شش سرفصل مهم اقدام رهبر انقلاب در سال 98

سال98 همراه با فراز و نشیب‌هایی برای ملت ایران بود که رهبر انقلاب به‌عنوان حکیمی دینی و الهی و سیاستمداری برجسته، در نسبت با این حوادث، اقدامات و کنش‌های مختلفی را در طول این یک سال انجام داده‌اند، خط حزب‌الله در 6 سرفصل مهم به این اقدامات را مورد بررسی قرار داده است؛

زندگی اجتماعی همواره با خوشی‌ها و ناخوشی‌های مختلفی همراه است. حوادثی خوشحال کننده و ناراحت کننده. اما مهمتر از خوشی یا ناخوشی این حوادث،«چگونگی مواجهه» انسان با آنها است. بعضی انسان ها به محض مواجه شدن با یک رخداد به ظاهر ناگوار و تلخ، خود را می بازند و منفعل می شوند، برخی دیگر هم به جای انفعال، رویکرد فعالانه گرفته و سعی می کنند از آن حادثه ها، پله ای بسازند برای ورود به یک مرحله بالاتر.

در سال 98 هم مانند همه سال های دیگر، مردم ایران با حوادث و رخدادهای تلخ و شیرینی مواجه شدند. وقوع سیل و خرابی های گسترده در چندین استان در نخستین روزهای سال، انهدام پهپاد فوق مدرن آمریکایی توسط نیروی هوافضای سپاه پاسداران، سفر شینزوآبه به ایران برای وساطت مذاکره با آمریکا، توقیف نفتکش ایرانی توسط نیروهای انگلیسی و به تبع آن اقدام متقابل ایران در توقیف نفتکش انگلیسی، حمله موشکی به پالایشگاه نفتی آرامکوی عربستان توسط انصارالله یمن، باز شدن مرز استراتژیک بوکمال - القائم، اعمال سیاست فشار حداکثری توسط مقامات آمریکایی علیه مردم ایران، آشوب آبان ماه، شهادت سردار پرافتخار ایرانی حاج قاسم سلیمانی توسط آمریکایی ها، تشییع میلیونی و بی نظیر پیکر آن شهید مطهر و یارانش، حمله به عین الاسد، سقوط تلخ هواپیمای اوکراینی، سخنرانی تاریخی رهبرانقلاب در نماز جمعه بعد از هشت سال، و هفته های اخیر هم ورود ویروس کرونا به کشور، همه و همه اتفاقات و حوادث مهمی است که در سال98 به وقوع پیوست.

رهبر انقالاب به عنوان حکیمی دینی و الهی و سیاستمداری برجسته، در نسبت با این حوادث، اقدامات و کنش های مختلفی را در طول این یک سال انجام داده اند که مهمترین آنها به شرح زیر است:

1- نام‌گذاری سال، برای حل مشکلات واقعی مردم

نامگذاری سال ها گرچه یک وجه آن، وجه «نمادین» است، اما از آن مهمتر دارای وجوه کارکردی و اجرایی، برای توجه دادن ذهن ها و عقل ها، به سمت یک مسأله مهم در آن مقطع تاریخی است. به همین علت، سال 98 را رهبر انقلاب سال «رونق تولید» نام نهادند، چرا که در «جنگ اقتصادی» دشمن علیه مردم ایران، مهمترین موضوعی که به عنوان باطل السحر کید دشمن نقش ایفا می کند، رونق گرفتن تولید داخلی است. از طریق رونق یافتن تولید داخلی، هم مشکل بیکاری و رکود حل خواهد شد، و هم مشکل تورم و مشکلات معیشتی مردم. در ماه آبان نیز رهبر انقلاب دیدار مفصلی با تولیدکنندگان، کارآفرینان و فعالان اقتصادی داخلی داشته و مجددا تأکید بر این موضوع داشتند که راه برون رفت از تحریم ها، توجه به تولید و تولیدکنندگان داخلی است.

2- صیانت از خط اصلی انقلاب

مهمترین وظیفه رهبری، صیانت از خط اصلی انقلاب، و جلوگیری از انحراف در مسیر مستقیم آن است. رهبر انقلاب نیز در سال 98 همین کارکرد را عهده دار بودند. مثال در ماجرای آشوب های سازماندهی شده آخر آبان، وقتی که گروهی از افراد سعی داشتند با روش های غیرمسالمت آمیز و همراه با خشونت، دولت را از اجرای طرح سهمیه بندی بنزین منصرف کنند، رهبر انقلاب با ورود به موقع و به هنگام خود، و دفاع از مصوبه سران قوا در این باره و حمایت از ساختارهای قانونی کشور، عملا خط آشوب و آشوبگران را خنثی کردند، به طوری که به تصریح مراکز معتبر افکارسنجی، بعد از سخنرانی رهبر انقلاب در درس خارج پیرامون این ماجرا و روشن شدن ابعاد آن، اکثریت قریب به اتفاق مردم، کنار کشیده و آشوب برخلاف کشورهای عراق و لبنان، ظرف چند روز به اتمام رسید.

3- خنثی کردن نقشه عملیاتی دشمن

پروژه اصلی مقامات آمریکایی در یکی دو سال اخیر، بازگرداندن ایران به «میز مذاکره»، و به تبع آن از بین بردن «مؤلفه های قدرت» در جمهوری اسلامی بود. «سیاست فشار حداکثری» که به کرات در گفتار آمریکایی ها بیان شد نیز در حقیقت، ابزاری برای کشاندن ایران به میز مذاکره بود. آمریکایی ها که برای رسیدن به این هدف، از سیاست معروف «هویج و چماق» پیروی می کردند، در اقدامی هماهنگ، نخست وزیر ژاپن، شینزو آبه را واسطه قرار دادند که پیام آمادگی خود برای انجام مذاکره با ایران را به رهبر انقلاب ابلاغ کند. رهبر انقلاب اما در آن دیدار، در واکنش به این موضوع چنین فرمودند: «جمهوری اسلامی ایران هیچ اعتمادی به آمریکا ندارد و تجربه ی تلخ مذاکرات قبلی با آمریکا در چارچوب برجام را به هیچ وجه تکرار نخواهد کرد، زیرا هیچ ملت آزاده و عاقلی، مذاکره تحت فشار را نمی پذیرد.»

4- حراست از عزت و اقتدار کشور

در نخستین ساعات بامداد پنجشنبه، 30 خرداد 98، یک فروند پهپاد جاسوسی گلوبال هاوک متعلق به نیروی دریایی آمریکا بعد از تجاوز به حریم هوایی جمهوری اسلامی ایران در استان هرمزگان، هدف آتش پدافند نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی قرار گرفت و سرنگون شد. مقامات آمریکایی که در مخیله خود، تصور چنین اقدام مقتدرانه ای را نداشتند، حسابی دچار یأس و سرگشتگی شدند. چند ساعت بعد از حادثه، دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا نوشت: «ایران مرتکب اشتباه بسیار بزرگی شد.» همه منتظر اقدام آمریکا بودند اما بعد، خبری منتشر شد که ترامپ از تصمیم خود، به دلیل عواقب بدتری که ممکن بود برای آمریکا داشته باشد، منصرف شده است. لئون پانه تا، وزیر اسبق دفاع آمریکا در مصاحبه با روزنامه ی آلمانی اشپیگل در این باره گفت: «وقتی که من در وزارت دفاع بودم، همیشه پیش بینی می کردیم که اگر شما، اهدافی اعم از سایت های موشکی یا تأسیسات یا دیگر اهداف در ایران را هدف قرار دهید، ایران قطعا با شلیک موشک به پایگاه های نظامی ما در خلیج {فارس} یا اسرائیل واکنش نشان خواهد داد. آنها سیستم موشکی کارآمدی دارند.»

نظیر چنین اقدام مقتدرانه و فعالانه ای، در ماجرای توقیف نفتکش غول پیکر انگلیسی موسوم به «استنا ایمپرو»، و حمله به پایگاه نظامی آمریکا در عین الاسد عراق نیز تکرار شد. موضوعی که موجب اقبال و توجه افکار عمومی جهان، به توان و قدرت نظامی و سیاسی ایران شد.

5- دمیدن روح امید در جامعه

شهادت سردار پرافتخار ایرانی به دست ظالم ترین و شقی ترین افراد، موجب یأس و ناامیدی گروه زیادی از جامعه شد. بسیاری از افراد تصور می کردند که پایان حاج قاسم یعنی پایان انقلاب اسلامی. رهبر انقلاب اما بلافاصله بعد از این حادثه، وارد عمل شدند و ابتدا با انتشار پیام حماسه آمیز، «انتقام سخت» جنایتکاران این حادثه را کلید زدند. بعد از آن، با انتصاب سریع سردار قاآنی، به عنوان فرمانده نیروی قدس و تأکید بر عدم تغییر استراتژی های این نیرو، نشان دادند که راه همانی است که حاج قاسم رهرو آن بود. بعد از آن تشییع میلیونی و بی نظیر پیکر مطهر حاج قاسم و یارانش، و سپس حمله به پایگاه نظامی آمریکا که در هفتاد سال اخیر سابقه نداشت، این «تراژدی» را تبدیل به «حماسه ای بی نظیر» کرد. اما رهبر انقلاب به همین اکتفا نکردند و بعد از هشت سال، به نماز جمعه آمده و با تبیین «مکتب حاج قاسم»، روح امید به آینده و حرکت به جلو را زنده کردند.

6- تبدیل تهدید به فرصت

انسان الهی و مؤمن به خدا، همواره از رخدادهای حتی ناگوار، فرصتی برای رشد و تعالی می سازد. قرآن در سوره انشراح، به همین موضوع اشاره می کند که «ان مع العسر یسرا»، یعنی در دل هر سختی و شدت، تجربه ها و سازندگی هایی وجود دارد که نباید آنها را نادیده گرفت. انسان «هرگز نباید در هیچ شرائطی احساس انفعال و بن بست کند. نه در هنگام پیروزی های شیرین، نه در هنگام هزیمت های تلخ... بعضی ها هستند که اگر چنان چه جریان کار بر وفق مرادشان پیش آمد و به نقطه ی مورد نظر خودشان رسیدند، از دنبال کردن آرمان ها دست می‌کشند؛ این خطا است. «فاذا فرغت فانصب»، قرآن به ما می گوید: وقتی این کار را تمام کردی، این تلاش را تمام کردی، تازه خودت را آماده کن، بایست برای ادامه ی کار. بعضی آن جورند - این اشتباه است - بعضی هم بعکس؛ اگر آنچه که پیش می آید، بر طبق خواست آنها نبود، بر وفق مراد آنها نبود، دچار یأس و انفعال و شکست می شوند؛ این هم غلط است؛ هر دو غلط است. اصلا بن بستی وجود ندارد در آرمان خواهی صحیح و واقع بینانه.» 92/5/6

در تمام حوادثی که در سال 98 اتفاق افتاد و در ابتدای این مطلب به مهمترین آنها اشاره شد، منطق رویارویی رهبر انقلاب با آنها، منطق ساخت فرصت ها و تعالی ها است. آخرین آنها ماجرای یک ماه اخیر و درگیری کشور با ویروس کرونا است، که حتی در مسأله ای که همه جهان را درگیر خود کرده و همه را به وحشت انداخته است، رهبر انقلاب بدان، به چشم یک «دستاورد» برای رشد جامعه می نگرند که «اگر این دستاوردها را داشته باشیم، بلا برای ما تبدیل می شود به نعمت، تهدید تبدیل می شود به فرصت.» 98/12/13

به این شش سرفصل البته می توان موضوعات دیگری هم اضافه کرد که فرصت طرح آنها در این مجال نیست. این شش سرفصل، البته درس هایی است که در زندگی شخصی و اجتماعی فرد فرد جامعه نیز می تواند مفید باشد. درس هایی برای رهایی از انفعال، و تبدیل بلا به «نعمت»