صداقت صندوقهای رأی جمهوری اسلامی ثابت شد / بلوغ سیاسی به جریانی بودن انتخابات است + فیلم
به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو - سعید جلیلی: سرانجام روز یازدهم اسفندماه بخش قابل توجهی از واجدین شرایط پای صندوق رای حاضر شده تا با تمام فراز و فرودهای ایام اخیر، ما مشارکت خودشان در انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری بر آینده و سرنوشت خودشان اثرگذار باشند. نتایج انتخابات اما برای بسیاری تعجببرانگیز بود، چراکه چهرههای جوان (که اصطلاحا در این دوره پاجوشها لقب...
به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو - سعید جلیلی: سرانجام روز یازدهم اسفندماه بخش قابل توجهی از واجدین شرایط پای صندوق رای حاضر شده تا با تمام فراز و فرودهای ایام اخیر، ما مشارکت خودشان در انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری بر آینده و سرنوشت خودشان اثرگذار باشند.
نتایج انتخابات اما برای بسیاری تعجببرانگیز بود، چراکه چهرههای جوان (که اصطلاحا در این دوره پاجوشها لقب گرفته بودند و در مقابل چنار قد علم کردند) توانستند در یک رقابت نزدیک و حساس، بر تعدادی از کهنهکارهای فضای سیاسی کشور غلبه کنند. شاید در هیچ دورهای مانند این انتخابات، تا این حد لیستها به چالش کشیده نشده بودند.
انتخابات به مقصد آخر خود رسید اما کار جنبش دانشجویی به پایان نرسیده و در ابتدای راه قرار دارد. تفاسیر بسیاری از نتایج انتخابات ارائه شده، با این حال تنها راه رسیدن به یک تحلیل دقیق، برگزاری میزگردی بود تا کلان ایده مجلس دوازدهم به تناسب ترکیب نمایندگان جدید منتخب مردم مورد نقد و بررسی قرار بگیرد.
در این ویژهبرنامه از سلسله جلسات شانزده آذر با مشارکت جمعی از دانشجویان بسیج دانشجویی امیرکبیر، میزبان حجت الاسلام مجتبی عرب (مسئول سال 88 بسیج دانشجویی دانشگاه شریف، مسئول بنیاد نهضت)، محمد صالح مفتاح (فعال سیاسی - رسانه ای)، حسین پیشوا (مسئول سال 89 و 90 بسیج دانشجویی دانشگاه امیرکبیر، مسئول سیاسی اسبق سازمان بسیج دانشجویی) و محمد ترک یلماز (مسئول سال 88 بسیج دانشجویی دانشگاه امیرکبیر، موسس اندیشکده صدق) بودیم.
اتمام اصولگرایی سنتی
پیشوا در ابتدا گفت: فارغ از تحلیل فضای کلان سیاسی کشور، یعنی یک لایه قبل از نتایج، این انتخاب شوندهها متاثر از میزان مشارکت هستند و نمیتوان این را ندید. در این انتخابات به صورت عملیاتی دو تا و نصفی لیست جدی داشتیم که منجر به رقابت درون گفتمانی شد و مهمترین نکته آن همین بحث پاجوشهها یا به بیانی بهتر نه به اصولگرایی بود. وی ادامه داد: اصولگرایی به معنای سنتی و سهمیه بندی و آنچه که در چند دوره قبل شنیده شد. این از قبل وجود داشته و اینطور نیست که تازه به وجود آمده باشد. میزان مداخلات غیر سیاسی را باید رصد کنیم و فکر میکنم اینکه لیست شانا تضعیف میشود و آنچه که مدنظر دوستان بود، تفاوت چنار و پاجوشه بود. مهمترین فاکتور میزان مداخلات در فضای سیاسی بوده که اینجا خودش را نشان داده است. مورد دوم که اتفاق افتاده این است که این نه منجر شده که اتفاقات بهتری در خروجیها بیفتد. البته ناظر به اتفاقات تهران بنده صحبت میکنم. وی گفت: نکته دوم بحث کیفیت است، فارغ از اینکه این دوستان به کجا انتصاب دارند و فضای گفتمانی آنها به چه چیزی برمیگردد. قالب این آقایان جلودار این فضای نه به اصولگرایی بودند. این چن صدایی که قبلا با اسم وحدت شکنی از آن یاد میشد، به نوعی رسمیت پیدا کرد در قالب این رقابت انتخاباتی که لیست دادند. تا دوره قبلی انتخابات مجلس هر کسی حرفی مغایر با شورای وحدت اصولگراها میزد متهم بود به وحدت شکنی، ولی خیلی از همان دوستان این دورهلیستهای جداگانه دادند و به نوعی وحدت شکنی را ایجاد کردند. پیشوا افزود: این منجر به این شد که یک سری از ابزارهای رسانهای درون گفتمانی برای از بین بردن یک سری از صداها محدودتر شود.
سهم اقشار مختلف در درصد مشارکت چقدر است؟ یلماز بیان کرد: شاید بتوان با نگاهها به آمارهای مشارکت در انتخاباتهای تاریخ جمهوری اسلامی آرای مردم را در پنج سبد معنایی متناظر با 5 بازه 20 درصدی با اندکی اغماض دسته بندی کرد و اینگونه فهمی برای امروزمان حاصل نمود. بازه اول رای 80 درصد تا 100 درصد، آن دستههای کمتر درگیر از جامعه که به دلایل مختلف از در نقطه خیلی دوری از سیاست و وضع عمومی کشور قرار دارند و عدم شرکت این گروه در انتخاباتها طبیعی و همیشگی تلقی میگردد.
وی گفت: به جز همه پرسی نظام جمهوری اسلامی در سال 58 و نیز انتخابات 88 که با مشارکت 85 درصدی مردم رقم خورد، مشارکتی در این بازه نداشتهایم. بی توجهی سیاسی بخش قابل توجهی از این افراد متاسفانه به علت تحمیلی مانند شدت فقر و رنج و انواع محرومیتها و آسیبهای اجتماعی بر میگردد. امید که اگر در کوتاه مدت از انجام کاری در قبال جلب مشارکتشان ناتوانیم، امروز در غفلت عمیق از حالشان نباشیم. یلماز افزود: بازه دوم رای بازه 60 درصد تا 80 درصد است. کسانی که به خاطر یارانههای عادی وارد صحنه انتخابات نمیشوند، بلکه تنها در مواقعی که نشاط سیاسی در کشور حاکم شده و در دوگانه انتخاباتی و رقابت دو یا چند گفتار عمومی، صیانت از امیدی مهم و یا جلوگیری از ناامیدی در خوری از صحنه انتخابات امکان انتخابات همراهی یافته در میدان حاضر میشوند. مانند آنچه در اکثر انتخاباتهای ریاست جمهوری در سالهای 58، 60، 76، 80، 84، 88، 92 و 96 شاهد آن بودیم و مایه سرافرازی و بالندگی جمهوری اسلامی ایران بوده است. باتوجه به ریاستی بودن نام سیاسی کشور یعنی غیر پارلمانی بودن آن، تبعا در انتخاباتهای مجلس کمتر شاهد چنین مشارکت سیاسی بودهایم و تنها انتخابات مجلس پنجم و ششم را میتوان در چنین سطحی از مشارکت دید و در حد کمتری مجالس دوم و دهم را. وی گفت: هر چند میانگین مشارکت انتخابات مجلس تا قبل از سال 98 نیز 58 درصد بوده که فاصله چندانی با این تراز ندارد. امید که نظام اسلامی، چون گذشته قدرت ساخت و هضم صحنههای رقابت جریانهای اصلی مطرح در جامعه در انتخاباتها خصوصا انتخابات ریاست جمهوری که ذاتا انتخابات سیاسی است را بیابد و البته همچون سال 96 صحنه صرفا صحنه رقابت دو سلب نباشد. بلکه امیدی در انتخابات پرورده شود که نیروی ساخت کشور گردد. یلماز عنوان کرد: بازه سوم رای بازه 40 درصد تا 60 درصد که در واقع در انتخابات البته بازه 50 درصد تا 60 درصد بوده است. این بازه را میتوان بازه رای عادی از ابتدای انقلاب تا سال 96 دانست که چند سال است که از دسترفته است. همواره بالای 50 درصد مردم در انتخاباتهای کشور شرکت میکردند و رای ایشان که علیرغم سلائق مختلف راهی برای اصلاح در چارچوب نظام انتخابات را جستجو میکرد به عنوانرای اعتماد به اصل جمهوری اسلامی تلقی میشد. وی گفت: با در نظر گرفتن حجم بالای آرا باطله در انتخاباتهای اخیر یعنی انتخاباتهای پسا 96 فقدان مشارکت در این بازه از سال 98 را باید به عنوان خطری بزرگ به رسمیت شناخت و دانست که هرگونه گفتار و سیاست کلانی که حل این مشکل را در کانون توجه خود قرار ندهد نمیتواند نیاز امروز جمهوری اسلامی ایران باشد. وی ادامه داد: تحلیل دقیق این روند تکرار شونده کاهشی مشارکت مجال دیگری میطلبد، اما تبعا شرایط کشور در سالهای اخیر و مدیریت کلان در دهه 90 که هرچه بیشتر رفته نتایج آن بیشتر به صحنه آمده و مستقر شده است، موجب این وضع است. این موضوع محدود به عملکرد دولت آقای روحانی یا مشکلات اقتصادی، تبلیغات دشمن، تحولات جهانی، تغییر نسل، گسترش شبکههای اجتماعی یا مسئولیت ناپذیری احزاب سیاسی موجود نیست. البته همه این عوامل دخیل اند وسیاست مواجهه فعالانه موثر با چنین عواملی و ساخت یک ملت در این میانه است. این انتخابات مرددان دلسوز را نیز به این نتیجه رسانده باشد که امکان تداوم این دست فرمان و امید به تغییر این وضع و نحوه مدیریت و فعالیتهای فعلی مجلس و دولت و دیگر نهادها وجود ندارد و باید برای آغاز راهی دیگر خطر کرد.