ایرانی و باشی و مسلمان چنان سخت پذیرش میشوی که انگار تروریست هستی. اما همین دانشگاههایی که دانشجوی مسلمان ایرانی را به سختی پذیرش میکنند اعضای یک گروهک در ایران را مثل آب خوردن میپذیرند.
بارها از موسسات غیر مجاز شنیدهایم، اما آدم حتی فکرش را هم نمیکند که دور و برخودمان، در تهران، مشهد، شیراز، اصفهان، دانشگاهی متعلق به یکی از گروهکهای معاند انقلاب به صورت غیر مجاز و زیر زمینی فعالیت کند. دانشگاهی که در دنیا معتبر و بیش از 30 سال سابقه فعالیت داشته باشد و دولت جمهوری اسلامی در 6 سال گذشته هیچ برخوردی با آن نکرده باشد.
دانشگاه هایی، چون هاروارد آمریکا، دانشکده پزشکی استنفورد، دانشگاه میشیگان و... که به سختی و با حساسیتهای مختلف نسبت به مسلمانان، به خصوص ایرانیان مسلمان دانشجو میپذیرند بهائیان را با آغوش باز استقبال میکنند.
«موسسه علمی آزاد بهائیان» نام تشکیلاتی مخفی است که از آن با عنوان دانشگاه بهائیان یاد میشود. درحال حاضر این دانشگاه با کادرعلمی بهائی در داخل و خارج از کشور، امکان ادامه تحصیل در 38 رشته از شیمی گرفته تا حقوق و مهندسی کامپیوتر در مقاطع کاردانی، کارشناسی و کارشناسیارشد را برای دانشجویانش فراهم کرده است. بیش از 90 دانشگاه در سراسر دنیا مدرک دانشگاه بهائیان را معتبر میدانند و فارغ التحصیلان آن را به واسطه بهائی بودنشان در مقاطع کارشناسیارشد و دکتری به راحتی و مستقیما پذیرش میکنند. درصورتی که مرتبه و سطح علمی موسسه از اغلب دانشگاههای دور افتاده دولتی نیز پایینتر است.
دهها نفر از فارغ التحصیلان این دانشگاه هم در موسسات و دانشگاههای برتر دنیا هیئت علمی شدهاند. دانشگاه هایی، چون هاروارد آمریکا، دانشکده پزشکی استنفورد، دانشگاه میشیگان و... که به سختی و با حساسیتهای مختلف نسبت به مسلمانان، به خصوص ایرانیان مسلمان دانشجو میپذیرند بهائیان را با آغوش باز استقبال میکنند. در واقع دانشگاههای مطرحی چون هاروارد و استنفورد که دانشجویان مسلمان نخبه ایرانی را با سختگیریهای بسیار زیاد میپذیرند برای بهائیان یک «رانت بینالمللی» قائلند که قطعا با کمکهای مالی بهائیان و وابستگی آنها به اسرائیل بی ربط نیست.
نکته عجیبی که در آمار و ارقام این موسسه زیرزمینی به چشم میخورد این است که تعداد کارمندان و اساتید به 955 نفرمیرسد، همچنین سالیانه حدود 1000 دانشجوی ورودی جدید دارد. نحوه پذیرش دانشجو هم آزمونی شبیه به کنکور است. هر فرد میتواند 8 رشته را انتخاب کند و آزمون بدهد. کلاسهای درس به صورت حضوری و آنلاین برگزار میشود، دانشگاه دارای چندین آزمایشگاه و کارگاه و تجهیزات آموزشی فراوانی است. دروس ارائه شده در دانشگاه مانند دانشگاههای دیگر و بعضا پیشرفتهتر است، همچنین شامل دروس دینی بهایی است. این موسسه زیرزمینی به چشم میخورد این است که تعداد کارمندان و اساتید به 955 نفرمیرسد، همچنین سالیانه حدود 1000 دانشجوی ورودی جدید دارد.
در ظاهر همه چیز درست به نظر میرسد، بهائیان برای خود دانشگاهی تاسیس کردهاند تا بتوانند از لحاظ علمی پیشرفت کنند. ماجرا وقتی جالب میشود که بدانیم در گروهک بهائیت همه افراد از 18 سالگی دارای مسئولیت و به اجبار وارد این دانشگاه میشوند همچنین بهاییان به اصطلاح دانشجوی این موسسه زیر زمینی، همزمان با مخفی کردن هویت خود در دانشگاههای دولتی هم تحصیل میکنند و هر کدام ماموریتی خاص بر عهده دارند. یکی از متبریان بهائیت در مصاحبه با فارس میگوید:" تسجیل شدن به این مفهوم است که اسمتان داخل لیست بهاییها میرود و به بیتالعدل در اسرائیل فرستاده میشود. آنها در سن 18 سالگی شما را وارد اصل ماجرا میکنند. یعنی به شما مسؤولیت میدهند. مثلا مربی درس اخلاق، نظامت ضیافات، هیأتهای مختلف نوجوانان یا هیأت گلشن توحید که از سه سالگی بچهها را به آنجا میفرستند."
بهائیانی که در تهران زندگی میکردند خانههایشان را در اختیار دانشجویان قرار میدادند تا کلاسهایشان را در آنجا تشکیل دهند. مثلا صبح ما یک کلاس در شرق تهران داشتیم و حدود یک ساعت بعد از آن، یک درس و کلاس دیگر در غربیترین نقطه تهران داشتیم.
اواسط دهه شصت و پس از آشوبهای گسترده در کشور، تعدادی دانشجو دستگیر و از دانشگاهها اخراج میشوند. آنها لیدرها و عوامل اصلی شورش بودند و وجه مشترک بیشترشان وابستگی به فرقه «بهائیت» بود. نفوذ و قدرت آنها میان قشر دانشجو به حدی بود که هر کدام از لیدرهای بهائی با گروه خود مسئولیت آشوب در نقطهای از شهر را بر عهده داشت و عملا شورش را رهبری میکردند. این آشوبها کمی پس از آن صورت گرفت که سران بهایی (شورای سه نفره) ایران موسوم به «خادمین» در نامهای عملا جمهوری اسلامی را تهدید به براندازی کرد. هر چند در جریان انقلاب فرهنگی اکثر اساتید تشکیلات بهایی شناسایی و اخراج شدند، اما دانشجویان بهایی میتوانستند به تحصیل ادامه دهند.
تا سال 78 موسسه بدون مشکل و مزاحمت نیروهای امنیتی به کار خود ادامه میداد، اما در آن فقط فعالیت علمی صورت نمیگرفت. موسسه عملا تبدیل به یک مرکز برنامهریزی و تبلیغ بهائیت شده بود. با اینکه ساختمان مرکزی موجود بود، اما کلاسها درون خانههایی در نقاط مختلف شهر برگزار میشد. یکی از دانشجویان این دانشگاه میگوید:«بهائیانی که در تهران زندگی میکردند خانههایشان را در اختیار دانشجویان قرار میدادند تا کلاسهایشان را در آنجا تشکیل دهند. مثلا صبح ما یک کلاس در شرق تهران داشتیم و حدود یک ساعت بعد از آن، یک درس و کلاس دیگر در غربیترین نقطه تهران داشتیم.»
این کلاسها تبدیل به محلی برای تبلیغ بهاییت شده بود با عنوانهایی چون کلاس مختلط، کلاسهای آزاد اندیشی و... دانشجویان مسلمان را به این محافل کشانده و بهاییت را برای آنان جا میانداختند. پس از جذب به آنها مسئولیتی واگذار کرده و راهی جامعه میکردند. پس از دستگیری سال 78 (که اغلب آنها پس از ده روز آزاد شدند) مدیران بهایی تعهد دادند که موسسه را تعطیل کنند. چرا که با ایجاد شبکه مخفی و اقدامات ضد اسلامی حق زندگی مسالمت آمیز خود را نقض کرده بودند. اما موسسه کماکان به فعالیت خود ادامه داد. سال 90 اقدام به موقع و دقیق در دستگیری چندین مدیر اصلی باعث شد دانشگاه چند ماه تعطیل باشد اما مطابق آخرین اخبار از سال 91 تا به امروز هیچ گونه برخوردی با این مجموعه صورت نگرفته است. در غفلت دستگاههای نظارتی و امنیتی این تشکیلات زیرزمینی همچنان به فعالیت خود ادامه میدهد.
برخی کارشناسان علت کمتر شدن برخوردها با بهائیان از سال 92 تاکنون را مرتبط با مذاکرات و خواستههای طرف غربی از ایران میدانند. موضعگیری و اقدامات مقامات دولتی هم این شبهه را تقویت میکند برای نمونه پیگیری و نامهنگاری شهیندخت مولاوردی دستیار رئیس جمهور برای بازگشایی اماکن تجاری بهائیان که مورد استقبال گسترده رسانههای معاند قرار گرفت. «فریبا کمالآبادی»، از دیگر رهبران جامعه بهائی که او هم به تازگی از زندان آزاد شده ضمن ابراز امیدواری از سخنان مولاوردی، میگوید برخی از مسوولان وزارت اطلاعات در دوران زندان به او و دیگر بهاییان قول دادهاند که حقوق شهروندی به این جامعه اعطا خواهد شد: «اما هنوز هیچ اقدام عملی از سوی دولت و جمهوری اسلامی در این زمینه مشاهده نکرده ایم»." پیگیری و نامهنگاری شهیندخت مولاوردی دستیار رئیس جمهور برای بازگشایی اماکن تجاری بهائیان که مورد استقبال گسترده رسانههای معاند قرار گرفت.
شواهد بین المللی این سوال را پر رنگ میکند که" آیا قول و قراری میان دولتیها و طرف غربی بوده است؟ " برای مثال در 25 فوریه 2014 سازمان عفو بینالملل اعلام میکند: «انتخاب حسن روحانی به ریاست جمهوری در ژوئن سال 2013 این امید را پدید آورده بود که دولت او به " اصلاحات بسیار ضروری" در زمینه وضعیت حقوق بشر در ایران مبادرت خواهد کرد» و در ادامه حقوق بشر را در ایران مستقیما با وضعیت بهائیان پیوند میدهد. همچنین کمیسیون ناظر بر آزادی مذاهب در گزارشی بیان میکند: "از زمان روی کار آمدن حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری سال 1392، وضعیت «بدتر» شده و او به «وعدههایی که برای تقویت حقوق و آزادیهای فردی اقلیتهای مذهبی داده بود، عمل نکرده است»".
عدهای از بهائیان نیز در نامهای به حسن روحانی از او خواسته بودند تا محدودیتهای شغلی و تحصیلی آنان را برطرف کند و به وعده خود عمل کند: "امیدواریم شما نیز به سخنان والای خود در راه احقاق حقوق دانشجویان و بسط مبانی عدالت حقیقی در جامعه، جامه عمل بپوشانید."
در شهریور ماه 1393 «جامعه بین المللی بهائیان» در گزارشی مدعی میشود: "دولت جمهوری اسلامی ایران در زمینه قولهایی که چند سال پیش در مورد بهبود وضعیت رفتار با بهاییان داده «صادق» نبوده و به این قولها عمل نکرده است. قولهایی که ایران در این زمینه داده بود در جریان سازوکاری به نام «بازنگری عمومی دورهای» (یوپیآر) صورت گرفت که شورای حقوق بشر سازمان ملل هر چهار سال یک بار از آن برای مرور وضعیت حقوق بشر در هر یک از کشورهای عضو استفاده میکند. "
با توجه به شواهد این ظن به وجود میآید که یا دولت فخیمه فعالیت این دانشگاه را نمیبیند یا میبیند، اما منفعت اقتضا میکند که عینکش را بردارد تا مشکل برطرف شود. هنوز این سوال مطرح است که آیا روحانی به غربیها و سازمانهای به اصطلاح حقوق بشر تضمینی برای عدم برخود با گروهک تروریستی بهائیت داده است؟
*س_بهائیت به گواه تاریخ_س* نگاهی که به تاریخ بیندازیم در گذشته بهاییت جز قتل و ترور و آشوب نمیبینیم، مورخان غربی از وحشیگری آنها در عهد ناصری میگویند. علی محمد باب هم چندین بار توبه نامه نوشته و دروغگویی خود را تایید کردهاست. رنت واتسون عضو سفارت انگلیس در تاریخ خویش پس از شرحی از شورش بابیان زنجان مینویسد "آنها پیشنهاد تسلیم را که فرمانده ایرانی پیغام فرستاده بود با پوزخند پاسخ دادند و شخص خوشنیت و شتابزدهای را که برای وساطت بین دو طرف جلو آمده بود را درجا کشتند و امان از وقتی که ایرانیها به دست بابیها اسیر میگشتند و گفتهاند که مانند حیوان نسبت به آنها رفتار و آنها را با یک دست از تیر چوبی آویزان و کباب میکردند. "
سر پکسی سایکس نیز در تاریخ ایران با اشاره به شورش بابیان در زنجان مینویسد:" بابیان در این مورد به انواع فجایع و وحشیگری دست زده و حتی عدهای را مثل اسب نعل زدهاند و عدهای دیگر را یک دست و یک پا آویزان کرده و برخی را زنده زنده در آتش افکندهاند. "
همچنین بزرگان بهائی در گردهمایی به نام «بدشت» رسما نسخ اسلام و قرآن را اعلام میکنند و طاهره قره العین (یکی از شخصیتهای برجسته بهائی) حجاب از سر برمیدارد و احکام اسلام را به سخره میگیرد. قصه امروز ما و بهائیان میتواند صد سال آینده عراق و سوریه را حکایت کند که عدهای برای بقایای داعش و النصره دل بسوزانند، دختر فلان عمامه به سر مغروق برود و با آنها عکس بگیرد، جامعه جهانی هم مدام اتهام تبعیض و نقض حقوق بشر به کشور بزند.
*س_همه نمیدانند!_س* خبرگزاری دانشجو برای یافتن اطلاعات بیشتر در مورد این موسسه با تعدادی از نمایندگان مجلس گفتوگو کرده است. علیرضا سلیمی عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس به خبرنگار ما درباره موسسه آزاد بهائیان گفت: تا کنون گزارشی از وجود چنین موسسهای به دست ما نرسیده است ان شاء الله در جلسه بعدی مجلس به این موضوع رسیدگی خواهیم کرد.
محمد قمی عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس هم از وجود این موسسه اطلاعی نداشته و گفته: بنده از وجود چنین موسسه ای آگاهی ندارم اما فعالیت این گونه موسسات آموزشگاهی چه دولتی و چه غیر دولتی باید از سوی وزارت علوم مجوز فعالیت دریافت کرده باشند. شرط پذیرش این مجوز نیز اعتقاد به دین اسلام وادیان دیگری که از نظر اسلام پیوستن به آن ها مشکلی ندارد همچون ادیان یهودی، زرتشتی و ارمنیان است. بنابراین فعالیت موسسات بهائیان که اصلا جزء ادیان شمرده نمیشوند غیر مجاز است. واگر اکنون چنین موسسه ای به فعالیت میپردازد باید با آن به طور قاطع برخورد کرد.
محمد باسط درازدهی عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس با بیان اینکه مصاحبه انجام نمی دهم و در این باره هیچگونه اطلاعی ندارم گفتگو را به پایان رساند.
پیگیریهای ما از مسئولان امنیتی نیز به نتیجهای نرسید گویا ارادهای در سطوح عالی کشور برای برخورد نکردن با این موسسه غیر مجاز بعد از انتخاب روحانی وجود دارد. قصه آینده ما و بهائیان میتواند امروز عراق و سوریه باشد. کسانی در داخل کشور با امکانات این ملت سختی کشیده تربیت میشوند ولی برای مقاصدی علیه این ملت.