آمریکای رو به سقوط، نمیتواند منجی باشد!
خطای بسیار بزرگی است که برای نجات کشور، چشم به کمک آمریکا بدوزیم و لیبرالهای داخلی مطمئن باشند که آمریکا آنها را هم با خود غرق خواهد کرد.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ حجت الاسلام علی شیرازی در یادداشت نوشت: هر عقل سلیم و فرد بصیری گواهی میدهد که جهان به پایان دوران آمریکا نزدیک میشود. این واقعیت بهصورت منطقی در صحنه جهانی قابلمشاهده است و هر روز نیز بر تعداد ملتها و کشورهایی که در مقابل آمریکا ایستادگی میکنند افزوده میشود.
امام خامنهای در تاریخ 10/08/1391 در جمع دانشآموزان و دانشجویان فرمودند: در دنیا هیچکس نیست که شک داشته باشد در اینکه آمریکا در این سی سال، بیشاز 30 مرتبه از لحاظ اقتدار و وجاهت جهانی سقوط کرده، همه این را می بینند و می دانند. خود آمریکایی ها هم به همین اقرار می کنند. همین سیاستمداران قدیمی کهنه کار آمریکایی، دولت ها و دولت مردان فعلی را مسخره می کنند که شما آمریکا را از آنجا رساندند به اینجا. راست هم می گویند، آمریکا سقوط کرده. امروز هیچ دولتی در دنیا بهقدر دولت آمریکا منفور نیست.
این سخن مربوط به 9 سال قبل است مربوط به دوران ریاستجمهوری اوباما است. براساس نظرسنجی گالوپ که مردم از 134 کشور در آن مشارکت داشتند، اعتقاد به رهبری آمریکا به پایینترین حد خود یعنی 30 درصد رسیده است. این نظرسنجی مربوط به دوران ریاستجمهوری ترامپ است، که نسبت به دوران اوباما 18 درصد کاهش داشته است.
وقتی در 8 مهر 1399 نخستین دور از مناظره انتخاباتی ریاستجمهوری آمریکا، میان دونالد ترامپ و جوبایدن برگزار شد، ریچاردهاس؛ رییس شورای روابط خارجی آمریکا در توئیتی نوشت: این مناظره جایگاه آمریکا در جهان را بیشاز پیش تضعیف کرد. مناظره کاندیدای دموکرات و جمهوریخواه ثابت کرد که افول آمریکا تنها در عرصه میدانی و شکست سیاستهای منطقهای و جهانی کاخسفید اتفاق نیفتاده، بلکه مهمتر از آن فرهنگ لیبرالیسم را دچار فروپاشی کرده است.
جی جان ایکنبری، استاد علوم سیاسی و روابط بینالملل دانشگاه پرینستون آمریکا و از نظریهپردازان مطرح روابط بینالملل در سال 2014 در مقاله ای با عنوان «آینده نظم جهانی لیبرالی» مینویسد: تغییر ساختار قدرت جهانی به تغییر نظام تکقطبی در حال رخ دادن است و این تغییر به معنای پایان عصر آمریکایی و نظم جهانی غربی است.
نوام چامسکی یکی از اندیشمندان آمریکایی نیز در سال 2011 در مقالهای تحت عنوان «افول آمریکا، علل و پیامدها» مینگارد: افول آمریکا از پایان جنگ جهانی دوم آغاز شده است. دنیس پراگر؛ تحلیلگر آمریکایی هم در مقالهای با عنوان «سقوط فزاینده آمریکا» با ارائه آمارها و ارقامهای تکاندهنده در مورد کودکان بدون پدر و مادر، کاهش آمار ازدواج، افزایش سقطجنین، افزایش ازدواج همجنسگرایان هشدار می دهد که فرهنگ و جامعه آمریکایی در حال سقوط است و این مقدمه افول آمریکاست.
امام خامنهای در تاریخ 12/08/1397 در دیدار دانشآموزان و دانشجویان فرمودند: لیبرال دموکراسیای که امروز در غرب رایج است، خود آنها را بیچاره کرده، شکافهای اجتماعی، نبود عدالت اجتماعی، نابود شدن خانواده، فساد اخلاقی فراگیر و همهگیر، فردگرایی های افراطی و شدید، آنها را بیچاره کرده است. تنها در سال 2017 براساس آخرین اطلاعات، حدود 879000 سقطجنین در ایالت متحده صورتگرفته است.
تعداد خانوارهای مادرتنها در آمریکا در بازه زمانی سالهای 1960 تا 2011 بیشاز چهار برابر افزایش یافته است و از9/1 میلیون نفر در سال 1960 به6/8 میلیون نفر در سال 2011 رسیده است. طبق گزارش گالوپ در 20 سال گذشته موضوع طلاق در ایالات متحده به تدریج به امری قابل پذیرش از نظر اخلاقی تبدیلشده و قبح آن در جامعه آمریکا از بین رفته است. براساس گزارش سازمان ضد خشونتهای جنسی از وضعیت کودکان در آمریکا، نوجوانان 16 تا 19 ساله چهار برابر بیشتر از جمعیت عمومی قربانی تجاوز جنسی میشوند.
طبق گزارش مؤسسه تحقیقات سیاست جنایی در سال 2017 از هر 100 هزار نفر در آمریکا 655 نفر در زندان هستند، کهتقریبا 7 برابر استاندارد جهانی است. بنا بر نقل از گزارش ثروت جهانی 2016 بیش از 42 درصد ثروت آمریکا در اختیار 1 درصد ثروتمندان این کشور است. این طبقه ثروتی برابر با دارایی 90 درصد کل آمریکاییهای طبقات پایینتر اجتماع دارند. طبق گزارش اداره آمار آمریکا در سال 2014، چهل و هفت میلیون فقیر در آمریکا زندگی میکنند. بر اساس مطالعاتی در زمینه مسئله گرسنگی در آمریکا، بیشاز 37 میلیون آمریکایی با گرسنگی مطلق مواجه هستند. براساس گزارش صندوق بینالمللی پول در سال 2018 آمریکا رتبهی دوازدهم بدهی خارجی به نسبت تولید ناخالص داخلی را داراست و همزمان دارای بیشترین کسری بودجه در جهان است. امام خامنهای در تاریخ14/03/1391 فرمودند: امروز غرب با سیلی صورت خودش را سرخ نگه داشته است. آنها مشکلات مالی، مشکلات پولی، مشکلات اقتصادی، مشکلات اجتماعی دارند و در مواجهه با مردم خودشان درماندهاند.
معظمله در تاریخ 14/03/1398 فرمودند: وزارت کشاورزی آمریکا رسما اعلام کردهاست که 41 میلیون نفر در آمریکا با مشکل گرسنگی دستوپنجه نرم میکنند؛ وضع آمریکا این است، وضع اقتصادی آمریکا این است.22 هزار میلیارد دلار بدهکاری دولت آمریکاست - 22 تریلیون - افسانهای است، اصلا این رقمها رقمهای غیرقابلتصور است. اینها گرفتاریهایشان است. با ظهور بیماری کرونا در پایان سال 1398، رشد آن در سال 1399 نشریه آلمانی اشپیگل، مدیریت ایالات متحده آمریکا در بیماری کرونا را فاجعهآمیز خواند و آمریکا را در شرف یک سقوط اقتصادی بیسابقه توصیف کرد.
فرید زکریا تحلیلگر آمریکایی معتقد است: جهانی که در پیش داریم جهانی است که در آن ایالات متحده آمریکا نه رهبری اقتصادی و ژئوپولیتیک آن را برعهده خواهد داشت و نه بر فرهنگ آن چیره خواهد بود، بلکه قدرت آن سقوط خواهد کرد.
آلفرد مک کوی، استاد و مورخ آمریکایی نیز بر این باور است: مرگ ایالات متحده آمریکا بهعنوان ابرقدرت جهانی میتواند به مراتب سریعتر از آن باشد که هر کس تصور میکند. این مرگ تا سال 2025 کامل خواهد شد.
وی میگوید: انتقال ثروت و قدرت اقتصادی جهانی از غرب به شرق در حال جریان است.
جوزف بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا هم در پیام تصویری خود به کنفرانس سفیران آلمان میگوید: تحلیلگران مدتهاست درباره پایان سیستم تحت رهبری آمریکا و ورود به عصر آسیا صحبت میکنند. این اکنون در مقابل چشمان ما اتفاق میافتد.
بر اساس همین تحلیلها است که اندیشمندان جهان بر این نظرند که نظم نوین جهانی به رهبری آمریکا درحال عقبنشینی است. این حقیقت را باربارا اسلاوین، یکی از کارشناسان اندیشکدهی شورای آتلانتیک نیز باور کرده و میگوید: وقتی آمریکا تصمیم میگیرد، دیگر کسی از ما پیروی نمیکند. این اعتراف ثابت میکند که آمریکای بوش، آمریکای اوباما، آمریکای ترامپ و حتی آمریکای بایدن از نفوذ سابق بر رفتار دیگر کشورهای جهان برخوردار نیست. در عصر جدید، گهگاه علاوه بر فرانسه و انگلیس، برخی از کشورهای منطقه نیز به مخالفت با تصمیمات رئیسجمهور آمریکا میپردازند. در ماجرای انتقال سفارت آمریکا از تلآویو به قدس، حتی متحدان نزدیک آمریکا به مخالفت با این تصمیم پرداختند.
در سال 2019 آمریکاییها با صرف هزینههای زیاد، در منامه به دنبال عملی کردن طرح معامله قرن بودند. این طرح نسبت به طرح آمریکاییها در سال 1991 در کنفرانس مادرید، از حمایت بسیار ضعیفی برخوردار شد. امروز اوج بیاعتنایی دنیا به آمریکاست.
چنانچه نگاشتیم، نوام چامسکی معتقد است: افول آمریکا از پایان جنگ جهانی دوم آغاز شده است. وی در نخستین کتاب سیاسی خود تحت عنوان "قدرت آمریکا و ماندارین های نوین" میآورد: یکی از اقدامات آمریکا که این کشور را در مسیر افول سوق داد، جنگ ویتنام است.
یکی از افسران ارتش آمریکا درباره یکی از دهکدههای ویتنامی در جریان جنگ در آن کشور گفته بود: ما باید برای نجات این دهکده آن را ویران میکردیم. آنان در یک روز 220 هزار انسان عادی را قتلعام کردند. در بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی در سال 1945 بزرگترین جرم را مرتکب شدند. همان نگاه به مردم ویتنام و ژاپن در عراق هم تکرار شد. یکی از فرماندهان انگلیسی حاضر در عراق میگوید: سربازان آمریکایی غالبا عراقیها را به چشم مادون انسان میبینند.
درباره جنگ آمریکا بر علیه مردم عراق است که پروفسور داگ روک از مدیران پیشین پروژه اورانیوم ضعیفشده در پنتاگون میگوید: بیشاز 300 تن از این ماده شلیک شد. یک هواپیمای تهاجمی وارتاگ ای 10 بیشاز 900 هزار بار شلیک کرد و در هر نوبت 300 گرم اورانیوم جامد u238 وارد محیط میکرد... جنگ خلیجفارس نوعی جنگ هستهای بود.
این جنگ ده ها هزار نفر از غیرنظامیان عراقی را آلوده ساخت و منجر به افزایش ابتلا به سرطان وناهنجاری شکلی در میان کودکان عراق شد. مارک فرانچتی از نشریه تایمز لندن از زبان یکی از سربازان آمریکایی میگوید: عراقیها یک مشت بیمارند و ما متخصص شیمیدرمانی.
آمریکاییها در جنگ افغانستان با کشتیهای توپدار دی سی 130 روستایی در شمال قندهار را بمباران کردند و در آن عملیات 93 غیرنظامی را کشتند. یکی از مقامهای پنتاگون در آن روزها گفت: مردم ازآنرو کشته شدند که ما چنین میخواستیم. با چنین جنایتهای وحشیانهای آمریکا براساس سنت الهی، محکوم است که از صحنه قدرت جهانی زایل بشود. از 42 سال پیش تا به امروز، قدرت آمریکا بهمراتب تنزل یافته است، بهگونهای که برخی از اندیشمندان آمریکایی در تبیین وضعیت امروز آمریکا از توصیف "افول موریانه وار" استفاده میکنند. امروز خود آمریکاییها به افول ایالات متحده اقرار میکنند و بر این باورند که بسیاری از ملتهای غربی هم از آمریکا روی گردانند. از فرهنگ غربی و فرهنگ لیبرالیسم هم متنفرند.
با اینحال برخی در درون کشور ما علیرغم خباثت آمریکاییها و اینهمه جنایات علیه بشریت؛ حتی علیه ملت ایالاتمتحده، باز دم از فرهنگ غرب و چسبیدن به دامان آمریکا میزنند. تصور میکنند که بازکردن گره مشکلات کشور بدست آمریکا، ممکن است. آنان حرفهای دروغ آمریکاییها را باور مینمایند.
امام خامنهای در تاریخ 14/03/1398 در حرم امامخمینی (ره) فرمودند: در داخل خود آمریکا مشکلات فراوان است. آنوقت این آقا برای ملت ایران دلسوزی میکند و میگوید ما خوشبختی و سعادت و اشتغال ملت ایران را می خواهیم. برو خودت را درست کن. اوضاع خودتان را اگر میتوانید روبراه کنید. امریکا در جرائم همراه با خشونت در دنیا رتبه اول است. در مصرف مواد مخدر در دنیا در رتبه اول است. در کشتار مردم خود کشور در دنیا رتبه اول است. در کشتار مردم به وسیله پلیس آمریکا در دنیا رتبه اول است. وضع اجتماعی این دولتی که برای ملت ایران شاخوشانه میکشد این است. مشکلات خودشان را نمیتوانند حل کنند. اکثر نوجوانان آمریکایی اضطراب و افسردگی را بهعنوان یک مشکل عمده در میان همسالان خود میبینند.
براساس گزارش سایت جهانی پنهانکاری مالی در سال 2018 آمریکا دارای بالاترین فساد سیستماتیک بوده و فاسدترین کشور در جهان است. طبق نظرسنجی ملی توسط مرکز تحقیقاتی پیو که در آوریل2017 انجام شد تنها 20 درصد از آمریکاییها میگویند که به دولت آمریکا اعتماد دارند. این درصد امروز به پایینترین حد خود رسیده است. گیدون راشمن؛ محقق و روزنامهنگار انگلیسی در حوزه اقتصاد معتقد است که ایالات متحده با چنان ضعفی روبرو شدهاست که دیگر قادر نخواهد بود به دوران اوج قدرت خود برگردد. وی در کتاب "شرق گرایی؛ جنگ و صلح در قرن آسیایی " مینویسد: بحران اقتصادی، اقتصاد جهانی را از حالت برد برد به حالت بازی با حاصل جمع صفر تبدیل کرده است و این وضعیت منجر به بیثباتی و پایان یافتن سلطه پانصدسالهی غرب بر جهان خواهد شد.
ریچارد لاچمن جامعهشناس آمریکایی با ارائه تئوری ای بنام "تضاد نخبگان" میگوید: نخبگان قادر به مدیریت وسیع منابع نیستند و حتی اگر هژمون جدیدی هم در نظام بینالمللی ظهور نکند، ایالات متحده قادر به مدیریت اقتصاد جهانی نخواهد بود.
ویلیام نورمن گریچ؛ محقق و نویسنده آمریکایی هم اعتقاد دارد که سقوط آمریکا اتفاق افتاده است. وی ریشه سقوط آمریکا را در ثروت بدون کار، لذت بدون وجدان، دانش بدون شخصیت، تجارت بدون اخلاق، علم بدون انسانیت، عبادت بدون ایثار و سیاست بدون اصول می داند.
استفان کوهن؛ نویسنده و اندیشمند سیاسی بر این باور است که استانداردهای زندگی آمریکا در مقایسه با کشورهای توسعهیافته و درحال توسعه کاهش یافته است و رؤیای لیبرالیسم رو به پایان است.
گره زدن مشکلات کشور ایران به آمریکا یعنی آب در هاون کوبیدن. آمریکا با مشکلات فراوان اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و امنیتی روبروست و در مواجهه با مردم خودشان درماندهاند. امروز ملتها از آمریکا متنفرند. آمریکا در داخل و خارج با بحران جدی روبهروست. آمریکاییها امروز قادر به حل مشکلات ایران اسلامی نیست. آنان خبره ی دورغ و خدعه و نیرنگ و وعدههای پوچ اند. نباید گول این روباه مکار را خورد. باید هوشیار بود و کشور را دچار بحران دیگری نکرد. نباید به آمریکا اعتماد کرد. مردم آمریکا هم به دولتمردان خود اعتماد ندارند. آمریکاییها همواره از موضع بالا و طلبکارانه حرف میزنند. ادبیات آمریکاییها مستکبرانه است. برخی خیال میکنند آنان از جایگاه بالایی برخوردارند؛ نخیر؛ کودن های آمریکایی ادای گذشته را درمیآورند و خود را در افکار عمومی منفورتر میکنند. کدام عاقل است که نداند آمریکا بهدنبال چیست؟ آمریکا میخواهد ایران همواره محتاج آنان باشد تا شرایط خودشان را بر ما تحمیل کنند. زورگویی نمایند و از جمهوری اسلامی ایران باج بگیرند. آمریکا بهدنبال این است که جمهوری اسلامی از مواضع اصولی و مبانی و ارزشها دست بردارد و عقبنشینی کند.
آن روز که قویتر از امروز بودند نتوانستند هیچ غلطی بکنند، امروز که ایران اسلامی به مراتب قویتر و آمریکا ضعیفتر و بی آبروست، مشکلات اقتصادی، تمام مجموعه کشور آمریکا را فراگرفتهاست. سرنوشت بایدن از سرنوشت ترامپ هم بدتر خواهد بود. اشتباه بزرگی است که ما امروز چشم به آمریکا بدوزیم و بخواهیم با آنان مشکلاتمان را حل کنیم. آمریکا اگر حلال مشکلات بود، مشکلات خودش را حل میکرد. مشکلات متحدینش را حل میکرد. مشکلات رژیم غاصب صهیونیستی و عربستان صعودی را حل میکرد. آمریکا درحال غرق شدن است. واقعیت آمریکا این است. قدرت آمریکا رو به افول است. رو به سقوط است. این جزء حرفهایی است که جامعهشناسهای مطرح دنیا امروز دارند این حرف را میزنند. آمریکا حتی در منطقه خودش همرو به زوال است. زوال آمریکا یک واقعیت است. افول آمریکا افول موریانهوار است.
خطای بسیار بزرگی است که برای نجات کشور، چشم به کمک آمریکا بدوزیم. لیبرالهای داخلی مطمئن باشند که آمریکا آنها را هم با خود غرق خواهد کرد. تنها راه نجات ایران اسلامی نگاه به داخل و تقویت خودباوری و رسیدن به خودکفایی در همه عرصههاست و هیچ راه دیگری وجود ندارد. راهی که سردار شهید سپهبد حاجقاسم سلیمانی پیمود و هرگز اسیر ترفند و وعدههای دروغین آمریکاییها نشد. راهی که او با تأسی به امام خامنهای پیمود و در وصیتنامهاش نگاشت: خیمه ولایت را رها نکنید. خیمه، خیمه رسولالله است. اساس دشمنی جهان با جمهوری اسلامی، آتش زدن و ویران کردن این خیمه است. دور آن بچرخید. و الله، و الله، و الله، این خیمه اگر آسیب دید، بیتالله الحرام و مدینه، حرم رسولالله و نجف، کربلا، کاظمین، سامرا و مشهد باقی نمیماند. قرآن آسیب میبیند. آن شهید بزرگ در ادامه میآورد: برادران و خواهران عزیز و ایران من، مردم پرافتخار و سربلند که جان من و امثال من هزاران بار فدای شما باد، کما اینکه شماها صدها هزار جان را فدای اسلام و ایران کردید؛ از اصول مراقبت کنید. اصول یعنی ولیفقیه؛ خصوصا این حکیم مظلوم وارسته در دین، فقه، عرفان و معرفت، خامنهای عزیز را جان خود بدانید. حرمت او را حرمت مقدسات بدانید. خوب است غافلان داخلی به خود آیند و بهجای پذیرفتن حرف جو بایدن، حرف امام خامنهای و شهید سلیمانی را قبول نمایند و به آن عمل کنند و بدانند که ولایت ماندنی و آمریکا رفتنی است. بایدن هم مثل ترامپ سقوط خواهد کرد و چنان ریگان روزگاری در میان خاک میپوسد، ولی ایران اسلامی سرافراز میماند. این وعده الهی است و تخلفناپذیر است. حق ماندنی است. علی شیرازی نمایندگی ولی فقیه در قرارگاه ثارالله تهران
انتهای پیام /