شاهکار ظریف و عراقچی به روایت دیپلمات سابق / هجمه گسترده غربگراها به دیپلماسی فعال دولت سیزدهم
جریان اصلاح طلب به عنوان بانی و عامل اصلی مشکلات موجود به هیچ عنوان حق ندارد که در جایگاه شاکی و منتقد بنشیند.
سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** شاهکار ظریف و عراقچی به روایت دیپلمات سابق
«قاسم محبعلی» فعال اصلاح طلب و از مدیران وزارت خارجه در دولت خاتمی در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت:««بعید میدانم که هیچ طرفی آمادگی داشته باشد که همه تعهدات خود را یک طرفه انجام دهد و منتظر انجام تعهدات طرف مقابل باشد. چنین چیزی نیز غیرعملی است».
وی در ادامه گفت:«هنگامی میشود از کشوری تضمین خواست که موافقتنامه دو جانبهای میان کشورها امضا شده باشد و از مجالس کشورها نیز عبور کرده باشد که برجام شامل این موضوع نمیشود. حتی اگر آن موضوع نیز باشد بازهم دولتهای بعدی میتوانند آن را به مجلس بازگردانده و خواهان اصلاح آن باشند. بنابر این تضمین جز در یک معاهده دو جانبهای که داوری داشته باشد مثل قراردادهای دوجانبه میان کشورها به غیر از آن تضمین در عمل واقعیت ندارد».
این دیپلمات سابق در این مصاحبه تاکید کرده که «در توافق، هیچ طرفی همه تعهدات خود را یکطرفه و پیش دستانه انجام نمی دهد». این در حالی است که در سال 94 تیم مذاکره کننده به ریاست ظریف در اقدامی عجیب و نامتعارف پذیرفت که ایران به صورت پیش دستانه تعهدات خود را اجرا کند و پس از پایان تعهدات ایران، طرف مقابل از جمله آمریکا اجرای تعهدات خود را آغاز کند!
بر همین اساس ویژگیهای بدیهی یک توافق بین المللی از جمله توازن در اجرای تعهدات، همزمانی اجرای تعهدات، ضمانت اجرا و مکانیسم شکایت، پیش بینی عهدشکنی طرف مقابل و دریافت خسارت از طرف عهدشکن به هیچ عنوان در برجام رعایت نشد! دولت روحانی در مدت حدود 2 ماه تمامی تعهدات خود را به صورت شتابزده و یکطرفه انجام داد. شتابزدگی دولت حتی تعجب رسانههای خارجی را نیز در پی داشت.
بر همین اساس چندین هزار سانتریفیوژ از چرخش ایستاد، در قلب راکتور اراک بتن ریزی شد، 9700 کیلو از 10 هزار کیلوگرم ذخایر اورانیوم غنی شده از کشور خارج شد و حتی تحقیق و توسعه نیز متوقف شد! پس از آن، روز اجرای تعهدات طرف مقابل آغاز شد. آمریکادر اولین روز اجرای تعهدات 1+5، برجام را نقض و تحریمهای جدید ضد ایرانی را تصویب کرد! پس از آن نیز برجام بارها و بارها توسط دولت اوباما و سپس دولت ترامپ به صورت فاحش نقض شد و آمریکا هیچگاه تعهدات خود را اجرا نکرد.
این در حالی بود که رهبر معظم انقلاب - 2 تیر 94- در دیدار سران قوا و مسئولان و مدیران ارشد نظام با تاکید بر لزوم همزمانی و توازن تعهدات فرمودند: «لغو تحریمها نباید به اجرای تعهدات ایران منوط شود نگویند شما تعهدات را انجام دهید بعد آژانس گواهی دهد تا تحریمها لغو شود ما این مسئله را مطلقاً قبول نداریم. اجرائیات لغو تحریمها نیز باید با اجرائیات تعهدات ایران متناظر باشد».
رهبر معظم انقلاب - 9 آذر 95- در دیدار فرماندهان نیروی دریایی ارتش فرمودند: «مشکلات موجود در مساله توافق هستهای، به خاطر عجله در زودتر به سرانجام رساندن توافق است... در مذاکرات هستهای بحثهای فراوانی راجع به تحریمها شد اما اکنون در کنگره آمریکا، مسئله تمدید تحریمها را مطرح میکنیم. وقتی عجله داریم که کار را زودتر تمام کنیم، از جزییات غفلت میکنیم که موجب ایجاد رخنه و نقطه سلبی در آن کار میشود».
قاسم محبعلی همچنین در این مصاحبه، ارائه تضمین در توافق را هم امری ناشدنی دانسته است. این در حالی است که روزنامه اصلاحطلب شرق - 1 دی 94- در تیتر اصلی و به نقل از عباس عراقچی، معاون وقت وزیر خارجه نوشت: «امضای کری تضمین است؛ اطمینان تهران از اجرای برجام». عراقچی در آن مقطع در اظهارنظری تأمل برانگیز گفته بود:«آنچه برای ما مهم است این است که برجام در مرحله اجرا با هیچگونه خدشه و صدمهای مواجه نشود، آقای کری این تضمین را بهعنوان وزیر خارجه آمریکا بهصورت کتبی با امضای رسمی داده است»!
«وندی شرمن» عضو سابق تیم مذاکره کننده هستهای آمریکا و مقام ارشد فعلی وزارت خارجه این کشور - فروردین 96 - در اندیشکده وودرو ویلسون و در حضور «کاترین اشتون» مسئول اسبق سیاست خارجی اتحادیه اروپا، با تمسخر درباره توافق هستهای گفته بود: «اعضای 1+5 و اتحادیه اروپا توافق کردند که (با پوزخند) تحریمهای هستهای را «موقتاً متوقف کنند»، «lift» لغتی است که در زبان انگلیسی به معنی (معلق نگاه داشتن و یا موقتاً متوقف کردن) است اما طرف ایرانی «lift» را به معنی «پایان دادن و خاتمه دادن ترجمه میکرد» و به همین دلیل هم ما از این لغت استفاده کردیم».
متاسفانه دولت قبل در اجرای برجام به 28 شرط ابلاغی کم توجهی کرد و قصور و تقصیر دولت روحانی در مسئله برجام، خسارت های بزرگی به کشور تحمیل کرد. حالا حامیان سیاست خارجی دولت قبل و بزک کنندگان برجام، از ملزومات توافق سخن می گویند.
** بیقراری اصلاح طلبان برای استیضاح وزرای دولت رئیسی
روزنامه شرق در مطلبی با عنوان «استیضاح پشت پرده دارد؟» نوشت:«هنوز از نامه بیش از 200 نماینده مجلس یازدهم به ابراهیم رئیسی و دعوت او برای نامزدشدن در انتخابات ریاستجمهوری، 10 ماه نگذشته که سیب سیاستورزی هزار چرخ خورده و چند وزیر کابینه دولت سیزدهم در زیر تیغ استیضاح همان نمایندگان قرار گرفتهاند».
در ادامه این مطلب آمده است:«هرچند معاون پارلمانی رئیسی از تعامل مجلس و دولت میگوید و بحث استیضاح را جدی نمیداند اما هرروز که میگذرد یک وزیر به فهرست وزرای در معرض استیضاح اضافه میشود. وزیر «صمت» آخرین وزیری است که در کنار وزرای «اقتصاد»، «بهداشت» و «تعاون، کار و رفاه اجتماعی» به فهرست اضافه شده است».
«حسین مرعشی» دبیرکل حزب کارگزاران در مصاحبه با شماره 29 دی روزنامه سازندگی اذعان کرده که دلار 4200 تومانی، «استخوانی در گلو» است. پیش از آن نیز «عباس عبدی» فعال اصلاح طلب در توئیتی نوشته بود:«دو پوست موز زیر پای دولت (رئیسی) است. اول ادامه دلار 4200 تومانی. دوم حذف دلار 4200 تومانی. انتخاب کنید که کدام گام را برخواهید داشت؟». این در حالی است که روزنامه های اصلاح طلب از جمله روزنامه سازندگی در سال 97 و در مقطعی که کارشناسان اقتصادی و صاحبنظران با دلایل فنی و منطقی با دلار 4200 تومانی مخالف بودند، تصویر جهانگیری را در لباس «سوپرمن» منتشر کرده و مدعی بودند که دلار 4200 تومانی (دلار جهانگیری) فتح الفتوحی اقتصادی را رقم خواهد زد.
دلار 4200 تومانی تنها یک قلم از میراث اقتصادی دولت روحانی برای دولت سیزدهم است. میراثی که حامیان سابق آن، از آن به عنوان پوست موز زیر پای دولت و استخوان در گلو نام می برند. نقدینگی سرسام آور، تورم 42 درصدی، بدهی عظیم و... بخش های انکارناشدنی میراث دولت روحانی است.
حالا جریان اصلاح طلب به عنوان بانیان کارنامه دولت روحانی و عاملان مشکلات فعلی، با پاک کردن صورت مسئله، در پی استیضاح وزرای دولت سیزدهم هستند. هیچکس منکر نقش نظارتی مجلس نیست. قرار هم نیست که نقاط ضعف کارنامه دولت رئیسی نادیده گرفته شود. اما اگر بخواهیم منصفانه قضاوت کنیم، در حال حاضر دولت سیزدهم در همین چند ماهه کارنامه قابل دفاعی ارائه کرده است. کارشناسان و صاحبنظران نیز نظرات و انتقادات خود را بیان می کنند و دولت رئیسی نیز برخلاف دولت روحانی که منتقدان را به جهنم حواله داد، همیشه از انتقاد استقبال می کند.
در این میان، جریان اصلاح طلب به عنوان بانی و عامل اصلی مشکلات موجود به هیچ عنوان حق ندارد که در جایگاه شاکی و منتقد بنشیند.
**هجمه گسترده غربگراها به دیپلماسی فعال دولت سیزدهم
روزنامه اعتماد در مطلبی با عنوان «تهدید رابطه نامتوازن» نوشت:«نگرانیهایی که در افکار عمومی در خصوص روابط تهران و مسکو وجود دارد بیپایه و بیمورد نیست. در طول بیش از دو سده، همواره در روابط ایران با روسیه، چه در دوران روسیه تزاری، چه در دوران اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی و چه حتی در دوره کنونی جمهوری فدراتیو روسیه، نوعی بیاعتمادی نزد دو طرف وجود داشته و دارد».
در ادامه این مطلب آمده است:«در تصور مسکو از سیاست خارجی ایران این ایراد وجود دارد که اگر امکان سفر برای سیدابراهیم رییسی به یک کشور بزرگ و پیشرفته دیگر وجود داشت، به مسکو سفر نمیکرد و الان که چهار، پنج ماه بعد از ریاستجمهوریاش به مسکو سفر میکند، مفهومش این است که احساس نیازی وجود دارد. ما باید به روسها بفهمانیم که اگر هم احساس نیازی وجود دارد، نیاز به گسترش روابط دوجانبه است، نه اینکه چون مشکلاتی برای ایران در سطح بینالمللی وجود دارد به روسیه روی آورده باشد».
در حال حاضر هم اسرائیل و هم آمریکا از دیپلماسی فعال دولت سیزدهم ابراز نارضایتی کرده اند. در داخل نیز جریان غربگرا همصدا و همراه با اسرائیل و آمریکا، دیپلماسی فعال دولت رئیسی را آماج هجمه و تخریب قرار داده است.
جالب اینجاست که این طیف همزمان از یکسو پیشنهاد مذاکره مستقیم با آمریکا و عدم اخذ تضمین از طرف غربی در برجام را مطرح کرده و از سوی دیگر سفر و دیدار مقامات دولت ایران با چین و روسیه را تقبیح می کند. چرا برخی اصرار دارند که به عنوان حامی منافع اسرائیل و آمریکا در ایران عمل کنند؟!
راز هجمه جریان غربگرا به روابط ایران و روسیه در این بیانات امام خمینی (ره) نهفته است که فرمودند:«نباید فراموش کنیم که در جنگ با آمریکا هستیم. ما در جنگ با آمریکا و تفالههای آمریکا (هستیم)، این تفالههایی که قالب زدند خودشان را و ما غفلت کردیم، الان هم هستند. باید هر یک از اینها را شناسایی کنید و به دادگاهها معرفی کنید، ننشینید که باز یک جایی را آتش بزنند. اینها میخواهند خرابی کنند. کار ندارند به این که کی کشته بشود و کی از بین برود... خط این بود که اصلاً آمریکا منسی [فراموش] بشود. یک دسته شوروی را طرح میکردند تا آمریکا منسی بشود. خط این بود که این قضیه مرگ بر آمریکا منسی بشود».