شنبه 3 آذر 1403

هنوز هم می‌گویم باید در المپیک روی سکو برویم / اشتباهات رامی پذیریم

خبرگزاری مهر مشاهده در مرجع
هنوز هم می‌گویم باید در المپیک روی سکو برویم / اشتباهات رامی پذیریم

رئیس فدراسیون والیبال با پذیرش برخی اشتباهات در مسیر آماده سازی و دیدارهای تیم ملی در المپیک توکیو گفت: پس از آسیب‌شناسی، برای تحقق آرمانمان در المپیک پاریس مسیر را ادامه خواهیم داد.

رئیس فدراسیون والیبال با پذیرش برخی اشتباهات در مسیر آماده سازی و دیدارهای تیم ملی در المپیک توکیو گفت: پس از آسیب‌شناسی، برای تحقق آرمانمان در المپیک پاریس مسیر را ادامه خواهیم داد.

به گزارش خبرنگار مهر، تیم ملی والیبال ایران بر خلاف آرمان حضور کسب سکوی المپیک موفق نشد از مرحله گروهی المپیک توکیو صعود کند و با پذیرش شکست مقابل ژاپن، حریف دیرینه آسیایی خود عنوانی بهتر از نهمی مشترک به دست نیاورد.

محمدرضا داورزنی در گفتگوی تفصیلی با خبرنگار مهر درباره ناکامی تیم ملی در المپیک توکیو پذیرفت که اشتباهاتی در تصمیم گیری داشته است. اشتباهاتی که اعضای کمیته فنی نیز در آن نقش داشته‌اند و در ادامه باید دلایل آسیب شناسی شوند تا تیم ملی در المپیک پاریس به موفقیت برسد.

رئیس فدراسیون والیبال بر این باور است که آرمان فدراسیون همچنان کسب سکو المپیک است و برنامه بلند مدت خود را برای تحقق اهداف را پس از مسابقات قهرمانی آسیا اعلام خواهد کرد. او همچنین به منتقدانش اعلام کرد نباید او را در موضع پاسخگویی قرار دهند تا مجبور شود صحبت هایی که نباید را در رسانه مطرح کند.

مشروح گفتگوی تفصیلی خبرنگار مهر به شرح زیر است:

*چرا به آرمان نرسیدیم؟ برای اینکه در یک رویدادی مانند بازی‌های المپیک شرکت کنیم، پس از رقابت‌های انتخابی المپیک باید برنامه‌ای طراحی شود و این برای تمام کشورها وجود دارد تا با آمادگی در المپیک شرکت کنند. به دلیل شیوع ویروس کرونا، رویدادهایی مانند المپیک و لیگ ملت‌ها یک سال به تعویق افتاد و طبیعتا بسیاری از مسابقات در سطح دنیا لغو شد. در قاره آسیا نیز هیچ رویدادی در رده بزرگسالان برگزار نشد اما در اروپا شرایط کمی متفاوت بود. همانطور که در حال حاضر شاهد هستید مسابقات فوتبال اروپا با حضور تماشاگران آغاز شده اما در آسیا بسیاری از رشته‌ها با لغو مسابقات مواجه شد. در حال حاضر نیز مسابقات والیبال قهرمانی زنان آسیا به حالت تعلیق درآمده است. مهم این است برای حضور در المپیک باید هدفگذاری انجام دهید. پس از مسابقات انتخابی المپیک و کسب سهمیه، هجمه‌ای علیه کولاکوویچ در رسانه‌ها به دلیل حرکت او (نشان دادن هیس به منتقدان) به وجود آمد و رسانه گاردی علیه او گفت.

پس از به تعویق افتادن لیگ ملت‌ها و بازی‌های المپیک، شرایط را بررسی کردیم. قرارداد کولاکوویچ مرداد ماه به اتمام می‌رسید و به این جمع‌بندی رسیدیم آیا ضرورتی وجود دارد که در کادر فنی تغییراتی به وجود آوریم یا خیر؟ سوالاتی مطرح شد مبنی بر اینکه آیا بهتر است از مربیان داخلی استفاده شود یا از همان کادر فعلی؟ نقطه نظرات مختلفی داده شد ولی اکثریت بر این باور بودند که اگر مربی مناسب‌تری انتخاب کنیم شاید بهتر باشد؛ مربی که دارای اقتدار باشد و بتواند تیم را هدایت کند. قرارداد کولاکوویچ دیگر تمدید نشد. جلسه‌ای در آکادمی المپیک با حضور 70-60 نفر برگزار، صحبت‌هایی مطرح و در نهایت جمع‌بندی این شد تا از مربی خارجی استفاده کنیم.

*با توجه به زمانی که از دست داده بودیم هیچ مربی تراز اولی نمی توانست در عرض 4 ماه نتیجه خوبی بگیرد، چرا چنین تصمیمی گرفته شد؟ به دلیل شیوع کرونا مسابقه‌ای برگزار نشد، رقابت‌های لیگ ملت‌ها و حتی المپیک به تأخیر افتاد.

*منظور از زمان از دست رفته، فرصت چهار سال از المپیک ریو است که به دلیل ثبات مدیریت از دست رفت، کرونا که برای همه کشورها بود؟ - کولاکوویچ که تا انتخابی المپیک حضور داشت.

* بهتر نبود که با توجه به از دست رفتن زمان، فرصت به مربی ایرانی در المپیک توکیو داده می‌شد تا پول بیت المال از بین نمی‌رفت و تجربه خوبی برای مربیان ایرانی به دست می‌آمد؟ جمع‌بندی تمام کارشناسانی که در کمیته فنی حاضر شدند و در این زمینه مفصل صحبت شد، این بود که در وهله نخست از مربی خارجی استفاده کنیم و دوم آنکه مربیانی که می‌توانستند در ایران حضور داشته باشند، مورد بررسی قرار گیرند. از حدود 30 گزینه به 5 گزینه رسیدیم، اولویت‌بندی‌ها انجام شد و در نهایت به دو مربی رسیدیم که برنامه‌های خود را ارائه دادند. پس از بررسی برنامه‌های آنها و در خروجی جلسه که صورتجلسه‌ها موجود است و آقایان نیز آن را امضا کرده و نظر داده‌اند، به الکنو رسیدیم که او با توجه به برنامه‌ای که ارائه داده، می‌تواند به تیم ملی کمک کند. تک‌تک اعضای حاضر در کمیته فنی امضا کرده و به الکنو رأی داده‌اند.

* قابل پیش بینی بود که با الکنو به آرمانمان نخواهیم رسید چون زمان کافی نداشتیم؟ - قبول دارم که همه ما از اینکه نتوانستیم به نتیجه دلخواهمان برسیم، ناراحت هستیم. رزومه همه مربیان مطرح در جلسه کمیته فنی مورد بررسی قرار گرفت و با آنها وارد مذاکره شدیم. برخی به دلیل داشتن قرارداد به تیم‌ها و باشگاه‌های دیگر کنسل شدند و در نهایت به الکنو رسیده است. همه کارشناسان حاضر در کمیته فنی قبل از بازی‌های المپیک توکیو در مورد الکنو بحثی نداشتند. هدف فدراسیون این بود با توجه به شرایطی که دارد، کاری که آرژانتین انجام داد، در استراتژی‌مان قرار دهیم. آرژانتین در المپیک توکیو یک سورپرایز بود و کسی باور نمی‌کرد آرژانتین در بین چهار تیم و سپس بر روی سکوی المپیک قرار گیرد. آیا فدراسیون نباید برای خودش آرمانی معین می‌کرد؟ اساسا اعتقادم بر این است که باید آرمان و هدفی مشخص باشد. بدون آرمان نمی‌توان حرکت کرد. آرمان و آرزوی ما این است که جزو چهار تیم برتر جهان قرار گیریم. همه اقدامات باید مبتنی بر این آرمان صورت گیرد.

روزی که ولاسکو را به ایران آوردیم در سال 2011 قرار بود المپیک 2012 انجام شود. پیش از آن نیز گائیچ حضور داشت و کسی باور نمی‌کرد، ایران روزی به المپیک راه پیدا کند اما من همان زمان چنین آرمانی داشتم. آرزوی‌مان این بود که قهرمان آسیا و بازی‌های آسیا شویم، وارد لیگ جهانی و سپس المپیک شویم؛ این چهار آرمانی بود که در آن دوران داشتیم و هدف اصلی‌مان قرار گرفت. در همان مقطع نقدهای زیادی به ما وارد شد که تا زمانی که چین و کره هستند، ما باید بر روی چهارمی آسیا تمرکز کنیم اما بر آرمان‌مان پافشاری کردیم. در آن دوران حتی عنوان کردم که ما می‌توانیم صربستان را شکست دهیم و پنج سال بعد این اتفاق افتاد.

* آیا قبول دارید که این موفقیت‌ها در نتیجه ثبات مدیریت و برنامه‌ریزی به دست آمد؟ قطعا در هر کاری ثبات مدیریت به تحقق بهتر اهداف کمک می‌کند و شکی در آن نیست. من فارغ از نتایج المپیک می‌گویم هر سازمان و ارگانی باید برای خود آرمان تعریف کند تا مشخص باشد در چه مسیری حرکت می‌کند. والیبال ایران یک روز رؤیایش، عبور از آسیا و شکست کره جنوبی بود. در سال 2009 زمانی که کره را در مانیل شکست دادیم، از 20بار مسابقه، 19 بار مقابل این تیم شکست خورده بودیم.

* با توجه به شرایط و نتایج به دست آمده برابر ژاپن و استرالیا در مقابل تیم‌های آسیایی احساس خطر ندارید؟ خیر. دنیا که متوقف نشده است، تنها ما نیستیم که کار می‌کنیم، کشورهایی مانند کره، چین و ژاپن نیز در حال کار کردن هستند و طبیعتا ما باید ببینیم در کجا نقص داریم و این نقص‌ها را باید برطرف کنیم اما اینکه بخواهیم اصل آرمان را زیر سوال ببریم، حرف اشتباهی است. اعتقادمان بر این است که ظرفیت جوانان کشور در والیبال بالاست و تیم ملی توانایی قرار گیری در زمره چهار کشور برتر جهان را دارد. این هدف سختی است اما آیا نباید این توقع را از خود، کشور و جوانان داشته باشیم؟ به صرف اینکه بگوییم کسب سهمیه المپیک را انجام داده، مسئولیتی را پذیرفته و زیر بار یک مسئولیت سنگین رفته‌ایم. خیلی از رشته‌ها می‌توانستند به المپیک بروند اما نرفتند حالا ما باید پاسخ دهیم که چرا آرمان تعریف کرده‌ایم؟ خیر این‌طور نیست.

ولاسکو در دورانی اعلام کرد که به چین نروید. در سالی که می‌خواستیم به لیگ جهانی وارد شویم، باید چین و مصر را شکست می‌دادیم و پس از عبور آنها وارد لیگ جهانی می‌شدیم. ولاسکو عنوان کرد دریافت‌کننده نداریم، نباید برویم. به او گفتم باید در صف رفتن به لیگ جهانی باقی بمانیم. باید در این فضا حرکت کنیم تا بتوانیم وارد لیگ جهانی شویم. اگر امسال نرویم، یعنی از صف خارج شده‌ایم. پذیرفتیم و رفتیم، می‌دانستیم شکست می‌خوریم چون در آن زمان دریافت‌کننده‌هایمان در سطحی نبودند که بتوانند از پس چین برآیند. با ولاسکو نتیجه را به چین واگذار کردیم. سال بعد تلاشمان را بیشتر و نواقص‌مان را برطرف کردیم. ولاسکو ریسک کرد، به بازیکنان جوان میدان داد و در سال 2012 وارد لیگ جهانی شد و این بود نقطه عطف والیبال ایران.

* آیا هدفگذاری‌مان اشتباه بود؟ - خیر. هنوز هم بر این باور هستم که باید جزو چهار تیم برتر جهان باشیم. ماندن در بازی‌های المپیک یکی دیگر از بحث‌های جدی می‌باشد. خیلی از کشورها طلای المپیک دارند اما نتوانستند در توکیو شرکت کنند مانند صربستان بنابراین در وهله نخست باید استمرار حضور در المپیک را داشته باشیم، یعنی همیشه باید تیمی آماده باشد که بتواند جواز حضور در المپیک را به دست آورد. دوم اینکه هدف باید تعیین شود که در بازی‌های المپیک جزو چهار تیم و سپس روی سکو قرار گیریم. چه تفاوتی بین والیبال ایران با آرژانتین وجود دارد؟ ما نیز می‌توانیم به شرطی که کارمان را درست انجام دهیم.

* پیش از انتخاب الکنو بارها مطرح شد که تشکیل کمیته فنی نمایشی است چرا که فدراسیون تصمیم خود را برای حضور الکنو گرفته و رایزنی ها را آغاز کرده است؟ - خیر؟ اینطور به موضوع نگاه نکنید. قرار نبود زمان را از دست دهیم و با هیچ کس مذاکره نکنیم. همزمان که مذاکرات را انجام می‌دادیم روی گزینه داخلی نیز فکر می‌کردیم اما خواستیم از جامعه والیبال، مربیان و کارشناسان نیز نظرخواهی کنیم. این اتفاقات اگر برای مربی داخلی رخ می داد دیگر تا 10 سال آینده صحبتی از مربی داخلی پیش نمی‌آمد و اساسا مربی داخلی را قتل عام می کردند. اتفاقی که افتاد این بود. روی مربیانی که می‌توانستند در ایران کار کنند وارد مذاکره شدیم. تعدادی از مربیان نیز خود به ما درخواست همکاری می‌دادند. حتی فدراسیون جهانی نیز مربیانی را به ما معرفی کرد. همزمان در داخل کشور نه به عنوان یک کار نمایشی بلکه در قالب نظرخواهی صحبت مربیان و کارشناسان را شنیدیم که تیم ملی پس از کولاکوویچ چه تصمیمی بگیرد بهتر است و چه کسی می‌تواند مدیریت و رهبری خوبی نسبت به بازیکنان ایران داشته باشد. تمام مسائل با جزئیات مورد بررسی قرار گرفت.

از طرف دیگر نیز باید رایزنی ها را با خارجی‌ها ادامه می‌دادیم چرا که اگر در جلسات به جمع بندی می‌رسیدیم ممکن بود گزینه مورد نظر اصلا شرایط حضور در ایران را نداشته باشد. 5 تن از مربیانی که با آنها مذاکره کردیم اعلام کردند که به دلیل داشتن قرارداد با تیم‌های دیگر نمی‌توانند با ایران همکاری داشته باشند.«رزنده» از جمله مربیانی بود که اعلام کرد در برزیل مشغول است و نمی‌تواند به ایران بیایند.

بر اساس سابقه، تجربه و نوع کاری که الکنو انجام می داد جمع بندی مجموعه کمیته فنی این بود که الکنو گزینه مناسبی برای تیم ملی والیبال ایران است. در واقع 95 درصد اعضای کمیته فنی الکنو را به عنوان گزینه نخست هدایت تیم ملی معرفی کردند. مذاکرات را با الکنو آغاز کردیم. او برنامه هایش را اعلام کرد. در کنار سایر برنامه‌های مربیان، کمیته فنی اولویت نخست هدایت تیم ملی والیبال را به الکنو داد. و این چراغ سبز از سمت کمیته فنی داده شد که مذاکراتمان را با الکنو ادامه دهیم. زمانی که مذاکرات را با مربیان آغاز می‌کنیم نباید تمام شرایط آنها را پذیرفت. باید یکسری چارچوب‌ها رعایت شود. نمی‌خواستیم اتفاقاتی که در سایر رشته‌ها رخ می‌دهد در والیبال نیز تکرار شود. به همین دلیل برای اینکه دستمان باز باشد با دو گزینه همزمان وارد مذاکره شدیم که اگر با یک مربی به تفاهم نرسیدیم دستمان بسته نباشد و مجبور شویم با هر شرایطی او را بپذیریم. در نهایت با الکنو به یک تفاهم رسیدیم. نوع قراردادمان با الکنو مبتنی بر نتیجه بود. اگر تیم جزو 8 تیم و سپس جزو 4 تیم قرار می گرفت مبلغی به آن اضافه می‌شد و اگر روی سکو می رفتیم نیز مبلغی اضافه می‌شد.

* بحث دستیاران ایرانی الکنو نیز مورد بررسی قرار گرفت؟ با الکنو به این توافق رسیدیم که یک دستیار در کنارش حضور داشته باشد و سایر دستیارانش ایرانی باشند. آنالیزور، پزشک و... باید ایرانی باشند. مشکل ما بر سر مترجم بود. چرا که یکی از صندلی مربیان ایرانی گرفته می‌شد. الکنو درخواستی از ما داشت مبتنی بر اینکه چون به زبان انگلیسی مسلط نبود برای برقراری ارتباط با بازیکنان ایرانی در تمرینات باید با زبان مادری صحبت کند تا سریع صحبت‌ها منتقل شود و نیاز به یک مترجم روس داشت. کسرایی نیز 30 سال در روسیه زندگی کرده، استاد دانشگاه است و عنوان کرده بود به صورت داوطلب به تیم ملی ایران کمک می کند و پذیرفته بود بدون دستمزد کار کند. اما چالش ما گرفته شدن یک صندلی مربی ایرانی بود. کسرایی نیز نقش خود را به خوبی ایفا کرد و اطلاعات را سریع بین بازیکنان و مربی منتقل می کرد. قرار بود تیم ملی در کازان شرکت کند و چند دیدار تدارکاتی انجام و سپس راهی لیگ ملت‌ها شود. فرمت مسابقات تغییر کرد، رقابت‌ها به صورت متمرکز به میزبانی ریمینی ایتالیا انجام شد. محدودیت اعزام نفرات شکل گرفت و هیچ کشوری بیشتر از 25 نفر نمی‌توانست اعزام داشته باشد.

* درباره نقدهایی که درباره دخالت فدراسیون در کادر فنی وارد می‌شود نظرتان چیست؟ - در 15 سال گذشته یک مربی ایرانی را نام ببرید که فدراسیون به او خواسته‌ای در قبال انتخاب بازیکنان و نفرات تحمیل کرده و در واقع آزادی عمل نداشته باشد؟ در چند روز اخیر بحث هایی مطرح شد که همان اختیاراتی که به مربی خارجی داده می‌شود چرا به مربیان ایرانی داده نمی شود؟ از عطایی، وکیلی، آرمان و سایر دوستانی که در چند سال اخیر با آنها همکاری داشته‌ایم بپرسید که آیا به آنها اختیار عمل داده می‌شد یا خیر؟ چون به هر حال مربیان باید پاسخگوی کار خود باشند. اختلاف نظر وجود دارد. روی 10 بازیکن تیم ملی هیچگاه بحثی نمی‌شود و اختلافات روی دو بازیکن است. تعدادی از مربیان نظرات مختلفی داشتند اما زمانی که سرمربی را منصوب می‌کنید مسئولیت کار نیز با او است. پس نمی‌توان در کارش دخالتی انجام داد. هیچ فردی را در هیچ رده تیمی، چه به عنوان بازیکن یا غیر را تحمیل نکرده‌ایم. آزادی عمل به تمام مربیان داده شده است و این کاری است که در تمام دنیا انجام می‌شود. از طرف دیگر به الکنو اعلام کردیم که در رقابت های لیگ ملت‌ها از او انتظار کسب نتیجه نداریم. چرا که این رقابت‌ها فرصتی برای او است تا نسبت به بازیکنان به شناخت برسد. الکنو نیز از این فرصت استفاده کرد.

* عدم شناخت الکنو از بازیکنان باعث شد بارها دست به تغییرات بزند، این را می‌پذیرید؟ - این را قبول دارم که سرمربی تیم ایتالیا 4 سال بازیکنانش را در اختیار داشت. سرمربی آرژانتین پس از رفتن ولاسکو از آرژانتین، بازیکنانش را در اختیار داشت. همه این مربیان روی بازیکنان خود کار کردند و نسبت به نقاط قوت و ضعف آنها شناخت داشتند. الکنو طبق تحلیل آماری که از 2014 نسبت به بازیکنان ایران به دست آورده بود تحلیل کرد و اعلام کرده بود که در دریافت و سرویس باید آمار را افزایش دهیم. اما یک واقعیت وجود داشت و این بود که الکنو زمان طولانی با بازیکنانمان در تماس نبوده و با آنها کار نکرده بود که بداند در امتیازهای حساس و در فشاری که به تیم وارد می‌شود بتواند بازیکنانش را ارزیابی کند. به همین دلیل در 15 بازی انجام شده در لیگ ملت‌ها به دفعات تصمیماتش را تغییر می‌داد و مرتب بازیکنان را جابجا می کرد. شناخت عملی از یک بازیکن فرصتی بود که الکنو در اختیار نداشت. امیدوار بودیم که الکنو در 15 بازی برگزار شده در لیگ ملت‌ها به شناخت نسبی از بازیکنان دست یابد. پس از پایان لیگ ملت‌ها از 10 بازی می توانستیم 5 بازی را پیروز شویم اما بر این اعتقاد بودیم که الکنو حتما بر اساس یک برنامه‌ای پیش می رود. چون سابقه و تجربه الکنو قابل قبول بود. زمانی که یک پزشک متخصص را می‌بینید جسم و جان خود را در اختیار او قرار می دهیم چرا که به او اعتماد داریم. الکنو نیز در این زمینه فردی بود که کسی در سوابق، تجربه و کارنامه او شکی نداشت اما آیا فرصت کمی در اختیار داشت؟ * آیا پذیرفته اید که تصمیم گیری درباره انتخاب الکنو اشتباه بود؟ از آنجایی که مسابقات به پایان رسیده و به نتایج دلخواهمان نرسیده‌ایم به عقب باز می‌گردیم که آیا تصمیمان اشتباه بوده است؟ هدفگذاریمان که مشخص بود که باید آن را می داشتیم. هنوز هم می گویم که باید آرمانمان را حفظ کنیم و به مردم می گوییم باید در المپیک جزو 4 تیم برتر قرار گیریم. این آرمان فدراسیون والیبال است. اما چه اتفاقات و نقاط ضعفی در این راه داریم. سه سال تا المپیک پاریس فرصت است. در این سه سال از چه مربی، مکانیزم و بازیکنی باید استفاده کنیم. تنها 3 سال فرصت باقی مانده است و باید بدانیم این 3 سال را به چه کسی بسپاریم؟ چه بازیکنانی با چه ویژگی هایی و با چه کادر فنی ای در مسیرمان تا المپیک پاریس می‌توانند موفق باشند. در این مسیر رقابت‌های لیگ ملت‌ها، قهرمانی جهان و مسابقات آسیایی را در پیش داریم. همه اینها فرصت‌هایی است که باید استفاده کرد. حداقل 45 بازی برای حضور در المپیک پاریس پیش روی تیم ملی والیبال ایران قرار دارد البته به غیر از مسابقات قهرمانی جهان. باید ببینیم این فرصت در اختیار چه بازیکنانی باید قرار گیرد؟ آیا باید مجدد به قدیمی‌ها فرصت دهیم یا به بازیکنان جوان داده شود. نسل جدیدی از بازیکنانی که می‌توانند مانند بردیا سعادت، صابر کاظمی، میثم صالحی به تیم ملی تزریق شوند. این فرصت را الکنو نداشت؛ فرصتی که در میدان‌های مختلف از بازیکنان استفاده کند. تا بداند در امتیازهای حساس از چه بازیکنانی استفاده کنند. به همین دلیل برای المپیک پاریس باید به این موارد توجه کنیم.

* نظر اعضای کمیته فنی چیز دیگری است و در واقع زیر بار انتخاب خود نمی‌روند؟ در حال حاضر سئوال این است که چرا چنین اتفاقاتی در توکیو رخ داد؟ قبول دارم که الکنو اعلام کرد که مسئولیت نتایج را پذیرفته است اما این نافی مسئولیت‌های فدراسیون نیست. به عنوان فدراسیون که تیم را برای رسیدن به آرمان، رهبری می‌کنیم باید ببینیم کجای کارمان ضعف و اشکال داشت؟ نقد منصفانه همیشه مورد پذیرش است. اما کسانی که در تصمیم گیری ها نقش داشته اند و نظر داده‌اند چطور امروز اعلام می کنند که مخالف بوده اند!؟ بنده به عنوان رئیس فدراسیون می پذیرم که حتما در تصمیماتمان ضعف هایی داشته‌ایم که باید آنها را برطرف کنیم و نباید بهانه ای بیاوریم. بهانه مورد قبول نیست بلکه باید ببینیم در انتخاب بازیکن، زمان بندی، عدم بازی تدارکاتی ضعف داشته ایم یا خیر؟ در واقع باید ایرادات کار را پیدا و مورد بررسی قرار دهیم. برخی از بازیکنانمان بسیار با تجربه بودند و در تیم‌های باشگاهی خود عملکرد فوق العاده ای داشتند.

چه لژیونرها و چه سایر بازیکنانی که در ایران در خدمت تیم‌های باشگاهی شان بودند. باید بررسی کنیم نوسانات موجود در تیم ملی به چه دلیلی بوده است؟ چرا یک بازیکن سطح بالا مانند عبادی پور و غفور دچار نوسان بوده اند؟ باید این آسیب شناسی انجام شود. فدراسیون کم کاری نداشته است و به اذعان کادر فنی و الکنو تمام خواسته‌ها تامین شده است. تمام تلاشمان را کردیم تا تیم با شرایط مطلوب راهی المپیک توکیو شود. تیم ملی در المپیک بازی خود را مقابل لهستان آغاز کرد. تمام کارشناسان، خبرنگاران و اصحاب رسانه پس از بازی با لهستان چه ارزیابی از تیم ملی داشتند؟

مردم بازی بازیکنان را می بینند که در تمام پست ها عالی بودند. باید دید چه اتفاقی رخ داد که عملکرد بازیکنان در بازی مقابل لهستان با رقابت برابر کانادا متفاوت بود؟ در واقع تیم ملی، المپیک را در بازی مقابل کانادا باخت. اگر می‌توانستیم کانادا را شکست دهیم و همان عملکرد مقابل لهستان را ارائه دهیم دیگر چنین بحث هایی مطرح نمی شد. باید نوسانات تیم ملی، ترس از شکست، عملکرد ضعیف برخی از بازیکنان با تجربه که میدان‌های بزرگی دیده اند را بررسی کنیم که چرا در المپیک دچار نوسان شدند؟

* چرا در مواقعی که همه انتظار دارند، بازیکنان عملکرد واقعی خود را ارائه نمی‌دهند؟ گاهی با یک جوان 18 ساله کار می‌کنیم و گاهی با یک بازیکن 32 ساله. این بازیکنان از نظر توانایی، انگیزه متفاوت هستند. چندین جلسه برگزار شد. در حال حاضر نیز با تیم‌های جوانان جلسات روانشناسی برگزار می‌شود. همه پس از بازی مقابل لهستان انتظار داشتیم روند خوب تیم ملی ادامه پیدا کند. یعنی در سرویس، دفاع و دریافت عملکرد خوبی داشته باشیم اما دیدیم که در بازی مقابل کانادا این اتفاق رخ نداد و حتی بازیکنان با تجربه ما نیز در سرویس و دریافت دچار مشکل شدند. دفاع قابل توجهی انجام ندادند و اسپک هایشان، رد کردن تور بود. پس از شکست مقابل کانادا ترس از شکست مقابل ژاپن یکی از عوامل ناکامی‌مان بود. بازیککن به این فکر می‌کرد که اگر سرویسی در بازی مقابل ژاپن خراب کنند در فضای مجازی مورد حمله مردم قرار می‌گیرد!

* نقش جلسات آسیب شناسی کجاست؟ این فشارهای روحی روانی به تیم ملی وارد شد. تیم ملی آمریکا نیز برای سکو در المپیک شرکت کرد اما نتوانست جزو 8 تیم قرار گیرد. ما برنامه ریزی داشتیم و بازیکنانمان این قابلیت را داشتند اما آیا مقصر صد درصد الکنو است؟ کمبود زمان مشکل است؟ نبود زمان مناسب برای شناخت بازیکنان مشکل بود؟ آیا تیم بهتر وجود داشت که به المپیک اعزام کنیم و نکردیم؟ آیا 12 بازیکنی که در المپیک شرکت کردند شایسته ترین‌ها بودند یا 2 یا 3 بازیکن بهتر از آنها نیز وجود داشت؟ آیا می‌توانست جابجایی حضرت پور، اسفندیار اتفاق نیفتد و تیم نتیجه بهتری کسب می‌کرد؟ این‌ها همه سئوالات و اما و اگرهایی است که مطرح می‌شود و باید جلسه آسیب شناسی برگزار شود. تا بدانیم برای مسابقات آینده فرصت و میدان به چه بازیکنی داده شود که بازیکنان پخته‌تر شوند؟ برای مثال بردیا سعادت بازیکن جوان و با انگیزه‌ای بود اما تجربه کمتری داشت و برای مسابقات پیش رو در قهرمانی جهان و المپیک پاریس باید میدان بیشتری ببیند. در واقع باید حدود 18 بازیکن در رویدادهای مختلف تحت فشار قرار گیرند، تجربه کسب کنند تا پس از 4 سال به ترکیبی برسیم که در رویدادهای مختلفی کنار هم بازی کرده باشند. وقتی به یکباره تغییری در تیم ملی ایجاد می‌شود مشکل بوجود می‌آید. برای مثال بازیکنانی که مدتها کنار حضرت پور بازی کرده‌اند با جایگزین کردن آرمان صالحی مواجه شدند. در جریان مسابقات مهدی مرندی اضافه می‌شود و جایگزین صالحی می‌شود. برخی کارشناسان اعتقاد داشتند با ترکیب دیگر می توانستیم موفق شویم. باید تمام این موارد مورد بررسی قرار گیرد تا ببینیم برای المپیک پاریس باید چه کاری انجام دهیم؟

* لیگ برتر دچار مشکلاتی است؟ - بسیاری از چهره هایی که در حال حاضر در تیم ملی مشاهده می‌کنیم ثمره لیگ سال گذشته هستند. بازیکنانی مانند صابر کاظمی، میثم صالحی و....

* برنامه فدراسیون برای المپیک پاریس چیست؟ - 3 سال تا المپیک پاریس فرصت داریم. انتخاب بهروز عطایی پیش از المپیک توکیو گرفته شد. حتی اگر تیم روی سکوی المپیک قرار می‌گرفت باز تصمیم ما این بود بهروز عطایی هدایت تیم ملی در قهرمانی آسیا را برعهده داشته باشد. در قهرمانی آسیا ترکیب تیم ملی جوان است. هم به دلیل جلوگیری از فشار و فرسودگی بازیکنان با تجربه و هم فرصت دادن به بازیکنان جوان. پس تصمیمی که فدراسیون برای حضور عطایی با ترکیبی از بازیکنان المپیک و جوانان در قهرمانی آسیا گرفت به پیش از المپیک مربوط می‌شود. رقابت های قهرمانی آسیا برای ما مهم است و برای تمام تیم ها از جمله چین، ژاپن و کره نیز مهم است. پس تیم ملی با یک آمادگی خوبی شرکت خواهد کرد. همانطور که شاهد هستیم در حال حاضر علی رمضانی در کنار جواد کریمی در پست پاسور قرار دارند. علی رمضانی در تیم جوانان حضور داشته اما برای نخستین بار است که در رده بزرگسالان در یک رویداد آسیایی شرکت کند و این فرصت به سایر بازیکنان نیز داده شده است. پس هدف ما این است که بازیکنان جوان در این رویداد آسیایی محک داده شوند.

* آیا قرار است به صورت مقطعی عمل کنیم و بهروز عطایی پس از کسب نتایج احتمالی ضعیف در قهرمانی آسیا کنار خواهد رفت یا خیر؟ - پس از مسابقات قهرمانی آسیا جلسات کارشناسی را برگزار خواهیم کرد تا برنامه خود را تا المپیک پاریس مشخص کنیم. چرا که در حال حاضر فرصت کافی برای این کار وجود ندارد. برنامه اصلی خود تا المپیک پاریس را بعد قهرمانی آسیا اعلام می‌کنیم.

* آیا ممکن است مجدد به سمت مربی خارجی بازگردیم؟ - اعتقادم این است فرصت‌هایی در پیش داریم که باید این را دراختیار مربیان داخلی قرار دهیم. همه مردم نتیجه را می‌بینند و دوست دارند نتایج خوبی به دست آید. در ارزیابی های گذشته مان 70-80 درصد اذعان داشتند که باید از مربی خارجی استفاده کنیم اما در حال حاضر اتفاقی که افتاد این بود الکنو که جزو مربیان برتر بود و نتیجه نگرفتیم. برای تصمیم گیری راجع به این موضوع زود است و آن را موکول کرده‌ایم به پایان مسابقات قهرمانی آسیا. ظرفیت‌هایی در داخل کشور داریم. مربیان خوبی مانند بهروز عطایی، پیمان اکبری، رحمان محمدی راد، تندروان و سایر مربیانی که در لیگ حضور داشتند.

* آیا جلساتی با تندروان و سایر کادر ایرانی همراه با الکنو برگزار خواهد شد یا خیر؟ - قطعا این کار را خواهیم کرد. تمام کسانی که در کنار الکنو حضور داشته‌اند در ارزیابی‌های عملکردمان برای حضور در المپیک از همه استفاده خواهیم کرد. در حال حاضر رویدادهای قهرمانی نوجوانان جهان و قهرمانی آسیا را در پیش داریم. کمی که سرمان خلوت شود جلسات آسیب شناسی برگزار خواهد شد و پس از پایان قهرمانی آسیا نیز برنامه خود را برای المپیک پاریس ارائه خواهیم داد که با چه برنامه و متدی پیش برویم.

* چرا هدایت دو تیم به بهروزعطایی سپرده شد؟ مگر قحط الرجال بود؟ - در جلساتی که در کمیته فنی داشتیم این موضوعات مورد بررسی قرار گرفت. بازیکنانی که در اختیار تیم جوانان هستند در تیم بزرگسال حضور دارند و اکثر این بازیکنان از شاگردان عطایی هستند. طبیعتا عطایی می‌خواهد فرصتی به 3 تن از بازیکنان جوان بدهد تا در تیم بزرگسالان بازی کند، در واقع از بازیکنان جوانی که پس از قهرمانی آسیا راهی قهرمانی جوانان جهان می‌شوند. در چند سال گذشته بویژه با ست کوویچ همیشه این مشکل وجود داشت که معمولا بر سر بازیکنان مشترک بین تیم بزرگسالان و جوانان میان مربیان دو تیم اختلاف و چالش بوجود می‌آید. به همین دلیل در جلسات مختلف این موضوعات مطرح شد و به این جمع بندی رسیدیم که هدایت همزمان دو تیم زیر نظر یک مربی می‌تواند این چالش را از بین ببرد. برای ما این تصمیم سخت بود اما نزدیکی دو مسابقه با یکدیگر کارمان را سخت کرد.

* نقدهایی مطرح می‌شود که مشاوره های اشتباهی به شما به عنوان رئیس فدراسیون داده می‌شود به ویژه درباره دعوت مجدد فرهاد قائمی به تیم ملی این را می‌پذیرید؟ - فرد تازه واردی نیستم. تمام بازیکنان، مربیان را به خوبی می‌شناسم. به هیچ عنوان رفتار قائمی را تایید نمی‌کنم. به هر حال یک بازیکن به اردوی تیم ملی دعوت می‌شود و اگر آماده نباشد خط می خورد. منافع ملی بر هر چیزی ارجح است. در مسابقات لیگ ملت‌ها نقطه ضعف جدی در بحث دریافت داشتیم و به دنبال اصلاح این مشکل بودیم. الکنو در ایتالیا به مهدی مرندی پیغام داد که خودش را آماده نگه دارد چرا که در دریافت مشکلات جدی بود.

اینکه تصمیمات درست یا غلط بود به الکنو بر می گردد. بحث هایی مطرح شد که در این پست نیاز به بازیکنی است که هم در حمله عملکرد خوبی داشته باشد هم در دریافت و در واقع دو پسته باشد. معنوی نژاد مصدوم بود، پوریا فیاضی نیز به همراه تیم در ایتالیا حضور داشت اما باز به شرایط ایده آلش نرسید. عنوان شد که چرا از قائمی استفاده کنیم؟ برخی از کارشناسان اعلام کردند که قائمی از نظر آمادگی مشکلی ندارد. نمی‌خواهم نام آن فرد را بیاورم که البته از مربیان کشور است. جلسه ای برگزار شد و گفتیم اگر قائمی آماده باشد می‌تواند به تیم ملی کمک کند. به خوش خبر اعلام کردم که به توتولو اطلاع دهد که الکنو، فرهاد قائمی را پس از بازگشت به ایران دعوت کند و شرایط او را ببیند. در واقع پیشنهاد دادیم. خوش خبر با توتولو صحبت کرد و توتولو لیستی 17 نفره به اضافه قائمی و میرزاجانپور را اعلام کرد. قائمی به اردو دعوت شد و همراه عطایی در تیم جوانان تمریناتش را آغاز کرد و سپس الکنو او را در سالن تمرین دید. پیش از آغاز تمرین، الکنو با تندروان صحبت کرد که پس از تمرین 3 تن از بازیکنان به دفتر بروند تا الکنو با آنها خداحافظی کند. اسمی از فرهاد قائمی در این بین نبود. پس از شروع تمرینات در سالن حضور داشتم و از نزدیک شاهد بودم که الکنو مدل تمرین را تغییر داد تا دریافت و سرویس بازیکنان را ببیند. پس از پایان تمرین، مجددا نام 3 بازیکن را تغییر داد و فرهاد قائمی را جزو بازیکنانی قرار داد که باید از لیست خط بخورد. در واقع الکنو پس از تمرین متوجه شد که فرهاد قائمی در طی 8 جلسه تمرین نمی‌تواند به شرایط ایده آل برسد.

* آیا شما به فرهاد قائمی قول صد درصد مبنی بر حضور در ترکیب تیم ملی نداده بودید؟ - خیر. اعلام کرده بودم اگر قائمی آماده باشد قطعا انتخاب خواهد شد. به کمیته المپیک رفته بودم تا مسئله اعازم او به ژاپن حل شود. به کمیته ملی المپیک اعلام کردم که در پست دریافت دچار مشکل هستیم. همکاری‌های صورت گیرد که قائمی واکسن خود را نیز بزند تا در صورت انتخاب از سمت سرمربی، دیگر مشکلی برای اعزام وجود نداشته باشد. اگر آماده بود که قطعا انتخاب می شد. نظر فرهاد قائمی این بود که اگر در تمرینات باقی بماند می‌توانست خود را به شرایط ایده آل برساند اما الکنو چنین نظری نداشت و اعلام کرد ظرف 8 جلسه تمرین قائمی نمی‌تواند به شرایط ایده آل برسد. پس از آن حذف قائمی منجر به یک بحران اشتباهی در تیم ملی شد. این نوع رفتارها برای من قابل هضم و توجیه نیست. ما همه سرباز کشور هستیم. اگر کاری از دستمان بر می آید باید انجام دهیم. اینجا ملک شخصی بنده نیست. هر کس که بتواند به تیم ملی کمک کند در صورت آمادگی می‌تواند حضور داشته باشد. حضور در تیم ملی تضمینی برای هیچ کس نیست. که بگوییم الزاما یک نفر باید دعوت شود، خیر. این گونه نیست بلکه بازیکنان باید برای پوشیدن پیراهن تیم ملی آمادگی خوبی داشته باشند. همه ما باید این را بدانیم و نباید برای حضور در تیم ملی طاقچه بالا بزاریم.

* برای بار دوم است که یک بازیکن علیه سرمربی حمله تندی داشته است آیا نباید برخوردی صورت گیرد؟ - پرونده فرهاد قائمی هنوز بسته نشده است. به موقع به آن ورود خواهیم کرد.

* درباره خداحافظی سعید معروف نظرتان چیست؟ - والیبال ایران که امروز به عنوان یکی از رشته های محبوب در میان مردم شناخته شده است به دلیل زحمات امثال سعید معروف است. همه این بازیکنان دوست داشتند پایان خوشی داشته باشند و دوران قهرمانی و حضور در تیم ملی را با یک اتفاق خوب به پایان برسانند و از تیم ملی خداحافظی کنند. سعید معروف از نظر سنی شاید بتواند یک المپیک دیگر در کنار تیم ملی حضور داشته باشد. خود او نیز دوست داشت با یک اتفاق خوب از تیم ملی خداحافظی کند. مطمئنا یکی از ناراحت ترین نفراتی که از نتایج تیم ملی در المپیک غصه خورد سعید معروف بود. همه غصه خوردیم، در طی 20 سالی معروف را می‌شناسم هیچ گاه تا این اندازه چهره او را غمگین و گریان ندیده بودم. طبیعی است که بازیکنان ناراحت بودند. محمد موسوی یکی دیگر از بازیکنان متعصب است و همه آنها از این نتایج ناراحت بودند و تصور نمی‌کردند چنین اتفاقی رقم بخورد. الان فرصتی است که یک پوست اندازی جدید با بازیکنان پشت خط انجام دهیم تا بیایند و جای بازیکنان قدیمی را پر کنند چرا که دنیا متوقف نمی‌شود. دیدیم که آرژانتین با چه جوانانی در مسابقات شرکت کرد. حریفان، بازیکنان جوانی را رو کردند که عملکرد فوق العاده‌ای داشتند. به همین دلیل این فرصت را به امثال بردیا سعادت، جواد کریمی، علی رمضانی، صابر کاظمی، میثم صالحی بدهیم تا در عرصه جهانی و آسیایی کسب تجربه کنند تا در آینده جایگزین مناسبی برای بازیکنان بزرگ شوند.

* با توجه به زحماتی که سعید معروف در طی چند سال گذشته برای والیبال ایران کشیده آیا فدراسیون مراسمی درخور شأن کاپیتان برای خداحافظی او خواهد گرفت؟ - برنامه ریزی خواهیم کرد. سعید معروف به قدری ناراحت بود که از همانجا به آمریکا رفت.

* آیا ممکن است تصمیم سعید معروف احساسی بوده باشد و فدراسیون تلاشی برای بازگشت مجدد او خواهد گرفت؟ - فدراسیون به دنبال این نیست که معروف بازنشست شود. معروف یک بازیکن حرفه ای است. قراردادی با چین دارد که باید با آنها کار کند. این امکان برای سعید معروف وجود دارد که در المپیک پاریس به تیم ملی کمک کند. گاهی ممکن است برخی بازیکنان در بازی‌های بزرگ به کمک تیم ملی بیایند. راجع به این موضوع هنوز با معروف صحبت رسمی انجام نداده‌ایم. بالاخره در جریان المپیک همه کمی احساسی بودیم. اجازه دهید زمان بگذرد و با آرامش بهتری در این زمینه صحبت کنم.

* ممکن است از سعید معروف به عنوان سرمربی تیم استفاده شود؟ - چرا که نه. بهترین مربیان حال حاضر دنیا مربیانی هستند که قبلا پاسور بوده‌اند مانند ولاسکو و طبیعتا سعید معروف به عنوان یک بازیکن باهوش، با استعداد و متعصب در والیبال شناخته شده است. او جزو بازیکنانی است که در آینده می‌تواند مربی خوبی شود و این فرصت را می توان به او داد. این بر می‌گردد به اینکه معروف به مرزی از پختگی در حوزه مربیگری برسد. در حا ل حاضر او بازیکن است. اما من این اعتقاد را دارم که امثال سعید معروف می‌تواند در آینده مربی بسیار خوبی باشد.

* همیشه انتقاداتی علیه شما هست. پیش از المپیک بیان کردید چون خوب کار می کنید انتقاد می کنند. با توجه به نتایج المپیک برخی خواستار استعفای شما شدند. از جمله بهنام محمودی، نظر شما چیست؟ - نمی خواهم وارد این موضوعات شوم. شأن من این نیست. اعتقادم این است که همه باید حرمت یکدیگر را حفظ کنیم. اگر قرار باشد من این گونه جواب دهم خیلی درست نیست. از طرفی همه مردم می دانند والیبال در سال 85 کجا بود و در سال 1400 در چه نقطه ای قرار دارد؟

* نظرتان درباره سرخوردگی مردم از والیبال چیست؟ - مردم حق دارند. اتفاقاتی که در المپیک توکیو رخ داد دور از انتظارات ما بود. تلاشی باید رخ دهد تا به هر ترتیب ناامیدی را از بین ببریم. و باید این امید مجدد در بین مردم احیا شود. استفاده از برخی ادبیات و نقدها که در شأن والیبال کشور نیست درست نیست البته 9 سال است که ما داریم این شرایط را تحمل می‌کنیم. امیدواریم کمی به خودشان بیایند و عاقلانه تر رفتار کنند.

* راجع به تیم ملی والیبال بانوان و احتمال لغو رقابت های قهرمانی آسیا بفرمایید؟ - پیگیری های لازم را انجام دادیم تا تیم سایپا در مسابقات جام باشگاه‌های آسیا شرکت کند. به هر حال ملی پوشان در تیم سایپا حضور دارند و در این رقابت ها شرکت می‌کنند. اتفاقاتی که برای قهرمانی زنان آسیا رخ داد دست ما نیست و به هر حال تصمیم کشور میزبان است. البته اعلام کردند در آبان ماه برگزار شود اما به دلیل تداخل با مسابقات باشگاهی کشورها پذیرفته نشد.

* چه زمانی پوست اندازی در والیبال زنان رخ می دهد؟ - سیاست فدراسیون این است که بتواند روی بازیکنان جوان سرمایه گذاری کند و در مهرماه این را خواهید دید.

صحبت پایانی: - سپاسگزارم که این فرصت فراهم شد. می دانم که همه مردم علاقه داشتند نتایج بهتری کسب شود. روزهای سختی در توکیو داشتیم. یکی از ناراحت ترین افراد در توکیو خودم بودم. به هر حال عمرمان را گذاشته‌ایم. برخی از صحبت‌هایی که چند وقت اخیر در رسانه‌ها می‌بینم از سوی بازیکنان قدیمی را از روی دلسوزی می‌پندارم. به نظرات آنها احترام می‌گذارم. اما باز تاکید می‌کنم باید همه حرمت یکدیگر را حفظ کنند. صحبت‌هایی مطرح شد که نباید منجر شود من در موضع پاسخگویی قرار گیرم و حرف هایی بزنم که نباید در رسانه بزنم و این در شأن والیبال کشور نیست. پس این را به حساب دلسوزی می‌گذارم. برخی از این دوستان از روی احساسات و ناراحتی شان این صحبت ها را مطرح کرده اند اما برخی از صحبت هایی که مطرح شد ریشه در مسائل دیگر دارد. امیدوارم دوستان در این زمینه‌ها حرمت جایگاهشان و خودشان را در حوزه والیبال بدانند.

هنوز هم می‌گویم باید در المپیک روی سکو برویم / اشتباهات رامی پذیریم 2
هنوز هم می‌گویم باید در المپیک روی سکو برویم / اشتباهات رامی پذیریم 3
هنوز هم می‌گویم باید در المپیک روی سکو برویم / اشتباهات رامی پذیریم 4
هنوز هم می‌گویم باید در المپیک روی سکو برویم / اشتباهات رامی پذیریم 5
هنوز هم می‌گویم باید در المپیک روی سکو برویم / اشتباهات رامی پذیریم 6
هنوز هم می‌گویم باید در المپیک روی سکو برویم / اشتباهات رامی پذیریم 7
هنوز هم می‌گویم باید در المپیک روی سکو برویم / اشتباهات رامی پذیریم 8
هنوز هم می‌گویم باید در المپیک روی سکو برویم / اشتباهات رامی پذیریم 9
هنوز هم می‌گویم باید در المپیک روی سکو برویم / اشتباهات رامی پذیریم 10
هنوز هم می‌گویم باید در المپیک روی سکو برویم / اشتباهات رامی پذیریم 11