شنبه 3 آذر 1403

از تاسیس «خانه راهی» تا برگزاری لیگ فوتبال جورابی

خبرگزاری مهر مشاهده در مرجع
از تاسیس «خانه راهی» تا برگزاری لیگ فوتبال جورابی

برآورد گروه جهادی در ابتدای کار از محله مولوی، هرندی و شوش بیش از 10 هزار نفر کارتن خواب بود این در حالی است که محله هرندی 24 هزار جمعیت دارد.

برآورد گروه جهادی در ابتدای کار از محله مولوی، هرندی و شوش بیش از 10 هزار نفر کارتن خواب بود این در حالی است که محله هرندی 24 هزار جمعیت دارد.

خبرگزاری مهر - گروه دین و آیین - فاطمه علی آبادی: دروازه غار نام یکی از دروازه‌های قدیمی شهر تهران بود که در اطراف حصاری که در عهد ناصرالدین شاه قاجار در اطراف شهر تهران یا به اصطلاح آن روز، در اطراف دارالخلافه ناصری کشیده شده بود، قرار داشت. این دروازه در حد فاصل بین خانی آباد و میدان شوش در حوالی مکانی که امروزه در آن میدان شهید هرندی بنا شده‌است، واقع بود.

تهران در گذشته دروازه‌های متعددی مانند دروازه شمیران، دروازه ری و غیره داشت که دروازه غار یکی از جنوبی‌ترین دروازه‌های تهران محسوب می‌شد که از سال‌های بسیار دور این دروازه مرکز تجمع پابرهنه‌ها، تبعیدی‌ها و قبایل مختلف اعراب بود. گفتنی است که در این منطقه گودی و فرو رفتگی های عمیقی وجود داشت که مردم در آن زندگی می‌کردند اما در اوایل دهه هفتاد به مرور این گودها پر و به فضای سبز تبدیل شد و محل اسکان خانواده‌ها و شهروندان این منطقه به بیرون از گود انتقال یافت. اما بافت کمک خدماتی شهری اعم از مساجد، حسینیه‌ها، اقوام آذری و عرب زبانی که در آنجا بودند در اطراف همان محل‌ها ساکن شدند و کل محله به سمت محله مولوی و بازار امتداد پیدا کرد.

امروزه بافت فرهنگی و اقتصادی محله نسبت به گذشته رشد چشمگیری نداشته است. محله دروازه غار با آسیب‌های جدی روبرو است. به نظر اغلب گروه های جهادی که در آن محله فعالیت می‌کنند، دست‌هایی پشت پرده است که نمی‌خواهند بافت این محل به صورت عمده تغییر پیدا کند چرا که این پراکندگی و از هم گسیختگی اجتماعی که در این محله حاکم است به نوعی منبع و محل درآمد برای برخی محسوب می‌شود.

افراد و کارشناسان بسیاری درخصوص این محله صحبت کردند و فعالیت های نمادین برای رفع این آسیب ها صورت گرفته است اما همانها که ادعا دارند این محل را می شناسند، حتی به مدت یک ماه هم در این منطقه زندگی نکردند که به ابعاد پنهانی آن اشراف کامل داشته باشند؛ بنابراین تنها حرف زدن و آسیب‌شناسی کردن دردی از مردم این منطقه را دوا نمی‌کند. از این رو بسیاری از آسیب‌شناسی‌ها و فعالیت‌ها به صورت جدی بی نتیجه بوده و این آسیب‌زدایی به نتیجه‌ای نرسیده است.

بر همین اساس در میز گردی با حضور حجت الاسلام امیر صالحی و سید محمد صادق امامی که از اعضای گروه جهادی «انسانم آرزوست» هستند و در محله هرندی به فعالیت های جهادی می پردازند به گفتگو پرداختیم که حاصل آن را در ادامه می خوانید:

*آقای امامی، با توجه به اینکه محله هرندی در پایتخت کشور واقع شده و از طرفی و به مراکز مهم کشوری نزدیک است؛ بفرمایید چرا همچنان فرهنگ حاشیه نشینی در این منطقه حفظ شده است؟

در زمان قاجار محله دروازه غار از محله‌های حاشیه نشین آن دوران محسوب می‌شد و هر چه به دوران پهلوی اول نزدیک‌تر می‌شویم این محله به بافت قدیم تهران تبدیل می‌شود. محل زندگی خانواده‌های اصل و نسب دار و برخی شخصیت ها مانند شیخ رجبعلی خیاط در این محله بوده است و خانه اکثر کسانی که سلبریتی‌های آن زمان محسوب می شدند و لوتی‌هایی که از آنها یاد می‌شود، در این محله بوده است؛ بنابراین صرف نظر از جنوب شهر بودن و مشکلاتی که با آن دست و پنجه نرم می‌کند اما بافتی اصیل و معنوی دارد طوری که در همین محله نزدیک به 30 مسجد وجود دارد که این نشان از اصالت و فرهنگ آن است.

عمده دلیلی که حاشیه نشینی در این منطقه حفظ شده بحث اعتیاد و مواد مخدر است. سیاست کلان و نوع مواجهه با بحث اعتیاد در این محله و رها بودن این مسئله بحث دیگری است. عمده دلیل آسیب‌های محله دروازه غار کارتن خواب‌ها و توزیع مواد مخدر است، مشکل ریشه‌ای که مشکلات بسیاری از جمله ناامنی را به همراه می آورد، به همین دلیل ساخت مسکن در این محله به صرفه نیست و همین باعث می‌شود بافت این محل به صورت فرسوده باقی بماند. همچنین اهالی و قدیمی‌های محل هر کسی که توانمند می‌شود سعی می‌کند از این محله برود.

*از چه زمانی فعالیت جهادی خود را در محله هرندی شروع کردید و چرا دروازه غار؟

10 سال پیش بود که با اعضای گروه جهادی «انسانم آرزوست» تصمیم گرفتیم با الگو برداری از شیوه فعالیتهای جهادی امام موسی صدر در لبنان و حاج عبدالله والی در بشاگرد در یک محل مستقر و در طول سال فعالیتهای جهادی تاثیرگذار و مفید داشته باشیم و چه جایی بهتر و قابل دسترس‌تر از محله هرندی! از همینجا بود که محله هرندی را برای فعالیتهای جهادی انتخاب و آسیب‌های اجتماعی، اعتیاد، کودک کار، طلاق که در این منطقه بسیار پررنگ بود را مورد ارزیابی و ریشه یابی قرار دادیم.

10 سال پیش بود که با اعضای گروه جهادی «انسانم آرزوست» تصمیم گرفتیم با الگو برداری از شیوه فعالیتهای جهادی امام موسی صدر در لبنان و حاج عبدالله والی در بشاگرد در یک محل مستقر و در طول سال فعالیتهای جهادی تاثیرگذار و مفید داشته باشیم

شروع فعالیت های جهادی‌مان از حسینیه شیخ رجبعلی خیاط با تهیه و توزیع سبد کالا و بحث های تربیتی کلید خورد؛ گفتنی است تربیت نیروی انسانی و تغییر درونی لازمه ایجاد تغییر و تحول در یک منطقه محسوب می شود از این رو هدف خود را بر این امر متمرکز کردیم. بر این اساس یکی از اصلی ترین شاخه های مباحث تربیتی که انجام می شود در حوزه کودک و نوجوان است که در این زمینه کلاس های فرهنگی، تربیتی و اردوهای آموزشی فراوانی تا به امروز برگزار شده است.

*صحبت از اعتیاد و فروش مواد مخدر به میان آمد بفرمایید چرا این منطقه با بحران اعتیاد مواجه است؟ همچنین برای مقابله با این معضل چه اقداماتی انجام داده اید؟

اعتیاد و کارتن خوابی آسیبی است که به این محل تحمیل شده و آمار و اعدادی که توسط مراکز مختلف مانند ستاد مبارزه با مواد مخدر اعلام می شود تنها بخشی از آمار واقعی این واقعیت تلخ و اسف بار بوده و آمار بسیار بالاتر از این اعداد و ارقام است. برآورد دوستان در ابتدای کار از محله مولوی، هرندی و شوش بیش از 10 هزار نفر کارتن خواب بود این در حالی است که محله هرندی 24 هزار جمعیت دارد که این آمار نشان از اختلالی عظیم در زندگی افراد این محله دارد.

بحثی در این زمینه مطرح است که گفته می شود وجود کارتن خواب ها در این محله مهار و کنترل شده است در حالی که همین امر سبب شده اعتیاد و بزه این افراد به مردم محله نیز سرایت کند. هنوز معضل مال‌خرها در این محله وجود دارد. بنابراین یکی از بزرگترین مشکلات این محله کارتن خواب‌ها هستند که برطرف شدن آن عزم حاکمیتی را می‌طلبد. در برهه‌های مختلف اقداماتی در این زمینه صورت گرفته است، طرح‌هایی انجام شده و کارتن خواب‌ها پراکنده شدند. تقریبا یکی دو سال گذشته بود که خبری بر این اساس منتشر شد که پلیس مبارزه با مواد مخدر موفق شد 56 هزار معتاد متجاهر را به بیرون منطقه مولوی، هرندی، شوش هدایت کند، این محله 56 هزار کارتن خواب ندارد احتمالا در طول سال چندین بار این افراد را پراکنده کردند و دوباره به محله برگشتند به همین خاطر به عدد 56 هزار نفر رسیده است.

*آیا مجموعه هایی که برای نگهداری کارتن خواب ها تاسیس شده جوابگوی اسکان این افراد و پایدار شدن این معضل نیست؟

سالهای قبل مجموعه‌هایی به ظرفیت نگهداری از کارتن خواب‌ها اضافه شده اما چیزی که مشهود است با قوانین جدید و سختگیری‌های فعلی میزان کارتن خوابی کم شده اما این وضعیت تا چه حد پایدار است هنوز مشخص نیست. سال 1397 نیز تا حدودی تعداد کارتن خواب‌ها کم شده بود اما با شیوع ویروس کرونا وضعیت به شکل سابق برگشت و تعداد کارتن خواب‌ها زیاد شد. دلیل این وضع نیز مشخص است متاسفانه در کشور آمار ابتلاء به اعتیاد رو به افزایش و سن ابتلاء به این بلای خانمان سوز رو به کاهش است، اوضاع اقتصادی و اجتماعی هم که مشخص است، بر این اساس دلیلی از دلایل ابتلاء به اعتیاد و کارتن خوابی کم نشده و عاملی برای برگشت کارتن خواب‌ها به زندگی عادی اضافه نشده است که انتظار داشته باشیم آمار و اعداد کم بشود. از این جهت تنها با گذشت زمان است که می‌توان گفت معضل کارتن خوابی کمی برطرف شده یا نشده است.

یکی از اقدامات و اهدافی که گروه جهادی «انسانم آرزوست» این بود که در محله و منطقه ای که در برابر کارتن خواب، معتاد متجاهر، عمده فروش و خورده فروش مواد تسلیم است، امید ایجاد کند بر این اساس نخستین گام را در تأسیس مرکز ترک اعتیاد برداشت و بعد از مطالعه و بررسی‌های دقیق و علمی به طرحی با عنوان «خانه راهی» رسید. خانه راهی دو ویژگی داشت ویژگی اول آن امیددهی و پیام رسانی در سطح محله و ویژگی دوم توانمندسازی افرادی بود که به ترک اعتیاد موفق شده بودند.

*آقای صالحی از چه زمانی با گروه جهادی «انسانم آرزوست» آشنا شدید؟

حدود چهارسال پیش بود که با گروه جهادی «انسانم آرزوست» آشنا شدم و فعالیت جهادی خود را در منطقه هرندی آغاز کردم. همچنین قریب به یکسال می شود که خانه و کاشانه خود را به این منطقه آورده و در محله هرندی ساکن شدم چون معتقد بودم باید در وسط میدان و در میان مردم باشم تا بتوانم برای اهالی محل کاری انجام دهم.

*در حوزه فعالیت های فرهنگی و تبلیغی در راستای آسیب زدایی اجتماعی اعتیاد از محله هرندی چه اقداماتی انجام شده است؟

متاسفانه محله دروازه غار سالیان سال است که قهرا و جبرا با این آسیب اجتماعی درگیر شده و با آن دست و پنجه نرم می کند. گفتنی است دو مقوله دید اجتماعی به اعتیاد و کارتن خوابی وجود دارد که با ابراز تاسف نوع برخورد با بیماری اعتیاد از اول تا به امروز برخورد مناسبی نبوده است. برای مثال پیش از پیروزی انقلاب اسلامی اعتیاد را نه به عنوان بیماری بلکه به عنوان یک رذیله اخلاقی و رفتاری قلمداد می شد و اوایل پیروزی انقلاب اسلامی اعتیاد داشتن جرم محسوب و با معتادین همانند مجرم رفتار می کردند. اما با پیشرفت علم و اینکه در تمام جوامع جهانی اعتیاد به عنوان یک بیماری دیده شد، به طبع جامعه نیز این مساله را پذیرفت و سعی کرد در راستای مبارزه با این بیماری فعالیت کند.

برآورد دوستان در ابتدای کار از محله مولوی، هرندی و شوش بیش از 10 هزار نفر کارتن خواب بود این در حالی است که محله هرندی 24 هزار جمعیت دارد که این آمار نشان از اختلالی عظیم در زندگی افراد این محله دارد

از جمله این اقدامات می توان به ایجاد کمپ‌های ترک اعتیاد و مراکز بازدارنده از مواد مخدر اشاره کرد اما این اقدامات کافی نیست. یکی از مسائل مهمی که در این زمینه وجود دارد این است که فرد معتاد تنها خودش درگیر اعتیاد نیست بلکه خانواده، وابستگان و اطرافیان خودش را نیز درگیر بیماری اعتیاد می‌کند. فردی که معتاد می‌شود، خواهر، برادر، پدر، مادر و جامعه اطرافش نیز دچار آسیب می‌شوند چرا که فرد معتاد خود تصمیم نمی‌گیرد بلکه این مواد مخدر است که برای او تصمیم می‌گیرد که چطور رفتار کند. یا حتی فرد معتاد ممکن است به خانواده و اطرافیان خود صدمه وارد کند و با خانواده رفتارهای خشن و پرخاش گرانه داشته یا از خانه و خانواده خود دزدی کند.

بخشی از مقابله با بیماری اعتیاد بستگی به خود فرد و بخش مهمی نیز به جامعه اطرافش برمی‌گردد. بر این اساس آموزش نحوه برخورد با فرد معتاد به اطرافیان او مسئله بسیار مهمی است. ان‌جی‌اوهای مختلف توانستند تا حدودی آموزش‌هایی در این خصوص به جامعه وابستگان به معتادان بدهند اما متأسفانه فرد معتاد بعد از اینکه مرحله ترک اعتیاد و سم زدایی را انجام می دهد بلاتکلیف است. اولا خانواده او را نمی‌پذیرند و ایشان را به عنوان یک فرد بهبود یافته باور ندارند و منتظرند که مجددا به سراغ مواد برود. در مرحله بعد جامعه نیز فرد بهبود یافته را در خود نمی‌پذیرد و با این فرد به صورت یک فرد عادی رفتار نمی‌کند کمااینکه بسیاری از معتادان ترک کرده نیز تا آخر عمر خود را فردی معتاد تصور می‌کنند و باور دارند بیماری اعتیاد همیشه با آنها هست.

خانه راهی این خلاها را دید و به منظور تقویت و توانمندسازی معتادان بهبوده یافته در راستای خانواده پذیری و اجتماع پذیری فرد معتاد اقدامات قابل توجهی انجام داد. برای مثال امروز معتادان بهبود یافته به صورت موقت در این محل اقامت می گزینند تا بعد از مرحله سم زدایی بتوانند پاکی خود را حفظ کنند و با یافتن شغل به جامعه بازگشت داشته باشند.

*دقیقا چند سال از تاسیس خانه راهی می گذرد و چه دستاوردهایی داشته است؟

قریب به 3 سال است که خانه راهی تاسیس شده و حدود 100 نفر به خانه راهی آمده و موفق به ترک اعتیاد شده اند. برای مثال جوانی را داشتیم که بعد از بهبودی برای او شغلی پیدا کردیم، مشغول به کار شد و ازدواج کرد، همچنین افراد بسیاری که حتی فکر نمی کردند روزی بتوانند از این بیماری اعتیاد رها شوند موفق به ترک شدند و به کانون خانواده برگشتند.

*آیا خانه راهی از این افراد هزینه هم دریافت می کند؟

خانه راهی هیچ مبلغی از معتادان و خانواده آنان دریافت نمی کند و به صورت رایگان به این عزیزان خدمات ارائه می کند؛ تنها شرط پذیرش معتادان در خانه راهی پاک ماندن است.

*پس تامین هزینه های به چه صورت است و مراجعه کنندگان با چه روش هایی موفق به ترک می شوند؟

خانه راهی با همکاری خیریه «انسانم آرزوست» و معاونت اجتماعی رفاهی شهرداری تهران دو مرکز بهاران که غیرفعال بود را فعال کرد و در آن مراکز به صورت رایگان بیماران معتاد را بستری و مرحله سم زدایی را برای آنها عملیاتی می‌کند. روش ترک در این مراکز روش خاصی است با روش‌های اسلامی و روانشناسی زیر پوشش گروه رویش دانشگاه شهید بهشتی و تحت پوشش درمان طب اسلامی انجام می‌گیرد و تا کنون نتایج بسیار خوبی هم داشته است.

*آیا بیماران معتاد خودشان به خانه راهی مراجعه می کنند یا خانواده، آنان را می آورند؟

خودشان می آیند. یکی از وظایف افرادی که در خانه راهی موفق به ترک می شوند این است که پیام رسانی داشته باشند و افراد کارتن خواب را ترغیب کنند تا برای ترک اعتیاد به خانه راهی مراجعه کنند.

البته سعی کردیم در سطح عمومی این پیام رسانی انجام شود اما به صورت عمده این‌طور بوده که مسجد فاطمه زهرا (س) مرکز مراجعه این افراد شده طوری که امروز معتادان محله وقتی به یکدیگر می رسند به هم می‌گویند اگر می‌خواهید ترک کنید به مسجد حضرت فاطمه زهرا (س) بروید و از حاج آقا کمک بگیرید.

متاسفانه بزرگترین مشکل خانه راهی این است که از سوی هیچ ارگانی حمایت نمی‌شود و همه فعالیت ها کاملا به صورت خودجوش توسط خیریه انسانم آرزوست و مسجد حضرت فاطمه زهرا (س) که هیچ گونه فعالیت اقتصادی ندارند و با کمک‌های مردمی انجام می‌شود. بنابراین کمک های مردمی از طریق گروه تعاملی انسانم آرزوست تامین می شود.

* آیا برای رفع مشکلات و آسیب های موجود با اندیشکده و یا نهادی هم همکاری دارید؟

بله. تقریبا بعد از گذشت دو سال از فعالیتهای جهادی در منطقه هرندی بر آن شدیم نقشه راهی برای در حوزه آسیب‌های اجتماعی محله دروازه غار ترسیم کنیم. بر این اساس با همکاری اندیشکده پایا که اندیشکده‌ای برای طرح توسعه مناطق محروم و زیرمجموعه دانشگاه امام حسین (ع) است، طرح توسعه‌ای را برای محله هرندی نوشته و کارگروه های مختلف تشکیل شد. در هر کارگروهی معضلات مختلف و نقاط قوت و ضعف ارزیابی و برای هر کدام از معضلات علت یابی صورت گرفت و به این وسیله طرح توسعه‌ای در حوزه‌های مختلف به عنوان سند پیش روی تهیه و تدوین شد.

یکی از آن حوزه‌ها بحث اعتیاد بود. ما باید برای نشان دادن معضلات واسطه بین عوامل حاکمیت و محله می‌شدیم. در این زمینه مستندی با همکاری سازمان اوج با حمایت خانه مستند ویژه مسئولین تهیه و به سمع و نظر مسئولین رسید و نشستی با حجت الاسلام و المسلمین رئیسی رییس قوه قضائیه وقت برگزار و مسائل و مشکلات در خصوص کم کاری‌های حاکمیت در حوزه اعتیاد مطرح شد.

فعالیت های جهادی که در این منطقه صورت می پذیرد همه بر اساس تحقیقات و پژوهشهای علمی است. پس از بخش پژوهش اقدامات آزمایشی صورت می پذیرد و بعد از موفقیت، تجربیات خود را در اختیار دیگران قرار می دهیم تا این فعالیت ها توسعه پیدا کنند.

*با توجه به آسیب‌ها و معضلات منطقه هرندی بفرمایید برای کودکان و نوجوانان چه اقدامات فرهنگی انجام داده اید؟

کانون محمدیه در بخش فرهنگی برای نوجوانان فعالیت می‌کند. یکی از معضلات و آسیب‌های محله دروازه غار که چند وقتی است دیده نمی‌شود و درباره آن صحبتی صورت نمی پذیرد بحث کودکان کار است. مساله کودکان کار یک بحث عادی در جامعه نیست و ساماندهی آن هم به سادگی میسر نمی شود. یکی از معضلات این محله مهاجرت کودکان کاری است که در تمام سطح کشور وجود دارند. بنابراین مهاجرت متکدیان از شهرهای دیگر به خصوص شهرهای شمالی یکی از معضلات این منطقه به شمار می رود.

به همت کانون محمدیه و با همکاری سازمان رسانه ای اوج برای کودکان و نوجوانان در معرض آسیب محله هرندی فعالیتهای فوق تخصصی گسترده ای در زمینه آموزش رسانه در حال اجراست. همچنین برگزاری هر روزه کلاس های ورزشی در موضوعات رزمی، فوتبال و شنا، اجرای طرح مهر و وفا به منظور پیاده سازی نسخه اجرایی برای سند تحول آموزش و پرورش ذیل ساحت های شش گانه تربیتی در قالب مسجد - مدرسه برای مقطع ابتدایی به صورت روزانه، برگزاری مراسمات مذهبی به صورت هفتگی و مناسبتی، برپایی رویداد ها فرهنگی و جشن های خیابانی برای عموم مردم با نگاه ویژه تر به کودکان و نوجوانان، شروع به کار خانه هنری رسانه ای دروازه غار با حمایت سازمان اوج، تشکیل گروه سرود کانون محمدیه و تولید سه قطعه سرود، تولید دو نماهنگ با نگاه ویژه به کودک و نوجوان، برگزاری دوره های آموزشی در رشته های فیلمنانه نویسی نویسندگی، طراحی، عکاسی و...، برگزاری اردوهای دانش اموزی و خانوادگی به طور متوسط به صورت هفتگی از دیگر برنامه های فرهنگی است که محور آن بیشتر برای کودکان و نوجوانان است.

*چرا به این متکدیان غربتی گفته می شود؟

دلیل اینکه به اینها غربتی گفته می‌شود این است که افرادی بودند که از کشور پاکستان و افغانستان آمدند و در سیستان و بلوچستان ساکن شدند و چون افراد جسوری بودند رضاخان طی یک برهه‌ای آنها را در کل کشور پخش و تبعید کرد. به همین خاطر تقریبا در همه شهرها یک محله غربتی نشین وجود دارد. الان متأسفانه یکی از این محله‌هادر تهران محله دروازه غار است. همین مساله یکی از آسیب‌هایی است که اگر امروز جلوی آن گرفته نشود عواقب بسیار بدی به دنبال خواهد داشت و در آینده ممکن است این منطقه سرنوشتی مانند محله خاک سفید داشته باشد.

یکی از برنامه های هفتگی مسجد حضرت فاطمه الزهرا (س) برگزاری جلسه روضه در روزهای شنبه است که این بچه ها را نیز جذب مسجد کردیم.

*آقای امامی چه شد که به فکر تاسیس مرکز مشاوره رویش اجتماعی افتادید؟

وقتی خانه راهی و دو مرکز بهاران راه اندازی شد با همکاری مرکز مشاوره شهید بهشتی و موسسه رویش مرکز مشاوره رویش اجتماعی در محله هرندی تاسیس شد تا در طول سال به ساکنان محل خدمات مشاوره‌ای ارائه شود و خوشبختانه تا به امروز این مرکز بیش از 300 مشاوره داشته است.

*از مرکز نیکوکاری انسانم آرزوست بگویید؟

قالب فعالیتهای خیریه رفع مشکلات معیشتی، درمانی، مسکن و حمایت بانوان سرپرست خانوار است که در قالب مرکز نیکوکاری انسانم آرزوست به صورت سامانه توانمند سازی آسیب دیدگان اجتماعی، طرح کارت های حمایتی دائمی، سبد کالا و جهیزیه انجام می شود.

خیریه کمک‌های مردمی را به دست مردم می‌رساند، این خیریه موارد مشکل‌دار را شناسایی کرده و مددکاری را تا برطرف شدن مشکل ادامه می‌دهد. پروژه کارت‌های اعتباری به صورت پایلوت برای صد نفر از خانم‌های سرپرست خانوار رقم خورده است. برای این خانواده‌ها کارت بانکی به نام خودشان ایجاد شده، این کارت‌های بانکی تنها داخل محله قابل استفاده و به صورت قسمت بندی شده است به این صورت که قسمتی که برای پروتئین شارژ می‌شود فقط برای خرید پروتئین قابل استفاده است و قسمت‌های دیگر نیز به همین شکل است.

متکدیان غربتی یکی از آسیب‌هایی است که اگر امروز جلوی آن گرفته نشود عواقب بسیار بدی به دنبال خواهد داشت و در آینده ممکن است این منطقه سرنوشتی مانند محله خاک سفید داشته باشد

ما در بحث توجه به محلات محروم به خصوص در ایام اخیر اتفاقاتی در سطح کلان در حال رخ دادن است، ما هم سعی داریم رسانه‌ها را دعوت کنیم و درباره این مسائل اطلاع رسانی کنیم. سعی می‌کنیم کارهای کوچکی که انجام می‌دهیم را دقیق‌تر و کیفی‌تر انجام دهیم و همزمان اطلاع رسانی نیز انجام بدهیم که اگر نمونه موفقی است دیگران نیز از آن الهام گرفته و آن را اجرا کنند.

بحث مواد مخدر، ترک اعتیاد و کارتن خوابی حاصل بی توجهی مسئولان در زمانی طولانی به این مقوله است. طرح تحول و توانمندسازی محلات چند روز پیش رونمایی شد و یادداشتی نیز از مقام معظم رهبری درباره آن طرح بیان شد. این طرح را افراد بزرگی در کشور دنبال می‌کنند و لازم است رسانه‌ها چنین برنامه‌هایی را پوشش خبری بدهند و از رقم خوردن اتفاقات بد جلوگیری کنند.

* آیا در عرصه کسب و کار اقداماتی انجام داده اید؟

بله. توجه به فراوانی کارگاهها و کسب و کارهای مرسوم در محله مانند خیاطی، سراجی، پرده و متعلقات و... اقدام به ایجاد مرکز توسعه کسب و کار اجتماعی هرندی با همکاری بنیاد برکت ستاد اجرایی فرمان حضرت امام کردیم و خدماتی چون پشتیبانی از تولیدی ها، آوردن سفارش تولید، فراهم کردن مکان، تامین تسهیلات، مشاوره و برگزاری دوره در امور تخصصی تولید تا برندیگ انجام شد که حاصل آن می توان به بیش از هزار شغل و حمایت از 700 کارگاه تولیدی اشاره کرد.

این مرکز هزار شغل در محله هرندی ایجاد کرد و در اوج شیوع کرونا با اینکه در همه جا کارها خوابیده بود حدود 130 خیاط خانه برای تولید ماسک ایجاد و اهالی محل مشغول کار شدند. یکی از وظایف کلینیک اشتغال ارتباط و همکاری با تولیدی ها بود از این رو کسانی که به دنبال کار بودند به کلینیک می‌آمدند و به تولیدی ها معرفی می شدند. بنابراین با تاسیس این مرکز از یک طرف هم نیروی جویای کار وجود داشت و هم آنان به واسطه کلینیک به تولیدی ها متصل می‌شدند. یا برای مثال در مرکز بهاران کارگاه تولید بوق ماشین ایجاد شد و الان نزدیک 30 نفر از افراد بهاران داخل کارگاه مشغول به کار هستند.

مسائل آسیب‌های اجتماعی را نمی‌شود تک بعدی بررسی کرد، اگر اعتیاد حل شود مشکل مسکن، مشکلات خانوادگی و بیکاری نیز وجود دارد و باید فکری برای آنها بشود. فرد معتاد در آواری از مشکلات فرو رفته است و یک دست به تنهایی نمی‌تواند به این فرد کمک کند و باید ده‌ها دست با هم به کمک فرد بیایند. یکی از پرقوت‌ترین بازوانی که به ما در این مسیر یاری رساند بنیاد برکت بود، بنیاد برکت سرمایه‌ای آورد و پشتوانه مالی قرار داد و به افرادی که ما معرفی می‌کردیم وام پرداخت می‌کرد تا اشتغالزایی کند.

*از طرح مهر و وفا بگویید.

طرح مهر و وفا زیرمجموعه کانون محمدیه است. بچه‌ها در پایه چهارم و پنجم دبستان ساعت 7 صبح تا 13 کلاس دارند بعد از آن هم کلاس‌های ورزشی و سایر کلاس‌ها برگزار می‌شود. بچه‌ها از صبح تا عصر مدرسه هستند. طرح مهر و وفا طرحی بود که برای دوران کرونا انجام شد و مقدمه‌ای برای بحث مدرسه بود. از صبح کل کلاس‌های درسی بچه‌ها با ما است، بچه‌ها مدارس خود را ثبت نام کردند و در سامانه شاد حاضری می‌زنند اما کل آموزش آنها با ما بود. 20 نفری که در پایه چهارم و پنجم در این طرح هستند با آیتم‌های گزارش گیری که داریم با چند تا از مدرسه‌های غیرانتفاعی درجه یک تهران مقایسه کردیم بچه‌های ما همه روی میانگین بالا بودند. قصد ما این بود که همانطور که باید «تنفقوا مما تحبون» انفاق از آنچه که دوست داریم صورت بگیرد خدمات نیز همانطور که برای فرزندان خودمان می‌پسندیدم همان خدمات را به این کودکان ارائه بدهیم.

*چه اقداماتی در تقویت اعتقادات و باورهای دینی مردم منطقه انجام می‌دهید؟

یکی از مشکلات این بوده که آمرین به معروف خود به معروف عمل نکردند و ناهیان از منکر خودشان ترک منکر نکردند. متأسفانه این یکی از معضلات است و این مسئله سبب عدم اعتماد مردم شده است. یکی از کارهایی که توفیق داشتم آن را انجام دهم محله محور شدن مسجد بود که در مدت کوتاهی این امر محقق شد.

طبقه پایین مسجد فضای بسیار مناسبی برای کار فرهنگی داشت که متأسفانه حدود 19 سال بود از ابتدای تأسیس این مسجد غیر استفاده مانده بود. ما حدود 3 میلیون فقط هزینه کردیم که موش‌ها و سوسک‌های آن قسمت را از بین ببریم تا بتوانیم از آن قسمت استفاده کنیم. اولین اتفاق خوبی که در مسجد افتاد این بود که مرکز مراوده بچه‌های محله شد. عقیده من این است که آینده دروازه غار به دست بچه‌های نوجوان امروز این محله ساخته می‌شود. اینکه بچه وارد مسجد شود و در مسجد به او خوش بگذرد در جذب آنها به مسجد کمک می‌کند.

برای من بسیار خوشایند است که بچه‌ها همه عشقشان به این است که به مسجد بیایند و بعد از کلاس کانون وسط مسجد فوتبال بازی کنند. در همان صحن مسجد جوراب‌هایشان را در هم کرده و با آن توپ و با صندلی ها دروازه درست می‌کنند، من هم لباسم را درمی‌آورم و با بچه‌ها فوتبال بازی می‌کنم، این یکی از تفریحات جالبی است که ما در مسجد فعال کردیم و به دنبال برگزاری لیگ فوتبال جورابی هم هستیم. این برای ما جذاب است که بچه ترجیح می‌دهد به جای اینکه برود و در کوچه بازی کند وقت خود را در مسجد می‌گذراند. مسجد ما از ساعت 7:30 صبح تا ساعت 12 شب باز است.

وقتی قرار است مذهب را به یک کودک یا نوجوان بیاموزیم چاره‌ای نداریم جز اینکه همراه آن کودک، کودکی کنیم. به لحاظ معیشتی، فرهنگی و حتی امنیتی انتظاراتی از یک روحانی وجود دارد. من سعی کردم احساس امنیت را برای این بچه‌ها فراهم کنم و این همراهی‌ها باعث شده تا بچه‌ها در روزه‌های هفتگی ما شرکت کنند. ما به صورت هفتگی شنبه‌ها مجلس روضه و سفره حضرت ام البنین (س) را داریم و در مناسبات مختلف نیز به توفیق الهی و کمک اهل بیت (ع) مراسمات به خوبی برگزار می‌شود. در ایام ماه محرم با اینکه ما برنامه ریزی خاصی نکرده بودیم اما طوری شد که در طول روز سه مجلس روضه برگزار می‌کردیم.

*اقداماتی که انجام می‌دهید با توجه به معضلاتی که بچه‌ها می‌بینند، آیا اثرگذار است؟

یکی از مثال‌هایی که دوستان می‌زنند این است که همه معتادان محل چاکرم حاج آقایشان ترک نمی‌شود. آنها به دیدن ما عادت کردند و من هیچ وقت برخورد قهری با آنها نداشتم. مگر اینکه در جایی که بچه‌ها حضور داشتند مشغول مصرف مواد بودند که من با آنها برخورد کردم. من سعی کردم نه تنها با بچه‌های محل برخورد خوب و جذبی داشته باشم بلکه با معتادان محله نیز برخورد خوبی داشته باشم. بچه‌ها قبل از اینکه ما به این محله بیاییم هم این معضلات را می‌دیدند و این مسئله برای آنها مسئله جدیدی نیست. ما سال گذشته یک درس با عنوان آسیب‌های اجتماعی داشتیم امسال هم یک درس با عنوان سبک زندگی داریم. ولی برای بچه‌ها این مسئله جا افتاده است، به طوری که افراد معتاد لوازم موردنیاز مصرف مواد را به راحتی تهیه می‌کنند و این صحنه‌ها را گاها بچه‌ها هم می‌بینند. بچه‌های این محله تقریبا همه چیز را می‌دانند و نجات دادن بچه‌ها از این آسیب تنها با آگاهی دادن نسبت به آینده فرد معتاد امکان دارد.

از تاسیس «خانه راهی» تا برگزاری لیگ فوتبال جورابی 2
از تاسیس «خانه راهی» تا برگزاری لیگ فوتبال جورابی 3