دوشنبه 5 آذر 1403

چرا چین؟

وب‌گاه الف مشاهده در مرجع
چرا چین؟

اصول روابط بین الملل حکم می‌کند که پس از بدعهدی‌های گسترده و بزرگ غرب در ماجرای برجام، گرایش و رویکرد ایران نیز تغییر کند. تاکنون جمهوری اسلامی ایران به خاطر برخی دیدگاه‌های موجود در کشور، در انتظار روی خوش غرب نشسته بود و برای رویگرداندن از اروپا و آمریکا به خاطر بدعهدی‌های همیشگی و تکراری دیر هم اقدام کرده است.

اگر به ضرب المثل «ماهی را هر وقت از آب بگیرید تازه است» باور داشته باشیم، این واقعیت را نیز باید قبول کنیم که بسیار زودتر می‌توانستیم برای حل مشکلات خود علاوه بر ظرفیت‌های داخلی، به کشورهای دیگر همچون چین و روسیه اعتماد کنیم و بنای همکاری‌های گسترده تر را با آنها بگذاریم، دیر دست به چنین کاری زدیم و آن هم امید واهی به ثمره برجام بود که محقق نشد، بلکه باعث گرفتاری‌های بیشتر نیز گشت.

چین با وجود وسعت و جمعیت زیاد خود، از ظرفیت‌های بسیار بالایی برخوردار است. این کشور با بهره گیری از قابلیت‌های داخلی توانسته است به دومین اقتصاد بزرگ دنیا تبدیل شود و می‌رود تا به زودی رتبه نخست را نیز از آن خود کند. محصولات و کالاهای ساخت چین بیشتر کشورهای دنیا را تسخیر کرده و جایی را نمی‌توان یافت که کالاهای چینی پا به آنجا نگذاشته باشد.

قرار است در توافق همکاری دراز مدت ایران و چین سرمایه گذاری‌های کلانی در زمینه‌های اقتصادی صورت گیرد، با توجه به بخش‌هایی از توافق، ایران در طول سالهای همکاری‌های نزدیک و راهبردی دو کشور، پیشرفت‌های زیادی را به خود خواهد دید. رونق اقتصادی، ایجاد اشتغال ماندگار به واسطه سرمایه گذاری بر روی تولید، رونق گردشگری، همکاری های نظامی، دفاعی و امنیتی، فروش نفت ایران سال بدون وجود مشکل و توافقات دیگر که با توجه به نوع همکاری‌های میان دو کشور، هم تهران و هم پکن از این قرارداد بهره خواهند برد

اما چرا در این میان، هم صدای غربی‌ها از بلندگوهای رسانه‌های شان به گوش می‌رسد و هم برخی غربزده‌ها در داخل فریاد سر می‌دهند؟

غربی‌ها از این که جمهوری اسلامی ایران راه خود را برای گذار از شرایط موجود که به واسطه اقدامات اروپا و آمریکا دچار آن است، پیدا کرده، ناخرسند هستند، از یک سو طاقت آن را ندارند که ایران از شرایط سخت تحریمی بیرون بیاید و اوضاع اندکی سامان بگیرد و از سوی دیگر خود را بازنده رقابت می‌دانند.

آمریکا با خروج از برجام که بیش از 2 سال پیش صورت گرفت، تکلیف خود را روشن کرد، اما اروپا با ماندن در توافق هسته‌ای سعی داشت همچنان زمان بخرد تا شاید ایران تن به خواسته‌های بیشتر آنها بدهد.

فرصتی که اروپا برای همکاری‌های اقتصادی با ایران داشت، از دست رفت، فرصتی که می‌توانست دو سر برد باشد، اما تبعیت اروپا از آمریکا باعث شد تا جمهوری اسلامی ایران بیش از این، شکیبایی به خرج ندهد. تا چه زمانی باید ایران برای در باغ سبز نشان دادن اروپا صبر می‌کرد؟ منطقی و معقول بود که ایران پس از بدعهدی و بی‌اعتمادی غرب، برای آینده خود تصمیم گیری کند و به این نتیجه رسید که یک همکاری مشترک 25 ساله که قاعدتا باید تمدید هم شود، با چین داشته باشد.

هم ایران، چین و سیستم حکومتی آن را به خوبی می‌شناسد و هم چین، جمهوری اسلامی ایران را، پس آنهایی که ادعا می‌کنند توافق با چین، ترکمانچای ثانی است، جز غرض ورزی هدف دیگری ندارند، جالبی ماجرا در این است که مخالفین توافق چه آنها که از خارج دست به کار شده‌اند و چه آنهایی که در داخل حضور دارند، از این توافق انتقاد می‌کنند اما راهی پیش پای جمهوری اسلامی ایران نمیگذارند.

ایران اگر به کشوری مانند چین که تبدیل به غول اقتصادی دنیا شده است، همکاری دراز مدت نداشته باشد، با کدام کشور باید وارد مذاکره و توافق شود؟ چین از استقلال سیاسی قوی برخوردار است، مانند کره و ژاپن نیست که با تلنگر آمریکا وحشت کند و همکاری‌های خود را با ایران قطع کند.

ژاپن و کره جنوبی میلیاردها دلار به ایران به خاطر خرید نفت بدهکار هستند و از ترس آمریکا نمی‌توانند بدهی خود را پرداخت کنند، هر چند قطعا این وضعیت مطلوب این دو کشور است چرا که نفت مجانی خریده‌اند.

باید مردم توجه داشته باشند که علیه توافق 25 ساله ایران و چین جو سازی‌های منفی گسترده‌ای صورت گرفته که باید رسانه‌ها و مسئولین در این زمینه روشنگری کنند و شفاف در باره آن با مردم سخن بگویند و ابعاد آن را برای افکار عمومی باز کنند تا از شبهه‌ای که در ذهن ایجاد شده بیرون بیایند.

منبع: سیاست روز