قانون بایدجلوی اشتباه دولت را بگیرد / قانونگرایی نشد، جرم انگاری شود
عضو لیست «عدالتخواهان» گفت: بخشی از این مشکلات قانونی و ساختاری است و باید با قانون و ساختار جلوی اشتباهات در دولت روحانی را بگیرد.
عضو لیست «عدالتخواهان» گفت: بخشی از این مشکلات قانونی و ساختاری است و باید با قانون و ساختار جلوی اشتباهات در دولت روحانی را بگیرد.
خبرگزاری مهر، گروه سیاست_سید مهدی حسینی، محمد حسین نظری: لیستی با عنوان «عدالتخواه» در گردونه انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی به میدان رقابت آمده است. گروهی که انتقادات و حرف و حدیثهایی درباره آنها مطرح میشود اما برای بررسی برنامهها و رویکردهای این لیست به سراغ صادق شهبازی رفتیم تا بتواند برنامهها و رویکردهای خود و هم لیستیهای خود را برای انتخابات بیان کند.
مشروح گفتگوی خبرگزاری مهر با صادق شهبازی را در زیر میخوانید:
عملکرد مجلس دهم را چگونه ارزیابی میکنید و فکر میکنید در مجلس آینده چه اقداماتی باید انجام شود؟
مجلس دهم همچون 6 مجلس اخیر، مجلسی بود که حرف اصولی برای دفاع از انقلاب و برای رسیدگی به حقوق مردم نداشت. وقتی مجلس تبدیل میشود به مجموعهای از نمایندگان که صرفا با قرار گرفتن در لیستهای سیاسی و بدون آنکه صلاحیتی داشته باشند و بدون اینکه ارتباطی با مردم داشته باشند وارد مجلس میشوند، اینها فقط دعواهای سیاسی بلدند.
با این نظام انتخاباتی غلطی که داریم و حوزههای انتخاباتی ما بیوجاهت بزرگ هستند، مردم کسی را نمیشناسند. تهران و شمیرانات، اسلامشهر و شهر ری را یک حوزه انتخابیه با 30 نماینده در نظر گرفته اند؛ یعنی اسلامشهریها با یکی و نیم میلیون جمعیت حوزه انتخابیه ندارند، اما ورزقان با 50 هزار نفر نماینده مستقل دارد.
برای تبلیغات هم که یک هفته بیشتر فرصت نیست، همین الان از کسانی که در تهران به لیست امید رأی داده اند بپرسید، نمیتوانند 5 نفر از این لیست را نام ببرند. این سیستم غلط حوزهبندی ما که به نفع صرفا سرگروهها و احزاب و گروههای اصلاحطلب طراحی شده و به ضرر 83 میلیون نفر ایرانی است.
از سوی دیگر در فضای سیاسی کشور ما که هر گروه صرفا با لولو ساختن از جبهه مقابل خود در فضای انتخابات وارد میشود، اگر از یک کاندیدا بپرسید چه برنامهای دارد یکسری حرف همیشه خوب به شما تقدیم میکند. اگر قرار است مجلس یازدهم مجلسی باشد که مسیر انقلاب را پیگیری کند، باید کسانی در آن وارد شوند که اولا وابستگی نداشته باشند و ثانیا سراغ اولویتهای اصلی کشور بروند.
در حال حاضر مسائل بحرانی و فوریت دار در کشور مطرح است که باید به سرعت بررسی شود. خصوصی سازی افسارگسیخته باید متوقف شود و طبق فرمایشات رهبر انقلاب خصوصی سازی در سیستم سلامت و آموزش که خلاف اصول انقلاب است باید از دور خارج شود. دولت وظیفه خود را در سلامت، بهداشت، مسکن و بانکداری و مدیریت قیمتها باید در دست بگیرد.
سیستم مالیاتی ما باید اصلاح شود، سیستم مالیاتی فعلی باعث شده اقتصاد ما نفتی بماند دولت باید وظایف خود در حوزه سیاست گذاری و نه در حوزه تصدی گری که به بخش خصوصی سپرده پس بگیرد. اینها مسائل فوریتدار است که فورا باید درباره آنها اقدام شود. معتقدم بخشی از اولویتها در این حوزه است و بخشی هم اولویتها مربوط به جنگ اقتصادی است. سیستم مالیاتی ما باید اصلاح شود، سیستم مالیاتی فعلی باعث شده اقتصاد ما نفتی بماند.
این نظام مالیاتی باید تغییر کند و باید بار اصلی مالیات را روی دوش ثروتمندان بگذاریم. در حوزه بانکداری هم اقلیت بانکهای ما سود برده و مدام خلق پول میکنند و اثرات تورمی این اقدامات شامل حال مردم میشود که این هم باید تغییر کند.
فضای تولید و اشتغال اولویت جدی دارد؛ احتیاج به انبوهی ایجاد شغل داریم که تولید میلیونها شغل نیازی به یک ریال پول هم ندارد. پروژههای بزرگ ملی که تعطیل شده و صنایع پیشران در حوزه مسکن و انرژی باید مجددا فعال شود. در مسائل مربوط به تحریم هم اولویت کشور باید تغییر کند و اصلاحات اساسی و زیربنایی که رهبر انقلاب در ماجرای اقتصاد مقاومتی بیان کردند باید اجرا شود. مذاکرات بی حاصلی که به راه افتاده کشور را در شرایط بحران نگه میدارد و باید متوقف شود.
مجلس دهم در حوزه نظارت چه نمرهای را میگیرد؟ در صورت راهیابی به مجلس شما چه برنامهای در حوزه نظارت دارید؟
نمایندهای که وامدار باشد و زندگی او پس از نمایندگی اشرافی شود و برای اینکه رأی بیاورد به نیروهای قدرت و ثروت و احزاب و گروههای سیاسی وابسته شود نمیتواند از حقوق مردم دفاع کند. نمایندهای که ممنوعیت ندارد و میتواند بلافاصه بعد از نمایندگی وارد بخش خصوصی شود یا وارد هیأت مدیرهها شود نمیتواند کار نظارت را به خوبی انجام دهد.
بسیاری از اینها در ماههای آخر نمایندگی خود حکم سفارت و وزارت میگیرند و اصلا وظیفه نمایندگی را از ابتدا انجام نمیدهند، چون وامدار کسانی هستند که خرجهای انتخاباتی آنها را داده اند. قصه این است که نمایندهای که در جیب خود را نبندد زبان او در دفاع از حق دراز نمیشود. نمیتواند بایستد و از حقوق مردم و یا اصول انقلاب دفاع کند. اینها عوامل اصلی عدم نظارت درست در مجلس است.
روشن شدن موتور نظارتی مجلس انبوهی از مسائل لاینحل کشور تغییر میدهد یک بخشی وظیفه نظارتی که انجام نمیدهند هم شبهات فکری و فضاها است. در حالی که رهبر انقلاب در پیام فرمان 8 مادهای بیان کردند که هیچکس به واسطه انتصاب اینجانب نمیتواند خود را از حسابکشی معاف بداند، اما متأسفانه شاهد هستیم که وقتی از مسئولین سوال میشود میگویند که ما منصوب رهبری هستیم. ما میخواهیم با این فضا مقابله کنیم.
تعدادی افرادی که هیچ گونه وابستگی سیاسی و اقتصادی به هیچ بخش نظامی، امنیتی و حاکمیتی ندارند و میخواهند انبوه قوانین خوب نوشته شده و انجام نشده را اصلاح کنند. در بسیاری از بخشها ما مشکل قانون گذاری نداریم، مثلا قانون ازدواج را ببینید! جز آن بخش نامگذاری روز ازدواج امیرالمومنین و حضرت زهرا به اسم روز ازدواج هیچ بخشی از قانون تسهیل ازدواج اجرا نشده است. چرا؟ همین الان من میخواهم بگویم دغدغه اصلی ما فساد و تبعیض است، همان کسانی که دغدغههای فرهنگی دارند مثلا قانون حجاب و عفاف، قانونهای دیگر که در کشور ما در حوزههای مختلف سلامت اداری وجود دارد و قانون شفافیت و دسترسی آزاد به اطلاعات را در نظر بگیرید. به نظر میرسد که روشن شدن موتور نظارتی مجلس انبوهی از مسائل لاینحل کشور تغییر میدهد و لازمه تحقق این امر نماینده غیروابسته است.
با این مواردی که بیان کردید مجلس آینده قرار است چه رویکردی نسبت به دولت آقای روحانی داشته باشد؟
آقای روحانی به عنوان دولتی که محصول دو جناح اصولگرا و اصلاحطلب است یعنی هر دو جناح فعلی کشور در این دولت سهیم هستند و در این دولت سهم دارند. تاکنون بر این دولت نظارت جدی نبوده است چون هر دو جناح تعاملاتی داشتند، هر دو جناح میخواستند فضای سیاسی از این دست شکل دهند و مجلس آینده باید بر اساس جهتگیری اصلی انقلاب مانند اقتصاد مقاومتی شروع کند عملکرد دولت را در موارد مختلف بررسی کند و سوال و پیگیری کند و به سمت این برود که کارهای جدیتری انجام دهد.
در لندن 4 بار سر ماجرای برگزیت دولت عوض شد. دولتی که برنامه شکستخوردهای دارد و اگر نمیخواهد در مسائل اصلی کشور جهتگیریهای انقلاب را برود باید مورد سوال قرار گیرد، باید کسانی که نمیخواهند در بدنه دولت کار کنند مورد استیضاح قرار گیرند. همه اینها در کشور ما به یکسری موارد فرمایشی تبدیل شده است. سوال از رئیسجمهور تابو شده است. استیضاح از وزرا تابو شده است. اگر قرار است کشور اصلاح شود کسی که عمل جدی انجام نمیدهد و کسی که تعارض منافع دارد اوضاع باید تغییر کند.
باید با قانون و ساختار جلوی اقدامات اشتباه را در دولت آقای روحانی گرفت اگر بخواهم به مجلس بروم یک بخشی از کاری که انجام خواهیم داد این است که سوالات و نظارتهای جدی میکنیم و یک بخشی از کار این است که باید با قانونگذاری مشکل را حل کنید. رئیس اتاق بازرگانی را رئیس دفتر رئیس جمهور کردید و بعد معاون اقتصادی رئیس جمهور شده است. وزرای شما برآمده از اتاق بازرگانی هستند.
در این کشور کسانی که نهاد اصلی نهاد خام فروشی هستند را نماینده بخش خصوصی میکنید و این مقدار ضریب میدهید مشخص است الی الابد در این کشور تولید پا نمیگیرد. جالب است که اصولگرایان هم میخواستند با دولت آقای روحانی مقابله کنند و رئیس اسبق اتاق بازرگانی تهران آقای آل اسحاق را آوردند که جبهه مردمی نیروهای انقلاب را شکل دهد. میخواهم بگویم بخشی از این مشکلات قانونی و ساختاری است و باید با قانون و ساختار جلوی این ها را در دولت آقای روحانی گرفت و یکسری فقدان نظارت است و تعارف و ردبایستی و محاسبات سیاسی است. مجلس بعدی باید محاسبات انقلابی کند، نه محاسبات سیاسی!
با کسانی که به قانونهای اصلی کشور عمل نمیکنند باید برخورد شود و در بخشی نیز باید جرم انگاری شود محاسبات انقلابی به چه معنی است؟
محاسبات انقلابی یعنی کسانی که بر اساس اصول انقلاب عمل نمیکنند، قانونهای اصلی کشور را عمل نمیکنند، جهتگیریهای کلی که رهبر انقلاب بیان میکنند را عمل نمیکنند، باید از اینها مطالبه و نظارت شود و اگر نمیخواهد کار کند باید برخورد شود و بخشی باید جرمانگاری شود. بخشی از این اتفاقی که در جنگ اقتصادی در کشور رخ میدهد مشکل از این است که جرم انگاری نشده و ان کسانی که قرار بود وظیفه نظارتی انجام دهند به خاطر ملاحظات انجام ندادند.
نظر شما درباره هیئت نظارت بر رفتار نمایندگان مجلس در دوره دهم چیست؟ شما چه راهکاری برای نظارت بر رفتار نمایندگان دارید تا شاهد فساد نباشیم؟
وقتی یک سوم مجلسی به خاطر پروندههای فساد و مواردی از این دست ردصلاحیت میشوند نشاندهنده این است که وظیفه نظارت بر نمایندگان انجام نشده است. اینها حرفهایی است که آقای کدخدایی و شورای نگهبانیها بیان کردند. علت ردصلاحیت این نمایندهها عدم رعایت شئون نمایندگی است یا اتفاقی که در ماجرای معروف به کاپشن مشکی افتاد، که یک نمایندهای رفت برای اینکه ماشینهای در گمرک گیر کرده یک آدم اقتصادی دیگر را آزاد کند، نشاندهنده این است که هیأت نظارت بر رفتار نمایندگان در سطح کلان تبدیل به یک امر فرمایشی شده است.
اگر به مجلس برویم اولین کاری که خواهیم کرد جلوی اعتبارنامه برخی از کسانی که به غلط تائید صلاحیت شدند، میگیریم اگر هیئت نظارت بر رفتار نمایندگان فرمایشی نبود و جدی بود، این مسائل رخ نمیداد و ما به نماینده وامدار و فاسد نمیرسیدیم. امثال برجام در کشور تصویب نمیشد. امثال FATF و CFT در مجلس تصویب نمیشد. مشکل اصلی ما این است که دستهای آلوده، دستهایی که به تعبیر رهبری با دستمال کثیف نمیتوان شیشه را پاک کرد، الان مشکل مجلس ما این است و راهکار همین مسئلهای است که عنوان کردم یعنی قانونگذاری میخواهد که صندلی نمایندگی داغ شود.
قانونگذاری میخواهیم که فرآیند انتخابات تغییر کند. حوزههای انتخاباتی ما حتما باید خرد شوند. جرم انگاری و بحثهای نظارتی اموری شود که نمایندهها میتوانند در انتخابات بیان کنند. نمایندهای که به زور تائید صلاحیت در مرحله آخر شده، فیلم آن در اینترنت هست که در شهرستان خود چه وعدههایی میدهد و چه کارناوالهایی راه انداخته، این مشکل سیستم نظارتی ما است که طرف میتواند چنین رفتار کند.
در تمام انتخاباتها سابقه این وجود داشته است. اگر به مجلس برویم اولین کاری که خواهیم کرد جلوی اعتبارنامه برخی از کسانی که به غلط تائید صلاحیت شدند، یا در مسئولیتهای قبلی چه در مجلس و چه در شهرداری و چه دولت اقدامات غلط انجام دادند جلوی اعتبارنامههای این افراد میایستیم.
این صحبتهایی که اینجا مطرح کردید خیلی از نمایندگان مجلس بیان میکنند، نه اینکه در این دوره باشد بلکه در برهه انتخابات همه از این حرفها میزنند. چطور باید مردم فاصله بگذارند و بگویند این دوستانی که با اسم عدالتخواهی یا هر چیز دیگری مطالبه و انتقاد میکنند و برنامه اعلام میکنند چه فرقی دارند؟ این فاصلهگذاری باید چطور اتفاق بیفتد و چطور خودتان را از اصولگرایان و اصلاحطلبان متمایز میکنید؟
یک؛ این فاصلهگذاری بخشی این است که آیا کسی شب انتخابات دنبال این افتاده یا قبلا هم دنبال این حرفها بوده است؟ جهان عدالتخواهی 31 سال است که بعد از پیام قطعنامه امام خمینی شکل گرفته است. ما خودمان نسل دو جریان عدالتخواهی هستیم. امروز هم در دانشگاهها و حوزههای علمی و رسانهها نسل سوم که بچههای نسل چهارم انقلاب هستند، پای کار آمدند. کسی باید ببیند سوابق طرف چیست. کسی مسئولیت نداشته حداقل فضای رسانهای و علمی و غیره بوده است و باید به این فضاها دقت کنند.
دو؛ شعاری که در انتخابات بیان میکنیم این است که مهمتر از انتخابات مجلس عدالتخواه برای ما جامعه عدالتخواه است. اگر در دهه 60 اوضاع کشور این طور بود که مسئولین فساد نمیکردند یا مجلس اول قویترین مجلس تاریخ انقلاب است تازه مجلس اول مجلسی است که دکتر و مهندس نبودند و خیلیها کارگر و کارمند بودند و دیپلم نداشتند. آدمهای این چنینی بودند. چرا آن مجلس قویترین مجلس تاریخ انقلاب است؟ قویترین مجلس است چون این نمایندهها از مردم برآمده بودند. زندگی آنها فاصله با مردم نداشت کما اینکه یک کاسه بشقابی رئیس جمهور شده بود. دهه 60 روحیهای به نام نظارت مردمی وجود داشت.
مردم اگر میدیدند کسی پای خود را کج میگذارد، ترس داشتند که ماجرا مشروطه و نهضت نفت یا ماجرای انقلاب الجزایر اتفاق بیفتد. برای دانشجویان مثال میزنم که الجزایر جمعیت نصف ایران را دارد، ما 36 میلیون نفر بودیم اینها حدود 17-16 میلیون نفر بودند. یک میلیون و نیم شهید دادند ولی چیزی از آن انقلاب باقی نماند چرا؟ چون مردم در صحنه نماندند.
برای این ماجرایی که مسئولین در مجلس و بقیه مسئولین دو راهکار داریم. یک اینکه باید تلاش کنند آدمهایی بیایند که دندان لق اینکه مسئولیت برای آنها منفعت دارد کشیده باشند. برای همین مرامنامه شخصی پر کردیم و گفتیم سوار ماشین خارجی نمیشویم و بیمارستان خصوصی نمیرویم و فرزندان خود را مدرسه غیرانتفاعی نمیفرستیم، هیأت مدیره نمیرویم، فقط پایه حقوق را دریافت میکنیم و پول چند ده میلیونی دریافت نمیکنیم. اینها بحثهای اخلاقی نیست بلکه برای اینکه زبان ما بتواند دراز بماند. به کسی وابسته نمانیم. از بانک وام نگیریم بعد اجازه ندهیم قانون بانکداری اسلامی به روز شود؛ بخشی این است.
ضلع دوم نظارت مردمی است. از قضا به عنوان عدالتخواهان در صحنه انتخابات آمدیم، ایده اصلی این است که مجموعه گروههای دانشجویی تا گروههای طلاب، رسانهها، بچههایی که در کانون تفکر هستند، تا لایههای تصمیمگیری، تا گروههای مختلف مردمی را بسیج کنیم و شبکه منسجمی شکل گیرد تا در کشور یک نفر هم نتواند برود داخل یا 290 نفر مجلس دست ما بیفتد، نظارت مردمی نباشد و اگر مردم همانند دهه 60 هر جا میبینند کسی فساد دارد و کسی پای خود را کج میگذارد.
پروژه اصلی انتخاباتی ما 2 اسفند نیست، بلکه 3 اسفند است. فعال کردن آن مطالبه گری منظور است همان تعبیری که امام راحل داشتند و فرمودند اگر من هم یک قدم پای خود را به غلط برداشتم به من هجوم کنید، این روحیه احیا شود که مردم نمایندهها، وزرا، رئیس جمهور، شهردار و دیگران را نظارت کنند بسیاری از آدمهایی که از طریق قدرت رفتند، آدمهای فاسدی نبودند. چه دلیلی باعث شد؟ یک بخشی فرصتهایی است که برای مسئولیت در جمهوری اسلامی است.
مجلس عدالتخواه ما پروژه دوم ما است. پروژه اول اصلی ما جامعه عدالتخواه است. این شبکه و منسجم کردن و شبکهای آن فعال شود. مشکل این است که آدمها شب انتخابات پیدایشان میشود و صبح انتخابات کل کارها تعطیل میشود تا 4 سال بعد. ما میخواهیم همین را تغییر بدهیم. پروژه اصلی انتخاباتی ما 2 اسفند نیست بلکه 3 اسفند است. فعال کردن آن مطالبه گری منظور است.
چرا امثال شما به عنوان لیست عدالتخواه اصرار دارید وضع را سیاه نشان دهید و هیچ افق امیدی هم نمایش نمیدهید؟ مسئله این است که رهبر انقلاب فرمودند جامعه را ناامید نکنید و آینده را تاریک نشان ندهید اما «عدالتخواهان» این کار را میکنند. برای این چه جوابی دارید؟
اولا این تصویر غیرواقعی است چون همین بچههایی که دستاوردهای نظام را منتشر میکنند، مخصوصا اقداماتی که سال گذشته انجام میشد، بخش عمدهای از بچههای طیف عدالتخواهان بودند. بچههای عدالتخواه هستند که الان کارهای شهید کاظمی آشتیانی و امثال احمدی روشن و فضای نانو و چیزهای دیگر را بازتاب میدهند. امید چگونه ایجاد میشود؟ رسانههای اصولگرا خبر خوب میزنند و بعد موارد سطحی است.
مردم میگویند این ها هیچ مسئلهای از ما رفع نمیکند. نگاه میکنند صداو سیما در دهه فجر آمار میدهد که همه چیز با شیب مثبت در حال پیشرفت است و مردم در مغازهها و در خرید شاهد هستند چیزی که در حال پیشرفت است قیمتها است. احساس واقعی نمیکنند. یک ضلع ماجرا هم ضدانقلاب یا بخشی از اصلاحطلبان هستند که کلا معترض عملکرد جمهوری اسلامی هستند.
الگوی عمل عدالتخواهان چیست؟ رهبر انقلاب یک زمانی در سال 71 به صداوسیما رفتند. این وضعیتی که ماجرای بنزین ایجاد کرد تقریبا در 70 تا 74 در همه کشور جریان داشت. مدام سیاستهای غیرعاقلانه اتخاذ میشد و مدام شورش در جاهای مختلف کشور میشد و کشته میشدند. رهبر انقلاب در اوج آن ماجرا به صداوسیما رفتند و گفتند با انتقاد نور امید را روشن کنید. دو جور میشود انتقاد کرد. یک جور میشود انتقاد کرد و نشان داد نمیشود هیچ کاری کرد و همه چیز تیره است. یک جور انتقاد این است که شما نشان میدهید مشکلاتی که وجود دارد چیزی نیست که بنبست باشد، این مشکلات برخی به عناصر برمی گردد و بخشی به سازوکار و ساختارها باز میگردد و مردم اتفاقا ببینند درون حاکمیت صدا دارند.
اینکه الان قدری تنور انتخابات به نسبت انتخاباتهای گذشته سرد است، بخش عمده این است که مردم احساس میکنند در جریان سیاسی کشور صدا ندارند. انبوهی ناکارآمدی و نارضایتی وجود دارد و صدایی نیست که این حرفها را بیان کند. در این شرایط شما بخواهید توجیه انجام دهید، امید ایجاد نمیشود. در این شرایط باید نشان دهید بخشی از جمهوری اسلامی و انقلابیون و بسیجیها ایستادند و تلاش میکنند برای اینکه این اوضاع تغییر یابد، ایستادند و توجیه نمیکنند، دقیقا روی مشکل ایستادند.
همانند جهتگیری غلط دولت و جهتگیری غلط شهرداری تهران در 17-16 سال گذشته، جهتگیری غلط مجلس، جهتگیریهای غلط برخی نهادهای بومی غیردولتی که ذیل رهبری گفته میشود ولی تعبیر دقیقی نیست بلکه تعبیر نهادهای عمومی غیردولتی دقیقتر است، اینها را میبینند و همه اینها لاپوشانی میشود. از قضا باید ببینند حاکمیت جمهوری اسلامی مستقیم با این ماجراها برخورد میکند یا بخشی از انقلابیها و حزباللهیها که طرفدار جمهوری اسلامی و رهبری و اصلاح این وضع هستند ایستادند تا شرایط تغییر کند.
کما اینکه در این چند سال اخیر پروژههایی که عدالتخواهان سراغ آن رفتند مثلا ویلاهای لواسان تا خصوصیسازیها که رهبری بخش خصوصیسازی که دانشجویان عدالتخواه در تبریز و اهواز و اراک ایستادند تا اصلاح شود و به نتیجه برسد، امید ایجاد میکند. همین امروز در انتخابات آمدیم خودمان آدمهایی نیستیم که پولی داشته باشیم، رقمهایی که هر کاندیدا میدهد یک صدم یا یک هزارم فهرستهای دیگر است ولی بخش عمدهای سایت گذاشتیم چه کسانی هستند؟ اینها کسانی هستند که در اهل لواسان بوده و دیده یک عده دانشجو و رسانهای و طلبه ایستادند تا مشکل ویلای لواسان حل شود، یک عده آدم پنج تومان و ده تومان کمک میکند ولی اهالی ده ونک هستند که دیدهاند عدهای در ده ونک ایستادند که حق این ها به مسیر درستی منتهی شود.
درست است که به نتیجه نرسید ولی دیدهاند اقدام شد. یک عده آدم هستند که از شهرستانها بچههای اراک و هفت تپه و ماشین سازی تبریز هستند که دیدند کسانی شب انتخابات یاد این ها نیفتادند. این امید ایجاد میکند. کشور با شعار و خبرهای خوب سطحی دادند و اینکه آمارها در حال پیشرفت است، رهبری چه الگویی دارند؟ در مورد آسیبهای اجتماعی رهبری از همین حرفهای مسئولین نزدند که کارهای خوبی میشود؟ در جلسه اول آسیبهای اجتماعی گفتند مشکل وجود دارد و من خودم به عنوان رهبر جمهوری اسلامی میبینم یک جوانی شبها دست خالی به خانه میرود احساس شرمندگی میکنم به اندازه خانوادهای که در آن انحراف جنسی، اعتیاد احساس نگرانی میکنم اما آن جامعهای که میتواند موشک بسازد میتواند آسیب اجتماعی را حل کند.
این تصویری است که میخواهیم مردم پیدا کنند که یک بخشی از جمهوری اسلامی که خود را بخشی از این نظام و بخشی از بچههای بسیجی و انقلابی میدانیم ایستادند و مشکلات را توجیه نمیکنند و روی خود مشکل ایستادند و میجنگند تا مشکل حل شود. ما معتقد هستیم این چنین اعتقاد به نظام و امید در مردم ایجاد میشود و مردم دغدغه پیدا میکنند که مردم پای صندوق رأی بیایند.
به تعبیر من وقتی میخواهید بگویید برادر رفتگر سر محل، آشغالها را بد جابهجا میکند محافظهکاران میگویند این کارگرها و سرکارگرها زیرمجموعه شهرداری منطقه است و شهرداری منطقه، وزارت کشور، رئیسجمهور، رهبری، امام زمان! یعنی منظورم این است که کار را به جایی میرسانند که بگویند انتقاد از این برادر رفتگر در حکم محاربه با امام زمان است. ما میخواهیم این فضا از بین برود و اتفاقا این امید ایجاد میکند.