وعده رئیسی برای ساخت یک میلیون مسکن «پوپولیستی» است / تیم ظریف بهترین گزینه برای ادامه مذاکرات هستهای است
متاسفانه رویکرد دولت روحانی در سیاست خارجی بر مبنای اعتماد به آمریکا و اروپا ریل گذاری شد و این رویکرد، خسارت محض برجام را در پی داشت.
سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابل استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
******
** وعده رئیسی برای ساخت یک میلیون مسکن «پوپولیستی» است
روزنامه شرق در مطلبی با عنوان «انتقاد به مهم ترین وعده رئیسی» نوشت:«وعده ساخت یک میلیون مسکن در سال، از پرسروصداترین وعدههای رئیسی بود که برخی آن را مصداق وعدههای پوپولیستی دانستهاند... وعدهای که رئیسی در نخستین روزهای ریاستجمهوریاش آن را دنبال میکند، به باور کارشناسان امر نهتنها تحققیافتنی نیست، بلکه در صورت اجرا نیز نمیتواند اثرات مثبتی بر بازار مسکن گذاشته و نیازهای موجود را پاسخ دهد».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:«یک کارشناس حوزه مسکن گفته بود:"احداث یک میلیون واحد فقط در یک سال نیاز به چهار هزار میلیارد تومان یعنی منابعی بیش از نقدینگی موجود در کشور دارد؛ سؤال این است که آیا چنین منابعی در اختیار داریم و آیا ساخت سالانه یک میلیون مسکن به ذهن دولتهای قبل نرسیده بود؟"».
جریان اصلاح طلب همواره طیف مقابل را به اقدامات پوپولیستی و مردم فریب متهم می کند. این در حالی است که اتفاقا این طیف اصلاح طلب است که در بیان وعده ها و اجرای اقدامات پوپولیستی مهارت ویژه ای دارد.
وعده گشایش اقتصادی 100 روزه و سپس انکار این وعده، وعده لغو تحریم ها به واسطه برجام، وعده دلار هزارتومانی در پسابرجام، نحوه سهمیه بندی بنزین در دولت روحانی و اظهارنظر مشهور اطلاع یافتن از طرح سهمیه بندی بنزین در صبح جمعه، تمجید از مدیران نجومی بگیر و مظلوم نمایی از این مدیران و... تنها برخی از اقدامات اصلاح طلبان است که رنگ و بوی رفتارهای پوپولیستی داشت.
حالا دولت سیزدهم اعلام کرده که در پی ساخت یک میلیون مسکن در سال برای مردم است و در مقابل فریاد اصلاح طلبان بلند شده که چرا می خواهید برای مردم مسکن بسازید؟! این طیف همان جماعتی است که وقتی وزیر میلیاردر دولت روحانی - که در ویلای چند صد متری در لواسان ساکن است - گفت «حضرات هر روز تبلیغ می کنند که این دولت حتی یک مسکن هم نساخته است، این افتخار دولت است که حتی یک واحد مسکونی را نساخت. از ابتدا قرار نبود دولت خانه ای بسازد»! از این اظهارنظر به وجد آمده و برای وی سوت و کف و هورا کشیدند.
یکی از فعالین رسانه ای در هفته های گذشته در مطلبی نوشته بود:«در وضعیت فعلی که اقدام قابل توجهی از سوی دولت جهت ساخت مسکن صورت نمیگیرد سالانه 400 الی 500 هزار مسکن در کشور ساخته میشود.2برابر کردن این میزان از سوی دولت با ایجاد هماهنگی میان دستگاههای مختلف امکانپذیر است. کما اینکه برای مثال در سال91 بیش از 900 هزار واحد مسکونی ساخته شد».
«علی نیکزاد» نایب رئیس مجلس شورای اسلامی چندی پیش گفته بود:«برای اجرای طرح ساخت یک میلیون مسکن در سال باید زمین های دولتی در اختیار این طرح قرار بگیرد و طبق مصوبه مجلس بانک ها مکلف شده اند حداقل 20 درصد از تسهیلات خود را به بخش مسکن با اقساط پلکانی اختصاص دهند...همه امکانات برای توسعه ساخت و سازها در کشور وجود دارد و تنها به عزم و اراده جدی نیاز است».
** تیم ظریف بهترین گزینه برای ادامه مذاکرات هسته ای است
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت:«آقای عراقچی و تیم ایشان امروز به علت تجربه زیادی که در حوزه بین الملل دارند و به علت اینکه برجام و پیچ و خمهای آن را به خوبی میشناسند، بهترین گزینه برای ادامه مذاکرات در وین هستند. کنار گذاشتن این تیم مذاکره کننده دو پیام دارد. نخست اینکه تیم فنی از مذاکرات کنار گذاشته میشود و از سوی دیگر تیمی درحال آمدن است که شناختی نسبت به آنچه گذشته ندارد و میخواهد رویکرد متفاوتی داشته باشد و احتمالا مطالبات بیشتری از طرفهای غربی داشته باشد. این امر میتواند منجر به یک صف آرایی علیه ایران در مذاکرات وین شود و باید به این نکات نیز توجه داشت. در مجموع کنار گذاشتن تیم مذاکره کننده حرفهای در برههای از زمان که بحران در مقابل ما وجود دارد، همچون تعویض راننده قطار است در شرایطی که منطق حکم می کند، باید فرد حرفهای قطار را باید به پیش ببرد».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:«امروز هیچ مانعی برای ادامه فعالیت تیم مذاکره کننده فعلی وجود ندارد. مشکل این جناح با دکتر ظریف بود که او نیز تغییر کرد. گفتمان حاکم بر تیم مذاکره کننده آن چیزی است که از ردههای بالای نظام ابلاغ شده است و مشخصا نظر شخصی در این میان مطرح نبوده است. شناخت از طرفهای دیگر مذاکره، آشنایی با نحوه گفت و گو با آنها و آشنایی با تمامی بندهای قانونی مرتبط آن برتری است که امروز باید مدنظر تصمیم گیران قرار گیرد تا اجازه دهند تیم مذاکره کننده فعلی به فعالیت خود ادامه دهد و در دور هفتم مذاکرات احیای برجام نقش آفرینی کند».
متاسفانه تیم مذاکره کننده هسته ای به ریاست ظریف در دولت های یازدهم و دوازدهم (دوره 8 ساله دولت روحانی) دچار قصور و تقصیرهای فراوان شد. این قصور و تقصیرها خسارت های زیادی به کشور وارد کرد.
برای نمونه، تیم مذاکره کننده هسته ای به ریاست ظریف در برجام پذیرفت که تحریم چرخه دلار (U-TURN) باقی بماند. همین مسئلهباعث شد برخی از درآمدهای ارزی، حتی پس از برجام نیز در دسترس ایران قرار نگیرد. چراکه آن درآمد برای اینکه در اختیار ایران قرار بگیرد ابتدا باید به دلار و بعد به سایر ارزها تبدیل می شد،که امکان این کار وجود نداشت.
همچنین براساس قانون ایسا، هیچ کشوری نمی تواند بیشتر از 20 میلیون دلار در صنعت نفت و گاز ایران سرمایه گذاری کند.
نکته قابل تأمل اینجاست که آقای ظریف و تیم مذاکره کننده هسته ای در دولت روحانی لغو تحریم های کاتسا، ایسا، سیسادا و تحریم چرخه دلار را در برجام نگنجاندند و یکی از علت های اصلی لغو نشدن تحریم ها علیرغم بتن ریزی در قلب راکتور هسته ای، همین مسئله می باشد.
به گفته نمایندگان مجلس، فردای روز توافق - تابستان 94- ظریف به مجلس آمد تا گزارش بدهد و اذعان کرد یکی از بزرگترین دستاوردهای ما این است که هیچ جای متن برجام، کلمه «تعلیق» (suspend) برای تحریم ها استفاده نشده و همه جا «لغو» تحریم ها آمده است و همانجا نمایندگان در 4 قسمت متن توافقنامه، کلمه «تعلیق / suspend» را به ایشان نشان دادند که واکنش ظریف اینگونه بود:«عه! من اینجاها را ندیده بودم»!
«علی اکبر صالحی» رئیس سازمان انرژی اتمی در دولت روحانی - شهریور 95- گفت: «در بعد تحریم و مسائل دیگر سیاسی، آمریکاییها از شیوه نادرستی استفاده میکنند، اگر ما وقتی برجام را تنظیم میکردیم دقت بیشتری میکردیم این فرصت برای امریکا پیش نمیآمد که از این قابلیت تفسیر بودن سوء استفاده کند».
دولت روحانی و وزارت امور خارجه در دوره وزارت ظریف هیچگاه به نقض فاحش برجام از سوی آمریکا واکنش متقابل نشان نداد. این انفعال موجب شد که روز به روز بر شدت تحریم ها افزوده شود. بر همین اساسدولت باراک اوباما، قانون تحریمی ایسا را تمدید کرد. دولت ترامپ نیز قانون تحریمی کاتسا 2017(مادر تحریم ها - سیاه چاله تحریم ها) را امضاء کرد. مقامات دولت صراحتا اعلام کردند که این اقدامات نقض فاحش برجام است، اما واکنش دولت به تذکر شفاهی و اعتراض توئیتری محدود شد و این واکنش منفعلانه، باعث شد تا هیچ دستاوردی از برجام عاید کشورمان نشود.
رهبر معظم انقلاب - 6 مرداد 1400- در آخرین دیدار رییس جمهور و دولت روحانی با ایشان فرمودند: «در این دولت معلوم شد که اعتماد به غرب جواب نمیدهد و آنها کمک نمیکنند و هرجا که بتوانند ضربه خواهند زد و اگر جایی هم ضربه نمیزنند به این دلیل است که نمیتوانند».
متاسفانه رویکرد دولت روحانی در سیاست خارجی بر مبنای اعتماد به آمریکا و اروپا ریل گذاری شد و این رویکرد، خسارت محض برجام را در پی داشت.
حالا در شرایطی که دولت جدید با رویکرد دیپلماسی مقتدرانه و متوازن روی کار آمده است، جریان اصلاح طلب در رویکردی دیکتاتورمأبانه مدعی است که دولت جدید باید همان روش دولت روحانی را در سیاست خارجی دنبال کند. روشی که ارزش پول ملی را به شدت کاهش داد و سفره مردم را کوچک کرد.
** روایت یک اصلاح طلب از «نسخه پیچی های غلط حجاریان»
«محمدعلی وکیلی» نماینده اصلاح طلب مجلس دهم در یادداشتی در روزنامه ابتکار نوشت:«اخیرا سعید حجاریان از مرگ اصلاحطلبی صندوق محور سخن گفته و از قاتلان آن خبر گرفته است. اصلاحطلبی در جمهوری اسلامی معنایی جز دل بستن به صندوق رای ندارد؛ به همین سبب این سخن موجز بسیار عجیب مینماید و باید پیام آن روشن و تشریح شود. حجاریان برای این گزاره خبری، قرینهای ارائه نکرده اما گمان میرود به علت ناکامی در دو انتخابات در این دو سال، به چنین مرگی قائل شده است».
وکیلی در ادامه نوشت:«به نظر میرسد سخن حجاریان دو مخاطب میتواند داشته باشد. یک سناریو این است که حجاریان میخواهد به حکومت پالس بفرستد و تهدید کند که از حاکمیت خارج میشوند. در این سناریو سیاست چماق و هویج یا فشار از پایین برای چانهزنی از بالا اجرا میشود. سیاستی که پیشتر هم ارائه شد و نتیجه ای جز پرهزینه کردن راه تعامل و سیاست ورزی اصلاح طلبانه و بستن روزنههای تاثیرگذاری نداشت. هیچ گاه از رادیکال شدن فضا، مردم و اصلاحطلبان نفعی نبرده اند... در سناریوی دوم البته ممکن است این سخن به منظور پالس به براندازان به عنوان آلترناتیو پساجمهوری اسلامی باشد. در این صورت باید گفت که خیال خامی است چراکه در پساجمهوری اسلامی بهشتی وجود ندارد، بلکه جهنمی به نام تجزیه و آشوب در انتظار است».
این فعال اصلاح طلب در این یادداشت تاکید کرد:«بارها گفته ام صورتبندی ما از مسئله امروز اصلاحطلبی غلط است. تا از پس بحثهای فراوان و طولانی در حوزه عمومی، بر سر صورت بندی روشنی از مسئله توافق نشود، نمیتوان راهبرد جدید وضع کرد. نمیدانم این چه عادت عجیبی است که پاره ای از اصلاح طلبان در محافل خلوت و برج عاج خود مینشینند و با پیشفرضهای نقدناشده و ارزیابی نشده، برای جریان اصلاحطلبی نسخه وضع میکنند؟! اکنون نیز اگر چنین سناریویی درست باشد باید گفت، حجاریان بر اساس یک پیش فرض غلط، سیاست غلطی برای اصلاح طلبان تجویز میکند و همه را به ناکجاآباد حواله میدهد».
در هفته های گذشته «اسماعیل گرامیمقدم» فعال سیاسی اصلاح طلب گفته بود:«آقای حجاریان و کسانی مانند او که تمایل به شرکت در انتخابات نداشتند و به نوعی مردم را به سمت تحریم انتخابات بردند، وقت اصلاحطلبان را با این گزاره که نباید نامزدی داشته باشیم، تلف کردند و عملا، اصلاحطلبان نتوانستند به ساماندهی نامزد یا نامزدهای خود بپردازند. باور دارم که به هیچوجه اصلاحات صندوقمحور نمرده است و حتما در آینده اصلاحطلبان با نشاط و پویایی انتخابات را راهی برای اصلاح میدانند».
گرامی مقدم در ادامه گفته بود:«آقای حجاریان و آنهایی که میگویند یک عده از اصلاحطلبان صندلیطلب بودند، خودشان جز ناامیدی مردم چه کردند؟ آقای حجاریان و دوستانشان از مدتها پیش مردم را از شرکت در انتخابات مأیوس کردند و گفتند که شرکتکردن فایدهای ندارد».
«هدایت آقایی» دیگر فعال اصلاح طلب نیز چندی پیش با انتقاد از حجاریان گفته بود:«برخی از میان اصلاحطلبان متأسفانه میگویند اصلاحات صندوق محور مرده است. من البته با این گزاره مخالفم، اما اگر اصلاحات صندوق محور مرده است چه کسی آن را کشت؟ به نظر من آن رئیسجمهوری که میگوید: دولت تدارکاتچی است (خاتمی)، یا رئیسجمهوری که میگوید صبح متوجه شدم قیمت بنزین عوضشده (روحانی) و مردم را مسخره میکند، مسئول اصلی قتل اصلاحات صندوق محور هستند. مردم این حرفها را میشنوند و از رأی خودشان به امثال روحانی و خاتمی ناامید شده و رأی نمیدهند».
یکی از فعالین فضای مجازی پیش از این در توصیف رفتار حجاریان نوشته بود:«حکایت حجاریان حکایت همان قاتلی است که جلوتر از همه زیر تابوت مقتول را میگیرد و صدای اشهد گفتنش هم از دیگران بلند تر است».
یکی از فعالین رسانه ای نیز با اشاره به کارنامه حجاریان در مطلبی نوشت:«خصلت شناخته شده لیبرالها این است که فاجعه میآفرینند و از همان فاجعه دستسازشان، فرصتی برای کینهتوزی علیه نظام میجویند».
حجاریان و تاجزاده و دیگر اعضای طیف تندرو اصلاح طلب نه تنها هیچ نسبتی با کارآمدی و شایسته سالاری ندارند، بلکه یکی از بانیان اصلی کاهش مشارکت و گلایه مندی مردم هستند.
این افراد از بانیان اصلی وضع موجود اقتصادی در کشور هستند. اما با توهین به فهم و شعور مردم، با هیاهو و جنجال درباره موضوعات مختلف در پی پاک کردن ردپای خود هستند.