عید جهانی؛ از آیین ایمانی تا آداب ایرانی
عید قربان از اعیاد دینی ایرانیان مسلمان است که درنقاط مختلف این سرزمین، با آداب و ویژگی های خاص هر منطقه برگزار می شود.
با دقت در نحوه برگزاری این مراسم، مشاهده میشود که اگرچه ممکن است مردم هر ناحیه، آداب متفاوتی در این زمینه داشته باشند، تمام این مراسم در لایه های عمیق تر، شبیه یکدیگر هستند. با توجه به زمان اسناد گنجینه فرهنگ مردم که بخش قابل توجهی از آنها مربوط به دهه های چهل تا دهه شصت شمسی است، مردم ایران مطابق با آیین های دیرین و کهن و بنا بر رسوم ویژه ای که داشتند از مدت ها پیش از فرارسیدن روز «عید قربان» خود را برای جشن آماده میکردند. مقدمات این مراسم با خرید قربانی آغاز میشد. انتخاب حیوان برای قربانی در هر منطقه، متناسب با عادت ها و عقاید ویژه همان منطقه صورت می گرفت. قربانی را تحت شرایط خاصی برای زمان ذبح نگهداری، آماده و آراسته می کردند.
خانه تکانی، رفت و روب، شستشو، حمام و نظافت نیز از جمله آدابی بودند که ایرانیان پیش از عید قربان آنها را به جا میآوردند. همچنین خوراک روز عید در برخی نقاط به قدری مفصل بود که از چند روز پیش از عید، مردم مشغول تهیه آن می شدند.
مراسم قربانی در مناطق مختلفی برگزار می شد. برخی در اماکن مقدس از جمله امامزاده ها، برخی در خانه های مسکونی و برخی دیگر در میدان های اصلی محل زندگی خود عمل قربانی کردن را انجام می دادند. مردم هنگام ذبح، اشعار و ادعیه خاصی میخواندند و ذبح کننده نیز اغلب شرایط و جایگاه ویژه ای داشت. پس از مراسم قربانی کردن، اغلب مردم اعضای مختلف حیوان را برای تبرک با خود می بردند.
هر یک از قسمت های مختلف بدن قربانی استفاده ویژه ای داشت که در نقاط مختلف بنا بر رسوم مردم همان ناحیه، بین اهالی تقسیم می شد. از جمله آداب دیگری که در جشن قربانی در میان ایرانیان رواج داشت، بازیهای محلی و ارسال هدایا برای نوعروسان بود.
پنج نکته درباره فلسفه عید قربان / تأثیر خوانش سلوک ابراهیم بر زندگی اجتماعی امروز
در این مقاله، به مراسم قربانی و عید قربان در شهرها و روستاهای مناطق مختلف اشاره می شود.
مفهوم ذبح حضرت اسماعیل، علت قربانی کردن و احکام آن
1. تهیه قربانی
نخستین مرحله از مراحل برگزاری مراسم عید قربان، تهیه حیوان حلال گوشتی بود که باید در این روز ذبح یا نحر میشد. در نواحی مختلف، مردم متناسب با تمکن مالی خود به صورت انفرادی یا جمعی، حیوانی را برای قربانی تهیه میکردند که ممکن بود مرغ، خروس، غاز، بز، گوسفند، گاو یا شتر باشد.
برای نمونه در درگز خراسان رضوی و گهرو از توابع بروجن، بین گوسفندداران مرسوم بود که در فصل زایش گوسفندان، اولین بره نر خود را وقف قربانی میکردند و مدت یک یا دو سال حیوان را برای این روز پروار میکردند. (جعفرپور، درگز، 1350. رمضانی، بروجن، 1353)
گوسفندداران بندر ماهشهر خوزستان هر بره نری را که در ماه ذی الحجه به دنیا می آمد، وقف قربانی میکردند. (فیصلی، بندر ماهشهر، 1348)
مطابق اسناد موجود، اهالی استان های آذربایجان شرقی و غربی، اردبیل، چهارمحال و بختیاری، خراسان، خوزستان، فارس، کرمان، کرمانشاه، گلستان، گیلان و مازندران در صورت برخوردار نبودن از تمکن مالی، به طور گروهی اقدام به تهیه حیوان قربانی میکردند. در این مناطق، بویژه استان اردبیل، ثروتمندان محل، داوطلبانه سهمی از قربانی خود را به نام فقرا ذبح میکردند تا آنان نیز در ثواب قربانی شریک باشند.
در ترکمن صحرا، تعداد گوسفندهای قربانی شده به تعداد افراد بالای 15 سال خانواده بستگی داشت؛ اگر تعداد افراد بالای 15 سال هفت نفر میشدند، هفت گوسفند یا یک رأس گاو قربانی می کردند و اگر تعداد گوسفند قربانی به 14 رأس میرسید، به جای این تعداد، یک نفر شتر نحر میشد. افرادی هم که توانایی مالی چندانی نداشتند، به ذبح یک رأس گوسفند بسنده می کردند. (اصلانی، ترکمن صحرا، 1346)
این روال در بیرجند از توابع خراسان جنوبی هم مرسوم بود؛ به این صورت که به تعداد افراد بزرگسال خانواده، چه مرد و چه زن، یک گوسفند و به ازای هر هفت گوسفند، یک رأس گاو یا یک نفر شتر قربانی میشد. (خسروی، بیرجند، 1371)
1-1. ویژگی های قربانی
با توجه به دستورات اسلامی چنین مستفاد میشود که قربانی باید بیعیب باشد. هر چند رعایت شرایط قربانی حج در قربانی غیر حج تکلیف نیست و تنها سلامت حیوان کفایت میکند. (حسینیدشتی، 1379: 299)
در اسناد فرهنگ مردم نیز ویژگیهایی در مورد قربانی شامل شرط سلامت گوش ها، شاخ ها، چشم ها و دندان ها، نداشتن زخم، لنگ نبودن، نر بودن، داشتن رنگ سیاه و پیر نبودن ذکر شده است. سن قربانی نیز صرف نظر از نوع آن، باید حداقل یک سال تمام باشد (مزدک، فسا، 1347). در کلو رامیان از توابع استان گلستان نیز سن گاو قربانی را سه سال و گوسفند را حداقل 6 ماه مناسب می دانستند (صوفیزاده، رامیان، 1348). در آمل معتقد بودند اگر حیوان قربانی، بز باشد، رعایت هیچ گونه شرط سنی لازم نیست (معلم، آمل، 1350). در اراک نیز مردم تأکید داشتند که قربانی باید میش و 4 ساله باشد. (آشوری، اراک، 1347)
1-2. آرایش قربانی
در فرهنگ مردم، قربانی را قبل از بردن به جایگاه آراسته میکردند زیرا معتقد بودند تلاش برای تقدیم قربانی به بهترین شکل، مناسب تر است. از جمله وجوه مشترک آرایش قربانی در میان بیشتر ایرانیان آن بود که پیش از ذبح، دست و پا یا دیگر قسمت های بدن حیوان را حنا میگرفتند، به چشمانش سرمه می کشیدند و در برخی نقاط نیز پیشانی حیوان را با آینه تزیین می کردند.
در گلوچه خلخال در استان اردبیل، ابتدا آینه کوچکی را با خمیر به پیشانی قربانی میزدند و تمام بدن آن را با پارچه های توری رنگارنگی می پوشاندند و سپس رشته ای از مهره های آبی رنگ را به گردن حیوان می آویختند و تعدادی مهره های سبز، قرمز و آبی نیز به پشم بدن حیوان گره میزدند. همچنین پاهای حیوان را به طرز جالبی رنگ آمیزی می کردند (حقیقی، خلخال، 1347). در جیرفت علاوه بر رنگ آمیزی با حنا، دستمال محتوی اسپند و زاغ (زاج یا زاک) را به گردن قربانی میبستند و در نهایت به چشمانش سرمه میکشیدند (اسلام، جیرفت، 1351). در پاکوه میناب، پس از شستن و سرمه کشیدن چشمان حیوان، مقداری گل سرخ رنگ را که به «گلک» (gelak) معروف است، در ظرف آبی میریختند و به قسمت های مختلف بدن حیوان میمالیدند تا قربانی قرمزرنگ شود. (بابرجی، میناب، 1348)
2. جایگاه ذبح یا نحر قربانی
مکان ذبح قربانی در نقاط مختلف سرزمین ایران متفاوت بود. برای مثال، مردم زهک زابل، قربانی خود را در خانه های خود و روی بام ذبح میکردند (دهمرده، زابل، 1351). برخی نیز در میدان های اصلی یا محل مخصوص (مانند چاله شترکشان در کاشان) ذبح را انجام میدادند. (ادیب، کاشان، 1347) گروهی مراسم قربانی را در امامزاده ها به جا میآوردند. اهالی زابل به امامزاده شیخ علی میرفتند. مردم بیژگرد بروجن نیز در امامزاده شاه ابوالقاسم (فتحی، بروجن، 1357) و اهالی اشنویه در مساجد (زرزا، اشنویه، 1351) قربانی میکردند.
3. تقسیم گوشت و اجزای قربانی
گوشت قربانی، مطابق تعالیم اسلامی سه سهم میشود؛ مستحب است یک سهم را خود قربانی کننده استفاده کند، یک سهم را هدیه دهد و سهم آخر را به فقرا و مستمندان ببخشد. مردمان چیچالی شوش، قسمتی از گوشت قربانی را به ذبح کننده و همچنین کسی که دعای قربانی را خوانده بود میدادند و صاحب قربانی، با دل و جگر آن غذایی تهیه میکرد و از مهمانان به نیت تبرک، پذیرایی می کرد. بقیه گوشت نیز به طور مساوی بین فقرا تقسیم میشد (سوژولی، شوش، 1351). در برازجان، قربانی کننده هیچ سهمی برای خود برنمیداشت و تمامی گوشت قربانی را بین همسایگان، بستگان و فقرای محل تقسیم میکرد. (قربانینژاد، برازجان، 1347)
از پوست حیوان قربانی نیز استفاده های خاصی میشد. اهالی برخی نقاط خراسان، تهران، گلستان، مازندران و کرمان پوست قربانی را میفروختند و پول آن را بین خانواده های کم بضاعت تقسیم میکردند. برخی دیگر نیز آن را تمیز و خشک میکردند و به عنوان سجاده و برای تبرک مورد استفاده قرار میدادند. همچنین عده ای، پوست پرداخت شده را به امام جماعت مسجد محله هدیه میدادند.
4. غذاهای عید قربان
پخت و تهیه انواع غذا برای رنگین تر کردن سفره قربانی، از مراسم و مراحل عمده برگزاری جشن قربانی است. در ادامه به نمونه هایی از خوراک محلی مخصوص این عید اشاره میشود:
یکی از غذاهایی که روز عید قربان در کرمانشاه تهیه و بین مردم خیرات میشود، «نواله» (novale) نام دارد که طرز تهیه آن به روش زیر است: گوشت قربانی را پس از شستن با آب میپختند و به آن «شوروا» (surva) میگفتند. معمولا بر این گوشت دعاخوانده میشد. پس از پخت کامل، استخوان ها را از گوشت جدا میکردند و گوشت بدون استخوان را در ظرف دیگری قرار میدادند. سپس گوشت را در داخل نان میگذاشتند و بین مردم تقسیم میکردند. آب گوشت را هم در ظرف هایی جداگانه میریختند و بین اقوام، دوستان، آشنایان و همسایگان خیرات میکردند. (رستمی، سرپل ذهاب،1353)
در قصرشیرین، با روغن حیوانی، آرد گندم و خرمای هسته گرفته، حلوایی به نام عرفات (arafat) درست میکردند و مقداری از آن را داخل قرص های نان لواش قرار میدادند و به صورت لوله میپیچیدند و بین دوستان و اقوام تقسیم میکردند. در حین طبخ حلوا نیز مرتب دعا میخواندند. (روشنی، قصرشیرین، 1347)
در اوجیآباد اسکی محله مرسوم بود افرادی که گاو شیرده داشتند صبح روز عید پس از دوشیدن شیر گاو، نیمی از آن را میجوشاندند و بین اهالی خانه و همسایگان تقسیم میکردند. (فلاح، آمل، 1353)
«چکدرمه» (cekderme) غذایی بود که ترکمن ها برای مهمانان خود در روز عید تدارک میدیدند. این غذا از برنج، گوشت قربانی و گوجه فرنگی تهیه میشد. (اصلانی، ترکمن صحرا، 1346)
در اشنویه دو نوع آش به نام های آش نخود (از ترکیب آب، نخود، برنج گرده، سبزیهایی همچون ترخان، تره، جعفری، گشنیز، اسفناج، روغن، پیاز و نمک) و دوینه (dooyna) (ترکیبی از دوغ، سبزیهای محلی مانند برگ سوسن، ترشوک، پونه و برنج) تهیه و در روز عید بین دوستان و اقوام تقسیم میکردند. (زرزا، اشنویه، 1351)
«آش شنگی» ase sengi)) غذایی بود که در روز عید در امامشهر سمنان پخته میشد. این آش را از برنج، روغن، گوشت، سیب زمینی و «شنگ» (seng به معنی نوعی سبزی محلی) تهیه می کردند. (باقری، سمنان، 1347)
«دیگ جوشک» (dig jusak) نیز نوعی آش بود که به نیت خوشبختی دختران و پسران جوان سیستانی در شب عید قربان تهیه میشد و مواد تشکیل دهنده آن عدس، گندم، برنج و ماش بود. (دهمرده، زابل، 1352)
در شهرو از توابع شهرستان بندرعباس، دو نوع حلیم به نام های حلیم گندم (از ترکیب آرد گندم، نخود، لوبیا، فلفل و زنجبیل) و حلیم خرما (از ترکیب شیره خرما، آرد گندم، روغن و دارچین) تهیه و بین اهالی تقسیم میشد. (ابراهیمی، بندرعباس، 1347)
در هشتجین خلخال، نانی به نام «سوتی فطیر» (sutti fatir) یا همان نان شیری که نام دیگرش «نزیک» (nazik) یا نان روغنی است، پخته میشد. این نان را از ترکیب آرد گندم، شیر، روغن، تخم مرغ و زردچوبه تهیه و بین اقوام، دوستان و همسایگان تقسیم میکردند. (مولایی، خلخال، 1349)
در یازتپه سرخس، دو نوع نان به نام های چلیک (elikc) (خمیر گندمی که از ترکیب آرد گندم و آب آماده میشد و آن را به صورت چانه های کوچکی درمیآوردند و پس از پهن کردن، در داخل روغن سرخ میکردند) و قتلمه (qatlema) (خمیر آرد گندم که به چانه های کوچک تقسیم و در روغن سرخ میکردند و سپس موقع خوردن روی آن شکر میپاشیدند) طبخ و بین اقوام و دوستان تقسیم میکردند. (اسدخانی، سرخس، 1347)
در شوشتر، از دل و جگر گوسفند یا گاو قربانی قورمه درست میکردند و به نیت ثواب، برای روح اموات فاتحه ای میخواندند و آن را بین همسایگان و نیازمندان خیرات میکردند. (سوژولی، شوشتر، 1351)
5. بازیهای مرسوم در عید قربان
بازیهای محلی از جمله رسومی هستند که در روزهای جشن یا عید برگزار میشوند و اهالی هر منطقه به روش خاصی آنها را اجرا میکنند.
5-1. تاب بازی
در گروس بیجار، روز عید قربان، زن و مرد و پیر و جوان، «داردیله کانی» (dardilakani) یعنی تاب بازی میکردند و در حین تاب بازی دعا میخواندند:
نمونه ای از شعر دعایی از این قرار بود:
داردیله کانه dardilakanie
تاب بازی میکنم
مالمان نرنه malman narne
خانه مان خراب نشود (نماز و روزه مان قبول حق شود)
تال و درزی قرمزی tal o derzi qermezi
نخ و سوزن قرمزرنگ
دین گناهم برزی din gonaham berzi
هر گناه و قصوری داشته ام خدا بیامرزد. (قراویس، بیجار، 1357)
در برازجان دشتستان، مردها «هیلو ژرنا» (hilu zorna) یا «چرخ زر» (carx zor) را که وسیله ای مانند تاب بود، میساختند و با نشستن در آن و تاب خوردن، حاجت های خود را از خدا میطلبیدند. (قربان نژاد، برازجان، 1347)
5-2. کلاه بازی
در فشم استان تهران، جوانان در میدان آبادی جمع میشدند و با هلهله، شعرخوانی و پایکوبی کلاه بازی میکردند. ترکه زنی و کولی دادن نیز قسمت هایی از کلاه بازی بود. جوانانی که کلاه بازی میکردند نباید کلاه از سرشان میافتاد؛ هر زمانی که کلاه از سر یکی از افراد میافتاد، جای سوار و پیاده عوض میشد. (صالحی، فشم، 1350)
5-3. سایر بازیها
در زابل، جوانان در میدان شهر، وسیله ای شبیه الاکلنگ میساختند و با آن بازی میکردند (صادقی، زابل، 1346). در بالماکوب ساری نیز جوانان کشتیگیر در میدان شهر با یکدیگر کشتی میگرفتند. در مراسم شترکشان کاشان، در روز عید جلوی کاروانی که شتر را به نحرگاه میبردند، کشاورزان با بیل هایشان بیل بازی (شبیه میل بازی زورخانه) میکردند. (منصف، کاشان، 1348)
6. ارسال هدایا برای نوعروسان
در بیشتر شهرها و روستاهای ایران اسلامی مرسوم است که در شب عید قربان یا در بعضی مناطق در روز عید، خانواده نوعروس یاتازه داماد، گوسفند یا قوچ سفید، پروار، سالم و بی عیب و نقصی را که با رنگ های طبیعی همچون رناس، زردچوبه یا حنا به شکل بسیار زیبایی رنگ آمیزی کرده و با پارچه، مهره و آینه آذین بسته اند، برای دخترانی که نامزد دارند یا مدت کوتاهی است به خانه بخت رفته اند، میفرستند. برخی خانواده ها علاوه بر قربانی، خوانچه ای را نیز شامل شیرینی، میوه های فصل، آجیل، پارچه های نفیس خوش نقش و نگار و زیورآلات به عنوان هدیه ارسال میکنند. در مقابل، خانواده ها به آورندگان هدایا انعام میدهند. سپس گوسفند قربانی را ذبح و بین فقرا، اقوام و آشنایان دو خانواده تقسیم میکنند.
در کاشان، گوسفندی را که از طرف خانواده داماد فرستاده میشد، با زیورآلاتی مانند گوشواره، گردن بند و سکه ای که قرار بود به نوعروس داده شود، تزیین میکردند. در مقابل، خانواده نوعروس نیز به آورنده هدایا، شیرینی و مبلغی پول به عنوان انعام میداد. (همان)
در واران جاسب محلات، خانواده داماد بره سفید و پرواری را با هفت رنگ می آراستند و با پارچه های گران قیمتی که قرار بود به رسم هدیه برای نوعروس بفرستند، تزیین می کردند و به آن «بره قربونی» میگفتند. آنان به همراه بره قربونی، پنج سینی بزرگ محتوی برنج، میوه های فصل، سبزیجات، لبنیات تازه، نقل، شیرینی و پوشاکی از قبیل کفش و خلعتی برای نوعروس، مادر و خواهران وی میفرستادند.
حمامی یا دلاک محله به اتفاق یکی از اقوام داماد، مسئول بردن این هدایا بود. همچنین روی سینی هدایا را با پارچه سبزرنگی به نیت سبزبختی می پوشاندند.
در مقابل این هدایا، اعضای خانواده نوعروس به استقبال آورندگان هدایا می رفتند و از آنها به خوبی پذیرایی میکردند. در روز عید قربان خانواده عروس، خانواده تازه داماد را به همراه اقوام و خویشان برای صرف ناهار دعوت میکردند. (حدادی، محلات، 1346)
در ارباستان لاهیجان، گوسفند قربانی را برادر تازه داماد، و مجمعه ای شامل پوشاک، جواهرات و خوراکی را خواهر او به خانه نوعروس میبردند و دختران همسایه با شعرخوانی و کف زنی آنها را همراهی میکردند. وقتی گروه به خانه پدری نوعروس نزدیک میشد، تازه عروس به استقبال آنها میآمد و مجمعه را از سر خواهر همسر آینده اش برمیداشت و به مادرش تحویل میداد. در این میان، برادر نوعروس نیز گوسفند قربانی را از برادر داماد میگرفت و مبلغی به عنوان «لافن سری» (lafansari) یا سرطنابی به او میداد.
تمامی هدایا متعلق به نوعروس بود و اگر پدر نوعروس میخواست گوسفند را که متعلق به دخترش بود، در روز عید قربانی کند، باید پول آن را به دخترش میپرداخت. (دهبان، لاهیجان، 1349)
در زنجان، روز عید قربان، خانواده پسر تازه نامزد کرده و پدری که دخترش تازه به خانه بخت رفته بود، قربانی میکردند و هدایایی برای عروس میفرستادند. تازه داماد برای نوعروس «پایی» (payi) که عبارت از یک جعبه میوه، یک گونی برنج، کفش، پوشاک، یک رأس گوسفند سفید و دو یا سه مرغ و خروس بود، ارسال میکرد. همچنین پدر نوعروس در روز عید، گوسفندی را قربانی میکرد و سینی بزرگی محتوی برنج، انواع خوردنی فصل، نقل، شمع و گل به خانه دخترش که تازه به خانه بخت رفته بود، میفرستاد. (بدیعی، زنجان، 1346)
در کوثر گیوی خلخال، روز عید در حالی که گروهی از اقوام تازه داماد، قربانی و خوانچه های مملو از هدایا را به خانه نوعروس میبردند، مداحی نیز جمع را همراهی میکرد. او با آوازی بلند به مدح حضرت علی ع می پرداخت و تمامی همراهان در پایان ابیات، صلوات ختم میکردند. پس از رسیدن به منزل نوعروس، مداح عصای خود را مقابل در خانه میگرفت و مانع از داخل شدن همراهان میشد. در این هنگام، صاحبخانه با دادن انعام به مداح، نظر او را جلب میکرد تا عصای خود را از جلوی در بردارد. پس از آن، همراهان وارد منزل میشدند و از طرف خانواده تازه عروس به خوانچه آوران، جوراب یا دستمال هدیه داده میشد تا پاسخی به محبت آنان باشد. مراسم در غروب روز عید به پایان میرسید. (رزاقی، خلخال، 1350)
در میانه، مادر نوعروس در مقابل هدایای روز عید قربان که از طرف خانواده تازه داماد برایشان ارسال میشد، به تعداد افراد خانواده داماد یعنی خواهران، برادران و والدین آنها هدایایی از قبیل جوراب های دستباف پشمی و دستمال های گلدوزی شده میفرستاد. (باقری، میانه، 1347)
در سمنان، دختری که نامزد داشت، در روز عیدقربان به دیدار خانواده همسر آینده اش میرفت و مادرشوهر نیز هدایایی مانند ظروف منزل، آینه یا پول به او میداد. (مصباحی، سمنان، 1348)
جمع بندی: عید قربان روزی است که اطاعت در آن جلوه کند و معصیت در آن صورت نگیرد. عید قربان عید بازگشت انسان به مقام تقرب الهی، در پرتو تهذیب و خودسازی است، روز کمال و اثبات ایمان به خالق یکتاست. لبیک حضرت ابراهیم ع به فرمان قربانی از جانب الله سبب شد تحولی شگرف در مراسم قربانی پدید آید و بزرگداشت هر ساله این سنت حسنه در روز دهم ذیالحجه در موسم حج از سوی مسلمانان جهان، در واقع تعظیم به شعائری است که از ابراهیم خلیل ع و مناسک و سنن او به یادگار مانده است.
عید قربان موسم نذر و نیاز، اطعام و احسان به محرومان است و گرامیداشت این سنت ابراهیمی هم نیازمندان را از گرسنگی میرهاند، هم دل ها را به هم نزدیک میکند و هم تمرین عملی برای مقابله با هواهای نفسانی است و در نهایت روز وحدت، همبستگی و انسجام مسلمانان است. /6262
کد خبر 1649618