نیمه دیگر اظهارات برجامی آمریکا...
یک تحلیلگر مسائل بینالملل در خصوص آلترناتیو برجامی آمریکا پس از انتخابات 8 نوامبر، گفت: اگر مقامات آمریکایی تاکید میکنند برجام فعلا در دستور کار نیست، تنها بخشی از حقیقت را میگویند؛ در واقع آنها این واقعیت را نمیگویند که پس از 8 نوامبر و مشخص شدن نتایج انتخابات کنگره، ایالات متحده آیا آلترناتیو مناسبی برای برنامه اقدام مشترک دارد یا خیر؟
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از ایسنا، در خصوص اعمال تحریمهای حقوقی اخیر اروپا و آمریکا علیه ایران، اظهار کرد: از دهه دوم قرن حاضر، به دلایلی همچون موقعیت هژمونیک آمریکا در اقتصاد بینالملل و تلاش این کشور برای اتخاذ راهبردی کمهزینه، تحریمها به ویژه تحریمهای ثانویه به یکی از اهرمهای مهم در سیاست خارجی آمریکا تبدیل شده است.
وی ادامه داد: تجربه یک دهه توسل به اهرمهای قدرت ناشی از سیاست خارجی نومحافظهکارانه در دولت بوش پسر و از سوی دیگر تاثیرپذیری سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا از پارادایمهای 11 سپتامبر، باعث قرارگیری تحریمهای ثانویه در دستور کار دولتمردان این کشور شده است.
این تحلیلگر مسائل بینالملل افزود: توسل جستن به اهرمهای سخت، هزینههای سنگینی برای مالیاتدهندگان آمریکایی و چشمانداز نقش رهبری آمریکا در نظام بینالملل بر جای گذاشته است. به همین دلیل ایالات متحده سعی دارد با استفاده از تحریمهای ثانویه، به تقابل با بازیگران منطقهای و بینالمللی که قدرت چالشگری در قبال آمریکا و هژمونی را دارند، بپردازد.
خسروشاهین اضافه کرد: لذا چه در حوزه اقتصادی همچون نفت و مسائل بانکی و چه در حوزه مباحث موشکی، سایبر و حقوق بشر، تحریمها به عنوان یک اهرم در سیاست خارجی آمریکا در قبال قدرتهای مشکلساز برای این کشور، شناخته میشود. این راهبرد قبل از جنگ اوکراین از سال 2010 تا 2014 و همچنین پس از 2018 به صورت پر رنگ در ارتباط با ایران انجام گرفت و پس از حمله روسیه به اوکراین، در قبال قدرت چالشگری روسیه نیز اتخاذ شد.
وی با تاکید بر اینکه تحریمها بیش از آنکه بعد حقوقی داشته باشند دارای بعد سیاسی اند، گفت: البته وقتی تحریمی بعد سیاسی در روابط بینالملل پیدا کند، ناخودآگاه جنبه حقوقی هم مییابد؛ چراکه حقوق بینالملل قوانینی را برای قانونمند کردن رفتارها در نظام بینالملل طراحی میکند که هویت خود را از قدرت و سیاست به دست آورده است. درواقع تحریمهای ثانویه آمریکا در جنبههای گوناگون در وهله اول پشتوانه و کارکرد سیاسی دارد و در وهله دوم تاثیرات حقوقی از حیث هدفگذاری سیاسی پیدا میکند.
خسروشاهین در خصوص نقشآفرینی اتحادیه اروپا در مذاکرات هستهای و احیای برجام و از طرف دیگر همسویی آن با تحریمهای جدید، اظهار کرد: اروپا و به ویژه تروئیکای اروپایی به هیچ وجه بازیگران بیطرف نیستند و نبودند. تسهیلگری اتحادیه اروپا به منزله بیطرفی این بازیگر در مذاکرات هستهای نیست. نقش تسهیلگری اتحادیه اروپا ناشی از منافع این بازیگر در قبال احیای برجام بوده است.
وی ادامه داد: اتحادیه اروپا با توجه به دستاوردهایش در دوره گذشته در ارتباط با کنترل و مدیریت بحران منطقهای در حوزه منع اشاعه و مسائل امنیتی، انرژی و اقتصادی، در مورد برجام نیز در پی تامین منافع خود بود.
خسروشاهین خاطرنشان کرد: کشورهای اروپایی تحت تاثیر شدید راهبرد اول آمریکا (america first) ترامپ قرار داشتند تا جایی که شکاف در دو سوی آتلانتیک ایجاد شد و در مارس 2021 آمریکاییها یک سند موقتی امنیت ملی که جنبه اضطراری داشت تنظیم کردند تا در دوران بایدن از سیاست اول آمریکای ترامپ فاصله بگیرند.
وی با اشاره به تنظیم سند امنیت ملی آمریکا در جهت پر کردن شکاف ناشی از برجام و معمای ایران در دو سوی آتلانتیک افزود: نقش تسهیلگری اتحادیه اروپا در چارچوب تلاش اروپا و آمریکا برای پر کردن شکاف به وجود آمده دوران ترامپ قابل تبیین است. در واقع اتحادیه اروپا این بار به دلیل خروج آمریکا از برجام باید نقش تسهیلگر را در روند احیای برجام ایفا میکرد.
این تحلیلگر مسائل بینالملل با اشاره به افزایش تحریمها در خصوص لزوم تسریع در احیای برجام عنوان کرد: از نیمه دوم شهریورماه در ارتباط با موضوع هستهای به جز متغیر روابط میان تهران و واشنگتن، احیای برجام تحت تاثیر متغیرهای دیگری مانند نشانههای ظهور تعمیق روابط استراتژیک بین تهران و مسکو، برطرف نشدن دغدغههای آمریکا و ناآرامیهای ایران قرار گرفته است.
خسروشاهین در ارتباط با تاثیر تعمیق روابط استراتژیک تهران و مسکو بر پیچیدهتر شدن احیای برجام بیان کرد: نشانههای این تعمیق روابط در ابعاد نظامی و امنیتی قابل مشاهده است و باعث شده روابط روسیه با دیگر بازیگران منطقهای مانند اسرائیل تحتالشعاع قرار بگیرد و همچنین نقشآفرینی روابط تهران - مسکو از منطقه شامات به مناطق اروپایی انتقال پیدا کند.
وی عنوان کرد: آمریکا بسیار امیدوار بود که برجام در ماه ژوئیه احیا شود تا در یک بازه زمانی 120 روزه امکان بازگشت ایران به بازارهای بینالمللی انرژی فراهم شود و برخی از دغدغههای اولیه آمریکا در مورد انرژی مرتفع گردد، اما چنین امری میسر نشد.
این تحلیلگر مسائل بینالملل افزود: دغدغه بعدی آمریکا این بود که احیای برجام تا پایان ماه آگوست صورت گیرد که با تحقق چنین امری اگرچه بازگشت ایران به بازارهای انرژی تقریبا از فصل سرما عبور میکرد، ولی احیای توافق هستهای شوکی را روانه بازارهای بینالمللی انرژی میکرد و قدری غربیها میتوانستند بر روی کاهش التهابات در بازار انرژی متمرکز شوند.
خسروشاهین ادامه داد: اکنون با ورود به فصل سرما آمریکا و غرب دیگر نیازی به ورود ایران به بازار انرژی ندارند، زیرا دیگر حتی اگر برجام احیا شود، تا زمانی که ایران وارد بازار انرژی شود، نیاز غرب به انرژی ایران به دلیل گذشت از موعدش دیگر معنایی ندارد. در نتیجه فوریت احیای برجام از حیث مولفه انرژی از بین رفته است.
وی با اشاره به ناآرامیهای اخیر در ایران، بیان کرد: این ناآرامیها بدون هیچ گونه داوری در خصوص صحت داشتن یا نداشتن مسائل مطرح شده، بر ادراکات آمریکا تاثیرگذار بوده است.
این تحلیلگر مسائل بینالملل با بیان اینکه موارد فوق بر پیچیدهتر شدن روند احیای برجام تاثیرات بسیاری داشته، ادامه داد: این پیچیدگی میتواند تا بعد از انتخابات میاندورهای کنگره آمریکا در 8 نوامبر استمرار پیدا کند و با وجود اینکه به نظر میرسد هر دو طرف بهترین راه برای حل مساله هستهای را راهکار دیپلماتیک میدانند، اما گویا آمریکا راههای دیگری به جز موارد دیپلماتیک در نظر دارد.
خسروشاهین با اشاره به سند استراتژی امنیت ملی آمریکا که در 13 اکتبر امسال منتشر شد، اظهار کرد: در این سند به اولویت دیپلماتیک برای حل مسئله هستهای ایران بدون اینکه به نام برجام اشاره کند پرداخته و در عین حال بر خلاف سند موقت مارس 2021 از احتمال شکست مذاکرات سخن به میان آمده است.
وی با بیان اینکه در این سند به گزینههای غیر برجامی آمریکا اشاره شده است، افزود: این سند به وضوح نشان میدهد اگرچه آمریکا برجام و دیپلماسی را بهترین راهکار برای حل مسائلش با ایران میداند، اما به راهکارهای دیگری نیز میاندیشد که میتواند یک توافق موقت یا جایگزین کردن توافق جامع جدیدی به جای برجام باشد.
این تحلیلگر مسائل بینالملل با اشاره به سخنان اخیر مقامات آمریکایی در خصوص جایگاه ایران در اولویتبندی سیاست خارجی آمریکا، عنوان کرد: ناآرامیهای اخیر ایران به عنوان یک اهرم فشار در دست آمریکا قرار گرفته که میتواند از طریق آن تحریمهای حقوق بشری علیه ایران اعمال کند.
خسروشاهین با اشاره به ادبیات جدید مقامات آمریکایی در مورد ایران، گفت: اینها گزارههای دیپلماتیکی هستند که بیش از آنکه جنبه اعمالی داشته باشد، جنبه اعلامی دارد زیرا در واقعیت دولت بایدن عملا تا مشخص شدن انتخابات کنگره آمریکا آمادگی لازمی برای مذاکرات هستهای با ایران را ندارد.
وی افزود: اگر ند پرایس و رابرت مالی تاکید میکنند برجام فعلا در دستور کار نیست، تنها بخشی از حقیقت را میگویند. در واقع آنها این واقعیت را نمیگویند که پس از 8 نوامبر و مشخص شدن نتایج انتخابات کنگره، ایالات متحده آیا آلترناتیو مناسبی برای برنامه اقدام مشترک دارد یا خیر؟
این تحلیلگر مسائل بینالملل در خصوص آلترناتیو برجامی آمریکا پس از انتخابات 8 نوامبر، اظهار کرد: آمریکاییها بعد از 8 نوامبر برای کنترل و جلوگیری از تصاعد بحران از اوکراین به سوی خاورمیانه، ناچار هستند مذاکرات هستهای را تا جایی که احساس کنند روزنهای برای گفتوگو وجود دارد، ادامه دهند.
همچنین بخوانید