شکیبایی: رژیم صهیونیستی فرصت بیابد در تمام منطقه دست به کشتار می زند
گروه سیاسی خبرگزاری فارس: امروز بیش از دو هفته از آغاز عملیات طوفان الاقصی که توسط جنش حماس طراحی و اجرا شد، میگذرد. عملیاتی که به نوعی اسرائیل را دچار یک غافلگیری راهبردی کرد و موجب شد تا اقتداری که صهیونیستها در منطقه برای خود ایجاد کرده بودند، شکسته شود و بسیاری از کارشناسان معتقدند مقاومت فلسطین در این عملیات نشان داد توان اجرای عملیاتهای ویژه و نفوذ به سرزمینهای اشغالی از زمین، هوا و دریا را دارد و در اجرای عملیاتهای آببرد و هوابرد تبحر خاصی پیدا کرده است.
از سوی دیگر انهدام تجهیزات زرهی مانند تانکهای مرکاوا نسل 4 و همچنین عبور از مرز بین غزه و سرزمینهای اشغالی که بهشدت محافظت میشود و در نتیجه نفوذ به شهرکهای صهیونیستی که بعضاً چند ده کیلومتر با نوار غزه فاصله دارند و اجرای عملیات موفق در آنها، همگی نشان از آمادگی نیروهای مقاومت در بعد اطلاعاتی و عملیاتی دارد.
منابع صهیونیستی اذعان کردند که این رژیم در طول تاریخش خسارتهایی به این حجم ندیده بود به طوری که میزان آن در جنگهای قبلی، حتی یک پنجم خسارات جنگ کنونی هم نبوده است. این منابع همچنین افزودند که در این نبرد، 20 شهرک صهیونیستنشین ویران و بخش زیادی از آنها به طور کامل در آتش سوخته است.
به دنبال اجرای موفق عملیات طوفان الاقصی و وارد آمدن این شکست غیرقابل ترمیم و همچنین، جنایتهای رژیم صهیونیستی با حمایت آمریکا و غرب علیه مردم غزه با مهدی شکیبایی کارشناس و تحلیلگر مسائل غرب آسیا و فلسطین به گفتوگو نشستیم که در ادامه آمده است:
عملیات طوفان الاقصی تئوری شکستناپذیری اسرائیل را از بین برد
فارس: شاهد بودیم که رژیم صهیونیستی طی روزهای اخیر با حمله به بیمارستان المعمدانی در غزه سعی در این داشت تا بر شکست غیرقابل ترمیم خود در عملیات طوفان الاقصی سرپوش بگذارد. تحلیل شما از این اقدام و تبعات آن چیست؟
شکیبایی: هم جنایتی که در حمله به بیمارستان المعمدانی غزه توسط رژیم صهیونیستی رقم خورد و هم حمایت نظامی که آمریکاییها و همینطور سیاسی که آمریکاییها از رژیم انجام دادند. هر دو این اتفاق یک پیام واضح را برای آنها که بیرون نشستهاند و صحنه نبرد در سرزمین فلسطین را تماشا میکنند، دارد و آن پیام این است که رژیم بر خلاف همه ادعاهایش درخصوص معتبر بودن وضعیت نظامی، اطلاعاتی و دیپلماتیک که در همه این سالها آن را تبلیغ میکرد و سعی در افزایش اعتبار آن داشت، این ادعا کاملاً با شکست مواجه شده است.
اینکه رژیم از یک جریان یا زنجیره مقاومت چنین ضربهای متحمل میشود و بلافاصله سر خود را به عقب باز میگرداند تا ببیند آمریکاییها ناو خود را برای حمایت از این رژیم اعزام کردند یا خیر؟ این موضوع پیش چشم جهانیان بوده است به ویژه آنهایی که سالهاست این رژیم را رصد میکنند و پیامی غیر از شکست این رژیم به همراه ندارد.
صهیونیستها یک هالهای را به دور خود تنیده بودند و دائماً آن را تبلیغ میکردند چه در حوزه نظامی، اشراف اطلاعاتی و از خود یک الههای به نام الهه امنیت و ضد ضربه بودن ساخته بودند.
وقتی که میخواستند رژیم را تعریف کنند میگفتند که ضد ضربه است. اتفاقی که 15 مهرماه رخ داد این تئوری و باور را برای همیشه از ذهن انسان عربی، اسلامی و فلسطینی پاک کرد.
امروز به واسطه شکست غیرقابل ترمیم صهیونیستها در منطقه غرب آسیا شرایطی فراهم شده است که هیچ کشور و هیچ ملتی در منطقه نیست که نداند به راحتی میشود وارد رژیم صهیونیستی شد، تا سرزمینهای اشغالی فلسطین و پیشروی کرد، درگیر شد، پاسگاههای آنها را در اختیار گرفت، سربازان آنها را به اسارت درآورد و در واقع بدون اینکه عقب نشینی روی مواضع تسخیر شده بایستد. اکنون بیش از دو هفته است که رژیم نتوانسته است مناطقی که گروههای مقاومت بازپس گرفته بودند را از آنها بگیرد. اکنون این تصویر معتبری است که در ذهن ملتهای عربی اسلامی نقش بسته است.
سفر جو بایدن به سرزمینهای اشغالی برای ترمیم روحیه ارتش صهیونیستی بود
فارس: تحولات اخیر به ویژه عملیات طوفان الاقصی تا چه میزان توانست تصویری که صهیونیستها از خودشان در جهان به ویژه غرب آسیا ایجاد کرده بودند را دچار خدشه کند؟ آیا این شکست غیرقابل ترمیم توانست بر هیمنه خودساخته رژیم صهیونیستی سرپوش بگذارد؟
شکیبایی: این مهم که مقام معظم رهبری از 15 مهرماه به عنوان یک نقطه عطف یاد کردند، واقعیتی است که هم نقطه عطف و هم نقطه عزیمت به شمار میرود. یعنی آنچه که ما طی 75 سال اخیر در ذهن خود داشتیم را باید در یک گوشه قرار دهیم و منتظر باشیم که مرحله جدیدی از رویارویی میان فلسطینیها و رژیم صهیونیستی رقم بخورد که اتفاق بسیار بزرگی است.
آنچه که شما از رژیم میدانید این است که پیش چشمان جهانیان به صورت هیستریک عملیات انجام میدهد، کودککشی میکند، اماکن عمومی را هدف قرار میدهد و بیمارستان ها و مدارس را منهدم میکند. یعنی چیزی غیر از این نیست که رژیم این مرحله جدید را درک کرده و در تلاش است که آن را به نحوی با کشتار و تعمیق فاجعه آن را از ذهن افکار عمومی خارج کند. البته در این مسیر هم آمریکاییها از این رژیم حمایت میکنند.
چرا شورای امنیت قطعنامه پیشنهادی روسیه را متوقف کرد؟
از شب حمله صهیونیستها به بیمارستان المعمدانی صحنه کاملاً متفاوت شده است. مجموعه جهان غرب در کنار اسرائیل ایستادهاند که نمونه آن سفر «جو بایدن» رئیس جمهور آمریکا به سرزمینهای اشغالی و دیدارش با بنیامین نتانیاهو است تا حال معنوی ارتش رژیم صهیونیستی را تا حدودی ارتقاء دهد.
نمونه دوم آن نیز وتوی قطعنامه پیشنهادی روسیه به شورای امنیت سازمان ملل توسط کشورهای اروپایی است که روسیه در آن پیشنهاد داده بود تا هرچه سریعتر کودککشی و نقض آشکار حقوق بشر متوقف شود. انسان هزاره سوم میلادی باید شرم کند که شورای امنیت سازمان ملل آن با توقف جنگ مخالفت میکند. شورای امنیتی که اساساً ساخته شده تا جنگ را متوقف کند و بحران را از بین ببرد و امنیت پایدار را در نقاط مختلف دنیا حاکم کند.
اساساً شورای امنیت سازمان ملل متحد از اعضای خود پول دریافت میکند تا این وظیفه را انجام دهد. ولی هنگامی که شورای امنیت این تصمیم را گرفت و آمریکاییها و اروپاییها این پیشنهاد قطعنامه روسیه برای پایان دادن به نسل کشی و جنایت در غزه را وتو کرد این موضوع کاملاً نشان داد که مجموعه جهان غرب در کنار اسرائیل قرار دارد.
مجموعه جهان غرب در کنار رژیم صهیونیستی ایستاده است
فارس: سالهاست شاهد هستیم که بسیاری از کشورهای اروپایی و برخی اوقات کشورهای عربی در حال حمایت از رژیم صهیونیستی هستند و موضوع رو این گونه جلوه میدهند که گویی ملتهای آنها نیز با این موضوع موافقت دارند. اما، شاهد هستیم که پس از عملیات طوفان الاقصی اوضاع به گونهای دیگر تبدیل شده است. به نحوی که ملتهای کشورهای مذکور در حال نمایش مواضع مختلفی نسبت به سیاستمداران خود هستند. شما این موضوع را چگونه تحلیل میکنید؟
شکیبایی: در اینجا یک صحنه دیگر از نبرد باقی میماند و آن این است که اینها فلسطینیها هستند؛ حالا میخواهد حماس باشد یا جهاد اسلامی. اینجا جوامع اسلامی وظیفه دارند و باید از حالا یک معادله جدیدی را بسازند؛ چارهای ندارند که در کنار ملت فلسطین باشند چون صحنه کاملاً مشخص شده است. صحنه نبرد بین همان حق و باطل است که مقام معظم رهبری آن را بیان کردهاند. در این صحنه شما باید مشخص کنید که در چه نقطهای قرار دارید. البته آنها کاملاً تکلیف خود را روشن کردند، یعنی مجموعه جهان غرب در کنار رژیم صهیونیستی ایستاد که مثال آن را هم بیان کردم.
جوامع اسلامی هم پس از جنایت بیمارستان المعمدانی در غزه به طور واضح و آشکار هرگونه اقدام علیه فلسطینیها را مردود اعلام کردند و در بسیاری از نقاط نه فقط کشورهای اسلامی بلکه در سایر کشورهای دنیا نیز مشاهده کردید که در این صحنه نبرد در کنار ملت فلسطین ایستادند.
مردم در 30 شهر کشور ترکیه در حمایت از مردم فلسطین به خیابانها آمده و راهپیمایی کردند این اتفاق در حالی به وقوع پیوست که دولت ترکیه با رژیم صهیونیستی سفیر تبادل کرده است. اما ملت ترکیه در کنار و همراهی با ملت فلسطین حاضر شد. البته راهپیماییهای حمایت از ملت فلسطین در کشورهایی مانند الجزایر، لیبی و حتی کشور خودمان در روزهای گذشته برپا شد.
حمایت ملتهای مختلف از مردم فلسطین پس از طوفان الاقصی
در کنار کشورهای مذکور، ما شاهد راهپیماییهایی در کشورهای مالزی، اندونزی، پاکستان، مصر، اردن، عراق، سوریه، قطر و کشورهای اروپایی لندن در حمایت از ملت فلسطین بودیم. یعنی کشورهایی که دولتمردان آن کشورها در کنار رژیم صهیونسیتی ایستادند. اما ملتهای این کشورها در کنار مردم فلسطین ایستادند. یک طرف حق و یک طرف دیگر باطل.
اکنون صف بندی کاملاً مشخص و حقانیت سخن جمهوری اسلامی ایران در 45 سال گذشته روشن شده است و باید به آن رسیده باشند. جمهوری اسلامی ایران هم در 45 سال اخیر این نکته را بیان کرد که رژیم صهیونیستی یک رژیم کودککش و جعلی است. این رژیم اگر فرصت پیدا کند نه فقط در فلسطین بلکه در تمام کشورهای منطقه بر اساس تئوری از نیل تا فرات دست به کشتار خواهد زد.
نظریه شکست ناپذیری رژیم صهیونیستی و عادیسازی روابط دچار خدشه شده است
فارس: یک موضوع دیگری که طی سالهای اخیر همواره مطرح بوده، موضوع عادیسازی روابط رژیم صهیونیستی با کشورهای عربی است. موضوعی که در همکاری آمریکا و اسرائیل شکل گرفت و توسط ترامپ در دوران ریاستجمهوریاش به طور ویژه پیگیری شد. اجرای عملیات طوفان الاقصی چه تاثیری بر ادامه عادیسازی روابط صهیونیستها با کشورهای عربی داشته است؟ آیا میتوان گفت شکست وارد شده بر رژیم صهیونیستی توانسته است موضوع عادیسازی روابط صهیونیستها با کشورهای عربی را از دور خارج کند؟ البته در این میان یک سوال دیگر نیز وجود دارد که دولت های مسلمان پس از این تحولات چگونه باید رفتار کنند؟
شکیبایی: دو مسئله پس از این اتفاقات دچار خدشه شد؛ اول، نظریه شکست ناپذیری رژیم صهیونیستی و دوم، عادیسازی روابط.
آنچه باید نسبت به آن توجه داشت این است که پس از تحولات اخیر در فلسطین ملتها پای کار این موضوع میآیند. چرا که تا قبل از این جنایت شاهد این نبودیم که این حجم از مردم پای کار موضوع فلسطین بیایند. اکنون که مردم پای کار این موضوع هستند دیگر ماجرا با قبل متفاوت است.
همه کشورها و حتی اروپاییها به خاطر بار روانی که حضور مردم در صحنه ایجاد میکند مجبور شدند که واکنش نشان دهند و به نوعی حمله به بیمارستان را تقلیل دادند. اما به ویژه در کشورهای اسلامی موضوع عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی برای همیشه به کنار رفت. اساساً فلسطینیها عملیات طوفان الاقصی را به خاطر این انجام دادند تا موضوع عادیسازی روابط کنار برود چون برای فلسطینیها دیگر چیزی برای از دست دادن نبود.
اگر عربستان موضوع عادیسازی روابط را نهایی میکرد سایر کشورها نیز به آن میپیوستند
اگر سعودیها که در صحبتهای آشکار خود درباره عادیسازی روابط صحبت میکردند، پای این قضیه میرفتند به هر حال به واسطه اینکه مکانهای مقدس مکه و مدینه در عربستان است، دنیای اسلام آن را به عنوان یک خاکریز در برابر هرگونه عادیسازی مشاهده میکرد. اگر این خاکریز توسط رژیم صهیونسیتی اشغال میشد، سایر کشورهای عربی هم به مرور پشت سر سعودیها وارد عادیسازی میشدند. در حالی که فلسطینیها را در این صحنه تحویل نگرفتند.
در حوزه عادیسازی از زمانی که ترامپ آمد، فلسطینیها را به عنوان شریک قبول نداشتند به خاطر همین به دنبال عادیسازی با کشورهای عربی رفتند تا از آن طریق بتواند فلسطینیها را تسلیم خواستههای خود کنند. به همین دلیل، راه دیگری برای فلسطینیها باقی نماند غیر از اینکه خود را فدا کند.
عملیات طوفان الاقصی پیامدهای بسیاری داشت که یکی از آنها این است که عادیسازی روابط صهیونیستها با کشورهای عربی فعلاً برای همیشه از بین رفته است و هیچکدام با این جنایتی که رژیم صهیونیستی صورت داده هیچ کشور عربی جرئت نخواهد کرد که سمت عادیسازی برود.
بایدن از نتانیاهو امتیاز خواهد گرفت
فارس: اگر به صحنه تحولات پرشتاب و راهبردی در فلسطین و منطقه غرب آسیا نگاه کنیم. شاهد هستیم که هر روز این صحنه دچار پیچیدگیها و تحولات بیشتری میشود. از نظر شما آینده قضیه فلسطین چگونه رقم خواهد خورد؟
شکیبایی: این سوال بسیار اهمیت دارد اما شاید سوال دیگری هم که در این عرصه وجود داشته باشد، این است که آیا جبهههای دیگری هم در این حوزه باز خواهد شد؟
با توجه به وضعیت منطقه و همچنین، دستور کار آمریکا در منطقه، تا حد بسیاری بعید میدانم که جبهه جدیدی باز شود و رژیم بخواهد با کشورهای منطقه حامی فلسطین درگیر شود.
در این بین، یک احتمال دیگر نیز وجود دارد که اساساً حضور بایدن در فلسطین اشغالی نیز به این منظور است که نتانیاهو در چند ماه اخیر مشکل شدیدی با بایدن داشته است. یعنی اساساً با دموکراتها مشکل داشته و بایدن دائم به نتانیاهو میگفت که از این کارها دست بردارد چون رفتار و سیاست نتانیاهو چه با فلسطینیها و چه با کشورهای منطقه نقطه مقابل سیاست آمریکا در منطقه بود. همین موضوع باعث شده بود تا نتانیاهو توسط بایدن به حضور پذیرفته نشود.
دستور کار آمریکا در منطقه عادیسازی روابط با کشورهای عربی است
این موضوع در تاریخ روابط رژیم و آمریکا سابقه نداشته است و طرف آمریکایی دائماً نتانیاهو را نسبت به ایجاد هرگونه تنش در منطقه پرهیز داده است. الان با این اتفاقی که رخ داده رژیم با توجه به محاصرهای که در آن گیر افتاده و ضربه دردناکی که از حماس دریافت کرده است هیچ چارهای غیر از دریافت حمایتهای آمریکا ندارد.
مسئلهای که اهمیت دارد این است که قطعاً بایدن از نتانیاهو امتیاز خواهد گرفت و این امتیاز به عنوان یک فاکتور به نتانیاهو فروخته خواهد شد و همینطور در انتخابات پیش روی آمریکا استفاده خواهد شد. آنها در یک دستور کار نتانیاهو را مجبور خواهند کرد تا با دستور کار آمریکا در منطقه همراه شود. دستور کار آمریکا هم در منطقه عادیسازی روابط با کشورهای عربی است که نتانیاهو دوست داشت این اتفاق رخ دهد اما با سبک و سیاق خود.
شرط نتانیاهو برای توقف حملات به غزه
نتانیاهو میخواست با مشت آهنین فلسطینیها را بکوبد و همچنان در بحث روابط با عربستان سعودی امتیاز دریافت کند که این موضوع با سیاست دموکراتها در منطقه منافات داشت. لذا؛ فکر میکنم سفر بایدن به اسرائیل علاوه بر اینکه یک حمایت معنوی نسبت به اسرائیلیهاست، به احتمال بسیار درگیریها را کاهش خواهد داد.
این امکان نیز وجود دارد که در جغرافیای فلسطین اجازه بدهد که رژیم چند روز به کشتار خود ادامه دهد. یعنی اعلام آتش بس را خواهند کرد ولی از همان فرصت تا اجرای آتش بس رژیم به کشتار خود ادامه میدهد که در گذشته نیز مسبوق به سابقه بوده است و پس از آن به بحث آتشبس باز میگردد. البته نتانیاهو هم در این موضوع، امتیاز خود را از آمریکاییها و کشورهای عربی دریافت خواهد کرد.
نتانیاهو احتمالاً اینگونه خواهد گفت که من حملات به غزه را متوقف میکنم ولی عادیسازی روابط باید همچنان ادامه پیدا کند. البته کشورهای عربی با توجه به خشمی که در میان افکار عمومی خود دارند بعید میدانم به این زودیها وارد قطار عادیسازی شوند.
پایان پیام /