یک‌شنبه 4 آذر 1403

شاخصه‌های «تحول راهبردی» در انقلاب اسلامی

خبرگزاری دانشجو مشاهده در مرجع
شاخصه‌های «تحول راهبردی» در انقلاب اسلامی

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، چهاردهمین نشست از دهمین دوره کرسی‌های آزاداندیشی با عنوان «راهبرد تحول؛ ضرورت گام دوم انقلاب اسلامی» به همت مجمع هماهنگی پیروان امام و رهبری استان قم و اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر در دانشگاه طلوع مهر قم به صورت حضوری و مجازی برگزار شد. حجت الاسلام والمسلمین محسن مهاجرنیا در این نشست گفت: موضوع بحث این نشست راجع به شاخص‌های تحول است. تحول...

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، چهاردهمین نشست از دهمین دوره کرسی‌های آزاداندیشی با عنوان «راهبرد تحول؛ ضرورت گام دوم انقلاب اسلامی» به همت مجمع هماهنگی پیروان امام و رهبری استان قم و اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر در دانشگاه طلوع مهر قم به صورت حضوری و مجازی برگزار شد.

حجت الاسلام والمسلمین محسن مهاجرنیا در این نشست گفت: موضوع بحث این نشست راجع به شاخص‌های تحول است. تحول انقلابی و راهبردی، باید شاخصه‌هایی داشته باشد. یکی از شاخصه‌های مهم این است که باید «مبتنی بر مبانی و ارزش‌های اساسی اسلام و انقلاب» باشد. هر نوع تحول حتماً باید بر اساس این مبانی باشد والا آن تحول، در تراز انقلاب و اسلام نخواهد بود.

وی افزود: شاخص مهم بعدی «جهت‌گیری آرمانی» است. تحولی که در تراز انقلاب هست باید جهت‌گیری آرمانی داشته باشد و بخواهد در مسیر آرمان‌ها تحول ایجاد کند. تحول آرمانی یعنی در حوزه سیاست، اقتصاد، فرهنگ، در همه عرصه‌ها و داشتن یک جامعه مطلوب و ایده‌آل؛ جامعه‌ای که به تعبیر قرآن حیات طیبه، حیات پاکیزه‌ای داشته باشد؛ بنابراین آرمان‌گرایی یک شاخصی است، اما مبتنی بر واقعیت. آرمان‌ها اگر از دل واقعیت‌های زندگی برخواسته باشند قابل دسترسی هستند.

استاد فلسفه سیاسی حوزه و دانشگاه «حفظ هویت ملی» را شاخصه بعدی تحول دانست و گفت: هر کشوری در دنیای امروز هویت ملی دارد و این هویت ملی مجموعه آن کشور را تشکیل می‌دهد. کشور ما هم هویت، فرهنگ، مبانی، جمعیت و پیشینه‌ای دارد. هر برنامه تحولی باید اصل این هویت را حفظ کند. چون تحول ممکن است یک وقت هویت را زیر و رو کند.

وی افزود: استقلال، سبک زندگی، اعتماد به نفس ملی، خودباوری، غیرت ملی، غیوریت ملی هم جزء هویت ملی هستند. سبک زندگی باید ارتقا پیدا کند و نباید در تحول دستخوش تغییر و دگرگونی شود بلکه فقط باید ارتقا پیدا کند. والااگر خواص ذاتی یک ملت دستخوش تغییر قرار گیرد و تخریب شود، آن تحول دیگر نمی‌تواند تحول راهبردی باشد که شما را از وضع موجود به وضع مطلوب ببرد.

استاد حوزه و دانشگاه گفت: شاخص چهارم «ابتنای بر عقلانیت» هست. عقلانیت یعنی باید همه امور زندگی و مسائل کشور توجیه‌پذیر باشند و به لحاظ عقلی، معقولیت داشته باشند. قابل موجه‌سازی باشند، برای ملت قابل فهم و درک باشند. مردم آن‌ها را خوب و ارزشی ببینند، این یعنی عقلانیت ومبتنی بر عقل. اگر تحولی رخ بدهد که مردم آن را نپذیرند و خلاف عقلانیت مردم باشد، آن تحول عملاً موفق نمی‌شود.

استاد مهاجرنیا افزود: پنجمین شاخصی تحول این است که بتواند «قدرت ملی و اقتدار ملی» را ارتقا و افزایش بدهد. یعنی هم در عرصه داخلی یک کشور قدرتمند شود؛ و از بیرون هم به عنوان یک بازیگر در نظام بین‌الملل بتواند نقش آفرین باشد. دنیا روی آن حساب کنند و برای خودش قدرتی باشد. یک تحول باید بتواند این شاخص را تأمین کند؛ لذا نکاتی مثل غیرت و غرور ملی و جایگاه بین‌المللی، این‌ها مواردی است که قدرت را افزایش می‌دهد.

وی افزود: دنیا هم مثل بازی فوتبال است. اگر شما قدرت داشته باشید شما را بازی می‌دهند والا باید تماشاچی باشید. آرام آرام از تماشاچی هم تبدیل می‌شوید به یک کشور وابسته‌ای که دیگر حتی تماشا هم نمی‌توانید بکنید. اما اگر قدرت داشته باشید، بخواهید یا نخواهید شما را بازی می‌دهند؛ لذا در کنار اقتصاد، فرهنگ و هویت ملی، امروزه «پایگاه اجتماعی» یکی از شاخصه‌هایی است که برای کشور‌ها قدرت ایجاد می‌کند. کشوری که از نظر داخلی مقبولیت ندارد، نمی‌تواند پایگاه بیرونی هم داشته باشد.

استاد حوزه و دانشگاه افزود: بنابراین یکی از مسائل بسیار جدی این است که ما باید به سمت قدرت ملی و اقتدار ملی پیش برویم و یکی از راه‌های آن، تقویت پایگاه اجتماعی است. چند روز پیش رئیس‌جمهور قم تشریف داشتند، با مراجع معظم دیدار داشتند، حرف همه مراجع معظم این بود که به لحاظ اقتصادی مردم ناراحت هستندو مشکل دارند، باید رفع مشکل کرد. این‌ها یعنی تقویت نظام. یعنی وقتی مردم پای کار باشند نظام تقویت نظام می‌شود و قدرت نظام بالا می‌رود و یکی از شاخص‌های تحول همین است.

وی افزود: شاخصه ششم، «ارتقای مشروعیت و مقبولیت نظام» هست. افزایش مشارکت مردم هست. یک نظام دائماً باید مشروعیت خود را بازسازی کند. در واقع یک نظام مثل یک لامپ است. یعنی شما اگر کلید این لامپ را قطع کنید خاموش می‌شود. مشروعیت یک نظام برای یک نظام عین کلید برق می‌شود. تا زمانی این لامپ و این دولت و این قدرت مشروعیت دارد که مردم این را پذیرفته باشند و مبانی دینی آن را قبول کرده باشند.

استاد مهاجرنیا سپس افزود: مردم در این کشور زندگی می‌کنند. یعنی یکی از چیز‌هایی که به آن احساس تعلق خاطر دارند و حاضرند پای او بایستند. کشور و نظام‌شان است؛ این یعنی پایگاه اجتماعی. مثل دوران جنگ؛ اگر مردم احساس تعلق نداشتند وجبهه نمی‌رفتند و کمک نمی‌کردند، آیا ما پیروز می‌شدیم؟ با حضور همه مردم بود که ما در جنگ تحمیلی هشت سال با دست خالی مقاومت کردیم.

استاد مهاجرنیا بیان داشت: الآن هم که در آستانه دو انتخابات بزرگ هستیم، حضور و مشارکت مردم بسیار مهم است. اگر نظام می‌خواهد تحول ایجاد کند آن هم در سالی که تأکید رهبری بر تحول است، اگر بخواهد مشروعیت و مقبولیت نظام بالا رود از همین الآن باید بستر‌سازی کند که مشارکت را بالا ببرد. مردم بیایند در سیستم تصمیم‌گیری حضور پیدا کنند و رأی بدهند. مشارکت گسترده و با نشاط مردم در انتخابات بزرگ‌ترین سازوکار تحول است.

وی افزود: پایگاه اجتماعی این نظام با فکر و دل مردم سروکار دارد. رفتار دولت باید با توجه به این پایگاه صورت بگیرد. درایام انتخابات دولت نیازمند تدبیر بیشتر است. افزایش قیمت برخی از کالا‌ها و شایعه گرانی بنزین، در این شرایط بی تدبیری است و ممکن است روی مشارکت مردم اثر بگذارد. رضایت عامه مردم، از لوازم مملکت داری است و هر کاری که مخل به این امر است به صلاح کشور نیست.

استاد مهاجرنیا سپس گفت: از تجربه‌های گذشته باید استفاده کرد و از هر رفتاری که برافکار عمومی تأثیر منفی دارد باید اجتناب کرد، بررسی صلاحیت‌های نمایندگان مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان از نقاط چالش زای کشور است، به همین دلیل شورای نگهبان با تدبیر بسیار بالا و با ملاحظه مصالح کشورو نظام و مردم، باید دقیق، شفاف، پاکیزه، با سعه صدرو حساب شده عمل کند. در گذشته این تجربه در کاهش یا افزایش مشارکت در انتخابات تأثیر داشته است. عقلانیت دینی حکم می‌کند که با ملاحظه همه تجربه‌های گذشته و شرایط کنونی کشور و مسئولیت سنگین آینده سازی، عمل شود تا مردم با نشاط شایستگان خود را برای تصمیم گیری و قانونگذاری در رأس امور یعنی مجلس انتخاب کنند.

وی افزود: حفظ ظرفیت‌های انسانی کشورو ایجاد امید و نشاط از مسائل ضروری و فوری کشور است. فرار مغزها، بی توجهی به صلاحیت‌های تخصصی و تعهدی جوانان و کارشناسان، حذف نیرو‌های مؤمن و کارآمد و دامن زدن به جبهه سازی‌ها و جناح بندی ها، همه این‌ها خلاف مصالح انقلاب اسلامی است. نظام باید مدیریت کند، هرنیرویی که از کشوربرود، هر نیرویی که حذف شود و با انقلاب قهر کند، یک نفربلکه بر اساس محاسبه قرآنی ده نفر از جبهه انقلاب کم می‌شود و ممکن است به جبهه دشمن اضافه شود.

وی سپس گفت: موضوعی که به دوراز رویکرد سیاسی و خطی باید عرض کنم، این است که سال هاست که انقلاب از ظرفیت مثبت احزاب و جبهه‌ها وجناح‌های سیاسی استفاده نمی‌کند ومقوله‌ای که در تجربه سایر کشور‌ها به عنوان موتور محرکه کشورو چرخ دنده مردم سالاری عمل می‌کند، در کشور ما به موی دماغ جناح سیاسی حاکم تبدیل شده است، فرقی هم میان این جناح و آن جناح نیست. مسئولیت تفاهم و گفتگوی میان نیرو‌های سیاسی، نخبگان و دانشگاهیان کشور در هر دوره‌ای در حوزه مسئولیت نظام و دولت است. اهمیت این موضوع کمتر از مدیریت سیاسی و اقتصادی کشور نیست. بعضی‌ها از طرح این موضوع هم ترس دارند، ولی بنده به عنوان دلسوز نظام و انقلاب و رهبری ومردم، معتقدم رنجی که کشور از کدورت‌های سیاسی و کینه ورزی هایی - که گاهی ممکن است با قصد قربت هم انجام شود - می‌برد از رنج گرانی و تورم و بیکاری کمتر نیست. بسیاری از ناراحتی‌ها و کدورت ها، بر مدار اندیشه انقلاب اسلامی به راحتی قابل رفع است.

*امروز سهم زکات مسئولیت دولتی ها، تألیف قلوب است

وی افزود: نگذارید بخشی از ظرفیت و سرمایه انسانی کشور معطل و مهمل بماند. نگذارید دشمن از میان ما یارگیری کند. نگذارید دوستان انقلاب کم و دلسرد شوند. امروز سهم زکات مسئولیت دولتی ها، تألیف قلوب است. ما با جنایتکاران بعثی و آل سعود و بسیاری از دشمنانمان کنار آمدیم، بیائید به خودی هایمان که به هر دلیلی قاصراً یا مقصراً به حاشیه رفته اند و دشمن از فقدان آن‌ها در جبهه انقلاب استفاده می‌کند، بها بدهید. سرمایه ملی و قدرت ملی را افزایش بدهید.

وی در ادامه گفت: نکته هفتمی که به عنوان شاخص توسعه عرض می‌کنم «افزایش کارآمدی» است. کارآمدی یعنی حل کردن مشکل. هر مشکلی هست دولت باید پای کار باشد. دولت آنجا باشد. گرفتاری پیش آمده، سیل آمده، مشکل اقتصاد هست، مشکل حجاب هست و هرمشکلی هست. دولت باید کارآمدی به خرج بدهد. اینکه یک مشکل پیش بیاید، سال‌ها بگذرد، ما همینطور بلاتکلیف بمانیم مثل مشکل تفرقه‌ای که در نیرو‌های نخبه کشور ایجاد شده است، سال‌ها از آن گذشته است. هیچ‌کس هم در این بیست سی سال بانی نیست که این مشکل را حل کند.

استاد مهاجرنیا در ادامه گفت: الان چهل پنجاه درصد از نیرو‌های نخبه ما پای کار نیستند. این یک واقعیتی است که قابل انکار هم نیست. یک کسی می‌گوید نباشد، به جهنم! اگر دوست دارند بیایند. این مملکت‌داری نیست. مملکت‌داری این است که همه را پای کار بیاوریم. ما یک خانواده هستیم. ما یک هویت داریم. ما یک کشور هستیم. در یک کشتی نشسته‌ایم. همه کمک کنید، بیایید دست به دست هم بدهیم و کشور را بسازیم. به آن‌ها بها و شخصیت بدهید؛ این یعنی افزایش مشارکت.

وی سپس گفت: کارآمدی را در ادبیات رهبری باید دید: حرکت جهادی، مدیریت جهادی. یعنی همانطوری که در جهاد کسی که میدان جنگ می‌رود خواب قلیل است. دست او دائماً روی ماشه است. همیشه آماده است، چون دشمن در مقابل او هست. مدیریت جهادی یعنی همینطور باید عمل کرد. یعنی شما دریک شرایط تاریخی واقع شدید، دیر بجنبید شکست می‌خورید.

وی افزود: شاخص هشتمی که برای تحول می‌شود مطرح کرد مقوله «قانون‌گرایی» است. پای‌بندی به قانون هست. بر اساس قانون باید کار کرد. همه چیز کشورباید بر اساس نقشه قانون جلو برود. نمی‌شود که شما مسئول شوید سلیقه به خرج بدهید، کلاً نقشه را کنار بگذارید و بعد بگویی آتش به اختیار هستم، من ابتکار و خلاقیت به خرج می‌دهم.

استاد مهاجرنیا گفت: قانون اساسی مبنای اداره کشور هست. اگر هم یک چیز جدیدی پیدا شد در فرایند طبیعی باید تبدیل به قانون شود، تا زمانی که مصوب نشده و مسیرش را طی نکرده است، شما بخواهی به آن عمل کنی یعنی بی‌قانونی. یعنی که می‌خواهیم کشور را به هم بریزیم. یعنی اینکه نمی‌خواهیم تحول رخ بدهد. این تفکر که مشروعیت الهی را اینطور تفسیر می‌کنند و منابع وحیانی را طوری تفسیر می‌کنند که گویا مخالف قانون اساسی است و ما باید به آن عمل کنیم نه به قانون اساسی. این یعنی قانون‌شکنی، این یعنی عدول از قانون و این یعنی ما در مسیر مملکت‌داری نیستیم. در حالیکه رهبری می‌فرمایند یکی از ویژگی‌های مردم‌سالاری دینی، قانون‌گرایی آن هست.

وی افزود: نکته بعدی که در خصوص شاخص‌های تحول مطرح شده است «انعطاف‌پذیری» است. انعطاف‌پذیری سازنده. یک کشور اگر می‌خواهد متحول شود، تحول دقیقاً عین یک چرخ‌دنده است که دائماً دارد پیش می‌رود. این باید دقیق برود و منظم کار کند و انعطاف‌پذیری داشته باشد. بشود گاهی سرعت آن را زیاد کرد و گاهی سرعت آن را کم کرد و جوری برود که مشکل‌ساز نشود. در مسائل اجتماعی دقیقاً همینطوری است. انعطاف‌پذیری در مدیریت بسیار اساسی است. یک مدیر موفق، یک سیاست‌مدار موفق، یک رهبر موفق، دولت موفق، دولتی است که انعطاف‌پذیر باشد و بتواند خطا‌های خود را تصحیح کند.

استاد مهاجرنیا بیان داشت: در سیاست پدیده‌ای به اسم «عفوعمومی» داریم. در اسلام هم بود، پیامبر اسلام (ص) وقتی مکه را فتح کرد می‌توانست انتقام بگیرد، ولی پیامبر یک نفر را نکشت. فرمود: «الیوم، یوم االمرحمه». همه شما در امان هستید. شمشیر‌های خود را زمین بگذارید. عفو عمومی شد. چرا پیامبر این کار را کرد؟ به خاطر اینکه می‌خواست اسلام گسترش پیدا کند، می‌خواست تحول ایجاد کند.

وی افزود: به تعبیر رهبری دو چیز مقابل انعطاف‌پذیری است؛ یکی تحجراست، یعنی آن‌هایی که یکدنگی به خرج می‌دهند. تحجر از ماده حَجَر است. حجر یعنی سنگ. عین سنگ می‌شوند. هیچ کارش نمی‌شود بکنید. یعنی با تحجر نمی‌شود. یک هم انفعال است. یعنی از آن طرف هم نه انقدرخودباخته و تأثیرپذیر که زود بخواهید عوض شوید.

وی افزود: نکته آخری که به عنوان نکته دهم عرض می‌کنم «شاخصه امیدآفرینی» است. کشور نیاز به امید و نشاط دارد. تحول، نشاط می‌خواهد. یک کسی که می‌خواهد راه بیفتد، یک کسی که می‌خواهد بالای قله کوه برود، از اولش باید سرزنده و امیدوار باشد، تا بتواند حرکت کند. تحول نیاز به امید و هشدار دارد. همانطور که در آیات قرآن بحث خوف و رجاء کنار هم هستند، امید و هشدار هم باید کنتر هم قرار بگیرند، این‌ها باعث تحول و سازندگی می‌شوند.

وی در پایان گفت: مجموعه این شاخصه‌ها تحول را معنا می‌کنند. این شاخص‌ها وقتی کنار هم گذاشته می‌شوند تحولی به عنوان راهبرد گام دوم انقلاب اسلامی که مورد نظر هست، ایجاد می‌شود. ما اگر می‌خواهیم از این مرحله با موفقیت‌آعبور کنیم، باید بتوانیم این شاخص‌ها را احراز کنیم.