چهارشنبه 7 آذر 1403

لغو تحریم ها با اجرای قطعنامه 2231 هم میسر است

خبرگزاری ایرنا مشاهده در مرجع
لغو تحریم ها با اجرای قطعنامه 2231 هم میسر است

تهران - ایرنا - روزنامه ایران در گفت وگو با دیاکو حسینی نوشت: همانطور که می‌دانیم قطعنامه 2231 شورای امنیت ضامن حقوقی برجام است و تنها دلیلی است که موجب می‌شود رعایت برجام به یک تعهد بین‌المللی برای همه کشورهای عضو سازمان ملل متحد تبدیل شود.

روزنامه ایران سه شنبه چهارم آذر گفت وگویی را با دیاکو حسینی مدیر برنامه مطالعات جهانی مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری انجام داده است که در ادامه متن آن را می خوانیم: وزیر امور خارجه در گفت‌وگوی اخیر با روزنامه ایران مواضعی را پیرامون توافق هسته‌ای مطرح کرد که براساس آن دولت جدید امریکا را در صورت تمایل به حل مشکلات مربوط به اجرای برجام، مکلف به اجرای قطعنامه 2231 به عنوان عضو سازمان ملل دانسته و بازگشتش به این توافق را به گفت‌وگو با ایران مشروط کرده است؛ گفت‌وگویی که به گفته ظریف درباره چگونگی بازگشت امریکا به برجام خواهد بود.

آقای ظریف در مصاحبه اخیرشان با روزنامه ایران مواضعی را پیرامون برجام مطرح کردند که از نگاه ناظران به نوعی مواضع جدید محسوب می‌شد. از جمله اینکه ایشان به طور مشخص امریکا را به‌عنوان یکی از اعضای سازمان ملل مکلف به اجرای قطعنامه 2231 دانستند و گفتند اگر این کشور به تعهدات خود در چارچوب این قطعنامه عمل کند، ایران هم تعهدات برجامی خود را به طور کامل اجرا می‌کند. آیا این موضع‌گیری به معنای تمایل ایران برای تفکیک قطعنامه از برجام بود؟ همانطور که می‌دانیم قطعنامه 2231 شورای امنیت ضامن حقوقی برجام است و تنها دلیلی است که موجب می‌شود رعایت برجام به یک تعهد بین‌المللی برای همه کشورهای عضو سازمان ملل متحد تبدیل شود.

یکی از دلایلی که از همان ابتدا این ایده یعنی قرار دادن یک قطعنامه شورای امنیت در پشتیبانی از برجام به میان آمد، این بود که نقض برجام را از جانب همه طرف‌ها مساوی با نقض قطعنامه شورای امنیت محسوب کند و نه فقط نقض یک توافق چندجانبه. بنابراین کشوری که عضو برجام است ملتزم به اجرای قطعنامه پشتیبان و اعتباربخش به آن هم هست و کشوری که عضو سازمان ملل است، ملتزم به اجرای قطعنامه‌های شورای امنیت و از جمله قطعنامه 2231 خواهد بود که احترام به مفاد توافق برجام را برای همه الزامی می‌کند. با وجود این همبستگی متقابل، این دو از هم جدا هستند؛ بنابراین امکان تفکیک آنها وجود دارد.

برخی معتقدند که برجام بخشی از قطعنامه محسوب می‌شود و اجرای تعهدات قطعنامه به خودی خود به معنای بازگشت امریکا به برجام است. نظر شما چیست؟ برجام سازوکارها، وظایف و حقوق مندرج و منحصر به خود را دارد که رعایت قطعنامه از سوی کشورهای عضو سازمان ملل متحد به خودی خود به آنها امکان نمی‌دهد که از این سازوکارها بهره‌مند شوند. این سازوکار در حال حاضر مختص ایران و گروه 1+4 است. به این ترتیب، امریکا می‌تواند مانند سایر کشورها خود را یکبار دیگر به اجرای کامل و بند به بند قطعنامه 2231 ملتزم کند بدون آنکه از حقوق و وظایف یک عضو در برجام بهره‌مند باشد.

آیا این موضع‌گیری ایران مبنی بر تفکیک قطعنامه و برجام از یکدیگر می‌تواند از منظر مقررات بین‌المللی و از سوی امریکا به چالش کشیده شود؟ متن برجام چون درباره خروج یکجانبه یک کشور از آن تکلیف را روشن نکرده، موضعی درباره اینکه اگر کشور خارج شده از توافق بخواهد یکبار دیگر به آن بازگردد، ندارد. بنابراین این مسأله تابع تفسیرها و توافق‌های سیاسی است. اما برخلاف برجام، قطعنامه‌های شورای امنیت صراحت دارند و کشوری که قبلا یکی از قطعنامه‌ها را نقض کرده براحتی می‌تواند بدون هیچگونه پیش شرطی به اجرای دوباره قطعنامه تن دهد.

ممکن است امریکا در برابر این پیشنهاد مقاومت کند اما به‌خاطر تخلف‌های گذشته‌اش در موضعی نیست که بتواند امری را به اعضای باقی مانده در برجام دیکته کند. ایران از نقض پیمان امریکا و زیرپا گذاشتن قطعنامه 2231 از طرف امریکا، متحمل خسارت شده و به همین علت، امریکا نمی‌تواند بدون جلب رضایت ایران یعنی خسران دیده‌ترین عضو برجام، چشم بر گذشته‌ها ببندد و با خیال راحت به برجام برگردد.

شاید به همین خاطر آقای ظریف گفتند در صورتی که امریکا قطعنامه را اجرا کند باید برای بازگشت به برجام با ایران مذاکره کند. آیا این حرف به این معناست که ایران شرایطی را برای پیوستن مجدد امریکا به برجام مطرح خواهد کرد؟ و اگر بله؛ چه مواردی را ممکن است مطرح کند؟ رفتار امریکا در نزدیک به سه سال گذشته و با خروج از برجام هرگز عادی نبوده و اعتماد جهانی به اینکه امریکا می‌تواند یک طرف معتبر در توافق‌های بین‌المللی باشد را از خودش سلب کرده است. اگر بنا باشد که امریکا فقط قطعنامه 2231 را اجرا کند نیازی به اعتمادسازی بین‌المللی ندارد و صرفا با گذشت زمان و ارزیابی پایبندی آن به قطعنامه، می‌توان به جدیت آن در اجرای قوانین بین‌المللی پی برد. اما امریکا نمی‌تواند براحتی اجرای قطعنامه، به برجام برگردد.

به این دلیل ساده که اعضای برجام از حقوقی برخوردارند که سوء‌استفاده از آنها می‌تواند برجام را نابود کند. امروز ما مطمئن نیستیم که حتی با وجود تغییر دولت در واشنگتن، امریکا صلاحیت و شایستگی برخورداری از این حقوق را داشته باشد. بنابراین صرف نظر کردن از شروطی که چنین اطمینانی را به ما بدهد، ممکن است اشتباهی بزرگ باشد؛ اما مسأله فقط این نیست.

امروز شنیده می‌شود که افرادی نزدیک به آقای بایدن، بازگشت امریکا به برجام را مشروط به اجرای اقداماتی از جانب ایران کرده‌اند. تسلیم شدن به این وسوسه‌ها نه تنها اشتباه بلکه خطرناک است و می‌تواند هرگونه چشم‌انداز رسیدن به مصالحه را از نخستین روزهای دولت آقای بایدن نابود کند. اگر آنها بخواهند وارد بازی شرط گذاری در اجرای تعهدات خود شوند، باید آماده شنیدن شروط سنگین تری از طرف ایران باشند که پرداخت خسارت ناشی از تحریم‌های یکجانبه کمترین آنهاست.

ایران اعلام کرده است که اگر آقای بایدن تحقق منافع اقتصادی ایران را مشروط به انجام اقداماتی کند، این موضوع را نمی‌پذیرد. خب در حالی که برخی معتقدند رئیس‌جمهوری منتخب امریکا با فشاری که تحریم‌های دولت ترامپ علیه اقتصاد ایران به وجود آورده است، دست پرتری برای مذاکره با ایران دارد، اهرم فشار ایران برای دست رد زدن به خواسته امریکا چه خواهد بود؟ پیشتر ایران گزینه خروج از «ان پی تی» را مطرح کرده بود آیا ممکن است این گزینه را هنوز مدنظر داشته باشد؟ اگر مسابقه شرط گذاری بین ایران و امریکا آغاز شود، هیچ احتمالی بعید نیست و تا جایی که اطلاع دارم، دولت برای همه گزینه‌ها آمادگی دارد؛ از بالا بردن سطح غنی‌سازی تا بیشتر از 20 درصد گرفته تا خروج از ان پی تی. اما باید این توجه را داشته باشیم که دولت آقای بایدن هنوز شکل نگرفته و سمت‌گیری آن مشخص نیست، بنابراین نباید عجله کنیم. ما می‌دانیم که عده‌ای در میان دموکرات‌ها به اشتباه تصور می‌کنند که آقای بایدن باید از میراث دولت ترامپ برای چانه زنی با ایران و گرفتن امتیازهای بیشتر استفاده کند.

اما این را هم می‌دانیم که گروهی دیگر به نتایج درستی رسیده‌اند از جمله اینکه افتادن در دام توصیه قبلی می‌تواند برای شروع یک دیپلماسی موفق، ویران کننده باشد. ما امیدواریم که دولت آقای بایدن راه درست را انتخاب کند، اما امیدواری استراتژی نیست؛ زمانی که سیاست‌های رسمی دولت بعدی امریکا اعلام شود، بسرعت به آنها فهمانده خواهد شد که با چه نوع انتخاب‌هایی در ایران مواجه هستند.

کشورهای 1+4 تا الان در این رابطه موضع صریحی نداشته‌اند آیا آنها موافق بازگشت مستقیم امریکا به برجام هستند یا در صورت شرط گذاری احتمالی دولت بایدن با او همراهی خواهند کرد؟ من نمی‌توانم پیش‌بینی کنم که آیا بویژه سه کشور اروپایی مرتکب اشتباه خواهند شد یا خیر. بیانیه اخیر سه کشور در ابراز نگرانی از فعالیت‌های هسته‌ای ایران در حالی که طی سال های اخیر چیزی جز ابراز تأسف نسبت به نقض فاحش برجام و قطعنامه 2231 نداشته‌اند، مأیوس کننده بود. فکر می‌کنم این انتظاری منطقی است که فرد قانون شکنی که مدتی از جامعه طرد شده، برای پذیرفته شدن در جامعه، شرط نمی‌گذارد. به نظر می‌رسد، اروپایی‌ها خود را مستعد ارتکاب چنین خطای منطقی نشان داده‌اند مگر آنکه در ماه‌های آینده خلاف این را ثابت کنند.

در صورتی که دولت جدید امریکا برای بازگشت به برجام با ایران گفت‌وگو کند، آیا احتمال دارد درخواست مذاکره با ایران پیرامون سیاست‌های منطقه‌ای و فعالیت‌های موشکی ایران را هم دنبال کند؟ چون در برجام، تکلیف مسأله فعالیت‌های موشکی ایران به صراحت مطرح نشده است و ممکن است آقای «بایدن» با همراهی اروپا بخواهد ابهامات این توافق را برطرف کند و اشاره صریح تری به فعالیت‌های موشکی ایران داشته باشد. در اینجا دو مسأله که البته بارها هم تکرار شده، باید تفکیک شود. اول اینکه برجام توافقی منحصرا درباره برنامه‌های هسته‌ای و تحریم‌های مرتبط با آن بود. برای طرفین این بدان معنا نبود که ما به تحریم‌های غیرهسته‌ای و اهمیت رفع آنها بی‌توجه هستیم یا ایران و امریکا نگرانی‌هایی درباره سایر ابعاد سیاست‌های منطقه‌ای و دلایل تنش در روابط دوجانبه ندارند.

با این حال، در آن زمان به دلایل کاملا مجاب کننده‌ای تصمیم گرفته شد که این مسائل از توافق برجام کنار گذاشته شوند و رسیدگی به آنها به زمان مناسب و چارچوب مذاکراتی دیگر موکول شود. بر اساس همین منطق، ربط دادن ملتزم شدن دوباره امریکا به انجام تعهداتش در برجام به سایر اختلافات غیرقابل قبول است.

اما نکته دوم و مهمتر اینکه؛ تاکنون باید برای امریکا روشن شده باشد که ایران هرگز درباره «سیاست‌های منطقه ای» و «برنامه‌های موشکی» با هیچ کشوری مذاکره نخواهد کرد اما باب گفت‌وگو درباره «امنیت منطقه» و «برنامه‌های تسلیحاتی در منطقه» باز است. ما نه تنها با این نوع مذاکرات مخالف نبوده‌ایم بلکه تا امروز طرح‌های مختلفی هم برای امنیت منطقه از راه اعتمادسازی ارائه داده‌ایم.

پیشنهاد انعقاد پیمان منع تجاوز، طرح صلح هرمز، پیشنهاد چهار ماده‌ای برای حل بحران یمن و قبل از همه اینها، طرح ایران برای مبارزه با خشونت و افراطی گری که در اولین تجربه شرکت آقای روحانی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال 1392 به‌عنوان قطعنامه مجمع به تصویب رسید، جزء این طرح هاست اما همگی مورد بی‌اعتنایی برخی کشورهای منطقه قرار گرفتند.

همان‌طور که دکتر ظریف در مصاحبه با شما اشاره کردند، علت اینکه موضوعات منطقه‌ای از دامنه مسائل مذاکراتی در برجام کنار گذاشته شد، عدم آمادگی امریکا بود نه عدم آمادگی ایران. اگر امریکایی‌ها آماده باشند که درباره امنیت منطقه‌ای شامل تعیین تکلیف تسلیحات هسته‌ای اسرائیل، فروش بی‌وقفه تسلیحات امریکایی به کشورهای منطقه، پایگاه‌های متعدد و دخالت نظامی امریکا مذاکره کنند، فکر نمی‌کنم ما مانعی برای شرکت در آن گفت‌وگوها داشته باشیم.

آقای «بایدن» بعد از پیروزی اشاره‌ای به برجام نداشته است و گمانه زنی‌ها پیرامون اقدامات احتمالی او در سطح رسانه‌ها مطرح است. با مواضعی که اخیرا مقام‌های بلندپایه ایران داشته‌اند، پیش‌بینی شما از وضعیت چند ماه آینده و تصمیمات دولت تازه امریکا درباره ایران و برجام چیست؟ من قادر نیستم آینده را پیش‌بینی کنم اما مطمئن هستم که دولت امریکا برای بازسازی اعتبار زخم خورده‌اش به اقدامات شجاعانه‌ای نیاز دارد که بازگشت به تعهداتش در برجام یکی از آنهاست. آقای بایدن در زمان مذاکره و انعقاد توافق برجام معاون رئیس‌جمهوری امریکا بود و به خوبی می‌داند که برجام عالی‌ترین شکل توافق ممکن در آن موقع بود و هنوز هم بهترین توافق قابل دسترس برای رفع نگرانی از برنامه‌های هسته‌ای ایران و رفع تحریم‌های هسته‌ای است. با این حال اولین چالش آقای بایدن، غلبه بر کسانی است که با تحلیل نادرست از سیاست‌های داخلی و خارجی ایران، او را تشویق به در پیش گرفتن سیاست‌های مخاطره آمیزی می‌کنند که به راحتی می‌تواند او را از مسیر موفق در سیاست خارجی دور کند. این کاملا قابل درک است که ما دیگر در سال 2015 نیستیم و شرایط سیاسی تغییر کرده است. ما از ابتدا مطالباتی داشتیم که در برجام محقق نشد؛ همان‌طور که امریکایی‌ها مطالباتی داشتند که به آن نرسیدند. امروز که ایران ضررهایی را به‌خاطر عهدشکنی امریکا متحمل شده، لیست مطالبات ایران طولانی‌تر از قبل هم شده است. اما تا وقتی که امریکا به همه تعهداتش مطابق برجام عمل نکرده، مسیر رسیدگی به سایر چالش‌ها مسدود است. بازگشت بی‌قید و شرط امریکا به این تعهدات، شانس اینکه مسیرهای تازه‌ای پیش روی دو کشور گشوده شود را افزایش می‌دهد.

منبع: روزنامه ایران *س_برچسب‌ها_س*