فقر و خراشی که روی زیستبوم میاندازد
تهران - ایرنا - «محمد درویش» عضو هیات علمی موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور میگوید: هر چند فقر اقتصادی بر تخریب محیط زیست تاثیر میگذارد اما تجارب کشورهای توسعهیافته نشان میدهد لزوما با بهبود وضعیت اقتصادی نمیتوان به کاهش تخریب محیط زیست امیدوار بود.
دومین جلسه از سلسله نشستهای گفتگوهای آزاد دانشگاه علامه با حضور «محمد درویش» عضو هیات علمی موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور و رییس گروه محیط زیست در کرسی سلامت اجتماعی یونسکو به همت معاونت فرهنگی و اجتماعی این دانشگاه در واپسین روزهای آبان به صورت مجازی در فضای اینستاگرام برگزار شد. «محمدرضا رحمت خواه» دبیر این گفت و گو و موضوع نشست در خصوص فقر و محیط زیست بود.
مشروح این گفت و گو را در ذیل میخوانید:
رحمت خواه: رابطه بین فقر و تخریب محیط زیست چیست؟
درویش: در دوران کرونا بسیاری فکر میکردند که ترک طبیعت توسط انسان، کاهش ترددها و کاهش سوختهای فسیلی میتواند به نفع بشریت تمام شود و میتواند به بهبود تاب آوری محیط زیست منجر شود. درست است که در کوتاه مدت این اتفاق میافتد اما بسیاری از پژوهشها ثابت کرده که نسبت مستقیمی بین شدت فقر و شدت تخریب محیط زیست وجود دارد.
زمانی که ما با آدمهایی مواجه نباشیم که غم نان در جامعه دارند، مردم میتوانند بخشی از سرمایههای خود را صرف ارتقا دانایی کنند. آن موقع است که اولین نشانههای بهبود تاب آوری اتفاق میافتد. بسیاری میگویند کشوری مثل کشور ما به مراتب تخریب محیط زیستاش از کشورهایی مثل بنگلادش بیشتر است. کشور ما جزو 17 کشور پرجمعیت دنیا و جزو 9 کشور تولیدکننده گازهای گلخانهای است. همچنین کشور ما در فرسایش خاک و در فرونشست زمین رتبه اول را دارا است. این موارد هیچ نسبتی با اقتصاد و جمعیت ندارد اما چرا این اتفاق میافتد؟
اگر باز این روند را در کشورهایی مثل کره جنوبی، سنگاپور و تایوان مقایسه کنیم، میبینیم که چون آنها جامعه متوسط واقعی دارند، محیط زیست آنجا برایشان اهمیت پیدا کرده است. زیرا مردم برای مطالعه وقت دارند و هرچه سرانه مطالعه افزایش یابد، میزان توجه به محیط زیست و میزان تاب آوری هم افزایش مییابد.
پس اگر برای مقدمه بحث جمع بندی کنم، باید بگویم که هر چه یک جامعه فقیر تر باشد حتما میزان تخریب محیط زیستاش بیشتر میشود. اما این به این معنا نیست که اگر میزان فقر را کم کنیم میزان تخریب محیط زیست هم کمتر میشود.
رحمت خواه: چگونه فقر بر تخریب محیط زیست تاثیر میگذارد؟
درویش: اصل ماجرا این است که ریشه همه فقرها، نادانی است و نادانی مولفهای است که هم بر فقر اقتصادی تاثیر میگذارد و هم از فقر اقتصادی تاثیر میپذیرد.
اتفاقی که در انتخابات اخیر آمریکا افتاد، موید این مطلب است. هرگز کسی مانند دونالد ترامپ نداشتیم که بتواند اینگونه یک جهش اقتصادی در آمریکا ایجاد کند. کار و مشاغل بسیاری تولید کند و وضعیت اقتصادی را بهبود ببخشد. اما چرا دونالد در انتخابات شکست خورد؟ نه تنها در انتخابات بلکه جمهوری خواهان در انتخابات کنگره هم شکست خوردند و حتی در سنا هم تعداد آرا جمهوری خواهان کاهش پیدا کرد. این به خاطر همان غلبه دانایی محوری است که در آمریکا وجود دارد. به خاطر رسانههایی است که در آمریکا وجود دارد و همه چیز تنها به اقتصاد ختم نمیشود. در واقع ارزشهای دیگری در آمریکا به رسمیت شناخته شده که سبب شده تنها یک نفر با تاکید بر اقتصاد نتواند رای جمع کند.
اما ما در شمال غرب ایران، دریاچه ارومیه را داشتیم. دریاچه ارومیه در سال 1375 سی و سه میلیارد متر مکبت آب داشت و بسیاری از ایرانیان با این دریاچه خاطره دارند. اما ما آمدیم و به بهانه اینکه میخواهیم دویست هزار شغل در شمال غرب ایجاد کنیم برنامهای ریختیم تا تعداد سدهای حوزه دریاچه ارومیه را به 105 سد افزایش دهیم که از این 105 سد 72 مورد ساخته شده و کار میکند. از طرفی وسعت اراضی کشاورزی را از سیصد و بیست هزار هکتار به 180 هزار هکتار افزایش دادیم. به یک بهانه دلپذیر که میخواهیم رفاه و پول بیشتر ی تولید کنیم. اما چه اتفاقی افتاد؟ این برنامه نه تنها نتوانست کمکی به اقتصاد کشور کند بلکه حتی خسارت بیشتری هم به اقتصاد وارد کرد.
خوزستان طبق آخرین سرشماری مرکز آمار ایران در سال 1395 بالاترین میزان زادو ولد را در کشور داشت؛ یعنی بالای 4.8 درصد زاد و ولد که در بین 31 استان کشر بی نظیر است. اما میزان افزایش جمعیت خوزستان فقط 0.7 درصد است این یعنی چی؟ یعنی بخش بزرگی از جمعیت خوزستان با وجود شرایط و زمینههای اقتصادی در آن شهر نمیمانند و آن را ترک میکنند. زیرا نه آبی برای نوشیدن و نه هوایی برای تنفس کردن است. یعنی ما یک یک زیرساخت توسعه که محیط زیست است را به بهانه یک محور دیگر توسعه نابود کردهایم و این یک اشتباه بزرگ است و البته همه ریشه در فقر نادانی است.
رحمت خواه: دلیل اینکه در کشورهای در حال توسعه اکثر سیاستهای افزایش درآمد منجر به تخریب محیط میشود، چیست؟
درویش: در بین کشورهای مختلف، ما نمونههای موفقی با تعداد اندک داریم. برای مثال بوتان کشوری است که تولید گازهای گلخانهای آن نسبت به جمعیتاش کمتر است. در قانون اساسی بوتان چنین آمده که هیچ دولتی حق ندارد کاری کند که مساحت جنگل اش از 60 درصد مساحت کشور کمتر شود و تمهیدات بسیار دیگری که نشان دهنده اهمیت محیط زیست در آن کشور است. بوتان کشوری است که کمترین میزان خودکشی و افسردگی و بیشترین میزان رضایت ملی را به دلیل محیطاش دارد و اگر این کشور را با قطر مقایسه کنیم میبینیم که ما به یک کره زمینی احتیج داریم که 4 برابر کره زمین کنونی ما وسعت داشته باشد. در اینجاست که میتوانیم اهمیت سبک زندگی را درک کنیم. پس این نشان دهنده اهمیت این نکته است که بدانیم چطور باید از امکانات اقتصادی و امکانات رفاهی برای تاب آوری محیط زیستمان استفاده کنیم.
دلیلی که باعث شد دولت باراک اوباما بتواند در رقابت انتخاباتی، جمهری خواهان را شکست بدهد این بود که وی توانست بازار کار بسیار بزرگی در حوزه انرژیهای نو و انرژی خورشیدی و بادی ایجاد کند. ما کشوری مثل سنگاپور را داریم که مقررات بسیار سنگینانهای نسبت به آلایندههای محیط زیستی وضع کرده است و جریمههای سنگین برای کسانی که محیط زیست را آلوده میکنند، اعمال میکند.
رحمت خواه: آیا آسیب به محیط زیست در سیاستگذاریهای عمرانی، یکی از عوامل ایجاد کننده فقر اقتصادی است؟
درویش: دقیقا. یکی از دلایل خسارات اقتصادی در کشور ما، موج مهاجرتهای اتفاق افتاده در بسیاری از شهرها مثل استان فارس است. حدود صدها خانوار که در کنار رودخانه بختگان زندگی میکردند و کشاورزی می کردند، عملا خانههای خود را خالی کرده و یا وامدار کمیته امداد شدهاند. این موارد بخاطر این است که کفگیر سفرههای زیر زمینی به ته دیگ خورده و اینها همه ناشی از عدم سیاستهای مناسب و کوبیدن بر طبل وابستگی به منابع آب وخاک است و این سبب شده اتفاقا خسارتهای اقتصادی جبران ناپذیر باشد.
رحمت خواه: مشکل دقیقا در کجاست؟ آیا خلائی در این زمینه در اسناد بالادستی وجود دارد؟
درویش: ما در اصل 50 قانون اساسی میگوییم که حفظ محیط زیست لازمه رشد مردم ایران است و هیچ کس حق ندارد رفتاری کند که منجر به تخریب غیر قابل جبران محیط زیست شود. اما همین عبارت" تخریب غیر قابل جبران" خود سبب شده که تمام مخربان محیط زیست ادعا کنند که آن را جبران میکنند. پس یکی از نقصها، همان اصل 50 قانون اساسی است که اولین چراغ سبز به تخریب محیط زیست است.
علت اینکه سازمان محیط زیست از قدرت خود استفاده نمیکند به این خاطر است که هرگاه این کار را انجام میدهد، بلافاصله رییس آن تغییر می کند. در واقع قصه محیط زیست در کشور ما همین نکته است.
رحمت خواه: آیا محیط زیست میتواند باعث تولید ثروت شود؟
درویش: بله. دقیقا این امکان وجود دارد. اگر ما خودرو محوری را به زیست محوری تبدیل کنیم و شهروندان تحرک بیشتری در تردد داشته باشند، نه تنها این امر باعث میشود که آلودگیها کاهش یابد بلکه در میزان وقت افراد هم صرفه جویی میشود و فضا برای شادی و نشاط بیشتر فراهم میشود.
رحمتخواه: راهکار برای حل مشکل محیط زیستی چیست؟
درویش: مهمترین کار، ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش است. باید نسلی پرورش دهیم که هیچ جانوری را زیانکار و هیچ گیاهی را بد نداند. اما متاسفانه نظام آموزش و پرورش ما به دنبال تربیت کودکان دانشمند است؛ کسانی که خوب حفظ میکنند و میتوانند تست بزنند. این امر نمیتواند مشکل کشور را در دراز مدت حل کند. ما نیازمند نسلی هستیم که علاوه بر اینکه برایش فضیلتهایی مثل خانواده، دین و وطن اهمیت دارد، محیط زیست هم اهمیت داشته باشد.
باید به تقویت تشکلهای مردم نهاد در زمینه محیط زیست بپرازیم. حوزه محیط زیست باید جزو حوزههایی باشد که به افزایش مطالبه گری منجر شود. ما باید سازمان حفاظت از محیط زیست را سازمان قدرتمندی کنیم و اجازه دهیم این سازمان بتواند کارآزمودهترین افراد را جذب کند تا بتواند برای پرسشها، پاسخهای درخوری داشته باشند.
در سطح کنشگری بهتر است مطالعه خودمان رادرباره محیط زیست بالا ببریم. کیسه پلاستیک کمتری ایجاد کنیم. زباله کمتری تولید کنیم و از همان مبدا تفکیک زباله انجام دهیم. باید تا آجا که امکان دارد اهل رکاب باشیم تا اهل فشار بر پدال گاز.
ما باید تمام تمهیدات لازم را در منزل فراهم کنیم. به جای اینکه در زمیستان پنجرههای خانه را باز بگذاریم، از سیستم عایق بهتری استفاده کنیم. همچنین تا جایی که امکان دارد سیگار نکشیم و ته سیگار آن را در طبیعت رها نکنیم. باطریهای قلمی تمام شده را در طبیعت رها نکنیم. باید سعی کنیم رفتارهای مناسب را هم به اطرافیانمان انتقال دهیم. تنها در این صورت است که موفق میشویم.
*س_برچسبها_س*