دوشنبه 5 آذر 1403

چرا شنا مهم است؟ چرا نتیجه نمی‌گیریم؟

وب‌گاه الف مشاهده در مرجع
چرا شنا مهم است؟ چرا نتیجه نمی‌گیریم؟

برای بسیاری از مردم جهان و دولت‌مردان، رویداد بزرگ المپیک فراتر از ورزش، مدال و قهرمانی است. المپیک رویدادی است که ملت‌ها، فرهنگ و تاریخ و ارزش‌های‌شان و حاصل رنج‌های قهرمانان‌شان را به نمایش می‌گذارند. کشورها در مراسم افتتاحیه، هنر و سیر تاریخی معاصرشان را نشان می‌دهند و در رژه افتتاحیه لباس‌ها و فرهنگ‌شان را به رخ مردم جهان می‌کشند. پرچمدار هر کشور، بزرگ‌ترین قهرمان آن کشور است؛ قهرمانی که تمام یک ملت او را می‌ستایند. المپیک یک رویداد تمام‌عیار برای مردم هر کشور است. آیا ما از این فرصت برای نشان دادن فرهنگ، ظرفیت‌ها و استعدادهای خود استفاده می‌کنیم؟ ضمن این که کسب مدال المپیک و کسب جایگاه مناسب، نام جمهوری اسلامی ایران را در مرکز توجه مردم دنیا قرار می دهد. قدرت کشور در حوزه دیپلماسی عمومی بالا می رود. قهرمان ما به الگوی جوانان کشور و کشورهای دیگر، مخصوصا کشورهای مسلمان تبدیل می شود. قهرمان ما تبدیل به پیام رسان ارزشها و واقعیت‌های کشور ما برای مردم دنیا می شود. در واقع سرمایه‌گذاری برای قهرمانی در ورزش حرفه‌ای و به‌خصوص المپیک یک معبر خوب برای افزایش نفوذ سیاسی، فرهنگی و اقتصادی در کشورهای منطقه است. نشاط و شادابی را به جامعه تزریق می کند و فضایی مناسب برای تلاش و کوشش و همبستگی در جامعه ایجاد می کند. هر چند فضای ایجاد شده کوتاه مدت باشد، اما تا مدت ها اثر خود را خواهد گذاشت. رشته ورزشی شنا یکی از پرمدالترین رشته‌هاست که می‌تواند جایگاه ما را در المپیک ارتقا دهد. متأسفانه تاکنون از این رشته پرمدال غافل بوده‌ایم. درحالی‌که سهم فوتبال، بسکتبال، والیبال، هندبال هر کدام فقط 2 مدال در زنان و مردان المپیک است، در رشته ورزشی شنا 17 رقابت برگزار، و 51 مدال تقسیم می شود. در المپیک ریو 31 شناگر حضور داشتند که حاصل کار آن ها بیش از یک مدال در این رشته بود. در المپیک ریو 2 شناگر توانستند، هرکدام بیش از کل کاروان المپیک ایران مدال کسب کنند. رشته ورزشی که قهرمانانش ورد زبان مردم دنیا هستند و یکی از تماشاچیان این رقابت‌ها دولتمردان کشورهای مختلف جهان است. چندی پیش تیم ملی ایران در مسابقات «بلگراد تراپی» شرکت کرد و علیرغم تمام وعده‌های عجیب و امکاناتی که فدراسیون داشت، برای دومین دوره متوالی المپیک از کسب ورودی بازماند و نتوانست رکوردهای لازم را به‌دست بیاورد. در تمام این سال ها که شناگران موفق به کسب این حد نصاب نمی شدند، فدراسیون شنای ایران با نامه نگاری با فدراسیون جهانی یک سهمیه اعطایی کسب و یک شناگر را به المپیک اعزام می نمود. گاهی نحوه اعلام این سهمیه مخاطبین را به اشتباه می انداخت و در مورد کسب حد نصاب رکوردی ایجاد ابهام می نمود. اگر شما به نتایج مسابقات المپیک قبل نگاهی بیاندازید، متوجه می شوید که از کشورهای بسیار ضعیف دنیا با رکوردهایی بسیار افتضاح و بد، کسب سهمیه اعطایی می کنند و این موضوع یعنی کسب سهمیه اعطایی نه تنها هیچ اهمیتی ندارد بلکه نشانه ضعف و ناتوانی شنای کشورمان است. حدود یک هفته بعد از مسابقه بلگراد تراپی، تیم شنای اریس اصفهان به مربیگری آقای «گامر دیلانچیان»، با هزینه شخصی در مسابقات بلغارستان شرکت کرد که آقای مهرشاد افقری موفق شد رکورد ورودی B المپیک را در رشته 100 متر پروانه بزند. در تاریخ شنای ایران، این دومین بار است که شناگری توانست به این مهم دست پیدا کند. این موفقیت در شرایطی کسب شد که تیم اریس اصفهان برای داشتن مکان تمرین، حمایتی از طرف فدراسیون نداشت، کادر فنی تیم ملی حاظر به اعزام شناگران اصفهان با عنوان تیم ملی نبودند، فدراسیون از نظر مالی این تیم را حمایت نکرد و شرایط بد کرونا فشار مضاعفی بر آن ها وارد کرده بود. این موفقیت در شرایطی به وجود آمد که از نظر فدراسیون، مربیان شهرستانی ناتوان هستند و برای تیم ملی روش گلخانه‌ای را انتخاب می‌کند. روشی که در آن مربیان در شهرستان‌ها، تیم‌های خصوصی و حتی تیم‌های موجود در پایتخت، سال‌ها زحمت می‌کشند و شناگرانی را به سطح ملی کشور می‌رسانند و در مسابقات ملی مطرح می‌کنند، اما فدراسیون با بهانه‌هایی مانند نبود امکانات در شهرستان‌ها، نبودن دانش فنی در مربیان به غیر از مربیان انتخابی فدراسیون، اهمیت هماهنگی بین شناگران (!!!!) و... شناگران را به اردوهای تیم ملی و سکونت در تهران و تمرین زیر نظر مربیان مورد نظر فدراسیون تشویق می‌کند. شناگران را از مربیان، برنامه‌ای که آن ها را به نتیجه رسانده است، خانواده و تحصیل دور می‌کنند. تجربه صدها شناگری که بیش از 40 سال است به روش گلخانه‌ای تمرین داده شده‌اند، نشان می‌دهد که حاصل کار چیزی جز افت، نتایج ضعیف، افزایش مشکلات روحی و در نتیجه کنار گذاشتن رشته ورزشی در اوج و در سنین زیر 20 سال نخواهد بود. اما روش گلخانه‌ای علاوه بر این روی تلخ خود یک روی سیاه‌تر دیگر نیز دارد. این روش بهانه‌ای شده است تا فدراسیون کاملا از قید و بند نگرانی و دلواپسی امکانات شهرستان‌ها، تیم‌ها و مربیان آزاد شود و هیچ‌گونه دغدغه ای نسبت به این موضوع نداشته باشد. این روند ناامید کننده نه تنها مربیان خود فدراسیون را بی انگیزه کرده، (زیرا در هر صورت در سمت های مربوط به تیم ملی باقی می مانند) بلکه مربیان تیم های خصوصی و شهرستان ها را نیز دلسرد نموده است. با توجه به پیشرفت علم و فناوری و تجهیزات، شهرستان ها از نظر امکانات روز به روز فقیر تر خواهند شد. متاسفانه در کمیته فنی نیز از افراد خاص و موافق استفاده می شود و از همه ظرفیت ها و صاحب نظران در این حوزه کمک گرفته نمی‌شود. یکی از نشانه‌های این افسردگی و پژمردگی در خانواده شنا، تعداد استان‌های فعال در این رشته است که سال به سال از تعدادشان کاسته می‌شود. یکی دیگر از نشانه‌ها نبود شناگران ملی بالای 20 سال است. درصورتی‌که دکتر ارنست مگلیسکو بزرگترین تئورسین شنای دنیا در کتاب مبانی مربیگری قهرمانی شنا، بهترین سن عملکردی شناگران را 22 تا 26 سال بیان می‌کند. در این شرایط بود که تیم شنای اریس اصفهان توانست این تابو را بشکند و در شرایط غیر قابل باوری که فدراسیون ایجاد کرده است، رکورد ورودی B المپیک را بزند. تیم اریس توانست کاری را انجام دهد که تیم ملی 8 سال است قول آن را می دهد و ناموفق بوده است. گامر دیلانچیان و شناگراش، نه‌تنها رکورد ورودی B المپیک را زدند، بلکه بطلان تئوری گلخانه‌ای فدراسیون را عیان کردند.  اما مسئولین فدراسیون شنای ایران چه می‌کنند؟ یکی از ناظرین بر عملکرد فدراسیون‌های ورزشی، مجلس شورای اسلامی ایران است. فدراسیون شنای ایران در 8 سال گذشته با ایجاد تعارض منافع که نمونه‌های آن را ذکر می‌کنم، موجب شده که نه‌تنها مجلس شورای اسلامی فشار نظارتی خود را از آن بردارد، بلکه وزارت ورزش نیز با هر شرایطی که دارد، نتواند آنچنان که باید از اهرم‌های خود برای نظارت بر این فدراسیون و ارزیابی عملکرد آن استفاده کند. همچنین فدراسیون شنا با نگاه بالا به پایین نسبت به خانواده شنا و برخورد قهری موجب شده که مردم و خانواده شنا نیز ارزیابی، نظارت و انتقادی نسبت به آن نداشته باشند. مسئولانی که این شرایط را در فدراسیون ایجاد می‌کنند به‌دنبال چه هستند؟ این شرایط لازمه خدمتگزاری به مردم و خانواده شنا است یا مانع آن؟ یکی از ارکان مهم فدراسیون شنا، هیئت‌رئیسه آن است. تا چندی پیش و در دوره گذشته مجلس، نایب‌رئیس مجلس شورای اسلامی، عضو هیئت رئیسه فدراسیون شنا بود. هم‌اکنون نیز یکی از کارمندان حراست مجلس به سمت سرپرستی کمیته استان‌ها و یکی از وابستگان فدراسیون به سمت مشاوره عالی فراکسیون مجلس منصوب گردیدند. هم‌اکنون نیز وزیر دادگستری، معاون سازمان برنامه و بودجه، معاون کانون کارشناسان دادگستری، مشاور وزیر کشور و شهردار تهران و... از اعضای هیئت رئیسه فدراسیون شنا هستند. آیا این نوع ایجاد تعارض منافع در مجلس و این نوع چینش سیاسی هیئت رئیسه در راستای خدمتگذاری به مردم و خانواده شنا است؟