«اعتراف دوست و دشمن به هوش امنیتی - سیاسی» طائب / روایت خبرگزاری اصولگرا از کارنامه رئیس سابق اطلاعات سپاه
فارس نوشت: نقش بیبدیل سازمان اطلاعات سپاه در مواجهه، کنترل و مهار جریان های انحرافی و ضد انقلاب داخلی و بیگانه قابل کتمان نیست و این نقش در سایه مدیریت هوشمندانه شیخ حسین طائب قابلیت اجرایی و عملیاتی یافته است.
در پی تغییر و تحول اخیر در سازمان اطلاعات سپاه بعد از سال 88 تا به الآن، موج وسیعی از تحلیل ها و تفاسیر درباره این جابهجایی در عرصه رسانهای و شبکههای اجتماعی شکل گرفته است. اگر گفته شود که این اولین تغییر و جابهجایی در جمهوری اسلامی است که در این وسعت مورد توجه دوست و دشمن قرار میگیرد، چندان به گزاف نگفته ایم.
به عبارتی دیگر، اولین تحلیل درباره دامنه رصد و توجه کارشناسان و نخبگان و رسانههای ضدانقلاب و همچنین کشورهای بیگانه به این اتفاق، نشاندهنده اهمیت امنیت جمهوری اسلامی ایران است. اما چرا باید شیخ حسین طائب را به شکل جدا و بهصورت فنیتر مورد تحلیل قرار دهیم؟ چرا دشمنان نظامی اسلامی از سوپر انقلابیها گرفته تا نئو فرقانیها، منافقین، افراد بهظاهر انقلابی، عدالتخواه، اصلاحطلب، ضدانقلاب، جریان بهاری و انحرافی، جریان اعتدال و جواسیس آمریکایی - انگلیسی - صهیونیستی از این تغییر اظهار خوشحالی میکنند؟
نیمنگاهی به تاریخچه تشکیل سازمان اطلاعات سپاه زمینه ورود به این سئوال را فراهم می کند:
واحد اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی همزمان با شکلگیری این نهاد انقلابی با عنوان معاونت اطلاعات و تحقیقات سپاه کار خود را آغاز کرد و وظیفه برخورد با گروهکهای ضدانقلاب را بر عهده گرفت.
در سال 63 و با تشکیل وزارت اطلاعات؛ نیروهای واحد اطلاعات سپاه نیز به این وزارتخانه رفتند و معاونت اطلاعات سپاه کار جمعآوری اطلاعات نظامی را بر عهده گرفتند و عملاً تبدیل به واحد اطلاعات عملیات شد.
معاونت اطلاعات سپاه در اواسط دهه 70 علاوه بر مأموریتهای نظامی، مأموریتهای امنیتی را نیز بر عهده گرفت و با عنوان معاونت اطلاعات ستاد مشترک سپاه کار خود را آغاز کرد.
در سال 86 و با انتصاب سرلشکر عزیز جعفری به فرماندهی کل سپاه، تغییراتی در ساختار و سازمان سپاه ایجاد شد که درنتیجه این تغییرات ستاد مشترک سپاه به معاونت هماهنگکننده سپاه و در پی آن نیز معاونت اطلاعات ستاد مشترک سپاه به معاونت اطلاعات فرماندهی کل سپاه تبدیل شد.
پس از این تغییرات، در سال 88 معاونت اطلاعات سپاه به سازمان اطلاعات سپاه ارتقا یافته و از آن زمان به بعد ریاست آن به حجتالاسلام حسین طائب قرار گرفت.
همزمان با تشکیل سازمان اطلاعات، تشکیلات اطلاعاتی دیگری در سپاه با نام معاونت اطلاعات راهبردی نیز تشکیل شد که مسئولیت آن را سردار حسن محقق بر عهده گرفت. این دو نهاد اطلاعاتی با وظایف تعریفشده، در کنار یکدیگر مسائل مرتبط با حوزه اطلاعات در سپاه پاسداران را دنبال میکردند اما با راهبرد فرمانده جدید سپاه، وظایف این دو نهاد اطلاعاتی در سال 98 در معاونت اطلاعات سپاه ادغامشده اند.[1]
اما در این میان، شیخ حسین طائب دو دوره در اطلاعات سپاه حضورداشته است، یک دوره قبل از شروع به کار دولت نهم و دهم بوده است، و دوره 13 ساله بعدی، در آبان 88 و در اوج فتنه سبز بوده است، درواقع طائب 18 سال در اطلاعات سپاه حضورداشته و با توجه به اقداماتی که رقمزده و همچنین ثباتی که در جایگاه مقام امنیتی داشته است، شایسته تحلیل از بعد شخصیتی و کارآمدی است که بهطور خلاصه در ادامه اشاره میشود.
1- یکی از واقعیتهایی که درباره شخصیت حجتالاسلام طائب توسط دوست و دشمن و در خلوت و آشکار بیان میشود، برخورداری از هوش امنیتی - سیاسی و تحلیلی وی در حوزه امنیت است. به شکلی که قابلیت جریان سازی در حوزههای نبرد اطلاعاتی را به راحتی دارد، درواقع به اذعان کارشناسان امنیتی، طائب بهواسطه نبوغ اطلاعاتیاش در برهههایی از تاریخ توانسته است که دشمن را در حالت فریز و تدافعی قرار دهد و این اتفاق تنها به واسطه تسلط بر حوزه امنیت داخلی و خارجی است.
2- از دیگر موضوعاتی که در حال حاضر و بعد از تغییر وی اتفاق افتاده است، زدن برچسب سیاسی بودن طائب است، درواقع این برچسب از سوی افرادی زده میشود که زخم کاری از سازمان اطلاعات سپاه خوردهاند و دراینبین، شبکه نفوذ بیشترین اختلاف را با وی دارد.
به تعبیر دیگر، یکی از درخواستهای این شبکه از فرمانده جدید سازمان اطلاعات سپاه، عدم دخالت در مسائل سیاسی است و یا به تعبیر دیگر، با زبان امنیتی و تلویحی این درخواست را دارند که اطلاعات سپاه همانند دوران جنگ سرد، فقط توجه به جاسوس شناسنامهدار داشته باشد و هیچ ورودی به شبکه نفوذی که توسط ایرانیها در حال ایجاد و یا انجام کار است نداشته باشد.
بهعنوانمثال، اظهارات محمدرضا جلایی پور یکی از متهمان امنیتی در سال 88 که در دوره دوم دولت روحانی نیز بازداشت شده است، گویای این واقعیت است.
وی در کانال تلگرامیاش خطاب به فرمانده با تجربه جدید اطلاعات سپاه مینویسد:
راستش شخصاً بهعنوان یک شهروند عادیِ ناظر به نفع ایران میدانم که وزارت اطلاعات به نحوی حرفهایتر و مسئولانهتر از قبل مسئول اطلاعات و عملیات ضد جاسوسی و صیانت اطلاعاتی از امنیت کشور باشد، اما حالا که سازمان اطلاعات سپاه هم متأسفانه نهادی موازی در این حوزه شده است در ابتدای مسئولیتتان نکتهای را طرح میکنم.
وی در ادامه مینویسد:
اگر میخواهید در برابر عملیات نگرانکننده هزاردشنه اسرائیل و تهدیدهای امنیتی علیه کشور قابلیت و کیفیت و توفیق این نهاد را افزایش دهید، بهعنوان یک شهروند با صدها ساعت مواجهه با اعضای بدنه این نهاد پیشنهاد میکنم پرونده محیط زیستیها و بسیاری از فعالان مدنی و سیاسی خشونتپرهیز، قانونمدار و دلسوز ایران را بازبینی کنید، پای این نهاد را از رقابت سیاسی میان نیروهای ملتزم به قانون بیرون بکشید و با افزایش کیفیت و آموزش بدنه و حرفهایگری، ملیاندیشی، قانونمداری و ظلمپرهیزیِ کارشناسان این نهاد اعتبارِ بسیار لطمهدیده این نهاد را بازسازی کنید. با فرمانی که این نهاد در سالهای گذشته میرفته است بخشی از نیروهای این نهاد بیش از اینکه خادم و ضامنِ امنیت و منافع ملی باشند به آن لطمه زدهاند.
درواقع جلایی پور با اظهاراتی که خلاف قانون است، به دنبال تضعیف اطلاعات سپاه در موضوعات سیاسی و عرصه نفوذ است و با وجود هزاران سند درباره جاسوسی محکومان محیط زیستی در قوه قضاییه، بدون هیچ سند و مدرکی این افراد را بیگناه و مظلوم معرفی میکند و درواقع بهنوعی میگوید اگر جریانات سیاسی با کشورهای غربی و سرویسهای امنیتی همچون موساد، 6MI و CIA ارتباط داشتند و یا در انتخاباتهای داخلی همچون مجلس خبرگان رهبری به دنبال مهندسی کردن انتخاب مردم از طریق لیست انگلیسی بودند، اطلاعات سپاه چشمش را بر این اقدامات امنیتی ببندد... اینجاست که اهمیت نگاه امنیتی همراه با خمیرمایه سیاسی به کمک سربازان گمنام امام زمان در اطلاعات سپاه میآید و بدون توجه به تعارفات سیاسی و حزبی، وارد عمل میشوند و قسمتی از شبکه نفوذ انگلیسی امریکایی را مورد ضربه قرار میدهند.
3- از دیگر نکاتی که درباره شخصیت فرمانده سابق اطلاعات سپاه باید به آن توجه شود، مقابله با یکی از خطرات جدی در دولت بهظاهر عدالتخواه احمدینژاد بود، بسیاری از متدینین و حامیان انقلاب که هنوز دل درگرو احمدینژاد دارند، بهصورت کامل اطلاع ندارند که نفوذ به معنای واقعی کلام، چگونه در دولت احمدینژاد اتفاق افتاد؟ و چگونه یک پیرزن خبره و آموزشدیده به نام پریوش سطوت، بهراحتی و با چراغ سبز رئیسجمهور و مشایی، وارد حوزه برنامهریزی و تصمیمگیری برای دولت شد؟
بیشتربخوانید:
یکی از مشکلات در همان دوره، اقدامات پیچیده و خاص امنیتی برای رصد نفوذ شبکه انگلیسی - آمریکایی به داخل دولت بود که با توجه به نگاه افکار عمومی به آن دولت، امکان انتشار و رسانهای کردن بسیاری از اقدامات خلاف امنیت ملی نبوده است و تنها قسمتی از این کوه یخی، در ماجرای خانهنشینی احمدینژاد ظهور کرد که در همان مقطع، سازمان اطلاعات سپاه وارد حوزه عملیات و اقدام علیه جریان نفوذ و انحراف شد، درواقع با بصیرت و هوشیاری به موقع فرماندهی وقت اطلاعات، یکی از خطرناکترین جریانان سیاسی - امنیتی تاریخ معاصر، مورد ضربه قرار گرفت.4- اکثر اهلفن و کارشناسان حوزه اطلاعات و امنیت بر این واقعیت اذعان دارند که بعد از دستور فرماندهی و موافقت سران عالی انقلاب با تبدیل معاونت اطلاعات به سازمان اطلاعات، قوام و کارآمدی این سازمان در دوره حسین طائب صورت گرفته است. اما یکی از عواملی که باعث این موفقیت شده است، اعتماد بالای فرمانده وقت به جوانان متعهد و متخصص در حوزه امنیت است.
ذکر این نکته لازم است که سازمان اطلاعات سپاه در کنار نهاد با سابقه وزارت اطلاعات، نهتنها تکمیلکننده رصد و عملیات اطلاعاتی است بلکه در مواقعی کمبودهای نهادهای دیگر امنیتی را پوشش میدهد. درحالیکه سن و سال سازمان اطلاعات سپاه نسبت به وزارت اطلاعات کمتر است. ولی این مسئله باعث ایجاد کمکاری و ضعف در این سازمان نشده است و با توجه به کارنامهای که در این سالها و بهخصوص دوره 13 ساله ریاست طائب در دست بررسی است، مشخص میشود که در بسیاری از مواقع نسبت به دیگر نهادهای امنیتی بسیار کارآمدتر و جلوتر حرکت کرده است.
5- از دیگر نکات موردتوجه به مدیریت حوزه امنیتی، مدیریت فتنه 88 است. درواقع بعد از ضربهای که اصلاحطلبان همراه با ضدانقلاب خارجی به حاکمیت، دولت و اعتماد افکار عمومی به کشور زدند، مدیریت همه جانبهای برای اصلاح قسمتهایی از این تخریب نیاز بود که حتماً مدیریت هوشمندانه امنیتی قسمتی از آن است و با توجه به اسناد منتشر شده، بسیاری از محکومان امنیتی همچون تاجزاده، ابطحی، عطریان فر... اذعان داشتند که هیچ تقلبی در انتخابات سال 88 صورت نگرفت و جریان اصلاحات اشتباه راهبردی مرتکب شد. درواقع راهبری و مدیریت عناصر فتنه به این مسیر که اشتباه کردیم، بر اساس تجربه امنیتی و سیاسی در آن دوران حاصل شده است.
6- از اقدامات قابلتوجه و قابلقبول در زمان مدیریت فرمانده سابق اطلاعات سپاه، کمک و تلاش به حوزه تحلیل و تبیین سیاسی است. بهگونهای که بسیاری از افراد معترف هستند که با کمکهای این سازمان، بسیاری از ابهامات و سؤالات نسل جوان و دانشجویان و حتی مسئولان و نمایندگان مجلس در ادوار مختلف بر اساس اسناد متقن و محکم پاسخ داده شده است. این موضوع یکی از مسائلی است که امید میرود در مدیریت جدید هم ادامه پیدا کند. زیرا بسیاری از جوانان انقلابی در تهران و شهرستان، از پشت پرده اتفاقات سیاسی و بینالمللی ناآگاه هستند و اما با یک گزارش و یا سخنرانی بهموقع و درست، تمامی شبهات برطرف میشود.
7- ورود حوزه امنیتی به عرصه سینما و تلویزیون یکی دیگر از جنبههای شخصیتی در مدیریت سابق است. هیچ کسی نمیتواند این واقعیت را انکار کند که سربازان گمنام در وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه و دیگر نهادهای امنیتی، اقداماتی را انجام میدهند که هیچگاه به عرصه عمومی جامعه انعکاس داده نمیشود. ولی میتوان قسمتهای بسیار کوچکی از زحمات این افراد را بهصورت هنری و در قالب فیلم و سریال به مردم نشان داد. همچنان که بسیاری از شبهات درباره این که چگونه ممکن است که فرد در حوزه سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، آموزشی، اجتماعی و... تبدیل به مهره نفوذ و یا عنصر جاسوسی شود، جز با زبان هنر ممکن نیست و این مسئله در سالهای اخیر با تولید سریالهایی همچون گاندو و دیگر سریالها زیر نظر دیگر نهادهای امنیتی، محقق شد و انتظار میرود که برای کمک به فهم مردم و نخبگان جامعه، ادامه پیدا کند.
8- مقابله با حوزه مفاسد اقتصادی آن هم با دانهدرشتهای سیاسی و دولتی، از دیگر موضوعاتی است که نمی توان از کنار آن به سادگی گذر کرد و درباره آن اظهارنظری نداشت. درواقع بعد از برخورد قوه قضاییه با غلامحسین کرباسچی در مفاسد مالی، شاید پیگیری پرونده و بازداشت مهدی هاشمی فرزند اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس وقت مجلس خبرگان رهبری، از موضوعات پراهمیتی بود که در این دوره اتفاق افتاد. آن هم با فشارهایی که از سوی بسیاری از نهادها بر سربازان گمان امام زمان در سازمان اطلاعات سپاه وجود داشت... درواقع این سازمان به این شبهه که نظام با آقازادهها هیچ کاری ندارد، خاتمه داد و از مراقبت و رصد و پایش آقازادهها، به رصد و حتی برخورد با خود مسئولان رسید. تا جایی که بازداشت افرادی همچون محمدرضا رحیمی، مشایی، حمید بقایی در دولت احمدینژاد تا دستگیری حسین فریدون برادر شخص رئیسجمهور آن هم در زمان ریاست روحانی بر کرسی ریاست جمهوری، نشان از کارآمدی و توجه به مصالح مردم و انقلاب است.
9- اما از دیگر واقعیتهای غیر قابل انکاری که میتوانیم درباره آن تحلیل داشته باشیم و باید بابت آن از فرماندهی وقت و سربازان گمنام در این سازمان تشکر کنیم، کدخدا منشی سازمان اطلاعات سپاه در کمک و حمایت از کارهای روی زمینمانده دولتها است.
به تعبیر دیگر گاهی اتفاق میافتاد که دولتمردان دوره گذشته به هر دلیلی انگیزه لازم برای اجرای کارها و امور روزانه مردم را نداشتند. کما این که در برهههایی شاهد آن بودیم که خبری از حضور شخص رئیسجمهور تا بسیاری از وزرا در وسط بحرانها و حوادثی که نیاز بود در خط مقدم حضورداشته باشند، نبود تا جایی که روحانی در فتنه بنزینی آبان 98، با حالت تمسخر آمیزی به مردم اعلام کرد که من خودم روز جمعه مطلع شدم که بنزین گران شده است.
منطقی است که وقتی دولت وقت عرصه اجرایی کشور را به بازی گرفته است و یا به نوعی اقدام میکند که رفتارش سبب مشکلات جدی برای کشور میشود، جوانان انقلابی باید وظیفه بر زمینمانده را به دوش بکشند و این واقعیت در دورههای گذشته بهخصوص سالهای انتهایی دولت اعتدال، اتفاق افتاد. همچنین بعضی از تحصنها و اعتراضاتی که با اقدام بهموقع دولت قابل مدیریت بود، توسط این نهاد مدیریت و تدبیر شد تا جایی که گروههایی که به دنبال تجمع و یا تحصن بودند، با اقدام منطقی و اجرایی از هدف خود منصرف شدند و توانستند حقوق بهحق خود را استیفا کنند.
10- مدیریت توانمند سازمان اطلاعات سپاه در برخورد با اراذل آموزش دیده توسط موساد و دیگر سرویسهای بیگانه در فتنه بنزینی 98، از موضوعاتی است که نمی شود به سادگی از کنار آن عبور کرد، بهطوریکه بر اساس آمار و اسناد، میزان خشونت به کار گرفتهشده توسط اراذل در این مقطع، با هیچکدام از خشونتهای اتفاق افتاده در تاریخ معاصر ایران قابل قیاس و مقایسه نیست.
به تعبیر دیگر نهادهای امنیتی در این دوره، با شکل جدید از خشونت سازمانیافته طرف بودند که در ظاهر امر نه سری داشت و نه دنباله ای، ولی با مدیریت امنیتی بعد از تذکر رهبر انقلاب، کار بهجایی رسید که بسیاری از اهداف دشمن به نتیجه نرسید و بسیاری از شبکههای سازمانیافته شناسایی و منهدم شد؛ البته در این مقطع نیز افرادی از وزرا و مدیران دولت اعتدال مقصران اصلی فاجعه بودند که هیچگاه از محضر مردم بابت قصور و کمکاریهای عذرخواهی نکردند و کار بهجایی رسید که جریان اصلاحطلب و حامی اصلی دولت روحانی، به دنبال عوض کردن جای شهید و قاتل بود.
11- کمک به دیگر قوای نظام ازجمله دولت، مجلس و قوه قضاییه در برخورد با فساد، از دیگر موضوعاتی است که نباید مورد غفلت قرار بگیرد. بهعنوانمثال، برخورد سازمان اطلاع سپاه با شبکه فساد یا عناصر فاسد در قوه قضاییه همچون اکبر طبری، از موضوعاتی است که باید درباره آن مطالب بیشتری نوشته شود، در واقع سازمان اطلاع سپاه بدون توجه به نگاه حزبی و جریانی، حمایت از نهادهای انقلابی و ساختارهای جمهوری اسلامی را وظیفه خود میداند و در این راه، با هیچ فردی بهواسطه جایگاهش رودربایستی نداشته و نشان داده است برای کمک به انقلاب و مدیران انقلابی از هیچ اقدامی دریغ نمیکند، یا کمک به دولت روحانی در دستگیری و شناسایی افرادی که در حال آسیب زدن به وجهه دولت بودند، از دیگر نقاط درخشان مدیریت وقت این سازمان است.
به هر جهت با توجه به حوادثی که در طول این مدت بهخصوص از سال 88 تابهحال اتفاق افتاده است، نقش بیبدیل سازمان اطلاعات سپاه قابل کتمان نیست و این نقش در سایه مدیریت هوشمندانه شیخ حسین طائب قابلیت اجرایی و عملیاتی یافته است.
به تعبیر دیگر میتوانیم از این مقایسه بهره ببریم که همانند شهید مطهری در پاسخ به شبهات و مقابله با نحلههای فکری منحرف و نفوذی، سازمان اطلاعات سپاه نیز همین نقش را در کنار دیگر نهادهای انقلابی و امنیتی بر عهده داشته و به آن عمل کرده و میکند.
21220
کد خبر 1647239