مردم درمانده از زباله / راهکار پسماند کجاست؟
استانها - ایرنا - چه دنیایی داریم! پر از زباله (پسماند یا آشغال و اصلا هر چه که اسمش را می گذارید) و از همه بیشتر اینکه این دنیا مملو از پلاستیک شده است؛ طبیعت را به ستوه آورده ایم. اقیانوس، دریا، رودخانه، دشت، بیابان و جنگل از گزند پسماندها درامان نمانده است.
واقعا ما ایرانی ها را چه شده است؟ چه بلایی سر ما آمده است که بی احترامی به طبیعت را پیشه خود کرده ایم؟! گفته می شود ایرانیان باستان تا حدی از بیماری های مسری جوامع دیگر در امان بودند و دلیلش این بود که همیشه تلاش می کردند به طبیعت احترام بگذارند، مثلا آب ها را تمیز نگاه می داشتند و کثافات در کشتزارها نمی ریختند.
اصلا گیتی از دید ایرانیان باستان چه بود؟ گیتی، همانند انسان، دارای روان و جان و خواهان رسیدن به شادی و آسایش بود و این شادمانی با زدوده شدن از آلودگیها و ناپاکیها امکان پذیر بود. این یعنی اینکه نیاکان ما می دانستند همه چیز برای انسان خلق نشده و از این رو انسان اجازه ندارد هرگونه دخل و تصرفی در طبیعت را حق خود بداند.
چرا راه دور برویم می توانیم از تهران شروع کنیم که در این خصوص معاون امور اجتماعی و فرهنگی سازمان مدیریت پسماند شهرداری تهران آمار داده است، تهرانیها هر 24 روز حدود 58 هزار تن و به اندازه وزن برج میلاد زباله تولید میکنند. حتی کویر هم از دست اشرف مخلوقات در امان نمانده و پر از زباله شده است؛ مثل وقتی که برای کمک به پاکسازی بیابان جهانی لوت در شهداد کرمان، فراخوان دادند. این یعنی اینکه کویر پر از آشغال شده است. اصلا گیتی از دید ایرانیان باستان چه بود؟ گیتی، همانند انسان، دارای روان و جان و خواهان رسیدن به شادی و آسایش بود و این شادمانی با زدوده شدن از آلودگیها و ناپاکیها امکان پذیر بود. این یعنی اینکه نیاکان ما می دانستند همه چیز برای انسان خلق نشده و از این رو انسان اجازه ندارد هرگونه دخل و تصرفی در طبیعت را حق خود بداند.
بسیاری از هموطنان را نمی دانم چه می شود وقتی از بنایی یا محوطه ای تاریخی بازدید می کنند آن مکان ها را نیز مملو از پسماند می کنند! مثل آشغال ریختن در ارگ تاریخی بم یا محوطه تاریخی اشنویه که هر 2 محوطه چندی پیش پاکسازی شدند. واقعا یک نفر این پرسش را پاسخ دهد؛ "چه می شود اگر بسته خالی بیسکویت یا اسنک یا هر خوراکی مصرف شده دیگری را داخل جیب یا کیفمان بگذاریم تا به اولین سطل آشغالی برسیم"!؟
چگونه دلمان می آید به عنوان نمونه طبیعت زیبای شمال کشور را اینقدر نازیبا کنیم. آنجا هم از پسماندها مستفیض شده است. وقتی از جاده های شمالی می گذریم محال است پسماند نبینیم. حاشیه جادههای مازندران در محاصره زباله، یکی از همین مناظر زشت است.
گاهی پسماندها آنقدر زیاد می شوند که انگار یک منطقه یا شهری را پسماند، احاطه کرده است و بوی تعفن، ساکنانش را آزار می دهد. پخش بوی تعفن زباله در محمودآباد و گله مردم از وعدهها نمونه این مناطق است.
یا مثلا شهر خلخال که در محاصره زباله است و اسفند گذشته دادستان عمومی و انقلاب خلخال در جریان بازدید از محل دفن زباله های این شهر گفت: وضعیت دفن زبالههای این شهر غیر بهداشتی و خطر آفرین است.
این، یعنی اینکه دیگر، جا برای پسماند اضافه نداریم و با پسماندهای از قبل دپو شده هم نمی دانیم چه کنیم. شاهد این ادعا جمعی از اهالی سراوان رشت هستند که طی روزهای اخیر در اعتراض به وضعیت نامناسب محل دفن زباله از ورود خودروهای حمل زباله به این منطقه جلوگیری کرده و خواستار تعیین تکلیف و رسیدگی به مشکلاتشان شده اند.
مگر در سراوان چه خبر است؟
شاید سوال این باشد که مگر در سراوان رشت چه خبر است؟ هیچ! فقط این منطقه، چند دهه است که میزبان اصلی زباله سراسر استان گیلان به خصوص شهرستان رشت به شمار می آید و ساکنان بومی این منطقه، دیگر، ذله شده اند که حق هم دارند. وزن زباله های دپو شده در این محل آنقدر زیاد است که زمین رانش می کند! فیلم سراوان را می توانید در پایین ببینید.
محل دفن زباله در منطقه سراوان رشت، کوهستانی از زباله به ارتفاع حدود 100 متر است که طبق آخرین براوردهای رسمی و غیر رسمی یک میلیون تن زباله از گذشته انباشته است و روزانه نیز نزدیک یکهزار تن زباله وارد این منطقه میشود.
مردم منطقه سراوان رشت به ایرنا گفته اند: مسئولان مربوطه برای رفع مشکل در محل دفن زباله در سراوان رشت از سالهای گذشته هر بار وعده هایی داده اند اما تاکنون محقق نشده و از این رو، صبر مردم و ساکنان منطقه تمام شده است و دیگر اجازه دفن زباله در این منطقه را نمیدهند.
محل دفن زباله در منطقه سراوان رشت، کوهستانی از زباله به ارتفاع حدود 100 است که طبق آخرین براوردهای رسمی و غیر رسمی یک میلیون تن زباله از گذشته انباشته است و روزانه نیز نزدیک یکهزار تن زباله وارد این منطقه میشود.
اهالی و ساکنان منطقه در زمان حاضر از بوی تعفن و هوای غیر قابل تنفس، بیماریهای مسری و همچنین سرریز شیرابههای سمی به مناطق مسکونی خود گلایه کرده و خواستار حل دائمی این مشکل، خارج از وعده های تحقق ناپذیر شده اند.
گفتیم که اهالی سراوان از سر ریز شدن شیرابه های زباله ها به مناطق مسکونی گلایه کرده اند؛ علت گلایه آنان خارج از بوی تعفن شیرابه ها چیست؟ به عبارت دیگر بیایید ببینیم شیرابه زباله چه بلایی بر سر ما، طبیعت و موجودات اطراف ما می آورد؟! گزارش تصویری از حال و روز محل دفن زباله در جنگل سراوان رشت را می توانید در اینجا ببینید.
زباله وقتی یکجا می ماند شیرابه، بیرون می دهد یعنی دفن غیر اصولی زباله مقادیر زیادی شیرابه بسیار بسیار خطرناک، حاوی سموم و فلزات سنگین تولید می کند و در محل دفن زباله یا به طور مستقیم بر اثر فعل و انفعال بیوشیمیایی (شیرابه اولیه) و یا به هنگام بارندگی (شیرابه ثانویه) به آب های سطحی یا به سفره های زیر زمینی نفوذ و آب را آلوده می کند.
عاقبت سگی که داخل شیرابه زباله ها می رود
حال، ببینیم شیرابه های ناشی از زباله ها چقدر می توانند خطرناک باشند؟ برای روشن شدن این مساله بد نیست به "جان سختی" حیوانی به نام "سگ" اشاره کنیم؛ به عبارت دیگر، سگ به "جان سختی" معروف است و گفته می شود "هفت جان" دارد. با این تفاسیر ببینیم چه اتفاقی برای سگی رخ می دهد که داخل شیرابه زباله برود؟
فرزانه کریمیان مدیر تولید بیوکمپوست شرکت باکوزیم که در زمینه پسماندها فعالیت می کند از سگ های ولگردی می گوید که گاهی به کارخانه تولید کمپوست وارد می شوند و می گوید: سگ، وقتی در شیرابه های ناشی از زباله ها قرار می گیرد به خاطر غلظت بالای عناصر داخل شیرابه، تمام پوست بدنش کنده می شود و یک هفته بعد هم می میرد.
به نظر می رسد مثالی از مرگ سگ های دارای هفت جان یا جان سخت برای نشان دادن میزان خطر بسیار بالای شیرابه زباله های رها شده در طبیعت برای ما، موجودات دیگر و نیز طبیعت از جمله برای آب های زیر زمینی و آب های روان مثل رودخانه ها کافی باشد.
پس با این تفاسیر باید به مردم سراوان رشت و هر هموطن دیگری که در نزدیکی دپو زباله ها یا پسماندها زندگی می کنند حق داد که گله کنند.
کریمیان: سگ، وقتی در شیرابه های ناشی از زباله ها قرار می گیرد به خاطر غلظت بالای عناصر داخل شیرابه، تمام پوست بدنش کنده می شود و یک هفته بعد هم می میرد.
این از رها سازی زباله اما برخی موارد زباله ها را دفن می کنند اینکه دفن این زباله ها چگونه است خود داستانی جدا دارد فقط یادآوری می شود که همه زباله ها در کشور دفن اصولی و بهداشتی نمی شوند.
میثم دولتی مدیر عامل شرکت باکوزیم کودهای آنزیمی - بیولوژیک است. او می گوید: دفن بهداشتی زباله در مکانی به نام "لند فیلد " باید انجام شود. برای اینکه شیرابه زباله داخل زمین نفوذ نکند تمام لند فیلد را با غشایی به نام "ژئو ممبران " می پوشانند تا شیرابه نفوذ نکند.
دولتی، سپس به مکانی اشاره می کند که نام آن مکان نزد خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی محفوظ است و آن اینکه در آن مکان که دارای یک لند فیلد 70 هکتاری است، باد، غشای ژئو ممبران را در نقاطی از گودال، کنده اما چیزی که جالب است این است که یکی از مقامات محیط زیست، چندی پیش از آن مکان بازدید کرد و اصلا از مسئولان مربوطه نپرسید که چرا بخشی از ژئوممبران کنده شده است!
وی ادامه می دهد: آنوقت می روند بَه بَه و چَه چَه می زنند و در رسانه ها اعلام می کنند که مثلا ما در فلان منطقه لند فیلد و ژئوممبران داریم و بعد هم فلان مکان را به عنوان قطب علمی دفن بهداشتی پسماند کشور معرفی می کنند!
این دفعه از زبان من بشنو
دولتی که به نظر می رسد دل پر دردی از برخی کارشناسان و مسئولان مرتبط به محیط زیست دارد، خطاب به آنان می گوید: آقای رییس محترم مسوول... یا هر شخصی که به این قضیه ربط داری وقتی که در لندکروزت می نشینی و با زیر دست هایت به بازدید می روی، آنها ممکن است مطالب اشتباه هم به تو بگویند و حتی بعضی وقت ها نمی خواهند به تو بگویند که اوضاع خراب است. لطفا بنشینید داخل خودرو پراید من و با من به صورت نامحسوس، این دفعه منطقه... را به تو معرفی کنم و پسماندهای... را به تو نشان دهم.
دولتی: آقای رییس محترم... یا هر شخصی که به این قضیه ربط داری وقتی که در لندکروزت می نشینی و با زیر دست هایت به بازدید می روی، آنها ممکن است مطالب اشتباه هم به تو بگویند و حتی بعضی وقت ها نمی خواهند به تو بگویند که اوضاع خراب است. لطفا بنشینید داخل خودرو پراید من و با من به صورت نامحسوس، این دفعه منطقه... را به تو معرفی کنم و پسماندهای... را به تو نشان دهم.
یک لایه زباله خشک شده و یک لایه خاک
این از زباله های رها شده مثل سراوان و دفن به ظاهر بهداشتی زباله مثل مکانی که نامش نزد خبرنگار محفوظ است و یک اقدام دیگر که در پایین بدان اشاره می شود.
این اقدام برای زباله ها چنین است که آنها را خشک می کنند و در جایی دپو می کنند. دولتی به عنوان نمونه به کوهی از زباله اشاره می کند که در آراد کوه تهران، درست شده است و می گوید: در این مکان یک لایه زباله خشک شده و یک لایه خاک، سپس یک لایه زباله و دوباره یک لایه هم خاک می ریزند.
می پرسم برای چه یک لایه در میان، خاک و زباله می ریزند؟
دولتی، پاسخ می دهد: برای اینکه زباله ها آتش نگیرند! ولی زباله ها از گرما آتش می گیرند خیالتان راحت باشد!
پس تا اینجای کار، زباله ها را که در طبیعت رها کرده ایم، دفن اصولی زباله هم که در بیشتر مناطق نداریم، شیرابه زباله هم که روان است و بعدا معلوم نیست تاثیرات منفی همین شیرابه ها و نفوذ آنها در آب های زیر زمینی و آب های روان و سطحی قرار است در قالب چه عوارضی گریبان ما را بگیرد، از بوی بد زباله ها ذله شده ایم و بعضی وقت ها اعتراض هم می کنیم مثل اعتراض مردم سراوان رشت. بنابراین سوال اینجاست با این همه حجم زیاد زباله چه کنیم؟! نمی شود آن را به چیز بدرد بخوری تبدیل کرد؟ البته که می شود.
خاک را بوکنید نگران نباشید پاستوریزه است
دولتی، یک کیسه حاوی خاکی تیره حدود 500 گرمی می گذارد روی میز و از من می خواهد خاک را بو کنم. این خاک همان خاکی است که از زباله، تهیه و روی آن نوشته شده است "بیوکمپوست باکوزیم"!
راستش را بخواهید از آنجا که از این چیزها سر در نمی آورم و اسم "بیوکمپوست" را همیشه به زور به ذهنم سپرده ام با کمی تامل، درِ کیسه را باز می کنم؛ چرا که مطمئن نیستم که بتوانم خاک را بو کنم چون می دانم از زباله درست شده است یعنی فکر می کنم آلوده است. بعد، یک نگاهی به خاک داخل کیسه و یک نگاهی هم به دولتی و خانم کریمیان، مدیر تولید بیوکمپوست می اندازم. آقای دولتی متوجه دوبه شکی من می شود و با لبخند به من این اطمینان را می دهد که قرار نیست اتفاق بدی برای من بیفتد و طوریم بشود و دوباره از من می خواهد که خاک را بو کنم و می گوید: نگران نباشید پاستوریزه است فقط می خواهم بوی آن را متوجه شوید.
بالاخره خاک را بو می کنم و برخلاف تصورم، خاک، بوی بدی نمی دهد!
خانم کریمیان خطاب به من می گوید: بوی خاک می دهد!
من دوباره خاک را بو می کنم و می گویم: درسته! بوی خاک می دهد!
آقای دولتی متوجه دوبه شکی من می شود و با لبخند به من این اطمینان را می دهد که قرار نیست اتفاق بدی برای من بیفتد و طوریم بشود و دوباره از من می خواهد که خاک را بو کنم و می گوید: نگران نباشید پاستوریزه است فقط می خواهم بوی آن را متوجه شوید.
دولتی هم اظهار می دارد: اگر در شرایطی عادی، من این کمپوست را به شما می دادم شما فکر می کردید خاک طبیعی یعنی گیاهی است. این در حالی است که این همان زباله بو گندو است که فرآوری شده است. ما قرار است کارمان را با علم پیش ببریم قرار است به بهداشت عمومی و فردی کمک کنیم.
درست است که زباله های بوگندو به کمپوستی خوشبو قابل تبدیل شدن هستند که اتفاقا این کمپوست ها برای تقویت خاک و کشاورزی هم مفید هستند اما سوال اینجاست که آیا هر کمپوستی، کمپوست می شود؟ البته که خیر. خانم کریمیان قطعه تصویری از 2 نوع کمپوست را نشان من می دهد کمپوست سمت چپ همان است که نمونه اش در دستان من است و دیگری کمپوستی با لکه های سفید که می گوید؛ "کپک است".
من را باش که موقع دیدن تصویر کمپوست ها فکر می کنم داخل کمپوست با لکه های روشن، سوسک است که کریمیان، اینگونه درباره تصویر یاد شده توضیح می دهد: داخل این کمپوست سوسک نیست بلکه پر از آلودگی و پر از کپک است؛ این در حالی است که کمپوستی که دست شماست فاقد این آلودگی است و کپک نمی زند.
دولتی نیز پیرو اظهارات کریمیان، می گوید: بیشتر کمپوست هایی که از پسماندهای کشور تولید می شود کمپوست نیست بلکه زباله خشک شده است. یعنی زباله را تفکیک می کنند، آن را با یک دستگاه به نام تاپ ترنر هوادهی می کنند؛ طی دو سه روز آب زباله ها گرفته می شود و خشک می شوند. یعنی بدون اینکه فرایند را درست انجام دهند، زباله را پودر و با خاک مخلوط می کنند و ادعا می کنند که کمپوست درست کرده اند. برای همین است که 90 درصد کمپوست های مورد نظر فروش نمی روند چون اصلا کود نیستند. خود جهاد کشاورزی اینها را به عنوان کود قبول ندارد و مجوز نیز نمی دهد. درست هم می گوید. پس به نظر می رسد براساس اظهارات آقای دولتی، روش تولید کمپوستی که دست من است با روش تولید کمپوست های دیگر فرق دارد. باید دید این کمپوست با چه روشی درست شده است. این سوال را کریمیان پاسخ می دهد و روش تولید کمپوست یاد شده را "کمپوستینگ" عنوان می کند که با این روش مشکل شیرابه هم حل می شود.
به گفته وی روش هایی که برای تولید کمپوست در کارخانه های دیگر است کمپوستینگ نیست بلکه روش های خشک کردن و خرد کردن است و شیرابه ها را هم خارج می کنند که خود، معضلی است که در بالا بدان اشاره شد.
کریمیان می گوید: تیم ما به صورت تخصصی کارکمپوستینگ را برای اولین بار در ایران شروع کرده و کمپوستی که تولید شده است مطابق استانداردهای بین المللی است و مهم ترین ادعای ما این است که روش ما، هیچ شیرابه ای تولید نمی کند و به همین علت به هیچ عنوان به محیط زیست ضرر نمی رسانیم. کمپوست تولید شده ما یک کود کامل است و برای کشاورزی هم مفید است.
هیومیک اسید از پسماند درست می کنم
از کود کامل و کمپوست و فواید آن برای کشاورزی گفتیم. اما مساله این است که آیا با شرایط حال حاضر کشور، دست اندرکاران تولید پسماند به راحتی می توانند با شهرداری ها همکاری کنند وکمپوست درست کنند؟
حسین رمضانیان، معاون فنی و اجرایی شرکت مهندسی تست تفسیر است. در واقع این شرکت هم نوعی کمپوست تولید می کرد اما مساله این است که باید به آنها پسماند بدهند تا آنها هم کمپوست تولید کنند. به نظر ساده می رسد. ما این همه پسماند رها شده در کل کشور داریم که شهرداری ها فقط حجم محدودی از آنها را بازیافت می کنند نه همه را که اگر جز این بود این همه در خارج از شهر ها دپو زباله نداشتیم مثل دپوی زباله های سراوان رشت و ماجراهای آن.
رمضانیان که با اطمینان همه شهرداری ها را خطاب قرار می دهد و می گوید: شما به ما پسماند بدهید ما به شما یا ذغال زیستی یا کود آلی حاوی هشت درصد هیومیک اسید می دهیم که داخل آن 80 درصد ماده آلی و 45 درصد هم کربن آلی است. ضمن اینکه محصولات ما به تایید آزمایشگاه معتمد وزارت جهاد کشاورزی هم رسیده است.
سوال می کنم: هیومیک اسید به چه کار می آید؟
پاسخ می دهد: تقویت کننده خاک و برای رشد سریع گیاهان بسیار مناسب است. البته هیومیک اسید به طور طبیعی در دنیا از یکسری معادن خاص استخراج می شود و آن را برای کشاورزی می برند.
سوال می پرسم: آنوقت شما چکار می کنید؟
می گوید: فرایند ما بگونه ای است که اگر این پسماند را به ما بدهند ما در فرایند "هایدروترمال کربونیزاسیون"، خودمان هیومیک اسید را تولید می کنیم. این فرایند، چند سالی است که با اقبال شدیدی در اروپا مواجه شده است چرا که کربن محیط زیست را می گیرد و دوباره به آن تحویل می دهد و یعنی سوختی که از این راه ایجاد می شود آلاینده محیط زیست نیست.
او برای توضیح بیشتر می گوید: چون گیاه به کربن برای رشد خود نیاز دارد آن را می گیرد و به سلولز تبدیل می کند وقتی تبدیل به سلولز شد از بین رفت و تبدیل به میوه شد، از آنجا که میوه هم بیس (پایه) سلولزی دارد ما آب میوه را از آن جدا و خودش را کربن می کنیم و دوباره کربن را به محیط زیست می دهیم شما می توانید این کربن را سفت کنید و آن را به عنوان ذغال بسوزانید یا اینکه آن را پودر کنید و به عنوان کود از آن استفاده کنید.
رمضانیان، دولتی و کریمیان فقط مشتی نمونه خروار به شمار می آیند که در نمایشگاه بین المللی پسماند با آنها آشنا شدم و متاسفانه فرصتی برای گفت و گو با سایر غرفه ها پیدا نشد و ضیق وقت وجود داشت. مطمئنا غرفه های دیگر هم حرف هایی برای گفتن داشتند. با این همه قابلیت در بازیافت زباله و این همه حرف که برای حل معضل پسماند یا زباله در نمایشگاه بین المللی وجود داشت، چرا دنیایمان را زباله گرفته است؟ این واقعا عجیب نیست؟
رمضانیان خطاب به شهرداری ها اظهار می دارد: من نمی دانم سیاست چیست اما می گویم پسماند را با شیرابه به من بدهید. اصلا بیایید خودتان (شهرداری ها) پسماندهای با ارزش مثل فلز و شیشه را بردارید و هر چه را که نمی خواهید و به درد نمی خورد به من بدهید. یا اینکه من در خط تفکیک زباله، قسمت خشک را برای شهرداری جدا می کنم و آن بخش زباله های تر با شیرابه را بر می دارم. حتی اگر دپوی قدیمی هم دارند، من آن دپوی قدیمی را هم استفاده می کنم. (قابل توجه دپوهای زباله مثل سراوان رشت) آنوقت برایشان کود در سیکل 2 ساعته تولید می کنم. ایرنا: واقعا اینها (شهرداری ها) مشکل اعتبار دارند؟ یا مشکل جای دیگری است؟
رمضانیان: تا بحال که من با همه آنها صحبت کرده ام مشکل اعتبار داشته اند. وزیر کشور هم ابلاغ کرده است که اگر شرکت ها در زمینه پسماند می توانند سرمایه گذاری کنند بیایند سرمایه گذاری کنند.
ایرنا: خب الان مشکل کجاست؟
رمضانیان: اینطوری برای شرکت ها صرف ندارد که سرمایه گذاری کنند چرا که باید شهرداری ها هم همکاری های لازم را داشته باشند. مثلا باید سرمایه گذار را برای دریافت تسهیلات کم بهره به موسسات مالی معرفی کنند آنوقت منِ سرمایه گذار بعد از اینکه اعتبارم را از موسسه مالی گرفتم شروع به کار می کنم و می توانم از فروش زغال یا کود تولید شده از پسماند، قسط های خودم را به موسسه بپردازم. اما مشکل این است که هیچ کدام از شهرداری ها در این دوره تا الان متقاضی نبوده اند. شهرداری های دوره قبل هم ابراز تمایل کردند اما هیچ اقدام عملی نداشتند. رمضانیان: من نمی دانم سیاست چیست اما می گویم پسماند را با شیرابه به من بدهید. اصلا بیایید خودتان (شهرداری ها) پسماندهای با ارزش مثل فلز و شیشه را بردارید و هر چه را که نمی خواهید و به درد نمی خورد به من بدهید. یا اینکه من در خط تفکیک زباله، قسمت خشک را برای شهرداری جدا می کنم و آن بخش زباله های تر با شیرابه را بر می دارم. حتی اگر دپوی قدیمی هم دارند، من آن دپوی قدیمی را هم استفاده می کنم.
ایرنا: شما الان با چند شهرداری به صورت جدی دارید کار می کنید؟
رمضانیان: ما در حال حاضر با شهرداری کلاردشت، اردبیل و همینطور شرکت کشت و صنعت مغان به صورت جدی در حال مذاکره هستیم. البته امروز از عباس آباد و همینطور از شهرداری بوشهر از غرفه ما دیدن کردند و خیلی مایل به همکاری بودند. به طور کلی وقتی تکنولوژی رابرای شهرداران و کارشناسان آنان توضیح می دهیم آنها می پذیرند. چون ما آلاینده محیط زیستی نداریم و بازگشت سرمایه ما بین سه تا پنج سال است یعنی از سود حاصل از فروش حتی می توانیم کارمان را هم توسعه بدهیم ولی به شرط اینکه حمایت شویم.
"ما الان نزدیک سه سال است که در حال انجام کار تحقیقاتی هستیم و در کارخانه خودمان رآکتور کوچکی با ظرفیت کم برای تست های خودمان ساخته ایم نمونه هایی هم که در نمایشگاه می بینید آن نمونه های آزمایشگاهی در کارخانه خودمان هست. هم روی فضولات دامی و هم روی پسماند شهری و هم روی پسآب بیمارستان کار کرده ایم. روی نمونه های تکی هم کار کرده ایم. مثلا روی پوست گردو جداگانه کار کرده ایم ".
ایرنا: شما گفتید که از پسماند ذغال زیستی و کود بدست می آورید مثلا از هر تن زباله چقدر ذغال می گیرید؟
رمضانیان: در محاسبات ما هر سه تن زباله یک تن ذغال می دهد. حالا این یک تن را می توانیم هم ذغال و هم کود بگیریم بستگی به تنظیماتی دارد که ما انجام می دهیم. ممکن است یکجا به درخواست خودش بگوید پسماند را برای کود تنظیم کند ترکیباتش هم مثلا فلان قدر پتاس و فلان میزان هم سدیم داشته باشد. ما ترکیبات را برای آن سفارش تنظیم می کنیم.
ایرنا: الان تاییدیه محیط زیست را دارید؟
رمضانیان: البته که تاییدیه محیط زیست را داریم. اما مشکل، بحث های مالی شهرداری هاست. مثلا اتفاقا در استان مازندران جلسات مختلفی با اداره محیط زیست داشتیم و آنها هم ما را تایید کردند و از طرفی نیز استانداریبه شهرداری ها اعلام کرد که با شرکت ما با استفاده از فرایند هایدروترمال کربونیزاسیون پایلوت اجرا کنند که در این خصوص نامه استانداری را داریم؛ ولی متاسفانه در بحث مالی قرار داد نبستند وگرنه ما مورد تایید محیط زیست هستیم. الان برای اردبیل نزدیک به 2 سال و برای کلاردشت هم در حدود یکسال است که در حال مذاکره هستیم. (به گزارش ایرنا هم اکنون در شرایط عادی روزانه 25 تن و در فصول گردشگری و حضور مسافران و گردشگران 150 تن زباله در کلاردشت به شیوه سنتی جمع آوری و پس از حمل در منطقه «کشک» واقع در 10 کیلومتری منطقه جنگلی دفن می شود. همچنین به گفته رییس اداره کل حفاظت محیط زیست استان اردبیل هر روز، حدود 800 تن پسماند در این استان تولید میشود که 400 تن آن به شهر اردبیل مربوط می شود ضمن اینکه تنها 10 درصد از پسماند شهری وارد چرخه بازیافت میشود).
ایرنا: اینها مشکل اعتبار دارند؟
رمضانیان: بله. ایرنا: در خصوص کشت و صنعت مغان چی؟
رمضانیان: تقریبا قرار شد تفاهم نامه را بنویسیم.
ایرنا: شما به شهرداری هایی مثل عباس آباد اشاره کرده اید که شهردار این شهر از فعالیت شما در نمایشگاه استقبال نیز کرده است به نظر شما چقدر روی این اظهار تمایل ها حساب باز کرد؟
رمضانیان: نمی دانم. تاکنون ما از شهرداری ها، زیاد صحبت شنیده منتها، عمل ندیده ایم. شاید واقعا شهرداری اعتبار لازم را ندارد.
ایرنا: آیا فکر نمی کنید پشت تمام این مسایل یک اراده خاصی هم باید باشد؟
رمضانیان: ببینید! اتفاقا شهرداری ها در ابتدا خیلی خوب جلومی آیند به عبارت دیگر کارشناسان آنها فعالیت ها و محصولات ما را ارزیابی و تایید می کنند ولی وقتی می خواهیم وارد تفاهم نامه شویم یا می گویند ما زمین نداریم یا اعتبار نداریم که عموما دربحث اعتبار است که مشکل پیدا می کنند.
ایرنا: زمین برای چه؟
رمضانیان: بالاخره باید جایی باشد تا تاسیسات را در دپوی آنها ایجاد کنیم. من باید حدود چهار پنج هزار متر زمین داشته باشم تا تاسیسات را آنجا ببرم و کارم را انجام دهم.
رمضانیان در پایان این نکته را می گوید: وقتی خودم به این موضوعات فکر می کنم به این نتیجه می رسم یک شهرداری واقعا چه می خواهد؟! بالاخره این زباله را یک نفر باید بازیافت کند خودش (شهرداری) که نمی تواند بفروشد! کسی دیگر هم که نمی تواند به این زباله ها دست بزند! جنگل و گردشگری هم که دارد از بین می رود پس حتما مشکل اعتبار دارد. باید بنا را بر این بگذاریم که اعتبار بگیرند. وقت آن شده است که مسولان تمرکز کنند روی استفاده از تکنولوژی برای بازیافت پسماند شهری و از ما حمایت کنند و اعتبارات لازم را هم داشته باشند.
شاید گوشه ای امیدوارکننده از تمرکز مسئولان به محیط زیست و بیشتر جدی گرفتن آن، اقدام اخیر علی سلاجقه، معاون رییس جمهور و رییس سازمان حفاظت محیط زیست باشد که اسفند سال گذشته و در آستانه سال نو طرح «مسیر سبز کشور» را به استانداران ابلاغ کرد.
سلاجقه در همان آخرین روزهای سال گذشته تاکید کرد: دولت سیزدهم محیط زیست را به موضوع درجه یک کشور تبدیل می کند. امروز وضعیت محیط زیست در شهرهای کشور تاسف برانگیز است به طوریکه تمام دشت ها زیر پلاستیک است.
باید دید دولت سیزدهم واقعا چقدر به پاسداشت و حفظ محیط زیست وقعی می گذارد، اگر واقعا مشکل اعتبار شهرداری ها به عنوان مهمترین مشکل در خصوص معضل بازیافت زباله ها باشد، این دولت، معضل یاد شده را حل می کند یا فقط در حد شعار و حرف باقی می ماند؟ محیط زیست همیشه تاکید کرده است که باید از مبدا زباله ها تفکیک شود اما اجرای آن با سازمان هایی همچون شهرداری هاست و مساله این است که همین تفکیک زباله ها به خوبی اجرا نمی شود. فرض کنید که تفکیک زباله از مبداء هم انجام شد که نمی شود، شهرداری ها با زباله های تر چه می کنند آن ها را در جایی مثل سراوان یا آراد کوه رها می کنند؟! با فعالان بازیافت و تولید کنندگان کمپوست و ذغال زیستی از زباله چگونه تعامل خواهند داشت؟ کسانی که به یک قطعه زمین برای فعالیت و نصب تجهیزات خود و همینطور به زباله هر چه که هست نیاز دارند و کمی هم حمایت.
بازیافت فقط 10 تا 17 درصد زباله ها در ایران
اینهمه از بازیافت گفتیم شاید یک نفر سوال کند که به طور کلی چند درصد زباله ها در کشور بازیافت می شوند و باید پاسخ داد بین 10 تا 17 درصد آنها. این را من نمی گویم بلکه حسن پسندیده مدیر کل دفتر مدیریت پسماند سازمان حفاظت محیط زیست می گوید.
پسندیده در حالی از بازیافت 10 تا 17 درصدی زباله در ایران سخن می گوید که این نکته را هم خاطرنشان می کند که کشورهای پیشرفته و برخی جوامع در حال توسعه نزدیک به 70 درصد زبالههای خود را بازیافت میکنند و جالب اینکه هیمن مقام مسئول در حفاظت محیط زیست این نتیجه را می گیرد که "در مرحله اول تفکیک از مبداء مانده ایم ".
وی مدیریت پسماند در کشور را "نادرست" ارزیابی می کند و در خصوص میزان خسارت به محیط زیست ناشی از همین مدیریت نادرست می گوید: میزان خسارت های وارده به محیط زیست ناشی از مدیریت نادرست پسماندها به دلایل دفن غیر اصولی، عدم تفکیک زباله، اشغال زمین، آلودگی منابع خاک و آب های سطحی و زیرزمینی ناشی از نشت و نفوذ شیرابه، تولید گازهای گلخانه ای، تخریب سیما و منظر محیط زیست سالانه حدود 448 هزار میلیارد ریال برآورد شده است.
سایر کشورها با پسماند خود چه کرده اند؟
اتفاقا در خصوص این سوال هم مدیر کل دفتر مدیریت پسماند سازمان حفاظت محیط زیست این جواب را داده است: سایر کشورهای جهان، فرآیند مبتنی بر مدیریت پسماند با ترکیبی از بازیافت و تولید کود کمپوست و تولید انرژی را در دستور کار قرار داده و علاوه بر حفظ محیط زیست به سودهایی بسیار بالا دست یافتهاند.
سخن آخر:
به هر حال خوب یا بد، واقعیت این است که ایران را زباله فرا گرفته است و حتی در برخی مناطق، زمین برای دپو زباله ها کم می آوریم مثل تهران، مثل گیلان و مازندران و بسیاری از مناطق دیگر. چرا کشورهای دیگر از همین طلای کثیف، سودهای کلان بدست می آورند و حتی زباله وارد می کنند تا از آن پول دربیاورند و ما از همین فرصت استفاده نمی کنیم؟ واقعا آیا اراده ای برای حفظ محیط زیست و چاره اندیشی در خصوص پسماندها نداریم؟ مدیریتمان درست و حسابی نیست؟ یا پول نداریم؟ یا شاید...