یک‌شنبه 4 آذر 1403

کرمی: سلبریتی‌ها به واسطه خلاء‌های قانونی هزینه به کشور تحمیل کرده‌اند / امامی: قائل به ادامه فیلتر واتساپ نیستم

خبرگزاری دانشجو مشاهده در مرجع
کرمی: سلبریتی‌ها به واسطه خلاء‌های قانونی هزینه به کشور تحمیل کرده‌اند / امامی: قائل به ادامه فیلتر واتساپ نیستم

به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، نشست بررسی زمینه ها، عوامل، پیامد‌ها و چشم انداز اغتشاشات در ایران با حضور سیدمجید امامی، دبیر شورای فرهنگ عمومی، حجت الاسلام محمدصادق کاظمی عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق (ع)، حمید هوشنگی، عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق (ع)، سعید کرمی، عضو هیئت علمی دانشگاه پیام نور و رئیس مرکز حقوقی شهرداری تهران، مسلم ملکی، مدیرکل مالکیت فکری صداوسیما و مشاور حقوق رسانه اندیشکده حقوق بشر و شهروندی در دانشگاه امام صادق (ع) برگزار شد. هوشنگی، عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق (ع) در ابتدای این نشست گفت: در برخی از بیانیه‌هایی که به واسطه فوت خانم امینی صادر شد یک عبارت خیلی پر تکرار شد: «دختر جوان کرد»؛ این عبارت را بگذارید کنار برخی شعار‌هایی که در این تجمعات اخیر مطرح می‌شود مثل «زن، زندگی، آزادی»، این را به ما گوشزد می‌کند که می‌توان مقوله اعتراضات اخیر را مبتنی بر مولفه‌های هویتی مثل جنسیت، نسل و هویت‌های قومی و مذهبی مورد تحلیل قرار بدهیم. وی افزود: همانطور که گفته شد نگاه هویتی به مسئله اعتراضات، به معنای نفی سایر تحلیل‌ها نیست. اولین لایه بحث لایه هویت زنانه است در تحولات و اعتراضات اخیر که ببینیم چه جایگاه و نقشی را ایفا می‌کند؟ اگر ما تحولات اخیر را یک مقوله ریشه دار فرض کنیم، مسئله جنسیت و بحث زنان به عنوان یک جنس طرد شده، سرکوب شده در جمهوری اسلامی ایران در دستورکار رسانه‌ها و جریان‌های معارض جمهوری اسلامی ایران قرار گرفته است تا بتوانند از این قشر جامعه برای تقابل با نظام استفاده کنند. از قضا این مسئله ظرفیت خیلی بالایی دارد که هم می‌توان از آن علیه جمهوری اسلامی ایران و هم تصفیه سازی از نظام به عنوان یک نظام ناقض حقوق بشر استفاده کرد هوشنگی بیان کرد: اگر بررسی کنیم تحولاتی را که در چند سال اخیر رسانه‌ها و جریان‌های معارض جمهوری اسلامی ایران داشته اند مثل راه اندازی کمپین‌هایی مثل چهارشنبه‌های سفید، دختران انقلاب حتی آن فضا سازی‌ای که در مورد حضور زنان در ورزشگاه‌ها مطرح شد یا مسئله گشت ارشاد و اعتراضاتی که پیرامون گشت ارشاد مطرح شد، همه پیرامون مسئله جنسیت زن شکل گرفت. این را اضافه کنیم بازنشر قابل توجه فیلم‌هایی که از برخورد با زنان و دختران توسط گشت ارشاد مطرح می‌شد یا حتی بازنشر هدفمند صحبت‌های برخی از مسئولین به ویژه عزیزانی که در حوزه امر به معروف و نهی از منکر فعالیت می‌کنند، حساسیت جامعه را ارتقا بخشید. وی اظهار کرد: ایام اردیبهشت ماه بود که فضای التهاب‌ها داشت آغاز می‌شد خیلی از دلسوزان و محققان و کسانی که در فضای علوم اجتماعی فعالیت می‌کنند تذکراتی می‌دادند که این نوع اظهار نظر‌ها و این نوع ورود به مسئله توسط برخی از دوستان بیش از آنکه حل کننده مسئله باشد بیشتر به افزایش التهاب در درون جامعه دامن می‌زند. با عرض معذرت از این دوستان یک بخشی از عوامل موثر یا مشدد در بروز این مسئله را می‌توانیم این مدل اظهار نظر‌ها بدانیم. هر چند همه ما می‌دانیم مسئله اعتراضات اخیر، آغازش با فوت خانم امینی است، اما مسئله این است که بالأخره جامعه آبستن برخی حوادث و مسائل است و ما باید این را مرور کنیم، ولی اینجا جای بحث آن نیست چرا که میخواهیم از لایه‌های هویتی بحث کنیم، دوستان دیگر بحث خواهند که ما چطور در فضای حکمرانی ایجاد فرساشی کرده ایم؟ سهم اداره نظام کشور به معنای عام در بروز یک سطحی از نارضایتی چقدر هست؟ هوشنگی بیان کرد: انتخاب یک دختر خانم به عنوان آغاز یک تحرک (بدون در نظر گرفتن طراحی شده بودن یا نشده بودن اقدام) در جامعه خیلی تحریک کننده است و همراهی بیتشری را جلب می‌کند، این جنسیت زنانه خودش یک عامل افزایش کسانی است که در اعتراضات نقش دارند. زنان در تجمعات نسبت به اعتراضات قبلی شاید تفاوت محسوسی نداشته باشد، اما خود انتخاب شعار با محوریت جنس زن، حضور را معنا دار می‌کند بنابر این یک لایه تحلیلی، تحلیل اعتراضات از جنس هویت زنانه و هویت جنسیتی است. وی اظهار کرد: نکته این است که یک جریان هدایتگر در خارج از کشور اغتشاشت را هدایت می‌کند و شکی در آن نیست؛ اما جریان خارج نشین نظام تصمیم گیر کشور را در یک حلقه‌ای قرار می‌دهد که به تصمیم نرسد، از یک طرف می‌گوید باید در روند‌ها و تصمیمات و قوانین تغییر ایجاد کنید. ما آن طرف جامعه هم افرادی داریم که اگر شما بخواهید حجاب را نفی و از دستورکار خارج کنید آن‌ها معترض خواهند شد؛ بنابراین سیاستگذار باید این‌ها را در کنار هم ببیند. هوشنگی بیان کرد: دومین لایه هویتی قابل توجه نسل جوان و نوجوان است که در واقع لایه هویتی نسلی را شاهد هستیم. چیزی که شواهد عینی و اظهارنظر مسئولین نشان می‌دهد میانگین سنی حاضرین در اعتراضات خیلی بالا نیست. اگر ما بخواهیم بدانیم چرا این نسل جوان آمده (نمی گوییم همگی جوان هستند)، باید ببینیم هویت نسلی در میان جوانان و نوجوانان چه سبک زندگی‌ای را رقم زده یا چه سبک زندگی‌ای توانسته این هویت را بسازد؟ اگر این فهم را بتوانیم پیدا کنیم می‌توانیم یک بخشی از این تحول را درک کنیم، این به این معنا نیست که نسل جوان ما در جامعه همه معترض اند. البته که این مسئله نیاز به مطالعه جدی دارد. عضو هیات علمی دانشگاه امام صادق (ع) گفت: ما هنوز به مرحله‌ای نرسیده ایم که بخواهیم اظهارنظر جدی کنیم، باید افراد را هم از لحاظ سنی هم از نظر شخصیت اجتماعی هم از نظر روان شناختی بررسی کنیم. بعضی آمده اند گفته اند این‌ها از خانواده طلاق و... هستند که نه رد می‌کنیم نه تایید؛ باید برویم سراغ این ماجرا و ببینیم هویتی که در این‌ها شکل گرفته چه هویتی است یا چگونه است؟ در تحلیل اولیه شاید بتوان این را بیان کرد که هویت نسلی‌ای که این افراد دارند محصول یک روند جامعه پذیری ناقص است، اگر ما خانواده، رسانه، نهاد آموزش را به عنوان نهاد جامعه پذیر کننده تلقی کنیم این سه حوزه چه تاثیری در روند جامعه پذیری این جوانان و نوجوانان داشته اند؟ هوشنگی بیان کرد: در این سال ها جایگاه خانواده یا به دست خودش یا توسط عوامل پیرامونی به شدت تضعیف شده و اقتدار خود را از دست داده به گونه ای که می توان گف خانواده‌ها دیگرامکان نظارت ندارند. مثلا خانواده ها بار‌ها گفته اند که اگر اینترنت مسدود شود نمی توانیم فرزندان خود را مدیریت کنیم. در فضای حقیقی هم جایگاه خانواده تضعیف و کارکرد آن در حوزه تربیتی و جامعه پذیری با خلل مواجه شده است؛ البته در مدرسه هم همینطور است و جامعه پذیری کودکان و نوجوانان در سال‌های اخیر مقداری با خلل مواجه شده، چون به واسطه همه گیری کووید 19 دانش آموزان عملا از فضای رسمی و محیط مدرسه فاصله گرفته اند. وی افزود: در حوزه رسانه هم گفتگو نداریم، چون ضریب نفوذ گفتمان رسمی در رسانه بسیار پایین است و این نیاز به واکاوی و بررسی دارد. نقش رسانه در جامعه پذیری نسل جوان و نوجوان ما بیشتر جنبه منفی اش قالب است تا جنبه مثبت آن، می‌توان گفت یک نوع جامعه پذیری منفی وجود دارد، به خاطر همین برخی از محققین در تحلیل هایشان از نسل امروز به عنوان نسل نمایشی، نسل اینستاگرامی و... را مطرح می‌کنند که این مقداری داستان را متفاوت می‌کند. پس برش نسلی و تحلیل نسلی هم می‌تواند بخشی از واقعیت حوادث و تحولات اخیر را واکاوی کند. این که سبک زندگی این‌ها چگونه است و سبک زندگی آن‌ها چه تاثیری در نحوه اعتراض دارد هم در شعار‌ها و اعتراضات کلامی که در دانشگاه شریف نمونه خیلی حاد آن را دیدیم یا در نحوه اعتراضاتی که مثلا خیلی ماجراجویانه است را عملا توی کار ببینیم. هوشنگی اضافه کرد: سومین لایه لایه هویت قومی - مذهبی است. می‌دانیم اقوام و مذاهب در نگاه جمهوری اسلامی ایران فرصت تلقی می‌شوند. اما یک سری مسائل و مشکلات داریم که زمینه سوء استفاده از این بخش از جامعه بر ضد هویت و همبستگی ملی را فراهم می‌کند. در همین ماجرا هم این ظرفیت تلاش دارد فعال شود، مخصوصا که خانم امینی کرد بود، اگر اشتباه نکنم اهل سنت بود که باعث می‌شد ما یک سری تحرکات را در شمال غرب مبتنی بر هویت قومی رقم بزنند که البته میاندار اصلی تحولات در آن منطقه بیتشر جریان‌های سیاسی کردی مثل کومله بودند، ولی بالأخره سویه قومی پیدا کرد. اما این روند در سایر مناطق سویه قومی پیدا نکرد، یعنی نمی‌توانیم بگوییم در منطقه خوزستان، در منطقه آذربایجان یا حتی سیستان و بلوچستان سویه قومی پیدا کرده است. وی بیان کرد: ما در حوزه سیستان و بلوچستان هم شاهد یک سری تلاش‌ها هستیم که از ظرفیت قومی - مذهبی برای اینکه همسویی با اعتراضات را رقم بزنند رخ داد. حادثه زاهدان یک حادثه تروریستی بود؛ اما زمینه اعتراضی شکل گرفته و حضور مردم بعد از نماز جمعه در مقابل کلانتری به خاطر یک خبر واقعی یا شایعه در مورد تجاوز به یک دختر بلوچ در چابهار اتفاق افتاد، یعنی دوباره یک بهانه قومی - مذهبی برای اینکه این ظرفیت را پای کار بیاورند که به دلایل مختلف آنطوری که باید و شاید عملا شکاف مذهبی پای کار نیامدند و آن‌ها نتوانستند از این ظرفیت استفاده کنند. هوشنگی تصریح کرد: اگر بخواهم عرایضم را در یک جمله جمع بندی کنم این را می‌توان عرض کنم که مقوله اصلی و محوری در اعتراضات، شکاف‌های متراکم و در حال عمیق شدن در جامعه است که مسائل اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی دارد آن را تشدید می‌کند و ما برخی رگه‌های شکل گیری هویت مقاومت را در برخی از لایه‌های اجتماعی داریم میبینیم و این خیلی اتفاق نامبارکی است که باید برایش فکر کرد و تدبیر کرد. از این لحاظ به نظر می‌رسد که وجود شکاف‌ها که البته طبیعی در درون هر جامعه است، اما شکاف‌های متراکم و تراکم آن با مسائل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی منجر به بروز همچین اتفاقی از این منظر شده است. امامی، دبیر شورای فرهنگ عمومی نیز به ابعاد مختلف فرهنگی - اجتماعی وقایع اخیر اشاره کرد و افزود: اولا حواسمان باشد که از بین بیش از 23 میلیون نفر گیمر در کشور کسانی که به نوعی بازی رایانه‌ای می‌کنند، بخش زیادی از آن‌ها به سمت بازی‌های آن لاین رجوع کرده اند. بازی‌ها بتل رویال دارای یک دیستوپیا هستند و کنش آن‌ها نیز تخریب است و از جماعت‌های موقت و البته بیشتر نوجوانان تشکیل می‌شود و وقتی براساس این بازی قرار می‌شود که تخریب گری صورت بگیرد عمدتا مبتنی بر سبک زندگی آمریکایی و غربی است. از طرف دیگر فراغت بالا و وضعیت نظام آموزشی موجب شده تا علاوه بر حجم زیادی از وابستگی به شبکه‌های اجتماعی، بیش از 70 درصد پهنای باند کشور در اختیار مجموعه گروه‌ها یا پلتفرم‌های مجموعه متا قرار بگیرد. همچنین این افراد از لحاظ هویتی خود را شهروند جهان می‌دانند نه شهروند ایران از این رو بخش زیادی از مصرف کننده‌های این شبکه‌ها اساسا مسئله‌شان این است که شخصیت‌های جهانی را فالو و پیروی کنند. وی افزود: اینکه پلتفرم‌های آمریکایی چقدر بتوانند جنبش‌ها و شورش‌ها و سبک زندگی را در ایران مهندسی کنند به هوش مصنوعی و بیگ دیتا‌هایی مربوط می‌شود که در اختیار دارند، البته ما متعاقبا در داخل به جای کشیدن شکلک و ترسیم نمودار‌هایی به اسم تحلیل شبکه‌های اجتماعی و بیگ دیتا باید به سمت آزمایشگاه‌های عظیم الجثه و آزمایشگاه‌های کارآمد علوم اجتماعی محاسباتی می‌رفتیم و از طرفی به جای لودگی، ولگردی یا پرسه زنی‌های بیهوده از این فضا برای رونق کسب و کار و کمک به جوان ایرانی استفاده می‌کردیم. امامی اظهار کرد: وقتی درمورد کسب و کار در فضای اینستاگرام صحبت می‌کنیم، سه گروه را می‌توان فرض کرد: کسی که فقط درآمدش از طریق اینستاگرام است، کسی که در اینستاگرام تبلیغ می‌کند و کسی که در کنار فروشگاهش بخشی از فروشش را در فضای اینستاگرام انجام می‌دهد که با فیلتر اینستاگرام معیشت گروه اول که جمعیتش قطعا کم‌تر از یک میلیون نفر است قطع شد. به هر روی اگر این افراد را بگذاریم آنچه که در اینستاگرام برای نوجوان و جوان ایرانی عرضه می‌شود عمدتا فراغت است. از سوی دیگر می‌دانیم که در فضای اعتراض به این تصمیم، ماجرای کسب و کار مطرح است. وی با بیان اینکه نگاه مخاطب این است که بسته شدن شبکه‌های اجتماعی به خاطر او یا خانواده نیست بلکه مسئله امنیت دولت است و این در حالی است که ما می‌توانستیم در ذهن مخاطب این تصویر را ایجاد کنیم که هزینه‌های بزرگی به واسه این شبکه‌ها برای جامعه و خانواده شکل گرفته است، بیان کرد: ما باید جایگاه و مخاطرات اینستاگرام را برای خانواده ایرانی تبیین کنیم. مخاطب باید بداند که هر پلتفرم داخلی یا خارجی باید قواعد حد اقلی ناظر به انسان ایرانی شامل حقوق، امنیت و بقاء انسان و جامعه ایرانی را لحاظ کند و هر کس این قواعد را رعایت کرد به او اجازه فعالیت می‌دهیم. امامی با تاکید بر اینکه مسئله ما این نیست که با زور برای پلتفرم‌های داخلی مشتری جذب کنیم، اضافه کرد: واتساپ یک پیام رسان است که کار ارتباطی مردم را انجام می‌دهد و حتی کانال هم ندارد با این اوصاف ما باید همان کاری را که در مورد ایتا به عنوان یک پیامرسان داخلی انجام دادیم در مورد واتساپ هم انجام دهیم. به هر روی بنده قائل به ادامه فیلتر واتساپ نیستم، چون با ادامه این روند معنایی که در ذهن مخاطب تداعی می‌یابد این است که وضعیت بحرانی است و این در حالی است که بدترین اتفاق در جنگ ترکیبی تداوم این تصویر در ذهن مخاطب است. مضاف بر این مخاطب ایرانی احساس می‌کند که ما در حال مداخله در ارتباط او هستیم. وی تصریح کرد: آنچه که در مورد اینستاگرام اتفاق افتاده این است که درصد بالایی از جوانان و نوجوانان وی پی اِن در اختیار دارند و این عواقب سوئی در بر خواهد داشت. مضاف بر این ما می‌توانستیم مثلا یک مهلت سه ماهه برای مهاجرت از اینستاگرام تعیین و بعد آن را مسدود کنیم و یا حتی می‌توانستیم این فرصت را به اینستاگرام بدهیم تا شاید قواعد حداقلی حکمرانی فضای مجازی در ایران را بپذیرد. در ادامه کرمی، عضو هیئت علمی دانشگاه پیام نور و رئیس مرکز حقوقی شهرداری تهران گفت: امروز رسانه‌های جدید یا دیجیتال واقعیتی هستند که شبکه‌های انسانی را با عقاید مختلف و متنوع با همدیگر مرتبط کرده اند؛ اما در کشورمان در محیط‌های دانشگاهی یا سطوح قانونگذاری به مقررات گذاری برای تاثیرگذاران رسانه‌های اجتماعی یا اینفلوئنسر‌ها خیلی توجه جدی نشده است. با این اوصاف سوال این است که آیا برای این افراد باید الزامات حقوقی و قانونی وجود داشته باشد یا خیر؟ یا اینکه چطور می‌شود از حقوق مخاطب و مردم محافظت و صیانت کرد؟ در نظام‌های مختلف حقوقی پاسخ‌های مختلفی به این سوالات داده شده که بنده در ادامه به نگاه حقوقی و نحوه قانونگذاری و نحوه جرم انگاری این موضوعات در چند کشور و ادبیات حقوقی کشورمان نسبت به این موضوعات خواهم پرداخت. وی با بیان اینکه اینفلوئنسر‌ها افرادی هستند که از پایگاه اجتماعی برخوردارند، تصریح کرد: از نظر حقوقی اینفلوئنسر به فردی گفته می‌شود که قادر است یک آگاهی را که منجر به یک قصد و یک رفتار می‌شود ایجاد کند. در کشور‌های مختلف تقریبا 12 عرصه شامل عرصه حیوانات خانگی، مد، سرگرمی، کسب و کار، فناوری، زیبایی و تناسب اندام به عنوان عرصه فعالیت اینفلوئنسر‌ها شناسایی و برای آن‌ها یک سری تنظیم گری‌ها و مقرراتی وضع شده است. کرمی به مقررات گذاری‌ها و تنظیم گری‌ها برای اینفلوئنسر‌ها در اتحادیه اروپا اشاره کرد و افزود: در اتحادیه اروپا اینفلوئنسر‌ها باید شفافیت مالی داشته باشد و ضمن انتشار الزامات الکترونیکی خود باید برچسب گذاری را هم رعایت کنند. به عنوان مثال در آلمان الزامات قانونی و رویه قضایی خیلی سختگیرانه است، به گونه‌ای که همه اینفلوئنسر‌ها اگر بخواهند هر کاری را در حوزه‌های اقتصادی، فرهنگی و تبلیغاتی انجام دهند باید برچسب گذاری کنند باید برچسب گذاری نکنند. مضاف بر این هم فرد سلبریتی اینفلوئنسر با یک شرکت یا موسسه مسئولیت تضامنی دارد و مقام قضایی می‌توانند دستور توقیف فعالیت آن‌ها را بدهد و برای شان مجازات تعیین کند. همچنین در فرانسه رابطه قرار دادی اینفلوئنسر‌ها حتما باید مشخص باشد در غیر این صورت اگر متولی این حوزه متوجه این مسئله شود در قانون برای متخلف دو سال حبس یا 300 هزار یورو جریمه نقدی پیش بینی شده و اگر تذکر هم بدهند و دوباره رعایت نکند تا 5 سال از کار محروم خواهد شد. مضاف بر این در ایتالیا نیز باید مشخص شود که آیا فعالیت اینفلوئنسر‌ها تبلیغات است و آیا اسپانسر به آن‌ها پولی پرداخته و او دریافتی داشته است؟ این افراد باید یک کد هویتی در رابطه با حوزه فعالیت خود شامل تبلیغات یا موضوعات مختلف داشته باشد. در غیر این صورت تا 500 هزا یورو جریمه می‌شوند. وی با بیان اینکه در هلند هم قوانینی شامل حذف محتوا و پست یا جزای نقدی تا چهارصد و پنجاه یورو برای مجازات اینفلوئنسر‌های متخلف وضع شده اظهار کرد: کانادا از جمله کشور‌هایی است که در مورد فعالیت اینفلوئنسر‌ها بسیار سخت گیرانه و جدی به قانون گذاری پرداخته است؛ مثلا اگر رابطه حقوقی اینفلوئنسر مشخص نباشد و معلوم نباشد که کدگذاری صورت گرفته تبلیغات بوده یا اسپانسر داشته ممکن است این فرد علاوه بر جزای نقدی به 14 سال حبس محکوم شود. مضاف بر این اینفلوئنسر باید برای ادعا‌هایی که مطرح می‌کند مستندات دارای قابلیت انتشار داشته باشد وگرنه به جزای نقدی یا حبس محکوم می‌شود. همچنین در انگلستان فرد باید مواردی همچون افشای اطلاعات و کد‌های قراردادی را رعایت کند در غیر این صورت علاوه بر جزای نقدی حد اکثر تا 2 سال حبس در انتظار اوست. کرمی اضافه کرد: در روسیه، در سال 2014 مجموعه قوانین فدرال برای اینفلوئنسر‌ها تصویب و در سال 2017 لازم‌الاجرا شد. کسانی مشمول این قوانین می‌شوند که بالای سه هزار ویو داشته باشند و کسانی که این قوانین را رعایت نکنند به جزای نقدی و حبس محکوم می‌شوند. در کشور آمریکا نیز این اصول حقوقی وجود دارند و اگر رعایت نشوند برای متخلفین حبس، مجازات نقدی و مجازات‌های سلب آزادی پیش بینی شده است. با این اوصاف ایران تنها کشوری نیست که بخواهد به قانون گذاری در فضای مجازی بپردازد؛ البته در حوزه‌های اجتماعی و حوزه‌های مربوط به فضا‌های دیجیتال و مجازی تقریبا اقدام موثری برای مقررات گذاری صورت نگرفته به همین دلیل افراد در اینستاگرام تاثیرگذاری جدی در حوزه‌های سیاسی، فرهنگی، امنیتی و اجتماعی دارند. وی تصریح کرد: در گزارش آینده پژوهی ایران که در سال 97 منتشر شده از اینفلوئنسر‌ها به عنوان یکی از مهم‌ترین عوامل در حال ظهور در کشور نام برده شده و تصریح شده اگرچه اینفلوئنسر‌ها سابقه تاریخی چندانی در کشور ندارند، اما این افراد به دلیل قابلیت رشد یک باره و ناگهانی با اثر گذاری بر سایر حوزه‌ها به یکی از مسائل اصلی تبدیل می‌شوند و این بدان معناست که عقلایی در قوم وجود داشته اند که در سال 97 پدیده‌ها را پیش بینی کرده اند و گفته اند ما در فضای مجازی با یک طیفی رو به رو خواهیم شد که هیچ قوانین و مقرراتی را نمی‌پذیرند، خود را فرا قانونی می‌دانند و نسبت به قانون با رویکرد توتالیتر برخورد می‌کنند و اگر کسی حرف از قانون بزند به صورت اقتدارگرایانه او را مورد هجمه قرار می‌دهند و اینگونه نخبگان سیاسی و فکری جامعه در حاشیه قرار می‌گیرند و در مقابل افرادی که به هر دلیلی در فضای مجازی مشروعیت به دست آورده اند مورد اقبال و توجه هیجانات اجتماعی قرار می‌گیرند. کرمی با بیان اینکه امروز فعالیت در فضای مجازی به عنوان اینفلوئنسر و سلبریتی یک حرفه و شغل محسوب می‌شود؛ اما بر خلاف سایر مشاغل که دارای قوانین و مقررات هستند در حوزه فعالیت اینفلوئنسر‌ها در جهان جدید با خلا قانونی و خلاء مقررات و تنظیم گری اساسی مواجه هستیم، افزود: به نظر می‌رسد که فعالیت در فضای مجازی به عنوان اینفلوئنسر و سلبریتی به یک صنعت تبدیل شده است با این اوصاف ما امروز نه تنها از زوایای فرهنگی بلکه باید به عنوان یک چند ضلعی به این فضا نگاه کنیم و بدانیم که این حوزه با توصیه‌های اخلاقی و تعریف حقوق سامان نمی‌یابد؛ لذا ضرورت دارد بزرگراهی تحت عنوان قانون و مقررات ایجاد شود و فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی در درون این بزرگراه قانونی سر و سامان بگیرند و گرنه این افراد با نظرات سیاسی خود و با تهییج افکار عمومی هزینه‌های بدون بازگشتی را به مردم و کشور تحمیل می‌کنند و آثار متعدد و پیچیده سیاسی، حقوقی، امنیتی و اقتصادی را برای کشور رقم می‌زنند. معتقدم توجه به رویکرد قانونی و حقوقی نسبت به موضوعات اجتماعی قطعا می‌تواند موثر باشد. حجت الاسلام کاظمی، عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق (ع) نیز در خصوص خاستگاه‌ها و ریشه‌های فرهنگی بروز اغتشاشات اخیر در کشور گفت: موضوعی که در جریان اتفاقات اخیر همواره بر آن تاکید می‌شود این است که یک انقلاب زنانه در ایران در حال رقم خوردن است. با این وجود بنده معتقدم تاکید زیاد بر زنانه بودن و نوجوانانه بودن این اتفاقات ما را از تحلیل‌های اساسی و واقعی دور می‌کند؛ اما دلیل اینکه اتفاقات و اغتشاشات اخیر رنگ و بوی زنانه گرفته این است که به نظر می‌رسد در سال‌های بعد از جنگ اولا قوانین و ثانیا فرهنگ ما در کشور به سمت زنانه شدن حرکت کرده و ما امروز آثار زنانه شدن قوانین و فرهنگ را در ابعاد مختلف می‌بینیم؛ اما منظور از زنانه شدن قانون چیست؟ منظور این است که بعد از جنگ ما در رابطه با تمام قوانینی که به نحوی مربوط به حوزه زنان می‌شوند به سمت انتقام گیری از سابقه خودمان در این حوزه حرکت کردیم و اسم آن را هم حمایت از حقوق زنان گذاشتیم و این در حالی است که ما باید به سمت رفع نواقص پیش می‌رفتیم. وی با بیان اینکه طی سال‌های اخیر قوانین وضع شده در حوزه خانواده با سلطه زنانه وضع شده اند و از طرفی متخصصینی که در حوزه خانواده و حقوق خانواده تربیت شده اند عمدتا زنان هستند؛ لذا طبیعی است که قوانین به سمت قوانین زنانه نه قوانین معتدل حرکت کنند، اظهار کرد: با زنانه شدن قانون جایگاهی که ما برای زن خصوصا در نگاه شرعی در نظر می‌گیریم دچار مشکل می‌شود. قانون مدنی ما از بدو کتابت به جهت نگاه‌های شرعی‌ای که وجود دارد ریاست خانه را به مرد واگذار کرده؛ اما ما در قوانین جدید همه ابزار‌های ریاست مرد بر خانه را از او سلب کرده ایم. خب این چه اتفاقی را برای ما رقم زد؟ اتفاقی که رقم زد مفهوم اقتدار در خانواده از بین رفت. نکته‌ای هم که آقای هوشنگی به آن اشاره کرد مبنی بر اینکه خانواده سلطه خودش را بر نسل جدید از بین برده؛ بخشی از این مسئله به تضعیف جایگاه مرکز ریاست اقتدار خانواده برمی گردد؛ مثلا قانون نصف اموال، افزایش توسعه موارد حقوقی زنان بعد از طلاق و در حین زندگی با خانواده این‌ها مواردی است که توازن و نقطه ثقل خانواده را به هم زد و بعد به تبع آن مشکلات زیادی در حوزه زنان سرپرست خانوار، مسئله طلاق و مسائل حوزه هویت به وجود آمد. کاظمی با اشاره به اینکه در حوزه فرهنگ حتی پوشش مردانه و ادبیات نیز در حال حرکت به سمت زنانه شدن هستند که بخشی از این به دلیل دنیای مدرن است، اضافه کرد: وقتی زنانه شدن‌های متعدد و متکثر ایجاد می‌شوند حرکت‌های اجتماعی می‌توانند بر مولفه‌های زمانه تاکید کنند و حرکت‌های اجتماعی زنانه را شکل بدهند؛ البته آنچه که در جریان اتفاقات اخیر در مورد زنان مطرح می‌شود غالبا در راستای سوء استفاده از زن است و این در حالی است که اسلام برای زن کرامت قائل شده است وی با بیان اینکه ما نه تنها کانون اقتدار خانواده را از بین برده ایم؛ بلکه در سال‌های گذشته نیز اقدامات فرهنگی نهاد‌های فرهنگی نیز عاری از اقتدار فرهنگی بوده اند و اینگونه هیمنه اقدامات فرهنگی از بین رفته اند، تصریح کرد: یکی از توصیه‌های جدی علمای اخلاق توجه به عظمت و هیمنه خداوند است، چون این توجه مانع بزرگی برای انحطاط فردی انسان به شمار می‌رود؛ مثلا شهید سلیمانی یک چهره مقتدر و با ابهت است که این ابهت و اقتدار باعث محبوبیتش شده است پس اقتدار عامل جذابی برای نسل جوان است، اما ما اقدامات فرهنگی خود را عاری از این مسئله کرده ایم و علت این مسئله هم زنانه شدن فرهنگ و انجام اقدامات لطیف، آرام و بدون هیمنه بوده است. کاظمی با اشاره به اینکه فقدان اقتدار در اقدامات فرهنگی موجب تکثر فرهنگی می‌شود به گونه‌ای که ما دیگر نمی‌توانیم جلوی این تکثر را بگیریم، اظهار کرد: ما وقتی که نتوانستیم در مقابل حملات فرهنگی به کشور ایستادگی کنیم ایده عقب نشینی و رویکرد افراطی اسلام رحمانی را در پیش گرفتیم و همین مسئله موجب شد تا اقدامات فرهنگی ما از مفهوم اقتدار تهی شوند؛ و با از بین رفتن این اقتدار در مظاهر فرهنگ دینی از جمله حجاب دچار ضعف شدیم. وی بیان کرد: در جریان اتفاقات اخیر معترضین را باید به دو دسته تقسیم کنیم نخست کسانی که حاضرند برای اقدام فرهنگی خود ولو پوچ هزینه بدهند و دسته دوم کسانی هستند که تمایل زیادی به همراهی با دسته اول دارند، اما حاضر به دادن هیچ هزینه‌ای نیستند. این افراد در ادبیات دینی ما با کار فرهنگی مشکلشان حل می‌شود؛ مثلا توجه به فقرا یکی از راه‌هایی است که مانع می‌شود این جماعت به دسته اول ملحق نشوند و این مسئله‌ای است که باید مورد توجه نظام قرار بگیرد؛ البته در مورد دسته نخست یا دسته سخت موضوعی تحت عنوان کار فرهنگی در ادبیات دینی ما مطرح نشده است؛ لذا کاهش مخاطرات و ممانعت از ترویج فرهنگ دسته نخست باید با استفاده از عوامل محدود کننده در اولویت قرار بگیرد. ملکی، مدیر کل مالکیت فکری صدا و سیما و مشاور حقوق رسانه اندیشکده حقوق بشر و شهروندی نیز گفت: خیلی از اتفاقات و نابه‌هنجاری‌ها در جامعه به واسطه سلبریتی‌ها انجام می‌شود. معمولا نوع نگاه به این موضوع تا به حال یک نگاه بعضا سیاسی یا امنیتی - اجتماعی بوده و نگاه حقوقی خصوصا از بعد مالکیت فکری کم‌تر مورد توجه قرار گرفته، چون قوانین و مقررات سخت و نرم در حوزه ریگولاتوریست خیلی مورد توجه نبوده است. وی با بیان اینکه در نظام حقوق مالکیت فکری چه در حوزه ادبی - هنری و چه در حوزه تجاری واژه‌ای تحت عنوان حق رشد و حق شهرت وجود دارد افزود: معمولا حق شهرت در حوزه مالکیت صنعتی و حق رشد در حوزه ادبی - هنری به کار گرفته می‌شود؛ و فرآیند آن هم به این صورت است که هر کسی در عرصه صنعت رشد می‌یابد و یا در عرصه ادبی و هنری در بستر رسانه، پلتفرم‌ها و فضای مجازی به شهرت می‌رسد باید حق رشد و حق شهرت خود را بپردازد و این موضوعی است که در حوزه ادبی و هنری در کشورمان مورد غفلت قرار گرفته است. با این اوصاف نه تنها منفعت این افراد به حوزه ادبی و هنری نمی‌رسد بلکه ضرر‌های مالی او گریبان این حوزه را می‌گیرد. ملکی اظهار کرد: یکی از دلایلی که موجب شده تا سلبریتی‌ها در کشور‌های دیگر مدیریت شوند و نسبت به رسانه، جامعه و دولت متعهد باشند به خاطر تعهدات سیاسی و امنیتی و تعهداتی است که در حوزه مالکیت فکری از آن‌ها اخذ می‌شود. مضاف بر این رسانه‌ها در دیگر کشور‌ها به واسطه بستری که برای رشد سلبریتی‌ها فراهم می‌کنند محدودیت‌هایی را با اخذ ضمانت اجرایی سنگین مالی در قرارداد‌های آن‌ها برای جلوگیری از تحریک افکار عمومی یا تحریک به بی نظمی و اغتشاش تعیین می‌کنند؛ اما متاسفانه ما در این حوزه نقص داریم و افراد می‌توانند به راحتی به رسانه خسارت بزنند وی تصریح کرد: حق رشد می‌تواند می‌تواند برای رسانه یک امتیاز اقتصادی و یک ارزش افزوده داشته باشد، از طرفی رسانه می‌تواند با اخذ حق رشد دایره فکری خود را مدیریت کند و مانع سوء استفاده افراد از شهرت خود شوند؛ اما متاسفانه ما در قوانین و مقررات خود به این موضوع نپرداخته ایم.