رمزگشایی از تحرکات نظامی آمریکا در منطقه و احتمال فعال شدن مکانیسم ماشه از سوی یک دیپلمات سابق

اقتصادنیوز: یک دیپلمات سابق می گوید: غرب و آمریکا نباید خیال کنند که از طریق اقدام نظامی علیه ایران میتوانند به نتیجه برسند. هیچ چارهای جز گفتگو وجود ندارد؛ گفتگو برای رسیدن به توافق باشد، نه اعمال فشار برای تسلیم ایران.
به گزارش اقتصادنیوز، شمارش معکوس تا ضرب الاجل اروپاییها برای فعال سازی مکانیسم ماشه آغاز شده است، اروپاییها پیشنهاد داده اند که مهلت به کار انداختن مکانیسم ماشه تمدید شود. اما تهران با این استدلال که اروپاییها پایبند برجام نبودهاند پس نمیتوانند در مورد مکانیسم ماشه تصمیمگیری کنند زیر بار این موضوع نرفته است.
در این میان عباس عراقچی گفتگوهایی با اروپاییها داشته و نزدیک بودن زمان مهلت ضربالاجل را یادآوری کردهاند. با این حال آنها بر راه حل دیپماتیک تاکید داشتهاند. اما مساله آنجاست که غربی ها بر غنی سازی صفر درصد ایران پافشاری دارند و خط قرمز ایران به صفر رساندن غنیسازی است.
در این رابطه اقتصادنیوز با سیدجلال ساداتیان کاردار پیشین ایران در لندن به گفتگو نشسته است.
ساداتیان می گوید تهران بر ادامه غنیسازی صلحآمیز، آمادگی شفافسازی و توان دفاعی خود تأکید دارد؛ پیام ایران روشن است: مذاکره واقعی و نه تسلیم، راه حل است و مقاومت داخلی و انسجام مردمی حفظ شده است.
مشروح این گفتگو را در ادامه می خوانید؛
****
* آقای ساداتیان، 10 روز کمتر تا اولتیماتوم اروپاییها باقی مانده است. چه مسیر حقوقی و دیپلماتیکی برای ایران وجود دارد که از فعال شدن مکانیزم ماشه جلوگیری کند؟
آقای عراقچی وزیر خارجه با تروئیکا اروپایی و رئیس سیاست خارجی (هرچهار نفر) اتحادیه گفتگوهایی داشته است. بعد از آن، وزیر خارجه انگلیس توییتی منتشر کرد و گفت که ما متعهد به ادامه مسیر دیپلماسی هستیم. آقای عراقچی یکشنبه نیز با لاوروف صحبت کرده است. طبق اطلاعرسانی ما، هنوز خبر رسمی از سمت روسیه دریافت نکردهایم. آقای لاوروف گفته است که اتحادیه و تروئیکا صلاحیت لازم برای فعال کردن اسنپبک را از دست دادهاند و نمیتوانند این کار را انجام دهند.
در عین حال، قرار است که امروز سهشنبه در سطح معاونین، گفتگوهای ایران و تروئیکا برگزار شود. این وضعیت ظاهراً بحرانی است، اما آنچه در عمق رخ میدهد و جایگاه اروپاییها و تأثیرات اقدامات آمریکا بر آنچه در ظاهر دارند تدارک میبینند، اهمیت دارد. منظور از این اقدامات، مجموعهای از تحرکات نظامی و تدارکاتی است که آمریکا در منطقه انجام میدهد؛ مانند جابهجایی نیرو از پایگاه العدید در قطر و تخلیه پایگاه در عراق، که بیشتر حدس زده میشود برای یک حمله گستردهتر باشد.
هدف این اقدامات، وادار کردن ایران به تسلیم کامل است تا دیپلماسی محدود به پذیرش صفر درصد غنیسازی و جمع کردن برنامه هستهای شود. سپس احتمالاً به سراغ مسائل موشکی و منطقهای ایران خواهند رفت.
پیامی که مواضع لاریجانی داشت
در این زمینه، آقای لاریجانی چند روز قبل در سخنانی که در سایت رهبری منتشر شد، بهطور مفصل مسائلی را مطرح کرد. ایشان تأکید کردند که برخلاف آنچه دیگران میگویند، مقاومت از بین نرفته است و همچنان وجود دارد؛ چه در عراق و چه در حزبالله. ایشان همچنین گفتند که ایران تدارکات لازم خود را انجام داده و تا حد امکان وابستگی به منابع خارجی را محدود کرده است. از نظر آقای لاریجانی مسئله اسنپبک برای ایران آن اهمیتی که دیگران مطرح میکنند را ندارد و اثرات خاص خود را از دست داده است.
ایشان در عین حال پیام میدهد که میخواهد زندگی مردم در آرامش باشد و شرایط زندگی عادی را مهیا کند؛ یعنی تمایل به جنگ ندارد و دنبال حل مسائل از طریق دیپلماسی است، اما بر استقلال خود و نیازمندیهای داخلی، از جمله غنیسازی، تکیه دارد.
خلاصه اینکه ایران پالس مذاکرهای منطقی با تأکید بر توانمندیهای داخلی ارسال میکند و اگر طرف مقابل اصرار بر تسلیم کامل داشته باشد، ایران زیر بار نخواهد رفت. در عین حال، تدارکات لازم برای دفاع نیز فراهم شده است.
این فضای عمومی فعلی است؛ اما اینکه دیپلماسی چقدر موفق باشد و اروپاییها پس از سهشنبه چه موضعی اتخاذ کنند، مشخص نیست. ممکن است مهلتی برای برجام تمدید شود، اما اجرای آن در حد تروئیکا نیست و نیازمند تصمیم شورای امنیت برای تمدید قطعنامه 2231 است. این فضا نشان میدهد که غربیها ممکن است تلاش کنند، اما همه اقدامات آنها زیر سؤال رفته است؛ روسیه هم موضوع را زیر سؤال برده است. البته موضع چین هنوز مشخص نیست.
این در واقع به این معناست که ایران، روسیه و شاید هم چین با استدلال اینکه اروپاییها پایبند برجام نبودهاند، مشروعیت استناد به مکانیسم ماشه که در این توافق بوده را ندارد...
بله. مخالفت آنها بر این مبنا است که میگویند این در اختیار افراد نیست که بخواهند؛ مثلاً تروئیکا نیست که بتواند با ایران توافق کند، چون برجام ماهیت خود را از دست داده است...
اروپاییها هیچ اعتقادی به برجام نداشتند و عملاً از آن خارج شدهاند
این استدلال حقانیت ایران را دنبال می کند؛ اما سؤال اینجاست که آیا برای ایران سود به دنبال دارد یا آنکه به ضرر ایران تمام خواهد شد؟
الان ایران دنبال این است که این 9 روز تمام شود. وقتی این 9 روز تمام شود، طبیعتاً مهلت اروپاییها به پایان میرسد. به این ترتیب، اولاً ایران این داستان را زیر سؤال میبرد، که البته همین الان هم این کار را کرده است. ثانیا آنکه وقتی آمریکا و اسرائیل به ایران و تاسیسات هستهای کشور حمله کردند؛ اروپاییها به رغم عضویت ایران در انپیتی آن را محکوم نکردند. این یعنی اروپاییها هیچ اعتقادی به برجام نداشتند و عملاً از آن خارج شدهاند.
در نتیجه، نمیتوانند بعد از 10 سال که به هیچکدام از بندهای برجام متعهد نبودهاند، بخواهند به یک بند برجام، توسل پیدا کنند و اسنپبک را فعال کنند. این استدلال در نامهای به دبیرکل سازمان ملل و رئیس دورهای شورای امنیت ارسال کرده و اعتراض کرده است که اروپاییها هیچ حقی نسبت به مسئله اسنپبک ندارند و ایران خود را از این محدودیتها مبرا میداند.
با این حال، دنیا دنیای زور و قلدری است. آنها ممکن است در خیلی موارد به هیچ بندی استناد نکنند، مگر آن چیزی که به نفع خودشان باشد. حالا که این ماجرا اینگونه تفسیر میشود، ممکن است آنها هم تفسیر خود را داشته باشند و بخواهند تبعات قضیه را متوجه ایران کنند.
این یک بحث حقوقی است که ایران در حال استدلال درباره آن است، اما ابهامات اجرایی وجود دارد. ظاهر مطلب این است که آنچه ایران، روسیه و احتمالاً چین مطرح میکنند، این است که اروپاییها نمیتوانند اسنپبک را فعال کنند. اگر هم قرار باشد مهلت بیشتری داده شود، مثلاً فضایی شش ماهه یا یک ساله برای گفتگو فراهم شود، این اختیار در دست شورای امنیت است. یعنی همه اعضای شورای امنیت، اعم از اعضای دارای حق وتو و غیره، باید رأی دهند؛ 16 عضو باید تصویب کنند تا اجرا شود. این سازوکار، امکان وتو را هم دارد. موضع روسیه در این زمینه این است که اگر وارد آن فضا شود، ممکن است با وتو مواجه شود، حتی اگر حرفی رسمی درباره وتو نزده باشد.
غربی ها باید دنبال گفتگو برای توافق باشند نه گفتگو برای اعمال فشار
اگر مذاکراتی شکل بگیرد، دو طرف ماجرا یعنی ایران و طرف غربی، در مورد غنیسازی توافق ندارند؛ خط قرمز دو طرف غنیسازی است. ایران غنیسازی صفر را نمیپذیرد طرف مقابل انجام غنیسازی را. آیا این مذاکرات به سرانجام خواهد رسید؟
فضا فضایی است که آمریکاییها تحت فشار اسرائیل و لابی اسرائیل در داخل آمریکا، اصرار میورزند که ایران باید تسلیم شود. استدلال ایران این است که چرا باید تسلیم شویم و این مطلب را بپذیریم؟ ایران عضو انپیتی است و مطابق این کنوانسیون، حق دارد غنیسازی خود را برای مصارف صلحآمیز داشته باشد. اگر طرف مقابل اطمینان ندارد، ایران حاضر است در راستای اطمینانسازی و شفافسازی همکاری کند.
کمااینکه وزیر خارجه ایران پیشنهاد کرده کنسرسیومی تشکیل شود که کشورهای همسایه مانند عربستان و امارات و کشورهای اروپایی و همچنین سازمان ملل، عضو باشند و نظارت کنند؛ یا آقای دکتر ظریف که پیشنهاد دیگری مطرح کرده همکاری منطقهای برای شفافسازی در این زمینه انجام شود. حتی پیشنهادهای دیگری هم مطرح شده است که نشان میدهد ایران آمادگی شفافسازی دارد، اما حاضر نیست از حق غنیسازی خود دست بکشد یا اختیار خود را به دیگران بسپارد. این خط قرمز ایران است و بر ادامه غنیسازی اصرار دارد.
در این میان، ممکن است طرف مقابل تلاش کند با زور یا حمله نظامی، ایران را وادار به تسلیم کند. با این حال، تلاشهایی هم برای حل و فصل ماجرا از طریق مذاکره انجام میشود. همانطور که گفتم، ایران آماده مذاکره است، اما آنچه طرف مقابل فکر میکند که ایران همه ابزارهای خود را از دست داده، صحیح نیست: مقاومت زنده است، آمادگی نظامی کامل وجود دارد، و انسجام مردمی حفظ شده است. پیام آرامش برای مردم نیز داده شده تا نشان دهد مردم پای کار هستند.
اینها پیامهایی است که آقای لاریجانی داده است. بنابراین، غرب و آمریکا نباید خیال کنند که از طریق نظامی میتوانند به نتیجه برسند. هیچ چارهای جز گفتگو وجود ندارد؛ گفتگو برای رسیدن به توافق باشد، نه اعمال فشار برای تسلیم ایران. وزیر خارجه نیز در راستای این پیامها و خواستهها، مسائل خود را مطرح میکند.
شما به صحبتهای آقای لاریجانی اشاره کردید. اما تحلیل خودتان چیست؟ فکر میکنید فعال شدن مکانیزم ماشه با وضع فعلی چه تفاوتی دارد؟ یا بهتر است بگوییم احتمال چه سناریوهایی با این اسنپبک وجود دارد؟
اگر این موضوع واقعاً محقق شود، وجهه قانونی پیدا کند و کشورهای دنیا آن را بپذیرند، معنای آن این است که همه کشورهای جهان باید در تحریم اقتصادی ایران مشارکت کنند. در گام بعدی، اگر آن تحریمها به نتیجه نرسد، وارد مرحله بعدی تحت ماده 40 خواهند شد و باید در آن مشارکت کنند. اگر باز هم از نظر اقتصادی نتیجه حاصل نشود، وارد ذیل ماده 42 میشوند که کشورها را موظف میکند در اقدامات نظامی علیه ایران شرکت کنند.
به عبارت دیگر، آن حملاتی که مثلاً آمریکا و اسرائیل انجام میدهند، همه کشورهای دنیا باید علیه ایران مشارکت داشته باشند. تبعات این سناریو، همان شش قطعنامهای است که به ویژه چهار تای آن اجرایی است و میتواند ایران را ذیل فصل هفتم قرار دهد و به عنوان یک خطر جهانی معرفی کند، تا کشورها مجبور شوند هم در تحریم اقتصادی و هم در حملات نظامی علیه ایران مشارکت کنند. با این فرض، ایران تلاش میکند که ابتدا جلوی این امر کاملاً گرفته شود و وارد این مسیر نشود. تا کجا پیش خواهد رفت، هنوز روشن نیست و نمیتوان با قاطعیت گفت که این اتفاق خواهد افتاد یا خیر.
همچنین بخوانید- کسانی که اسنپ بک را بی خطر می دانند همان حرف احمدی نژاد را می زنند که قطعنامه های شورای امنیت را کاغذپاره می دانست
- سیگنال مذاکره ایران و اروپا درباره اسنپ بک / آینده مکانیسم ماشه چه خواهد شد؟
- عراقچی: تهدید اسنپبک بزرگنمایی شده است / برنامه هستهای ایران فراتر از برجام پیش رفته است + فیلم
- 3 سناریو در آستانه ضربالاجل 18 اکتبر و فعال سازی اسنپ بک؛ تمدید، حل و فصل یا فعال شدن ماشه؟
