جمعه 25 آبان 1403

چرا به انقلاب اسلامی عشق می‌ورزم؟

خبرگزاری دانا مشاهده در مرجع
چرا به انقلاب اسلامی عشق می‌ورزم؟

در طول 43 سال عمر با برکت انقلاب اسلامی به‌وضوح مشاهده کرده‌ایم که رای مردم سرنوشت‌ساز بوده است.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از سفیرافلاک، افتخارم این بود که با یکی از شهدای شاخص کوهدشت لرستان به نام شهید دکتر محمدعلیم عباسی دوست بودم؛ خانه‌هایمان روبه روی هم بود. از خانه بیرون آمدم با چهره جذاب و دوست‌داشتنی آن عزیز سفرکرده مواجه شدم؛ در حین گفت‌وگو با هم پیمان خون بستیم که تا آخرین قطره خون و نفس‌های آخر دست از انقلاب اسلامی و امام (ره) نکشیم. وی در عملیات کربلای5 به فیض عظمای شهادت نائل آمد و بنده هم با امید همراه با خوف، منتظر وفای به عهدم:«مِنَ المُؤمِنینَ رِجال صَدَقوا ما عاهَدُوا اللهَ عَلیهِ فَمِنهُم مَن قَضی نَحبَهُ وَمِنهُم مَن یَنتَظِر و ما بَدَلوا تَبدیلاً» احزاب /23 درمیان مومنان مردانی هستند که بر سر عهدی که باخدا بسته‌اند صادقانه ایستاده‌اند؛ بعضی پیمان خود را به آخر بردند (ودر راه او شربت شهادت نوشیدند) و بعضی دیگر در انتظارند؛ و هیچ‌گونه تغییری در پیمان خود ندادند.

الآن که به ذهن و روان خود مراجعه می‌کنم بعد از 43 سال عشق و علاقه‌ام به انقلاب اسلامی نه‌تنها کم نشده است بلکه به لطف خدای منان زیادتر هم شده است. چرایی این علاقه زاید الوصف را به‌صورت اختصار بیان می‌کنم:

1- رهبر این مملکت شاه عیاش زن باره‌ای بود که دست‌نشانده متفقین بودند که در سال1320 ایران را اشغال کرده بودند. (در این رابطه خاطرات حسین فردوس و علم وزیر دربار و... خواندنی است) ولی به برکت انقلاب اسلامی رهبر ما امام و آقا شدند که برای اعمال ولایت، مأذون من عندالله بودند و هستند. ازنظر پاکی و صداقت پاجای پای معصوم گذاشته‌اند؛ و ادعای دوست و دشمن این مدعا را روشن ساخته است.

2- استقلال مملکت را لگدمال کرده بودند. از مجلس شورای به‌اصطلاح ملی طرح مصونیت قضایی برای مستشارهای آمریکایی را به تصویب رساندند. آن آدم‌های یانکی بی‌شخصیت در سرخس مشهد در سردر یک رستوران نوشته بودند ورود سگ‌ها و ایرانی‌ها به داخل رستوران اکیداً ممنوع. ولی الآن به لطف خدای تبارک‌وتعالی مستقل‌ترین کشور جهان هستیم؛ و این استقلال از روز روشن‌تر است و هیچ‌کس نمی‌تواند به انکار آن بپردازد.

3- آزادی انسانی که از آب‌وهوا حیاتی‌تر است در این مرزوبوم مقدس حکم‌فرما است؛ و آزادی حیوانی که دست آورد فرهنگ منحط غربی است، به مذاق فرهنگ شرقی سازگاری ندارد و ایرانی باغیرت هم آن را برنمی‌تابد. گری سیک آمریکایی در قبرس گفتند در هیچ کشوری مثل ایران آزادی وجود ندارد.

4- در این نظام مقدس میزان رأی ملت است؛ در طول این چهل‌وسه سال عمر بابرکت انقلاب اسلامی به‌وضوح مشاهده کرده ایم که رای مردم سرنوشت ساز بوده است. به دخواه خود دولت هایی را روی کار و دولت هایی را برکنار کرده اند. ولی در رژیم نحس شاهنشاهی به دلخواه شاه نماینده ها تعیین نمی شدند بلکه این سفارتخانه ها بودند که نماینده ها را مشخص و به شاه دیکته می کردند. اصولا در آن رژیم قاطبه مردم در جریان مسائل روز مملکت و جهان نبودند. ولی الآن به برکت حضور مردم در صحنه صاحب تحلیل شده اند.

5- در مملکت ما مراکز آموزشی در سطح کشور توسعه پیدا نکرده بود؛ و در واقع اکثریت مردم از فراگیری سواد خواندن و نوشتن محروم بودند. تعداد مراکز آموزشی و افراد فراگیر در مقاطع مختلف فوق العاده محدود و معدود بود. ولی الآن این مراکز آموزشی در دسترس همگان قرار گرفته است. به طور کلی عدالت جغرافیایی حاکم نبود؛ یعنی تمام امکانات را در اختیار مراکز استان ها آن هم به طریق اولویت قرار گرفته بود. فرمانداری ها و بخش داری ها و به خصوص دهات ها در محرومیت مطلق قرار داشتند.

در روستاها خبری از راه آسفالته، شبکه آبرسانی، برق رسانی، گاز رسانی و شبکه های مخابرلاتی نبود ولی الآن عدالت جغرافیایی تا روستاهای دور افتاده اجرا شده است.

6- در زمان جنگ تحمیلی قدرت ما از حیث سلاح در معرض دید همگان قرار گرفت. ما فاقد سیم خوار دار بودیم و اجازه نداند آنها را از یکی از کشور های اروپای شرقی وارد کنیم ولی الآن در یک جنگ نیابتی که بین روسیه و اکراین رخ داده است. روسیه جزء در خواست کننده های پهبادی از ایران است و ایران برای او پیش شرط گذاشته است که در صورتی ما به شما پهباد صادر خواهیم کرد که جلو تجاوز صهیونیست ها را با سامانه اس300 بگیرید. چندی پیش سامانه مذکور به نفع سوریه وارد عمل شد. وقتی کشتی های ایرانی حامل انرژی فسیلی به ونزوئلا با پرچم ایران به حیات خلوت آمریکا رفت و آمریکائی ها جرأت نزدیک شدن به آنها را نداشتند برخود بالیدم. وقتی دوکشتی یونانی در دستان قدرتمند ما گرفتار شدند و کشتی ایرانی که در اختیار یونانی ها بود آزاد شد، در پوست خود نمی گنجیدم.

وقتی 10 تفنگدار آمریکائی، قدرتمندانه به اسارت سپاه پاسداران در آمدند و از ترس بچه ها، خود را خیس کرده بودند فوق العاده خوشحال شدم.

وقتی تفنگ داران روباه پیر استعمار (انگلستان) در دریا به اسارت در آمدند و ذلیلانه به التماس افتاده بودند به روان پر فتوح امام بنیانگذار جمهمری اسلامی درود فرستادم.

وقتی پهباد فوق پیشرفته آمریکائی توسط سامانه ساخت ایران عزیز پایین کشیده شدجهان بشریت گذار قدرت از غرب به شرق را باور کرد.

وقتی موشک های ایران اسلامی پایگاه عین الاسد را زیر و رو کرد و سربازان آمریکائی مشاعر خود را از دست دادند؛ به پایان عمر ابر قدرتی آمریکا بیشتر واقف شدم وقتی به روشنی مشاهده می کنیم صهیونیت های غاصب کودک کش در محاصره جبهه مقاومت قرار گرفته اند و مهاجرت معکوس صهیونیست ها هرجائی شروع شده است و این رژیم ضد بشر رو به اضمحلال و نابودی است خدا را شاکریم.

وقتی می بینیم رژیم های شکننده عرب، آمریکا و اروپا و صهیونیست ها در یک ائتلاف غیر انسانی با یمن سرافرازی که مورد حمایت ایران بزرگ است مواجه می شوند و شکست های تاریخی نصیب آنها می شود. به خوشحالیم افزوده می شود. وقتی تاریخ انقلاب اسلامی را از ذهن می گذرانم و جنگ تحمیلی را مرور و صحنه جنگ را مثل روز روشن مشاهده می کنم که یک طرف قاعده جنگ، تمام دنیا و در رأس آنها دو ابر قدرت آمریکا و شوروی سابق قرار داشتند و در طرف مقابل یاران روح الله بودند و مثل شیر روبهان زبون را تا فراسوی مرز های ایران اسلامی تارمار کردند. خوشحالم که بنا دارم جانم را مثل شهید حاج قاسم در این راه فدا کنم.

وقتی در تاریخ جنگ عملیات آزادسازی سوسنگرد و زمزمه های شهید چمران را از ذهن عبور می دهم که در حین عملیات با خود می گفت: یا حسین ای کاش با تو هم می بودم خوش به حالم که با امام خامنه ای هستم و می خواهم جان ناقابل خود را سپر بلای ایشان بکنم.

«گفتم به کام وصلت خواهم رسید / روزی گفتا نیک بنگر شاید رسیده باشی»

خدا را شاکرم که اگر خدا بخواهد به عنوان تابعی از سابقون دارم از خانه گلی فاطمه زهرا (س) دفاع می کنم و خود را در جنگ صفین احساس می کنم و فریاد می زنم حرف امام علی (ع) را بشنوید و این کاغذ پاره هارا بزنید؛ و در صحرای کربلا با حرامی ها مواجه شدم و می خواهم تا آخرین قطره خون خود به پیمانم وفا کنم و به پیش هم پیمانم دکتر محمدعلیم عباسی بروم...

بدام زلف تو دل مبتلای خویشتن است / بکش بغمزه که اینش سزای خویشتن است

بسوخت حافظ و در شرط عشق بازی او / هنوز بر سر عهد و وفای خویشتن است

محمدکرم ساعدپور، تحلیلگر مسائل سیاسی و بین الملل

انتهای پیام /