نفتزدایی از بودجه در راستای عزت ملی
تهران - ایرنا - بررسیها نشان میدهد که خروج آمریکا از برجام طی سالهای اخیر ایران را وارد یک جنگ اقتصادی نابرابر و کاهش درآمدهای نفتی کرد اما این اقدام که با هدف فشار بر دولت صورت گرفت، عملا نتیجه عکس داد.
صنعت نفت یکی از بزرگترین صنایع در جهان به ویژه منطقه خاورمیانه و ایران است. ایران به عنوان سومین کشور دارنده منابع نفتی جهان، از زمان اکتشاف این ماده سیاه در سال 1287 تاکنون دستخوش تغییرات اقتصادی و سیاسی مهمی بوده که تبعات آن بعضا به بسیاری از کشورها هم کشیده شده است.
از زمان اکتشاف اولین چاه نفت در «مسجد سلیمان» در اواخر دوره قاجار و در بحبوحه انقلاب مشروطه تا روی کار آمدن رضاخان در ابتدای دهه 1300 شمسی منازعات او با شرکتهای نفتی انگلستان تا ملی شدن صنعت نفت و سرگونی دولت «مصدق» و... تمامی این تغییرات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مستقیم و غیر مستقیم با این ماده سیاه که به طلای سیاه هم مشهور است، مرتبط میباشد.
هرچند این ماده گرانبها میتواند موجب افزایش درآمد کشور و رونق چرخ اقتصادی باشد، اما به همان میزان هم تهدیدات زیادی را برای کشور به همراه دارد. از اینرو برنامه کاهش وابستگی درآمد کشور به نفت از همان پنجمین دهه اکتشاف نفت در دستور کار دولتمردان قرار گرفت که گرچه بهطور کامل محقق نشد اما با فراز و فرودهایی همراه بود. اما تحقق چنین امری تنها در دو دوره تاریخی (سال 1332 و 1398 به بعد) رخ داد که نشان از عزم جدی و ارایه رویکرد آیندهنگر دولتمردان به این موضوع مهم است.
بودجه 99؛ از ارایه به مجلس تا میزان تحقق
در آذر سال 98 بودجه سال 99 به مجلس ارایه شد و «حسن روحانی» رییس جمهوری کشور در نطق پیش از دستور خود در مجلس شورای اسلامی، از کاهش وابستگی بودجه کشور به نفت سخن گفت که از همان ابتدا واکنش بسیاری از منتقدان را بر انگیخت. تا جاییکه روزنامه دنیای اقتصاد* در شماره 4772 خود به این نکته اشاره داشت که: «گرچه ظاهر ارقام مندرج در بودجه هم سخن رئیس دولت را تایید میکند؛ اما جستوجو در سطور مختلف بودجه، ابهامات این گزاره را تشدید میکند. در گزارش این روزنامه آمده بود که مطابق با بررسیهای به عمل آمده، آنچه موجب غلظت ظاهرا کم نفت در بودجه شده، تفکیک درآمدهای نفتی در دو بخش واگذاری داراییهای سرمایه و داراییهای مالی بوده است. در حقیقت دولت، سهم مازاد مورد استفاده خود را بهعنوان دارایی مالی صندوق توسعه ملی فرض کرده و در واگذاری داراییهای مالی گنجانده است. از این رو، پیشبینی دولت از درآمدهای نفتی در سال آینده حدود 78 هزار میلیارد تومان است. اگرچه در ظاهر امر این ارقام و اعداد نسبت به بودجههای گذشته کم نشان داده میشود، اما این عدد بر فرض تخصیص 5/ 10 میلیارد دلار ارز 4200 تومانی بنا شده که دارای یک «کمبرآوردی» شدید در تبدیل ریالی درآمد نفتی است. در واقع از حیث دلاری، دولت باید در سال 99 قادر به فروش حداقل یک میلیون بشکه نفت در روز باشد که چندان با واقعیتهای تحریمی اقتصاد ایران تطابق ندارد».
مقایسه تحلیلهای این گزارش با واقعیت رخ داده در سالی که گذشت، حاکی از آن است که بودجه کشور (برابر با ارقام معین شده در آن) نه تنها 10 درصد به نفت وابستگی نداشت، بلکه این رقم به میزان 8 درصد هم کاهش یافت. به عبارتی و بنابر بر شرایط تحریمهای یکجانبه علیه کشور، فروش نفت به کمتر از میزان پیشبینی شده رسید و از این حیث دولت توانست تا باز هم میزان وابستگی کشور به درآمدهای نفتی را کاهش دهد آن هم در شرایطی که بنابر پیشبینیهای بسیاری از کارشناسان بایستی این میزان موجب بروز دردسرهای فراوانی در اداره کشور میشد. این ادعاها درست در حالی در رسانههای معاند (خارجی) و منتقد (داخلی) دولت برجسته میشد که با پایان یافتن سال 99 و تلاشهای دیپلماتیک تیم مذاکره کننده جمهوری اسلامی، این روزها اخبار خوشی از برداشته شدن تحریمها به گوش میرسد؛ آن هم درست در زمانی که بودجه کشور توانست بدون اتکا به نفت به کار خود ادامه دهد. به گفته علی ربیعی، سخنگوی دولت در گفتگو با ایرنا**، این میزان از وابستگی به نفت دربودجه سال 1400 نیز بیش از این میزان نخواهد بود.
کاهش وابستگی بیسابقه به نفت
اقتصاد تکمحصولی (مانند نفت) کشور را به لحاظ اعتبار و قدرت سیاسی و نظامی با ضعف روبرو کرده و با وجود دارا بودن درآمدهای نفتی توسعهای همه جانبه را با خود به همراه نمیآورد. چنین اقدامی موجب میشود تا اعتبار ملی هم تضعیف شده و مانند بسیاری از کشورهای نفتی منطقه (عربستان سعودی و امارات و...) کنشگری مهمی در مناسبات بینالمللی و منطقهای نداشته باشند. خوشبختانه این موضوع در ایران به شکلی جا افتاده و اذهان عمومی نیز بدان اذعان دارند. بدین ترتیب و با تلاش دولت و همراهی جامعه یکی از بیسابقهترین رخدادهای تاریخی در اقتصاد و سیاست ایران رقم خورد. به گفته رییس جمهوری، سال 99 از سختترین سالهای تاریخ ایران بود و برای اینکه میزان سختی آن هم مشخص شود، اتکای دولت به نفت و میعانات گازی در بودجه 2 درصد و به نفت و فرآوردههای نفتی 6 درصد بوده است. یعنی مجموعا اتکای بودجه به نفت چیزی در حدود 8 درصد بوده که در تاریخ بیسابقه است***.
بهطور مشخص ایران طی سه سال گذشته با یک جنگ اقتصادی تمام عیار درگیر بوده که با خروج آمریکا از برجام مرحله به مرحله شدت یافت. درواقع آمریکا تلاش کرد تا صادرات نفت ایران را به صفر برساند اما غافل از ویژگیهای فرهنگی ایران بود که ایرانیان تحت هیچ شرایطی در طول تاریخ تن به ظلم نداده و به هر ترتیب راهی برای خود مییابند که نه تنها چنین اقدامات ظالمانهای را بیاثر میکرد، بلکه برعکس موجب رشد و بالندگی هرچه بیشتر هم میشد.
صادرات نفت ایران طی سه سال گذشته نه تنها روند بسیار نزولی را تجربه کرد بلکه مشکل اساسی در انتقال همان میزان پول اندک به داخل بود که دشواریهای فراوانی داشت. بنابراین دولت مجبور شد تا دخل و خرج خود را با درآمدی به جز نفت هماهنگ کند. از اینرو صادرات غیرنفتی توانست تا حد زیادی کاهش درآمدهای نفتی را جبران کند. آنگونه که «اسحاق جهانگیری» معاول اول رئیسجمهوری اعلام کرده**** از 570 هزار میلیارد تومانی که در سال 99 هزینه شده تنها 9 هزار میلیارد تومان از محل درآمدهای نفتی بوده است. بررسی این ارقام حاکی از آن است که عملا تنها 1.5 درصد از بودجه کشور از محل درآمدهای نفتی تامین شده و این در مقایسه با یک دهه گذشته که حدود 50 درصد از بودجه از درآمدهای نفتی بود، تقریبا هیچ است. سهم 1.5 درصدی بودجه از درآمدهای نفتی در حالی محقق شده که در قانون بودجه سال 99، درآمدهای نفتی سهمی 30 درصدی از بودجه را داشتند. درواقع اگر سهم 30 درصدی بودجه از نفت محقق میشد باید حداقل 200 هزار میلیارد تومان درآمد نفتی در بودجه کشور هزینه میشد که این اتفاق نیافتاد.
کاهش درآمدهای نفتی وابستگی ایران را به نفت کاهش داد که تلاش مضاعفی برای جبران کسری بودجه و عزم ملی را به همراه داشت و درست برخلاف پیشبینیها نه تنها بر اختلافات دامن نزد، بلکه وفاق و عزت ملی را هم به همراه داشت.
منابع:
* https://donya-e-eqtesad.com/ غلظت - نفت - در - بودجه
** https://www.irna.ir/news/84121668
*** http://www.president.ir/fa/121089
**** https://www.irna.ir/news/84312227
*س_برچسبها_س*