ارتش ایران در قرنی که گذشت؛ از تسلیم در برابر تجاوز متفقین تا تسخیر مقتدرانه اقیانوسها
در قرنی که گذشت ارتش ایران سه دوره را در طول سه حکومت پهلوی اول، پهلوی دوم و نظام جمهوری اسلامی گذراند و بعد از انقلاب در حکومت جمهوری اسلامی ایران به اوج بالندگی خود رسید.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از صاحب نیوز؛ بررسی تاریخ سازمانی به عظمت ارتش در طول یکصد سال نیازمند بررسی و تحلیل روز به روز تاریخ و وقایع رخ داده درون این سازمان است. یعنی روایت 100 سالی که هر سال آن 365 روز است و در هر روز صدها یگان درون این نیروی نظامی دستخوش تحولات و تغییرات و اتفاقات بودهاند.
اما بررسی روح حاکم بر این نیرو و مسیری که طی کرده نشان دهنده حقایق مهمی است از مدیریتی که حکومت وقت بر آن اعمال کرده است. لذا از این باب میتوان ارتش را در این صد سال ذیل سه حکومت پهلوی اول، پهلوی دوم و جمهوری اسلامی نگاه کرد.
بدنه ارتش که بخشی از وجود ملت بودند در این سالها همانند مردمی که در سطح جامعه بودند قشری معتقد بودند اما مدیریت و فرماندهی نیرو در هر دوره علاوه بر تغییر راهبردهای اصلی آن، روحیه حاکم بر نیروها را نیز دستخوش تغییر میکرد.
*شلیک نکردن حتی یک فشنگ توسط ارتش قزاق رضاشاه در برابر تجاوز و جنایت متفقین
آغاز قرن 14 در ایران مصادف بود با حکومت رضا شاه پهلوی. فردی که با حمایت و حیله انگلیس مانند همان زمینهای مرغوب شمال که به زور غصب کرده بود، سلطنت را از قاجار ستاند و بدون هیچ صدای مخالفی مستبدانه و با تحکم چند دهه بر سرزمین ایران پادشاهی کرد.
او یک قزاق و عاشق نظام بود و به گفته دوست و دشمن، کانون توجه خود در کشور را بر تقویت قوای قزاق قرار داده بود و تا توانست این نیروی نظامی را قوی کرد؛ ارتش آن روز ایران را. اما این ارتش با همه سرمایه گذاری که روی آن شده بود در جنگ جهانی دوم امتحان خود را پس داد؛ آن گاه که روسیه از شمال و انگلیس از جنوب به ایران حمله کردند.
خسرو معتضد، پژوهشگر تاریخ، در این رابطه به خبرنگار صاحب نیوز گفت: در آن زمان از کل ارتش ایران حتی یک فشنگ هم به سمت دشمنی که با وجود اعلام بی طرفی ایران، به خاک کشور ما تجاوز کرده بود شلیک نشد و دشمن بدون هیچ مانعی وارد سرزمین ما شد و تا هر جا دلش خواست پیشروی کرد و هر چه دلش خواست انجام داد.
وی اظهار کرد: شاه در آن زمان سرمایه عظیمی از کشور را صرف تشکیل قوای نظامی خود کرده بود اما با هجمه دشمن این نیروها همگی فرار را بر قرار ترجیح دادند یا به دستور فرماندهان خود، اسلحههایشان را زمین گذاشتند.
این استاد تاریخ عنوان کرد: با تحریف تاریخ بسیاری از این حقایق وارونه جلوه داده شدهاند مانند ماجرای راه آهن سراسری که به منظور انتقال نیروهای نظامی کشورهای اجنوی ساخته شد اما برخی آن را به اسم خدمتی از رضاخان بیان میکنند.
در کتاب «اسنادی از اشغال ایران در جنگ جهانی دوم: قتل، تعدی، تجاوز و نقض حاکمیت» اسناد و مدارکی از اشغال ایران در جنگ دوم جهانی توسط متفقین آورده شده است. این کتاب، دربردارنده صد و بیست و هفت سند در زمینههای قتل، تعدی، تجاوز، و دخالت و نقض حاکیمت ایران از سوی کشورهای انگلیس، آمریکا و شوروی و ایجاد آشوب و ناامنی در کشور است. اما حکومت وقت با آن همه دبدبه و کبکبه در برابر این وضعیت چه کرد؟ هیچ!
*ارتشی که عنان مدیریت آن را شاه به اجنوی داده بود
بعد از تغییر دادن سلطنت ایران توسط انگلیس و آمریکا و واقعه ننگین برکناری شاه ایران با یک نامه و تبعید وی به نقطهای دور دست یعنی همان جایی که عرب نی انداخته بود و روی کار آمدن محمدرضا پهلوی، ضعفهای شخصیتی این فرد بی لیاقت و سرسپردگی وی به آمریکا سبب شد کشور به طور کامل در اختیار اجنویها قرار بگیرد.
سفارتخانه آمریکا شد مرکز اداره ایران و هزاران مستشار در رشتههای مختلف از آمریکا وارد کشور شده و در کنار نیروهای گمارده و دست نشانده خود، اداره کشور را در دست گرفتند.
آن زمان آمریکا و روسیه وارد جنگ سرد شده بودند و آمریکا نیاز به یک پایگاه نظامی قوی در منطقه برای حفظ دستاوردهای استعمارگرانه خود در مقابل روسیه داشت. چه کشوری بهتر از ایران با ثروت کافی و موقعیت ژئوپولتیکی مناسب میتوانست این نقش را ایفا کند!؟
لذا با دستور آمریکا ارتش ایران به منظور بازی کردن نقش ژاندارمی آمریکا در منطقه مجهز به تسلیحات نظامی روز دنیا شد. اما این مسلح شدن زیر نظر هزاران مستشار نظامی آمریکایی بود که وارد کشور شده بودند و همه نقاط حساس را در دست گرفته بودند. این مستشاران حتی اجازه آموزش تعمیر ادوات نظامی ساده را نیز به ارتشیان ایران نمیدادند.
کار به جایی کشیده شد که در پایان حکومت پهلوی در ایران حتی توانایی و دانش ساخت سیم خاردار هم وجود نداشت و در جنگ عراق که بلافاصله بعد از انقلاب مردم ایران و بیرون کردن رژیم طاغوتی پهلوی از کشور بر ما تحمیل شد، حتی نیازمند وارد کردن سیم خاردار برای محافظت از خود بودیم چه برسد به تسلیحات استراتژیک و حیاتی نظامی و دفاعی و دنیا ما را برای وارد کردن همین سیم خاردار نیز که یک وسیله دفاعی است نه وسیله تهاجمی، تحریم کرده بود.
اما در همین رژیم پهلوی نیز همان طور که گفته شد بدنه ارتش، اجزایی از پیکره ملت بودند. در همین دوران سیاه پهلوی نیروهای حزب اللهی و مسلمان ارتش، چون سپهبد شهید محمد ولی قرنی، سرلشکر شهید موسی نامجو، سپهبد شهید علی صیاد شیرازی، سرلشکر خلبان شهید جواد فکوری، سرلشکر شهید احمد کشوری، سرلشکر شهید علی اکبر شیرودی و سایر افراد مسلمان و با عقیده ارتش که از طریق اعلامیههای حضرت امام خمینی - رحمه الله علیه - با آراء و اندیشههای ایشان آشنا شده بودند در جهت شکستن هیمنه رژیم پهلوی که مزدور و وابسته به آمریکا بود قدم برداشته و با سیل خروشان ملت ایران همراه شده و در راه پیروزی انقلاب نیز قدمهای شایانی را در ارتش برداشتند.
شهید مصطفی چمران که در وصف عظمت روح بلند وی همین جمله او کافی است که در مناجاتی از خداوند متعال میخواهد که هر گونه که میخواهد او را و ایمان او را آزمایش کند، بعد از کودتای نوژه در 23 تیر 1359 طی یک سخنرانی در مجلس در پاسخ به تلاشها و صحبتهای نمایندگانی همچون حسن روحانی برای انحلال ارتش بعد از سخن گفتن از تسویه هزاران نفر درون ارتش، با اشاره به این که این کودتا را نیروهایی درون خود ارتش کشف و برای خنثی کردنش اقدام کردند، گفت: «این ارتش با تمام هجوم و حملهای که به آن میشود ارتشی نبود که با ملت ما بجنگد، پیروزی انقلاب ما در سایه این حقیقت بود که ارتش به ملت ما پیوست و نجنگید. یک ارتش پانصد هزار نفری اگر میخواست با ملت بجنگد، میلیونها کشته میدادند نه شصت هزار نفر، نه هفتاد هزار نفر، ارتش به ملت پیوست و طاغوت احساس کرد که این وفاداری به منفعت طاغوت نیست. بنابراین گریخت، بنابراین ارتشی است که اکثریت مطلق، به نفع ملت و به نفع انقلاب ما است. بنابراین عدهای که میخواهند کودتا به راه بیندازند اعداد معدودی هستند و این عملی است که در همه جای دنیا و برای همیشه برای دشمنان وجود دارد.»
*انقلاب اسلامی و رشد و بالندگی ارتش
تقدیم هزاران شهید در طول دفاع مقدس سخنان آن روز چمران را تصدیق کرد. ارتش بعد از انقلاب اسلامی ایران وارد دوران بالندگی خود شد. هر یک نیروهای ارتش در جهت اقتدار هر چه بیشتر، دستیابی به فنون و دانش تسلیحات نظامی روز دنیا را در کنار رشد معنوی نیروهای خود، مدنظر قرار دادند و به جایی رسیدند که امروز نیروی دریایی راهبردی ارتش جمهوری اسلامی ایران هزاران کیلومتر را ماهها در دریاها و اقیانوسها با ناوبندر خود بدون نیاز به پهلو گرفتن در ساحل هیچ کشوری طی میکند و هیچ کشوری هم جرأت نگاه چپ انداختن به این نیرو را به خود نمیدهد.
ساخت و نمایش فیلم «منصور» که روایت کننده مقطع کوتاهی از افتخارات ارتش در ساخت اولین هواپیمای ایران با مدیریت سرلشکر شهید منصور ستاری است، نمادی از عظمت نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران است. همین افتخارات برای سایر نیروهای ارتش نیز وجود دارد.
حکومت اسلامی ایران همان ارتشی که پیش از انقلاب بود و از ان نیروی ساخته شده بود که حتی سیم خاردار خود را نیز باید از بیرون تهیه میکرد تحویل گرفت و در بستر سازندهای که داشت، از آن نیروی امروز را ساخت. ارتشی که امروز همچون شیر درنده مراقب حدود مرزی کشور است، غرش آن هر آسیب و گزندی از طرف دشمنان را رفع میکند و منتظر است تا با برآمدن بانگ «ألا یا أهل العالم أنا الامام القائم؛ ألا یا أهل العالم أنا الصمصام المنتقم؛ ألا یا أهل العالم ان جدی الحسین قتلوه عطشان؛ ألا یا أهل العالم ان جدی الحسین علیه السلام طرحوه عریانا؛ ألا یا أهل العالم ان جدی الحسین علیه السلام سحقوه عدوانا» به لشکر حضرت صاحب الزمان - عجل الله تعالی فرجه - بپیوندند و تحت فرماندهی مهدی موعود عدالت را در سراسر جهان پیاده کند.
انتهای پیام /