مارادونا نماد میراثی متفاوت از فوتبال در جهان بود
تهران - ایرنا - یک مردم شناس گفت: اگرچه فوتبال در میراث اروپایی آن به دنیا آمد و جام جهانی از اروپا شروع شد اما در کشورهایی چون برزیل و آرژانتین تولد دوباره یافت و بومی شد و با آیینهایی چون سامبا و تانگو ترکیب گشت بنحوی که در آرژانتین چهرههایی چون مارادونا تبدیل به ساگا یا افسانه شدند.
به گزارش گروه فرهنگی ایرنا از روابط عمومی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، در نشست مجازی مارادونا روایت یک اسطوره که توسط پژوهشکده مردم شناسی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری با همکاری هسته پژوهشی مردم شناسی دانشگاه مازندران به دبیری سید قاسم حسنی عضو هیئت علمی این دانشگاه به مناسبت هفته پژوهش برگزار شد درگذشت دیگو مارادونا به عنوان اسطوره فوتبال جهان مورد بحث و بررسی قرار گرفت. در این نشست علیرضا حسن زاده با اعلام مطلب فوق افزود: به تعبیر پیر پائلو پازولینی ما با دو میراث فرهنگی و تمدنی از فوتبال در جهان رو به رو هستیم یکی میراثی که به نثر شبیه است و آن را می توان در فوتبال اروپایی دید که شاخصه های آن منطق عقلانیت تاکتیک و کار گروهی و نماد آن فوتبال کشورهایی چون آلمان و انگلیس است و دیگر میراث شاعرانه ای از فرهنگ فوتبال که به ویژه در آمریکای جنوبی و برزیل و آرژانتین و پیشتر اروگوئه دیده می شود و شاخصه های آن فوتبال به مثابه امر خودجوش و شاعرانه هنرمندانه تکنیک فردی و فردیت است که در بازیکنانی چون پله، مارادونا، مسی و غیره مشاهده می شود. وی گفت: مارادونا چند ویژگی عمده دارد که او را تبدیل به یک اسطوره می کند نخست مساله تحرک اجتماعی عمودی اوست؛ او فرزند یک خانواده فقیر و تنها دارایی اش برای رشد و پیشرفت بدنش بود بدنی که از کودکی توپ را تبدیل به یک معجزه و هنر کرد بطوریکه حتی شب های کودکی توپ را در آغوش می گرفت و می خوابید. حسن زاده با بیان اینکه مارادونا به نمادی ضد طبقاتی برای مردم طبقه متوسط و زیر طبقه متوسط و به قهرمان آنها تبدیل شد ویژگی دیگر مارادونا را انعکاس هویت پسا استعماری و ملی او دانست و اظهارداشت: رقابت انگلستان و آرژانتین بر سر جزیره فاکلند در اینجا خیلی مهم است زیرا اهمیت این جزیره برای مردم آرژانتین مثل جزایر خلیج فارس برای ما ایرانی ها است که از سال 1820 نزاع میان انگلیس و آرژانتین بر سر این جزیره وجود داشته است. او گفت: اینجا است که مفهوم دست خدا در بازی 1986 و باور مردم آرژانتین به مارادونا به مثابه فرزندی که خداوند به ملت آنها تقدیم کرده قابل فهم خواهد بود زیرا بازی انگلستان و آرژانتین در جام جهانی 1986 بدون درک بازی جام جهانی 1966 قابل فهم نخواهد بود. حسن زاده افزود: از سال 1934 که جام جهانی در کشور ایتالیا برگزار شد و در رقابت دو فرهنگ و میراث اروپایی و آمریکای جنوبی از فوتبال اروگوئه و آرژانتین قهرمان و نائب قهرمان شدند این رقابت شروع شد؛ در سال 1966 این رقابت نه تنها رقابت دو فرهنگ و میراث از فوتبال بود که برای مردم آرژانتین بعد ضد استعماری با توجه به قضیه جزیره فاکلند داشت. این بازی با اخراج جانبدارانه بازیکن کلیدی آرژانتین از سوی داور اروپایی مسابقه همراه شد و این اخراج روی نتیجه بازی اثر گذاشت و انگلیس بازی را برد اما مربی انگلیس رفتاری توهین آمیز از خود نشان داد که نژادپرستانه هم از سوی مردم آرژانتین تلقی شد.
وی گفت: در سال 1982 جنگ میان انگلستان و آرژانتین بر سر جزیره فاکلند به نفع انگلستان به پایان رسید و در سال 1986 که آرژانتین قهرمان شد مارادونا دو گل به انگلیس زد که یکی از آنها به گل دست خدا معروف شد. به این ترتیب مارادونا دیگر به یک اسطوره برای مردم آرژانتین و آمریکای جنوبی و به واسطه بازی و تکنیک خیره کننده و کاریزمای خود حتی بیشتر مردم جهان تبدیل شد. این مردم شناس تصریح کرد: باید توجه کنیم که اگرچه فوتبال در میراث اروپایی آن به دنیا آمد و جام جهانی از اروپا شروع شد اما در کشورهایی چون برزیل و آرژانتین تولد دوباره یافت و بومی شد و با آیین هایی چون سامبا و تانگو ترکیب گشت بنحوی که در آرژانتین چهره هایی چون مارادونا تبدیل به ساگا یا افسانه شدند و به موسیقی و نقاشی های دیواری و روایت های شهری راه یافتند و خود خالق اسطوره یعنی یک گراند نارتیو یعنی کلان روایت در تعریف هویت ملی شدند. حسن زاده گفت: با این حال مارادونا را مفسران اسطوره شناس فوتبال مثل جیمی برنز یک دمی گاد می نامند یعنی او نماد یک انسان مقدس نبود چرا که اسطوره های فوتبال بعد کالبدی و بدنی دارند اما فوتبال آمریکای جنوبی روی کشورهایی چون ایران اثر گذاشت در جنوب ایران خوزستان و تیم شان صنعت نفت آبادان با برزیل مقایسه شد و بازیکنانی چون برزگر و فیروزی استایل بازی شان از میراث لاتین فوتبال تاثیر گرفت. وی اضافه کرد: مارادونا نماد street soccer یا فوتبال خیابانی است که در ایران هم آن را می دیدیم بازیکنانی از طبقه مردم معمولی و نه اشراف که فوتبال را نه در آکادمی های فوتبال که در خیابان یاد می گیرندمانند علی پروین، مهراب شاهرخی، ناصر حجازی، احمدرضا عابدزاده، خداداد عزیزی، علی دایی، علی کریمی و تیم شاهین که حتی نام خود را از شعر حافظ می گیرد و فوتبال در ایران با شعر پیوند می خورد. او خاطرنشان کرد: از دو جهت مارادونا را به عنوان یک اسطوره نقد می کنند بعضی جهت گیری های سیاسی او را نمی پسندند و برخی به مساله مواد مخدر و مافیا اشاره دارند؛ نخست باید گفت مارادونا خود را تنها به میراث و فرهنگ فوتبال آمریکای لاتین وابسته نمی دانست بلکه به دلیل تعریف خود به عنوان نماد آمریکای لاتین خود را به مشخصه های دیگر این کشورها و میراث سیاسی آن چون چه گوارا و مبارزه با استعمار و آنچه او امیرپالیسم می نامید وابسته می دید واز سوی دیگر او به خاطر استعداد غریبش به یک فوق ستاره همیشه مخالف خوان بود. وی گفت: یعنی شخصیت او را باید یک شخصیت آستانه ای دانست که دائم هر جا رفته به نوعی با ساختارها چالش پیدا کرده است، حتی تعبیر دست خدا که او برای گل اش به انگلیس به کار برد برخلاف قوانین فوتبال و فیفا است که این مخالف خوانی در برابر نظم مستقر را نشان می دهد، از سوی دیگر واقعا چالش هایی در مورد دوپینگ او در سال 1994 وجود دارد آیا هاولاتژ رئیس وقت فیفا که برزیلی بود به او این برچسب را نزد تا برزیل قهرمان جام جهانی 1994 شود؟ مارادونا هیچ وقت دوپینگ را قبول نکرد.
به گفته وی در مورد مساله دست خدا با وجود مفهوم لااسپرتیو و قوانین غیر دولتی فوتبال در بافت درک پسا استعماری شخصیت مارادونا در بین مردم آرژانتین می توان گفت اگرچه در میدان خشونت بار جنگ انگلیس بر آرژانتین پیروز شد اما در سال 1986 در هنر بدون خشونت و صلح آمیز فوتبال آرژانتین بر انگلیس پیروز گردید. وی افزود: فوتبال از نیمه قرن بیست برای بسیاری از کشورها با بازتعریف مدرن و چند صدایی هویت ملی گره می خورد آلمان، مجارستان و اتریش پس از شکست متحدین فاتح جام جهانی 1954 می شوند تا بگویند ما زنده ایم و اگر در میدان جنگ باختیم در میدان ورزش برنده هستیم مثل داستان و روایت پیروزی آرژانتین بر انگلیس در سال 1986 و قهرمانی آرژانتین در این جام جهانی.
حسن زاده در ادامه از چهار منظر آستانه ای، فوتبال خیابانی، آیین گذار و اسطوره فوتبال به مثابه کلان روایت و آرای کریستیان برومبرژه در مورد فوتبال به مثابه پدیده تام اجتماعی به بحث در مورد مارادونا به مثابه یک اسطوره پرداخت و گفت: تعبیر ما در اینجا از اسطوره یک تعبیر قدسی نیست و مارادونا خالق روایتی سرشار از زیبایی شناسی امر خارق عادت و نوزایی هویتی در سه سطح هویت ملی آرژانتین فرهنگ جوانان هویت آمریکای لاتین و برای گروهی هویت پسا استعماری بود
اگر انگلستان شکسپیر را دارد آرژانتین مارادونا را دارد
در ادامه مسعود جوزی متخصص حوزه ورزش و پزشکی تعبیر اسطوره از فوتبال را مبتنی بر درک و تعریف جدید اساطیر دانست و گفت: اسطوره ها همیشه در حال خلق شدن هستند و یکی از فضاهای خلق اسطوره به ویژه فوتبال است. او افزود: مارادونا توانایی شگفت انگیزی در خلق روایت های جذاب چه در میدان فوتبال و جه زندگی خود داشت اما باید به او از دو زاویه نگاه کرد هم ویژگی های مثبت او را دید و هم ویژگی های منفی او باید مورد نقد قرار گیرد تا ویژگی های منفی او الگویی برای نوجوانان و جوانان نشود و برعکس خلاقیت و تلاش او باید الگویی برای جوانان قرار گیرد. این پژوهشگر اظهارداشت: جذابیت فوتبال و وارد شدن آن به فرهنگ مردم جهان محصول بازی های درخشان فوتبالیست هایی چون مارادونا است و به این دلیل باید از اسطوره ای سخن گفت که فوتبال را تبدیل به هنر کرد؛ اگر انگلستان شکسپیر را دارد آرژانتین مارادونا را دارد یکی با کلام شعر می گوید و نمایش نامه می نویسد و هنر خلق می کند یکی با توپ.
مارادونا 5 آذر بر اثر حمله قلبی در 60 سالگی چشم از جهان فرو بست.
*س_برچسبها_س*