پشت پرده برجستهسازی دوباره FATF / شفافیت مالی بهانهای برای خفه کردن اقتصاد ایران
گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، در طول سالیان اخیر جریان غربگرا تلاش کرد با مرتبط کردن مشکلات بانکی کشور به قرار داشتن نام ایران در لیست اقدامات مقابلهای FATF، مسیر اجرای کامل برنامه اقدام این نهاد بینالدولی را هموار کند، اما با درایت مجمع تشخیص مصلحت نظام و کارهای کارشناسی شده، لوایح الحاق ایران به کنوانسیونهای مرتبط با FATF یعنی پالرمو و CFT تصویب نشدند. اظهاراتی که برخی از دولتمردان، بعد قرار گرفتن نام ایران در لیست اقدامات مقابلهای FATF در 2 اسفند 98 انجام دادند، نشان میدهد که جریان غربگرا به دنبال تحریف واقعیت برای تأثیرگذاری بر تصمیمات مجمع تشخیص مصلحت نظام بوده است. چنانچه همتی رئیس بانک مرکزی برخلاف موضعگیری خود در دی ماه 98 که بر لزوم تصویب لوایح مرتبط با FATF تأکید کرده و گفته بود «چه تضمینی وجود دارد با رفتن ایران به لیست سیاه FATF وضعیت مردم بدتر نشود؟»، در اسفندماه 98 موضع خودش را تغییر داده و میگوید «قرار گرفتن نام ایران در لیست سیاه FATF مشکلی برای تجارت خارجی ایران و ثبات نرخ ارز ایجاد نخواهد کرد». با این حال، چرا جریان غربگرا مجددا به دنبال تحریف و بزرگنمایی FATF است؟
دستورالعمل کانادا بهانهای برای برجسته شدن مجدد FATF
به دنبال قرار گرفتن نام ایران در لیست اقدام مقابلهای FATF در تاریخ 2 اسفندماه 98، دستورالعملی از سوی واحد اطلاعات مالی کانادا به بانکهای این کشور ابلاغ شده است تا نظارت بر تراکنشها به مقصد یا از مبدأ ایران افزایش یابد. همین موضوع دستاویزی شد تا برخی از خبرگزاریهای وابسته به جریان غربگرا، دوباره موضوع FATF را برجسته کنند. برای نمونه یک خبرگزاری دولتی، در مصاحبهای که با رئیس اتاق بازرگانی مشترک ایران و چین انجام داده، علت اصلی مشکلات اقتصادی کشور و حتی کاهش همکاری بانکی چین و روسیه را به موضوع FATF مرتبط دانسته است؛ این در حالی است که این عضو اتاق بازرگانی ایران علاوه بر مسئله FATF به موضوع تحریمهای آمریکا هم در کاهش مناسبات بانکی تأکید کرده و معتقد است که آمریکا همکاری هر کشور با ایران را در تور تحریمهای خود قرار میدهد. همچنین این نکته را باید خاطر نشان کرد که به غیر از کانادا، کشورهایی همچون چین و روسیه، چنین دستورالعملیهایی را ارائه ندادهاند.
برجسته شدن مجدد FATF هیچ توجیه فنی ندارد
هرچند حامیان FATF ریشه مشکلات بانکی کشور را در قرار داشتن نام ایران در لیست اقدام مقابلهای این نهاد بینالدولی میدانند، اما عامل اصلی این مشکلات بانکی به تحریمهای آمریکا بر میگردد. برایان اوتل مشاور سابق مدیر دفتر کنترل داراییهای خارجی (اوفک) در وزارت خزانهداری آمریکا برای اندیشکده شورای آتلانتیک مینویسد: «اقدامات FATF اهمیت چندانی ندارد. پابرجا بودن تحریمهای اصلی آمریکا حتی قبل از خروج ترامپ از برجام، مانع مهمی برای انجام معاملات بینالمللی با ایران بوده است و با خروج آمریکا از برجام، وضعیت بدتر هم شد».
FATF نه تنها تأثیری در حل مشکلات بانکی کشور ندارد بلکه به دلیل شفاف کردن کانالهای دور زدن تحریمها، خود عاملی برای تشدید مشکلات میشود. به طوری که مایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا برای تکمیل پازل تحریمها و فشار حداکثری علیه ایران، خواستار تصویب فوری و بدون حق شرط لوایح الحاق به کنوانسیونهای پالرمو و CFT از سوی ایران شده بود. چراکه آمریکا از طریق FATF بنا به گفته زاراته، معاون سابق مدیریت مبارزه با تروریسم و جرائم مالی در وزارت خزانهداری آمریکا میتواند ایران را در تنگنا قرار دهد و شرایط را برای این کشور سختتر نماید. همچنین استیون منوچین وزیر خزانهداری آمریکا نیز صراحتا اعلام کرده است که FATF میتواند مانع دور زدن تحریمها شود.
در بیانیه وزارت خزانهداری آمریکا در رابطه با راهاندازی مکانیسم تجارت بشردوستانه آمده است: «دور زدن تحریمهای مالی توسط ایران و نقص در سازوکارهای ضد پولشویی و تأمین مالی تروریسم، شناسایی ذینفع واقعی تراکنشها را به شدت دشوار کرده است. به همین دلیل لازم است سازوکاری تعیین شود که شفافیت بیسابقه در تجارت بشردوستانه با ایران ایجاد کند»؛ لذا بزرگنمایی و جوسازی در مورد تأثیر همکاری با FATF برای بهبود مناسبات بانکی نه تنها هیچ توجیه فنی و کارشناسی ندارد، بلکه این همکاری، فشار مضاعفی را بر کشور تحمیل خواهد کرد.
مقدمه چینی جریان حامی FATF برای مذاکره با آمریکا
برجسته شدن دوباره FATF در این روزها، کاملا هدفمند بوده و مقدمهای برای تعامل با غرب محسوب می - شود. به طوری که اندیشکدههای غربی نیز به این موضوع اذعان دارند. اندیشکده RUSI در مورد تعامل ایران با FATF مینویسد: «علیرغم پیشرفت کند ایران در اجرای برنامه اقدام، تعامل در رابطه با مسائل FATF نمایانگر عرصهای است که نشان میدهد امکان گفتگوی سازنده بین اروپا و بازیگران کلیدی درون ایران وجود دارد، در زمانی که چنین گفتگویی نادر و کمیاب است».
گروه بینالمللی بحران نیز مدتی پیش در گزارشی نوشت: «اگر ایران به صبر راهبردی خود ادامه بدهد و تصمیم بگیرد تا پایان ریاست جمهوری ترامپ صبر کند، دولت آمریکا نه به توافقی بهتر که آرزویش را دارد دست مییابد، نه رفتار ایران را تغییر میدهد». در عین حال توصیه میکند که «ایران باید قوانین مهمی از جمله دو لایحه الحاق ایران به کنوانسیونهای پالرمو و CFT را تصویب و اجرا کند و به طور کامل ارزیابی بایسته، شفافیت، نظاممندی و دیگر نگرانیهای ذکر شده در برنامه اقدام FATF را پاسخ دهد».
حال با توجه به نزدیکی زمان انتخابات 2020 ریاستجمهوری آمریکا مشاهده میشود که بعضی از رسانههای وابسته به جریان حامی FATF، به امید پیروزی دموکراتها در انتخابات و بازگشت به برجام، به دنبال این جوسازی رسانهای هستند که گشایش اقتصادی کشور و حتی همکاری چین و روسیه با ایران در گرو تعامل با آمریکاست؛ لذا این رسانهها با ارائه آدرس غلط و تحت فشار قرار دادن مجمع تشخصی مصلحت نظام برای تصویب لوایح مرتبط با FATF، سعی دارند مقدمات مذاکره با دولت بعدی آمریکا را فراهم کنند.
باید توجه داشت که اگر دموکراتها در انتخابات 2020 به قدرت برسند، آنها نیز همانند حزب جمهوریخواه، برجام فعلی را نخواهند پذیرفت. اثبات این مدعا را میتوان در اظهارات جان کری، وزیر امور خارجه دموکرات آمریکا مشاهده کرد. کری در شهریور سال 1397 درباره خروج آمریکا از برجام میگوید: «میشد این توافق را به عنوان اهرم فشاری برای وادار کردن ایران به امتیازدهی در موضوعات دیگر ازجمله مسائل موشکی و منطقهای مورد استفاده قرار داد». وی در ادامه اذعان داشت «اگر ما - دموکراتها - در کاخ سفید بودیم، به وقتش از برجام خارج میشدیم. ترامپ میتوانست امتیاز بیشتری از ایران بگیرد و سپس از برجام خارج شود».
بدین ترتیب، تمایل جریان غربگرا برای همکاری با نهادهای بینالدولی همچون FATF و در پیش گرفتن راهبرد صبر با هدف به قدرت رسیدن دموکراتها و مذاکره با آنها، نشان میدهد که این جریان درک درستی از سیاستها و راهبردهای کلان آمریکا نسبت به ایران ندارد.