قربانیان و خانواده شهدای انفجار حسینیه شیراز خواستار اشد مجازات شارمهد شدند

به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو، پنجمین دادگاه رسیدگی به اتهامات جمشید شارمهد، سرکرده گروهک تروریستی تندر پیش از ظهر امروز در شعبه 15 دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی صلواتی برگزار شد. این جلسه به استماع سخنان و مطالبات تعدادی از جانبازان و خانواده شهدای حادثه تروریستی حسینیه سیدالشهدا (ع) (کانون رهپویان وصال) شیراز اختصاص داشت. قاضی صلواتی در آغاز جلسه دادگاه با بیان اینکه کیفرخواست دادستان در جلسات قبل از سوی نماینده دادستان قرائت شد، اعلام کرد که سه تن از جانبازان و تعدادی از اعضای خانواده شهدا و همچنین جمعی از شاهدان عینی حادثه سخنان و مطالبات خود را در جلسه دادرسی امروز بیان می‌کنند. در ادامه علیرضا بنیانی، یکی از جانبازان حادثه انفجار در حسینیه شیراز در جایگاه حاضر شد و گفت: در حادثه تروریستی سال 1387 به سختی مجروح شدم هم‌اکنون پای سمت چپ من فلج است و دست چپ خود را نیز از دست داده‌ام. طبق قانونی و دستور خدا و قرآن خواستار محاکمه جمشید شارمهد هستم تا شاید تسلایی برای خانواده جانبازان و شهدا شود. وی افزود: در مجلسی که حضور داشتیم جمعی از افراد و جوانان عادی گردهم آمده بودند تا عزاداری کنند، اما جمشید شارمهد که ایادی آمریکا بود بمب‌گذاری را هدایت کرده بود و قصد داشت با این اقدام تروریستی به نظام جمهوری اسلامی ایران ضربه بزند و مجالس و هیئات را تحت تأثیر قرار دهد. ولی به کوری چشم دشمنان جلسه بعدی حسینیه در هفته بعد از حادثه به سه برابر جمعیت برگزار شد. بنیانی به درخواست قاضی صلواتی به تشریح حادثه پرداخت و گفت: حدود ساعت هشت در حسینیه حاضر شدیم و بعد از اقامه نماز سخنرانی و عزاداری شروع شد. من نزدیک‌ترین فرد به بمب بودم و به دیواری که مجلس زنانه و مردانه را از هم جدا کرده بود تکیه داده بودم. در حال خودم بودم که ناگهان صدای شدیدی بلند شد و احساس کردم من را دو سه متر به جلو پرتاب کردند. همه چیز در دو سه دقیقه اتفاق افتاد. مجروحان را به بیمارستان واعظی شیراز بردند. نخستین مجروحی بودم که به بیمارستان رسید، اما اوضاع من طوری بود که پزشکان تشخیص دادند به مجروحان دیگر رسیدگی کنند، چون از من قطع امید کرده بودند. هر 14 اتاق عمل بیمارستان در حال فعالیت و جراحی مجروحان حادثه بودد تا اینکه پزشکان تصمیم می‌گیرند من را هم مورد جراحی قرار دهند. وی افزود: بعد از جراحی سه روز تمام در کما بودم و بعد 28 روز در بیمارستان بستری شدم، اما با وجود گذشت 15 سال همچنان در حال درمان هستم به طوری که در چهار ماه اخیر سه بار به اتاق عمل رفته‌ام و در این مدت سه بار هم در بیمارستان اعصاب و روان بستری شدم. بنیانی در پایان سخنانش با بیان اینکه فرزند شهید است، گفت: در حادثه تروریستی حسینیه شیراز تعداد زیادی مجروح و 14 نفر شهید شدند؛ تقاضا دارم که عامل این انفجار یعنی جمشید شارمهد به سزای عمل خود برسد. پس از آن شیروانی یکی دیگر از جانبازان در جایگاه قرار گرفت. این مجروح حادثه تروریستی حسینیه شیراز از چند ناحیه از بدن خود به ویژه دستان خود مجروح شده است و خواستار اعمال اشد مجازات برای جمشید شارمهد شد. شیروانی به دلیل بغض و احساساتی که در دادگاه بر او غلبه کرد نتوانست سخنان خود را ادامه دهد. در ادامه زحمت‌کشان یکی دیگر از جانبازان حادثه در جایگاه قرار گرفت و در آغاز سخنانش اظهار کرد: دولت تروریست آمریکا پشت تمام این جنایت‌ها قرار دارد و ایادی آن‌ها از جمله جمشید شارمهد این اعمال را به خواست دولت آمریکا انجام می‌دهند. برای عاملین این حادثه اشد مجازات را تقاضا دارم. در ادامه کلیپی از زمان انفجار بمب در حسینیه در جمع عزاداران حیسنی پخش شد و پس از آن مادر شهید راضیه کشاورز در جایگاه قرار گرفت و طی سخنانی اظهار کرد: من مادر شهید نوجوان 15 و نیم ساله هستم، دانش‌آموز رشته علوم تجربی که در شیراز رتبه اول را کسب کرده بود. او ورزشکار و دارنده کمربند مشکی دان یک کاراته و نخبه کلاس‌های زبان انگلیسی بود. هدف راضیه این بود که درس بخواند و انسان مفیدی برای مردم باشد و جراح قلب شود و بتواند بیماران را درمان کند. خدا را شکر می‌کنم که به من دختری پاکدامن و عفیف و با اخلاص داد و در بهترین و ناب‌ترین لحظه‌های معنوی در خانه امام حسین (ع) و در حال مناجات به دست شقی‌ترین قوم زمان با حمایت آمریکای خبیث و کشور‌های اروپایی مثل آلمان و فرانسه به همراه تعدادی از بهترین جوانان کشورمان به شهادت رسید. وی در ادامه با تأکید بر اینکه نمی‌تواند نام انسان و حتی حیوان را بر جمشید شارمهد بگذارد، گفت: او ابلیس است و روح ابلیس در او حلول کرده است. شارمهد خائن و وطن‌فروش است و کشور‌های غربی که سردسته تروریست‌ها هستند به کشور خودشان خیانت نمی‌کنند؛ اما جمشید شارمهد نام خود را ایرانی گذاشته و می‌رود در آلمان و آمریکا تابعیت می‌گیرد و با حمایت آن‌ها جوانان هم‌وطن خود را به خاک و خون می‌کشد. او جوانان و کودکان از 4 سال و 6 سال و 10 سال و 16 سال تا 28 سال و کسانی که می‌خواستند مثل آدم زندگی کنند و به آدم‌ها خدمت کنند را با حملات تروریستی به شهادت رساند. وی در ادامه خطاب به جمشید شارمهد گفت: دخترِ از خودت بدتر پیام می‌دهد که پدرم چه کرده است که دستگیرش کرده‌اید، او آزارش حتی به عنکبوت هم نمی‌رسد! دختر تو مثال خوبی به زبان آورد، چون عنکبوت نماد شیطان است و تو خودت شیطان هستی؛ و زمانی می‌گفتی که در ساختان پنتاگون نشسته‌ای و دست کسی به تو نخواهد رسید، اما دیدید که سربازان امام زمان (عج) تو را دستگیر کردند و حالا در حال محاکمه شدن هستی. مادر شهید راضیه کشاورز ادامه داد: در کدام کلیسا، کنیسه و معبد بودایی مردم را به جرم اینکه می‌خواهند مناجات و عبادت کنند مجازات کرده و آن‌ها را می‌کشند؟ چرا در حسینیه شیراز مردم را به خاک و خون کشیدید؟ حرف من با مردم دنیاست تا چشم بصیرت پیدا کنند و از دولت‌هایشان بخواهند به این تروریست‌ها پناه ندهند و حق و حقوقشان را به این تروریست‌ها نبخشند که بخواهند جنایت کنند. وی خواستار اعمال اشد مجازات برای جمشید شارمهد شد و گفت: تمام اعضای خانواده به دلیل از دست دادن راضیه بیمار و افسرده شده‌ایم، نه‌تن‌ها از شارمهد که از دولت‌های حامی او مانند انگلیس و آمریکا و آلمان هم شکایت داریم و امیدواریم صدای حقانیت ما به گوش تمام مردم جهان برسد. مادر شهید محمد مهدوی، دیگر شاکی این پرونده بود که با دعوت قاضی در جایگاه حاضر شد و با بیان سخنانی اظهار کرد: پسر من 20 سال داشت و در سه رشته مهندسی نفت، مدیریت بازرگانی و تفسیر قرآن درس می‌خواند و نخبه بود. در کنار آن تدریس هم می‌کرد و دغدغه رسیدگی به بچه‌های یتیم را داشت. یکی از اهداف او این بود که می‌خواست فقرا را از فقر نجات دهد. دغدغه او همین‌ها بود. چند بچه یتیم را تحت تکفل داشت و آن‌ها را به سفر‌های زیارتی و تفریحی می‌برد و برای آنکه تشویق به درس خواندن کند برای هر موفقیت تحصیلی آن‌ها برایشان هدیه تهیه می‌کرد. وی در ادامه با تأکید بر اینکه پسرش وابسته به هیچ گروهی نبود و یک شهروند عادی محسوب می‌شد، گفت: کار روزانه او تحصیل و تدریس و کار بود به اعتقاداتش اهمیت می‌داد و به دنبال این بود که خدا را راضی نگه دارد. گناه پسر من چه بود که به دست جمشید شارمهد کشته شد؟ من پاسخ این سؤال را از او می‌خواهم! او به حسینیه آمده بود تا با من به منزل برگردد، اما در آغوش پدرش در اثر ترکش‌های ناشی از انفجار بمب جان داد. محمد مهدوی فوتبالیست موفق و یک مهندس موفق و یک مدیر موفق در جامعه امروز می‌شد، اما تروریست‌ها اجازه ندادند و باید جواب دهند که به چه گناهی او را به شهادت رساندند! من خواستار اشد مجازات برای جمشید شارمهد هستم. 15 سال است که جان همه خانواده ما و فامیل ما که وابستگی به محمد داشتیم گرفته شده است. امیدوارم صدای ما به جهانیان برسد و هر کسی که جمشید شارمهد را حمایت کرده است تحت محاکمه قرار بگیرد. دختر شهید علی نصیری نفر بعدی بود که در این دادگاه خواستار اشد مجازات برای جمشید شارمهد شد. وی گفت: 14 سال و 2 ماه و 27 روز است که صدای بابا را نشنیدم و صورت او را ندیدم و در شادی‌ها و غم‌ها او را صدا نکردیم. وی افزود: پدر من کارمند شهرداری بود و مخلصانه خدمت می‌کرد و کارش را فقط برای رضای خدا و خدمت به خلق خدا انجام می‌داد. شارمهد می‌گفت که در حادثه، بسیجیان مزدور کشته شده‌اند! اولاً خود شما مزدور هستید که وطن فروختید و به هم‌وطنان خود خیانت کردید و آن‌ها را به خاک و خون کشیدید. پدر من و شهدایی که در یک مراسم مردمی شرکت کرده بودند و در حادثه تروریستی شهید شدند از سر وظیفه در آن مراسم حضور داشتند و یا بسیجی بودند. با این بمب‌گذاری فکر کردید می‌توانید عشق و علاقه را از مردم بگیرید، اما موفق نشدید و زمین خوردید. آقای شارمهد، شما این همه تلاش کردی و پول گرفتی، ولی به کجا رسیدی؟ حامیان شما کجا هستند؟ توانستند کاری برای شما انجام دهند؟ وی تأکید کرد:، ولی بدانید که برادرم پیام داد به شما بگویم که هیچ وقت شما را نمی‌بخشیم. شما که مدعی حقوق بشر هستی بدان هر فرزندی به حمایت پدر و مادرش احتیاج دارد؛ اما پدر ما را حدود 15 سال است که از ما گرفتی و هنوز نتوانستیم آن را بپذیریم و لحظه لحظه زندگی از نبود بابا در رنج می‌کشیم. الان تمام خانواده یک جا جمع می‌شویم، اما ستون نداریم. نه‌تن‌ها ما که فامیل به پدرم تکمیه می‌کرد و آن‌ها تکیه‌گاه خود را از دست داده‌اند. وی افزود: جرم من برای نداشتن بابا چیست؟ او را دیگر هیچ وقت به دست نمی‌آورم و این حسرت بزرگ زندگی من است. ما خانواده‌های 14 شهید حادثه تروریستی حسینیه شیراز هیچ جرمی نداشتیم. آن شهدا عاشق امام حسین (ع) بودند؛ مگر کسی دیگری را به جرم اینکه عاشق مسیح است می‌کشد؟ وی ادامه داد: دختر بزک‌کرده شما با حسرت می‌گوید که سال نو را بدون بابا شروع می‌کنم؛ امیدوارم او همیشه حسرت شما را بکشد البته او را هم می‌خرند و شما را به بهای ناچیزی خواهد فروخت و این را مطمئن باشید. دختر شهید علی نصیری در پایان خواستار اشد مجازات برای جمشید شارمهد از محضر دادگاه شد. در ادامه این دادگاه برادر شهید موسوی هم با بیان اینکه برادر من در زمان شهادت 22 سال داشت، گفت: برادرم خرج خانواده را می‌داد. او سپس خطاب به شارمهد گفت: در حسینیه قرار بود چه کار شود که آن را منفجر کردید؟ شهدای حسینیه چه گناهی داشتند که آن‌ها را کشتید؟ پدر شهید محمد جوکار، یکی دیگر از حاضران در جلسه بود که در سخنانش خود خطاب به دادگاه گفت: 15 سال است که در حال زجر کشیدن هستم. در این مدت ضعیف و خسته و مریض شده‌ام. حسینیه ما را بمب‌گذاری کرده و بچه‌های ما را به شهادت رساندند؛ اما بدانید که ما افتخار به این شهادت‌ها می‌کنیم، چون ما ملت امام حسینیم و پیرو شهادت هستیم. هیچ‌وقت عقب‌نشینی نمی‌کنیم و تا خون در رگ ماست خمینی رهبر ماست. وی افزود: حسینیه جای عبادت است و به کسی ضرر نمی‌رساند، اما این آقایان با وطن‌فروشی آنجا را منفجر و فرزندان ما را شهید کردند و بعد جشن گرفتند. این‌ها را واگذار می‌کنیم به خدا و به‌سزای اعمال خود در دنیا و آخرت خواهند رسید. در ادامه کلیپ بلندی از علیرضا و عرفان انتظامی، شهدای 10 و 4 ساله حادثه تروریستی حسینیه رهپویان وصال پخش شد. در زمان پخش این کلیپ یکی از مادران شهید حاضر در جلسه دچار غلیان احساسات شد و پس از گریه با صدای بلند خطاب به جمشید شارمهد پرسید؟ چه جوری داری این فیلم را نگاه می‌کنی؟ با چه رویی داری نگاه می‌کنی؟ تو حرمله‌ای و مگر نسل یزید و حرمله گم شده است؟ پشت سر قاتل پسرم نشسته‌ام و درد می‌کشم؛ خدا لعنتت کند. در ادامه احمد پاریابی، نماینده حسینیه و شاهد عینی انفجار با حضور در جاگاه به دعوت قاضی، خواستار صحبت کردن در این جلسه جمشید شارمهد شد تا به خانواده شهدا و جانبازان بگوید که به چه دلیل دست به این جنایت زده است. وی تأکید کرد: ما به دنبال پاسخگویی هستیم و اینکه بدانیم جرم ما چه بوده است؟ پاریابی ادامه داد: تحقیقاتی درباره گروه تروریستی تندر کرده‌ام و به واسطه آن اعلام می‌کنم که جرم ما فقط مسلمان بودن است. جرم انتظامی این بود که بچه‌اش را از کودکی با مسجد و حسینیه آشنا کرد. قرآن می‌گوید یک نفر را بکشید مانند این است که همه را کشته‌اید؛ انتظامی در این حادثه دو بچه از دست نداد، سال‌ها بعد بچه سوم خود را بابت این حادثه از دست داد. پدر و مادر شهید محمدجواد یاقوت دق‌مرگ شدند. شهید هاشمی پدر دو فرزند و کارمند سیمان فارس و یک فرد عادی و شهروند معمولی بود و جرم او این بود که بچه‌هایش را به حسینیه می‌آورد و قرآن یادشان می‌دهد. در آرمان گروه تندر این‌ها جرم است. وی افزود: ما به این جرمی که ما را به آن مجرم می‌داند افتخار می‌کنیم. علیرضا نبیانی، جانباز حادثه بعد از 15 سال هر سه ماه یک بار عمل جراحی دارد. تازه ازدواج کرده بودند که دچار این حادثه تروریستی شد و همسرش هنوز جوان است و تمام زندگی‌اش به پرستاری گذشت و همپای بنیانی دارد درد و رنج می‌کشد و جرم او مسلمانی است. نماینده حسنینه رهپویان وصال شیراز در ادامه خواستار اشد مجازات برای جمشید شارمهد شد و گفت: شارمهد اعتقادی به قبر و قیامت ندارد، اما وقتی اعدام شد با حقیقت مواجه خواهد شد و به اربابش حرمله خواهد رسید. پاریابی همچنین با بین اینکه آن دو نفر که بمب را در حسینیه کار گذاشته بودند و سال بعد از حادثه اعدام شدند، در تمام اعترافات خود گفتند که فریب جمشید شارمهد را خوردند و اقدام به بمب‌گذاری کردند، گفت: علاوه بر شارمهد ما از آمریکا و اسرائیل غاصب و آلمان که از جمشید شارمهد حمایت کرده‌اند شکایت داریم و امیدواریم اجرای حکم جمشید شارمهد در شیراز و در ملأ عام انجا شود. سپس چند شاهد عینی حادثه اقدام به بیان مشاهدات خود از حادثه تروریستی گروهک تندر به سرکردگی جمشید شارمهد پرداختند که خلاصه سخنان آن‌ها به این صورت است: - اکبر بانشی: جمعی که در این حادثه تروریستی دچار ضرر شدند و فرزند خود را از دست دادند و یا به جانبازی رسیدند، جمعی نجیب هستند که حتی برخی از آن‌ها نخواستند در این جلسه دادگاه شرکت کنند و در شیراز ماندند. هویت آمریکا و جریان باطل در تقابل با جریان حق است. درخواست ما اشد مجازات با حضور حداکثری خانواده شده و جانبازان در شیراز و در محل حادثه است. - خانم عدل‌لو: از دادگاه تقاضا داریم که افرادی مانند جمشید شارمهد که برای تمام جهان خطر دارند هر چه زودتر تقاص عمل خود را بدهند تا افراد دیگر نجات پیدا کنند. حادثه تروریستی حسینیه سید‌الشهدا (ع) بیش از 200 نفر جانباز و 14 شهید داشت و ما 15 سال است که درد رنج ناشی از آن را با خود حمل می‌کنیم. - خانم بانیانی: می‌خواستند با ابزار بمب خون خدا را ساکت کنند، اما به دست خون شهدا در این هدف خود موفق نشدند. کاش مدعیان حقوق بشر بگویند که تا کی جمعی باید قربانی نقض حقوق بشر شوند و قربانیان حسینیه نمونه بارز آن هستند. - خانم اتابکی: پیکر سه تن از شهدای این حادثه بدون غسل، کفن شد، چون ارباً اربا شده بود. من به نمایندگی از خانواده مجروحین اینجا هستم، کسانی که دچار ضعف و ناتوانی شده‌اند و نتوانسند در این جلسه حضور داشته باشند. خون شهید، خونخواه خودش می‌شود و دستگیری شارمهد به دست سربازان امام زمان نتیجه خون شهداست. شهدای رهپویان حجاب خودشان را حفظ می‌کردند و در روز عفاف و حجاب، به کسانی که می‌خواهند حجاب از سر ما برداشته شود اعلام می‌کنم که حجاب، تاج بدگی ماست. در پایان قاضی صلواتی با بیان اینکه طبق قانون آیین دادرسی کیفری، ابتدا متن کیفرخواست قرائت و در ادامه صحبت‌های شکات و شاهدان شنیده می‌شود، گفت: بر اساس قانون در جلسه آینده که زمان آن متعاقباً اعلام خواهد شد، متهم تفهیم اتهام می‌شود و در ادامه سخنان و دفاعیات متهم را استماع خواهیم کرد.