آیا «میتوانیم» وابستگی به دلار را کاهش دهیم؟ / شیخی: عوامل داخلی دشمن در خدمت گرانی ارز!
گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، دلار که گران میشود و خبرش که منتشر میشود از همان روز نه از فردای آن روز، همه چیز گران میشود، از کالا تا خدمات، حتی کالاهایی که به زعم دولت ملی هستند به شدت گران میشود، امروز هم که دلار به مرز 28 هزار تومان رسیده خدا میداند که دوباره چه کالاهایی چند درصد افزایش قیمت بدون حساب و کتاب خواهند داشت! اما وابستگی کالاهای داخلی یا ملی به دلار تا این اندازه...
گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، دلار که گران میشود و خبرش که منتشر میشود از همان روز نه از فردای آن روز، همه چیز گران میشود، از کالا تا خدمات، حتی کالاهایی که به زعم دولت ملی هستند به شدت گران میشود، امروز هم که دلار به مرز 28 هزار تومان رسیده خدا میداند که دوباره چه کالاهایی چند درصد افزایش قیمت بدون حساب و کتاب خواهند داشت! اما وابستگی کالاهای داخلی یا ملی به دلار تا این اندازه سوال است که چرا اقتصاد ایران تا این حد وابسته به نرخ ارز است، عبدالمجید شیخی؛ اقتصاددان و استاد دانشگاه دراین باره نظرات خود را با ما در میان گذاشته است.
براساس برخی اظهار نظرها و آمارهایی که کارشناسان اقتصادی اعلام میکنند نزدیک به 70 درصد هزینههای تولید وابسته به دلار است، آیا وابستگی به دلار در این سطح یک فاجعه برای اقتصاد ما به شمار نمیرود؟
قطعا یک فاجعه برای اقتصاد کشور است و یا اصلا وابستگی به دلار بلای اصلی جان اقتصاد ما شده است. ما سالهاست زیر سلطه اقتصاد دلار و یورو قرار داریم، یا به عبارت دیگر اقتصاد ایران از دو جهت زیر سلطه آمریکا قرار دارد، سلطه پولی و دلار و سلطه تحریمی، هر چند که اروپا هم با یورو بر اقتصاد ما به اشکال مختلف سلطه دارد. آمریکا از دو ابزار دلار و تحریمی که البته به کمک مدیران و سیاست گذارانی که با اشتباهات خود شمشیر ابزارهای دشمن را علیه اقتصاد تیزتر میکنند، به نفع تحمیل خواستههای خود استفاده میکند. آمریکا با سلطه تحریمی با جلوگیری از مبادلات کالا و فروش نفت بر ایران فشارهای مختلفی وارد میکند، آمریکا با سلطه فیزیکی تحریم تمام شرکتها، بنگاهها، سرمایه گذاران و تجارت ایران را تحت فشار خود قرار داده است. اگر استقلال اقتصادی در بسیاری از حوزههای اقتصادی برای مسوولین مهم است حذف ارتباط ما با دلار و یورو یک ضرورت است. در حالی که دولتها و دولت آقای روحانی باید وابستگی به دلار و یورو را با برنامه ریزیهای مدیریتی به حداقل ممکن میرساندند، بی عملی و بی توجهی دولت به این موضوع تبدیل به نقطه ضعفی برای ما در برابر دشمنان شده است.
دلار چگونه برای اقتصاد کشور مانند حربهی مهلکی عمل میکند؟
وقتی دلار فرماندار و سکان دار اقتصاد میشود، دشمن با محدودیتهایی مثل عدم فروش نفت ایران و تحریمهای بانکی اقتصاد وابسته به دلار ایران را به شدت تحت تاثیر قرار میدهد، از سوی دیگر عوامل داخلی دشمن با دلالی و پول بازی با ارز اقتصاد را تحت تاثیر خود قرار میدهند، بنابراین همهی این عوامل دست به دست هم میدهند تا روی هزینههای تولید به شدت اثر بگذارند. با توجه به اینکه بخشی از هزینهی تولید مستقیما وابسته به وارداتی است که ارز بر است، قطعا هزینههای تولید تحت تاثیر قرار میگیرد، بخش مستقیم همان افزایش نرخ مواد اولیه و مواد واسطهای است که باز هم قیمت نهایی را گران و تولید و تولید کننده را با مشکلات عدیدهای رو به رو میکند. دلار و تحریمهای آمریکا به صورت غیر مستقیم روی ستاندهها و کالاهای نهایی اثر میگذارد، بخشی هم از این تأثیر غیرمستقیم تاثیر حبابی و روانی موضوع است.
بیشتر بخوانید:
وعده مجدد رئیس کل بانک مرکزی برای کنترل تورم! / بورس به داد همتی رسید
آیا رانتخواری ورقهای فولادی به آخر خط میرسد؟
گرفتاری صنعتگران چوب در سایهی مشکلات ارزی
شاید به مردم حق میدهید در فرآیند افزایش نرخ ارز برای حفظ قدرت خرید و کاهش ارزش پول ملی دلار بخرند و به عنوان یک پس انداز از آن استفاده کنند، اما مساله این است ما در بسیاری حوزهها واردات کننده هستیم و اقتصاد ما در این تحریمها نشان داد که یک اقتصاد وارداتی است، آیا میتوانیم از سلطه دلار که به شدت روی واردات ما و زنجبره تولید کالا تاثیر میگذارد مستقل شویم؟
از این جهت به مردم حق میدهم که برای حفظ پول و پس انداز خود تلاش کنند؛ اما خوب است کارشناسان اقتصادی این موضوع را برای مردم تبیین کنند که با دلار خریدن یا در صف خرید دلار ایستادن در واقع با دست خود دلار و یورو را گران میکنیم. وقتی مردم با گرانی دلار مواجه میشوند اقدام به خرید میکنند تا سرمایه خود را حفظ کنند، در حالی که باعث گران ترشدن نرخ دلار و یورو و در نتیجه تورم و گرانی میشوند. اما درباره اینکه آیا توانایی کاهش وابستگی به دلار را داریم باید گفته شود که ما میتوانیم بسیاری از مواد اولیه مورد نیاز تولید را در داخل تهیه کنیم. بسیاری از نیازهای بخش کشاورزی از طریق امکانات داخلی قابل تهیه و برداشت است. ما میتوانیم روغن خوراکی خود را از طریق کشت زیتون در دامنههای تپهها و دشتها تامین کنیم، میتوانیم کنجاله خود را در داخل تهیه کنیم، میتوانیم با آماده سازی الگوی کشت و بهبود آبیاری مزارع و با تجهیز کردن زمینهای کشاورزی به روشهای آبیاری تحت فشار و قطرهای بسیاری از نیازهای داخلی را برطرف کنیم. نیازهای خوراک دامی در داخل به راحتی قابل تولید است، ما میتوانیم مرغ نژاد آرین داخلی را به جای مرغ وارداتی انگلیسی پرورش دهیم، بنحوی که با همین فناوری موجود کشاورزی میتوانیم غذای 300 میلیون نفر جمعیت را تهیه کنیم و برای این جمعیت غذا تولید کنیم، اما متاسفانه بخش کشاورزی به حال خود رها شده، الگوی آبیاری و کشت به صورت درست پیاده نمیشود. متاسفانه ما حدود 6 میلیون تن کنجاله ذرت سویا خوراکی دام و علوفه وارد میکنیم، در حالی که از داخل قابل تامین است، اگر دولت به این موارد توجه میکرد و برای رسیدن به این برنامه هدف گذاری میکرد از تمام بخشهای اشاره شده ارزش افزوده قابل توجهی به دست دولت میرسید که در عوض آن میتوانست به جای ارز نیاز خود را برای تامین کسری بودجه از داخل تهیه کند، ضمن اینکه برای واردت این اقلام نیازی به انتقال و خروج ارز از کشور نبود.
بیشتر بخوانید:
ناکارآمدی "بازارگاه" عامل اصلی گرانی مرغ و تخممرغ / چه کسانی هزاران میلیارد از دلالی دان مرغ به جیب میزنند؟
مستخدمین حسینی: برخی خیریهها برای فرار مالیاتی تاسیس میشود! / باید دور «معافیت مالیاتی» را برای همیشه خط بکشیم
عملکرد بانک مرکزی و دولت به صورت مستقل درباره وابستگی به ارز را قابل انتقاد میدانید؟
متاسفانه سیاستهای بانک مرکزی عمدتا متوجه تنظیم طرف عرضه ارز است تا مدیریت تقاضای ارز. از سوی دیگر برنامهای برای تنظیم بازار محصولات کشاورزی و محصولات صنعتی نداریم، مثلا با راه اندازی نهضت قطعه سازی خودرو در چند ماه پیش از 300 هزار خودروی دپو شده در پارکینگهای ایران خودرو کمتر از 20 هزارخودرو دپو شده باقی مانده است، دولت باید به این سوال جواب بدهد که چرا چنین نهضتی را هفت سال پیش راه نیانداختند، چرا مشابه چنین نهضتهایی را برای بخشهای اقتصادی دیگر دنبال نکردند؟ مگر نه اینکه ما دارای منابع خوب و بهترین متخصصان هستیم، چرا دولت موانع لازم را در برابر لابیهای فاسد وارداتی و عوامل مفسد ایجاد نمیکند، چرا مانع انحصارگران در حوزه تجارت خارجی و واردات نمیشود؟ چرا عرضه و تقاضای ارز به درستی مدیریت نمیشود؟ چرا دولت سرنخی از صادرکنندگانی که ارز گرفته و برنمی گردانند به قوه قضاییه نمیدهد یا بسیار دیر به این موضوع پرداخت؟ چرا دولت برای هزینه کرد درست ارز صادراتی برنامهای نداشت و به تازگی فهمیده 27 میلیارد دلار ارز به کشور بازنگشته آیا دولت در چند سال گذشته خواب بود؟ این مسائل و موضوعاتی که خارج از بحث و زمان این مصاحبه است همگی به خودی خود نشان میدهد دولت تا چه اندازه در رسیدگی به امور اقتصادی کشور درجا زده و سال آخر که درآمدهای نفتی حذف شده، مشخص میشود اقتصاد ما یک اقتصاد وارداتی بیمار است که اگر هر چه زودتر به دادش نرسیم، قطعا مدت زمان زیادی و سالهای متعددی برای جبران اشتباهات دولت در وابستگی به ارز بر اقتصاد، تولید و معیشت مردم وارد میشود.