فرجام دیپلماسی چندجانبهگرا در غیاب برجام
تکمیل فرآیند عضویت کشورمان در سازمان همکاری شانگهای یک گام جدی سیاست خارجی جمهوری اسلامی در تحقق سیاست خارجی متوازن و چندجانبهگرا است.
تکمیل فرآیند عضویت کشورمان در سازمان همکاری شانگهای یک گام جدی سیاست خارجی جمهوری اسلامی در تحقق سیاست خارجی متوازن و چندجانبهگرا است.
خبرگزاری مهر، گروه سیاست - محمد مهاجرانی: سهشنبه 13 تیر 1402 یک روز مهم و ارزشمند در عرصهی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بود زیرا که عضویت رسمی کشورمان در یکی از مهمترین سازمانهای منطقهای در سطح جهان تکمیل و به صورت رسمی همزمان با سخنرانی حجت الاسلام رئیسی به عنوان رئیس یکی از کشورهای عضو دائم این سازمان در نشست مجازی سران در دهلینو اعلام خواهد شد و ایران به عنوان نهمین کشور در کنار ازبکستان، بلاروس، پاکستان، تاجیکستان، چین، روسیه، قرقیزستان، قزاقستان و هند اعضای این سازمان را تشکیل میدهند.
امروزه همزمان با روند رو به رشد گرایش کشورها به سوی جهانی شدن، منطقه گرایی نیز نمودهای بیشتری یافته است و سازمانهای منطقهای در بیشتر مناطق ژئوپلیتیک، راهبردی و ژئواکونومیک جهان شکل گرفتند. به عنوان یکی از نمودهای منطقه گرایی نوین، موازی با جهانی شدن رو به پیشرفت، سازمان همکاری شانگهای است که با هدف حل و فصل اختلافهای مرزی و تقویت اعتماد متقابل میان اعضا به وجود آمد و به تدریج توسعه یافت و متوجه موضوعهای اقتصادی و بازرگانی شد.
اوراسیا منطقه پیشرو در آسیا برای منطقهگرایی
پس از جنگ سرد، ادغام منطقهای بارزترین پدیده دهه آخر قرن بیستم بود. قاره آسیا نیز از این روند عقب نماند و چندین سازمان منطقهای ایجاد کرد که سازمان همکاری شانگهای نیز یک نمونه از سازمانهای غیر غربی است که همواره بیشترین توجهات ناظران مسائل بینالمللی را به خود جلب کرده است.
تاریخچه شکلگیری این سازمان به مذاکرات مرزی چین با شوروی سابق در اوایل دهه 1990 باز میگردد. سپس با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی هسته اصلی سازمان همکاری شانگهای را 5 کشور چین، تاجیکستان، روسیه، قزاقستان و قرقیزستان تشکیل میدادند که مشکلات حل نشده مرزی متعددی را از این رژیم به ارث برده بودند. اگرچه این سازمان در ابتدا به بررسی مسائل منطقهای گرایش داشت اما با سناریوی در حال تغییر در سطح بین المللی، برنامه خود را به گونهای توسعه داد که شامل آن دسته از امور فرا منطقهای نیز میشود که به طور مستقیم یا غیر مستقیم مانع پیشرفت و توسعه در این منطقه میشوند.
با پایان جنگ سرد موضوع جهانی شدن به یکی از موضوعهای مهم در سطح نظام بینالملل تبدیل شد که دربرگیرنده همه تغییرات و دگرگونیها در حوزههای مختلف اقتصادی، ایدئولوژیک، تکنولوژیک و فرهنگی در عرصه بین المللی است. در همان حال موازی با بحث جهانی شدن، منطقه گرایی که به دو نوع منطقه گرایی قدیم و جدید تقسیم میشود نیز به صورت فزایندهای مورد توجه مناطق مختلف جهان قرار گرفت.
شواهد نشان میدهد که در منطقه گرایی موج اول منطقه گرایی با تاکید بر بعد اقتصادی و فنی به عنوان یک سازوکار دفاعی برای کاهش وابستگی به اقتصاد بینالمللی برآورد میگردد. اما بسیاری از پژوهشگران منطقهگرایی نوین بر این باورند که در عمل منطقه گرایی بسیار چند جانبهتر و چند بعدیتر از گذشته است. دولتها اینک وارد تلاشهای منطقه گرایانه میشوند بدون اینکه احساس کنند در چنین فرایندی ممکن است آنها در تقابل با یکدیگر بوده یا این تلاشها در تناقض با یکدیگر باشد.
منطقه اوراسیا و آسیای مرکزی نیز از جمله مناطقی است که تحت تأثیر این موضوع قرار گرفته است و گامهایی در جهت تحقق همگرایی منطقهای در آن برداشته شده است. کشورهای این منطقه به همگرایی دو رویکرد متفاوت دارند. یکی رویکرد منطقهای درونگرا که مبتنی بر اولویت همکاریها میان کشورهای درون منطقه است و دیگری رویکرد فرامطقهای و برونگرایانه که مبتنی بر اولویت همکاری با کشورهای خارج از منطقه است. به همین ترتیب یکی از الگوهای موفق سازمانهای منطقهای در آسیای مرکزی یا اوراسیا، همین سازمان همکاری شانگهای است.
اهمیت اوراسیا از نگاه مشاور اسبق امنیت ملی آمریکا
اهمیت اوراسیا از مدتها قبل و از زمان هارولد مک کیندر، استراتژیست انگلیسی و بنیانگذار نظریه «قلب جهان» برای متفکران استراتژیک شناخته شده است. همچنین در دوران معاصر نیز برژینسکی، مشاور اسبق امنیت ملی ایالات متحده اوراسیا را به عنوان «صفحه شطرنج» توصیف کرد و گفت قدرتی که بر اوراسیا تسلط داشته باشد دوتا از سه پیشرفتهترین مناطق مولد از نظر اقتصادی جهان را کنترل خواهد کرد.
منظور از اوراسیا نیز یک مفهوم ژئوپلیتیکی قارهای است که همکاری سیاسی و اقتصادی بین دولتها و ملتها از اقیانوس اطلس تا اقیانوس آرام را ارتقا میدهد و در شرق غرب شمال و جنوب با 4 اقیانوس منجمد شمالی اطلس آرام و هند هم مرز است.
به نظر میرسد ظهور یک جامعه اوراسیایی بیشتر به این بستگی خواهد داشت که چگونه درک مشترکی از منافع و تهدیدها و همچنین روحیه همکاری بین اعضا سازمان همکاری شانگهای شکل خواهد گرفت.
سازمان همکاری شانگهای سد مقابل یکجانبهگرایی آمریکا
سازمان همکاری شانگهای به عنوان یک واحد سیاسی اقتصادی و امنیتی برای گسترش نفوذ و اعتبار خود نیازمند ائتلاف سازی خارج از حوزه جغرافیایی تعریف شده برای این سازمان و حتی فراتر از اهداف تعیین شده برای آن است. زیرا همزمان آمریکا پس از فروپاشی شوروی و در پی عدم حضور یک قدرت رقیب همسطح به یک جانبهگرایی روی آورده و از آن به هر نحوی برای تأمین منافع خود بهره میگیرد. این عامل نیاز به نوعی وزنه تعادل در مقابل این کشور یکجانبهگرا را افزایش داده است و سازمان شانگهای در عمل تلاش میکند تا حد ممکن نفوذ ایالات متحده را تحدید نماید و از عمق آن در محیط داخلی و پیرامونی خود کاهش دهد. در منشور سازمان همکاری شانگهای نیز آمده است که اعضا باید تمام تلاش خود را در جهت گسترش امنیت جهانی، مکانیسم تصمیمگیری جمعی و دموکراتیزه کردن روابط بینالملل متمرکز نمایند. به عقیده کارشناسان بسیاری این عبارت در تقابل با یک جانبهگرایی آمریکاییها است.
وجه امنیتی دیگر سازمان شانگهای در جهت تقویت صلح و ثبات در منطقه اقیانوس آرام و تأمین امنیت در آسیای مرکزی و پیرامون آن تعریف میشود. لذا میتوان اینگونه گفت که این سازمان به عنوان یک سازمان منطقه بسیار قدرتمند در آسیا و اوراسیا به دنبال اهداف سیاسی امنیتی و اقتصادی است.
اگرچه سازمان همکاری شانگهای در آغاز برای حلوفصل اختلافات مرزی و مبارزه با تروریسم و اقدامات جدایی طلبانه تأسیس شد؛ اما به سرعت بحث انرژی به دلیل حضور شمار مهمی از تولید کنندگان و مصرف کنندگان نفت و گاز در آن به یکی از دغدغههای این سازمان تبدیل شد.
تأمین انرژی موضوع کلیدی برای سازمان همکاری شانگهای
تأمین انرژی، بحث کلیدی امنیت ملی چین است و یافتن بازارهای جدید و مطمئن از جمله در خاورمیانه برای این کشور امری حیاتی است. از سوی دیگر روسیه نیز به دنبال یافتن بازارهای جدید برای فروش محصولات خود و از همه مهمتر دست یافتن به کریدورهای انتقالی چون ایران میباشد. این نوع نیاز روسیه پس از جنگ اوکراین و اعمال تحریمهای گسترده از سوی غرب علیه مسکو شدت یافته است.
به لحاظ ساختاری نیز شورای سران، بالاترین مرجع تصمیمگیری و سیاستگذاری در سازمان شانگهای است و نشست آن سالانه در پایتخت یکی از کشورهای عضو برگزار میشود. بعد از شورای سران، شورای نخست وزیران، دومین مقام سازمان به حساب میآید که این شورا نیز نشستهای سالانهای دارد که در آن مسائل مرتبط با همکاریهای چند جانبه، راهبرد این همکاریها و بودجه سالانه بحث و بررسی میگردد. شورای وزرای خارجه نیز ذیل شورای نخست وزیران قرار گرفته و نشستهای متعددی در طول سال دارد که در آنها علاوه بر مسائل مرتبط با سازمان، موضوعات روز بین المللی و همکاری سازمان با دیگر نهادهای بین المللی بررسی میگردد.
از مدتها پیش اعضای شانگهای به این نتیجه رسیدند که معرفی دولتهای جدید به عنوان اعضای دائمی و هم به عنوان اعضای ناظر نه تنها مرزهای سازمان را گسترش میدهد بلکه به انتقادات در خصوص دامنه فعالیت محدود سازمان و تقویت اثربخشی آن کمک خواهد کرد. در نتیجه اعضای بنیانگذار شانگهای در بیست و یکمین اجلاس سران پس از 15 سال انتظار در سال 1400 با روند عضویت کامل ایران موافقت کردند.
جمهوری اسلامی ایران با برخورداری از موقعیت جغرافیایی مناسب، تمدن و فرهنگ کهن، سیستم سیاسی و اقتصادی با ثبات و توان نظامی برتر در حوزههای خلیج فارس، آسیای مرکزی و دریای خزر به عنوان یک بازیگر مهم منطقهای مطرح است و همواره مورد توجه سایر واحدهای سیاسی بینالمللی قرار داشته است.
اتحاد طبیعی ایران و سازمان همکاری شانگهای در نوع رویکرد سیاست خارجی
ایران سازمان همکاری شانگهای را یک سازوکار مهم جهت تقویت چند جانبه گرایی میداند؛ زیرا رویکرد ضد یک جانبهگرایی سازمان همکاری شانگهای یک اتحاد طبیعی بین ایران و دیگر اعضای این سازمان به وجود میآورد که این موضوع در سخنرانی حجت الاسلام رئیسی در بیست و یکمین اجلاس سران سازمان همکاری شانگهای نیز منعکس گردید و رئیس جمهور کشورمان در آن سخنرانی تصریح کرد: سیاست خارجی ایران همواره مبتنی بر مخالفت با یکجانبه گرایی و مشارکت فعال در سازمانهای بینالمللی چند جانبهگرایی مبتنی بر عدالت و احترام متقابل بوده و سازمان همکاری شانگهای میتواند به نیروی محرکه چند جانبهگرایی جهانی تبدیل شود.
ایران سازمان شانگهای را جهت ترویج چندجانبه گرایی، ایجاد یک نظم اوراسیایی و پیوند اقتصادی کشورمان با بازارهای سرمایه و فناوریهای غیر غربی مطلوب تشخیص داده است. همچنین ایران با تواناییهای خود برای اتصال این سازمان به غرب آسیا و اروپا یک دارایی بالقوه ارزشمند برای این سازمان مهم منطقهای به شمار میرود.
لذا با توجه به موقعیت استراتژیک، پتانسیل اقتصادی، منابع انرژی و تجربه و تخصص گسترده در مقابله با تروریسم، ایران میتواند ارزش بیشتری به برنامههای جاری سازمان همکاری شانگهای اضافه کند و از همه ظرفیت خود به عنوان یک پل ارتباطی بین شرق و غرب در آسیا استفاده کند تا چشم انداز سیاسی و اقتصادی مشترکی برای منطقه ایجاد کند.
مبارزه با مواد مخدر دغدغه مشترک ایران و سازمان همکاری شانگهای
تولید و قاچاق مواد مخدر در افغانستان نیز علاوه بر پیامدهای منفی اجتماعی که در مرزهای شرقی کشورمان ایجاد میکند، همواره تهدیدی برای ایران به جهت انتقال این مواد از کشورمان به مرزهای غربی بوده است که عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای با توجه به اهداف این سازمان، امکان استفاده از تجربیات، تجهیزات و منابع مالی سازمان را در جهت مبارزه با قاچاق مواد مخدر و مشارکت دیگر اعضای سازمان در این مبارزه در راستای اهداف سیاستگذاریهای جمهوری اسلامی ایران فراهم میکند.
در بعد تجاری نیز میتوان اینگونه تحلیل کرد، از مهمترین آثار عضویت ایران در سازمان شانگهای، دستیابی به حضور فعال در رژیمهای تجاری منطقه است. همچنین حذف تعرفهها در میان اعضای سازمان شانگهای باعث خواهد شد که در مجموع شاخص رفاه برای کشورهای عضو افزایش یابد و برای کشورمان نیز زمینه افزایش تجارت با منطقه را فراهم آورد. به ویژه در زمانی که سهم صادرات ایران به منطقه به دلیل موانع غیر تعرفهای نسبتاً پایین است. همچنین باتوجه به ظرفیتهای ایران به ویژه در بخش حمل و نقل و انرژی که با چشم انداز اقتصادی سازمان شانگهای همسو است، ظرفیت تبدیل ایران به قلب تپنده اقتصادی مرزهای غربی سازمان شانگهای وجود دارد.
ظرفیتهای متقابل ایران برای سازمان همکاری شانگهای
عضویت ایران در سازمان شانگهای این امکان را میدهد که حمایت از اجرای دو پیشنهاد عمده اتصال شمال به جنوب را در اولویت قرار دهد. پیشنهاداتی که شامل کریدور بینالمللی حمل و نقل شمال جنوب است که اتحادیه اروپا را از طریق روسیه و ایران به هند متصل میکند و همچنین توسعه بندر و راه آهن چابهار - زاهدان است که هند را از طریق ایران به افغانستان آسیای مرکزی و روسیه پیوند میزند. علاوه بر این، تکمیل کریدور ایران - افغانستان - ازبکستان میتواند شهرهایی مانند مزارشریف و هرات را مستقیماً به بندر چابهار ایران متصل میکند که این کریدورهای همواره مورد توجه کشورهای سازمان شانگهای مانند چین، روسیه و هند بوده است.
اگرچه مشکلاتی مانند تحریمهای یکجانبه غرب علیه کشورهای مستقل همواره یکی از چالشهای سازمانهای منطقهای بوده است اما در اجلاسهای اخیر سازمان شانگهای گروهی کاری برای پیشبرد پیشنهاد پرداخت پول ملی بین اعضای علاقمند شانگهای را به عنوان یک گزینه برای کاهش آثار تحریمهای یک جانبه علیه برخی از کشورهای عضو این سازمان مانند ایران پیشنهاد کرده است.
در پایان برای بررسی بیشتر آثار عضویت جمهوری اسلامی ایران در سازمان شانگهای و همچنین ظرفیتهای کشورمان جهت ارائه به این سازمان منطقهای با یکی از کارشناس مسائل بینالمللی به گفتگو پرداختیم.
شعیب بهمن کارشناس مسائل سیاسی در تشریح اهمیت عضویت ایران در سازمان همکاریهای شانگهای گفت: سازمان شانگهای یک سازمان چند جانبهگرا است که در ابعاد و رویکردهای مختلف فعالیت میکند. این سازمان در حوزههای سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، امنیتی و نظامی فعالیت قابل توجهی را در سطح خود دارد و به عنوان کار ویژه خود این نوع فعالیتها را تعریف کرده است.
وی افزود: قاعدتاً عضویت ایران در این سازمان میتواند بر جنبههای مختلف کارکردی تأثیرگذار باشد. مثلاً در حوزه سیاسی میتواند به توسعه روابط سیاسی و همگرایی بیشتر با کشورهای عضو پیمان شانگهای منتهی شود. در حوزه اقتصادی میتواند به توسعه مناسبات اقتصادی و همکاریهای تجاری دو و چندجانبه با کشورهای عضو شانگهای منتهی شود و یا در حوزههای فرهنگی و اجتماعی منجر به تقویت، تحکیم مناسبات فرهنگی و اجتماعی گردد.
یک کارشناس مسائل بینالملل: جذابیت نظامی ایران برای اعضای سازمان همکاری شانگهای
این کارشناس مسائل اوراسیا تصریح کرد: در حوزههای امنیتی و نظامی نیز مبارزه با افراطیگرایی، تروریسم و قاچاق مواد مخدر در دستور کار این سازمان است و در عین حال کشورهای عضو سازمان شانگهای همکاری نظامی گسترده و قابل توجهی با یکدیگر دارند و مانورهای نظامی مختلفی برگزار میکنند. البته در حوزه به اشتراک گذاری فناوری و توانمندیهای نظامی نیز همکاریهای متعددی نیز با یکدیگر دارند. وی افزود: بنابراین عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای میتواند به توسعه روابط ایران در همه ابعادی که ذکر کردیم با کشورهای مختلف عضو شانگهای منتهی شود.
بهمن تصریح کرد: ایران نیز چند ویژگی قابل توجه برای این سازمان دارد؛ اول اینکه از حیث جغرافیایی حضور ایران در سازمان همکاری شانگهای میتواند بر موقعیت و جایگاه ژئوپولیتیکی این سازمان بیافزاید و در واقع منزلت ژئوپلیتیکی سازمان شانگهای را به شکل قابل توجهی ارتقا دهد. زیرا ایران دارای یک جغرافیای بسیار ارزشمند است که از آن به عنوان پل شمال به جنوب یا پل شرق به غرب یاد میشود و همین مزیت جغرافیایی میتواند یک موقعیت ترانزیتی قابل توجه را برای سازمان همکاری شانگهای پدید آورد. به ویژه آنکه بخش مهمی از کشورهای عضو سازمان مانند کشورهای آسیای مرکزی محصور در خشکی هستند و نیازمند دسترسی به آبهای آزاد هستند و در عین حال کشور مهمی مانند چین پروژه کلان کمربند را تعقیب میکند که ایران میتواند در این پروژه نقش آفرینی خاص خودش را داشته باشد.
وی افزود: در حوزههای اقتصادی نیز ایران حائز ویژگیهای قابل توجهی است. ایران یکی از کشورهایی است که دارای منابع غنی نفت و گاز است و منابع انرژی میتواند مورد استفاده کشورهای عضو سازمان شانگهای قرار گیرد به ویژه با توجه به نیاز فزاینده چین به انرژی و همگرایی ایران با کشورهای دارنده ذخایر انرژی میتواند تأثیرات قابل توجهی را در آینده بازارهای انرژی و تعیین قیمت و سطح تولید و ایجاد تثبیت داشته باشد. ایران همچنین یک بازار مصرف قابل توجه به شمار میآید و توانمندیهای اقتصادی خاص خودش را برای توسعه صادرات به کشورهای عضو شانگهای دارد.
این کارشناس مسائل بینالمللی تاکید کرد: در حوزههای امنیتی و نظامی نیز ایران در سالهای گذشته یکی از پیشروترین کشورها در مبارزه با افراطیگرایی، تروریسم و قاچاق بوده است و این رویکرد ایران میتواند یک مسئله و یک مزیت قابل توجه برای سایر کشورهای عضو شانگهای به شمار آید. ضمن اینکه ایران دارای توانمندیهای نظامی قابل توجهی است که امروز برخی از کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای از تکنولوژیهای بهروز و محصولات مدرن ایران در حوزههای نظامی نیز استفاده میکنند و بهرهمند میشوند و در آینده نیز این نوع همکاریها میتواند افزایش پیدا کند.
بهمن در پایان گفت: بنابراین عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای در راستای تقویت منافع ملی و امنیت ملی ایران محسوب میشود و برای کشورهای دیگر عضو این سازمان دارای منافع قابل توجهی است.