از شانگهای تا چابهار؛ همه راهها از ایران میگذرد
تهران - ایرنا - «اسحاق جهانگیری» معاون اول رئیس جمهوری به تازگی در اجلاس نخست وزیران سازمان همکاری شانگهای از اعضای این سازمان برای همکاری در پروژه عظیم ریلی چابهار به زاهدان دعوت کرده است. سؤال این است که چرا باید چابهار برای اعضای سازمان یاد شده مهم باشد؟
به گزارش ایرنا، نوزدهمین اجلاس نخست وزیران شانگهای روز دوشنبه هفته قبل با حضور اسحاق جهانگیری معاون اول رییس جمهوری و همچنین شش نخست وزیر از کشورهای چین، روسیه، تاجیکستان، قرقیزستان، ازبکستان و قزاقستان برای نخستین بار به میزبانی کشور هند و به صورت ویدئوکنفرانس برگزار شد.
معاون اول رییس جمهوری، ضمن پرداختن به موضوعهای مهمی چون تروریسم، برجام و تحریمها و موضوع یافتن سازو کار بانکی و پولی منطقهای اهمیت بندر چابهار و اتصالات ریلی آن در مسیر افغانستان و آسیای مرکزی را یادآور شد و از اعضای سازمان همکاری شانگهای برای همکاری در پروژه عظیم ریلی چابهار به زاهدان دعوت کرد.
واقعیت این است که موقعیت خاص ایران در امر ترانزیت بینالمللی باعث شده است که توسعه بینالمللی حمل و نقل از رویکردهای اساسی وزارت راه و شهرسازی دولت تدبیر و امید در برنامههای راهبردی باشد. بنابراین، سخنان جهانگیری در اجلاس شانگهای را نیز باید در همین راستا تفسیر کرد.
طی حدود 8 سال گذشته تلاش دولتهای یازدهم و دوازدهم این بوده است که علاوه بر تعریف کریدورهای جدید برای توسعه حملونقل بین المللی و ترانزیت کالا و مسافر، زیرساختهای مورد نیاز آن را در داخل کشور نیز تامین کند. اعضای سازمان همکاری شانگهای، با توجه به نیاز مبرمشان به مسیرهای تجاری ایران میتوانند در دستیابی به اهداف مورد نظر دولت نقشی مهم داشته باشند.
سازمان شانگهای چیست و چرا برای ایران مهم است؟
سازمان همکاری شانگهای Shanghai Cooperation Organization - (SCO)، ابتدا با هدف مبارزه با تهدیدهای امنیتی جدید و با گردهمایی سران کشورهای روسیه، چین، قزاقستان، قرقیزستان و تاجیکستان در سال 1996 در شهر شانگهای تحت عنوان گروه شانگهای 5 پا به عرصه ظهور گذاشت. سپس با پذیرش عضویت ازبکستان در سال 2001 تعداد اعضای آن به 6 کشور رسید و نام آن نیز به سازمان همکاری شانگهای تغییر کرد.
در سال 2005 سه کشور ایران، هند و پاکستان به عنوان اعضای ناظر به این سازمان پیوستند. هند و پاکستان در سال 2017 به عضویت دائم آن درآمدند.
ایران در تاریخ 10 بهمن 1383 (2004) تقاضای عضویت خود را ارائه کرد و سند پیوستن به آن همراه پاکستان و هند به عنوان ناظر در اجلاس سران سازمان در شهر آستانه قزاقستان در تاریخ 14 و 15 تیر ماه 1384 امضاء شد.
سازمان شانگهای قبل از هرچیز در کنار سازمانهایی چون «آسه آن»، «اکو»، «سارک» و «اوپک» بخشی از فرایند همگرایی در آسیا است. ایران نیز به عنوان کشوری مهم در قاره آسیا بدون شک از این همگرایی منتفع خواهد شد، چنانچه اعضای سازمان شانگهای نیز از تعامل با ایران نفع خواهند برد.
برای نمونه حضور و مشارکت ایران در همکاریهای امنیتی و سیاسی میتواند به تقویت امکان دستیابی به اهداف امنیتی سازمان شانگهای کمک کند. زیرا تجارب ایران در مبارزه با تروریسم، قاچاق و موارد امنیتی و همسایگی با کشورهای افغانستان و عراق برای سایر اعضای سازمان جذابیت دارد و مرز مشترک ایران و اسیای مرکزی نیز نگرانیهای امنیتی مشترکی را موجب شده و به طور کلی امنیت پایدار در منطقه مستلزم حضور و همکاری جدی ایران در ترتیبات امنیتی حوزه جغرافیایی سازمان شانگهای است.
به علاوه، نباید فراموش کرد که در کنار مسائل امنیتی دو هدف اصلی و مهم دیگر این سازمان عبارت است از حذف محدودیتهای تجاری و موانع و فواصل اقتصادی و دیگری مقابله با یکجانبهگرایی در عرصه بینالمللی. از یک طرف این اهداف امروزه با در نظر گرفتن بلندپروازیهای اقتصادی چین از رنگ و لعاب بیشتری برخوردارند و از طرف دیگر هر دو هدف یاد شده برای ایران حائز اهمیت بسیاری است.
واقعیت این است که وسعت جغرافیایی و جمعیت قابل توجهی که در کشورهای عضو ساکن هستند چه از نظر ذخایر رو زمینی و زیر زمینی و چه به لحاظ بازار مصرف ظرفیت غیر قابل انکاری از نظر اقتصادی برای اعضا به شمار میرود. محدوده جغرافیایی سازمان شانگهای حدود 60 میلیون کیلومتر مربع و جمعیتی آن حدود 3 میلیارد نفر است. یعنی حدود یک سوم مساحت و جمعیت جهان را در بر گرفته است. افزایش تعداد اعضاء بر این وسعت جغرافیایی و جمعیتی خواهد افزود. اگر به تصویر فوق نگاهی بیاندازیم مشاهده میکنیم که با حضور اعضای ناظر، طرفهای گفت وگو و میهمانان وسعت این سازمان باز هم گستردهتر خواهد شد.
بنابراین، ظرفیت اقتصادی عظیمی در حوزه جغرافیایی - اقتصادی برای ایران نهفته است و یکی از مهمترین راههای فعال کردن و استفاده از این ظرفیت عظیم توسعه زیرساختهای حمل و نقل (زمینی و دریایی) است. بنابراین، معاون اول رئیس جمهوری به درستی دست روی این مورد گذاشته است.
چرا چابهار مهم است؟
نگاهی به جغرافیای آسیا و خاورمیانه مبین منحصر به فرد بودن موقعیت ژئوپلیتیکی ایران است. ایران در بیشتر تقسیم بندیهای سیاسی - جغرافیایی آسیا وجود دارد؛ عضوی از مجموعه کشورهای خاورمیانه است؛ یکی از اعضای کشورهای حوزه خلیج فارس است؛ از اعضای کشورهای حاشیه دریای خزر است و متصل به آسیای میانه است و همچنین بخشی از زیرمجموعه آسیای جنوب غربی به شمار میرود.
چنین موقعیت منحصر به فردی آن را به چهارراه مواصلاتی غرب و شرق از یک طرف و شمال و جنوب از طرف دیگر بدل کرده است. پایگاه اطلاع رسانی دولت تصویری دقیق از مهمترین بزرگراههای آسیا و نقش و جایگاه ایران در آن ارائه کرده است:
بزرگراه 1 AH: بزرگراه 1 AH از توکیو ژاپن آغاز می شود و پس از عبور از کشورهای چین، کره جنوبی، کشورهای جنوب شرق آسیا، هند، پاکستان، افغانستان و ایران تا غرب ترکیه و شهرهای استانبول و ادیرنه ادامه می یابد و از مرز بلغارستان وارد بزرگراه E80 در شبکه بزرگراهی اروپا می شود.
بزرگراه 8 AH: این بزرگراه به طول 4.817 کیلومتر از مرز بین روسیه و فنلاند شروعشده و به بندر امام در ایران منتهی می شود که هشتمین بزرگراه مهم از کل شبکه بزرگراهی آسیا به شمار می رود.
بزرگراه 70 AH: طول این بزرگراه 4.832 کیلومتر است و از مرز روسیه و اوکراین آغاز و به بندرعباس ختم میشود.
بزرگراه 71 AH: این بزرگراه نیز به طول 426 کیلومتر از منطقه دلارام در افغانستان واقع در بزرگراه 1 AH آغاز می شود و در منطقه دشتک استان قزوین واقع در بزرگراه 75 AH به پایان می رسد.
بزرگراه 72 AH: این بزرگراه طول 1.147 کیلومتر تهران را به بوشهر متصل می کند که با بزرگراه های 1 AH،2 AH و 8 AH نیز هم مسیر است.
بزرگراه 75 AH: بزرگراه دیگری است که تجن در ترکمنستان را به منطقه آزاد چابهار واقع در بزرگراه 5 AH به طول 1.871 کیلومتر متصل میکند.
بزرگراه 78 AH: عشقآباد در ترکمنستان واقع در بزرگراه 5 AH نیز با پیمایش مسیری به طول 1.076 کیلومتر به شهر کرمان واقع در بزرگراه 2 AH در ایران می رسد و بزرگراه 78 AH را تشکیل می دهند.
بزرگراه 82 AH: طول این بزرگراه 1.261 کیلومتر است و از مرز بین روسیه و گرجستان آغاز می شود و در شمال شهر خوی واقع در آذربایجان غربی در منطقه ای بنام ایواوغلی در بزرگراه 1 AH خاتمه می یابد.
بزرگراههای فوق در قالب کوریدورهای متفاوتی قرار گرفته و هر یک نقش و جایگاه خاص خود را دارند. برخی از آنها مانند کریدور شمال - جنوب وکریدور کتای دروازه ورود به آسیای میانه را شکل دادهاند.
ایجاد کریدور شمال - جنوب ابتدا در سال 1995 و با همکاری هند، ایران و ترکمنستان کلید خورد، اما بعدها با پیوستن روسیه و 9 کشور دیگر شامل قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، ترکیه، اوکراین، بلاروس، آذربایجان و عمان بسیار گسترده شد و از طریق شبکهای وسیع از راهها بخشهای زیادی از آسیا و اروپا را به یکدیگر متصل میکند.
طرح کوریدور بین المللی شمال - جنوبهمچنین، کریدور «کتای»، ایران، افغانستان، تاجیکستان و قرقیزستان را به یکدیگر وصل میکند. این کریدور که در سال 2011 و به پیشنهاد افغانستان ایجاد شد، در نیمه دوم سال 98 در دو مرحله از مسیر هند - چابهار - افغانستان و مسیر بندرعباس - افغانستان - تاجیکستان با استفاده از سند «کارنه تیر» به صورت آزمایشی افتتاح شد.
نکته مهم در مورد کریدور کتای این است که ترانزیت کالا در این کریدور بر اساس مواد کنوانسیون تیر (T.I.R) است. این کنوانسیون در سال 1959 زیر نظر شورای همکاریهای اقتصادی سازمان ملل متحد ایجاد شد. در سال 1975 تجدید و اکنون به نام کنوانسیون تیر 1975 شناخته می شود.
لازم به ذکر است که در حال حاضر 58 کشور به صورت فعال از این سیستم حمل و نقل بین المللی استفاده می کنند. مهمترین ویژگی کنوانسیون تیر عبور کالا از کشورهای مابین مبدأ و مقصد بدون تشریفات گمرکی است که نقش مهمی در کاهش زمان و هزینه حمل و نقل دارد.
باتوجه به آنچه گفته شد میتوان درک کرد که چرا جهانگیری از اعضای سازمان شانگهای برای همکاری در پروژه ریلی چابهار به زاهدان دعوت کرده است. چابهار بندری است که در جایگاه ارتباطی ایران در منطقه و به ویژه در کریدور شمال - جنوب و همچنین کریدور کتای نقشی کلیدی دارد.
این بندر به طور مستقیم یا غیرمستقیم در مسیر چندین شاهراه بینالمللی واقع شده و قابلیت تبدیل شدن به یکی از راهبردیترین موقعیتهای ترانزیتی را دارد و به همین خاطر از آن به عنوان «دروازه بزرگ» به کشورهای محصور افغانستان و کشورهای آسیای میانه یاد میشود.
این بندر مستعد اتصال مراکز تجاری در جنوب آسیا (هند)، خلیج فارس (دوبی) و آسیای میانه و افغانستان است. این بندر 950 کیلومتر با مرز افغانستان و یک هزار و 827 کیلومتر با سرخس در مرز ترکمنستان فاصله دارد.
در مقایسه با بندر گوادر یکی از نقاط قوت چابهار این است که دسترسی به کشورهای آسیای میانه مانند ترکمنستان، ازبکستان و غیره را بدون عبور از خاک نا امن افغانستان هم برای چین و هم برای هند فراهم میکند. از این رو هرچند چین به سرمایهگذاری در گوادر اقدام کردهاست اما به نظر میرسد چابهار جذابیتهای خاص خود را دارد.
کالاهای هند از طریق راه مبادلاتی چابهار، بم، زرنگ دلارام به شاه راه شمال - جنوب افغانستان انتقال و از آنجا در سراسر افغانستان توزیع می شود.
تکمیل راه آهن چابهار زاهدان و اتصال آن به راه آهن مشهد مسیر امنتری برای دسترسی به آسیای میانه از طریق ترکمنستان است.
کاهش هزینه و کوتاهی زمان مبادلات تجاری و حمل و نقل کالا بین کشورهای عضو و ناظر سازمان شانگهای به ویژه برای دو ابراقتصاد آسیا یعنی چین و هند، انگیزههای لازم برای توسعه زیرساختهای ارتباطی، در قالب کریدورهای یاد شده را فراهم میکند.
به علاوه، ایران یکی از کشورهای اصلی جهان از نظر ذخایر نفت و گاز است و با دارا بودن جمعیتی بالای 80 میلیون نفر از بزرگترین کشورهای منطقه به شمار میرود. از این نظر ایران نیز در کنار موقعیت منحصر به فرد ژئو پلیتیکی دارای یک موقعیت ژئو اکونومیک با پتانسیلهای عظیم اقتصادی است و میتواند در افزایش قدرت و تأثیرگذاری سازمان شانگهای نقش بسزایی ایفا کند. ستار محمدی تلوار
*س_برچسبها_س*